بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > ادبیات طنز

ادبیات طنز در این تالار متون طنز مناسب و بحث در مورد طنز قرار دارند

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #21  
قدیمی 02-13-2010
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

ظاهرا دخترا فقط توی چت نیست که زود گول میخورن جلوی تلوزیون و برنامه های اینجوری هم گول کارگردان رو میخورن ...
البته منظور این عکسها و این بحث ساده لوحی و زود گول خوردن دخترا نیست بلکه عکس این قضیه س ت .
البته من تایید یا رد نمیکنم فقط گفتم پیام درست این مطلب رو بگیرید و زیادم به پیامهایی که در تلویزیون پخش میشه توجه نکنین.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #22  
قدیمی 02-14-2010
Zagros.p آواتار ها
Zagros.p Zagros.p آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: Iran
نوشته ها: 290
سپاسها: : 0

111 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Zagros.p به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سلام
درسته اینترنت به دلیل مزایای بیشمار خود فناوری است که بی شک هرفرد نیازمند استفاده از آن میباشد و اگر ازاین فناوری منع شویم در نتیجه از پیشرفت منع می شویم پس در فضای اینترنت مانند خیابان باید مراقب باشیم
پاسخ با نقل قول
  #23  
قدیمی 04-02-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

طنز


ازآن روزي پيامك شد پديدار
شده تعطيل ديگر صحبت يار


سه چارسالي ست بين بنده واو
شده ممنوع بالكل بحث و گفتار


صداي او برايم آشنا نيست
اگرصحبت بفرمايد به اصرار


اس ام اس مي دهد خسته نباشي
به وقت شب كه آيم از سر كار


پيامك مي زند از بابت شام
كه املت مي خوري يا مرغ سوخار


وبعداز شام ارسال پيامك
دوباره مي شود اين گونه تكرار
:


بيا اي مرد بنشين نزد بنده
بگو آن چه خبرداري از اخبار


خودش مي گويد از آبجي سهيلاش
ومن فرياد از دست طلبكار


خريده تازگي نسرين پرايدي
وبا آن مي رود
هرروز بازار


تو هم حالا براي من بخر بنز
كه تا نسرين شود از غصه بيمار


فريبابيني خودرا عمل كرد
شده بيني او مانند منقار


تو هم بيني بنده را عمل كن
مرا راحت كن از اين گنده ادبار


پيامك مي دهم اورا كه اي زن
زخواب خوش بشو يك لحظه بيدار


من يك لا قباي آسمان جـُل
كه دارم غصۀ شاهي و صنار


ندارم طاقت پزهاي عاليت
تو را جان
مامانت دست بردار


پيامك هاي چندي رفت و آمد
از او اصرار و از من نيزانكار


و چون ديدم تلاشم بي ثمر شد
زدم در انتها با خشم بسيار


به تندي اين پيامك را كه اي زن
قرار ما دوشنبه ساعت چار


خيابان ارم درمحضر پنج
در آن جا منتظر ،مشتاق ديدار


تو هم« جاويد»با يك رند ديگر
شهود بنده مي باشيد اين بار



گل ارکیده
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #24  
قدیمی 04-05-2010
marykhosh آواتار ها
marykhosh marykhosh آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
محل سکونت: تبریز
نوشته ها: 159
سپاسها: : 48

40 سپاس در 17 نوشته ایشان در یکماه اخیر
جدید مسئول بررسی رایانامه‌ها و پیامك‌های شما در مخابرات

مشترك گرامی!

احتراما به استحضار می‌رساند در رایانامه (ایمیل) شما، مورخ 25/12/1388 خطاب به خانوم ساناز (دوست دخترتان)، بهتر بود به جای جمله «برو به جهنم» از جمله «عزیزم یه بار دیگه بهم فرصت بده» استفاده می‌كردید.
همچنین در پیامكی كه روز گذشته به تلفن همراه مسعود (همكلاسی‌تان) فرستادید، املای كلمه «مستاصل» را اشتباه نوشته بودید. ما صلاح شما را می‌خواهیم هیچ‌كس هم تنها نیست!
یادتان نرود!

از طرف:
مسئول بررسی رایانامه‌ها و پیامك‌های شما در مخابرات
پاسخ با نقل قول
  #25  
قدیمی 04-21-2010
عاشق عاشق آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
نوشته ها: 493
سپاسها: : 0

15 سپاس در 10 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چت بهتر از این نمیشه


پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟
دختر: سلام. خواهش می کنم

پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟
‌دختر: تهران/نازنین/۲۲دختر‌

پسر: اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه.
دختر: مرسی!شما مجردین؟

پسر: بله. شما چی؟ازدواج کردین؟
دختر: نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه ؟

پسر: من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه ام آی تی امریکا دارم شما چی ؟
دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟

پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟
دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟

پسر: خیابون دربند. شما چی؟
دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟

پسر : خیابون دربند. خیابون...... کوچه......پلاک....شما چی؟
دختر: اسم فامیلی شما چیه؟

پسر: من؟ حسینی! چطور؟
دختر: چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟

پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده.... آخه می دونین...........
دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم!

پسر: عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم
دختر:‌ او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم.دیگه اسم فریبرزو نیاریا!راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای

پسر: باشه عمه ملوک! بای......



ویرایش توسط عاشق : 04-21-2010 در ساعت 12:40 PM
پاسخ با نقل قول
  #26  
قدیمی 06-02-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نگاهی طنز به دنیای فناوری: چشم اپل روشن!


آی‌پد چینی هم به بازار آمد. چشم اپل روشن! البته اسم این محصول قلابی irobat است. از هرچیزی که در دنیا هست، یک نسخه چینی هم هست. در واقع یکی از مهم ترین علل ارزان بودن کالاهای چینی همین است....

آی‌پد چینی هم به بازار آمد. چشم اپل روشن! البته اسم این محصول قلابی irobat است. از هرچیزی که در دنیا هست، یک نسخه چینی هم هست. در واقع یکی از مهم ترین علل ارزان بودن کالاهای چینی همین است. آن‌ها مرحله تحقیقات وتوسعه فناوری را از فرآیند تولید حذف کرده‌اند. یک شرکت تولیدی پدر و مادردار، اول نیازسنجی می‌کند و کلی هزینه می‌کند تا بفهمد مردم چه می خواهند. سپس مرحله تحقیقات آغاز می‌شود، بعد محصول جدید طراحی می‌شود. در همین حین، گروه بزرگی مشغول تبلیغات و بازاریابی برای محصول جدید هستند. درنهایت، تازه از محصول جدید رونمایی می‌شود و در دسترس مشتریان قرار می‌گیرد.

چینی‌ها فکر بکری کرده‌اند و تمام این مراحل را درز گرفته‌اند. به جایش می‌نشینند و صبر می‌کنند. مهم‌ترین تخصص آن‌ها همین صبر کردن است. آن‌وقت همین که محصول جدیدی به بازار آمد، مدیر تولیدشان را می فرستند تا یک دانه‌اش را بخرد وبیاورد. حالا نوبت محققان شرکت است که تخصصشان استفاده از پیچ گوشتی است. محصول جدید را باز می کنند و تویش را زل زل نگاه می‌کنند. آن وقت یکی عین آن را می‌سازند وخط تولیدشان را روشن می‌کنند. تبلیغات و بازاریابی هم قبلا انجام شده و بازارهای هدف هم به دقت مشخص شده‌اند.

بقیه‌اش معلوم است. کالای چینی مزبور که با کالای اصلی مو نمی‌زند، با یک قیمت باورنکردنی به بازار می‌آید و سازندگان کالای اصل را به خاک سیاه می‌نشاند.


اینترنت سریع‌السیر
می‌گویند وقتی ناصرالدین شاه به فرنگ رفت، شیفته ماشین‌های کالسکه مانندشان شد و یک فقره‌اش را خرید و به ایران آورد. اما وقتی خواست سوار شود و تخته گاز برود، تازه یادش آمد که جاده‌ای در کار نیست. بنابراین اتومبیل مذکور را جلوی کاخ گذاشتند تا جماعت تماشا کنند و عبرت بگیرند!

اما هر چه گذشت، تکنولوژی برای عقب‌مانده‌ها قابل وصول‌تر شد. تکنولوژی به سمتی رفت که به‌راحتی قابل خریداری باشد. امروزه همه جور تکنولوژی را، خودش و زیرساخت‌هایش را می‌شود خرید و نصب کرد و حالش را برد!

شرکتی در انگلیس قرار است به مشترکان خانگی اینترنت فوق‌سریع بدهد، آن‌هم با سرعت باورنکردنی 20 مگابیت برثانیه! یعنی دیگر اصلا لازم نیست دانلود کنید. می‌توانید از محتوای کل شبکه به عنوان یک آرشیو شخصی استفاده کنید! هر چه بخواهید، در کسری از ثانیه حاضر است. حتی می‌توانید فیلم ببینید یا همین‌طور آنلاین از بازی‌های کامپیوتری استفاده کنید.

چرا این جوری نگاهم می‌کنید؟ کی از سرعت اینترنت در ایران حرف زد؟ ما اصلا کی گفتیم سرعت ما فلان است و بهمان است؟ ADSL داریم مثل جان! 128کیلوبیت در ثانیه! کم است؟ از هیچی که بهتر است.


هجران بلای ما شد
شرکت AIRCELL.COM یک فناوری جدید ابداع کرده که به مسافران هواپیما اجازه می‌دهد در حین پرواز هم از تلفن همراهشان استفاده کنند. از سال آینده در آمریکا و به زودی در اروپا، مسافران می‌توانند توی هواپیما هم با تلفن همراهشان به یکدیگر مزخرف بگویند و SMS بازی کنند. یا للعجب! دود از کله آدم بلند می‌شود. چیزی که تا همین 15 سال پیش اصلا وجودنداشته، ظرف مدت کوتاهی چنان برای مردم حیاتی شده که حتی نمی‌توانند چند ساعت از آن صرف‌نظر کنند. تکنولوژی بدجوری آدم‌ها رادر چنگال خودش گرفتار کرده است. تکنولوژی است که نوع زندگی ما را تعیین می‌کند.

یک زمانی حافظ گفته بود: «هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان». همین هجران بود که شوق وصل و لذت دیدار را فراهم می‌ساخت. کم‌کم به مدد تکنولوژی این هجران دارد چیز نامفهومی می‌شود که فقط توی شعر شاعران می‌شود پیدایش کرد.
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
  #27  
قدیمی 07-01-2010
GolBarg GolBarg آنلاین نیست.
مدیر روانشناسی

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221

2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Talking شکلک یاهو به همراه شعر

شکلک یاهو به همراه شعر


آن دگر گفت ای گروه زرپرست
جمله خاصیت مرا چشم اندرست
مولانا



چگونه شاد شود اندرون غمگینم؟
به اختیار که از اختیار بیرون است
حافظ



مکن از خواب بیدارم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
حافظ



به چشمک این همه مژگان به هم مزن یارا!
که این دو فتنه به هم می‌زنند دنیا را
شهریار


خواب مرگم باد اگر دور از تو خوابم آرزوست
خون خورم بی‌چشم مستت گر شرابم آرزوست
اهلی شیرازی



گاهی به نوشخند لبت را اشاره کن
ما را به هیچ صاحب عمر دوباره کن
فروغی بسطامی



چون نماید به تو این دولت روی
رو در آن آر و به کس هیچ مگوی
جامی



خیال حوصله بحر می‌پزد هیهات
چه‌هاست در سر این قطره محال‌اندیش
حافظ



نمی‌دانم که دردم را سبب چیست؟
همی دانم که درمانم تویی بس
اوحدی مراغه‌ای



عجب عجب که برون آمدی به پرسش من
ببین ببین که چه بی‌طاقتم ز شیدایی
مولانا



گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ



آرامِ دل غمگین، جز دوست کسی مگزین
فی‌الجمله همه او بین، زیرا همه او دیدم
فخرالدین عراقی



ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
حافظ



منم شرمنده زین یاری که کردی
همین باشد وفاداری که کردی
وحشی بافقی



آه از راه محبت که چه بی‌پایان است
با دو منزل که یکی وصل و یکی هجران است
صیدی



بده یک بوسه تا ده واستانی
از این به چون بود بازارگانی!؟
نظامی



مرا صائب به فکر کار عشق انداخت بیکاری
عجب کاری برای مردم بیکار پیدا شد!
صائب تبریزی



ما را همین بس است که داریم درد عشق
مقصود ما ز وصل تو بوس و کنار نیست
عبید زاکانی



رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز
تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی
انوری



چندین شکستِ کارِ منِ دلشکسته چیست؟
ای هرزه‌گرد مگر نیست کار دگرت؟
وحشی بافقی



گر به خشم است و گر به عین رضا
نگهی باز کن که منتظریم
سعدی



مرا هجران گسست از هم، رگ و بند
مرا شمشیر زد گیتی، تو را مشت
پروین اعتصامی



من مریض درد عصیانم که درمانم تویی
دردمند این‌چنین محتاج درمان شماست!
محتشم کاشانی



گفتی تو نه گوشی (!) که سخن گویمت از عشق
ای نادره گفتار کجا گوش‌تر از من؟
شهریار



من چون نزنم دست که پابند منی
چون پای نکوبم که توئی دست‌زنان
مولانا



آخرالامر گل کوزه‌گران خواهی شد
حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی
حافظ



حباب‌وار براندازم از روی نشاط کلاه
اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد
حافظ



جمالش کرد حیرانم، چه ماه است آن نمی‌دانم
که چشم از کشف ماهیت، نمی‌بندد تأمل را
اوحدی مراغه‌ای



مرا که سِحر سخن در جهان همه رفته است
ز سِحر چشم تو بیچاره مانده‌ام مسحور
سعدی



کی توان حق گفت جز زیر لحاف
با تو ای خشم‌آور آتش‌سجاف!
مولانا



این بدان گفتم که تا هر بی‌فروغ
کم زند در عشق ما لاف دروغ
عطار



دریا و کوه در ره و من خسته و ضعیف
ای خضر پی‌خجسته مدد کن به همتم
حافظ



مجلس تمام گشت و به پایان رسید عمر
ما همچنان در اول وصف تو مانده‌ایم
حافظ



در راه عشق وسوسه‌ی اهرمن بسی است
پیش آی گوش دل به پیام سروش کن
حافظ



ای غایب از نظر به خدا می‌سپارمت
جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
حافظ



خواهم از گریه دهم خانه به سیلاب امشب
دوستان را خبر از چشم پرآبم مکنید
محتشم کاشانی



به حال سعدی بیچاره قهقهه چه زنی
که چاره در غم تو، های های می‌داند
سعدی



می می‌کشیم و خنده‌ی مستانه می‌زنیم
با این دو روزه‌ی عمر چه‌ها می‌کنیم ما
صائب تبریزی


این هم آخری:

اتل متل توتوله
گاو حسن چه جوره!

__________________

پاسخ با نقل قول
  #28  
قدیمی 07-14-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مناجات نامه کامپیوتری
مناجات نامه کامپیوتری

ای خدا Hard دلم Format مکن
Field من را خالی از برکت مکن

Option غم را خدایا On مکن
File اشکم را خدایا Run مکن

Delete کن شاخه های غصه را
سردی و افسردگی را ، هر سه را

Jumper شادی بیا تا Set کنیم
سیستم اندوه را Reset کنیم

نام تو Password درهای بهشت
آدرس Email سایت سرنوشت

تا نیفتد Bug در اندیشه مان
تا که ویروسی نگردد ریشه مان

ای خدا از بهر ما ایمن فرست
بهر دل های پرآتش Fan فرست

ای خدا حرف دلم با کی زنم
Help می خواهم که F1 می زنم

پاسخ با نقل قول
  #29  
قدیمی 09-10-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Talking لیلی و مجنون قرن ۲۱ را دریابید

دید مجنون دختری مست و ملنگ
در خیابان با جوانانی مشنگ

خوب دقت کرد در سیمای او
دید آن دختر بُود لیلای او

با دلی پردرد گفتا این چنین
حرف ها دارم بیا (پیشم بشین)

من شنیدم تازگی چت می کنی
با جوانی اهل تربت می کنی

نامه های عاشقانه می دهی
با ایمیل از ( توی) خانه می دهی

عصرها اطراف میدان ونک
می پلاسی با جوانان ونک

موی صاف خود مجعد می کنی
با رپی ها رفت و آمد می کنی

بینی خود را نمودی چون مویز
جای لطفاً نیز می گویی (پلیز)

خرمن مو را چرا آتش زدی؟
زیر ابرو را چرا آتش زدی؟

چشم قیس عامری روشن شده
دختری چون تو مثال زن شده

دامن چین چین گلدارت چه شد؟
صورت همچون گل ِ نارت چه شد؟

ابروی همچون هلالت هم پرید؟
آن دل صاف و زلالت هم پرید؟

قلب تو چون آینه شفاف بود
کی در آن یک ذرّه ( شین و کاف) بود

دیگر آن لیلای سابق نیستی
مثل سابق صاف و عاشق نیستی

قبلنا عشق تو صاف و ساده بود
مهر مجنون در دلت افتاده بود

تو مرا بهر خودم می خواستی
طعنه ها کی می زدی از کاستی؟

زهرماری هم که گویا خورده ای
آبروی هرچه دختر برده ای

رو به مجنون کرد لیلا گفت : هان
سورۀ یاسین درِ‌ ِگوشم نخوان

تو چه داری تا شوم من چاکرت؟
مثل قبلن ها شوم اسپانسرت ؟

خانه داری ؟ نه ، اتول ؟ نه ، پس بمیر
یا برو دیوانه ای دیگر بگیر

ریش و پشم تو رسیده روی ناف
هستی از عقل و درایت هم معاف

آن طرف اما جوان و خوشگل است
بچه پولدار است گرچه که ول است

او سمندی زیر پا دارد ولی
تو به زحمت صاحب اسب شـَلی

خانه ات دشت و بیابان خداست
خانۀ او لااقل آن بالاهاست

با چنین اوضاع و احوالت یقین
خوشه ات یک می شود ، حالا ببین

او ولی با این همه پول و پله
خوشۀ سه می شود سویش یله

گرچه راحت هست از درک و شعور
پول می ریزد به پای من چه جور

عشق بی مایه فطیر است ای بشر
گرچه باشی همچو یک قرص قمر

عاشق بی پول می خواهم چکار
هی نگو عشقم ، عزیزم ، زهر مار

راست می گویند، تو دیوانه ای
با اصول عاشقی بیگانه ای

این همه اشعار می گویی که چه؟
دربیابان راه می پویی که چه؟

بازگرد امروز سوی کوه و دشت
دورۀ عشاق تاریخی گذشت

تازه شیرین هم سر ِ عقل آمده
قید فرهاد جـُلمبر! را زده

یا همین عذار شده شکل گوگوش
کرده از سرتا نوک پایش روتوش

با جوانان رپی دم خور شده
نان وامق کاملاً آجر شده

ویس هم داده به رامین این پیام
بین ما هرچه که بوده شد تمام

پس ببین مجنون شده دنیا عوض
راه تهرن را نکن هرروزه گز

اکس پارتی کرده ما را هوشیار
گرچه بعدش می شود آدم خمار

بیخیال من برو کشکت بساب
چون مرا هرگز نمی بینی به خواب

گفت با «جاوید» مجنون این چنین:
حال و روز لیلی ما را ببین

بشکند این «‌ دست شور بی نمک»
کرده ما را دختر قرتی اَنک

حال که قرتی شده لیلای من
نیست دیگر عاشق و شیدای من

می روم من هم پی ( کیسی ) دگر
تا رود از کله ام عشقش به در

فکر کرده تحفه اش آورده است
یا که قیس عامری یک برده است

آی آقای نظامی شد تمام
قصۀ لیلی و مجنون ، والسلام

خط بزن شعری که در کردی زما
چون شده لیلای شعرت بی وفا
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #30  
قدیمی 01-10-2014
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اینترنت اینجا از سیستم انرژی خورشیدی استفاده میکنه
چون شب ها قطع میشه
هوا ابری باشه قطع میشه
برفی باشه قطع میشه
بارونی باشه قطع میشه
مودمت تو سایه باشه هم قطع میشه
نخند، بخندی هم قطع میشه!
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 01-10-2014 در ساعت 08:53 PM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از رزیتا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ

برچسب ها
شکلک،یاهو


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 02:07 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها