![]() |
پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است |
عشق / دوست داشتن
(اینو از رمان بسیار زیبای لحظه های بی تو نقل میکنم) عشق آرزوست و آرزو همه يك احساس بنابر اين هر گاه احساسي عميق بر تو حاكم مي شود چيزي آرزو مي كني عشق در حقيقت مطلق است اما مفهوم آن به تناسب آگاهي فرد تفاوت مي كند هيچ كس شايستگي ندارد كه ادعا كند روحش به درجه اي از كمال رسيده كه ديگر جاي شكوفايي برايش باقي نمانده است. عشق از مجراي عقيده ظهور نمي كند از مجراي عمل ظاهر مي شود مرجعيت و مقام نمي شناسدبلكه موضع درياف است و فعاليت...اين عشق است كه براي اذهان ما نشاط به ارمغان مي آورد و ما را قادر به شكوفايي مي سازد تنها راه كسب عشق از طريق عرضه عشق ميسر مي گردد هر چه بيشتر ايثار كني بيشتر مي گيري و تنها راه ايثار عشق اين است كه خود را آنچنان از آن سرشار كني تا از تو لبريز شود و به مغناطيس عشق مبدل شوي اگر بتواني عشق را در تماميتش ببيني همه چيز را خواهي دانست و گر نه تا ابد در جهان تاريكي و بلا رنج خواهي كشيد عشق همه چيز را زيبا مي كند و نفس تقدس به خاكي كه بر آن قدم مي گذاري مي دمد با عشق زندگي مالامال از شكوه و سربلندي است كسي كه عاشق مي شود بايد خودش را براي پرداخت تاوان آن عشق آماده سازد كه عشق همانطور كه لذت و شادكامي در پي دارد غم و سردرگمي نيز به دنبال خواهد داشت اما غم عشق چه غم شيريني است و چه گوارا به كام دل عاشق مي ريزد حتي اگه دل عاشق را بشكند... چرا كه هر چيز شكسته اش بي خريدار است، مگر دل كه شكسته اش قيمتي تر است و خدايش دوست تر دارد.... وقتي عشق در قلب آدمي خانه مي سازد حال دل دگرگون مي شود چه انقلاب ها چه سوزش ها چه خوشي ها چه غم ها و چه شادي هايي فضاي آن را در بر مي گيرد اوقات خواب و بيداري و ساعات روز و شب به گونه اي ديگر مي گذرد و افكار و تصورات و روياها و ارزوهاي آدمي رنگ تازه اي به خود مي گيرد.... عشق مجازي و دوست داشتن هرگز با هم يكي نيستند عشق در مقام مجازي يك جوشش كور است پيونديست از سر نابينايي و دوست داشتن پيوندي است خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال عشق از غريزه آب مي خورد و هر چيز از غريزه آب خورد بي ارزش است. دوست داشتن از روح طلوع مي كند تا هر جا كه يك روح ارتفاع دارد. عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست و گذر فصل ها و سال ها بر آن اثر مي گذارد و دوست داشتن در وراي سن و مزاج...عشق يك فريب بزرگ و قوي است، دوست داشتن يك صداقت صميمي .....عشق خشن و تند است و در عين حال ناپايدار دوست داشتن به لطافت جان مي گيرد ، لطيف و نرم است و در عين حال پايدار و سرشار از اطمينان...عشق نيرويي است كه عاشق را به سوي معشوق مي كشاند و دوست داشتن جاذبعه ايست در دوست كه هر چند هم به او پشت كند به رسم وفاداري باقي مي ماند. عشق تملك معشوق است و دوست داشتن تشنگي محو شدن در دوست...عشق ذلت جستن دوست داشتن پناه جستن....عشق جابه جا مي شود ، سرد مي شود، مي سوزاند ، دوست داشتن از كنار دوست خويش بر نمي خيزد سرد نمي شود كه داغ نيست، نمي سوزاند كه سوزاننده نيست...در دوست داشتن بوي خيانت به هيچ وجه به مشام نمي رسد ولي در عشق خيانت را به وفور مي توان يافت ... و من اينگونه بر احساس خودم نسبت به تو نام دوست داشتن مي گذارم اما در مقام معنوي ، نام عشق..... والاترين صفت خداوند عشق است. عشق معنوي عظيم ترين و ماورايي ترين نيرو در همه كائنات است .. صفات الهي از مجراي عشق همچون آفتاب صبح مي درخشند اگر بتواني عشق را بدون قيد و شرط به درون قلبت راه دهي هر آنچه در عالم هستي وجود دارد جذب تو مي شود اگر حقيقت خلوص در عشق را يافتي بدان كه خداوند تا ابد با توست..عشق قلب را الهام مي بخشد و ابتدا در قالب عشق انساني ظاهر مي شود اين عشقي است كه در طلب خدمت معشوق همسر ، فرزندان ، بستگان، دوستان و ايده آل هاي انساني است آنگاه قلب با از خودگذشتگي و ايثار تصفيه مي شود و عشق آن را تصاحب مي كند...عشق جوهر و روح زندگي هر چيز و هر كسي است كه در جهان هستي حضور دارد اما خود بي تغير و لايزال است. عشق والاترين و با ارزشترين كالاهاست و ريشه در خانه خدا دارد.عشق در هر دلي كه شكوفه كرد، روح را به عاليترين درجات كمال رهنمون مي شود در قلبي كه منزلگاه عشق است همه فضائل نيكو نيكي ها وجود دارند و همه خصلت هاي زشت و ناپسند پژمرده شده مي ميرند مي گويند عشق مرزي ندارد و حدي نميشناسد، به هيچ شرطي محدود نمي شود و همانند منشا خود خدا در تمامي جنبه هاي منفعت بارش حاضر مطلق قادر مطلق است هر موجي از عشق كه در دل عاشق بر مي خيزد با خود پيام شادي و شعف از جانب معشوق به ارمغان مي اورد و هر فكري كه بر چنين قلبي خطور كند نشاني از عملي نيك و خدمت به معشوق به همراه دارد و خلاصه فلسفه حقيقي عشق اين است كه عاشق را به نواحي متعالي عشق رهنمون شود و راهرا به سوي وراي اقاليمي كه در ان تزوير ، كذب و هر چيز نادرست پيدا مي شود باز كند...پس كسب دانش و كاربرد عشق در عاليترين گنبد بهشتي يعني رستگاري كامل و حقيقي است... |
|
پيشنهاد ازدواج با استفاده ار اتوبوس+جالب |
قدرعشقتون روبدونید |
فرایند عاشق شدن در بدن انسان! |
..::آیا شما واقعا عاشقید؟ ::.. |
اعتیاد به عشق! |
پند زندگی : ازدواج و عشق (قسمت اول) ازدواج درست و پایدار، ازدواجی است که زوجین از آن احساس رضایت و خوشبختی کنند، ازدواجی است که اساسش بر ستون محکم عشق بنا شده باشد، نه آن که پایه های عظیم آن روی موجی از هوس ها و هیال های خام گذاشته شود و نام آن را عشق بپندارد. عشق، نیاز برتر انسان است، ولی کدام عشق؟ عشق حقیقی یا عشق مجازی؟ عشق راستین و حقیقی که حکمران و فرمانروای آن قوه عقل است، یا عشق دروغین و شهوانی که حاکم آن قدرت غریزه جنسی و پیروی از هوی و هوس است؟ هیچ چیز مانند کلمه عشق، خیال انگیز نیست. در بین کلمات، لفظ عشق شاید از معدود کلماتی باشد که این همه تعبیرات مختلف و ضد و تقیض در مورد آن شده است. گاهی آن را ستوده اند مانند گوته، شاعر نامی آلمان، که می گوید: عشق، افسر زندگی و سعادت جاودانی است. گاهی تیرهای زبان و قلم را به سوی آن پرتاب کردند و آن را مورد نکوهش قرار دادند، مانند کارلایل که بی پروا در مورد عشق سخن رانده و گفته است: عشق، تنها یک جنون نیست، بلکه ترکیبی است از چند جنون. معناهای زیادی برای عشق بیان کرده اند. عشق از نگاه برخی، کشش و جاذبه نیرومند و خارق العاده میان دو موجود جاندار یا بی جان است. عشق و علاقه ای که انسان به جمادات دارد از خودخواهی او ناشی می گردد؛ بدین معنا که انسان اشیاء را برای آن می خواهد که فدای آسایس خود بکند. عشق و علاقه مفرط بین زوجین، بدین شکل است که هر یک از آنها سعادت و آسایش دیگری را می طلبد و از گذشت و ایثار درباره دیگری لذت می برند. این نوع عشق، در مسیر یک هدف عالی و ارزنده است که هیچ چیز بالاتر از آن تصور نمی شود؛ زیرا قدرت نوآوری و خلاقیت آن به حدی است که به راحتی می تواند هر مانع و مشکلی را تحت الشعاع خود قرار دهد و به سرعت همه موانع را در مسیر تکامل پشت سر بگذارد. منظور ما از ازدواج درست و پایدار، همین عشق است. تمام ستایش های شاعران، عارفان، نویسندگان و ... از لفظ عشق نیز به سبب همین نیروی عظیم و خلاقیت بی نظیر و اعجاب انگیز عشق است. |
پند زندگی : ازدواج و عشق (قسمت دوم)
عشق از نگاه بعضی، جاذبه و کشش نیرومند و قوی میان دو شخص است که به واسطه آن، دو فرد به سوی گناه و آلودگی و سقوط در لجنزار فحشا سوق داده می شوند. اگر منظور از عشق این معنا باشد، هر چه در مذمت و نکوهش او گفته شود کم است. اگر منظور از عشق، نیرو و جاذبه دیوانه کننده و مخرب حاکم حقیقی بدن یعنی عقل باشد، هر چه در مذمت او بگوییم کم است. میان این دو نوع عشق، تفاوت بسیار از زمین تا آسمان است. عشق از نگاه نخست، انسان را به هدفی عالی می رساند و حلال مشکلات و برطرف کننده نقصان ها و نارسایی ها در نظام خانواده و اجتماع است. عشق از نگاه دوم، انسان را از مرز شرف و عزت و انسانیت به ته دره های گناه و عصیان سوق می دهد.عشق در نگاه اول، عشقی راستین و حقیقی است و در آن خدعه و نیزنگ برای رسیدن به هدف شومی همانند وصل نیست. ولی در عشق دروغین و مجازی انواع حیله ها و نیرنگ ها به کار می رود و عاشق، فردی متظاهر و دروغگو است که در لفافه زیبای لفظ عشق می خواهد به وصال معشوق برسد و بس. در نگاه اول، عاشق تا آخرین لحظات زندگی به پای معشوق می سوزد و می گدازد و به او وفادار است؛ زیرا او عاشق حقیقی است. این عشق تنها داروی شفابخش و التیام دهنده ضعف ها و کمبودها و نارسایی هایی است که معمولا در نظام خانواده پیش می آید، می باشد و هدایت کننده انسان به سوی سعادت و بهروزی است، ولی در نگاه دوم، برعکس است. نقطه آغاز و ابتدای این عشق، یک بوسه است و نقطه آخر این عشق، وصل و کام دل برگرفتن از معشوق، عاشق مجازی همین که به معشوق دست یافت و غریزه جنسی خود را اشباع ساخت، دیگر نه عاشق و نه معشوقی. امروزه جوانانی خام و ناپخته ای دیده می شوند که مدام دم از شور عشق و عاشقی خود می زنند و خود را یگانه عاشق و دلباخته روزگار می دانند و می گویند هر سری که در او عشق نیست باید در بازار کدوفروشان در معرض فروش قرار داد، ولی غافل از عشق حقیقی هستند. عشق در نگاه اول، نتیجه و ثمر نیکو دارد ولی در نگاه دوم، نتیجه و ثمره اش بعد از رسیدن به وصال بر ملا خواهد شد و کار به رسوایی خواهد کشید ناپلئون سوم عاشق و دلباخته دوشیزه ای زیبا بود که در حسن و دلبری یکتا بود. ناپلئون با او ازدواج کرد. درباریان فرانسه با این پیوند زناشویی موافق نبودند. ناپلئون که به سختی دلش در گرو جمال و قامت رعنای دلداده و معشوق خویش بود، به آنان توجهی نکرد و گفت: من زنی را دوست می دارم و بر سایر زن های ناشناسی که مقصود شماست. مقدم می دارم. ناپلئون هنگامی که از وصل معشوق بهره مند گردید و کام دل از دلداده خویش برگرفت، طولی نکشید که آتش عشق او به سردی گرایید و زندگی شیرنیش به تلخی مبدل گشت. او شب ها کلاهی نمدین بر سر می نهاد و از در نهانی کاخ خارج می شد و به دیدار معشوقه ای دیگر که در انتظارش بود می رفت. زن زیبای ناپلئون که گول عشق دروغین او را خورده بود، در کاخ سلطنتی می سوخت و چاره ای جز ساختن نداشت. لفظ عشق، لفظی است که افراد هوسران و شهوت پرست برای رسیدن به مقصد شوم و پلید خود به این لفظ متوسل می شوند و لفظ زیبای عشق را پلی برای رسیدن به معشوق قرار می دهند. عشق های مجازی با آمیزش جنسی خاموش می شود. اگر بنیان محکم زندگی بر این نوع عشق بنا شود، هر لحظه باید انتظار فروریختن ساختمان ازدواج را کشید. تنها عشقی که ضامن بقای نظام خانواده و ایجاد مهر و محبت بیش تر در خانه می شود، عشق حقیقی است. |
اهمیت عشق در روابط
اهمیت عشق در رابطه را نمی توان نادیده گرفت. همه ما در یک زمانهایی بدون توجه به شایعاتی که ممکن است دوروبرمان باشد، به عشق واکنش می دهیم. در عشق های زندگی واقعی، درک دقیق پالس عشقی که طرفتان به آن واکنش مثبت می دهد بسیار دشوار است. اساساً چند شاخص وجود دارد که به شما کمک میکند سمت و سوی مقاصد عشقیتان را تعیین کنید. در همه روابط عشقی، مزایای رمانتیک بودن شما بسیار بیشتر از دلیل رمانتیک بودنتان است. البته هر دو آنها مهم هستند اما این عمل است که بیشترین تاثیر را دارد. اشتباه است که بدون در نظر گرفتن احساسات فرد، درمورد عشق او و دلیل آن فکر کنید. برای خیلی از افراد محکم و استوار بودن در عشق، یک پروسه طولانی و طاقت فرساست. همیشه به خودتان یادآوری کنید که مهم نیست الان با چه مشکلاتی درگیر هستید، اگر بدانید که با ایده های عاشقانه و رمانتیک کشمکش دارید، نتیجه و پاداشی که آخر کار نصیبتان می شود به مشکلات آن می ارزد. در همه تلاشهای ابتدایی در راه عشق، همیشه احتمال شکست وجود دارد. هیچوقت نباید در تجربه های اولیه خود انتظار موفقیت داشته باشید. همه ما انسانیم و جایزالخطاء. اشتباه کردن حق ماست. عشق مثل هنرهای رزمی نیست که استادان واقعی داشته باشد. در دنیای واقعی، هیچکس نمی تواند ادعای استادی در عشق داشته باشد. همه افراد در بازی عشق نوزاد تازه متولد شده هستند و درست مثل هر چیز دیگری، در این مورد هم کسب مهارت مستلزم زمان و تمرین است. عشق راهی بسیار عالی برای بازگرداندن شور و اشتیاق به هر رابطه ای است. واقعاً غیرممکن است که آن احساس پرشور ملاقات های اول را تا پایان عمر نگه دارید اما می توان با عشق تا هر زمان که بخواهید آن شور و اشتیاق را زنده نگه دارید. حفظ شور و عشق در رابطه، خوشبختی ابدی را تضمین می کند. یادتان باشد که تنها راه داشتن یک رابطه خوب با عشق این است که 100% خود را فدا کنید. اگر باورتان این است که شما و طرفتان باید 50% از خودتان را تقدیم دیگری کنید، هنوز خیلی مانده تا به عشق برسید. عشق در رابطه همه تلاش فرد را می طلبد. تصور کنید که طرفتان یک ربات یا کلیشه نیست. همه افکار منفی سابق را دور بریزید. طرفتان را یک موجود استثنایی ببینید که باعث شده همه شور و عشق شما به طرفش کشیده شود. انتظارات و تصورات قبلی را فراموش کنید. هرگونه کلیشه یا انتظار غیرواقعی را از روند فکریتان بیرون کرده و یا فکر و دلی پاک و خالص با طرفتان روبه رو شوید. باور داشته باشید که تغییر برای ساختن یک رابطه به وجود می آید اما نه یک شبه. همیشه گفته می شود که تنها چیز ثابت در زندگی تغییر است. تغییر زمان می برد و می تواند برای خیلی ها دشوار باشد اما مطمئن باشید که به دست می آید. باید از روند کند آن لذت ببرید. اگر از تغییر احساس ناراحتی می کنید، سعی کنید در طولانی مدت خودتان را به آن عادت دهید. |
کورکورانه اسیر دام عشق نشوید
امروز می خواهیم این مقاله را با یک حقیقت غیر قابل انکار و کاملاً ملموس زندگی شروع کنیم؛ روشن است که: "به عمل کار برآید، به سخنرانی هرگز" بله، از حرف تا عمل فاصله ی بسیار زیادی وجود دارد! همه از این امر مطلع هستیم و بارها و بارها چنین عباراتی به گوشمان خورده است، اما تا چه حد در زندگی روزمره خود به آن بها می دهیم؟ هر فرد می تواند [و باید] دیگران را از روی کارهایی که انجام می دهند قضاوت کند نه از روی حرف هایی که بر زبان جاری می سازند. کلمات دارای بار اجرایی بسیار پایینی هستند و این اعمال انسان هاست که نشانگر کلیت فردی وی می باشند! این روزها هوش اجتماعی عامه مردم ارتقا یافته و همه افراد به راحتی قادرند حقایق را دریابند، در اکثر موارد بر اساس کارهایی که دیگران در مقابلشان انجام می دهند - و نه حرف هایی که به زبان می آورد- از خود عکس العمل نشان می دهند؛ و اما در مورد آقایون: باید گفت یک مرد واقعی کسی است که حرف هایش را به نقطه عمل می رساند. در ذیل بررسی اجمالی در این زمینه خواهیم داشت. در پاسخ به این سوال که: "چگونه می توانم تشخیص دهم که می توانم به او اعتماد کنم؟" باید همیشه به این نکته توجه داشته باشید: می توانید از روی کوچک ترین کارهایی که یک مرد انجام می دهد، به ژرف ترین خصوصیات اخلاقی او پی برده و متوجه نکات بسیار ریزی در مورد شخصیت درونی او شوید. دقت کنید که واکنش او در مقابل شما، خانواده تان، فرزندان، دوستان، حتی حیوانات و سایر کسانی که دوستشان می دارید چگونه است. با سرایدار چه برخوردی دارد؟ با باغبان و یا مغازه دار چطور؟ یک مرد واقعی زمانی حرفی را می زند که عمیقاً به آن اعتقاد داشته باشد و سپس به مثابه آن اقدام مقتضی بعمل می آورد. مرد واقعی، مرد خوب، مردرویایی همیشه حسن نیت خود را با اعمالش نشان می دهد. کشف حقیقت حاکم بر درون مردها کار ساده ای است، فقط کافیست برای چند هفته کلیه کارهایی را که انجام می دهد زیر ذره بین بگیرید و بعد از خودتان این سوال را بپرسید: آیا حرف و عملش یکی است؟ آیا واقعاً همان چیزی است که نشان میدهد؟ اعمالی که متعاقب حرف هایش از او سر می زند، تمام چیزی است که شما برای شناخت هر چه بهتر او لازم دارید و او به راحتی این اطلاعات را در اختیار شما قرار می دهد. حال چه خوب باشند چه بد. اخیراً روی زوجی کار می کردیم که برای بیش از 20 سال با هم زندگی کرده بودند اما در ارتباط خود به بن بست رسیده بودند و تصمیم گرفته بودند که از یکدیگر جدا شوند؛ اما چرا بعد از این همه مدت؟ خانم به من می گفت که دیگر وقت آن رسیده که خودش را از این ارتباط ناسالم بیرون بکشد. او اظهار می داشت که شوهرش طی همه ی این سال ها او و فرزانداشن را از نظر روانی آزرده می ساخته و هیچ گاه به حرف هایش عمل نمی کرده! او حتی در مورد عشق و علاقه ی خود نیز به آنها دروغ می گفته. تصور کنید به کسی قول می دهید کاری را برایش انجام دهید، زمانیکه اهمیت قائل نمی شوید و آنرا پشت گوش می اندازید، آیا تصور می کنید که با این کار علاقه ی خود را به او اثبات می کنید؟ البته که نه؛ اگر به اطرافیان خود اهمیت ندهید ، مرتباً سر آنها داد بزنید، و دائماً اشتباهاتشان را به رخشان بکشید و از ضعف هایشان سخن به میان آورید، نمی توانید ادعا کنید که عاشقشان هستید. اگر واقعاً کسی را دوست دارید باید بتوانید با اشتباهات، شکست ها، و خطاهایشان کنار بیایید. نکته اینجاست که شما آنها را همانطور که هستند دوست می دارید، با همه ی خوبی ها و بدی ها. آنها را به خاطر موجودیت فردی شان دوست دارید، به خاطر چیزی که در قلب و روحشان دارند. همه ما در زندگی خطا می کنیم، دچار اشتباه می شویم، و ممکن است در زمان های مختلف کارهای غیر عقلانی زیادی انجام دهیم ولی ماهیت درونی انسان ها به گونه ای است که در اکثر موارد این قبیل نقص ها و کاستی ها را جبران می کند. اشتباهات محدود و صادقانه قابل بخشش هستند. در عین حال باید توجه داشت که تکرار پیاپی یک اشتباه نشان از شخصیت درونی فرد دارد – حال چه خوب باشد چه بد. یکی از دوستان روانکاو ما همیشه در مورد "شخصیت غالب" صحبت می کند. این شخصیت، کاراکتر بنیادین مسلط بر روی کلیه رفتارهای انسان بوده و متشکل از الگوهای اصلی فکری و اخلاقی وی می باشد. این دقیقاً همان چیزی است که یک انسان را می سازد به ما می گوید که آنها واقعاً چه کسی هستند. باید توجه داشت که اصولا این شخصیت فراگیر کمتر امکان تغییر دارد (به ویژه برای بزرگسالان) و اصولاً در مرحله بلوغ فکری به تثبیت نهایی می رسد. البته در برخی موارد مشاهده شده است که بعضی از افراد می توانند تعدادی از خصوصیات اخلاقی خود را بسته به شرایط محیطی و زمانی تغییر دهند، اما اگر رفتارها واکنش های آنها برای دراز مدت زیر نظرگرفته شود، خود واقعی آنها که نمودی از همان "شخصیت غالب" را دارد نمایان خواهد شد. زمانی که شما حرکات شخصی را برای مدت زمان مناسب تحت نظر می گیرید، در این حالت می توانید با توجه به کارها و اعمالش به "شخصیت غالب" او پی ببرید. به عنوان مثال اگر می خواهید ببینید آقایی، مرد ایده آل شما هست به راحتی می توانید کلیه کنش ها و واکنش های او را بررسی کنید. نباید با کلماتی که خلاف اعمالش هستند فریب بخورید و ساده لوحانه تصمیم گیری نمایید. متاسفانه تعداد بسیار زیادی از افراد در طول زندگی خود به صورت کورکورانه به دام عشق اسیر می شوند. این افراد چشم خود را بر روی تمام حقایق عینی و ملموس می بندند و فقط دلشان را به حرف های آرمانی و خیالی طرف مقابل خوش می کنند. اگر می خواهید عاشق شوید، به اندازه کافی برای خود دلیل و مدرک بیاورید که فرد مناسب را انتخاب نموده اید و سپس دل خود را به اوهدیه کنید. هیچ گاه از هیچ نشانه ای سرسری و بی دقت عبور نکنید. مطمئن باشید که اگر با این شیوه زندگی کنید به موفقیت های بیشتری دست پیدا خواهید کرد. در این حالت می توانید عشق خالصانه ای در مقبال فردی که واقعاً شما را دوست می دارد داشته باشید. در غیر اینصورت شما آزاد هستید که به کارهایش توجه نکنید و با این اشتباه خودتان را در لبه پرتگاه زندگی قرار دهید. |
اکنون ساعت 11:28 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)