پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

Setare 04-02-2010 10:43 PM

روی بنمای و مرا گو که ز جان و دل برگیر
پیش شمع آتش پروانه بجان گو درگیر

مجتب 04-02-2010 11:07 PM

رفته گیر از برم وز آتش و آب دل و چشم

گونه ​ام زرد و لبم خشک و کنارم تر گیر

amir ahmadi 04-03-2010 08:26 AM

رندی اموز و کرم کن که نه چندان هنر است
حیوانی که ننوشد می انسان نشود

محمد رضا اکبری 04-03-2010 09:08 AM

در بهای بوسه جانی طلب
میکنند این دلستانان الغیاث.

raha_10 04-03-2010 09:49 AM

ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

amir ahmadi 04-03-2010 09:59 AM

تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد
هشیار گرد هان که گذشت اختیار عمر

raha_10 04-03-2010 10:10 AM

روزگاریست که سودای بتان دین منست
غم اینکار نشاط دل غمگین منست

amir ahmadi 04-03-2010 10:28 AM

تو مرا سوزی و من سوزم از این غم که مباد
باد بیرون برد از کوی تو خاکستر من

raha_10 04-03-2010 10:34 AM

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

فرگل 04-03-2010 10:34 AM

نسيم در سر گل بشکند کلاله سنبل
چو از ميان چمن بوی آن کلاله برآيد

raha_10 04-03-2010 10:37 AM

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

amir ahmadi 04-03-2010 11:02 AM

دل می خورد غم من و من می خورم غمش
دیوانه غمگساری دیوانه می کند

raha_10 04-03-2010 11:06 AM

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دایما یکسان نیاشد حال دوران غم مخور

amir ahmadi 04-03-2010 11:48 AM

روم به خواب که شاید ترا به خواب ببینم
کجاست خواب؟مگر خواب را به خواب ببینم

raha_10 04-03-2010 11:53 AM

منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه قند و شکر می بارم

amir ahmadi 04-03-2010 12:34 PM

مزد ان شب زنده داریهای عهد عاشقی
این دل روشن که در پایان کارم داده اند

raha_10 04-03-2010 12:50 PM

دل خرابی می کند دلدار را اگه کنید
زینهار ای دوستان جان من و جان شما

behnam5555 04-03-2010 01:52 PM



پر می و نقل است سرا، با همه پیکار چرا
شاهد مجلس بنشین، زاهد بطّال بیا


behnam5555 04-03-2010 01:53 PM

دیدی که خون ناحق پروانه شمع را
فرصت چنان نداد که شب را سحر کند؟

behnam5555 04-03-2010 01:54 PM


خوشوقت گروهی که در اندیشۀ یارند
چون کعبه‌روان روی به دیوار ندارند

behnam5555 04-03-2010 01:54 PM

محتسب هست و شیخ، آمد صحبت عشق در میان
از چی کنم مجابشان، پخته یکی و خام، دو

behnam5555 04-03-2010 01:55 PM


به قمارخانه رفتم همه پاکباز دیدم
چو به صومعه رسیدم همه یافتم دغایی


behnam5555 04-03-2010 01:57 PM


خبر ز تلخی آب بقا کسی دارد
که همچو خضر گرفتار عمر جاوید است

behnam5555 04-03-2010 01:57 PM


زندگی آخر سرآید، بندگی درکار نیست
بندگی گر شرط باشد، زندگی درکار نیست


behnam5555 04-03-2010 01:58 PM

ظالم به ظلم خویش گرفتار می شود
از پیچ و تاب نیست رهایی کمند را

behnam5555 04-03-2010 01:59 PM

مبحث عشق است ای زاهد خموشی پیشه کن
عرض علم و موشکافی ها به عرض ریش نیست

فرانک 04-03-2010 02:46 PM

چه خبر شده؟قانون مشاعره عوض شده؟؟؟؟این مدت که ما نبودیم؟؟؟؟؟
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان دادم

Setare 04-03-2010 03:49 PM

نه فرانک جان قانون عوض نشده! نباید پشت هم بچه ها شعر بگن!!!این خلاف قانون مشاعره هست!
---------------------------------------------------------------
می فکن بر صف رندان نظری بهتر ازین
بر در میکده میکن گذزی بهتر از این

عسل بانو 04-03-2010 04:30 PM

نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاری
تو به دست خویش فرمای اگرم کنی عذابی

Omid7 04-03-2010 04:54 PM

يار با ما بي وفايي مي كند
بي دليل از من جدايي مي كند
شمع جانم را بكشت آن بي وفا
جاي ديگر روشنايي مي كند

عسل بانو 04-03-2010 05:02 PM

دل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادی
ز کدام باده ساقی به من خراب دادی
دل عالمی ز جا شد چو نقاب برگشودی
دو جهان به هم بر امد چو به زلف تاب دادی

فرانک 04-03-2010 06:18 PM

یا رب این شمع شب افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست

Setare 04-03-2010 06:50 PM

تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد

Nur3 04-03-2010 07:52 PM


در شگفتم که دریـن مدت ایام فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادنت

Omid7 04-03-2010 08:05 PM

تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول
آخر بسوخت جانم در کسب این فضایل

Setare 04-03-2010 08:17 PM

لذت نام های تو ذوق پیام های تو
می نرود سوی لبم سخت شدست در برم...

Omid7 04-03-2010 08:19 PM

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست

Setare 04-03-2010 08:41 PM

تو تری و خشکی ای جان ختنی و مشکی ای جان
شب قدر و سال و ماهی عرفات و روز عیدی

Omid7 04-03-2010 08:45 PM

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد
آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود

Setare 04-03-2010 08:48 PM

دل ز همه بر کنم از بهر تو
بهر وفای تو ببندم نطاق


اکنون ساعت 01:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)