![]() |
«یادداشتهای روزانه نیما»
فقط آل آقا و خانم سیمین توی یادداشتهای روزانه نیما نظیر جمله بالا کم نیست. نیما به خاطر همان روحیه حساسش، از خیلیها ایراد میگیرد و خواندن همین ایرادها و نکته گیریها، ضمن این که فکر و نظر نیما را در موضوعات مختلف ادبی معرفی میکند، کلی از ماجراهای ادبیات معاصر و دعواهای ادبی را هم بازگو میکند. نیما ضمن این که صادق هدایترا بت میکنند ناراحت است، از شاملو بدش میآید، از اخوان تعجب میکند که چرا کم کار میکند، میگوید؛ خانلری نظریه شعریاش را درست نفهمیده، شهریار از شعرهای نیما که فقط برای او خوانده چیزهایی را در شعر خودش گنجانده، بزرگ علوی آدم بد دهنی بوده، حمید شیرازی فقط تقلید قدما را میکند و ... . نیما در این یادداشت درباره بیشتر شخصیتهای ادبی معاصر حرف زده و نظر داده است؛ آن هم چه نظرهایی؟ بیشتر نظرهای نیما خیلی تند و صریح و بدون تعارف هستند: «احمقتر جوانی که دیدم این عجوزه مردنی بود» یا «فلانی یک نفر شهوتی و خودخواه است». نیما فقط از جلال آل احمد و «خانم سیمین» تعریف میکند. لطفا ً فحش نده علاوه بر این دو نکته (نثر زیبا و شاعرانه در کنار دعواهای ادبی فراوان)، یادداشتهای نیما از یک جهت دیگر هم اهمیت دارد. نیما در یادداشتهای روزانهاش وقایع تاریخی را هم ذکر میکند. خواندن این نکات تاریخی از زبان نیما، هم از این جهت که نظرات یک چهره مهم درباره تاریخ معاصر است، اهمیت دارد (مثلا ً آنجایی که نیما میگوید پیشبینی دستگیری حزب توده و پایان کار پیشه وری و سقوط مصدق را کرده بود و باید به او لقب «پیشگو» بدهند) و هم اینکه نکات تازه ای دارد که در منابع دیگر نیست (مثل این که نیما میگوید قبل از شروع ماجرای رضاخان یک نفر انگلیسی به سراغ پدرش آمده بود که ما تو را پادشاه ایران میکنیم و پدر نیما به او خندیده بود). توی این همه نکات تاریخی، ترجیعبند اصلی نیما ضدیت او با حزب توده و تنفر از آنهاست؛ «همه جور توهین و بیحرمتیها را من نسبت به خودم دیدم؛ من جمله اسم تودهای که به روی اسم من گذارده شده است. فحشی از این بدتر، من در این کشور ندیدم که به من تودهای بگویند؛ یعنی نوکر روسها». همه این نکات، خواندن دفتر یادداشتهای روزانه یک شاعر بزرگ را جذاب و خواندنی کرده است اما اگر همه اینها هم نبود، باز آن بخش از اعتقادات و اندیشههای نیما در این یادداشتها کافی بود تا این کتاب خواندنی باشد: «مادر آمد 100 تومان آورد و جلوی عظام الدوله شمرده، داد ولی پول مرا درمان نمیکند. من به ذره ای حس عالم انسانی احتیاج داشتم». ... .. . |
اکنون ساعت 01:39 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)