|
گفت :
فرق رويا با آرزو چيست ؟ گفتم : آرزو يک حقيقت نزديک است ولی رويا يک آرزوی شيرين و دست نيافتنی . گفت : من رويا هستم يا آرزو؟ گفتم : رويایي که به حقيقت پيوستن آن يک آرزوی شيرين است! |
مي نويسم
يه كمي مهربون باش |
انگشتتو مشت کن... مشته؟
مشته مشته؟ حالا محکم بزن تو چشمت تا کور بشی دوریمو نبینی!!! |
ي نويسم :
يه كمي با وفا باش |
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید... |
نشنو از نی
نی حصیری بی نواست بشنو از دل دل حریم کبریاست نی بسوزد خاک و خاکستر شود دل بسوزد و خانه دلبر شود |
ای قاصد اگر نامه ز دلدار نداری
از بهر تسلی ز زبانش سخنی ساز |
و آنگاه خداوند نخ و سوزن را آفرید...
چنین آموختندمان که تنها می توان با نخ وسوزنجامه هی دوخت. پاره جامه ای را وصله کرد و یا آنکه بر شکافی بخیه زد، اما یقینا خداوند نخ و سوزن را به منظور دیگری آفرید ...تا مردمان با آن پاره های دل را به تکه های زندگی بخیه زنند. ...تا بر زخم های کهن دهان گشوده وصله ی صبوری و گذشت زنند. ...تا آخرین برگ بی جان امید را بر تن ساقه ی زندگی پیوند زنند. |
مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه
غم با من زاده شده منو رها نمی کنه شب که از راه میرسه غربتم باهاش میاد توی کوچه های شهر باز صدای پاش میاد من غمای کهنه مو بر می دارم که توی میخونه ها جا بذارم می بینم یکی میاد از میخونه زیر لب مستونه آواز میخونه مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه غم با من زاده شده منو رها نمی کنه |
امروزم هوا بارونيه رو شيشه اتاقم بخار گرفته مي رم و روش مي نويسم :
هواي باروني تو رو يادم مي ندازه |
| اکنون ساعت 01:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)