هنر در کلام بزرگان

[behnam5555]

هنر در کلام بزرگان

هنر وسيله سرايت و نقل عواطف است.
تولستوي
اگر ميخواهي دشمن داشته باشي هنر مند باش.
اسکار وايلد
اگرهنرمندان ازدرد ماديات رهائي مييافتند پايه هنرهاي
زيبا به اوج کمال ميرسيد.
شوبرت
هنر تمام دنيا وهنرمندان واقعيرا بيش از همه متحد ميکند.
بتهوون
هنر مند بايد نقاد هنر خود باشد.
ارشام
تمرين وممارست از وسائلي است که به زوتر شکفتن ذوق وهنرکمک ميکند.
اندره موروا
بدترين سرنوشت يک اثر هنري اينست که بران خرده نگيرند.
اندره ژيد
هنر انعکاسي از زندگاني اجتماعيست که شخصيت هنرمند انرا تشخيص ميدهد.
رومن رولان
در علم وهنر شرط اول استعداد است دوم استاد سوم پشتکار. اما اين سومي ازان دوتاي ديگر واجب تر است.
حجازي
هنرمندان بردو گروه تقسيم ميشوند .گروهي به مسائل زندگي پاسخ ميدهند و گروه ديگر پرسش طرح ميکنند.
اندره ژيد

[behnam5555]

قدرت ورسالت (( نويسندگان و هنرمندان ))عبارت از اينست : بيان مافي الضمير همه ان کساني که نميتوانند سخن بگويند.
البر کامو

تا هنرمند عوض نشود هيچ جيز عوض نميشود .عالم هنرعبارتست از تبديلات وانقلابات پياپي.
کلود دبوسي

زندگي کوتاه هنر بي پايان فرصت گريزان تجربه غير قابل اعتماد وتشخيص صحيح دشوار است.
افلاطون

درصنعت اگر الهامات درقيد قوانين باشند اثاري که زاده اين الهامات هستند ارزش هنري نخواهند داشت.
ديوس

هر هنر تازه وبديع حال چغاله ميوه رادارد جامعه بدون رو ترش کردن گازش نميزند.
ف. سارسي

هنر ((ناتوراليسم )) وجود ندارد وچنين چيزي هرگز بوجود هم نخواهد امد....چراکه راه وتبار وهدف اين دوتا يعني هنر وطبيعت متضاد با يکديگراست.
اناتول فرانس
گوئي وجود هنرمند منبع نوريست که چشم حسودان را خيره ميکند واز ديدن هنر وي باز ميدارد. بايد از ميان برخيزد تا کوردلان هنر اورا ببينند.
حجازي

(( هنر)) جديدو (( زيبا )) ي جديد دو لغت بيهوده است هنروزيبائي از نوي وکهنگي بدور است .اين هردو چون ((حقيقت )) ازلي و ابدي هستند.
شاره گونو

هنرمندي که عاشق نباشد چراغي است که بي روغن ميسوزد.
ارشام

[behnam5555]

فقط عقيده مرد هنرمند قابل توجه است حتي در موردمذهب واخلاق.
اسکار وايلد
هر مشغله اي براي خود داراي فضيلتي است وبزرگترين فضيلت ازان هنرمندان است.
شر بوليه
هنر زندگي از (( زندگي )) اثري ((هنري )) بوجود اوردن است.
اميل فاگه
(( علم )) وسيله اي است و((هنر)) هدف.
ارشام
در هنر کسي که دست به کاري تازه مي زند بايد مقامي نظير مقام شهادت رابپذيرد.
نيما يوشيج
علم خانه را بناميکند هنر انرا عيش وزندگي ميسازد.
حجازي
هرچيز دربرابر هنر خلع سلاح ميشود جزحماقت.
لوئي دپره
هنر تلخي هاي زندگي را افزون ميسازد وهمين تلخي هاست که زندگي را شيرين ميکند.
شوپن
درهنر قواعد وقوانين بمنزله دستورات طبي هستند انسان بايد بيمار باشد تاازانها پيروي کند.
لاينگ نقاش فرانسوي

[behnam5555]

مطمئن ترين حاميان ما هنرهاي ما هستند.
وونارگ
هنرمندان بزرگ اغلب عشاق بزرگ بوده اند.
الکسيس کارل
هنرمند درهنر خويش بايد مستور بماند جلوه هنر بايد ذاتي باشد نه ساختگي.
اسکار وايلد
هنر سايه ايست از کمال الوهيت.
ميکل انژ
هر هنري براي مردم مفهوم نباشد مخدوش.
لئون تولستوي

هنربراي قدرت نمائي وتواتائي نيست بلکه وسيله تسلي خاطر است.
توماس مان

همه هنرها فقط تقليدي هستند از طبيعت.
سنکا

انجه دست تصادف ان را بوجود اورده باشد هنر نيست.
سنکا

سفيد کردن عاج با رنگ ضايع ساختن طبيعت با هنر است.
لاتيني

هر هنرمند دراغاز هنررا ازروي تفنن انجام ميداده است.
امرسون

همانگونه که خورشيد گلهارا رنگ اميزي ميکند هنر نيز زندگاني را ارايش ميدهد.
شوبرت

[behnam5555]

هنر هاي تازه هنرهاي قديم را باطل ميسازد.
امرسون
همه هنرها باهم برادرند وهريک روشني بخش ديگري هااست.
ولتر
نيش زنبور عسل نشاني از رشگ ورزي يک هنرمنداست.
بلاک
هنر مند هرچه ساده تر بزرگتر.
اميل
طبيعت هنر خداست.
دانته
هر هنرمند ماجراي حيات خود رارقم ميزند.
ه . اليس
هنرمندان براي خودوطن نمي شناسند وهمگي به جهان تعلق دارند.
ارشام
روزيکه فکر بدنبال حقيقت شتافت هنربراي ايجاد نظم وزيبائي بدنيا امد.
ارشام
در برابر نبوغ پشتکاري هم وجود دارد وقتي هردودر يک هنرمند جمع شود اورا بحد کمال ميرساند.
لاوينياک