![]() |
اكنون درين مغاك غم اندود، شب به شب تابوت هاي خالي در خاك مي كنم . موجي شكسته مي رسد از دور و من عبوس با پنجه هاي درد بر او دست مي زنم .. |
مشعلي سرخ و سياه آوردش
بشكند با نفسي گرم و غريب انزواي سيه و سردش را لحظه اي چند سراسيمه كند دل آسوده ي بي دردش را يا شبي كشتي سرگرداني لنگر اندازد در ساحل او ناخدا صبح چو هشيار شود بار و بن بركند از منزل او |
آفتاب بلند عالمگیر !
من دگر زین حجاب دلزده ام دوست دارم پرستویی باشم که ز پروانگی کسل شده ام ....................... بی سنگر = اخوان ثالث |
خوش اومدی پایدار جان :):53: مشاعره با شعر نو شروعش رو باید با حرف اخر یعنی و میگفتی ;) ممنونم که در بخش ادبیات همکاری میکنی :53: |
مانده پای آبله از راه دراز
بر دم دهکده مردی تنها کوله بارش بر دوش دست او بردر ،می گوید با خود: غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند |
در این سرما ، گرسنه ، زخم خورده ،
دویم آسیمه سر بر برف ، چون باد ، و لیکن عزت آزادگی را نگهبانیم ، آزادیم ، آزاد ......... ........................ سگها و گرگاه = اخوان ثالث |
در کوجه های ماتم
زنان گیسوان خود را به تاجی از گل یاس یاس سپید خون آلود آراسته بودند ......... کوثری |
در میکده ام
دگر کسی اینجا نیست واندر جامم ، دگر نمی صحبا نیست مجروحم و مستم و ، عسس میبردم مردی ؟ مددی ؟ اهل دلی ، آیا نیست ؟ ................................. در میکده = اخوان ثالث |
تشنه ام دست من خالی ست بر فراز سينه ام جز بوته هايی از گل يخ نيستگر نشانی از گل افشان بهاران باز می خواهيد دور از لبخند گرم چشمه خورشيد من به اين نازک نهال زرد گونه بسته ام اميد. هست گل هايی در اين گلشن که از سرما نمی ميرد واندرين تاريک شب تا صبح عطر صحرا گسترش را از مشام ما نمی گيرد. |
دیروز عزاییل را دیدم با ھمان کیف پستچی مآبش پر از قبض روح و بھ سراغ مشترکین می رفت مصرف عمر من بالا رفتھ است خیلی زود نوبت من می شود . عمید صادقی نسب |
اکنون ساعت 10:57 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)