بازگشت   پی سی سیتی > سایر گفتگوها > ورزش Sports > فوتبال > اخبار فوتبال داخلی و خارجی

اخبار فوتبال داخلی و خارجی در این تالار به اخبار فوتبال داخل و خارج از کشور پرداخته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #31  
قدیمی 05-25-2011
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ای کاش احترامها و بزرگداشتها و مردم دوستیها و دوری از کینه ها
عشق ورزیها محبتها همدلی ها همدردی ها و همراهی ها
قبل از مرگ برای ما ادمها بوجود بیاد نه بعد از مرگ ...
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #32  
قدیمی 05-25-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض














__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از GhaZaL.Mr به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #33  
قدیمی 05-31-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

همسر ناصر حجازی دقایقی را به یاد او درون دروازه استادیوم آزادی گریست.



[IMG]http://*****************/images/lma7wne5e1louhsgn8c.jpg[/IMG]



روحش شاد
اللهم صل علی محمد و اله محمد
__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #34  
قدیمی 06-03-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Unhappy چگونه سرو کهن در میان باغ شکست ...


۱- اول خرداد. طرف‌های ظهر. توی آشپزخانه ایستاده‌ام و می‌بینم که غذا را سوزانده‌ام، برای اولین بار در عمرم. مهم نیست. هیچ کوفتی از گلویم پایین نمی‌رود. خبر را اولین بار در توییتر دیده‌ام و از توییت‌های پرهام، متوجه شده‌ام اوضاع بدتر شده. عده‌ای گفتند مُرده. باور نمی‌کنم. یک دروغ احمقانه و بدون تحقیق است. خبرگزاری‌ها را می‌گردم. نه. هنوز زنده است. نوشته دچار مرگ مغزی شده. دروغ است. بدون کارشناسی پزشکی است. مگر آن‌دفعه نگفتند سیمین بانوی دانشور مرده، و خانم نمرده‌بود. بلند شد و برگشت. مطمئنم که تکذیب می‌شود، فقط باید کمی منتظر بمانم، اگر کمی صبر کنم…

۲- پرسپولیسی‌ام. یعنی از آن مدل‌هایی که چشم باز می‌کنند، می‌بینند خانواده طرفدار یک تیم است و آن‌ها هم ادامه‌ی سنّت را باید حفظ کنند. علی‌رضا می‌گوید اولین کلمه‌ای که گفتم «آبی» بود. می‌گوید و شوخی می‌کند که باعث ننگ خانواده‌ام! روی حرفم نمانده‌ام. قرمزم. ولی احترام آدم‌های بزرگ آبی را نگه می‌دارم. ناصر خان را دوست دارم. خوش‌تیپ و شیک و رُک است. توی روی همه می‌ایستد و حرفش را می‌زند. «خان» دنبال اسمش از این تعارف‌های الکی نیست. هندوانه‌ی زیر بغل نیست. از آن راستکی‌هاست، صفت مردهایی که باید جلویشان راست بایستی و مؤدب باشی و دست از پا خطا نکنی. ناصر خان استقلالی است و من پرسپولیسی. خب چه ربطی دارد؟ من بارسایی هستم و زیزو، رئالی. زیزو را دوست دارم. اما ناصر خان فرق دارد، حرف‌هایش را زندگی می‌کنم، می‌فهمم چه می‌گوید. ناصر خان را خیلی دوست دارم. تابستان چه سالی بود؟ آن موقع‌ها که هوا روشن بود، مامان «چلچراغ» می‌خواند، مصاحبه‌ی ناصر خان را. می‌خندد. می‌گوید نوشته تازه که ازدواج کرده‌بود، پشت چراغ قرمز کنار یک دبیرستان دخترانه ایستاده‌بود که دخترها به او گفته‌اند فلان‌فلان شده! چرا ازدواج کردی؟ می‌خندم. حال ناصر خان هم خوب است.

۳- دوم خرداد. ساعت از ۱ گذشته. رفته‌ام دانشکده و دوستان و استادهایم را دیده‌ام و هنوز به حرف‌ها و شوخی‌ها می‌خندم. می‌ایم توییتر ببینم بچه‌ها چه کار می‌کنند. خنده‌ام خشک می‌شود. باز توییت پرهام را قبل از همه دیده‌ام، «تشییع»، «ساعت ۱۰»، «آتیلا». چرا یاد این دیالوگ «بادبادک‌باز» افتادم: «نفس کَشیدن نَمی‌توانم بابا جان!»؟ آهان، نمی‌توانم نفس بکشم. راه گلویم انگار بتون شده. باید کپسول اکسیژن داشته‌باشم، اما ندارم. نفس کَشیدن نَمی‌توانم… باید از آن دستگاه‌ها داشته‌باشم که ناصر خان دارد. از آن‌ها که ردّ لوله‌اش روی صورت تکیده‌اش می‌ماند.واااااای. اشکم سرازیر شده. دلم می‌خواهد چاقو را بردارم و دست و بالم را زخمی کنم. به خودم ناسزا می‌گویم. وقتی من داشتم می‌گفتم و می‌خندیدم، ناصر خان رفته. توی خواب. دختره‌ی احمق بی‌فکر! پس آن امیدهای بیخودی که به خودت می‌دادی، ماجرای خانم دانشور، همه‌اش دروغ بود. دارم آن شعر «حمید مصدق» را می‌خوانم. بلند بلند. «چگونه سرو کهن در میان باغ شکست؟/ چگونه خون به دل باغبان باغ افتاد؟/ و شهر/ شهر پریشیده/ بی بهاران ماند….»




۴- باید سرم را گرم کنم. توی اتاق راه می‌روم. این را آن‌جا می‌گذارم، آن‌را اینجا. نمک را در جای شکر می‌گذارم، شکر را جای زیره. برای خدا خط و نشان می‌کشم، لحنم به تهدید می‌زند. برایش با عصبانیت لیست بلندی از نام‌هایی را ردیف می‌کنم که بدون آن‌ها دنیا جای بهتری می‌شود. التماس می‌کنم. انتظار یک معجزه را دارم. معجره، بدون نیاز به نفس مسیحا. من آدم خوبی نیستم. لابد همین است که دعایم نمی‌گیرد.چه‌کار کنم؟ آخر من که زورم کم است، نمی‌رسد. من که دستم به جایی ند نیست. من که…

۵- نمی‌دانم ناصر خان، می‌دانی با آدم چه‌کار می‌کنی وقتی نمی‌توانی محکم و واضح حرف بزنی؟ وقتی برای اینکه روی تخت کمی جابجا شوی، صورتت از درد جمع می‌شود؟ خب، بی‌انصاف! من دوستت دارم. ما دوستت داریم. تمام دردی که توی تنت می‌پیچد، دارد قلب من را از جا می‌کند. تو که می‌بینی ما طاقتش را نداریم فعل‌ها را برایت به گذشته صرف کنیم، چرا می‌گذاری و می‌روی؟ چطور دلت می‌آید؟ من دلم برایت تنگ شده، بیا و بگو این‌ها بازی است. ببین! دنیا دارد سخت می‌شود. راه سخت شده، همراهان کمتر و کمتر می‌شوند. دستمان چاک‌چاک شده. تنهایی بالا کشیدن خود، خیلی ترسناک است. دلخوشی کم است، لبخند کم است، آدم‌هایی که دلمان به بودنشان قرص می‌شود دارند یکی یکی تنهایمان می‌گذارند. بیا و برگرد و بگو تو تنهایمان نمی‌گذاری. من دلم برایت تنگ شده. از همان ۲ خرداد، یا شاید اول خرداد، یا آن‌موقع که گفتی به لطف خدا امید داری و اشک توی چشمت جمع شد و دیدم بابا یواشکی گریه کرد، ولی من خودم را به آن راه زدم، که نفهمیده‌ام. بهانه‌ی چیزی را گرفتم و رفتم اتاق خواب گریه کردم و برگشتم. نمی‌دانم چرا هر چه از دیروز گریه می‌کنم، یک دل سیر نمی‌شود. نمی‌دانم چرا همه‌اش توی سرم می‌پیچد «من که از آتش دل چون خُم می در جوشم/ مُهر بر لب زده خون می‌خورم و خاموشم». نمی‌دانم چرا این‌قدر بی‌حساب دوستت دارم. نمی‌دانم تا کی دوام می‌‌آورم و فعل حال برایت می‌گویم. نمی‌دانم چرا این‌قدر دلم برایت تنگ است، هنوز هیچی نشده! راستی، می‌شنوی، می‌بینی؟ دست تکان دهم بهتر نمی‌شود؟ می‌دانم می‌شنوی، می‌بینی! این‌دفعه اشک‌هایم را قایم نمی‌کنم، خجالت نمی‌کشم. برای یک مرد، یک خان راستکی، باید سرت را بالا بگیری و گریه کنی. ببین، سرم بالاست و بلند می‌گویم، که دوستت دارم

"فرانک مجیدی_یک پزشک"
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #35  
قدیمی 06-29-2011
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض عکس قدیمی از ناصر حجازی

عکس قدیمی از ناصر حجازی
روحش شاد

__________________
.
.
.
.
.
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از ترنم به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #36  
قدیمی 05-26-2012
ترنم آواتار ها
ترنم ترنم آنلاین نیست.
ناظر و مدیر تالارهای آزاد

 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: هرسین
نوشته ها: 5,439
سپاسها: : 7,641

11,675 سپاس در 3,736 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سالگرد ناصر حجازی


مراسم سالگرد مرحوم ناصر حجازی ظهرپنج شنبه در محل قطعه نام آوران بهشت زهرا (س) برگزار شد.
















منبع خبرگزاری مهر
__________________
.
.
.
.
.

ویرایش توسط ترنم : 05-26-2012 در ساعت 12:42 AM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ترنم سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #37  
قدیمی 06-08-2012
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عکسهای بنده از مراسم سالگرد ناصرخان در بهشت زهرا





__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از nae سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #38  
قدیمی 06-08-2012
nae آواتار ها
nae nae آنلاین نیست.
کاربر فعال بخش سینما
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: بهشهر
نوشته ها: 1,694
سپاسها: : 1

31 سپاس در 27 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nae به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عکسهای بنده از مراسم سالگرد ناصرخان در منزل ایشان






















__________________
ما خانه به دوشیم
ما خانه به دوشیم
تیم اس اس به دو عالم نفروشیم
سال 89 تو دربی 69
شیث رضایی دنبال فرهاد بدو
آی بدو آی بدو
آی بدو آی بدو
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از nae سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:51 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها