![]() |
بار آخر من ورق را با دلم بر می زنم |
منم با یک اتاق و شب که بی تو سخت تاریکه مهم اینه که رویامون به هم از دور نزدیکه واست احساس می بافم تو رویاهامو می پوشی خدا هم سخت خوشحاله از این که ما هم آغوشیم به این احساس مدیونیم باید کاری کنیم واسش باید هر جا که لازم شد فداکاری کنیم واسش تو رویا خیلی خوشبختیم ولی در اصل می لنگیم رسیدن گاهی ممکن نیست مهم اینه که می جنگیم نفس می شی واسم امشب می ری آروم تو سینم به حدی عاشقت هستم خودم رو هم نمی بینم به این احساس مدیونیم باید کاری کنیم واسش باید هر جا که لازم شد فداکاری کنیم واسش |
گهگاهی سفری کن به حوالی دلت |
✿ツ حـــوّا هــم کـه بُـغض کــند
حتّــی خــدا هــم اگــر سـیـب بیـــاورد ، چـــیزی بـه جـــز آغــوش ِ آدَم آرامـش نمــی کــــنَـد ✿ツ https://fbcdn-sphotos-a.akamaihd.net..._1771828_n.jpg |
به چه می خندی تو؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟ به چه میخندی تو؟ به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟ یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟! به چه میخندی تو؟ به دل ساده من میخندی که دگر تا به ابد هم به فکر خود نیست؟ خنده دار است! بخند! |
در زمستانی سرد بادلی رفته ز دست زیر لب می خوانم: کاش میشد به تو گفت که تو تنها سخن شعر منی تو نرو دور نشو از برمن تو بمان تا که نمیرد دل من! |
زندگی رقص واژگان است: یکی به جرم تفاوت تنهاست، یکی به جرم تنهایی متفاوت! ******************************** خدایا کسی را به آنچه قسمتش نیست عادت نده و آنکه را عادت دادی قسمتش کن! |
کَــهــربـــای چـشـمـانَـتــــ
نــگـیــن کُــدام انـگـشـتَــر شُـــد کـــه بــه دَسـتــان مَـــن گـُـشـــاد بـــود . . . ؟! ✿ツ http://static.cloob.com//public/user...b8a96bc8e1-300 |
دو دلم اول خط نام خدا بنویسم یا که رندی کنم و نام تو را بنویسم همه یک گفتم و دینم همه یکتایی بود با کدامین قلم امروز دوتا بنویسم |
یک نفر در همین نزدیکی ها
چیزی به وسعت یک زندگی برایت جا گذاشته است … خیالت راحت باشد آرام چشم هایت را ببند یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است یک نفر که از همه زیبایی های دنیا تنها تو را باور دارد … http://static.cloob.com//public/user...65b98f638d-300 |
|
ﺳﻔﺮﯼ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺩﻟﺖ
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻟﻤﺲ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺑﺎﺷﺪ ♥ ♥ http://static.cloob.com//public/user...0216ed4fa5-300 |
وچنان عشقی به دریا داشتم |
از تو که مینویسم
هم وزن را رعایت می کنم، هم قافیه... اگر خودت هم پیشم میبودی که دیگر همه چیز ردیف ردیف میشد... http://static.cloob.com//public/user...c34a83c669-300 |
روی قلبم نوشته بودم: ورود ممنوع! |
و من از تمام آسمان ...
یك "باران" می خواهم و از تمام زمین ... یك "خیابان" را و از تمام " تو " یك دست ! كه قفل شود در دست من ...!!! http://static.cloob.com//public/user...2177c50d58-300 |
همیشه کسی رو انتخاب کن |
شراب هم...
به مستی ام حسادت می کند... آنگاه که خمار یک لحظه ... دیدن " تو " می شوم... http://static.cloob.com//public/user...3ba2b0501c-300 |
تــو قـــرار مــن بـاش
تـا مـن مَــــــدارت شـوم ! چـہ قــــرار و مـــدارے بـهـــتـر از مــــا.. |
عاشق هم شدی مثل " زلیخا " سمج باش
آنقدر رسوابازی در بیاور تا خدا خودش پادرمیانی کند... |
دِلــــم هَــــوای بودن هایت را کرده اســـت ... |
دلم به این همه آیینه رو نخواهد کرد
به جز نگاه تو را آرزو نخواهد کرد پرنده ای که گرفتار پر زدن باشد به آب و دانه و آواز خو نخواهد کرد بیا مسافر چشمم که هیچ حادثه ای نگاه پنجره را زیر و رو نخواهد کرد به غیر یاد تو ای التهاب روحانی دلم برای سرودن وضو نخواهد کرد حضور غایب من! ای همیشه درخاطر به جز تو را دل من آرزو نخواهد کرد................................. |
من پذيرفتم که عشق افسانه است ... اين دل درد آشنا ديوانه است |
قلک بغضهایم را که بشکنم
باز ناز تو را خواهم خرید و یک بسته مداد رنگی و با هر رنگش باز ناز تو را خواهم کشید... |
شاگردی از استادش پرسید : عشق چیست؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پرترین شاخه را بیاور،اما در هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی، شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدت طولانی برگشت ، استاد پرسید: چه آوردی ؟ و شاگرد باحسرت جواب داد : هیچ، هر چه جلو میرفتم خوشه های پر پشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پر خوشه ترین تا انتهای گندمزار رفتم ، استاد گفت: عشق یعنی همین !:rolleyes:
|
گاهی اوقات با خودم خلوت میکنم این سنت مردها هست که با خودشان خلوت میکنند با خودم گریه میکنم ، به حال دلم تو بگو من چکار کنم ؟ اگر به زور و بازو بود ، توانا میشدم اگر به هوش و دانایی بود به هر شکل ممکن آن را تحصیل میکردم به مال و مکنت بدستش می آوردم منتها دست من از دل انسانها کوتاه هست من چکار کنم تا دل تو را بدست بیاورم ؟:( مردها زمخت و سخت اند ، هارت وپورت زیاد میکنند ولی دلشان به وسعت دلهره یک مرغ عشق شاید کوچکتر هست بدون عشق دق میکنند شاید من هم دق کنم ! همین را میخواهی ؟ برو از دلم برو اینقدر به من زخم نزن ، آرامشم را بهم نزن اشکهایم را جاری نکن ، بند دلم را پاره نکن احساس من خمیر بازی تو نیست ------------------------------------------------------- اینجا یک انسان نشسته با خودش خلوت کرده به یاد گذشته .................. به یاد احساسات قشنگ ، به یاد روزهای خوب دوستت دارم ، دوستت دارم منِ دیوانه ، منِ احمق دوستت دارم ! و تونمیفهمی ! کجا بروم احساساتم را حراج کنم ؟ ببین با دل من چه کردی ! |
به روزها دل مبند، روزها به فصل که می رسند، رنگ عوض می کنند! |
عشق
صحرائی سراب است در پیاله نازكی و شگفتا غرقت می كند. .. شمس لنگرودی |
عشق، آدم را داغ می کند و دوست داشتن، آدم را پخته! |
موندنت رو از ته دل از خدا آرزو کردم
اگه غصه ها رو قلبم سنگینی کنه یه روزی نمیذارم تو بفهمی یا بخوای به پام بسوزی ساده حرف میزنم اینو خیلی خوب میدونم حرفای دلمو با عشق توو ترانه هام میخونم |
این منم در جستجوی تو سراپا اشتیاق
فاصله بین من و تو از جنون تا اشتیاق تو مقام حیرتی با هفت وادی فاصله من جنون یونسم با هفت دریا اشتیاق تو هرات فطرتی من میبُد شوریدگی می نویسم شرح آیات تورا با اشتیاق |
وقتي كسي رو دوست داري حاضري جون فداش كني
حاضري دنيا رو بدي فقط يك بار نگاهش كني به خاطرش داد بزني به خاطرش دروغ بگي رو همه چيز خط بكشي حتي رو برگه زندگي وقتي كسي تو قلبته حاضري دنيا بد باشه فقط اوني كه عشقته عاشقي رو بلد باشه قيده تمومه دنيا رو به خاطره اون ميزني خيلي چيزا رو ميشكني تا دله اونو نشكني حاضري بگذري از دوستايه امروز و قديم اما صداشو بشنوي شب از ميون دو تا سيم حاضري قلبه تو باشه پيشه چشايه اون گرو فقط خدا نكرده اون يك وقت بهت نگه برو حاضري حرفه قانون رو ساده بزاري زير پات به حرفه اون گوش بديو به حرفه قلبه با وفات وقتي بشينه به دلت از همه دنيا ميگذري تولد دوبارته اسمشو وقتي ميبري حاضري جونت رو بدي ، يه خار تويه دستشم نره حتي يه ذره گردو خاك مبادا تو چشاش بره وقتي كسي تو قلبته يك چيزه قيمتي داري ديگه به چشمات نمياد اگر كه ثروتي داري نزار كه از دستت بره اين گنجه خيلي قيمتي |
میروم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانی خویش به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه ی خویش می برم که در آن نقطه ی دور شستشویش دهم از رنگ گناه شستشویش دهم از کله ی عشق زین همه خواهش بیجا و تباه می برم تا ز تو دورش سازم ز تو ای جلوه ی امید مهال می برم زنده بگورش سازم تا از این پس نکند یاد وصال ناله می لرزد می رقصد اشک آه بگذار که بگریزم من از تو ای چشمه ی جوشان گناه شاید آن به که بپرهیزم من بخدا غنچه ی شادی بودم دست عشق آمد و از شاخم چید شعله ی آه شدم صد افسوس که لبم باز بر آن لب نرسید عاقبت بند سفر پایم بست میروم خنده به لب خونین دل میروم از دل من دست بدار ای امید عبث بی حاصل |
یک عمر قفس، بست مسیر نفسم را |
|
گفتم خرابت می شوم |
اگر دوباره زاده میشدم
از خدایِ رنگ ها میخواستم .. مرا مثل سهراب نقاش و شاعر کند .. تا روی آسمانِ آبیِ اتاقم بر چشمانت طرحِ عشق بزنم .. و شعری با آهنگِ نبودنت میسرودم .. تا من و واژه ها و خیالِ چشمانت مست مست حسرت ِ نبودنت را ... دیوانه وار برقصیم .. |
گاه گاهی به یادت غزلی می خوانم
تا نگویی دل من غافل از آن عهد و وفاستخوبرویان همه گر با دل من خوب شوند خوب من!با همه خوبان حساب تو جداست |
|
سلام به همه عاشقان دنیا.....................................نه عاشقان حب دنیا که عاشقان عشق دنیا................................اول خواستم با شعر بگم اما حرف دلمو میگم................................تو این زمونه ای که همه چی مهم شده یه چیزی که همه ما مدیونشیم فراموش شده......................بله اون عشقه هر کدوم از انسانهای روی زمین که میگن عشق چیه مسخره بازیه وقتی نگاه کنن میبینن اگه عشقی بین دو نفر نبود بچه ای هم نبوده...............................................پ هستی بخاطر عشق..........میمانی بخاطر عشق....... و ............همه چیز بفدای عشق.............................امشب حال عجیبی دارم کلی شعر گفتم اونم همش بقول خودمونی عشقولانه........................................ام ا از ته دل میخوام خدایا خدای عزیز و مهربونی که مهر و محبت و همه خوبی هارو بهمون دادی تاذره ای لبخند برلب ما باشد............همه ادما رو عاشق کن اما با غم عشق آشنا نکن...........................
|
اکنون ساعت 11:48 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)