بازگشت   پی سی سیتی > هنر > موسيقی Music

موسيقی Music مباحث مربوط به موسیقی و دانلود آهنگ به صورت کنترل شده

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 07-11-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض اصوات شیشه ایی - صدا های شیشه ای

اصوات شیشه ایی - صدا های شیشه ای






دهه ی ۶۰ میلادی شاهد توسعه ی نهضتی هنری بود که «مینیمالیسم» نام گرفت.

این نهضت در موسیقی به منزله ی واکنش در برابر پیچیدگی «سریالیسم» و بی نظمی موسیقی اتفاقی بود. «لامونته یانگ» با استفاده از دیرندهای طولانی تأثیری هیپنوتیزم وار و خلسه گون آفرید که از این طریق اولین گام های موسیقی مینیمال برداشته شد، ولی در حقیقت این گونه ی موسیقی به معنای امروزی اش توسط «فیلیپ گلس» و هم قطارانش «تری رایلی» و «استیو رایک» به ثبت رسید. ویژگی موسیقی گلس، ضرب یکنواخت و تکرار بی وقفه ی فیگورهای کوتاه ملودیک است که به وسیله ی هارمونی ثابت و دینامیک نامتغیر همراهی می شود.

فیلیپ گلس متولد ۳۱ ژوئن ۱۹۳۷ در بالتیمور آمریکاست. آشنا شدن گلس با موسیقی در دوران کودکی اش با گوش دادن به آثار آهنگسازان مدرنی همچون «بلا بارتوک» و «آرنولد شوئنبرگ» و آهنگسازان کلاسیک همچون «بتهوون» صورت گرفت. خود او می گوید که شنیدن تریوی پیانو در سی بمل ماژور ساخته ی «شوبرت» در آن دوران تأثیر فراوانی بر وی گذاشته است. گلس در پانزده سالگی وارد کنسرواتوار پی بادی می شود و در آن جا به یادگیری فلوت می پردازد. در سال های بعد با آثار سریالیستی «وبرن» آشنا می شود؛ حاصل این آشنایی قطعه یی دوازده صدایی است که گلس برای تریوی زهی – سه نوازی سازهای زهی - تنظیم می کند. مرحله ی بعدیِ یادگیری های خود را در پاریس نزد «نادیا بولانژه» می گذراند و در آن جا به آنالیز آثار «باخ» و کنسرتوی پیانوهای «موتزارت» می پردازد، ولی در حقیقت اتفاقات اصلی در شکل گیری موسیقی گلس در هندوستان و نزد «راوی شانکار» - سیتارنواز معروف هندی - شکل گرفت. شانکار گستره ی دید گلس را نسبت به ریتم باز کرد و هم چنین باعث آشنایی اش با فرهنگ شرق شد. لازم به ذکر است که موسیقی مینیمال در رویکردی عمیق به فرهنگ شرق شکل گرفته است. آشنایی گلس و شانکار به ساخت آلبومی به نام «Passages» انجامید که اثری است مشترک ساخته ی این دو غول موسیقی غرب و شرق. آلبوم از پنج قطعه تشکیل شده است که همگی در راگاهای هندی نوشته شده و توسط آنسامبل گلس و شانکار نواخته شده اند.
در میان آثار فراوان گلس می توان آلبوم «Glass Works» را شناخته شده ترین اثرش به حساب آورد؛ شاید بیش ترین دلیلش وجود محبوب ترین ساخته اش در این آلبوم باشد، آهنگی با دو اجرای متفاوت و دو نام متفاوت برای هر اجرا. «Opening» قطعه ی نخستین آلبوم است که توسط یک تک نواز پیانو به اجرا درآمده است. اجرای همین قطعه به وسیله ی ارکستر با نام «Closing» در پایان آلبوم جای دارد. دو قطعه ی «Rubric» و «Floe» به لحاظ نوازندگی قطعاتی تکنیکی محسوب می شوند که نوازنده را به اجرای نت هایی چالاک و حرکت های جسورانه وامی دارند. دو قطعه ی باقیمانده ی دیگر آلبوم به نام های «Island» و «Facades» به دلیل استفاده از آکوردهای ناپایدار دارای رنگ و بویی مدرن هستند.
دیگر اثر معروف گلس، آلبوم «piano solo» است که متشکل از یک قطعه ی پنج پارتی به نام «Metamorphosis» بوده که اقتباسی از کتاب «مسخ» کافکاست. پارت اول شامل تکرار چهار آکورد با باسی پایین رونده است و دیزونانسی که هر از چندی خودنمایی می کند. این قطعه در آلبومی دیگر از گلس به نام «Agues de Amazonia» به صورت کاملاً متفاوت توسط گروه برزیلی «Uakti» اجرا شده است.
گلس در سال ۱۹۸۲ اولین موسیقی فیلم خود را می سازد؛ «زندگی بدون توازن» ساخته ی «گادفری رژیو». موسیقی گلس در این فیلم حضوری پررنگ دارد.
صدای ارگن و خواندن کلمه ی «Koyaanisqatsi» به صورت کشیده و آرام در پس زمینه ی شروع کار است که فضای هراسناک و در عین حال ساکنی را تداعی می کند. به زودی فضاهای مغشوش شروع می شود که در آن ها هارمونی ها به صورت توفانی رشد می کنند و با یکدیگر ترکیب می شوند؛ کر نیز با یک سیلاب لرزان وارد می شود که ملودی ترسناک را روی آن تحکیم می کند، در ادامه موسیقی به صورت انعکاسی آرام با زمزمه ی کر درمی آید.
بافت به آرپژهای پشت سر هم می رسد که با ورود گام های ماژور روشن تر می شود. موسیقی همین گونه به شریان خود ادامه می دهد تا این که دوباره با تم ارگن به آرامش می رسد و به گام مینور تبدیل می شود و روند آرامی را پیش می گیرد که نقش مرثیه یی حزن انگیز و آرام را دارد و قطعه همان طور که شروع شد با خواندن نام فیلم و با کادانسی - آکورد پایانی - نیمه کاره پایان می پذیرد.
● موسیقی دراکولا
گلس در سال ۱۹۹۹ برای فیلم «دراکولا» که اثری کلاسیک و متعلق به سال ۱۹۳۱ است، دست به خلق موسیقی می زند. گلس برای موسیقی این فیلم یک کوارتت زهی (چهارنوازی) را در نظر گرفت. موسیقی این فیلم تنها به تأکید بر لحظات خاص و هیجانی نمی پردازد، بلکه سعی در بیرونی کردن تمامیت احساسات درونی موجود در فیلم دارد. در لحظات ابهام برانگیز، با استفاده از تکنیک پیتزیکاتو سعی بر تشدید این حس نموده و در بسیاری از موارد از دینامیک پله یی که مورد استفاده ی آهنگسازان دوره ی «باروک» بوده، بهره می برد و در جای جای فیلم ویولن های تپنده و پاساژهای محکم ویولنسل دو مود متفاوت را به وجود می آورند.
موسیقی فیلم «ساعت ها» از دیگر آثار شاخص گلس در زمینه ی موسیقی فیلم است که نام او را در فهرست نامزدهای اسکار موسیقی فیلم در سال ۲۰۰۲ جای داد. این فیلم راجع به زندگی سه زن در زمان های جداگانه است که زندگی متفاوت آن ها تم مشترکی را در بر دارد و گلس نیز این اشتراک را در موسیقی خود به موازات یکدیگر درآورده است. موسیقی ساعت ها، موسیقی پیوسته یی است که تمام اجزای آن بر موتیف های پایه بنا شده است. سوییت ۲۴ دقیقه یی ساعت ها توسط «مایکل رایسمن» تنظیم شده و شامل سه موومان کنسرتوی پیانو است.
«نمایش ترومن» نیز از جمله آثار سینمایی است که موسیقی گلس همراهی کننده ی آن است. حضور موسیقی گلس در فیلم نشانی از پست مدرنیسم به صورتی آشکار است. در حالی که موضوع فیلم، زندگی نسل تلویزیون در واقعیتی مصنوعی است، گلس نیز به همین صورت قسمت خشن و جدی موسیقی خود را به کار می برد تا به شنونده این حس را منتقل کند. موسیقی گلس در این فیلم مد مینور تکرارشونده یی را دارد که با حالت های معلق فیلم همراه می شود و با استفاده از دیزونانس و فواصل ناپایدار حس ترس و دیوانگی را انتقال می دهد که گلس به صورت آگاهانه پایه ی موسیقی این فیلم را بر آن نهاده است.
در فضای دراماتیک فیلم، وقتی که ترومن در حال فرار از زندگی مصنوعی خود است، دوربین مرتب بین فرار ترومن و کارگردان و دست اندرکارانی که زندگی مصنوعی او را در تلویزیون به وجود آورده اند و چهره های تماشاچیان که سر جای خود میخکوب شده اند، کات می کند؛ تماشاگران واقعی - یعنی ما - توسط موسیقی شورانگیز گلس به سمت وضعیت آشفته ی ترومن کشیده می شوند.
کارنامه ی هنری گلس تنها محدود به گونه های موسیقی یادشده در این نوشته نیست. نتایج فعالیت های گلس در ساخت اپرا و سمفونی های مینیمال ستودنی است و این چند سطر تنها توان پرداختن به گوشه یی کوچک از آثار فراوان و تأمل برانگیز این هنرمند بزرگ را دارد
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 10:22 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها