مشاعره با حروف انتخابی

[مستور]

راهی بــزن که آهی بـر ساز آن تــوان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد

ن

[اهورا]

نابرده رنج گنج میسر نمیشود

مزد ان گرفت جان برادر که کار کرد

ق

[مستور]

قبله ام روی بتان است و وطن کوی مغان
عجب از معتکف گوشه ی ابرویی نیست

ف

[ماهین]

فاش میگویم و از گفته ی خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

ی

[مستور]

یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییــم و آستانــه ی دولت پنـــاه تـــو

و

[ماهین]

وصل خورشید به شب پره اغمی نرسد
که در آن آینه صاحب نظران حیرانند

ک

[مستور]

کس نداند که چه دیدم من از آن گردش چشم
مگر آن صعوه که در صید گه شاهین بود

ز

[ماهین]

دلی کز معرفت نور و صفا دید
به هر چیزی که دید اول خدا دید

ش

[افسون 13]

شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر
به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست

ن

[yad]

نامه ی تعزیت دختر زر بنویسید
تا همه مغبچگان زلف دوتا بگشایند

ق