پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره واژه ای (http://p30city.net/showthread.php?t=3981)

مستور 11-20-2012 12:24 PM

هر که را برخاک بنشانی به خاکت می کشند
شمـــع آخــر تکیـــه بــر خاکستـر پـــروانــه زد


افسون 13 11-21-2012 12:38 AM

هر چند که رنگ و بوی زیباست مرا
چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا
معلوم نشد که در طربخانه خاک
نقاش ازل بهر چه آراست مرا

mary.f 11-21-2012 09:12 AM

سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند
همدم گل نمی شود یاد سمن نمی کند

افسون 13 11-21-2012 09:27 AM

یا رب ز کرم دری برویم بگشا
راهی که درو نجات باشد بنما
مستغنیم از هر دو جهان کن به کرم
جز یاد تو هر چه هست بَر از دل ما

مستور 11-23-2012 12:37 AM

راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
شعری بخوان که با آن رطل گران توان زد


افسون 13 11-23-2012 09:47 AM

پیریم ولی چو عشق را ساز آید
هنگام نشاط و طرب و ناز آید
از زلف رسای تو کمندی فگنیم
بر گردن عمر رفته تا باز آید

مستور 11-23-2012 09:50 AM

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور


افسون 13 11-23-2012 03:10 PM

گه میگردم بر آتش هجر کباب
گه سر گردان بحر غم همچو حباب
القصه چو خار و خس درین دیر خراب
گه بر سر آتشم گهی بر سر آب

مستور 11-23-2012 05:03 PM

چنیــن است رســم ســــرای درشت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت


افسون 13 11-23-2012 05:55 PM

ای صافی دعوی ترا معنی درد
فردا به قیامت این عمل خواهی برد
شرمت بادا اگر چنین خواهی زیست
ننگت بادا اگر چنان خواهی مرد

مستور 11-23-2012 05:59 PM

چنان آسمان بر زمین شد بخیل
کـه لب تــر نکردند زرع و نخیــل


افسون 13 11-23-2012 07:22 PM

جایی که تو باشی اثر غم نبود
آنجا که نباشی دل خرم نبود
آن را که ز فرقت تو یک دم نبود
شادیش زمین و آسمان کم نبود

mohammad.90 11-23-2012 08:37 PM

اگر نه باده غم دل ز یاد ما ببرد
نهیب حادثه بنیاد ما ز جا ببرد

افسون 13 11-23-2012 11:02 PM

عزت ز محرمان بر او بیشتر کراست
دارد کسی که حرمت از ایشان زیاده کیست
آن کس که ساغر می نابش دهد کدام
وان کس که می ‌ستاند از او جام باده کیست

مستور 11-23-2012 11:14 PM

آن قصر که جمشید در او جام گرفت
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت
بهرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت


افسون 13 11-23-2012 11:23 PM

امروز ترا دسترس فردا نیست
و اندیشه فردات به جز سودا نیست
ضایع مکن این دم ار دلت شیدا نیست
کاین باقی عمر را بها پیدا نیست

مستور 11-23-2012 11:35 PM

مکن ای دل که عشق کار تو نیست
یــار در خــور و روزگــار تــو نیست


افسون 13 11-24-2012 09:40 AM

عشق و درویشی و بیماری و جور روزگار
صعب کاری است و ما را هر چهار، افتاده است

مستور 11-24-2012 02:51 PM


مرا به جان تو سوگند و صعب سوگندی
کــه هرگز از تـو نگردم نه بشنــوم پندی


افسون 13 11-24-2012 03:30 PM

یک جو وفا ندیدم از روی خوب هرگز
دیدم تمام هر کس این دارد آن ندارد

مستور 11-24-2012 03:34 PM

از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو


افسون 13 11-24-2012 03:47 PM

چیست سودم ازین عمل دانی
از عزیزان تحمل خواری
در مرض خواجگان ز من خواهند
هم مداوا و هم پرستاری

مستور 11-24-2012 03:56 PM

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن


افسون 13 11-24-2012 04:05 PM

من از همه عشاق تو مغموم ‌ترم
وز جمله شهیدان تو مظلوم ‌ترم
فریاد که من از همه دیدار تو را
مشتاق ‌ترم وز همه محروم ‌ترم

مستور 11-24-2012 04:10 PM

گوش اگر گوش تو وناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است

افسون 13 11-25-2012 09:51 AM

کفن در مشهد ما بینوایان خونبها دارد
ز عریانی برون آ گر توانی شد شهید اینجا
هجوم درد پیچیده ا‌ست هستی تا عدم بیدل
تو هم‌ گر گوش داری ناله‌ ای خواهی‌ شنید اینجا

مستور 11-25-2012 11:10 PM

چون هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست


mohammad.90 11-25-2012 11:17 PM

چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من
ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من


مستور 11-25-2012 11:31 PM

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا


افسون 13 11-26-2012 08:06 AM

همّت در این جونکده زنجیر پای ماست
یارب مباد اینهمه دامان کس بلند
دردا که در قلمرو طاقت نیافتیم
یک ناله چون تغافل فریاد رس بلند

مستور 11-26-2012 04:52 PM

چون نیک نظر کرد و پر خویش در آن دید
گفتازکه نالیم که از ماست که بر ماست


افسون 13 11-27-2012 09:47 AM

گفتم صنما لاله رخا دلدارا
در خواب نمای چهره باری یارا
گفتا که روی به خواب بی ما وانگه
خواهی که دگر به خواب بینی ما را

مستور 11-27-2012 10:28 AM

عاشقان را نبود نام و نشانی پیدا
زانکه این طایفه را نام و نشان دگر است


افسون 13 11-27-2012 10:55 AM

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند
الا در عاشقان که شب باز کنند

مستور 11-27-2012 11:10 AM

شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد
تو بیا کز اول شب در صبح باز بـــاشـــد


افسون 13 11-28-2012 09:55 AM

این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد

ساقي 11-29-2012 09:37 PM


گفتم امانم ده به جان خواهم که باشی این زمان
تو سرده و من سرگران ای ساقی خمار من
خندید و می گفت ای پسر آری ولیک از حد مبر
وانگه چنین می کرد سر کای مست و ای هشیار من


مولانا

کارگر سایت 11-29-2012 11:10 PM

خدارا داد من بستان از او ای شحنه مجلس
که می با دیگران خوردست و با من سر گران دارد




بی ربط البته :d

افسون 13 11-30-2012 01:24 AM

آهای مردم دنیا گله دارم ، گله دارم
من از دست خدا هم گله دارم ، گله دارم
فریاد من شکایت ِ به روح بی قراره
روحی که خسته از همه ، زخمی روزگاره


ساقي 12-01-2012 02:49 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط کارگر سایت (پست 274037)
خدارا داد من بستان از او ای شحنه مجلس
که می با دیگران خوردست و با من سر گران دارد




بی ربط البته :d



کل کل از نوع کارگری :d

رو بر سر افلاك و جهان خاك انداز
مي ميخور و دل به ماهرويان ميباز
چه جاي عتاب آمد و چه جاي نياز
كز جمله رفتگان يكي نامد باز


خیام


اکنون ساعت 06:48 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)