پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   تاپیکهای سریالی (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=160)
-   -   هرچه مي خواهد دل تنگت بگو (http://p30city.net/showthread.php?t=13979)

مهدی 09-26-2010 11:18 PM

همه رفتند کسي دور و برم نيست
چنين بيکس شدن در باورم نيست


مهدی 09-28-2010 12:46 PM

این شعررابرای تومی گویم،دریک غروبِ تشنه ی تابستان


درنیمه های این رهِ شوم آغاز،درکهنه گور ِاین غم ِبی پایان


این آخرین ترانه ی لالاییست،درپاهای گاهواره ی خوابِ تو


باشدکه بانگِ وحشی ِاین فریاد پیچد درآسمان ِشبابِ تو


بگذارسایه ی من ِسرگردان،ازسایه ی تو دور و جدا باشد


روزی به هم رسیم که گرباشد،کس بین ِمانه غیر ِخدا باشد

مهدی 09-28-2010 01:04 PM

امشب به رسم عاشقي يادي ز ياران مي کنم
در غربتي تاريک و سرد از غم حکايت مي کنم
امشب وجودم خسته است از سردي دلهاي سرد
آيا تو هم در ياد من هستي در اين شبهاي درد

مهدی 09-30-2010 01:14 AM

از انسانها غمی به دل نگیر؛
زیرا خود نیز غمگین اند؛
با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند

زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛
پس دوستشان بدار
اگر چه دوستت نداشته باشند . . .



مهدی 09-30-2010 10:51 PM

"غروب" را چه معنی میکنی؟
غروب، پایان روشنائی و سرخوشی نیست مهربانم.
غروب را واژه ای غمگین مپندار.
غروب سفر خورشید است برای تقسیم مهربانیهایش به فراسوی نیم کرهء ما.
خورشید می رود تا قصهء ما را برای دیگران بازگوید.
می رود تا بوسه بر رخسار آنانکه از دیدهء ما پنهانند زند،
میرود تا عشق را به تساوی پراکنده کند.
و صبح فردا بازمیاید تا از جانب آنانکه در نیمهء دیگر زیست میکنند،
بوسه ها بر رخسار ما بنشاند،
به روی ما لبخندی از مهر زند و قصه های آنان را برای ما بازبگوید.
بیا تا همهء طلوع ها و همهء غروبها را پاس بداریم.

***********




زندگی هنگامه فریادهاست

سرگذشتی در گذشت یادهاست

زندگی تكرار جان فرسودن است

رنج ما تاوان انسان بودن است

مهدی 09-30-2010 11:12 PM



دلم تنگ است.

برف می خواهد.
دلم هوس قاقار کلاغ ها را دارد.
جا پای گربه ها روی برف تازه،
عروسی درختان در زیر برف شادی آسمان.
آسمان دلم گرفته
کاش آسمان شهر هم بگیرد،
اشک هایش یخ بزند و ببارد.
کاش خشکسالی دل ها
باعث خشک سالی زمین نمی شد.
دل های یخ بسته خورشید را فراموش کرده اند.
قلب های خفته کلید بیداری خویش را خاک نموده اند.

دل های کویری منتظر باران نیستند.

مهدی 10-01-2010 12:04 AM

هنوز در سفرم
خیال می کنم
در آبهای جهان قایقی است
و من ‚ مسافر قایق ‚ هزارها سال است
سرود زنده دریانوردهای کهن را
به گوش روزنه های فصول می خوانم
و پیش می رانم
مرا سفر به کجا می برد ؟
کجا نشان قدم ‚ ناتمام خواهد ماند
و بند کفش به انگشت های نرم فراغت
گشوده خواهد شد ؟


***********

عبور باید کرد
صدای باد می آید عبور باید کرد
و من مسافرم ای بادهای همواره !
مرابه وسعت تشکیل برگ ها ببرید


مرا به خلوت ابعاد زندگی ببرید
حضور هیچ ملایم را
به من نشان بدهید .


سهراب سپهری


مهدی 10-01-2010 10:00 AM

دلم براي كسي تنگ است
كه آفتاب صداقت را
به ميهماني گلهاي باغ مي آورد
و گيسوان بلندش را به بادها مي داد
و دستهاي سپيدش را به آب مي بخشيد

دلم براي كسي تنگ است
كه چشمهاي قشنگش را
به عمق آبي درياي واژگون مي دوخت
وشعرهاي خوشي چون پرنده ها مي خواند


دلم براي كسي تنگ است
كه همچو كودك معصومي
دلش براي دلم مي سوخت
و مهرباني را نثار من مي كرد


دلم براي كسي تنگ است
كه تا شمال ترين شمال
و در جنوب ترين جنوب
هميشه در همه جا آه با كه بتوان گفت
كه بود با من و
پیوسته نيز بي من بود
و كار من ز فراقش فغان و شيون بود
كسي كه بي من ماند
كسي كه با من نيست
كسي .... دگر كافي ست



مهدی 10-01-2010 10:45 AM

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که اب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که مهو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به ارزوهای مهال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطردود لالهمی دارم
به خاطر عطر نان گرم های وحشی
به خاطر گونه ی زرین افتاب گردان
برای بفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تو برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های اسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه ان قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه
تو را به خاطر دوست داشتن...دوست میدارم


رزیتا 10-01-2010 10:55 AM

دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد
که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد


اکنون ساعت 02:09 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)