بازگشت   پی سی سیتی > هنر > موسيقی Music > موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی در این بخش به شناساندن بزرگان موسیقی ایران میپردازیم بیوگرافی ها عکس ها خاطرات و خدمات ... و همچنین اخبار و مسائل مربوط به موسیقی ایران در این بخش گنجانده میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 09-26-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض موسیقی برآمده از نای و كمان علی اكبر شكارچی

موسیقی برآمده از نای و كمان علی اكبر شكارچی



موسیقی برآمده از نای و كمان علی اكبر شكارچی خصلتی همچون تبار ایلیاتی او دارد. نیازی نیست با مطالعه قبلی به كنسرت تكنوازی اش بروی. یا احیاناً اندكی با نوازندگی یكی از سازهای ایرانی آشنا باشی. به سرعت گرفتار پنجه ساحرانه اش خواهی شد و این در حالی است كه او ساحر و جادوگر هم نیست. موسیقیدانی كه در عین داشتن آثار اركسترال، گوهر تكنوازی را نیك دریافته است. چیزی بیشتر از همقطاران و هم نسلان خود نمی داند. به اندازه همان ها مشق ساز كرده و دود چراغ خورده است. تكنیك هم به معنای غربی در كارش چندان بروزی ندارد. ولی ساز و آوازش همچون حاج قربان سلیمانی (شمال خراسان)، غلام قادر رحمانی (بلوچستان) و عاشیق رسول قربانی (آذربایجان) مجهز به ابزاری است كه به قول شاعر "رشته ای بر گردنم افكنده دوست، می كشد هر جا كه خاطر خواه اوست. "متولد ششم فروردین 1328 روستای چم سنگر از توابع شهرستان دورود واقع در استان لرستان است. كمانچه را نزد نوازندگان محلی آغاز می كند و برای تكمیل اندوخته هایش راهی تهران می شود.


دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در مقطعی از تاریخ معاصر برای او و بسیاری دیگر از صاحب نامان موسیقی امروز ایران، یك فرصت طلایی را ایجاد می كند تا ضمن آشنایی با چند و چون موسیقی نهادینه شده غربی، با ادبیات موسیقی قدیم ایران هم بدون واسطه آشنا شوند. نخستین جلوه كارش به همراه پرویز مشكاتیان، حسین علیزاده، محمدعلی كیانی نژاد، مرتضی اعیان و خانم پریسا بود. پس از پیروزی انقلاب "خلق لر" نخستین كار مستقل او بود كه با تنظیم و همراهی دوست صمیمی اش حسین علیزاده ، راهی بازار غیر رسمی ولی گرم آن روزگار شد. كاری بر اساس ملودی های لری و بختیاری و استفاده كامل از سازهای شهری مرسوم در موسیقی سنتی آن روزگار كه از نظر صدادهی به آثار چاوش شباهت بسیار داشت. سال 61 در تاریخ 200 ساله ایران یك استثنا محسوب می شود. خاطره دو قرن شكست های پیاپی كشورمان در مقابل قوای عثمانی، افغانی، روسیه تزاری، انگلیسی، آمریكایی و عراقی، در سوم خرداد این سال با آزادی خرمشهر رنگ می بازد و هیچ ایرانی میهن دوست نمی تواند خوشحالی خود را پنهان كند. محمد رضا لطفی ظفرنامه خرمشهر را می سراید و شهرام ناظری خنیاگری می كند. محمد علی راغب ترانه پیروزی می سازد و محمد گلریز می خواند. علی اكبر شكارچی هم كه فارغ از این ماجرا نیست، با "خونین شهر" خود به استقبال آزادی خرمشهر می رود و در این راه از همكاری و همراهی دوست دیرینه اش عطا جنگوك بی بهره نیست. چهار سال بعد از <خونین شهر> شكارچی به اصل خویش رجوع می كند. "كوهسار" ادای دینی است به فرهنگ منطقه لرنشین زاگرس كه تلفیقی از موسیقی لری، بختیاری چهار لنگ و بختیاری هفت لنگ است. برای نخستین بار سرنای زنده یاد شامیرزا مرادی را با اركستر سازهای ایرانی همراه می كند تا پنج سال بعد او در فستیوال آوینیون فرانسه غوغا كند و لقب مروارید اقیانوس ها را با خود به ایران بیاورد. تعلق به هنر زادگاه و مردمش سمت و سوی دیگری به او می دهد تا "بیست ترانه كهن لری" را با همراهی ضرب بیژن كامكار و كمانچه و آواز خودش منتشر كند. دغدغه اش در این كار نه بروز خلاقیت، بلكه حفظ بخشی از میراث كهن است. از فرهنگ های مجاور لرستان غافل نیست و گهگاه بنا به حس و حالی كه پیش بیاید، كاری در خور انجام می دهد. "كاروانه" با گویش كردی كرمانشاهی نمونه ای از این تلاش هاست. شاخص بودن آن در دو نوع موسیقی دستگاهی و لری و همچنین آشنایی اش به قواعد بخش نویسی موسیقی غربی، ناصر غلامرضایی را مجاب می كند تا موسیقی فیلم "خون بس" را به او سفارش دهد. اما ظاهراً همه این كارها را انجام داده است تا از دل آنها گوهری بیرون بیاید. پس از ده سال تلاش و پیگیری، در سال 82 موفق می شود "بهار باد" با صدای اساطیری ایرج رحمانپور را به كام تشنگان موسیقی بومی بریزد. اثری كاملاً اركسترال و در عین حال بسیار بومی كه هر شنونده ای را از فضای دود گرفته شهری به طبیعت زیبای لرستان می برد. شكارچی، موسیقیدانی دوزیست محسوب می شود. بومی می خواند و می نوازد، چون از آن برآمده و دستگاهی می نوازد و آموزش می دهد، چون علم و عملش را از بهترین آموزگاران دوران خویش آموخته است. بنابراین گوشه چشمی هم به این نوع موسیقی دارد. در آثار متعددی از كارهای محمدرضا لطفی، حسین علیزاده و محمدرضا درویشی كمانچه نواز نواخته است. در عین حال انتشار ردیف های میرزا عبدالله با كمانچه را نخستین بار او تجربه می كند. دونوازی های كمانچه و تنبك تحت عنوان "خواب شقایق" و "عاشقانه" در ادامه همین تعهد موسیقی دستگاهی اوست. با وجود این كه صدای گرمی دارد و لری می خواند ولی تجربه فارسی خوانی در كارنامه اش دیده نمی شود. گر چه تسلط وی به ردیف موسیقی ایران این امكان را به او می دهد كه چنین تجربه ای هم داشته باشد. با این حال اگر بخواهد آموزش ردیف را سرعت ببخشد، فقط به ساز كمانچه اكتفا نمی كند و از حنجره هم كمك می گیرد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 09-26-2009 در ساعت 07:57 AM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:15 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها