بازگشت   پی سی سیتی > هنر > موسيقی Music > موسیقی جهان

موسیقی جهان در این بخش به شناساندن بزرگان موسیقی جهان میپردازیم بیوگرافی ها عکس ها خاطرات و خدمات ... همچنین سایر مسائل مربوط به موسیقی جهانی اخبار و ....

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 05-01-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سیبلیوس : چرا سمفونی باید چهار موومان داشته باشد؟

هرچند سیبلیوس یکی از بدعت گذاران تاریخ موسیقی، درزمینه ساختار سمفونی و اشعار موزون است، اما او شخصآ برای آهنگسازان کلاسیک احترام بسیاری قائل بود. Sibelius مدافع مادام العمر آثار موتزارت بود و همواره ساختار درخشان و سادگی آثار او را ستایش می کرد.

با تمام اینها روش آهنگسازی او کاملا متفاوت بود، از نظر او موتزارت آهنگ را مستقیما از ذهنش می نوشت، درست مثل اینکه نت ها را به او دیکته می کردند. Sibelius ابتدا نت هایش را یادداشت می کرد و معمولا انها را در طول تمرینات با ارکستری کامل اجرا و آزمایش می کرد.


نتایج این روش او حیرت آور بود. سیبلیوس مانند واگنر با استفاده از روشهای پلی تنال با مخاطبین ارتباط برقرار می کرد و البته برخلاف واگنر، پلی تنالی که او به کار می گرفت بسیار زیرکانه و به نوعی حتی بی معناتر از کارهای واگنر، اما قابل درک تر بود.

یک نمونه کاملا واضح شعر سمفونی Tapiola اپوس 112 است که در آن بخش های تقلیدی تم اصلی قطعه را با صداهای زیر فلوت و کلارینت تکرار می کند، و در ادامه صدای بم باسونها و ترمولوی کنترباس ها را می آورد. به قسمتهایی از Tapiola گوش کنید :


چنین ترکیبب نامتجانسی در بیشتر قطعات هزلی، مانند قطعه Till Eulenspiegel از ریچارد استراوس، شنیده می شود. اما این تنها سیبلیوس است که با چنین تنظیمات ارکستری، احساسی از تنهایی و ناراحتی در شنوندگان به وجود می آورد.

شکستن غالب ها و بزرگترین موفقیت
بزرگترین موفقیت Sibelius سمفونی هفتم اپوس 105 است که در سال 1924 نوشته شده است. تهیه این کار کمی پس از آن بود که او قالب چهار موومانی در سمفونی ها را شکست.

در سومین موومان از سمفونی دوم، او بخش vivacissimo (زنده و پرنشاط) پایانی را به حالتی بسیار با شکوه و قدرتمند تبدیل کرد، که البته پیش از این بتهوون همین کار را در سمفونی شماره پنج خود انجام داده بود.

اغلب سمفونی های دیگر سیبلیوس (مانند سمفونی پنجم) تنها سه موومان دارد. هم زمان با آخرین شاهکارش در قالب سمفونی، او متوجه شد که شکستن سکوت بین موومان ها احتیاج به مهارت دارد. از نظر او سکوت تنها در حالتی که از فقدان صوت برای کامل کردن ادامه موسیقی استفاده شود، مهم و لازم بود.


با همسر در خانه خود در آینولا، فنلاند

هفتمین سمفونی او در دو ماژور، آنهم در یک موومان، چیزی بیش از نوازشگر گوش است. برطبق زبان موسیقی او این اثر یک پایان منطقی برای آن چیزی است که تمام سمفونی ها مشتاقش هستند،. این قطعه در واقع یک سمفونی دارای پنج موومان است که مایه اصلی آن چنان یکدست به هم آمیخته شده که تا زمانی که شنونده کاملا درک کند یک موومان کجا پایان می گیرد و اوج بعدی کجاست به گوش دادن آن ادامه می دهد و احساس می کند که تنها یک موومان است.

سمفونی شماره هفتم، از ابتدا تا انتها در مجموع 22 دقیقه است، اما در همین فاصله زمانی سیبلیوس از کلیه امکانات موسیقی برای برقراری ارتباط احساسی بهره گرفته است.


دانشجویان رشته موسیقی تمایل دارند که این کار او را با اهنگسازانی مانند گوستاو مالر مقایسه کنند. مالر در سال 1907 با سیبلیوس ملاقات کرد و سعی کرد او را وادار کند که بپذیرد "سمفونی باید جهانی باشد و برای همه مردم دنیا قابل قبول باشد."

اما Sibelius جواب داد که "یک سمفونی باید قابل تشخیص باشد، چه به خاطر سبک و وسواس به کار رفته در قالب ساخت آن و چه به دلیل منطق درونی که مایه اصلی آن بوده است."

اگر چنین تعریفی را به موسیقی تبدیل کنیم، در می یابید که سمفونی شماره 7 خالص ترین تعبیر از این فلسفه آهنگسازی است. امروزه کارشناسان و منتقدان موسیقی، سیبلیوس را یک نابغه موسیقی می دانند. حتی برخی از آنان او را در حد باخ، بتهوون و برامس ارزیابی می کنند.

بعد از کامل کردن Tapiola، تقریبآ کم کار شد و تقریبا 32 سال آخر زندگیش را برای ساخت اشعاری برای پیانو صرف کرد. شایعاتی درمورد خلق "سمفونی هشتم" هم وجود داشت، اما چنین سمفونی تا کنون جایی شنیده نشده است. احتمالا هیجان زدگی بیش از حد سیبلیوس از موفقیت سمفونی هفتم خود باعث شده که او از ساخت سمفونی های جدید، به دلیل ناموفق ماندن، هراس داشته باشد .

هر دوستدار موسیقی کلاسیک با گوش دادن به آثار سیبلیوس به اوج شادمانی و عمق ترس می رسد، چرا که زبان موسیقی او همانند صدای فنلاند، منزوی و سرد است.
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 06:51 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها