![]() |
1. چگونه ميتوان امام زمان(عج) را شناخت؟ شناخت بر دو قسم است: «شناخت تاريخي» و «شناخت واقعي» كه از قسم نخست مهمتر است. مسئله مهم اين است كه ما آن حضرت را به حقيقت بشناسيم و ايشان نيز ما را ببيند؛ نه اينكه ما حضرت را ببينيم. در زمان پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم (كه مقامش از همه امامان بالاتر است) عده زيادي آن وجود مبارك را ميديدند، اما خداي سبحان درباره آنها فرمود: ﴿و تراهم ينظُرُون اِليك و هُم لايُبصرون﴾[5]؛ آنها را ميبيني كه به تو مينگرند؛ ولي تو را نميبينند. اهل نظر هستند، اما اهل بصيرت نيستند. هنر اين است كه به گونهاي باشيم كه وجود مبارك امام زمان(عليهالسلام) ما را ببينند. در قرآن كريم آمده است: خدا كه بر همه چيز بصير است، در روز قيامت به عدهاي نگاه نميكند: ﴿ولايُكلّمهم اللّه و لاينظرُ اِليهم يومَ القيامةِ و لايزكّيهم﴾[6] و نگاه تشريفي خود را نسبت به عدهاي اعمال نميكند. اگر ما در مسير صحيح حركت كنيم، آن حضرت ما را ميبيند. 2. دليل قرآني وجود حضرت حُجّت (عج) چيست؟ مرحوم كليني (رضوان اللّه عليه) در كتاب شريف كافي[4] طي بابي از ائمه(عليهمالسلام) نقل كرده است كه به سوره قدر احتجاج كنيد، زيرا در سوره قدر آمده است، هر سال ليلة القدري دارد و فرشتگان در شب قدر، هر سال با همراهي روح (جبرئيل سلام اللّه عليه)، همه احكام و امور را به زمين نازل ميكنند. وقتي فرشتگان احكام و امور را به زمين ميآورند، بايد آن را به كسي بسپارند، چون افراد عادي نميتوانند ميزبان فرشتگان باشند و احكام صادره را تحويل بگيرند، پس تنها كسي كه در روي زمين مهماندار فرشتگان و تحويل گيرنده اين امور و مقدّرات است، وجود مبارك ولي عصر(عليهالسلام) است، بنابراين با توجه به رواياتي كه مرحوم كليني نقل كرد، از نظر قرآن، در شب قدر كه همه فرشتگان به همراهي جبرئيل(سلام اللّه عليه) يا روح، مقدّرات امور را نازل ميكنند، بايد آن را به كسي بسپارند و به او گزارش بدهند؛ گيرنده اين امور وجود مبارك ولي عصر(ارواحنا فداه) است. 3. حيات حضرت ولي عصر(عليهالسلام) از نظر علمي چگونه توجيه ميشود؟ حيات طولاني امام زمان(عليهالسلام) بر خلاف عادت است، نه بر خلاف علّيّت؛ يعني به طور عادي كسي نميتواند، هزار يا ده هزار سال زندگي كند؛ اما به صورت غير عادي (خرق عادت) اين كار ممكن است. دوم. اگر بدانيم انسان چيست و چه كسي بدن او را اداره ميكند، اصلاً اين پرسش براي ما مطرح نميشود؛ براي مثال براي عرفا و حكماي بزرگ، اصلاً چنين پرسشهايي مطرح نميشود. بنده زماني به دندانپزشك محترمي مراجعه كردم. او ميگفت دندانهاي بعضي صد سال سالم ميماند و نميپوسد؛ ولي اگر فولاد صد سال شب و روز كار كند، فرسوده ميشود. چون اگر فولاد و آهن فرسوده شود، ديگر چيزي جايگزين آن نميشود؛ امّا دندان انسان هر روز عوض ميشود و هر روز سلولهاي جديدي جاي سلولهاي مرده و قديمي را ميگيرد. با اين توضيح، همه ذرات بدن در حركت و تعويض است و روح آدمي همه حركات اين ذرات را تحت كنترل دارد. حال اگر روح انسان كاملي، بر خلاف عادت (نظم عادي)، بهترين سلولها را جايگزين كند و دقيق ترين كنترلها را روي قسمتهاي مختلف بدن داشته باشد، يك انسان كامل ميتواند، ميليونها سال زنده بماند (اين مطلبي است كه در علم پزشكي امروز به اثبات رسيده است). مُلاي رومي طي مثالي ميگويد: اگر شما روز يا شبي در كنار نهر رواني كه آب آن به آرامي در حركت است، بنشينيد و تصوير خورشيد يا ماه را در آن ببينيد، متوجه ميشويد كه صدها عكس ميآيد و ميرود و شما همچنان خيال ميكنيد كه ساعتها با عكس نخست روبهرو بودهايد، در حالي كه آينهها و عكسهاي متعدد، هر لحظه ميآمدند و ميرفتند. آب مبدَل شد در اين جو چند بار عكس ماه و عكس اختر برقرار[1] اين بزرگوار در جاي ديگر ميگويد: اي برادر تو همان انديشهاي ما بقي تو استخوان و ريشهاي[2] بنابراين، اگر كسي روح و سلطه آن بر بدن خود را بشناسد، و سَيَلان، حركات و تعويض ذرات بدن را تحت كنترل روح بداند و نيز كمي با حكمت و عرفان آشنا شود، اين اشكال كه چگونه يك انسان ميتواند يك يا دو ميليون سال يا بيشتر بماند، براي او مطرح نميشود. اگر پيوند روح با خالق جهان هستي به اندازهاي بود كه قدرت خاصي ما فوق قدرت افراد عادي يافت، ميتواند همان طور كه بدن خود را ميگرداند، خارج از بدن خود را هم اداره كند، زيرا خارج از روح او هم حكم بدن او را دارد. وجود مبارك اميرمؤمنان(سلام اللّه عليه) در خطبه قاصعه نهجالبلاغه ميفرمايد: من در حضور پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم بودم كه مشركان حجاز به پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم گفتند، اگر تو پيامبري معجزهاي (حسّي) بياور تا تو را بپذيريم. آنگاه گفتند: دستور بده نيمي از درختي كه روبروي تو است، از نيمه ديگر جدا شود و به حضور تو بيايد. حضرت فرمود: اگر اين كار را انجام بدهم، ايمان ميآوريد؟ گفتند: بلي. حضرت علي(عليهالسلام) در ادامه ميفرمايد: من ديدم كه اين درخت دو نيم شد و نيمي از آن در جاي خود ايستاد و نيم ديگر حركت كرد و جلو آمد، به طوري كه شاخههاي آن روي دوش ما قرار گرفت. مشركان گفتند: دستور بده نيمه ديگر آن هم از جاي خود حركت كند و نزد تو بيايد. پيامبر اكرمصلي الله عليه و آله و سلم اين كار را هم انجام دادند. بعد گفتند: دستور بده دو نيمه درخت به هم متصل شود و در جاي اول قرار گيرد؛ با اين همه، مشركين باز هم ايمان نياوردند.[3] همه كرامات محال عادي هستند؛ نه محال عقلي كه محال عقلي (مانند 2*2=5) كرامت يا اعجازبردار نيست؛ به هر حال، حيات حضرت وليعصر(عج) محال عادي است؛ نه محال عقلي. 4. مسئله وجود مقدس امام زمان(عج) از نظر فلسفي چگونه توجيه ميشود؟ آيا دليل فلسفي بر اثبات وجود آن حضرت وجود دارد؟ درباره وجود مبارك حضرت حجّت(عج) «برهان عقلي بر امكان» اقامه ميشود؛ يعني بر اساس حكم عقل، ممكن است انسان كاملي عمر طولاني داشته باشد.ما به ديدن عمرهاي كوتاه عادت كرديم. اما اگر شخصي، از همه علل و عوامل طبيعي آگاه باشد و آنچه براي او سودمند است، فراهم كند و از آنچه براي او زيانبار است بپرهيزد، ميتواند عمر طولاني داشته باشد. اين مسئله خارق عادت است؛ نه خارق عقل. معجزه هم چيزي خارق عادت است، نه خارق عقل. علم نيز به چنين چيزي راه نيافته است، زيرا علم به امور عادي راه دارد؛ نه امور غير عادي. كرامت نيز در امور خلاف عادت جاري است. |
چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم عزیزمن چه غریبی عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت! چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت! چه بی خیال نشستیم چه کوشش و چه وفایی فقط نشستیم وگفتیم خدا کند که بیایی" |
الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی شب فراق تو جانا خدا کند به سرآید سرآید و تو برآیی، خدا کند که بیایی دمی که بی تو سر آید خدا کند که نیاید الا که هستی مایی، خدا کند که بیایی فسرده غنچه گلها فتاده عقده به دلها تو دست عقده گشایی، خدا کند که بیایی ز چهره پرده بر افکن به ظلم شعله در افکن تو دست عدل خدایی، خدا کند که بیایی نظام هر دو جهانی امام عصر و زمانی یگانه راهنمایی، خدا کند که بیایی تو مشعری عرفاتی، تو زمزمی تو فراتی تو رمز آب بقایی، خدا کند که بیایی دل مدینه شکسته حرم به راه نشسته تو مروه ای تو صفایی، خدا کند که بیایی به سینه ها تو سروری به دیده ها همه نوری به دردها تو دوایی، خدا کند که بیایی ترا به حضرت زهرا، بیا ز غیبت کبری دگر بس است جدایی ، خدا کند که بیایی |
دل را پر از طراوت عطر حضور کن آقا تو را به حضرت زهرا ظهور کن اخر کجایی ای گل خوشبوی فاطمه برگرد و شهر را پر از امواج نور کن شب های جمعه یاد تو بیداد میکند ادینه ای زکوچه دنیا عبور کن آقا چقدر فاصله اندوه انتظار فکری برای این سفر راه دور کن زین کن سمند حادثه را تکسوار عشق جان را پر از شراره غوغا و شور کن آقا چقدر ضجه زنیم و دعا کنیم یا بازگرد یا دل ما را صبور کن |
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید...شاید پرده از چهره گشاید...شاید دست افشان...پای کوبان می روم بر در سلطان خوبان می روم میروم بار دگر مستم کند بیسر و بیپا و بیدستم کند میروم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم هر که نشناسد امام خویش را بر که بسپارد زمام خویش را با همهی لحن خوش آواییم در به در کوچهی تنهاییم ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمهی تو از همه پر شورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایهی ما میشدی مایهی آسایهی ما میشدی هر که به دیدار تو نایل شود یک شبه حلال مسائل شود دوش مرا حال خوشی دست داد سینهی ما را عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامهی جان من است نامهی تو خط امان من است ای نگهت خاست گه آفتاب در من ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز ز چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نفست یار و مددکار ما کی و کجا وعدهی دیدار ما دل مستمندم ای جان، به لبت نیاز دارد به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم تویی که نقطهی عطفی به اوج آیینم ببوسم خاک پاک جمکران را تجلی خانهی پیغمبران را خبر آمد خبری در راه است سر خوش آن دل که ار آن آگاه است شاید این جمعه بیاید...شاید پرده از چهره گشاید...شاید |
سلام محمد آقای عزیز انشاالله همیشه پاینده باشی وهمیشه دعای مولایمان امام زمان(عج) بدرقه راهت باشد.
|
سلام علی جون مرسی همچنین برای خودتون و خانواده محترمتون
|
http://mahdi.etudfrance.com/wp-content/imam%20emam.JPG بقیّه اللّه: باقیمانده خدا در زمین. خلیفه اللّه: جانشین خدا در میان خلایق. وجه اللّه: مظهر جمال وجلال خدا، سمت و سوى الهى که اولیاى حق رو به او دارند. باب اللّه: دروازه همه معارف الهى، درى که خدا جویان براى ورود به ساحت قدس الهى، قصدش مى کنند. داعى اللّه: دعوت کننده الهى، فرا خواننده مردم به سوى خدا، منادى راستین هدایت الى اللّه. سبیل اللّه: راه خدا، که هرکس سلوکش را جز در راستاى آن قرار دهد سر انجامى جز هلاکت نخواهد داشت. ولى اللّه: سر سپرده به ولایت خدا و حامل ولایت الهى، دوست خدا. حجة اللّه: حجّت خدا، برهان پروردگار، آن کس که براى هدایتِ در دنیا، و حسابِ در آخرت به او احتجاج مى کنند. نور اللّه: نور خاموشى ناپذیر خدا، ظاهر کننده همه معارف و حقایق توحیدى، مایه هدایت ره جویان. عین اللّه: دیده بیدار خدا در میان خلق، دیدبان هستى، چشم خدا در مراقبت کردار بندگان. سلالة النّبوّه: فرزند نبوّت، باقیمانده نسل پیامبران. خاتم الاوصیاء:پایان بخش سلسله امامت، آخرین جانشین پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم). علم الهدى: پرچم هدایت، رایت همیشه افراشته در راه اللّه، نشان مسیر حقیقت. سفینة النّجاه: کشتى نجات، وسیله رهایى از غرقاب ضلالت، سفینه رستگارى. عین الحیوة: چشمه زندگى، منبع حیات حقیقى. القائم المنتظر: قیام کننده مورد انتظار، انقلابى بى نظیرى که همه صالحان چشم انتظار قیام جهانى اویند. |
بسم رب المهدی السلام عليک يا ربيع الأنام و نضره الأيام سلام بر تو اي بهار خلايق و خرمي روزگار! مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد. ای صد افسوس که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی بود و نمی دانستم. صادق (ع) آل محمد(ص) فرموند: که نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی (عج) را داریم. http://narjes313.persiangig.com/image/Jpg/88-1-7.jpg کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا اگر مولا از آن حوالی عبور کند ... و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن... اما برای چه ؟ برای که ؟ اینان منتظرند تا بهار شود ؟ سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم... انتظار ... سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم! و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!! کجایی ای ربيع الأنام و نضره الأيام نمی دانم ، شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند ... وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم. ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را ... و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم و در آن به جای سفره ، "سجاده ای" می انداختیم به گستردگی زمین... و"ستاره ای" از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو... و "ساعتی" برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت و "سدر" را به یاد سدره المنتهی مصطفی (ص) بر سجاده می ریختیم! و "سیصد و سیزده سرباز و سلاحی" به نشان پایبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم " شاهِراً سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي " و با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ گويان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و باديه ایم. و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا "سرمه" کشد چشمانمان را به وصال دیدارش... و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی... اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم " سلام علی آل یاسین". به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجه ابن الحسن العسکری (عج) که صد البته نزدیک است. |
من گلی دارم که عالم را گلستان می کند گل من را بهاری بی خزان است گل من مهدی صاحب زمان است اللهم عجّل لولیک الفرج … آمد بهار و گل رخ من در سفر هنوز خندید و ابر چشم من از گریه تر هنوز آمد درخت گل به بر امّا چه فایده؟ کان سرو گلعزار نیامد به بر هنوز اللهم عجّل لولیک الفرج |
اکنون ساعت 03:26 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)