بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #521  
قدیمی 09-01-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

نزار امشبم با یه بغض سر بشه
بزن زیر گریه چشات تر بشه
بزار چشماتو خیلی اروم رو هم.
بزن زیر گریه سبک شی یکم

یه امشب غرورو بزارش کنار
اگه ابری هستی با لذت ببار
هنوزم اگه عاشقش هستی که
نریز غصه هاتو تو قلبت دیگه


غرورت نزار دیگه خستت کنه
اگه نیست باید دلشکستت کنه
نمی تونی پنهون کنی داغونی
نمی تونی یادشش نباشی ی ی ی ی ی ی
.
.
به این اسونی
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #522  
قدیمی 09-04-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عشق یعنی....

عشق یعنی انتظار و انتظار
عشق یعنی هر چه بینی عکس یار

عشق یعنی دیده بر در دوختن
عشق یعنی از فراقش سوختن

عشق یعنی سر به در آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی لحظه های ناب ناب
عشق یعنی لحظه های التهاب

عشق یعنی بنده فرمان شدن
عشق یعنی تا ابد رسوا شدن

عشق یعنی گم شدن در کوی دوست
عشق یعنی هر چه در دل آرزوست

عشق یعنی یک تیمم یک نماز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
عشق یعنی یک تبسم یک نگاه
عشق یعنی تکیه گاه و جان پناه

عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن

عشق یعنی همچو من شیدا شدن
عشق یعنی قطره و در یا شدن

عشق یعنی پیش محبوبت بمیر
عشق یعنی از رضایش عمر گیر

عشق یعنی زندگی را بندگی
عشق یعنی بندگی آزادگی
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #523  
قدیمی 09-06-2010
Hamed آواتار ها
Hamed Hamed آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Oct 2007
محل سکونت: داخل
نوشته ها: 659
سپاسها: : 314

299 سپاس در 77 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Thumbs down

کاش
تنها
مرگ بود
که
بین ما
فاصله
می انداخت
نه
هر کس و ناکسی...
__________________


میانِ غربتِ خاموشِ رهگذر
و تنهای مانده از سفر
یک پنجره

فاصله است...
پاسخ با نقل قول
  #524  
قدیمی 09-17-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بی تو در خلوت خود شب همه شب بیدارم
ای سفر کرده که من چشم به راهت دارم

خانه ام ابری و چشمان تو هم چون خورشید
چه کنم؟ دست خودم نیست اگر می بارم

کم برای من از این پنجره ها حرف بزن
من بدون تو از این پنجره ها بی زارم

جان من هدیه ناچیزی، تقدیم شما!
گر چه در شان شما نیست، همین را دارم

کاش می شد که در این حلقه شبی از شب ها
دست در دست تو ای خوب ترین بگذارم

من که تا عشق تو باقی ست، زمین گیر توام
لااقل لطف کن از روی زمین بردارم
__________________
پاسخ با نقل قول
  #525  
قدیمی 09-19-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چشم من بيا منو ياری بکن
گونه هام خشکيده شد کاری بکن
غيره گريه مگه کاری ميشه کرد
کاری از ما نمياد زاری بکن
اونکه رفته ديگه هیچوقت نمياد
تا قيامت دل من گريه ميخواد
هرچی دريا رو زمين داره خدا
با تمومه ابرای آسمونا
کاشکی ميداد همه رو به چشم من
تا چشام به حال من گريه کنن
اونکه رفته ديگه هیچوقت نمياد
تا قيامت دل من گريه ميخواد
قصهء گذشته های خوب من
خيلی زود مثل يه خواب تموم شدن
حالا بايد سر رو زانوم بذارم
تاقيامت اشک حسرت ببارم
دل هيشکی مث من غم نداره
مثل من غربت و ماتم نداره
حالا که گريه دوای دردمه
چرا چشمام اشکشو کم مياره
خورشیده روشن ما رو دزديدن
زیره اون ابرای سنگين کشيدن
همه جا رنگه سياهه ماتمه
فرصت موندنمون خيلی کمه
اونکه رفته ديگه هیچوقت نمياد
تا قيامت دل من گريه ميخواد
سرنوشت چشاش کوره نمیبینه
زخم خنجرش ميمونه تو سينه
لب بسته سينهء غرق به خون
قصهء موندن آدم همينه
اونکه رفته ديگه هیچوقت نمياد
تا قیامت دل من گریه می خواد
__________________
پاسخ با نقل قول
  #526  
قدیمی 09-19-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بمون با من ،بمون با من
بااينكه از تو من دورم
بمون كه عشقت آروم آروم نشسته تو وجودم
ببين وقتي كه نيستي بي تو تنهام
نگام برقي نداره،اخه تنهام

بمون با من،بمون بامن
كه دستاتو بگيرم
تو ميدوني واسه اشكات ميميرم

بمون بامن،بمون بامن
كه شبها بي تو دلگيره
چشام خيس ودلم بي تو ميميره
بمون وخط بكش رو غربت من
بيا وپا بذار رو خلوت من
ببين بي تو چي بوده قسمت من

بمون با من، بمون با من
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
پاسخ با نقل قول
  #527  
قدیمی 09-22-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زير اين طاق كبود، يكي بود يكي نبود
مرغ عشقي خسته بود كه دلش شكسته بود
اون اسيره يه قفس، شب و روزش بي نفس
همه ي آ رزوهاش پركشيدن بود و بس
تا يه روز يه شاپرك
نگاهشو گوشه اي دوخت
چشمش افتاد به قفس
دل اون بدجوري سوخت
زود پريد روي درخت به قفس سرك كشيد
تو چشم مرغ اسير، غم دلتنگي رو ديد
ديگه طاقت نياورد
رفت توي قفس نشست
تا كه از حرفهاي مرغ
شاپرك دلش شكست
شاپرك گفت كه بيا تا با هم پر بكشيم
بريم تا اون بالا ها سوار ابرها بشيم
يكدفعه مرغ اسير نگاهش بهاري شد
بارون از برق چشمهاش روي گونه اش جاري شد
شاپرك دلش گرفت وقتي اشك اونو ديد
با خودش يه عهدي بست نفس سردي كشيد
ديگه بعد ازاون قفس
رنگ تنهايي نداشت
توي دوستي شاپرك
ذره اي كم نمي گذاشت
تا يه روز يه باد سرد ميون قفس وزيد
آسمون سرخابي شد، سوز برف از راه رسيد
شاپرك يخ زد و يخ مرد و موندگار نشد
چشمهاشو رو هم گذاشت ديگه اون بيدار نشد
مرغ عشق، شاپرك و به دست خدا سپرد
نگاهش به آسمون تا كه دق كردش و مرد
__________________
پاسخ با نقل قول
  #528  
قدیمی 09-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


لالایی برای مادر



وقتی فقط دعای تو دل خدا رو میبره
وقتی یه قطره اشک تو با یه دریا برابره
وقتی که مهربونی هات فراتر از یه عالمه
وقتی برای زندگی صدتا بهشت برات کمه
اونکه فقط برای تو این همه غصه میخوره
چطور دلش میاد تو رو به خاک تیره بسپُره
حالا منم که تا اَبد میخوام دعا کنم برات
حیف تنت حیف چشات
حیفه که جای تاج گل غبار بشینه رو موهات


خواننده : جمشید
آهنگساز تنظیم کننده : عماد نکوئی
شاعر : محمد فراهانی

ترانه : لالایی برای مادر

منبع : sam-maral.blogfa.com
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #529  
قدیمی 09-22-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض




مادرم




خونمون خالیه از تو ، رفتی تو واسه همیشه


رفتی و نبودن تو ، هنوز باورم نمیشه


این اتاق ساده کم بود ، جای تو قلب بهشته


پَر زد از زمین خاکی ، یه فرشته یه فرشته


اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود


نازنیم نازنینم اون فرشته مادرم بود


من چه خوشبختم که سالها روزگاری با تو داشتم


یادمه که با چه شوقی سر رو شونه هات میذاشتم


کاش میشد بازم ببوسم اون دو دست مهربونت


اسممو یه بار دیگه میشنیدم از زبونت


اشکامو تو پاک میکردی ، کاش برای بار آخر


من صدات میزدم و باز ، تو میگفتی جان مادر


کاش میشد حتی یه لحظه در کنار تو بشینم


اگه تو بودی میگفتی نذار اشکاتو ببینم


ای خدای مهربونم واسه تو رسیده مهمون


از دلم هرگز نمیره گر چه هست از دیده پنهون


توی قلب من میمونه تا ابد یاد یه لبخند


نازنینم رو از این پس میسپُرم به تو خداوند


اون عزیزی که تو دنیا یار من بود یاورم بود


نازنینم نازنینم اون فرشته مادرم بود


خواننده : اندی
آهنگساز : حمید ندیری
شاعر : پاکسیما
ترانه : مادر


منبع : sam-maral.blogfa.com
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
  #530  
قدیمی 09-23-2010
dear59 آواتار ها
dear59 dear59 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
نوشته ها: 410
سپاسها: : 48

148 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آقا ! اجازه !!

یه سوال داشتیم:

ما کلاس اولیا که هروز توی مراسم صب گاه

ده تا زنده باد ومرده باد می گیم !

وقتی بزرگ شدیم

می تونیم آدم های دیگه رو دوست داشته باشیم ؟!...


یغماگلرویی
__________________
-------------------------------


ای تو همیشه در میان


آمدمت که بنگرم


گریه امان نمی دهد

ویرایش توسط dear59 : 09-24-2010 در ساعت 06:46 PM
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:41 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها