پی سی سیتی - بچه های کرماشان - گفتگوی کرمانشاهی -کلوپ بچه های کرمانشاه

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)

- استان کرمانشاه (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=162)

یک شعر عاشقانه‌ی کردی ( کرمانشاهی )

کاشکا خوم بیا تا م وجی کلاگت
بِقپیام و با ن زلفه خاوگت

آونه غصه م خوارد بیمه و پی وار
بیمه ک’چ که گی بِن چینه دیوار

آونه غصه م خوارد تلاوم دایه
چوَ بی آمانت آدم چنیا یه

کاش من به جای کلاهت بودم
روی زلف تابدارت می خوابیدم

آنقدر غصه خوردم که مثل علف خشک شدم
مثل سنگ لای چینه دیوار شدم

آنقدر غصه خوردم شدم مثل قلاب
مثل به امانتی آبم چیده شده

میلاد مسعودحضرت حجت مهدی موعود (عج)برشما همشهریان عزیز مبارک باد درپناه او باشید{پپوله}

سلام به همگی:53:

چرا دوستاي خوب كرمانشاهيمون مثل رزيتا جون ديگه نيستن و خبري ازشون نيست ؟! كسي خبر ازشون نداره ؟

همشهریهام خیلی اهل استراحت وخوابن درصورتیکه دربقیه شهرها همه درجنب وجوش وفعالیت هستند ولی اینجا ازپیروجوان .بازاری وکارمند.دانش اموزودانشجو.یاخوابند یاخسته یابیحوصله یاعصبانی واین علت اصلی عقب افتادگی مالی وفرهنگی{داش مشتی} نسبت به سایر استانهاست.

سلام همشهریهای عزیز
نمیدونین چه قد دلم براتون تنگ شده بود
خوشحالم که دوباره اومدم پیشتون

نقل قول:

نوشته اصلی توسط فرانک m (پست 170090)

سلام همشهریهای عزیز
نمیدونین چه قد دلم براتون تنگ شده بود
خوشحالم که دوباره اومدم پیشتون

به به ببینین کی آمده
فرانک خانوم میگفتین یه گاوی ،کاوری چیزی میکشتیم روناک کجاست ؟حالش خوبه؟
ما هم دلمان براتان شده بود قده یه ملوچک :53:

قرررررررررررررربونت برم آناهیتا جون
من من
دلم شده بود اندازه جیک جیک ملوچک

کجایین بچه ها. من که نیستم اینجا حسابی سوت و کوره. نه؟:24:{داش مشتی}

سلام بر همشهری های گل :53:

راستش آقا یونس نمیدانم چرااینجا ایجو شد نامی گرفتش فکر کنم چشمان کردن

یکی به مه بگه اینای که تو آسمانه ابره ؟خدا بکنه یه باران درست حسابی بباره ای خاک و خله همه پاک کنه

راستی یه چیزی براتان تعریف کنم امروز داشتم از خیابان رد میشدم که دیدم یه پسرقوشمه از اونا که مه خوشم میاد یه دانه از ای تقه ها هست که بهشان میگن سیگارت از اونا انداخت جلوی یه گربه که او بنده خدا هم داشت رد می شد گربه بیچاره دو متر نپره هوا بعد با ملاج می خوره رو زمین بیچاره دیه سکته زد منم که اینه دیدم از خنده داشتم می مردم :21:

الان نجمه میاد سرم{B Adabi}

نجمه باور کن او پسره ای کاره کرد منم اگه خنده میذاشت میرفتم یه کم ارشادش می کردم

ملت چنی مردم آزار شدن:mad: