بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > مطالب آزاد

مطالب آزاد در این تالار مطالبی که موضوعات آزاد و متفرقه دارند وجود دارد بدیهیست که کنترل بر روی محتوای این تالار بیشتر خواهد بود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #41  
قدیمی 04-19-2011
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من خیلی از شب خوشم میاد
نه به خاطر اینکه شبه بلکه چون توش صدای هیچ جنبنده ای نمیاد
چون فقط تو شب هست که آدم به آرامش میرسه
کسایی میگن عاشق شدیم نجواهای عاشقانه رو فقط شب خریداره !
امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوب طبیبم رو میخوام !
به هر شعار نمیدم ! من همیشه شبو دوست داشتم ! یه جوری تو ذاتم هست
هر چند فردا باید روی صندلی بشینیم و قیافه های چپ اندر قیچی استاد هامون تماشا کنیم . و کل کلاس هم خودمونو و هم استاد و تحمل کنیم



__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از bigbang به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #42  
قدیمی 04-19-2011
bigbang آواتار ها
bigbang bigbang آنلاین نیست.
مدیر بخش مکانیک - ویندوز و رفع اشکال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 2,586
سپاسها: : 5,427

6,159 سپاس در 1,794 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

واقعاً تو ایران ما از درس خوندن لذت نمیبریم ! این یه حقیقته ! تا میریم لذت هم ببریم یکی پیداا میشه میزنه تو ذوقمون . شانس والله به خدا . نمیخواستم حرف بزنم ولی تازه تازه چونم گرم شدم حرف نزنم عقده ای میشم .
چون تو شبا محرم زیاد پیدا میشه از چیزهایی که دلم میخواد صحبت میکنم از آرزوهام :
دوست دارم خضر نبی رو برای یک بار هم که شده ببینم
دوست دارم زیاد بخورم ولی لاغر بمونم
یکی از آرزوهام اینه برنده یه جایزه یا ثبت اختراع بشم (یعنی چی میشه اگه بشه)
دوست دارم یه ماشین صحرایی اس یو وی داشتم باشم بزنم به صحرا !(هنوز تصدیقم رو نگرفتم )
به هر حال حرف واسه زدن زیاده ولی مهترین چیزی که باعث میشه تا من به زندگیم ادامه بدم میل به زیبایی هست هر کجا زیبایی باشه من هم هستم
برام فرقی نمیکنه از موسیقی باشه تا نقاشی و فیلم ومقاله تا یه فرمول ساده ریاضی
یا
آرامش و سکوت شب !
چی میشد همه آدمها تو زمین با صلح و آرامش زندگی کنن به اعتقادات همدیگه توهین نکنن و همه با هم دوست باشن
میگن روز به روز دنیا در حال کوچکتر شدن هست اما من برعکس میگم دنیا روز به روز بزرگتر میشه قلبها روز به روز از هم فاصله میگیره
یه زمانی یه چای نبات بهانه دور هم بودن میشد الان باید مهمونی های بزرگ بگیری
یا مثلاً حتماً شامی نهاری بدی ! مشکل شامو نهار نیست مشکل دلها هست که همش نبود عاطفه رو با خرید وسیله ها و گرفتن مهمونیهای آنچنانی میخواد التیام بده
بله دنیای ما آدمها روز به روز داره بزرگ میشه و عاطفه و میل به زیبایی داره جاشو به لذت پرستی (نه صرفاً زیبایی) میده . اما من دنیای خودم دارم دنیای من شاید کوچیک باشه ولی توش صفا هست چرا که من بزور با کسی رفت و آمد نمیکنم فقط با اونهایی هستم که منو دوست دارن بسه زیاد حرف زدم اگه نخوابم مادرم میفهمه کلمو میکنه !
__________________

احد،صمد، قاهر، صادق ...
عاشقشم

لا تقنطوا من رحمة الله

هیچ چیز تجربه نمیشه اینو یادت باشه !!
ترفند هایی براي ويندوز 7


عیب یابی سخت افزاری سیستم در کسری از دقیقه

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از bigbang به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #43  
قدیمی 04-19-2011
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من هم شبا رو دوس دارم هم دوس ندارم.........

منم از اونجایی که اگه یه روز کاری و پر مشغله داشته باشی و با احساس خوب و امید به آینده بخوابی رو خیلی دوس دارم.........

همیشه میگفتم خدایا شکرت که شب رو آفریدی.... واقعا آرامش رو حس میکنی... مخصوصا اگه ستاره ها رو نگاه کنی و بخوابی...

واسه درس خوندن هم تا قبل از 2 خوب هست...

ولی این چند وقت شبا رو دوس ندارم..انگار هر چی ناراحتی هست یهو شب میاد به سراغم... وقتی شب میشه استرس دارم امشب چطوره تا صبح میخوابم...

واسه همین سعی کردم زودتر بخوابم ..تا به یه روال طبیعی برگردم...
منم بتونم مثل سابق از سکوت شب و آرامشی که داره نهایت استفاده رو ببرم..............
__________________

پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GolBarg به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #44  
قدیمی 04-19-2011
DraRed آواتار ها
DraRed DraRed آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2011
نوشته ها: 77
سپاسها: : 13

23 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
DraRed به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض شب

من بعضی شبا رو دوست دارم بعضی ها رو متنفرم.
اگه دورمون شلوغ بوده باشه و یهو خلوت بشه متنفرم.
اگه معمولی باشه هیچ احساسی ندارم.
اگه دورمون شلوغ باشه هیجانیم
اگه بارون بیاد باید منو ببندن به تخت.چون اگه یه شب بارون بیاد من جوگیر میشم یه بلایی سر خودم میارم
نکته:اگه همراه بارون برف هم بیاد
اگه شب برف بیاد مثل عاشقا میشم.عاشق هیچکی هم نیستماا.ولی اینجوری میشم
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از DraRed به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #45  
قدیمی 05-04-2011
فرانک آواتار ها
فرانک فرانک آنلاین نیست.
مدیر تالار مطالب آزاد

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 3,544
سپاسها: : 1,306

3,419 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گور شب


شب آمد و چیره شد سیاهی
آرام گرفت مرغ و ماهی
تنها منم اشک بار بیدار
ای شب تو ز جان من چه خواهی !
بی شکیب منال ای شباهنگ
اندوه مفزا بر این دل تنگ
بگذار به درد خود بگریم
در خون دلم فرو مزن چنگ
ای ماه متاب بر من امشب
آتش به دلم میفکن امشب
چشمک مزن ای ستاره، خاموش
خونم مفشان به دامن امشب
ای باد به کوی من چه پویی
آزار دل مرا چه جویی
زان دختر شوخ چشم طناز
با من سخنی دگر نگویی
نزدیک میا، خیال او دور!
دور از من دردمند مهجور!
بگریز از این شکسته ی درد
بگذار مرا درین شب گور
آه ای شب تب گرفته پیش آی
آغوش سیاه خویش بگشای
بفشار مرا به سینه، بفشار
بربای مرا ز خویش بربای

هوشنگ ابتهاج ( ه . سایه ) از کتاب تاسیان
__________________
تو همه راز راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان آرام
خوشه ی ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از فرانک به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #46  
قدیمی 05-07-2011
روناک آواتار ها
روناک روناک آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 400
سپاسها: : 37

66 سپاس در 36 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پتک چوبی
آخرین دفاع را کوبید
و عدالت در جای خود میخکوب شد
متهم اعتراف کرد:
شعله عشق
پشت چشمانش کم سو شده بود
پلکهایش را بستم،که عشقمان فاش نشود
__________________
از جور قد بلند و موی پستت
از سرکشی نرگس بی می مستت
ترسم به کلیسای رومم بینی
ناقوس به دستی و به دستی دستت...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از روناک به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #47  
قدیمی 05-07-2011
روناک آواتار ها
روناک روناک آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 400
سپاسها: : 37

66 سپاس در 36 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

پرنده ....

چه غريبانه رفت
آن پرنده کوچک
وقتي از صداي گريه ام
خسته شد ! ! !
((او حق داشت
من خنده را از ياد برده بودم ))
...................................................
من بعد از تو
آدم عجیبی شده ام...
__________________
از جور قد بلند و موی پستت
از سرکشی نرگس بی می مستت
ترسم به کلیسای رومم بینی
ناقوس به دستی و به دستی دستت...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از روناک به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #48  
قدیمی 05-07-2011
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از این دشت چیزی باقی نمانده است
و ما
هنوز دلخوش به مترسکانی هستیم
که زیر کلاهشان
کلاغ داشتند ...
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #49  
قدیمی 05-13-2011
روناک آواتار ها
روناک روناک آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 400
سپاسها: : 37

66 سپاس در 36 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ای دل اگر از چاه زنخدان بدر آیی
هر جا که روی زود پشیمان بدر آیی
در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان بدر آیی
__________________
از جور قد بلند و موی پستت
از سرکشی نرگس بی می مستت
ترسم به کلیسای رومم بینی
ناقوس به دستی و به دستی دستت...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از روناک به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #50  
قدیمی 05-14-2011
روناک آواتار ها
روناک روناک آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 400
سپاسها: : 37

66 سپاس در 36 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
دل بیمار شد از دست رفیقان مددی
تا طبیبش بسر آریم و دوایی بکنیم
آنکه بی جرم برنجید و بتیغم زد و رفت
بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم
__________________
از جور قد بلند و موی پستت
از سرکشی نرگس بی می مستت
ترسم به کلیسای رومم بینی
ناقوس به دستی و به دستی دستت...
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از روناک به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها