![]() |
سنتوری چی شد!؟
نقل قول:
پولم میریزم:) حالا مشکلم اینه:confused: چقدر باید بریزم:confused: و قول میدم وقتی ریختم عکس فیش رو اینجا بذارم تا زحمت شما وحید جان و البته نام فروم ما معتبر باشه و حق و حقوق هنر و هنرمند هم ضایع نشه.:53::53::53: مبلغش رو نمیدونم چقدر بریزم.:confused::confused: |
شماره حسابی از سوی استاد مهرجویی برای حداقل رفع ضرر مالی حاصل از قاچاق فیلم اعلام شده از همه شما دوستداران سینما تقاضای عاجل دارم که بهای بلیت را به شماره حساب: ۰۱۱۶۴۰۷۷۹۵ به حساب فرامرز فرازمند و داریوش مهرجویی ،بانک تجارت ،چهار راه پارک،کد 032 واریز نمایید منبع این خبر کاملا قوی است(روزنامه ی اعتماد ملی)و در ضمن می توانید زنگ بزنید به بانک یپرسید اینم لینکش:. سینمای ما - فاجعه قاچاق «سنتوري» آخرين ساخته داريوش مهرجويي همچنان نقل محافل است و واكنش تند سينماگران را در پي دارد. روز گذشته ايدهاي در گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي شكل گرفت مبني بر اينكه هركس طي روزهاي اخير سيدي يا DVD «سنتوري» را به شكل غيرقانوني خريداري كرده، مبلغي به حساب تهيهكننده اين فيلم واريز كند. يادمان هست كه كارگردان اين فيلم و موكلش اعلام كرده بودند خريدن اين سيدي شرعا حرام است. همچنين طي ماههاي گذشته بسياري از سينماگران، فعالان و مسوولان فرهنگي اين كار را تقبيح كرده و آن را بهمثابه نوعي «سرقت» دانسته بودند. از اين رو خريداران سيدي «سنتوري» كه به واسطه همين سيدي اين فيلم را ديدهاند براي آنكه در «سرقت» و «قاچاق» سهيم نباشند ميتوانند بهاي بليت آن را به شماره حساب مشترك تهيهكننده و كارگردان فيلم واريز كنند. اين ايده روز گذشته ابتدا با داريوش مهرجويي (كارگردان «سنتوري») و در ادامه با فرامرز فرازمند (تهيهكننده آن) در ميان گذاشته شد. مهرجويي و فرازمند، هم از اين ايده استقبال كردند و هم نگران بودند. استقبال آنها از اين جهت بود كه معتقد بودند اين حركت باعث وحدت سينماگران ميشود، اما نگرانيشان از آن بابت بود كه ميگفتند مبادا طرح اين ايده به معناي «محتاج بودن» آنها تلقي شود. نهايتا هر دو ضمن موافقت با اين ايده، اعلام كردند كه عوايد احتمالي آن صرف امور خيريه خواهد شد. مهرجويي در اين باره به اعتماد ملي گفت: «من شخصا با اين ايده موافقم. ژست قشنگي است و يك نوع وحدت و همدلي را ميرساند. ما ميتوانيم شماره حسابمان را اعلام كنيم، ولي اميدوارم مردم عزيز در جريان باشند كه ما محتاج نيستيم و هرچه به حسابمان واريز شود، صرف امور خيريه ميشود.» فرازمند هم كه قاچاق سيدي «سنتوري» را «ضربه به سينماي ايران» ميدانست، گفت: «اينجا مساله پول در ميان نيست. ما بايد به ضربه روحي فكر كنيم كه به مهرجويي و بقيه عوامل فيلم وارد شده است. بحث من اين است كه ميگويم اگر قرار بود سنتوري اكران نشود، چرا پروانه ساخت داديد؟!» او همچنين درباره ايده گروه «ادب و هنر» اعتماد ملي اضافه كرد: «من قبلا هم گفته بودم كه اگر «سنتوري» فروش داشت 50 درصد آن را صرف امور خيريه ميكنم. حتي ميتوان صرف كمك به زحمتكشان و فعالان عرصه سينما كرد كه نيازمند ياري هستند. به هر حال شخصا با اين ايده موافقم و اعلام ميكنم كه عوايد احتمالي اين طرح را صرف امور خيريه ميكنيم.» فرازمند در ادامه به درخواست خبرنگار اعتماد ملي، حساب مشترك خود و مهرجويي را اعلام كرد. اين حساب مشترك به نام «داريوش مهرجويي و فرامرز فرازمند» و از اين قرار است: 0116407795 (بانك تجارت شعبه چهارراه پارك كد 032). همانطور كه كارگردان «سنتوري» گفته، اين طرح ميتواند قبل از هر چيز به همدلي و وفاق در سينما خصوصا سينماي فرهنگي و مستقل بينجامد؛ شايد مبلغ 1000 يا 1500 تومان بهاي يك بليت كه از سوي خريداران اين سيدي يا بينندگان آن به حساب تهيهكننده و كارگردان آن واريز ميشود، مبلغ چنداني نباشد و همگان، حتي آنهايي كه اين سيدي را نخريدهاند، مايل به همراهي با اين طرح باشند، اما بايد بدانيم كه عوايد اين حركت بيش از هر چيز به ثبات سينماي مستقل كمك كرده و ضربهاي كه به اين سينما خورده را جبران ميكند. تاكيد ميشود همانطور كه كارگردان و تهيهكننده «سنتوري» متذكر شدهاند اين حركت براي كمك مالي به آنها نيست؛ بلكه هدف از آن، يادآوري پديده زشت «قاچاق» است. |
همون طوری که در پستهای اولیه وحید و پست اخیر خودم ذکر شده مبلغ هزار یا هزار و پونصد تومان است
من لینک این تاپیک رو در وبلاگهای دیگه ای که در این مورد مطلب نوشتند و سایت و وبلاگ خانوم فراهانی گذاشتم تا شاید ما هم کمکی کرده باشیم |
عوامل سنتوری: رد میكنیم
حتی اعلام نام <حجت- ف> به عنوان عامل اصلی توزیع غیرقانونی فیلم <سنتوری> هم مانع از آن نشد كه وزیر ارشاد عوامل این فیلم را متهم به مشاركت در قاچاق آن نكند.
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/23...929eace4d5.jpg روز پنجشنبه محمدحسین صفارهرندی (وزیر ارشاد) كه برای افتتاح یك فرهنگسرا به بندرعباس رفته بود، در جمع خبرنگاران گفت: <شواهد و قرائنی در دست است كه بر اساس آن میتوان نقش عوامل فیلم سنتوری را در قاچاق آن مورد بررسی جدی قرار داد.> به گزارش خبرگزاریها، او در ادامه افزود: <نسخه قاچاقی كه هماكنون در كشور پخش شده از روی نسخهای تكثیر شده كه تنها در اختیار عوامل دستاندركار این فیلم بوده است.> صحبتهای وزیر ارشاد در حالی است كه فرامرز فرازمند (تهیهكننده سنتوری) ضمن تكذیب شدید این صحبت، به اعتماد ملی گفت: <فیلم پخششده از روی پرده برداشته نشده، بلكه از روی نسخه ۳۵ میلیمتری برداشته شده است. این در حالی است كه ما اصلا فیلمی در اختیار نداشتهایم. ما نسخه VHC سنتوری را به وزارت ارشاد داده بودیم و این نسخه به مدت ۳ ماه از بهمن ۸۵ تا اردیبهشت ۸۶ در اختیار این وزارتخانه بوده است. فرازمند، ضمن ضد و نقیض خواندن صحبتهای وزیر ارشاد افزود: <وزیر ارشاد دو دفعه درباره سنتوری صحبت كردند؛ یك بار گفتند كه فیلمنامه به این فیلم نمیخورد، الان هم كه ما را متهم به نقش داشتن در قاچاق فیلم میكنند! من كه از این امر متعجبم.> تهیهكننده <سنتوری> در واكنش به بخش دیگر صحبتهای صفارهرندی كه گفته بود عوامل سنتوری، فیلم را به صورت غیرقانونی از كشور خارج كرده و آن را به نمایش درآوردهاند، گفت: <همه فیلمها در تمام جشنوارهها میتوانند شركت كنند، با این حال من مدتها دنبال پروانه نمایش این فیلم بودهام و نمیخواستم قبل از ایران در جایی پخش شود. میخواهم بگویم نمیشود به كسی تهمت زد، وقتی تهمت میزنی باید ثابت كنی. ما ۷، ۸ روز است به خاطر مساله قاچاق سنتوری زندگیمان به هم ریخته و فكر میكنم مهرجویی بیشترین ضربه را خورده است.>او غلط و اشتباه بودن زیرنویس انگلیسی <سنتوری> را دلیل دیگری دانست كه نقش عوامل این فیلم را در قاچاق آن رد میكند و در این باره تصریح كرد: <زیرنویس انگلیسی نسخههای قاچاق شده، غلط است، در حالی كه شما اگر به زیرنویس فیلمهای قبلی مهرجویی همچون <لیلا> یا <درخت گلابی> دقت كنید، میبینید كه بسیار سلیس، روان و دقیق هستند.>فرازمند همچنین در پاسخ به سوال اعتماد ملی درباره هویت فرد دستگیر شده و سرانجام او گفت: <من خودم شخصا از این افراد شكایت كردم. قاچاقكنندگان ۴ جوان بودند كه در جاده امامزاده داوود تشكیلاتی داشتند و سیدی كپی میكردند. البته این افراد مدام میگفتند ما سیدی را از شخص دیگری گرفتهایم. این را هم بگویم كه ما تا حالا سر قاچاق <سنتوری> ۴، ۵ گروه را دستگیر كردهایم، ولی متاسفانه این افراد بعد از رفتن به دادسرا ضمانتی میدهند و آزاد میشوند. معتقدم باید سختگیری بیشتری در مورد آنها لحاظ شود. |
از ساخت تا قاچاق
توزیع فیلم سنتوری در شبكه قاچاق فیلم پس از آن صورت گرفت كه حدود ۷ ماه از زمانی كه دست اندركاران قصد اكران عمومی آن را داشتند، سپری شد.
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/24...e4c81984d3.jpg كارگردان و تهیه كننده این فیلم، به زیان وارده از عدم اكران سنتوری اشاره كرده و این سؤال را مطرح كرده اند كه به چه دلیل از نمایش فیلمی كه دارای پروانه ساخت بوده و در جشنواره فجر سال گذشته نیز جایزه دریافت گرفته، ممانعت می كنند. این در حالیست كه نگاهی به سیر دریافت مجوز ساخت برای این فیلم و كمكهای دولتی ارائه شده برای ساخت آن، حلقه هایی از زنجیره سنتوری است كه گویا عوامل فیلم به رغم مصاحبه و خبرسازی های متعدد، علاقه ای به بازگو كردن آن ندارند. "تولدی دیگر" عنوان فیلمنامه ای است كه سال ۸۱ از سوی داریوش مهرجویی برای دریافت مجوز ساخت به وزارت فرهنگ و ارشاد دولت وقت ارائه شد اما به دلیل مشكلات فیلمنامه موفق به دریافت مجوز نشد. با اعمال برخی تغییرات جزیی، فیلم در سال ۸۳، این بار با نام "علی سنتوری" به وزارت فرهنگ می رود اما بار دیگر هیأت صدور پروانه ساخت، ایراداتی را نسبت به برخی صحنه های این فیلم مطرح و بر ویرایش مجدد فیلم تأكید می كنند اما با عدم پذیرش این موضوع از سوی مهرجویی، مجوز فیلمنامه صادر نمی شود. سال ۸۴ در فاصله تغییر و تحول دولت هشتم و نهم، عوامل فیلم از فرصت استفاده كرده و با برخی چراغ سبزها از داخل مجموعه، موفق به دریافت پروانه ساخت می شوند. به دنبال دریافت این پروانه، تهیه كننده مبلغ ۷۰ میلیون تومان از بنیاد سینمایی فارابی تحت عنوان وام و حدود ۸۰ میلیون تومان هم از دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر در قالب كمك بلاعوض دریافت می كند. حین ساخت این فیلم، یك نهاد امنیتی در نامه ای به وزارت ارشاد اعلام می كند كه قطعاتی از خوانندگی محسن چاوشی در فیلم وجود دارد. با تذكر این مسئله به عوامل فیلم، ادعا می شود كه این قطعات حذف شده اما پس از آن معلوم می شود قطعات مزبور حذف نشده و تنها دور نوار برای ایجاد ابهام تند شده است. رفتار ناشایست بهرام رادان در مراسم اعطاء جوایز جشنواره فجر و درج گزارش هایی از این فیلم در برخی نشریات مبنی بر وجود برخی صحنه های موهن در فیلم، موجب شد صفار هرندی پیش از اكران فیلم شخصاً نسبت به بازبینی آن اقدام كند. پس از این بازبینی و بررسی بیشتر در وزارتخانه، اكران فیلم منوط به حذف صحنه هایی از فیلم گردید. این درخواست از سوی وزارت ارشاد دقیقاً همزمان با پخش فیلم انتقاد برانگیز "نقاب" بود (مرداد ماه سال جاری) كه اكران "سنتوری" با همان وضعیت می توانست حجم انتقادات را به مراتب افزایش دهد. عوامل فیلم در عین حال كه حذف صحنه هایی از این فیلم را نپذیرفتند، شروع به شانتاژ و تبلیغات گسترده رسانه ای برای اكران فیلم كرده و رایزنی هایی را نیز با وزارت ارشاد آغاز كردند. در این رفت و آمدها، مهرجویی، فرازمند (تهیه كننده) و شریفی نیا، طی چند جلسه با معاونت سینمایی وزارتخانه به نتیجه مشخصی دست نیافتند و این معاونت نیز مراجعان را به دفتر وزیر احاله داد. در پی این ماجرا مقرر شد فیلم تا اعمال تغییرات پلمپ گردد اما مبلغی كه تحت عنوان وام به آن پرداخته شده است، جزء بدهكاریهای عوامل فیلم مسكوت بماند. همزمان با پلمپ این فیلم، صداوسیما در اقدامی عجیب، اقدام به پخش و بازخوانی برخی آثار مهرجویی كرد كه با تذكر رئیس سازمان، این روند ادامه نیافت. متعاقباً تهیه كننده و كارگردان فیلم درخواست اكران خارجی فیلم را ارائه دادند كه با این درخواست نیز مورد موافقت قرار نگرفت اما عوامل فیلم آن را با زیرنویس انگلیسی در چند جشنواره و محفل سینمایی در امریكا و انگلیس به نمایش گذاشتند. این در حالیست كه فیلمی كه با مجوز و مساعدت مالی دولت ساخته شده، بدون دریافت مجوز حق هیچگونه اكران داخلی و خارجی را ندارد. نداشتن پروانه نمایش خارج از كشور برای سنتوری، از سوی مدیركل نظارت و ارزشیابی وزارت فرهنگ نیز مورد تأكید قرار گرفته است. پس از اكران خارجی فیلم، توزیع آن در شبكه قاچاق نیز آغاز شد و عوامل فیلم با اعلام یك شماره حساب از مردم خواستند كمكهای خود را به این شماره واریز كنند. از سوی دیگر رئیس اتحادیه تهیه كنندگان سینمای ایران هم در ادعایی عجیب این پازل را تكمیل كرد و ادعای خسارت ۵ میلیارد تومانی به تهیه كنندگان سنتوری را مطرح نمود. اما اظهارات وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره نقش احتمالی عوامل فیلم در قاچاق آن برای دست اندركاران آن سنگین تمام شد، به طوری كه امروز داریوش مهرجویی در گفتگو با یك روزنامه صبح این اظهارات را رد كرده و گفته بود با هزینه ۶۰۰-۵۰۰ میلیون تومانی صورت گرفته برای ساخت، چرا باید عوامل فیلم چنین كاری انجام دهند؟ وی البته طبق روال گذشته عوامل فیلم، علاقه ای به ارائه توضیح درباره بهره برداریهای جانبی، حدود ۱۵۰ میلیون تومان كمك دولتی، اكران خارجی و مبالغ واریزی به شماره حساب اعلام شده از خود نشان نداد. همچنین رقم ۶۰۰-۵۰۰ میلیون تومانی ساخت در حالی از سوی كارگردان فیلم بیان شده است كه هزینه ساخت آن كمتر از ۴۰۰ میلیون تومان بوده است. اتهام ارتباط احتمالی عوامل فیلم با شبكه توزیع قاچاق در حالی مطرح شد كه خبر دستگیری فردی به نام "حجت- ف" به عنوان سردسته تكثیر قاچاق سنتوری نیز منتشر شد. این خبر اما با واكنش جالب "فرازمند"، تهیه كننده این فیلم همراه شد. "فراز فرازمند" بلافاصله پس از انتشار این خبر در گفتگو با یكی از خبرگزاریها اعلام كرد: «حجت- ف را نه می شناسم و نه نسبتی با او دارم.» وی در حالی كه برای نشان دادن دقت خود در نگهداری فیلم از جابجایی آن با گاوصندوق سخن می گفت و با بیان اینكه نسخه ای از آن در دفتر جشنواره فجر بوده است، تلویحاً وزارت ارشاد را به دست داشتن در قاچاق فیلم متهم می كرد، توضیح نداد چرا دقیقاً همان نسخه ای كه با زیرنویس انگلیسی در خارج اكران شده بود، در شبكه قاچاق فیلم دست به دست می شود؟ موج دوم جنجال برای اكران سنتوری كه پیش از جشنواره فجر امسال آغاز شده، در حالی همچنان ادامه دارد كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنان بر درخواست قبلی خود اصرار دارد. اگرچه این اصرار از سوی معاونت سینمایی وزارتخانه كه طبعاً بنا بر وظایف مصرح خود باید مدعی شماره یك باشد، نمود چندانی ندارد و با سكوت سؤال برانگیز مسئولان این حوزه، سیر واكنش ها و اظهارنظرها پیرامون سنتوری در بخش های دیگر دنبال می شود. |
هیاهوی بسیار برای هیچ!
http://www.aftab.ir/news/2008/feb/24...0752c2b7a1.jpg
خسارت پنج میلیارد تومانی تهیهكنندگان سنتوری، دستگیری حجت – ف؛ عامل اصلی توزیع این فیلم در سراسر ایران و جهان و پیدا كردن تازهترین نسخههای این فیلم در قطعی تازه (با زیرنویس انگلیسی و باقی مخلفات) همچنان در صدر اخبار فرهنگی و هنری رسانههای ایرانی و خارجی است. جنجالی كه میتوانست این قدر واكنش و تلالو و بازتاب نداشته باشد و با كمی درایت و هوشمندی پس از چند هفته ناقابل، همزمان با تمام شدن تب نمایش فیلم (منظورم اكران عمومی است) به پایان برسد. در صورتی كه حالا با اتفاقی كه برای این فیلم افتاده، مردم (مردمی كه سالها است تشنگی در اختیار داشتن چیزهای «ممنوعه» و «یواشكی» را در خود تقویت كردهاند) حالا تشنه خرید، «رایت» و تكثیر CD آن در سطح شهر و استان هستند. غافل از اینكه چنین فیلمی اصلا شایسته این همه توجه و دلبری كردن از فیلم دوستان نیست؛ چه رسد به اغوا كردن و فریب دادن مخاطبان سینما پیادهرو! و طفلك؛ سینمادوستانی كه با ولع و اضطراب ناشی از «مالخری در ملاء عام» (تعبیر تازهای از حرف مهرجویی درباره منتقل كردن اموال دیگران به خانه!) نسخههای ویدئویی این فیلم را تهیه میكنند و پس از یك درگیری طولانی مدت با نفس لوامه، هیجانزده به خانه میرسند و با چشمهایی وقزده از هراس و لذت توامان، مشغول تماشای چنین «شاهكار»ی میشوند؛ شاهكاری كه براساس رازهای «مگو» صدای برخواسته از حلق خوانندهاش مجوز به گوش رسیدن ندارد، خودش به بهانههای مختلف ریز و درشت توقیف شده و برای اولین بار در تاریخ سینمای پس از انقلاب، وزیر فرهنگ كشور با صراحت درباره غیرقابل نمایش بودن آن اظهار نظر كرده است. اگر حرف من را (برای سرخوردگی پس از نمایش این فیلم) باور ندارید نوشته برخی روزنامهنگاران و وبلاگنویسان كه ظرف همین چند روز گذشته موفق به تماشای سنتوری شدهاند را گیر بیاورید و بخوانید تا باورتان شود چه میگویم. اغلب این دوستان بعد از تماشای CD سنتوری كه آن را از دستفروشان خیابانی تهیه كردهاند، سرخورده شدهاند و مثل مخاطبان خیلی فیلمهای دیگر از خود میپرسند: «آخه این فیلم چی داشت كه توقیف شده بود؟!» باور كنید اگر این فیلم در موعد مقرر خود به نمایش درآمده بود شاید در میان فیلمهای مهرجویی ركوردشكن میشد ولی به طور حتم نمیتوانست ركورد اعتنای منتقدان و مخاطبان جدی سینما را پشت سر بگذارد. كسانی كه بعد از توقیف چندساله فیلم بانو به تماشای این فیلم نشستند كموبیش میتوانستند دلایل حساسیت پیرامون آن را دریابند در حالی كه سنتوری از این نظر – كه گفتم – تهی است و در واقع باید پذیرفت اصلا موضعگیری انتقادی و صریحی نسبت به جامعه اطراف خود ندارد. به نظر من كه این فیلم حتی به گرد پای درخت گلابی هم نمیرسد؛ چه رسد به هامون! همه اینها را گفتم كه به اینجا برسم؛ من نه علاقهای به دیدن CD قاچاق سنتوری دارم، نه اینطوری دیدنش را توصیه میكنم و نه مثل خیلیها پیشنهاد میكنم پس از انجام این كار نابخشودنی، كفاره گناه خود را به حساب مشترك مهرجویی و فرازمند – كه در برخی نشریات منتشر شده – بریزید. شاید باید یكبار دیگر این نكته را تكرار كرد: واقعا سنتوری ارزش این همه سر و صدا و جنجال را ندارد. باور كنید این فیلم حتی به گرد پای درخت گلابی هم نمیرسد؛ چه رسد به هامون! |
سنتوری پس از گیشهی دست فروشان منبع: ایسنا بالاخره سنتوری هم روی گیشهی دست فروشان انقلاب اکران شد تا به مرور نقدهای مثبت و منفی را یکی یکی برای خود جمع کند و نقل محفل سینما دوستان شود. نویسنده وبلاگ "مدیر" به نشانی http://modir.wordpress.com نوشته است: اگر فقط از نگاه فنی به فیلم پرداخته شود باید آن را با توجه به پخش پی در پی موسیقی یک فیلم موزیکال نامید که دارای موضوعات اجتماعی است. هم در مورد فیلم نامه و هم کارگردانی، داریوش مهرجویی به نقطه اوج فیلم رسیده است و تمام اعتقادات و باورهایی (چه غلط و چه درست) را که انتظار داشته به بیننده تزریق کرده است و بعید به نظر می رسد که بیننده نیز حداقل در نگاه اول همهی آن را نپذیرد که البته از آقای مهرجویی جز این هم انتظار نمی رفت. بهرام رادان (علی) واقعا فراتر از حد انتظار خود بازی کرده بود و بار اصلی فیلم به دوش او بود. ولی خانم فراهانی (هانیه) به نظر میرسید کمی دچار تکرار شده بود که شاید هم دلیل اصلی آن قرار گرفتن بازی او در کنار بازی بسیار فراتر از انتظار رادان باشد. داستان به طور کلی درباره اعتیاد و مشکلات اجتماعی و باورهای غلط جامعه است. آنجایی که جوان با استعدادی مثل علی مجبور است یا با هنجارهای جامعهی اطرافش همراه شود و یا با هنجار شکنی به یک جنگ نابرابر برود. در این مسیر علی راه دوم را انتخاب می کند، اما کاملا مشخص است که این انتخاب تاثیری در سیر اتفاقاتی که برای او میافتد ندارد. انتخاب راه اول حرکت در مسیری که علی نه تنها هیچ علاقهای به آن ندارد بلکه استعدادی هم در او مشاهده نمیشود و احتمالا اگر او مسیر اول را انتخاب کند باز هم در انتها با همان مشکلاتی که در صورت انتخاب راه دوم درگیر آن میشد مواجه می شود. چیزی شبیه افسوس استعداد از دست رفته، زیباییهای دنیای رنگارنگ هنر و نوعی سرخوردگی؛ که همهی اینها باز هم مسیر حرکت او را به سوی اعتیاد هموار میکرد. پس فیلم در کل علی را ناگزیر به معتاد شدن (نشان دادن اعتراض خود به هر صورتی که بتواند) نشان میدهد و دلیل اعتیاد را به طور کلی سه مشکل بدبینی علی به هانیه، ارادهی ضعیف علی و اجتماع بیماری که علی در آن زندگی می کند معرفی می کند که دو مشکل اول در واقع زیر مجموعهی مشکل سوم هستند و و لایههای سطحی و بارز مشکلات علی را به بیننده معرفی میکنند. در انتهای فیلم علی با اینکه آسیب بسیاری دیده است و در راهی که اتنخاب کرده خیلی چیزها را از دست داده است اما پیروز میدان می شود. علی سنتوری در این فیلم نماینده نسل سومیهای امروز جامعه ماست. نسلی که در برزخ توهمات گیر کرده است. از حق خودش مطمئن است و خوب میداند که مثلا حق دارد نوازنده شود، ولی در عین حال در جامعهای زندگی می کند که همه افراد آن با او موافق نیستند و چه بسا آنقدر بر این مخالفتهای خود پافشاری میکنند که افرادی مثل علی به خودشان و عزیزترین کسشان مشکوک میشوند. علی تنها با محیط اطرافش نمی جنگد، بلکه شاید جنگ اصلی او با خودش باشد و میتوان گفت اگر این دوگانگیهای فکری ( که حاصل هم زمان شدن جوانی این نسل با دوران گذار است ) در او وجود نداشت هرگز به مواد رو نمی آورد و از راههای معقولتری مشکلاتش را حل می کرد. فیلم علی سنتوری نمایشگر همین مشکلات است. نشاندهنده تفاوت نگاهها و بسته بودن راه بهروی فکر نویی که زاییده نسل نو است و شاید به مذاق نسل گذشته که فقط در ظاهر نو شده خوش نیاید. تا این جا همه چیز خوب است و وقتی در انتهای فیلم می بینیم که پدری از همان نسل گذشته به کمک پسرش می شتابد بسیار زیباست، حتی اگر او را درک نکرده باشد و هنوز هم با او موافق نباشد اما دارد تمرین میکند که به عقاید او احترام بگذارد. لحظه لحظهی فیلم به نوعی بیانگر همین مشکلات اجتماعی است و تا جایی پیش می رود که شناخت هنجار از ناهنجار مشکل می شود. البته به نظر می رسد در بعضی از صحنهها زیاده روی شده و در بعضی جاها کم گذاشتهاند. مثلا جایی که هانیه جامعه را جامعهای خشن قلمداد میکند که اجازه رشد و نمو را از هر کسی میگیرد به نظر میرسد این حرف کمی غیرمنصفانه باشد و نشود آنقدر راحت آن را به همه جامعه تعمیم داد. در جایی علی (که دیگر حسابی درگیر اعتیاد شده) لیمویی را از سبد میوه فروشی بر می دارد و انگشت شست بی جانش در خرابی میوه فرو می رود، این در حالی است که رقمهای درشت قیمت میوه در تصویر خود نمایی می کند. این صحنه واقعا حرف های زیادی برای گفتن داشت. اما بهترین و تاثیر گذارترین سکانس فیلم جایی است که علی تازه کارتون خواب شده و دارد سوسیسهایی را که سرخ کرده بین بقیهی بی خانمان ها تقسیم می کند و آنها نیز لقمهها را به هم دیگر تعارف می کنند. بسیار غم انگیز و تاثیر گذار. در هر حال علی برای رفتن راه مورد علاقهی خودش هزینههای زیادی می پردازد، اما در انتها برنده میشود... با تشکر فریبا |
اکنون ساعت 08:19 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)