![]() |
توضيح كلي
رشد خارجي از كنترل سلولهاي سرطاني در راستروده يا سرطان روده بزرگ كولون (روده بزرگ). اين سرطان از شايعترين سرطانها محسوب. اين سرطان هر جايي از روده بزرگ شامل سكوم، كولون صعودي، كولون عرضي، كولون نزولي، كولون سيگموييد و راست روده (كه 50% كل سرطانهاي روده بزرگ را به خود اختصاص ميدهد) را ميتواند درگير سازد. اين سرطان بيشتر بزرگسالان بالاي 40 سال را مبتلا ميسازد. علايم شايع بدون علامت در مراحل اوليه (اغلب) دفع مدفوع خوني يا سياهرنگ درد كرامپي شكم (دلپيچه) احساس پري شكم تغيير در اجابت مزاج به صورت اسهال، يبوست يا باريك شدن قطر مدفوع كاهش وزن بدون علت درد مقعد كم خوني از دست رفتن كنترل مدفوع (گاهي) علل نامشخص عوامل ژنتيكي و محيطي هر دو در ايجاد آن ممكن است دخالت داشته باشند. عوامل افزايش دهنده خطر سن بالاي 40 سال كوليت اولسرو و برخي اختلالات مزمن ديگر لوله گوارش رژيم غذايي نامتناسب به صورت كم فيبر و پرچربي سابقه پوليپهاي راست روده سابقه خانوادگي پوليپهاي راست روده يا سرطان روده بزرگ پيشگيري مصرف رژيم غذايي پرفيبر و كمچربي اگر شما در گروه پرخطر از نظر احتمال ابتلا به اين بيماري قرار داريد، به طور ساليانه جهت معاينه فيزيكي و بررسي كولون و راستروده به پزشك خود مراجعه نماييد. اگر شما هر يك از عوامل خطرساز ذكر شده در بالا را دارا هستيد، از داروخانه يك كيت تشخيصي جهت شناسايي خون در مدفوع تهيه كنيد. وجود خون در مدفوع را هر دو ماه يك بار بررسي كنيد. كيتهاي داراي كاربرد آسان براي استفاده در منزل در اين زمينه در دسترس است. عواقب مورد انتظار پيامد كلي بيماري بسته به مرحله بيماري در هنگام تشخيص متغير است. بيش از 50% بيماران تا 5 سال از جراحي زنده ميمانند. اين تومور هرچه سريعتر تشخيص داده شود شانس بهبود كامل آن پس از درمان بيشتر است. عوارض احتمالي گسترش تومور به ساير نواحي بدن و سرانجام مرگ عوارض مربوط به جراحي (عفونت، پنوموني، آبسه) درمان اصول كلي - بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايشهاي خوني، سيگموييدوسكوپي (روشي براي بررسي راست روده و قسمت تحتاني كولون با استفاده از يك وسيله بصري با چراغي در نوك آن)، كولونوسكوپي (روشي براي تشخيص بيماريهاي كولون با مشاهده داخل كولون از طريق يك كولونوسكوپ قابل انعطاف، يك وسيله فيبرنوري با چراغي در نوك آن)، تصويربرداري با اشعه ايكس از كولون (باريم انما) و كليه (پيلوگرام وريدي)، سيتياسكن و سونوگرافي باشد. - جراحي جهت برداشت تومور. گاهي لازم ميشود كه مسير روده به سمت يك سوراخ تعبيه شده در شكم توسط جراحي منحرف گردد (كولوستومي). اگر براي شما كولوستومي انجام شده است، به آموزشهاي ويژهاي جهت مراقبت از سوراخ آن نياز خواهيد داشت. - اشعه درماني قبل و بعد از جراحي داروها مسكنها داروهاي تنظيمكننده حركات رودهاي داروهاي ضدسرطان، هر چند معمولاً خيلي مؤثر نيستند. فعاليت خودداري از ورزشها يا فعاليتهايي كه ممكن است به سوراخ تعبيه شده در شكم براي كولوستومي را آسيب برساند. فعاليتهاي طبيعي خود، شامل مقاربت جنسي را هرچه سريعتر پس از جراحي ميتوانيد از سر بگيريد. كولوستومي نبايد مانعي براي مقاربت در نظر گرفته شود. رژيم غذايي مصرف رژيم پرفيبر و كمچربي. خودداري از مصرف غذاهاي توليدكننده گاز روده (كلم، لوبيا، پياز) ممكن است به تخفيف علايم كمك كند. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان روده بزرگ به ويژه خونريزي از مقعد يا تغيير قابل توجه اجابت مزاج به مدت پيش از 7 روز باشيد. بروز علايم كمخوني (خستگي، رنگ پريدگي و تندي ضربان قلب) |
پایگاه اطلاعرسانی پزشکان ایران زماني تصور ميشد كه رژيمهاي غذايي نقشي در مرگهاي ناشي از سرطان ندارند. امروزه محققان ثابت كردهاند كه رژيم غذايي روزانه افراد نقش مهمي در پيشگيري، بروز و درمان انواع سرطانها ايفا ميكند. با پذيرش اين حقيقت كه انسان هر روزه ملزم به مصرف غذا ميباشد و به دليل تعداد و تنوع سرطانهايي كه بطور بالقوه با رژيم غذايي در ارتباط هستند، ميتوان گفت كه در حدود يك سوم سرطانهايي كه در نهايت منجر به مرگ ميشوند با آنچه كه ميخوريم در ارتباط هستند. تاثير تحولاتي كه امروزه در نوع زندگي و عادات غذايي مردم صورت گرفته است را نميتوان در ايجاد چنين بيماريهايي ناديده گرفت. بدون شك استعدادابتلا به سرطان در افراد مختلف به دليل تفاوتهاي زمينهاي و ذاتي با يكديگر متفاوتاست و علاوه بر ويژگيهاي وراثتي، عوامل بيروني نيز در ايجاد سرطانها تاثيربسزايي دارند. با وجود شيوع روزافزون سرطان در سراسر دنيا هر روزه خبرهاي اميدواركنندهاي درباره اين بيماريها ميشنويم. اگر نميتوانيم در عوامل محيطي خود تغييريايجاد كرده و يا اگر نميتوانيم بر محيط زيست و عوامل تهديدكننده موجود در آن غلبهكنيم، اما ميتوانيم با اصلاح و متعادل ساختن الگوهاي غذايي خود در طول زندگياحتمال ابتلا به سرطان را در خود به ميزان قابل ملاحظهاي كاهش دهيم. مطالعهجمعيتهايي كه از يك منطقه به منطقه ديگر مهاجرت ميكنند و در نتيجه مهاجرت، فرهنگغذايي خود را نيز تغيير ميدهند، نشان داده است كه اين مردم در اثر تغيير الگويغذايي و پذيرش الگوي جديد، در معرض ابتلا به سرطانهاي شايع در منطقه قرارميگيرند. بين تغذيه ورژيم غذايي با سرطان ارتباطي پيچيده وجود دارد. غذايي كه ميخوريم به طور بالقوهميتواند حاوي مواد سرطانزا و پيشساز سرطان و يا بالعكس داراي مواد ضدسرطانيباشد. ماهيت سرطان و ارتباطآن با رژيم غذايي در مناطق مختلف متفاوت است. از اين رو نميتوان دستورالعملهاييكسان را براي تمام مردم پيشنهاد كرد. به طور مثال در كشورهاي صنعتي شمال آمريكا واروپا مشكل بيشبود تغذيهاي (over nutrition) در بروز سرطانهامطرح ميباشد و بنظر ميرسد كه رژيمهاي پرچربي و پركالري رايج در اين كشورها باشيوع روزافزون انواع مختلف سرطانها در ارتباط باشد. در مقابل، ماهيت مشكل دركشورهاي در حال توسعه اساساً متفاوت است. آنچه كه در اين كشورها مسالهساز ميباشدكمبودهاي تغذيهاي (Under Nutrition) و محدوديت تنوع در الگوي غذايياست. در چنين الگويي ميزان ويتامينها و مواد مغذي كه براي سلامت افراد ضروري هستندناكافي است. علاوه بر آن مشكلات مربوط به انبار و نگهداري غذا نيز كيفيت غذاي مصرفياين مردم را به ميزان قابل توجهي كاهش ميدهد. تفاوت در ماهيترابطه سرطان و رژيم غذايي بين ملل مختلف ايجاب ميكند كه دستورالعملهاي اجراييبراي هر ملتي با توجه به خصوصيات آن جمعيت پيشنهاد شود. در ادامه خلاصهاي ازدستورالعملهاي توصيه شده توسط سازمانهاي حمايتي، محققان، آژانسهاي دولتي وارگانهاي بهداشتي كه قابل استفاده براي عموم مردم ميباشد، آورده شده است. 1 ـ رژيميمتنوعداشته باشيد. به خاطر داشته باشيد كه مواد مغذي مورد نياز شما تنها از يك يا دومنبع تامين نشود. در رژيم روزانه خود از تمام گروههايغذايي: ميوهها،سبزيها، غلات، گوشت، محصولات لبني و… استفادهكنيد. 2 ـ وزن خون راهمواره در حد متعادل نگهداريد. چاقي عامل اصلي بوجود آورنده بسياري از بيماريهااز قبيل بيماريهاي قلبي، عروقي، فشارخون، ديابت و زمينهساز بعضي از سرطانهااست. 3 ـ مصرف چربيزياد، غذاهاي حاوي چربي اشباع شده و كلسترول را محدود كنيد. رژيميكه چربي آنبالاست ميتواند خطر ابتلا به سرطانهاي پستان، پروستات، كولون و ركتوم را افزايشدهد. 4 ـ ميزانغذاهاي نشاستهاي و فيبري را در رژيم خود افزايش دهيد. به آساني ميتوان مقدارنشاسته و فيبر رژيم را با خوردن ميوهها، سبزيها، سيبزميني، دانهها، نانها وغلات كامل افزايش داد. يك رژيم پرفيبر احتمال ابتلا به سرطان كولون و ركتوم را كاهشميدهد. 5 ـ مصرف شيرينيرا محدود كنيد. الگوهاي غذايي حاوي شيريني و غذاهاي شيرين، اغلب پرچرب، با كالريزياد و تهي از مواد مغذي و معدني ميباشند كه چنين رژيميزمينهساز بروز بعضي ازسرطانها است. 6 ـ نمك رژيمغذايي خود را تا حد ممكن كاهش دهيد. 7 ـ مصرفنوشابههاي الكلي را قطع كنيد. مصرف الكل ميتواند منجر به سرطان دهان، حلق، مري وكبد شود. ميزان ابتلا به سرطان در الكليهايي كه سيگار ميكشند چندين برابر است. با انتخاب و گنجاندن غذاهاي زير در الگوي غذايي روزانه خود ميتوانيد احتمال ابتلا به سرطان را كاهش دهيد. |
سرطان یعنی رشد ، تکثیر و گاهی انتشار غیر طبیعی سلولهای بدن. تمامی سرطانها دارای الگوی رشد مهارگسیخته و تمایل به جدا شدن از منشا اصلی و متاستاز هستند.
دید کلی جسم انسان از میلیونها میلیون سلول تشکیل شده است که در کنار هم ، بافتهایی مانند ماهیچهها ، استخوان و پوست را میسازند. اغلب سلولهای طبیعی بدن در پاسخ به تحریکاتی که از داخل و خارج بدن به آنها وارد میشود، رشد و تولیدمثل میکنند و در نهایت میمیرند. اگر این فرآیند در مسیر تعادل و صحیح خود اتفاق بیفتد ، بدن سالم میماند و عملکرد طبیعی خود را حفظ میکند. اما مشکلات ، زمانی شروع میشود که یک سلول طبیعی دچار " جهش " و یا تغییر شده و به سلول سرطانی تبدیل میشود. نحوه پیدایش سرطان یک سلول طبیعی ممکن است بدون هیچ دلیل واضحی به یک سلول سرطانی تبدیل شود، ولی در اغلب موارد ، تبدیل در اثر مواجهه مکرر با مواد سرطانزا مانند الکل و دخانیات صورت میگیرد. شکل ظاهری و نیز عملکرد سلولهای سرطانی شده با سلولهای طبیعی تفاوت دارد. جهش یا تغییر ایجاد شده در DNA یا ماده ژنتیکی سلول اتفاق میافتد. DNA همان مسئول کنترل شکل ظاهری و عملکرد سلول است. وقتی DNA یک سلول تغییر میکند، آن سلول با سلولهای سالم کنار خود تفاوت مییابد و دیگر کار سلولهای طبیعی بدن را انجام نمیدهد. این سلول تغییر یافته از سلولهای همسایهاش جدا میشود و نمیداند چه زمانی رشدش باید به پایان برسد و بمیرد. به عبارت دیگر سلول تغییر یافته از دستورها و علائم داخلی که سلولهای دیگر در کنترل آنها هستند، پیروی نمیکند و به جای هماهنگی با سلولهای دیگر خودسرانه عمل میکند. بدخیم شدن سرطان وقتی سلول " جهش یافته " تقسیم میشود ، به 2 سلول جدید " جهش یافته " تبدیل میگردد و این فرآیند به همین ترتیب ادامه مییابد تا همان یک سلول موذی به تودهای از سلولها که تومور نامیده میشود، تبدیل میگردد. گاهی این تومورها ، خوش خیم بوده و رشد نمیکنند. ولی در صورتی که سلولهای تومور رشد کنند و تقسیم شوند و سلولهای طبیعی اطراف خود را از بین ببرند و به نقاط دیگر بدن هم دستاندازی کنند، تومور بدخیم محسوب میشود. بزرگترین خطر تومورهای بدخیم ، توانایی آنها در حمله به بافتهای سالم و پخش شدن در بدن است و این همان متاستاز سرطان است. هر چه تومورها رشد کنند و بزرگتر شوند، جلوی رسیدن مواد غذایی و اکسیژن را به سلولهای سالم میگیرند و با پیشرفت سرطان ، سلولهای سالم میمیرند و عملکرد و سلامت بیمار از بین میرود. اگر جلوی این فرآیند گرفته نشود، سرطان به مرگ میانجامد. علائم هشدار دهنده سرطان
انواع سرطانها اغلب سرطانها به سه دسته عمده تقسیم میشوند:
راههای پیشگیری پیشگیری اولیه از سرطان با اجتناب از عامل مسبب یا مصرف مادهای که مانع از پیدایش فرایند بدخیمی میشود ، صورت میگیرد و شامل اقداماتی برای کاهش خطرات شیوه زندگی (اجتناب از توتون ، مصرف غذاهای کم چرب و غنی از فیبر ، استفاده از کرم ضد آفتاب) و مصرف عوامل پیشگیری شیمیایی است. عوامل پیشگیری شیمیایی داروها یا ریز مغذیها (مواد معدنی یا ویتامینها) هستند. عوامل زیر نیز در پیشگیری از سرطانها موثرند.
امروزه اکثر سرطانها درمان قطعی ندارند اما برای جلوگیری از رشد و پیشرفت آنها از روشهای جراحی ، پرتو درمانی ، شیمی درمانی ، هورمون درمانی ، پیوند مغز استخوان و ... استفاده میشود. البته یافتههای جدید زیست شناسی سلولی تومور در روشهای درمانی ترکیبی طی یک برنامه هماهنگ مورد بهره برداری قرار میگیرند |
توضيح كلي
سرطان ريه رشد بافت بدخيم در ريه. اين بيماري لولههاي نايژهاي و ريهها را درگير ميسازد. سرطان ريه به حنجره، كبد، مغز، استخوانها و كليهها گسترش يافته و بزرگسالان (معمولاً سنين 70-40 سال) از هر دو جنس را مبتلا ميسازد. سرطان ريه شايعترين عامل مرگ ناشي از سرطان بوده و ميزان بروز آن باز هم در حال افزايش است. اين بيماري تقريباً بهطور انحصاري با سيگار كشيدن در ارتباط است. علايم شايع سرفه مقاوم خلط كه ممكن است حاوي خون باشد خسخس درد سينه خستگي و ضعف كاهش وزن درد شانه، بازو يا استخوانها گاهي بدون علامت علل سيگار كشيدن آلايندههاي هوا نامشخص (در برخي موارد) تماس با آزبستوز گسترش سرطان از نواحي ديگر بدن به ريه پنومونيت ميانبافتي مزمن تماس با گاز رادون عوامل افزايشدهنده خطر سن بالاي 60 سال استعمال دخانيات. احتمال بروز سرطان ريه در يك فرد سيگاري 22 برابر افراد غيرسيگاري است. تماس محيطي با آزبستوز، اورانيوم، نيكل، كروماتها، بيسكلرومتيلاتر يا آلايندههاي هوا. پيشگيري دوري از آلايندهها. استفاده از ماسك محافظ در صورت تماس شغلي با آلايندهها. عدم استعمال دخانيات. از آنجا كه سالها طول ميكشد تا در اثر سيگار كشيدن سرطان ريه ايجاد شود، افراد سيگاري در هر زمان ميتوانند اقدام به ترك سيگار كرده و خطر بروز سرطان ريه را بهطور قابلتوجهي كاهش دهند. اقدام به ارزيابي منظم وضعيت سلامتي كه در صورت مصرف زياد سيگار عكس ساده ريه را نيز ممكن است شامل شود. بررسي محيط خانه از نظر وجود گاز رادون عواقب موردانتظار اين بيماري بدون جراحي در حال حاضر غيرقابل علاج محسوب ميگردد. تنها 25% تومورها با جراحي قابل برداشت هستند. با اين حال، علايم اين بيماري قابل تسكين يا كنترل است. ميزان زنده ماندن بيماران پس از 5 سال كمتر از 10% است. عوارض احتمالي گسترش مخرب تومور به ساير نواحي بدن، از جمله مغز كلاپس ريه (روي هم خوابيدن بافت ريه) تجمع مايع در ريه درمان اصول كلي بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش خون، آزمايش خلط، برونكوسكوپي (استفاده از يك وسيله بصري با چراغي در نوك آن كه از داخل ناي عبور داده شده و وارد برونشها ميگردد)، نمونهبرداري (برداشت مقدار كوچكي از بافت يا مايع براي بررسي آزمايشگاهي)، سيتي اسكن، و آزمونهاي عملكرد ريه باشد. مراحل درماني بسته به ميزان گسترش تومور تعيين ميشود. اگر سرطان در مراحل اوليه باشد، جراحي برداشت كل ريه (پنومونكتومي) يا قسمتي از ريه (لوبكتومي) ممكن است توصيه گردد. اشعهدرماني و داروهاي ضدسرطان براي متوقف كردن گسترش تومور يا تخريب سلولهاي سرطان ممكن است توصيه شود. داروها براي درد خفيف، مصرف داروهاي بدون نسخه نظير استفامينوفن يا آسپرين احتمالاً كفايت ميكند. داروهاي ديگري جهت درد شديدتر، تهوع يا اضطراب ممكن است تجويز شود. داروهاي ضدسرطان فعاليت فعاليت در حد توان. در صورت انجام جراحي، از سرگيري فعاليت را بر اساس توصيه پزشك انجام دهيد. رژيم غذايي رژيم خاصي نياز نيست در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان ريه باشيد. بروز موارد زير پس از جراحي يا در طي درمان دارويي: درد غيرقابل تحمل تهوع يا استفراغ بيخوابي اگر دچارعلايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند. |
تغذيه و پيش گيري از سرطان در عادات غذايي مردم ، گسترش شهرنشيني و افزايش مصرف غذاهاي آماده موجب افزايش بروز سرطانها شده است . بعضي از عواملي كه در بروز سرطان مؤثرند مانند ارث يا عوامل محيطي، غيرقابل تغييرند ولي اگر نمي توانيم در عوامل محيطي خود تغييري ايجاد كنيم، مي توانيم با اصلاح و متعادل ساختن الگوهاي غذايي ، احتمال ابتلا به سرطان را به ميزان قابل توجهي كاهش دهيم. دلايل ابتلا به سرطان در كشورهاي مختلف متفاوت است . در جوامع شهري و جوامع پيشرفته ، مصرف بيش از حد مواد غذايي (ovrnutrition) و در جوامع فقير، كمبودهاي تغذيه اي (undernutrition) موجب بروز سرطان مي شود. چربي ها چربي ها و روغن ها از بخش هاي مهم و بحث برانگيز تغذيه و رژيم غذايي افراد است . اينكه چه نوع روغني براي مصرف كردن مناسب است يا اينكه كداميك از انواع روغن بيشتر موجب بروز بيماري، سكته و يا چربي خون مي شود همه جاي سئوال دارد. حتماً مي دانيد چربي ها انواع متعددي دارند ، مثل چربي هاي اشباع كه از آن جمله ، چربي متصل به گوشت و روغن حيواني است كه در دماي محيط به صورت جامد هستند. نوع ديگر، چربي هاي غيراشباع است مثل روغ زيتون كه در دماي محيط به صورت مايع مي باشد. تأثير مصرف چربي در بروز سرطان بدين ترتيب است كه هم نوع و هم مقدار چربي مصرفي مهم است . اگربيش از حد چربي مصرف كنيم، به دليل ترشح زياد صفرا در روده براي هضم چربي ها ، بخشي از آن تبديل به اسيد آپكوليك( Apcholic Acid ) مي شود كه در ايجاد سرطان روده بزرگ نقش مهمي دارد، و اگر با مصرف بيش از حد كلسترول ، سطح كلسترول مضر خون يا LDL افزايش يابد، خطر رشد سلول هاي سرطاني و خطر ابتلا به گرفتگي عروق بسيار زياد مي شود. از اينرو : 1- كل چربي مصرفي را كاهش دهيد اكثرغذاهايي كه ما ايراني ها مصرف مي كنيم، پر روغن تهيه مي شوند. آن وقت به دنبال دلايل چاقي هاي بيش از حد و سكته هاي زودرس هستيم. براساس محاسبات مبتني بر تحقيقات تغذيه اي، در حدي مصرف چربي مناسب است كه سي درصد انرژي روزانه را تأمين كند. چون با سوختن چربي در بدن دو برابر قندها و پروتئين ها انرژي ايجاد مي شود، بنابراين ميزان مصرف چربي براي افراد عادي نبايد از هشتاد گرم در روز تجاوز كند. اين ميزان چربي شامل چربي هاي پنهان در غذا و چربي هاي اضافه شده توسط خودمان به آن مي باشد. با توجه به اينكه گوشت ها، لبنيات و دانه ها و... داراي روغن هستند، مجاز هستيم 30 تا 40 گرم روغن به غذاهاي مصرفي مان در طور روز اضافه كنيم كه برابر است با پنج تا هفت قاشق غذا خوري روغن مايع . 2- از روغن هاي خوب استفاده كنيد در فرهنگ ما روغن خوب را روغن حيواني تلقي مي كنند، در صورتي كه از ديدگاه تغذيه اي روغني خوب است كه داراي باندهاي غيراشباع و مايع باشد. اين روغن در بدن بر توليد كلسترول بي تأثير است يا توليد آن را كاهش مي دهد. در صورتي كه با مصرف روغن هاي جامد حيواني، چربي هاي متصل به گوشت و دنبه ، توليد كلسترول در بدن افزايش مي يابد كه از عواقب بد آن آگاه هستيد. تحقيقات نشان داده كه به دليل مصرف زياد روغن زيتون در يونان ، شيوع سرطان پستان و سرطان پروستات بسيار كمتر است. از اينرو: در جيره غذايي روزانه خود براي تأمين پروتئين، فقط به مواد گوشتي پرچربي اكتفا نكنيد. سعي كنيد ( خصوصاً در سنين بالا ) از گوشت هاي سفيد و قرمز( 3 بار در هفته) به علاوه حبوبات بهره بگيريد. سعي كنيد روغن زيتون و روغن كانولا( گلزا) را جايگزين روغن هاي نباتي جامد كنيد. البته اين روغن ها نبايد تحت حرارت بيش از 130 درجه قرار بگيرند. غذاهاي دريايي را فراموش نكنيد كه حاوي چربي هاي نوع امگا3 هستند و از بروز سرطان و بيماري هاي قلبي جلوگيري مي كنند. زنان اسكيمو به دليل مصرف زياد ماهي، به ندرت مبتلا به سرطان سينه مي شوند. 3- از مصرف چربي هاي بد اجتناب كنيد روغن هاي مضر، چربي هاي اشباع هستند مثل روغن نخل، روغن نارگيل، روغن نباتي جامد، دنبه و چربي هاي متصل به گوشت. توجه به اين نكته مهم است كه در اغلب غذاهاي آماده مثل انواع ساندويچ و تنقلاتي چون چيپس و پيراشكي از روغن هاي جامد و مانده استفاده مي شود. از اينرو به شما توصيه مي كنم از مصرف مكرر اين مواد غذايي اجتناب كنيد و به ندرت و به صورت تفريحي آنها را استفاده كنيد زيرا مصرف زياد چربي موجب تجمع بافت چربي در بدن مي شود كه خود عاملي مهم در بروز سرطان است. گوشت قرمز و تهديد سرطان خوردن گوشت قرمز مولكول بالقوه خطرناكي را وارد بافت هاي بدن مي كند.خوردن گوشت قرمز مي تواند باعث بيماري قلبي و سرطان با ايجاد يك واكنش خطرناك در سيستم ايمني بدن شود. بدن انسان نمي تواند مولكول فوق را - يك نوع شكر - توليد كند اما در گوشت گوسفند ، گاو و خوك فراوان است. در گذشته نيز مصرف گوشت قرمز عامل ايجاد سرطان و بيماري هاي قلبي معرفي شده بود اما تمركز آن مطالعات روي چربي هاي اشباع شده و مواد شيميايي توليد شده در طول آشپزي بود. تمركز مطالعه جديد روي ماده اي به نام ان - گليكوليل نيورامي نيك است. آزمايش ها روي سه فرد داوطلب - همگي اعضاي اين گروه تحقيق - تاييد كرد اگر ماده فوق در غذا باشد جذب بافت هاي بدن مانند رگهاي خوني مي شود. اين آزمايش ها همچنين نشان داد كه چون مولكول فوق بطور طبيعي در بدن نيست سيستم دفاعي بدن آن را مهاجم به حساب مي آورد و دست به دفاع مي زند. اين مولكول به احتمال بسيار زياد بلافاصله سمي نيست و احتمال دارد كه تحمل انسان پس از صدها هزار سال مصرف گوشت در برابر آن افزايش يافته باشد. احتمالا لطمه وارده پس از سالها مصرف گوشت آشكار مي شود. سبزيجات سرطان روده را علاج مي کند سبزيجاتي مانند کلم و گل کلم مي تواند در مبارزه با سرطان روده موثر باشد. ماده اي به نام «اي.آي.تي.سي» هنگام آماده کردن برخي سبزيجات از آنها آزاد مي شود که سلولهاي سرطاني روده را نابود مي کند و مي تواند مانع انتشار بيماري در بدن شود. مصرف اين سبزيجات براي دو تا سه بار در هفته ، مي تواند از بدن در مقابل اين بيماري محافظت کند. اي.آي.تي.سي زماني آزاد مي شود که اين دسته از گياهان ، ريز، جويده ، پخته ، پردازش و هضم مي شوند. اين سبزيجات از جمله شامل خردل ، کلم ، جوانه و گل کلم است. |
توضيح كلي
سرطان كبد رشد خارج از كنترل سلولهاي بدخيم در كبد، سرطان كبد ممكن است بهطور اوليه از سلولهاي غيرطبيعي كبدي يا مجاري صفراوي منشأ گرفته يا از گسترش سرطان عضوي ديگر به كبد ناشي گردد (متاستاز). شايعترين اين سرطانهاي گسترش يابنده به كبد عبارتند از سرطانهاي ركتوم، كولون، ريه، پستان، پانكراس، مري و پوست (ملانوم بدخيم). سرطان كبد در همه سنين ممكن است بروز كند ولي در مردان بالاي 60 سال شايعتر است. علايم شايع كاهش اشتها و كاهش وزن وجود تودهاي دردناك در طرف راست بالاي شكم درد قسمت فوقاني شكم تب خفيف، معمولاً زير 3/38 درجه سانتيگراد زردي چشمها و پوست (گاهي) تورم شكم در اثر احتباس مايع (گاهي) خواب آلودگي علل نامشخص. اين سرطان در جمعيتهايي كه ميزان بروز هپاتيت ويروسي و ساير بيماريهاي مزمن كبدي در آنها بالاست شايعتر است. عوامل افزايشدهنده خطر بيماري اوليه كبد نظير سيروز كبد مصرف استروييدهاي آنابوليك مصرف بيش از از حد الكل سابقه عفونت هپاتيت ب مصرف طولانيمدت قرصهاي ضدبارداري هموكروماتوز اختلالات متابوليسمي سنگ صفراوي، كيست كلدوك، كلونوركيازيس (آلودگي با يك كرم كبدي شايع در خاور دور( شرق آسيا) پيشگيري واكسيناسيون هپاتيت ب و ارائه آموزش در مورد پيشگيري براي جمعيت پرخطر از نظر ابتلا غربالگري سرطان و تشخيص زودرس در مورد جمعيت پرخطر (با آزمايشي كه آلفافيتوپروتئين يا Afp ناميده ميشود) عواقب موردانتظار اين سرطان در حال حاضر غيرقابل علاج بوده و در مدت كوتاهي منجر به مرگ ميگردد. با اين حال درد بيماران با درمان قابل كنترل است. معمولاً براي درمان اين بيماري اقدام ميشود، اگرچه احتمالاً ناموفق است. تحقيقات علمي درباره علل و درمان اين سرطان ادامه دارد و اين اميد وجود دارد كه درمانهايي مؤثرتر و نهايتاً علاجبخش در آينده ارايه گردند. عوارض احتمالي احتباس سديم، كه باعث تجمع مايع در شكم و قسمتهاي پاييني بدن ميگردد كه اين خود تهديدكننده حيات است. نارسايي كليه مرگ در اثر اختلال عملكرد كبد گسترش سرطان به اعضاي ديگر درمان اصول كلي بررسيهاي تشخيصي گوناگوني براي اثبات تشخيص اين بيماري ممكن است استفاده شود كه عبارتند از آزمايشهاي خون، نمونهبرداري كبد، عكس ساده، سونوگرافي، سيتي اسكن، امآرآي، آرتريوگرافي، آنژيوگرافي و آزمونهاي راديواكتيو. در مراقبت اين بيماران، مراقبتهاي حمايتي طبي جامع و حمايتهاي رواني هر دو بايد مدنظر قرار داشته باشد. داروهاي ضدسرطان و اشعهدرماني اغلب تجويز ميشود. اين درمانها ممكن است تا حدودي تسكينبخش باشند ولي علاجبخش نيستند (درمانهاي تسكيني). بسته به نوع و گسترش تومور جراحي جهت برداشت تومور ممكن است توصيه گردد. پيوند كبد براي بعضي بيماران ممكن است در نظر گرفته شود. داروها داروهاي ضدسرطان كه ممكن است سرعت پيشرفت بيماري را كاهش دهد. مسكنها آنتيبيوتيكها در صورت عفونت زمينهاي كبد فعاليت محدوديتي وجود ندارد. تا حد توان به فعاليتهاي سابق خود ادامه دهيد. با پيشرفت بيماري ممكن است مراقبتهاي آسايشگاهي بهصورت سرپايي يا بستري توصيه گردد. رژيم غذايي رژيم پرانرژي و كم پروتئين در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سرطان كبد، به ويژه كاهش وزن توجيه نشده، تب خفيف يا وجود توده شكمي، باشيد. بروز تورم شكم در طي درمان اگر دچار علايم جديد وغيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند |
توضيح كلي
سرطان گردن رحم عبارت است از يك سرطان شايع ولي قابل معالجه در گردن رحم (يكسوم تحتاني رحم، كه به درون مهبل باز ميشود). سن متوسط تشخيص اين سرطان در زنان، 45 سالگي است، اما اين سرطان ميتواند در تمام سنين رخ دهد. علايم شايع در مراحل اوليه كه معالجه به راحتي انجام ميگيرد: بدون علامت در مراحل بعدي: خونريزي بدون توجيه از راه مهبل ترشح مداوم از مهبل درد و خونريزي پس از نزديكي در مراحل انتهايي: درد شكمي نشت مدفوع و ادرار از راه مهبل بياشتهايي و كاهش وزن كمخوني علل ناشناخته است. احتمالاً با عفونتهاي ويروسي ارتباط دارد، از جمله ويروس پاپيلوماي انساني (زگيل ناحيه تناسلي) عوامل افزايش دهنده خطر انجام اولين نزديكي در سنين پايين داشتن چند شريك جنسي حاملگيهاي متعدد عفونت با ويروس پاپيلوماي انساني (زگيل ناحيه تناسلي) عفونتهاي مكرر در مهبل (باكتريايي يا ويروسي، از جمله هرپس ناحيه تناسلي و زگيل ناحيه تناسلي) سيگار كشيدن پيشگيري حتيالامكان از خطراتي كه در بالا ذكر شد پرهيز كنيد. به طور منظم براي معاينه پزشكي مراجعه كنيد. به طور منظم پاپ اسمير انجام دهيد (آزمايشي كه براي شناسايي سرطان گردن رحم در مراحل اوليه و قابل معالجه انجام ميشود) انجام منظم معاينه پزشكي و پاپ اسمير، در شناسايي تغييرات پيش سرطاني يا سرطان گردن رحم در مرحله بدون علامت، بسيار مؤثر است. عواقب مورد انتظار در صورتي كه پيش از گسترش تومور تشخيص داده شود معمولاً قابل معالجه است. عوارض احتمالي اگر سرطان گردن رحم زود درمان نشود، به خارج از رحم گسترش يافته و ديگر بخشهاي بدن را بيمار ميكند و منجر به مرگ ميشود. درمان اصول كلي امكان دارد آزمايشات تشخيصي عبارت باشند از معاينه پزشكي لگن و پاپ اسمير، و نمونهبرداري در صورتي كه ضايعه مشكوكي وجود داشته باشد. جراحي براي برداشتن ناحيه سرطاني. در مراحل اوليه، سرطان ممكن است تنها ناحيه كوچكي از گردن رحم را متأثر كرده باشد، كه در اين صورت توانايي بچهدار شدن حفظ شده است. در مراحل پيشرفتهتر ممكن است نياز به برداشتن اعضاي توليدمثل و ساير بافتهاي درگير باشد (هيستركتومي، برداشتن رحم) شيمي درماني و اشعه درماني (داخلي، خارجي، يا هر دو) از جمله درمانهاي قابل انجام در مراحل پيشرفته هستند. داروها اگر اين سرطان زود تشخيص داده و درمان شود، معمولاً دارو براي آن لازم نيست. اگر نياز به جراحي گسترده و درمان كمكي وجود داشته باشد، امكان دارد از داروهاي ضد سرطان استفاده شود. فعاليت هيچ محدوديتي براي آن وجود ندارد. با نظر پزشك ميتوان فعاليت جنسي را مجدد از سر گرفت. رژيم غذايي رژيم خاصي توصيه نميشود. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانوادهتان خونريزي مداوم از راه مهبل يا ساير علايم سرطان گردن رحم را داريد. اگر بيش از يك سال است كه معاينه نشدهايد يا پاپ اسمير براي شما انجام نشده است. |
اطلاعات اوليه
توضيح كلي سرطان لوزالمعده رشد مهار نشده سلولهاي بدخيم در لوزالمعده. اين سرطان از مهمترين علل شايع مرگ ناشي از سرطان به شمار ميآيد. لوزالمعده عضوي است در قسمت فوقاني شكم كه توليدكننده آنزيمهاي رودهاي براي كمك به هضم غذا و نيز انسولين براي كنترل قندخون ميباشد. سرطان لوزالمعده بزرگسالان سنين 70-35 سال را مبتلا ساخته و در آقايان شايعتر از خانمهاست. علايم شايع كاهش وزن سريع و بدون توجيه درد كمر و قسمت فوقاني شكم كه اغلب با خم شدن به جلو تخفيف مييابد. لخته شدن خون در وريدها به خصوص وريدهاي اندام فوقاني و تحتاني. اين علامت اغلب يكي از اولين نشانههاي اين سرطان است. يرقان (زردي پوست و چشمها) در اثر انسداد مجاري صفراوي مجاور تومور. اين يرقان معمولاً با خارش شديد همراه است. افسردگي مراحل پيشرفته: افسردگي علل ناشناخته عوامل افزايشدهنده خطر پانكراتيت مزمن ديابت شيرين عوامل ژنتيكي: اين سرطان در نژاد سياهپوست شايعتر از سفيدپوستان است. استعمال دخانيات سوء مصرف الكل تغذيه نامناسب، به خصوص رژيم غذايي پرچربي و پروتئين و غذاهاي آماده حاوي مقادير زياد ادويهجات تماس با مواد شيميايي صنعتي نظير اوره، نفتالين يا بنزيدين پيشگيري قابل پيشگيري نيست. تا حد امكان از عوامل افزايشدهنده خطر ذكر شده در بالا دوري كنيد. عواقب مورد انتظار اين بيماري در حال حاضر غيرقابل علاج محسوب ميشود. زنده ماندن بيماران بيش از 2-1 سال نامحتمل است. با اين حال علايم بيماري با درمان قابل تسكين يا كنترل است. تحقيقات علمي درباره علل و درمان اين سرطان ادامه دارد و اين اميد وجود دارد كه درمانهايي مؤثر و نهايتاً علاجبخش ارايه گردند. عوارض احتمالي خونريزي به داخل روده عفونتهاي لوزالمعده گسترش سرطان به كبد، ساير اعضاي شكمي و ريهها (اين گسترش معمولاً در زمان تشخيص بيماري رخ داده است) ديابت شيرين درمان اصول كلي بررسيهاي تشخيصي ممكن است شامل بررسيهاي شيميايي خون از نظر عملكرد لوزالمعده، كبد و كيسه صفرا، آزمايشهاي قندخون، نمونهبرداري سوزني كبد، جراحي تفحصي شكم، راديوگرافي شكم، كبد، كيسه صفرا و عروق خوني (آنژيوگرافي)، و نيز سونوگرافي و سيتي اسكن لوزالمعده، باشد. نوع درمان بسته به وضعيت سلامت عمومي بيمار، ميزان گسترش سرطان، و موقعيت و اندازه تومور متفاوت است. روان درماني يا مشاوره رواني براي كمك به بيمار در جهت تطبيق دادن خود با اين بيماري غيرقابل علاج توصيه ميگردد. شيمي درماني و / يا اشعه درماني گاهي تجويز ميشود. جراحي براي برداشت تومور، در صورت كوچك بودن اندازه آن، با هدف كاهش انسداد صفراوي و كاهش انسداد دوره يا پيشگيري از آن ممكن است انجام گيرد. داروها آنتيبيوتيكها براي درمان عفونت همراه مسكنها داروهاي ضدسرطان آنزيمهاي لوزالمعده براي جبران كمبود توليد آنزيمها در لوزالمعده داروهاي خوابآور در صورت نياز داروهاي ضداسيد معده ممكن است مفيد باشد فعاليت در حد توان به فعاليتهاي طبيعي خود ادامه دهيد. رژيم غذايي رژيم خاصي نياز نيست. در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد: اگر شما داراي علايم سرطان لوزالمعده باشيد. بروز موارد زير در طي درمان: - تب و سردرد - درد عضلاني و خستگي - تهوع و استفراغ - درد شديد شكم و تورم شكم - دفع مدفوع سياه قيري - اگر دچار علايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند |
توضيح كلي
سرطان مري عبارت است از رشد بافت سرطاني در مري كه در آن سلولها بدون كنترل شروع به تقسيم ميكنند. سرطانهايي كه در مري آغاز ميشوند معمولاً در 13 پاييني مري در جايي كه مري در قفسه سينه طي مسير ميكند رخ ميدهند. سرطان مري در افراد بيشتر از 50 سال و در هر دو جنس ايجاد ميشود اما در مردان شايعتر است. علايم شايع مشكل يا درد بههنگام بلع كاهش وزن سريع استفراغ مخاط خونآلود علل ناشناخته هستند. اكثر سرطانهاي مري از خود مري آغاز ميشوند، اما در بعضي موارد هم، سرطان از جاي ديگر به مري گسترش مييابد. سرطان مري ارثي نيست. عوامل افزايشدهنده خطر سيگار كشيدن سوء مصرف الكل سابقه وجود تومور در سر و گردن بيماري سلياك فتق معده تنگي مري كمبود آهن ترش كردن مزمن پيشگيري سيگار نكشيدن هرگز الكل ننوشيد. در صورت بروز هرگونه اختلال گوارشي كه بيش از 5 روز طول بكشد به پزشك مراجعه نماييد. عواقب موردانتظار اين بيماري در حال حاضر علاجناپذير است. تشخيص زودهنگام و درمان تهاجمي تنها شانس بقاي فرد بهشمار ميروند. در هر صورت، ميتوان علايم را رفع نمود يا تحت كنترل درآورد. تاكنون چند مورد سرطان مري وجود داشته كه سرطان بدون هيچ دليل مشخصي خوب شده است. تحقيقات در رابطه با علل و روشهاي درماني اين بيماري ادامه دارند، بنابراين اميد ميرود كه درمانهاي روزبهروز بهتري ابداع شوند و نهايتاً بتوان اين سرطان را معالجه نمود. عوارض احتمالي اگر درمان فوراً آغاز نشود، سرطان مري سريعاً به ريهها و كبد گسترش مييابد. درمان اصول كلي براي تشخيص اقدامات زير ممكن است انجام شوند: نمونهبرداري از تومور؛ عكسبرداري از دستگاه گوارش فوقاني (از جمله مري)؛ سيتي اسكن؛ ازوفاگوسكوپي (با استفاده از يك نوع وسيله براي ديدن داخل مري كه سر آن يك منبع نوري قرار دارد). درمان سرطان مري عبارت است از جراحي، اشعهدرماني، شيميدرماني، يا تركيبي از آنها داروها امكان دارد داروهاي ضد درد يا مخدرها براي رفع درد تجويز شوند. آرامبخشها براي كم كردن اضطراب گاهي داروهاي ضد سرطان آنتيكولينرژيكها يا مسدودكنندههاي كانال كلسيم براي اسپاسم (گرفتگي) مري فعاليت تا آنجا كه ميتوانيد فعاليت خود را حفظ كنيد. رژيم غذايي غذاهاي نرم تا مايعات. از خوردن شكلات، الكل، و چربي پرهيز كنيد. پيش از جراحي امكان دارد نياز به حمايت مخصوص تغذيهاي وجود داشته باشد (گذاشتن لوله تغذيه در معده و دادن رژيم اختصاصي از اين راه). در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد اگر شما يا يكي از اعضاي خانوادهتان علايم سرطان مري را داريد، خصوصاً مشكل در بلع اگر عليرغم درمان، درد بدتر و غيرقابل تحمل شود. اگر دچارعلايم جديد وغيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي مورد استفاده در درمان ممكن است عوارض جانبي بههمراه داشته باشند. |
در سير هپاتيتهاي مزمن دو بيماري خطرناك ممكن است ايجاد شوند. اين دو بيماري عبارتند از سيروز و سرطان كبدي.
هپاتيت B معمولاً مسير بيضررتري داشته و درصد كمي از هپاتيتهاي مزمن ناشي از آن به سيروز و حتي درصد كمتري به سرطان كبدي ميرسند. اما در هپاتيت C اين ميزان بالاتر است. بين 30 تا 50% موارد هپاتيتC پس از سالها به مرحله سيروز ميرسند. در حدود 50% موارد نيز سرطان كبدي ايجاد ميشود. در كشور ايران برخلاف غرب شايعترين علت سيروز و سرطان كبدي عفونت با ويروسهاي هپاتيت است. به همين علت انتظار ميرود با سد كردن راههاي انتقال هپاتيتهاي B و C روز به روز موارد كمتري از سيروز و سرطان كبدي ايجاد شود. آيا سيروز همان هپاتيت مزمن است؟ خير، هپاتيت مزمن يعني وجود ويروس بيش از 6 ماه در خون فرد مبتلا در حالي كه سيروز تعريفي براساس علائم بيمار و تغييرات ساختماني كبد دارد. هپاتيتهاي مزمن ممكن است در سير خود به سيروز تبديل شوند. من ناقل هپاتيت B هستم كه در پيگيري شش ماهه آنزيمهاي كبديم بالا رفته است. آيا به سيروز مبتلا شدهام؟ بالا رفتن آنزيمهاي كبدي نشانهاي از فعال شدن ويروس و آغاز تخريب كبدي ميباشد كه بدان هپاتيت مزمن گويند. سيروز نتيجه نهايي چنين تخريبي است. خوشبختانه درمانهاي فعلي تا حد زيادي جلوي تخريب كبدي را گرفته و مانع تبديل هپاتيت مزمن به سيروز ميشوند. سيروز يعني چه؟ $ بافت سالم كبدي مجموعهاي از سلولهاست كه كاركرد مشخصي دارند در اثر ويروسهاي هپاتيت به سلوهاي كبدي آسيب ميرسد. در كبد نيز مثل بقيه ارگانها وقتي سلولها از بين بروند بافت همبندي يا فيبروز به وجود ميآيد. بافت فيبروز تقريباً شبيه بافتي است كه در صورت به وجود آمدن زخم در پوست ايجاد ميشود. وقتي بافت فيبروز جايگزين سلولهاي سالم كبدي شود ساختمان اين عضو نماي گرهي پيدا ميكند. به حالت جانشيني بافت فيبروز در كبد و ايجاد حالت گره گره در كبد، سيروز گويند. سيروز چگونه تشخيص داده ميشود؟ تشخيص سيروز بر مبناي علائم باليني، تصاوير راديولوژي و نمونهبرداري كبد است. معمولاً در سونوگرافي كبد نماي گرهي ديده ميشود. در مطالعه ساختمان كبد با ميكروسكوپ كه روي نمونه بيوپسي انجام ميشود ميزان فيبروز به وجود آمده تعيين كننده سيروز است. شكل علائم باليني سيروز چيست؟ علائم باليني سيروز وابسته به اختلالاتي است كه ناشي از عدم توليد برخي مواد حياتي در كبد ميباشد. از جمله اين علائم ميتوان به آب آوردن شكم (آسيت)، تورم پاها، زرد شدن چشم، تمايل به خونريزيهاي سطحي و كبودي، خونريزيهاي گوارشي در اثر واريس مري، قرمز شدن كف دست، بزرگ شدن سينهها در مردان، كوچكي بيضهها و كاهش ميل جنسي در مردان برجسته شدن رگهاي سطحي در صورت و شكم، بزرگي طحال، اختلالات هشياري و آنسفالوپاتي و برخي علائم ديگر اشاره كرد. آيا سيروز هميشه علائم دارد؟ در مورد وجود علائم چند نكته مهم وجود دارد. اولاً ظرفيت كاركرد كبدي بسيار بالاست. چنان كه حتي اگر 15 تا 20% سلولهاي كبدي سالم بمانند هيچ علامتي بروز نكرده و فرد متوجه بيماري خود نميشود. بنابر اين ممكن است سيروز 50% كبد را از بين برده باشد ولي علامتي بروز نكند. از طرف ديگر حتي در تخريبهاي 70 تا 80% سلولهاي باقي مانده فعاليت بقيه سلولها را جبران ميكنند كه به اين حالت سيروز جبران شده گويند. در سيروز جبران شده علائم حاد وجود ندارد و برخي علائم معمولي از قبيل كوچكي كبد و بزرگي طحال و سينهها ديده ميشوند. در صورت پيشرفت بيماري و تخريب بيشتر يا عدم رعايت رژيم غذايي و دستورات دارويي كه بار بيشتري به سلولهاي باقي مانده تحميل شود اين حالت جبراني از بين رفته و علائم حاد بروز ميكند كه به آن سيروز جبران نشده ميگويند. اغلب علائم حاد مثل آب آوردن شكم، زرد شدن و اختلالات هشياري در صورت عدم جبران كبدي بروز ميكنند. چرا در سيروز شكم و پاها متورم ميشوند؟ در بيماري سيروز توليد پروتئين آلبومين مختل ميشود. وظيفه اين پروتئين نگهداشتن مايع داخل رگهاست. در نتيجه در سيروز مايع از داخل رگها به بيرون نشت ميكند كه باعث تورم در شكم و پاها ميشود. براي جلوگيري از آسيت (آب آوردن شكم) و تورم پاها چه بايد كرد؟ رعايت دستورات غذايي مهمترين اصل است. عدم مصرف نمك و محدوديت مصرف مايعات كمك بزرگي در جهت عدم ايجاد آسيت ميكند مصرف داروهاي ادرارآور نظير اسپيرنولاكتون (آلداكتون) و فوروسمايد (لازيكس) مانع تجمع مايع ميشود. يكي از راههاي مناسب بررسي آب آوردن شكم وزن كردن روزانه بيمار است. در صورت افزايش ناگهاني وزن بيمار بايد به پزشك خود اطلاع دهد تا با دستورات مناسب مايع اضافي از بدن دفع شود. من بيمار سيروزي هستم. پوست بدنم به راحتي و با ضربههاي جزيي تغيير رنگ داده و كبود ميشود. آيا اين مسئله ربطي به سيروز دارد؟ در بيماري سيروز به دو علت تمايل به خونريزي وجود دارد: از يكطرف به علت اختلال كاركرد كبد عوامل انعقادي ساخته نميشوند. از طرف ديگر به علت عدم تصفيه سموم خون توسط كبد محيط نامناسبي در بدن ايجاد ميشود كه پلاكتها (سلولهاي ريزي كه مانع خونريزي ميشوند) از بين ميروند. بنابر اين تمايل زيادي براي خونريزيهاي سطحي و كبود شدن وجود دارد. 2 هفته پيش متوجه بزرگي ناگهاني شكم شدم كه در بررسي معلوم شد كبدم از كار افتاده و به سيروز مبتلا هستم. طبق تجويز پزشك بايد تحت آندوسكوپي قرار بگيرم ولي تا بحال هيچ علائم گوارشي مثل درد معده و غيره نداشتهام آيا انجام آندوسكوپي لازم است؟ آندوسكوپي روشي است كه دوربين كوچكي از طريق دهان وارد مردي و معده شده و محيط داخلي مري و معده و ابتداي روده مستقيماً مشاهده ميشود. در بيماران سيروزي گردش خون كبد بدرستي انجام نميشود به همين علت خون به سمت ارگانهاي قبل از كبد مثل معده و طحال پس ميزند. تجمع خون در عروق معده باعث بيرونزدن رگهاي خوني در مري ميشود كه به آن واريس ميگويند. دقيقاً مثل واريس پا كه در اثر ايستادن طولاني مدت ايجاد ميشود. اين واريسها معمولاً بدون علائم هستند ولي آمادگي زيادي براي پاره شدن و خونريزي گوارشي به صورت استفراغ خوني، مدفوع قيري و خونريزي همراه مدفوع دارند. بنابر اين هر بيماري كه تشخيص سيروز دارد بايد آندوسكوپي شده و وضعيت واريسها معلوم شده و درمان مناسب را دريافت كند. شكل مرد 38 سالهاي هستم كه به دنبال زرد شدن تحت بررسي قرار گرفتم و معلوم شد سيروز دارم. در حين معاينه پزشك اشاره كرد كه سينههايم بزرگتر از حد معمول است چرا در بيماري سيروز اين تغييرات به وجود ميآيد؟ ايا با عمل جراحي ميتوانم سينهها را كوچك كرد؟ كبد محل سوخت و ساز برخي هورمونهاي جنسي است. در بدن همه مردم هر دو نوع هورمونهاي مردانه و زنانه توليد ميشود. ولي در بيماران سيروزي تخريب هورمونهاي زنانه كمتر ميشود. در نتيجه مردان مبتلا به سيروز تحت تأثير هورمونهاي زنانه قرار ميگيرند و سينههاي بزرگ و بيضههاي كوچك پيدا ميكنند. همچنين ميل جنسي آنها كاهش مييابد. قرمزي كف دست نيز به علت بالا رفتن همين هورمونهاست. بنابر اين برداشتن آنها هم چاره كار نيست و سينهها مجدداً رشد ميكنند. چند سال است كه به علت سيروز تحت درمان هستم. معمولاً درد خفيف و احساس سنگيني در سمت چپ شكم دارم با توجه به اين كه كبد در سمت راست است چرا در در سمت چپ احساس ميكنم؟ بايد توجه داشت كه در طي سيروز اصولاً دردي در ناحيه كبد احساس نميشود همچنين كبد كوچكتر ميشود. بنابر اين بيمار سيروزي درد و احساس سنگيني در سمت راست برخلاف هپاتيتهاي حاد نخواهد داشت. در عوض به علت تجمع خون در طحال اين عضو بزرگ ميشود. طحال در سمت چپ قرار دارد و بزرگي آن سبب احساس درد خفيف و سنگيني در سمت چپ شكم ميشود. آيا بزرگي طحال خطرناك است؟ وظيفه طحال ذخيره خون و فعاليتهاي ايمني است. بزرگي طحال باعث تجمع بيشتر خون در آن و در نتيجه از بين رفتن سلولهاي خوني مثل گلبولهاي قرمز و سفيد و به ويژه پلاكتهاست. البته اين عارضه خيلي خطرناك نيست و درمان جدي مثل برداشتن طحال در اين شرايط لازم نيست. پدرم سيروز دارد. 2 روز است بسيار بد اخلاق شده و شبها نميخوابد آيا اين مسئله ربطي به بيماري او دارد؟ تغييرات رفتار و دوره خواب از مهمترين علائم بيماران سيروزي است. در صورتي كه بنا به عللي سيروز وارد مرحله جبران نشده گردد سموم موجود در خون توسط كبد تصفيه نشده و در شخص باعث تغييرات ميشوند. در مراحل اوليه خلق و خوي بيمار تغيير ميكند ممكن است گوشهگير و پرخاشجو شود. شبها بيدار ميماند و روزها ميخوابد. در صورت عدم درمان افت هشياري پيدا كرده و شناسايي او مختل ميشود. رفتارهاي عجيب ميكند. كم كم خوابآلود ميشود و در مرحله نهايي به كما ميرود. اين حالت را آنسفالوپاتي (آسيب مغزي) كبدي مينامند. بنابر اين به محض بروز چنين علائمي مثل تغييرات رفتاري و دورههاي خواب بايد به پزشك مراجعه شود تا علت آن معلوم و درمان مناسب انجام شود. كدام علل سبب سيروز جبران نشده و آنسفالوپاتي (آسيب مغزي) كبدي ميشوند؟ 2 دسته علت بزرگ وجود دارند. از يكطرف تجمع سموم در خون و از طرف ديگر مصرف برخي داروها باعث ايجاد آنسفالوپاتي ميشوند. مهمترين سموم آمونياك است كه از مصرف مواد پروتئيني حاصل ميشود. بنابر اين عدم رعايت رژيم غذايي و مصرف گوشت قرمز زمينهساز كماي كبدي است. خونريزيهاي گوارشي نيز سبب افزايش آمونياك خون و كماي كبدي ميشوند. هرگونه عفونت به ويژه عفونتهاي داخل شكم از جمله ساير علل كماي كبدي هستند. داروهايي كه بر اعصاب اثر ميكنند نيز به علت عدم تصفيه در كبد ميتوانند بيمار را به سمت كماي كبدي هدايت كنند. مهمترين اين داروها عبارتند از داروهاي آرامبخش نظير ديازپام و فلورازپام، مسكنهاي مخدري مثل داروهاي كدئيندار، مرفين و پتيدين. مصرف مستقيم مواد مخدر مثل ترياك هم ميتوانند سبب ايجاد كماي كبدي در بيمار سيروزي شود. آيا داروهاي متعددي كه بيماران سيروز مصرف ميكنند باعث برگشت سلولهاي كبدي ميشوند؟ متأسفانه پس از به وجود آمدن سيروز معمولاً بازگشتي وجود ندارد. داروهايي كه بيماران سيروزي مصرف ميكنند براي حفظ كيفيت زندگي و جلوگيري از پيشامدهاي خطرناك مثل خونريزيهاي گوارشي، آسيت و كماي كبدي است. در بيماران سيروزي كه علت از كار افتادن كبد ويروس باشد داروهاي ضدويروسي هم به رژيم دارويي اضافه ميشود تا از پيشرفت بيشتر بيماري جلوگيري كند. گرچه شايد مصرف داروهاي ضدويروسي فيبروز كبد در بيماران سيروزي را كاهش داده و تعداد سلولهاي سالم كبد را بيشتر كند. مدت كوتاهي است كه بيماري سيروز در بردارم تشخيص داده شده است چه داروهايي براي اين بيماري وجود دارد؟ داروهاي يك بيمار سيروزي مشتمل بر تعداد زيادي داروهاي مختلف است. اين داروها عبارتند از شربت لاكتولوز، قرصهاي پروپرانولول، ايزوسوربايد، اسپيرنولاكتون، لازيكس، مولتي ويتامين و در برخي شرايط آلبومين، انواع آنتي بيوتيك و داروهاي ضدويروسي (انترفرون، لاميوودين). شربت لاكتولوز چه مصرفي در بيمار سيروزي دارد؟ لاكتولوز سه كاركرد عمده دارد: اولاً اين دارو يك ملين قوي است و مانع يبوست در بيمار سيروزي ميشود. اجابت مزاج از راههاي عمده دفع سموم است. بنابر اين براي احتراز از كماي كبدي حداقل روزانه يك نوبت بايد دفع مدفوع وجود داشته باشد. به همين جهت روزانه مصرف حداقل يك قاشق شربت لاكتولوز به بيماران سيروزي توصيه ميشود. در صورتي كه يبوست به وجود آيد بايد مصرف شربت افزايش يابد. زير نظر پزشك حتي تا 12 قاشق در روز ميتوان از شربت لاكتولوز استفاده كرد. ثانياً لاكتولوز محيط اسيدي در رودهها ايجاد ميكند و مانع تجمع ميكروبها و توليد سموم ميشود. ثالثاً مستقيماً ميتواند اثر آمونياك توليد شده در روده را خنثي كند به همين علت است كه در صورت يبوست شديد و يا كماي كبدي لاكتولوز را تنقيه هم ميكنند. يكي از دوستانم به علت سيروز دو داروي پروپرانولول و ايزوسوربايد مصرف ميكند. مگر اين دو دارو مربوط به قلب و عروق نيستند؟ اين دو دارو در اصل براي بيماريهاي قلب و عروق ساخته شدهاند ولي با كاهش فشار خون احتمال پاره شدن واريسهاي مري و خونريزي گوارشي را كاهش ميدهند. بنابر اين از داروهاي عمده بيماران سيروزي هستند كه واريس مري دارند. جايگاه داروهاي ادرارآور در بيماران سيروزي چيست؟ براي جلوگيري از تجمع مايع در شكم و پاها از داروهاي افزاينده ادرار استفاده ميشود. اين داروها همچنين به حفظ تعادل داخلي بدن مثل ميزان سديم و پتاسيم خون كمك ميكنند. داروي مناسب در اين شرايط اسپيرنولاكتون (آلداكتون) ميباشد. تحقيقات اخير نشان ميدهد كه مصرف يكجاي اين دارو تأثير بهتري از دوزهاي منقسم در طول روز دارد. مثلاً بجاي مصرف هر 6 ساعت يكبار بهتر است 4 قرص يكجا صبح مصرف شود. فوروسمايد (لازيكس) معمولاً فقط در شرايط حاد مثل آب آوردن شكم و تورم پاها استفاده ميشود. آيا استفاده از قرصهاي مكمل ويتاميني اثر درماني بر سيروز دارد؟ خير، با توجه به رژيم غذايي دريافت برخي ويتامينها محدود ميشود. بنابر اين جهت ممانعت از عوارض كمبود ويتامين از داروهاي مكمل مثل مولتي ويتامين استفاده ميشود. هيچ يك از داروهاي بيماران سيروزي از جمله مولتي ويتامين تأثير درماني بر سيروز ندارند بلكه به جهت بهبود كيفيت زندگي و پيشگيري به كار ميروند. پدرم سيروز دارد و طبق دستور پزشك در مصرف مواد پروتئيني احتياط ميكند. ولي 3 روز است كه پزشك براي او تجويز سرم آلبومين كرده است آيا مگر آلبومين هم جز پروتئينها نيست؟ اجتناب در مصرف مواد پروتئيني مثل گوشت قرمز به علت حضور انواع پروتئينهاست كه ميتواند تبديل به آمونياك يا برخي ديگر سموم شود. آلبومين يكي از پروتئينهاي اساسي در جريان خون است و وظايف مهمي دارد. در بيماران سيروزي به علت اختلال كار كبد توليد آلبومين كاهش مييابد و بيمار احتياج به تزريق آلبومين پيدا ميكند. معمولاً همراه با سرم آلبومين براي جلوگيري از تجمع آب اضافي از آمپول لازيكس هم استفاده ميشود. بايد توجه داشت كه سرم آلبومين جزو داروهاي هميشگي بيمار سيروزي نيست در شرايط خاصي مثل عدم تغذيه صحيح، تورم شكم و پاها و پايين آمدن سطح آن در خون ضرورت مييابد. 2 سال است سيروز دارم و مرتب دارو مصرف ميكنم از 3 روز پيش متوجه افزايش وزن و بزرگ شكم شدهام كه پزشك بجز افزايش داروهاي ادرارآور، آنتيبيوتيك هم تجويز كرد. با توجه به اين كه علائم عفونت در هيچ قسمتي از بدن ندارم چرا بايد آنتيبيوتيك مصرف كنم؟ يكي از علل زمينهساز كماي كبدي عفونتها به ويژه عفونتهاي شكمي است. به همين علت در هر شرايطي كه احتمال عفونت باشد بايد با مصرف آنتيبيوتيك از به وجود آمدن آن پيشگيري كرد. يكي از محيطهاي مناسب براي رشد باكتريهاي آب جمع شده در شكم (آسيت) است بنابر اين در بيماري كه آسيت دارد تا موقعي كه آب اضافي دفع نشده بايد از آنتيبيوتيكها استفاده كرد. از طرف ديگر آنتيبيوتيكها با ريشهكن كردن تجمعهاي ميكروبي روده از تجزيه پروتئينها و توليد آمونياك و سموم ديگر توسط آنها جلوگيري ميكنند. به همين منظور معمولاً از آنتيبيوتيكهاي قوي كه روي عده زيادي از ميكروبها اثر ميكند مثل سيپيروفلوكساسين و مترونيدازول استفاده ميشود. پدرم دچار بزرگي ناگهاني شكم و زردي و رفتارهاي عجيب شده كه پس از بررسي كامل تشخيص سيروز ناشي از هپاتيت C داده شد. شنيدهام دارويي به نام انترفرون براي هپاتيت وجود دارد پس چرا براي پدرم داروهايي بجز آن تجويز شد؟ انترفرون داروي مناسبي براي هر دو هپاتيت B و C است ولي به علت تغييراتي كه در سيستم ايمني ميدهد مصرف آن در بيماران سيروزي با اما و اگرهايي همراه است. در بيماري كه سيروز جبران نشده دارد مصرف انترفرون ممنوع است ولي در سيروز جبران شده يعني بيماري كه علائم باليني حاد و افت هشياري ندارد ميتوان از انترفرون استفاده كرد. خواهرم سيروز ناشي از هپاتيت B دارد آيا مصرف داروي لاميوودين براي او ضرر دارد؟ لاميوودين برخلاف انترفرون در بيمار سيروزي منعي نداد و بدون ترس قابل استفاده است. البته با توجه به آن كه اين دارو تازه به بازار آمده نتايج قطعي آن معلوم نيست ولي به نظر ميآيد در بهبود علائم بيماران سيروزي ناشي از هپاتيت B تأثير بسزايي دارد و در مقابل قطع آن با بازگشت ناگهاني و شديدتر علائم همراه بوده است. آيا داروهاي ضدويروسي سيروز را درمان ميكنند؟ داروهاي ضدويروسي مانع تخريب بيشتر كبد توسط ويروس ميشوند و تأثير اندكي بر بافتهاي فيبروز شده دارند. اگرچه مطالعات نشان داده كه انترفرون تا حدودي از ميزان فيبروز ميكاهد ولي اين به معني بازگشت قطعي به شرايط عادي و بهبود كامل سيروز نيست. رژيم غذايي مناسب براي بيماران سيروزي، چه نوع غذاهايي است؟ بيماران سيروزي بايد از دو عامل پرهيز كنند يكي تجمع مايعات و ديگري مصرف موادي كه منجر به توليد سموم و بار اضافي كار كبد ميشوند. نمك از عناصر مهمي است كه مانع دفع مايعات ميشود بنابر اين بيمار سيروزي بايد محدوديت شديدي نسبت به مصرف نمك اعمال كند. در واقع مصرف نمك چه در موقع طبخ و چه موقع مصرف غذا و يا همراه ميوه و همچنين مصرف تنقلاتي كه حاوي نمك ميباشند براي فرد سيروزي ممنوع است. در شرايط عادي و سيروز جبران شده مصرف مايعات براي بيماران در حد معمول ممنوع نيست ولي در صورتي كه علائم تجمع مايع مثل تورم شكم (آسيت) و تورم پا به وجود آيد بايد در مصرف مايعات هم محدوديت قائل شد. در مورد تجمع سموم بيمار سيروزي بايد از مصرف پروتئينهاي حيواني پرهيز و بيشتر از پروتئينهاي گياهي و مواد نشاستهاي استفاده كرد. من بيمار سيروزي هستم و پزشك گفته در مصرف پروتئينهاي حيواني دقت كنم در چه غذاهايي پروتئينهاي حيواني يافت ميشود؟ پروتئينهاي حيواني در گوشت قرمز (گوسفند و گوساله) و فرآوردههاي مشابه (جگر، كله پاچه، سوسيس و كالباس) و گوشت سفيد (مرغ و ماهي) و تخم مرغ يافت ميشود. گوشت قرمز شامل انواعي از پروتئينهاست كه بيشتر تبديل به مواد سمي ميشوند. بنابر اين پرهيز اصلي بيماران سيروزي عدم مصرف گوشت قرمز ميباشد. در صورتي كه وضعيت بيمار مناسب بوده و علائمي نداشته باشد در حد 2 تا 4 وعده در ماه ميتواند گوشت قرمز مصرف كند. گوشت سفيد خطر كمتري در ايجاد آمونياك و ساير سموم داشته و بيمار ميتواند هفتهاي 3 وعده از مرغ يا ماهي تغذيه كند. تخممرغ منبع خوب آلبومين است. در صورتي كه بيمار از نظر چربي و كلسترول منعي نداشته باشد هفتهاي دو وعده سفيده تخممرغ ميتواند جزو رژيم غذايي او قرار گيرد. براي جايگزيني پروتئينهاي حيواني بايد از چه غذاهايي استفاده كرد؟ ميتوان منابع پروتئين گياهي را جايگزين نمود. حبوبات (لوبيا، ماش و عدس)، سويا و قارچ از منابع غني پروتئينهاي گياهي هستند و ميتوانند تأمين كننده بقيه نياز بيمار سيروزي به پروتئين باشند. البته بيمار سيروزي در روز نبايد بيشتر از يك وعده از پروتئين (چه حيواني و چه گياهي) استفاده كند. شكل آيا مصرف ميوه و سبزيجات براي بيمار سيروزي ضرر دارد؟ برعكس با توجه به محدوديتهاي اعمال شده در زمينه فرآوردههاي غذايي و مصرف داروهاي متعدد و اختلال كار كبد، بيمار سيروزي بايد به حد كافي از ميوه و سبزيجات بهره ببرد تا توازن و تعادل مواد مغذي و ويتامينها در بدن وي حفظ شود. آيا بيمار مبتلا به سيروز هم مثل هپاتيت حاد بايد از مصرف چربيها پرهيز كند؟ با توجه به اختلال كاركرد كبد، هضم و جذب چربيها ممكن است در بيمار سيروزي مختل باشد بنابر اين بهتر است از مصرف غذاهاي چرب به ويژه غذاهاي سرخ كردني و روغنهاي جامد بپرهيزد. يك رژيم مناسب غذايي براي بيماران سيروزي شامل چه غذاهايي است؟ بايد درصد عمدهاي از رژيم بيمار مبتلا به سيروز را مواد نشاستهاي تشكيل دهند. مثلاً استفاده از نان، برنج، سيب زميني و ماكاروني به بيمار سيروزي توصيه ميشود. در طول يك هفته بيمار ميتواند سه وعده (مثل ناهار روزهاي زوج) از مرغ يا ماهي استفاده كند. بقيه وعدهها ميتواند شامل پروتئينهاي گياهي و ميوه و سبزي و مواد نشاستهاي باشد. يك وعده در هفته يا دو هفته هم ميتواند گوشت قرمز ترجيحاً به صورت كباب استفاده كند. آيا مصرف لبنيات در بيمار سيروزي محدوديت دارد؟ مواد لبني هم از پروتئين غني هستند و بايد در مصرف آنها دقت شود. البته پروتئين مواد لبني مثل تخممرغ بيضرر بوده و باعث ايجاد سموم نميشود. بنابر اين مصرف روزانه و در حد متوسط شير، پنير يا ماست ضرري براي بيمار ايجاد نميكند. پسرم مبتلا به سيروز است. شنيدهام كه ميتوان كبد را هم مثل كليه پيوند زد. آيا اينكار امكانپذير است؟ پيوند كبد راه حل قطعي درمان سيروز است ولي چند مشكل عمده بر سر راه آن وجود دارد: اولاً عضو اهدايي جهت پيوند شدن كم بوده و فقط در موارد مرگ مغزي با رضايت اوليا دم ميتوان از كبد متوفي استفاده كرد و مانند كليه، فرد زنده نميتواند كبد خود را اهدا كند. بنابر اين بيمار منتظر پيوند بايد مدتها در ليت انتظار بماند. البته در حال حاضر از پيوند قسمتي از كبد فرد زنده به خوبي استفاده شده است. ثانياً جراحي پيوند كبد طولانيتر و مشكلتر از كليه بوده و به همين نسبت نتايج ضعيفتري از پيوند كليه دارد. ثالثاً بيماران پيوندي مدتها براي جلوگيري از رد عضو پيوندي بايد تحت درمان با داروهايي كه سيستم ايمني را ضعيف ميكنند قرار بگيرند بنابر اين در معرض عفونتهاي فرصت طلب قرار دارند. به همين جهت مراقبت بعد از پيوند بسيار حياتي بوده و گاه هزينهاي بيشتر از خود پيوند دارد. به هرحال در صورت وجود امكانات مالي و عضو لازم، پيوند شدن راه حل مناسبي براي درمان بيماران سيروزي است و در ايران هم در دسترس ميباشد. آيا بيمار سيروزي ناشي از هپاتيتهاي ويروسي پس از پيوند باز هم در معرض خطر دارد؟ پس از پيوند، ويروس هنوز در خون فرد وجود دارد پس باز هم كبد پيوندي را درگير ميكند. ولي مطالعات اخير نشان داده كه مصرف داروهاي ضدويروسي پس از پيوند از تخريب كبد پيوند شده جلوگيري ميكند. به هر حال تحقيقات در اين زمينه بسيار نوپاست و بايد در انتظار آينده بود. من ناقل هپاتيت B هستم چند درصد ممكن است به سرطان كبد دچار شوم؟ گرچه ابتلا به ويروسهاي مزمن هپاتيت ( C و B) يكي از عوامل زمينهساز سرطان كبدي است ولي شانس ابتلا بسيار پايين است. در واقع درصد قليلي از بيماران هپاتيتي به سرطان كبدي دچار ميشوند. بنابر اين ترسي از اين مورد نبايد وجود داشته باشد. پيگيري دائمي فرد ناقل و انجام دورهاي آزمايشات لازم باز هم شانس ابتلا به سرطان را كاهش ميدهد. علائم سرطان كبد چيست؟ مهمترين علامت تشديد علائم سيروز و زرد شدن و عدم پاسخ به درمانهاي معمولي است. علائم عمومي نظير كاهش وزن و اشتها نيز ممكن است ديده شوند. براي تشخيص، روشهاي تصويربرداري مثل سونوگرافي يا Ctscan و نيز برخي يافتههاي آزمايشگاهي مثل بالا رفتن پروتئيني به نام آلفافيتوپروتئين در خون نيز كمك كننده است. آيا درماني براي سرطان كبدي وجود دارد؟ متأسفانه سرطان كبد جزو گروهي از سرطانهاست كه به درمانهاي رايج سرطان مثل شيمي درماني و پرتودرماني خوب جواب نميدهد. انجام اقدامات حمايتي براي بهبود كيفيت زندگي بيمار تنها درمان موجود فعلي براي سرطانهاي كبدي است. آيا احتمال ابتلا به سرطان در تمام هپاتيتهاي مزمن يكسان است؟ عوامل مختلفي در ابتلا به سرطان كبد دخيل هستند. يكي از مهمترين عوامل سيروز است بنابر اين چون هپاتيت C بيشتر به سيروز منجر ميشود احتمال ابتلا به سرطان هم در آن بيشتر از هپاتيت B است. در صورتي كه سيروز ناشي از مواد شيميايي باشد شانس ابتلا به سرطان كبدي بيشتر ميشود. عوامل منطقهاي و نژادي و خانوادگي (مثل سابقه ابتلا بستگان نزديك به سرطان كبد) نيز در ابتلا به سرطان مؤثرند. |
اکنون ساعت 11:03 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)