![]() |
م بده
در پیچ و خم وصل تو مجنونم و محزون هنوز
تا به کی در طلب بوی تنت بی کس و یاور باشم (یه بیت از خودمه!) |
من بي مي ناب زيستن نتوانم
بي باده کشيد بار تن نتوانم من بنده ي آن دمم که ساقي گويد يک جام دگر بگير و من نتوانم دوست عزيز شما هم به جمع ما خوش اومديد اگر اشعار زيادي داريد ميتونين در مشاعره با اشعار خودمان مشاعره كنين |
من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم
پیدا نمیشدی تو شاید که مرده بودم |
محتشم دارد بتي بيرحم کاندر کيش اوست
رحم ظلم احسان سياست مهر کين گرمي عتاب |
فكر كنم اينو گفته باشم
با آن همه بيداد او وان عهد بي بنياد او در سينه دارم ياد او يا بر زبانم ميرود |
در راه عشق مرحله قرب و بعد نيست
ميبينمت عيان و دعا ميفرستمت |
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت حضرت حافظ |
|
دمي کشي به عتابم دمي به لطف خطاست
چه قاتلي تو که تيغ ستيزهات دو دم است |
در سنبلش آویختم از روی نیاز
گفتم من سودازده را کار بساز گفتا که لبم بگیر و زلفم بگذار در عیش خوشآویز نه در عمر دراز |
زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم چونک من از دست شدم در ره من شیشه منه ور بنهی پا بنهم هر چه بیابم شکنم ديوان شمس ( ناظري هم اونو خونده خيلي قشنگه) نقل قول:
|
ما آبروي فقر و قناعت نميبريم
با پادشه بگوي که روزي مقدر است |
توپي دارم قلقليه سرخ و سفيد و آبيه ميزنم زمين هوا ميره نميدوني تا كجا ميره
من اين توپو نداشتم از آشغالي برداشتم بابام بهم عيدي يه توپ قلقلي داد :d |
بابا بامزه !!! ممد جان اينجا هم بايد ثابت كني خيلي باحالي ؟ مگه ننوشته مشاعره سنتي ؟
تو هميجوري دانشگا قبول شدي ؟ :24: در ضمن لازم نيست كل شعر را بگي 2 مصرع كافيه دل به تو دادم، فتادم به بند اي گل بر اشك خونينم بخند سوزم از سوز نگاهت هنوز چشم من باشد به راهت هنوز |
ز گريه مردم چشمم نشسته در خون است
ببين که در طلبت حال مردمان چون است |
تعبير رفت يار سفر كرده ميرسد
اي كاش هر چه زودتر از در درآمدي ذكرش به خير ساقي فرخنده فال من كز در مدام با قدح و ساغر آمدي |
ياران همنشين همه از هم جدا شدند
ماييم و آستانه دولت پناه تو |
ورا پنج ترک پرستنده بود
پرستنده و مهربان بنده بود بدان بندگان خردمند گفت که بگشاد خواهم نهان از نهفت شاهنامه/>منوچهر |
تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار
آن گه عيان شود که بود موسم درو |
وای بر حافظه ی ما که ز طفلی همگی
کرده از حفظ الفبای فراموشی را |
از صبا هر دم مشام جان ما خوش ميشود
آري آري طيب انفاس هواداران خوش است |
واي اين شعر خيلي قشنگه من تازه اونو از شجريان در دلشدگان شنيدم البته 2 مصرع اولش رو كه خيلي شنيدم اما اين قسمتش رو تاحالا نشنيده بودم
تو كافر، دل نمي بندي نقاب زلف و مي ترسم كه محرابم بگرداند خم آن دل ستان ابرو اينم قسمت اولش : مرا چشمي است خون افشان ز دست آن كمان ابرو جهان پر فتنه خواهد شد از آن چشم و از آن ابرو (البته بس فتنه خواهد ديد فكر كنم قشنگتره در نسخه هايي بس فتنه خواهد ديد هست) |
وز ضرورت بر درت هرچند کردم عرض حال
از جوابي هم نشد گوش اميدم بهرهور |
نقل قول:
اهنگ غم عشق اهنگ شما هم خیلی حال و هوای ادم رو به خرابات می بره وز قد و قامتت هر زمان صد قیامت به پا می کنم دست بر زلف تو می زنم روز خود را سیه می کنم من |
نقل قول:
روشنی ای شده چون سنگ سیاهی صبور پیش دروغ همه لبخندها بسته چو تاریکی جاویدگر خانه به روی همه سوگندها من ز تو باور نکنم ، این تویی ؟ دوش چه دیدی ، چه شنیدی ، به خواب ؟ بر تو ، دلا ! فرخ و فرخنده باد دولت این لرزش و این اضطراب زنده تر از این تپش گرم تو عشق ندیده ست و نبیند دگر پکتر از آه تو پروانه ای بر گل یادی ننشیند دگر |
روا مدار خدايا که در حريم وصال
رقيب محرم و حرمان نصيب من باشد |
نقل قول:
آلبوم دستان كه يكي از بهترين هاي شجريان و بهترينهاي موسيقي ايرانه و من كم كاري رو در حد دستان ميدونم اينم يكي از شاه بيتاش نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت كه شعر شما رو جواب داده باشم در ايرانبلاگ اگر اشتباه نكرده باشم شما غوغاي عشقبازان رو در امضا يا عكستون گذاشته بودين كه البته من خيلي علاقه اي به اين البوم ندارم ..... ========================================== حاج امير من اين همه "د" از كجا بيارم براي تو ؟ بازم از دستان از سعدي دوش دور از رويت اي جان جانم از غم تاب داشت ابر چشمم؛ بر رخ از، سودای تو؛ سیلاب داشت ولي اينو قبلا گفته بودم دوش کـــــه آن مــــه لقا ...... با وفا، خوش ادا، با صفا دوش دوش دوش از درم آمــد و بنشست ...... برده دین و دلم از دست آهنگساز و شاعر علي اكبر شيدا |
تا بنده بود بيتو بدغ جنون اسير
تابنده بود بر سر او افسر بلا می خوام مرد بار بیای داش کوروش |
ای چشم تو مست خواب و سرمست شراب صاحبنظران تشنه و وصل تو سراب مانند تو آدمی در آباد و خراب باشد که در آیینه توان دید و در آب |
بکن معاملهاي وين دل شکسته بخر
که با شکستگي ارزد به صد هزار درست |
ترکیب پیالهای که درهم پیوست
بشکستن آن روا نمیدارد مست چندین سر و پای نازنین از سر و دست از مهر که پیوست و به کین که شکست رباعیات خیام |
تیر عشقت بر دل و جان میخورم
زخم زیر پرده پنهان میخورم |
مایهی کیمیاست خاک درت
کی درآید به چشم سیم و زرت دل بیرحم تو رحیم شود گر ز حال دلم شود خبرت |
تنگی می لعل خواهم و ديوانی،
سد رمقی بايد و نصف نانی، وانگه من و تو نشسته در ويرانی، خوشتر بود آن ز ملکت سلطانی |
یار من خسرو خوبان و لبش شیرین است
خبرش نیست که فرهاد وی این مسکین است نکنم رو ترش ار تیز شود کز لب او سخن تلخ چو جان در دل من شیرین است غزلیات سیف فرغانی |
بار اوليه كه اسم اين شاعر رو ميشنوم....
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه ای تیر غمت را دل عشاق نشانه |
همچو من وصل تو را هيچ سزاواري هست؟
يا چو من هجر تو را هيچ گرفتاري هست؟ سیف فرغانی |
تا تو به خاطر منی کس نگذشت بر دلم مثل تو کیست در جهان تا ز تو مهر بگسلم؟
|
مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوي
گناه باغ چه باشد چو اين گياه نرست |
نقل قول:
دل شکستن هنر نمي باشد:102: |
اکنون ساعت 06:12 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)