مشاعره با حروف انتخابی

[ساقي]

نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی
بازم از پای درانداخته‌ای یعنی چه

ی

[mary.f]

یکی از عقل می لافد یکی طامات می بافد
بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم


خ

[ساقي]

خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی‌سامان مپوشان

پ

[mary.f]

پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
عشق ورزی تو با ما شهره آفاق بود

ف

[SonBol]

فریاد حافظ این همه آخر بهرزه نیست
هم قصهغریب و حدیثی عجیب هست

ل

[ساقي]

شراب لعل کش و روی مه جبینان بین
خلاف مذهب آنان جمال اینان بین


م

[mary.f]

مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

ه

[SonBol]

هنگام وداع تو ز بس که گریه کردم
دور از رخ تو چشم مرا نور نمانده است

ش

[mary.f]

شراب تلخ می خواهم که مردافگن بود زورش
مگر یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

ج

[SonBol]

جانا به حاجتی که ترا هست با خدا
کاخردمی بپرس که ما را چه حاجتست

ر