پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

دانه کولانه 08-31-2008 06:03 PM

به جمع ما خوش اومدي nsa
اما بايد با شعر اخر مشاعره كني يعني با حرف ت حلج امير اقا

حالا من شعر شما رو مشاعره ميكنم
از خيام :

دی کوزه​گری بدیدم اندر بازار
و بر پاره گلی لگد همی زد بسیار
آن گل بزبان حال با او می​گفت
من همچو تو بوده​ام مرا نیکودار

haj_amir 09-01-2008 07:59 AM

رسيده حسن سکوتش به آنکه آموزند
ز داب او همه شاهان و خسروان آداب

rastakhiz_tatu 09-01-2008 02:35 PM

خوب اره گذاشته بودم
اون البو.م رو تازه خریده بودم به خاطر اون
تو امضام هم یه قمست از شعر فریدون مشیری رو گاشته بودم
پر کن پیاله را
که یکی از اهنگ های البوم جام تهی هست که به نظر من خیلی خوبه


البته البوم زمستان است رو هم خیلی دوست دارم

rastakhiz_tatu 09-01-2008 02:44 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط haj_amir (پست 31809)
رسيده حسن سکوتش به آنکه آموزند
ز داب او همه شاهان و خسروان آداب

به که گویم این حکایت به که گویم این شکایت
که لبت دوای ما بود و نداشتی دوامی

x_calibow 09-01-2008 03:09 PM

اتل متل توتوله گاو حسن چه جوره
نه شير داره نه پستون گاوشو بردن هندستون

haj_amir 09-01-2008 03:23 PM

نگذاشت چون فلک که سر من برابري
با آسمان به سجده آن آستان کند

دانه کولانه 09-01-2008 03:32 PM

دوست عزيز با شعر سنتي بايد مشاعره كني
تازه اون هم با حرف ي نه الف
اميدوارم مشاعره هاي بعديتون كمي علمي تر باشه
با اين همه من با "ن" شما مشاعره ميكنم

نروم جز به همان ره که توام راهنمائی
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدائی
(پس و پيش كردم به روم نيارين)

دانه کولانه 09-01-2008 03:34 PM

قبل از من پس امير جواب داده بود

دیدی که رسوا شد دلم
غرق تمنا شد دلم
دیدی که من با این دل
بی آرزو عاشق شدم
با اون همه آزادگی
بر زلف او عاشق شدم
ای وای اگر صیاد من
غافل شود از یاد من

haj_amir 09-01-2008 04:49 PM

نک رمضان آمد و قدرست و عيد
وز تو رسيدست در آن شب برات

tanha 09-01-2008 08:04 PM

تمام حاصل دل کندن ما از تو اینسان باد
که مانی در جهان پیشتر بهترخداحافظ

دانه کولانه 09-01-2008 08:10 PM

ديگه با بهتر از اين نميشه مشاعره كرد مرغ سحر ملك الشعرا :
ظلم ظالم ، جور صیاد
آشیانم داده بر باد
ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن

tanha 09-01-2008 08:14 PM

ناله مکن که تا که من ناله کنم برای تو
گرگ تویی شبان منم خویش چومن شبان مکن

haj_amir 09-01-2008 10:02 PM

خانم به این فروم هم خوش آمدید

نکال شب که کند در قدح سياهي مشک
در او شرار چراغ سحرگهان گيرد

tanha 09-02-2008 11:46 AM

ممنون مرسی
دربیع میان دل وجان ای مه رو
تا چند بدهکار تو باشم تا چند

haj_amir 09-02-2008 05:22 PM

در اين ظلمت‌سرا تا کي به بوي دوست بنشينم
گهي انگشت بر دندان گهي سر بر سر زانو

tanha 09-02-2008 07:01 PM

ومهتاب این یگانه شاهد عشق
روان در آسمانی بی کران بود

دانه کولانه 09-02-2008 08:29 PM

نميدونم شايد قبلا اين شعر رو در صفحات اول مشاعره زده باشم
اما قشنگه الانم همين به ذهنم مياد جيفه هيمنو ميگم
از صفاي اصفهاني (فكر كنم قردن 10-11يا)
شجريان پيام نسيم

دل بردی از من به یغما ای ترک غارتگر من
دیدی چه آوردی ای دوست از دست دل بر سر من !

اول دلم را صفا داد آئینه ام را جلا داد
آخر به باد فنا داد عشق تو خاکستر من !

haj_amir 09-03-2008 02:45 AM

نه اين زمان دل حافظ در آتش هوس است
که داغدار ازل همچو لاله خودروست

tanha 09-03-2008 03:50 AM

تمام مشکلات زندگی حل شد ،خدارا شکر
چو آتش درمیان خرمن مردان بی چیزاست

haj_amir 09-03-2008 06:30 AM

تو بودي آن دم صبح اميد کز سر مهر
برآمدي و سر آمد شبان ظلماني

NV1372 09-03-2008 01:11 PM

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

دانه کولانه 09-03-2008 01:15 PM

يارم به يك لا پيروهن خوابيده زير نسترن
 
یارم به یک لا پیراهن خوابیده زیر نسترن
ترسم که بوی نسترن خواب است و بیدارش کند
:rolleyes:
بازهم از دلشدگان از شجريان آواز زيباي پاسبان حرم دل شده ام
:2::20:
:cool:

دانه کولانه 09-03-2008 01:31 PM

از ماست كه بر ماست
 
ماشاالله اين تاپيك چقدر طرفدار داره از ديروز تاحالا اين چندمين دفعه ايه كه تا من اومدم جواب بدم كسي قبل از من جواب داده
حالا با ر بايد مشاعره كنم :

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خواست
واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست
بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت:
امروز همه روی جهان زیر پر ماست

NV1372 09-03-2008 01:38 PM

تا درتپش ساحل دریا مردم
ازسوزش تاریکی صحرا مردم

haj_amir 09-04-2008 02:07 PM

مجال من همين باشد که پنهان عشق او ورزم
کنار و بوس و آغوشش چه گويم چون نخواهد شد

نوید جان خوش اومدی

دانه کولانه 09-05-2008 01:13 AM

باز حاج امير و باز من و باز د اين همه دال از كجا بيارم
نميشه با با ي اومدي مشاعره كنم ؟ بديش اينه كه من سعي ميكنم حتما چيزي بگم كه موسيقيشم شنيده باشم نيست ديگه شرمنده تموم شد :D

دلم گرفته ای دوست، هوای گريه با من
گر از قفس گريزم، کجا روم، کجا من؟
کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندارم
که ديده بر گشودم به کنج تنگنا من

haj_amir 09-05-2008 01:39 AM

ننگ ز خواهش بود اهل طمع را اگر
همت حاتم شود جود تو را جانشين

نق نزن این ن

SonBol 10-15-2008 12:57 PM

نه ، شاهنامه نیست که تو پهلوان شوی
این یک تراژدی ست ـ غم ِداستان من

haj_amir 10-15-2008 01:59 PM

ني من تنها کشم تطاول زلفت
کيست که او داغ آن سياه ندارد

tanha 10-26-2008 12:57 PM

دانی که چرا زمیوه ها سیب نکوست
نیمی رخ عاشق است ونیمی رخ دوست

دانه کولانه 10-26-2008 03:01 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط tanha (پست 32725)
دانی که چرا زمیوه ها سیب نکوست
نیمی رخ عاشق است ونیمی رخ دوست


این شعر خیلی جالب بود نشنیده بودم
ممنون
میخواستم بدونم شاعرش کیه سرچ کردم خیلی نتیجه خوبی نگرفتم

اما جناب سعدی هم همینو داره حتی شاید اینی که شما گفتین از سعدی باشه :


بوسه دادن به روی دوست چه سود
هــــــم در این لحظه کـردنش بدرود
سیب گــویی وداع بـستــان کــــرد
روی از این نیمه سرخ،وزان سو زرد


و اما جواب مشاعره شما :


تو خود دانی که من بی‌تو عدم باشم عدم باشم
عدم خود قابل هست است از آن هم نیز کم باشم


haj_amir 10-26-2008 04:08 PM

من اگر کامروا گشتم خوشدل چه عجب
مستحق بود و اینها به ذکاتم دادند

SonBol 10-30-2008 09:28 AM

ديگه فصل آشتيه آسمون بازم بخند
اگه رنجيدي ز ما در رحمتو نبند

haj_amir 10-30-2008 01:39 PM

دلی که رنجیده شد به ملامت دوست
نشان غم زنید برو او که این شیوه نکوست

بداهه

عاشق 11-09-2008 02:25 PM

سر به روي شانه هاي مهربانت مي گذارم
عقده دل مي گشايم گريه بي اختيارم

haj_amir 11-09-2008 04:16 PM

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

عاشق 11-10-2008 03:29 PM

تو قله ی خیالی و تسخیر تو محال
بخت منی که خوابی و تعبیر تو محال
ای همچو شعر حافظ و تفسیر مثنوی
شرح تو غیر ممکن و تفسیر تو محال

haj_amir 11-10-2008 05:03 PM

لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزار گناه مسوس است

SonBol 11-11-2008 11:43 AM

تا گلي را ناز كردي من به گل كردم حسادت
دست پاكت را گرفتم ناز كردم با دو دستم
قهرمان داستانم چيست پايان تو اما
بازگو افسانه ات را تا بدانم من چه هستم؟

عاشق 11-11-2008 12:26 PM

من به عمر خود ندیدم خواب سبز
گرد تا گردم همه مهتاب سبز
در سپیده رشته ی خوابم گسست
شیشه های اشک در چشمم شکست


اکنون ساعت 01:38 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)