بیاین حافظ بخونیم (مشاعره با ابیات و غزلهای حضرت حافظ)

[mary.f]

یاد باد آن صحبت شبها که با زلف توام
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

[haj_amir]

دل و دينم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشين کز تو سلامت برخاست

[بابا علی]

تیغی که آسمانش از فیض خود دهد آب
تنها جهان بگیرد بی منت سپاهی

[tina_sadeghi]

يا وفا يا خبر وصل تو يا مرگ رقيب
بود آيا كه فلك زين دو سه كاري بكند

[بابا علی]

در آن مقام که خوبان ز غمزه تیغ زنند
عجب مدار سری اوفتاده در پایی

[haj_amir]

ياد باد آن که نگارم چو کمر بربستي
در رکابش مه نو پيک جهان پيما بود

[بابا علی]

درون‌ها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی

[haj_amir]

یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

[بابا علی]

شیشه بازی سرشکم نگری از چپ و راست
گر بر این منظر بینش نفسی بنشینی

[abadani]

يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور