بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #31  
قدیمی 11-15-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کوله سنگین

هجوم رنگها سفيد بود
آفتاب ، دوستان را به يک فنجان غربال دعوت كرد
درخت را به كناري
و آسمان را به وسعت گوشه اي
لاله را در خطي موازي آسمان
و پرنده را بين لاله و آبي
خود هم به كناري
زيبا بود
در فصل بهار ، ثمره ي ازدواج آفتاب با درخت ، ميوه اي بود رعنا
هرز گاهي فخري به لاله را مي آموخت
در فصل پاييز
ثمره ي ازدواج لاله با آسمان معراج رفته اي
در فصل زمستان
تنفر چمباته زده ، تجرد را تجربه مي كرد
نمي شد درک كرد
كوله اي بود سنگين
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #32  
قدیمی 11-15-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

یک دو سه

یک
دو
سه
مي پرم
نشد ، دوباره
يک
دو
سه
آب ، پروازم را به شبدرها گفت
به نظرم غرق شدم
دوباره از سر؟
نمي دانم شايد
يا طول نظر كوتاه است
و يا عمق آگاهي
هنوز شقايقهاي آن سوي آگاهي منتظرند
يک
دو
سه
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #33  
قدیمی 11-17-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اکنون مال اوست

كودكي را ديدم
خود را به تنه ي درخت شرارت مي ماليد چون خرس
شايد خارش هوسش فرو مي نشست
شايد زنبورهاي عسل كامش را شيرين مي كردند
و شايد هم اگر كندو مي افتاد پوستش را درد آلود
شايد بوته خسي را روبان مي زد
و به عيادت شتري مي رفت
تا با لبخندي پينه هايش را مرهم نهد
شايد با بوته علفي حيواني را
به دنبال آرزوهاي خود مي كشيد
تا با هم در رسيدن شريک باشند
و شايد با بوسه اي از دور صورت دختر همسايه اي را سرخ مي كرد
براي او فرق نمي كرد
بايد در حال باشد
اكنون مال اوست
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #34  
قدیمی 11-19-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تولد

امروز يک سال از ديروز بزرگتر خواهي شد
مي دانم
چشمانت انتظار هديه اي را قدم مي زند
هديه اي خواهم داد
جعبه اي مملو از واژه هايي گنگ
راستي ، گذشت ، مردانگي ، مروت
روزي كه آن را باز كردي
شايد موهايت به ميهماني آسياب رفته باشند
و شايد بزرگ شده باشي
بزرگ
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #35  
قدیمی 11-21-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

که بود که آرام مرا می جست؟

كه بود كه آرام مرا مي جست؟
من كه صدايم طنين بود
در باد
در خاک
در آب
در آتش
كه بود كه آرام مرا مي جست؟
انگار شقايق را نمي فهميد
شايد هرگز سايه اي از بيد بر او نيفتاده بود
انگار ماهي از حباب براي او نگفته بود
و شايد تپشي را در چشم
در پس نگراني شقايق
به من گفت
او غريبه است
آيينه را نمي شناسد
بگو
شقايق زنداني است
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #36  
قدیمی 11-21-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کوچه پس کوچه های غربت

پيراهني نو بر تنم بافیدي
و بر قلب ام هيچ
مي داني؟
از ترس روزي كه مبادا گدايي محبت ات كنم
دست در گريبان جيب فرو بردم
جرس ها را خاموش
و شترها را آزاد باش
گر چه باد را فرمان ايست باش دادم
اما گريخت
به دنبالش كه رفتم
آنچنان در كوچه پس كوچه هاي غربت آشنا بود
كه گم ام كرد
من ماندم و امتداد ديوارها و باد در رفته اي و جرسي در دست
و بويي افسار گريخته
و قلمي كه هواي تو را بر سر داشت
از تو نوشت
تا به اين جا رسيدم
من ماندم و امتداد ديوارها و باد در رفته اي و جرسي در دست
و بويي افسار گريخته
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #37  
قدیمی 11-21-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مناره ها

مناره ها بي كس شده اند
هيچ موذني كاكل نشده
چرا الله اكبر ها خوابيده اند
مگر حوض براي وضو آب ندارد
مگر سجاده ها نم صورت را فراموش كرده اند؟
چرا ركوع هيچ كمري را خم نمي كند؟
دل ديوانه كجاست؟
به خدا لو خواهم داد
جاي تكفير ، تكبير تو را
خود داني
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #38  
قدیمی 11-23-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خانه ام

خانه ام زيباست
سقف خانه ام آبي
فرشم رجش طول استوا
هزار نقش
ديوارهايم سبز
هر سال ديوارهايم بلندتر
هر گاه گنجشكي بر ديوارم مي نشيند
ديوار سلام مي كند
با باد پچ پچ مي كند
ترنمش زيباست
خانه ام زيباست
دوستش دارم
در خانه ام دست در كار خدا برده ام
با نگاهم حرف مي زنم
چشم مال من است
با پاهايم حركت ماهي
جنبش را مي بينم
پاهايم مال من است
دستانم به طراوت خواهند گفت ، سخن
دستانم مال من است
دنيايي ساخته ام از نو
همه مخلوق من اند
به خدايم خواهم گفت
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #39  
قدیمی 11-23-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

قصه ام

قصه ام غمگين بود
مرا مي خواند
غصه پرواز شاهپركها از باغ آرزو
و روييدن علفهاي هرز پاي پونه هاي باغ امير
قصه شبهاي دراز
و تنها بودن ، با يک چمدان خاطره
شراب كهنه پدر در سردابه
و يک دنيا گسي
خاطرات و درد شراب
نمي دانم چه كسي خمره را تكان داده بود؟
ياقوت ، سنگ
خدا مي داند
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
  #40  
قدیمی 11-24-2012
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بازی کودکانه

غروب نگاه مي كرد
و چشمانت را نقاشي
تو آسوده بودي
و من
باد خاطرات را مي برد
و تو همچنان بر نگاهي خميده
دستانت تا اعماق فكر فرو رفته بودند
و بر جرقه اي انتظار مي كشيدند
رعدها از پي هم آمدند و گذشتند
و تو هنوز
انتظاري را قدم مي زدي
بر ساحلي كه آب جاي پاي انديشه ها را مي شست
و من لي لي كنان انتظار خنده اي را كه از لبهايت بربايم
آب به ساحل و ساحل به من گفت
بازي كودكانه اي بود
نه
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از افسون 13 به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:03 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها