![]() |
مکتب شیراز سده 9هـ.ق
بعد از به حکومت رسیدن تیموریان یکی از مراکز هنری در ایران واقع در استان فارس، به مرکزیت شیراز بود که تحت عنوان مکتب نگارگری شیراز سده 9هـ.ق و یا شیراز دوم شناخته می شود و شامل دوران حکومت اسکندر سلطان، ابراهیم سلطان و ترکمنان است. مکتب نگارگری شیراز همچون پلی بین مکتبهای نگارگری تبریز-بغداد (ایلخانی- آل جلایر) و مکتب نگارگری هرات (تیموری ) بود. این مکتب زمینه را برای مکتب هرات فراهم کرد و در بسط و غنای آن نقشی درخور داشت. هنرمندان شیراز ، خطاط و نقاش با مواریثی که از مکتب شیراز سده 8 ( آل اینجو و آل مظفر) بدست آورده بودند، آثاری را برای صاحبان قدرت تیموری (اسکندر سلطان و ابراهیم سلطان) تولید کردند که امروزه در موزه های جهان پراکنده است. این مکتب الگوی مکتب اولیه هرات شد و به همین دلیل شناخت و کنکاش در آن ضروری است. زمینه سیاسی پس از مرگ تیمور لنگ در سال 807هـ. و یک سری جنگهای داخلی، بالاخره پسر وی شاهرخ حکومت را بدست گرفت . هرات را مرکز حکومت خود کرد. در این زمان پیرمحمد بن جهانگیر، نوه تیمور حاکم فارس بود و دو برادرزاده اش رستم میرزا و اسکندر میرزا به ترتیب زمامدار اصفهان و همدان بودند. چون ایشان در جنگهای داخلی جانب شاهرخ را گرفته بودند بعد از به سامان شدن اوضاع، شاهرخ ایشان را به زمامداری ابقا کرد. با اختلافاتی که میان این دو پیش آمد اسکندر میرزا شورش کرد و موفق شد این دو را شکست دهد و حکومت شیراز و اصفهان را نیز بدست آورد. چون کار اسکندر بالا گرفت از اطاعت شاهرخ نیز سرباز زد و اصفهان را پایتخت خود انتخاب کرد و خود را اسکندر سلطان نامید(815هـ.) شاهرخ که نتوانست به وسیله نامه وی را مجاب کند ناچار به شیراز و اصفهان لشکر کشید و اسکندر سلطان را دستگیر کرد و حکومت اصفهان و همدان را به میرزا بن عمر شیخ و حکومت شیراز به به فرزند خود ابراهیم میرزا سپرد. بعد از مدتی میرزا بن محمد شیخ نیز یاغی شد و اسکند سلطان را که محبوش بود به قتل رساند و در 818هـ. به شیراز تاخت. شاهرخ به ناچار باز به فارس لشکر کشید و وی را نیز دستگیر کرد. حکومت این نواحی تحت فرمان ابراهیم سلطان به آرامش رسید . وی در سال 838هـ. در شیراز درگذشت و در دارالصفا مدفون شد. جهانشاه قراقویونلو در سال 853هـ. به فارس لشکر کشید و شیراز به دست قراقویونلوها افتاد. زمینه فرهنگی اسکندر سلطان مردی کرم ستوده و حامی شعر و شاعری بود.وی که میراث مکتب شیراز سده 8 را صاحب بود کتابخانه ای تشکیل داد و هنرمندان زیادی از نقاش و خطاط و مذهب و مجلد را به خدمت گرفت. بسیاری از این هنرمندان قبلا در دربار آل مظفر به کار مشغول بودند و این را می توان از تشابه نگاره ها در چهره پردازی و افقهای بلند تشخیص داد. در دوران حکومت اسکندر سلطان تهیه گلچین و جنگ رواج یافت و گلچینهای متعددبی تهیه شد که بعضی نماینده بسزا و شایسته این مکتب هستند. چون کار اسکندر بالا گرفت از اطاعت شاهرخ نیز سرباز زد و اصفهان را پایتخت خود انتخاب کرد و خود را اسکندر سلطان نامید(815هـ.) شاهرخ که نتوانست به وسیله نامه وی را مجاب کند ناچار به شیراز و اصفهان لشکر کشید و اسکندر سلطان را دستگیر کرد و حکومت اصفهان و همدان را به میرزا بن عمر شیخ و حکومت شیراز به به فرزند خود ابراهیم میرزا سپرد. کتب دوران اسکندر سلطان: گلچین حماسه ها (799هـ.) که مربوط به اشعاری درباره تاریخ مغولان است و چهار نگاره دارد. بهمن نام(799هـ.) که مجموعه شعر حماسی است و هم اکنون در کتابخانه بریتانیا محفوظ است. زیج (813هـ.) تالیف محمد بن یحیی بن حسن کاشی گلچین خمسه نظامی (813هـ.) در بریتانیا گلچین اسکندر سلطان که شامل حدودا 20 نگاره می شود وی در دوران حکومت خود با حمایتش توانست یکی از ظریف ترین آثار نگارگری ایران را پدید آورد و این از ذوق و سلیقه و پشتیبانی او از هنرمندان نشات می گرفت. با اینکه بعد از تصرف شیراز و اصفهان توسط شاهرخ، وی عده ای از هنرمندان را با خود به هرات برد اما از نسخه های زیبا و نفیسی که در دوران حکومت ابراهیم سلطان تهیه شده و به شاهرخ هدیه شده اند پیداست که شیراز همچنان مامن هنرمندان مذهبان و نگارگران بوده است . هنرمندانی که در دوران اسکندر سلطان در بارگاه وی مشغول به هنرآفرینی بودند در دوران ابراهیم سلطان نیز همچنان به کار خود ادامه دادند. ابراهیم سلطان که خود خطاطی قابل و استادی مسلم بود به حمایت از هنر ادامه داد و همین امر موجب بوجود آمدن آثاری شد که امروزه مایه افتخار هر ایرانی است http://img.tebyan.net/big/1390/10/18...0321424117.jpg کتب دوران ابراهیم سلطان ظفرنامه علی یزدی (839هـ.) که شامل 14 تصویر است و هم اکنون در بنیاد کورکیان نیویورک نگهداری می شود. شاهنامه فردوسی(849هـ.) که 19 تصویر دارد و اکنون در کتابخانه دانشگاه لیدن است. تاریخ جهانگشا( 841هـ.) شامل 6نگاره محفوظ در کتابخانه ملی پاریس، شاهنامه(844هـ.) با 52نگاره محفوظ در کتابخانه ملی پاریس، خمسه نظامی(848هـ.9 با 19 تصویر در کتابخانه رایلندز منچستر، خمسه نظامی(853هـ.) با 17 تصویر در بنیاد کورکیان نیویورک بخشی از کتبی است که در زمان وی تصویرگری و طبع شد. مکتب ترکمنان بررسی مکتب شیراز سده 9 بدون در نظر گرفتن جریانهای موازی در قلمرو ترکمنان ناقص خواهد بود. در نیمه نخست این قرن دو قوم از ترکمنان، قوم آق قویونلو و قراقویونلو نواحی باختری و از جمله شیراز را تصرف کردند. ایشان پس از پیروزی بر تیموریان کتابخانه و کارگاه های سلطنتی برپا کردند و هنرمندان را به کار گماشتند. در این کارگاهاه شیوه های متاثر از مکتب هرات و با خصوصیا متفاوت بوجود آمد که شاخص ترین آنها عبارت بود از: پیکره های خپل، چهره های گرد با ابروان قوس دار، دهان و بینی کوچک و مناظر عجیب و غریب و خیالی. سبک دربار ترکمن تحت حمایت یکی از امیران قره قویونلو به نام پیربداق بیشتر به مکتب هرات گرایید و شکل پالایش یافته ای کسب کرد. این سبک نو را که به مرکزیت شیراز بوجود آمده بود، سبک تجارتی شیراز نیز می نامند. رابینسن از هنرمندی به نام فرهاد نام نی برد که واضع این سبک بود. مهمترین اثر وی کتابی به نام خاوران نامه (881هـ.) است که به شرح دلاوری های حضرت علی می پردازد که روایاتی آمیخته با اسطوره و تخیل هستند. |
مکتب جلایری
مکتب تبریز- بغداد و یا مکتب جلایری از مکاتب زمینه ساز برای ظهور مکتب بزرگ هرات است. مکتب نگارگری بغداد در دوران حکومت آل جلایر به مکتب نگارگری جلایری مشهور است. این مکتب که وامدار تمام رهاوردهای مکتب بغداد سده 6 و مکتب تبریز اول دوران ایلخانی است، مکتب تبریز- بغداد نیز نامیده می شود. در دوران جلایری تحول دیگری نیز رخ داد و آن ابداع خط نستعلیق توسط میرعلی تبریزی بود و از آن به بعد برای متون کتب ادبی فارسی نظیر شاهنامه و خمسه و... از این خط زیبای فارسی بهره گرفته شد. از تحولات دیگر این دوران می توان به استفاده از تشعیر در حاشیه کتب خطی برای زیباسازی زمینه اشاره کرد که هرچند متاثر از هنر چینی بود ولی در دوران های بعدی چهارچوبی ایرانی به خود گرفت . نمونه های تشعیر این دوران می توان به تشعیرهای بکار رفته در حاشیه دیوان سلطان احمد جلایر اشاره کرد. اگر مکتب شیراز سده 8 بیشتر یه موضوعات رزمی و دلاوری به تاثیر از هنر ساسانی می پرداخت و یا مکتب تبریز اول به تاثیر از واقعگرایی چینی، موضوعاتی واقعی و تاریخی را مد نظر قرار داد، مکتب دوران آل جلایر به موضوعات تغزلی و عرفانی و عاشقانه توجه ویژه نمود . این دست کتب مانند دیوان جواجوی کرمانی و خمسه نظامی در این مکتب تهیه و طبع شد. هنرمندانی چون احمد موسی که در مکتب تبریز رشد یافته بودند با تربیت شاگردانی چون شمس الدین میراث هنری خود را منتقل کردند و قوام و ثمر این میراث در همامیزی با هنر ایران( ادبیات) و بغداد(کتابت) به ظهور هنرمند بزرگی چون جنید بغدادی ( جنید سلطانی) منجر شد. افرادی مانند شیخ اویس و فرزندش سلطان احمد به حمایت از هنرمندانی این چنین همت گذاشتند و اولین قدمهای برای زمینه سازی درظهور یک مکتبی کاملا ایرانی مانند مکتب هرات در همین دوره برداشته شد. از تحولات دیگر این دوران می توان به استفاده از تشعیر در حاشیه کتب خطی برای زیباسازی زمینه اشاره کرد که هرچند متاثر از هنر چینی بود ولی در دوران های بعدی چهارچوبی ایرانی به خود گرفت آل جلایر از سلسله های محلی ایران بودن که از سال 740 تا 813هـ. در عراق و آذربایجان حکومت می کردند. تبار آنها به مغولان می رسید و پس از فروپاشی ایلخانان در سال 736هـ. از برای کسب قدرت به پا خاستند و شیخ حسن بزرگ جلایری توانست پس از درگیری های طولانی با آل چوبان بر بخشی از غرب ایران استیلا یابد. پس از شیخ حسن بزرگ فرزند او شیخ اویس به حکومت رسید و قلمرو خود را تا تبریز گسترش داد. پس از او نیز پسرش بزرگش سلطان حسین به سلطنت رسید که در نهایت توسط برادرش سلطان احمد کشته شد. دوران حکومت سلطان احمد مصادف با برآمدن تیمور از شرق ایران بود. وی چندین بار به مبارزه با تیمور پرداخت و در نهایت به دست رقیب خود قرایوسف قراقویونلو به سال 813هـ. به قتل رسید و بدین ترتیب دفتر حکومت آل جلایر بسته شد. به دلیل آنکه هم شیخ حسن بزرگ و هم فرزندانش افرادی هنر دوست و هنرپرور بودن و خود علاوه بر خطاطی در نقاشی نیز دستی داشتد، هنر کتابت در دوران ایشان دارای تحولات خاصی شد. http://img.tebyan.net/big/1390/10/22...1232485668.jpg خصوصیات در مکتب جلایری، دیگر اثری از واقعگرایی مکتب تبریز اول نیست. شاید به دلیل روحیه هنری حاکمان جلایری، موضوعات عاشقانه و عارفانه و تغزلی در این دوران موضوع کتب خطی و به تبع آن نگارگری قرار می گیرد.علاقه به نمایش طبیعت شاعرانه ادب فارسی و تصویرسازی از جهان خیالی و فضای بیکران، هماهنگی میان پیکره و منظره، تفکیک سازی فضا، بکارگیری طیف وسیع رنگی از دیگر خصوصیات این مکتب است. در مکتب جلایری بر خلاف مکاتب پیشین ، پیکره ها نه در پلان جلو بلکه در پلانهایی عقب تر ترسیم شده اند و به همین دلیل کوچکتر اند و دست نقاش برای پرداختن به طبیعتی پر از عناصر ریز و تزئینی و ظریف باز است. در نگاره های بجای مانده از دوران جلایری منظره و طبیعت مانند یک فرش پر نقش و نگار با ظرافت تمام تصویر شده است. از دیگر ویژگی های خاص مکتب تبریز- بغداد می توان به اختصاص یافتن یک برگ کامل برای نگاهر اشاره کرد. تا پیش از این همیشه نقاشی و متن نگارشی با هم تصویر میی شد ولی از این دوران به بعد برای نگاره ها ، صفحه ای جدا تعبیه شد و کادری نیز در داخل نگاره برای نوشتن نام اثر ( نام صحنه) در نظر گرفته شد که به عنوان یک سنت تا سالیان طولانی باقی ماند. از ویژگی های منحصر به فرد دیگر آنکه برای اولین بار شاهد ظهور نقاشی هایی هستیم که هنرمند نگارگر آنها را امضا کرده است . جنید سلطانی (بغدادی) بزرگترین هنرمند این دوره است که برخی از آثارش را امضا نموده است . تا قبل و حتی بعد از این دوران (قرن 10هـ.) هیچگاه نگارگر اثرش را امضا نمی کرد و نمی کند. مهمترین هنرمندان این مکتب عبارتند از جنید سلطانی و عبد الحی که هر دو از شاگران شمس الدین ، هنرمند مکتب تبریز اول بودند. کتب شاید مشهور ترین کتاب مکتب جلایری دیوان خواجوی کرمانی باشد که مثنوی عاشقانه همای و همایون بخشی از آن است. این نسخه که مربوط به سال 799هـ. است توسط جنید در 9صحنه تصویرگری شد و میر علی تبریزی آن را به خط نستعلیق نگارش کرد. از دیگر کتب این دوران می توان موارد زیر را نام برد: خمسه نظامی، عجایب المخلوقات قزوینی و کلیله و دمنه |
مکتب شیراز سده 8هـ.ق
مصون ماندن شیراز از حمله مغولان ایلخانی باعث به وجود آمدن مکتب نگارگری در خطه فارس به مرکزیت شیراز شد که به مکتب شیراز اول یا شیراز سده 8 مشهور است. مصون ماندن شیراز از هجوم مغولها سبب گردید این خطه بهعنوان محلى امن مورد توجه بسیارى از هنرمندان و دانشمندان قرار گیرد. ساکنان زمان مغول در شیراز امروزی ، اتابکان فارس بودندکه با مغولان مهاجم صلح کردد و مغولان هم در عوض، حکومت فارس را به ایشان بخشیدند. بدین ترتیب در شرایطی که کل خطه ایران تا بغداد در تب و تاب هجوم بیگانه بود، مردمان فارس در آرامشی نسبی بسر می بردند. از آنجا که حاکمان همواره حامیان هنر بودند، هنر فارس به مرکزیت شیراز از حمایت سران تازه به تخت نشسته مغول برکنار ماند، چرا که سلیقه هنری مغولان با آنچه هنرمندان بومی شیراز کار می کردند متفاوت بود. بدین ترتیب هنر شیراز به هنری محلی تبدیل شد. این مسئله چند رهاورد هنری در پی داشت: 1- عدم ورود سلیقه هنری مغولی که همان سلیقه هنر چینی بود. 2- امتداد سلیقه هنری ایران قبل اسلام که در آن هنرمندان نگارگر بخصوص از حجاری ها و نقاشی ها و موزاییک کاری های دوران اشکانی و ساسانی متاثر بودند. 3- به وجود آمدن آثار هنری با کیفیت پایین، به دلیل عدم حمایت دولتی 4- بوجود آمدن حامیان غیر دریاری که عمدتا بازرگانان و تجار بودند و در نتبجه ورود سلیقه عوام و مردمان عادی به عرصه هنرهای خاص درباری مانند کتابت از عهد اینجویان چند کارگاه کتابنگارى غیر دربارى نیز در شیراز فعالیت داشتند که نسخههاى کوچکى را مصور مىکردند و به هند، ترکیه و برخى نواحى ایران صادر مىکردند. 5- ورود هنر کتابت به محفلهای تجار و در نتیجه بوجود آمدن صادرات کتب خطی ایرانی به کشورهایی چون هند و ترکیه . به این ترتیب سبک نگارگرى شیراز به مناطق دیگر نیز راه یافت. بعد ار اتابکان فارس، خاندان ایجوییان و سپس خاندان مظفریان به تریب در فارس به حکومت رسیدند و توانستند تحت حمایت حکومت مرکزی ، یعنی ایلخانان مغول درآمده و به عنوان حاکمان محلی در سده های 8ه.ق و تا ورود تیموریان در سده 9 بر سر قدرت باقی بمانند. از اوایل سدهء هشتم، کارگاههاى شیراز تحت حمایت امیران اینجو فعالیت وسیعى را در مصورسازى متون ادبى و خصوصاً شاهنامه آغاز کردند. http://img.tebyan.net/big/1390/10/43...8721423883.jpg با توجه به ادله ای که ذکر شد، چینىمآبى در تبریز کمترین تأثیر را در نقاشى شیراز گذاشت و مکتب شیراز سنت پیشین نقاشى ایرانى را تداوم بخشید. تصاویر شاهنامهء فردوسى (733 هـ.ق.) محفوظ در کتابخانه دولتى سنپترزبورگ، نمونهء خوبى از نقاشى نسخ شیراز در آن عهد است. در تصویرسازى این شاهنامه بر صحنههاى تاریخى و حماسى تأکید شده است. تصاویر آزادتر و متنوع هستند و رنگها بهصورت محدود و تفکیکشده بهکار رفتهاند. رنگ پروازى ساده و توأم با طراحى قوى است چراکه رنگهای پرتلولو و با کیفیت خیلی گران در می آمد و هنرمند بجای استفاده از رنگهای متنوع ، با تعداد رنگ بندی محدود کار کرده ولی در عوض طراحی این آثار از نظر خطی دارای اهمیت بیشتری است. رونق فرهنگى شیراز در عهد مظفریان ادامه یافت. در ربع سوم سدهء هشتم، منظومههاى تغزلى به برنامهء کتابنگارى افزوده گشت و شیوه و اسلوب کار نیز کم کم ارتقا یافت. از عهد اینجویان چند کارگاه کتابنگارى غیر دربارى نیز در شیراز فعالیت داشتند که نسخههاى کوچکى را مصور مىکردند و به هند، ترکیه و برخى نواحى ایران صادر مىکردند. در نگارگرى دوره مظفریان، عناصر ترکیببندى بیش از پیش خصلت مفهومى و نمادین یافتند. http://img.tebyan.net/big/1390/10/22...4750144100.jpg خصوصیات : 1- کمترین میزان تاثیر هنر چینی در میان مکاتب نگارگری 2- رجعت به هنر ایران قبل اسلام 3- گزینه رنگی محدود 4- استفاده از طیف رنگهای گرم خصوصا رنگ قرمز 5- عدم توجه به رنگ پردازی 6- متاثر از هنر حجاری ساسانی 7- خلاصه نگاری مثلا یک بوته نمادی از گلزار است و یا یک سرباز نمادی از لشکر 8- توجه به مجالس رزمی بیش از مجالس بزمی نسخ مصور از نسخههاى مصور شده در شیراز سده 8 می توان به کتب زیر اشاره کرد: 1- شاهنامه فردوسی (نسخه کتابخانه دولتى سنپترزبورگ، 733هـ.ق) 2- شاهنامه حزین (770هـ.ق) 3- شاهنامه (نسخهء کتابخانه، توپقاپو استانبول، 773 هـ.ق.) 4- شاهنامه (نسخهء کتابخانه سلطنتى قاهره، 796 هـ.ق.) 5- شاهنامهء وزیر قوامالدین (742 هـ.ق.) 6- مونسالاحرار نوشته محمد بدر جاجرمی(742 هـ.ق.) |
مکتب تبریز اول ( مکتب مغولی)
در دوران حکومت ایلخانان مغول و فاصله قرون 7 و 8هـ. مکتبی در پایتخت ایشان شکل گرفت که به مکتب تبریز اول و یا مکتبی مغولی مشهور است. یورش ایلخانان مغول در سال 616هـ. از یک سو و ارتباط با جاده ابریشم از سوی دیگر وارد ورود و آشنایی هنرمندان ایرانی با هنرهای تزئینی و تصویری چینی شد. سلسله ایلخانی توسط هلاکوخان مغول به سال 736هـ. پایه گذاری شد. ایلخانان توانستند فتحیات خود را تا بغداد و سرنگونی سلسله عباسی، که چیزی قریب به 500 سال دوام آورده بود، ادامه دهند. ایشان تبریز را به عنوا ن پایتخت خود انتخاب کردند. در شهر تبریز در دوره ایلخانان مغول مکتب هنری پدید آمد که به مکتب تبریز اول مشهور است . در این دوران به دستور خواجه رشید الدین فضل الله، یک کارگاه هنری در تبریز با نام ربع رشیدی ساخته شد و به همین دلیل نگاره های این دوره ها بیشتر از آنکه با عنوان مکتب تبریز شناخته شده باشد، با عنوانهای سبک مغولی ، و گاه سبک رشیدیه شناخته می شوند. ایخانیان نخستین سلسله ترکی مغولی بودند که دین اسلام را پذیرفتند و زبان فارسی را رسمی شمردند. در دوران حکومت ایشان دو اتفاق مهم در هنر نگارگری رخ داد: اول ، آغاز ورود عناصر چینی به حوزه نگارگری ایرانی که بعدها همچنان در شکل ابر و کوه و یا تزیینات البسه همچنان باقی ماند. دقت در جزئیات رهاورد این انتقال است. دوم ایجاد سنت کارگاهی، تا پیش از این یک نگارگر کل نقاشی های یک نسخه را در تمام مراحل انجام می داد ولی از این دوران به بعد، هنرمندان به صورت تخصصی درآمدند و هر یک بخشی از کار را برعهده گرفتند. بوجود آمدن ربع رشیدی، کتابخانه مراغه و... به نوان محلی برای دورهم جمع شدن هنرمندان از نقاش و خطاط، جلدساز و... رهاورد این سنت تازه است. سنتی که تا روی کار آمدن مکتب اصفهان همچنان پابرجا ماند. در مکتب تبریز علاوه بر ورود عناصر تصویری چینی و به تبع آن دقت در جزئیات و سنت کارگاهی، نوعی تحرک و جنبش بوجود آمد. خصوصیات در مکتب تبریز علاوه بر ورود عناصر تصویری چینی و به تبع آن دقت در جزئیات و سنت کارگاهی، نوعی تحرک و جنبش بوجود آمد. به دلیل تمایل برخی سلاطین به مسحیت، برخی سنتهای بیزانسی در هنر این دوران دخیل شد. نقشها با رنگهای تیره تر از زمینه تصویر می شدند. چین وچروک لبلسها متاثر از سنت بیزانسی است. چهره ها مغولی است. دیگر خبری از عمامه های بزرگ عربی مکتب بغداد نیست. خط عنصر اصلی در بیان حالت است. نوعی اکپرسیو در بیان حالت چهره در برخی از نگاره ها دیده می شود. از دیگر عناصری که متاثر از هنر چینی وارد شد می توان به نحوی نمایش طبیعت مثلاً ترسیم تنه پیچیده و گره دار درختان و صخره های تیز و دشتهای بریده و ابرهای مواج ، مراعات نسبتها، دقت در رسم گیاهان و اعضای بدن حیوانات ، و تحرک و جنبش بیشتر در نمایش صحنه ها به جای آرامش و سکون موجود در نقاشی سنّتی ایرانی اشاره کرد. از سوی دیگر، استفاده از نقوش تزیینی هنر ایرانی مانند نقوش هندسی کاشی کاری ، و اعتبار بخشیدن به معماری ایرانی به عنوان اصلیترین جانمایه کار و بازنمایی روح ملی ، تقلید صرف از هنر چینی را نفی می کند. هنرمندان ایرانی در عین پذیرش عناصر تازه که به آثار آنان جلوه ای نو و تحرکی بیشتر می بخشید، این عوامل را با شیوه سنّتی نگارگری ایرانی چنان آمیختند که بسختی می توان این عناصر تازه را در میان تاروپود هنر سنّتی تمیز داد. در واقع ، آمیختن این عناصر جدید به شیوه ای کاملاً ایرانی انجام پذیرفت ، به طوری که لطمه ای به تداوم هنر نگارگری ایرانی وارد نکرد . http://img.tebyan.net/big/1390/10/12...2871381669.jpg کتب از کتب مشهور این مکتب می توان به نسخه ای از جامع التواریخ رشیدالدین فضل اللّه به تاریخ 707ـ714 (محفوظ در کتابخانه های دانشگاه ادینبورو و انجمن سلطنتی آسیا ) است . در این نگاره ها ــ که به گمان برخی محققان حاصل کارگاههای تبریز در زمان حیات رشیدالدین (اوایل قرن هشتم ) است ــ چهره ها و جامه ها و جنگ افزارها مغولی است و مناظر شباهت نزدیکی به آثار استادان دوره های سونگ و یوان چین دارد، هرچند اشکال ساده شده (استیلیزه ) و تزیینی و ریزه کاریهای نقاشی ایرانی نیز در کنار عناصر چینی به چشم می خورد. این کتاب شامل چهار جلد است که به شرح وقایع تاریخ کلی جهان شامل موضوعات مذهبی و ادبی و اجتماعی می شود. کتاب منافع الحیوان که به تاریخ 698هـ. طبع شده نوشته ابن بختیشوع است . این کتاب در کتابخانه مراغه تهیه شد و شامل 94 نگاهر است. موضوع این کتاب علم تشریح ویژگی های حیوانات است و موضوع آن نشان دهنده ورود دیدگاه های واقعگرایی چینی به ایران است. شاهنامه ای معروف به «شاهنامة دموت » نقطه اوج پیشرفت نقاشی ایلخانی است . به رغم نظر بیشتر محققان ، از جمله اشرودر ، این شاهنامه همان است که دوست محمد هروی ، نقاش دربار شاه طهماسب اول ، نقاشیهای آن را از آثار نقاشی به نام شمس الدین دانسته است . در این اثر صحنه های رزم قهرمانان ایرانی به تصویر درآمده است . هرچند عناصر چینی همچنان در این نگاره ها دیده می شود، اما نوآوری در منظره پردازی و نحوة ترکیب مناظر و نیز درآمیختن آن با روح ملی راه را برای رهایی از تأثیرات خارجی گشود. این کتاب حدود 57 نگاره دارد که در قطع نزدیک به مربع در میانه متون تجسم یافته است. http://img.tebyan.net/big/1390/10/11...4136224231.jpg نوع نقوشی که در جزئیات معماری ساختمانها در این نگاره ها دیده می شود، به نقوش گنبد سلطانیه (واقع در زنجان) شباهت دارد . اگرچه در انتساب نگاره های این شاهنامه به مکتب تبریز سده هشتم اتفاق نظر نسبی وجود دارد، لیکن در تعیین تاریخ دقیقتر آنها، اختلاف نظر هست . دلری حدود 735 را مقرون به صحت دانسته ، در حالی که اشرودر با مقایسه جامه های نگاره های مختلف دورة ایلخانان نتیجه گرفته است که جامه های منقوش در این شاهنامه با جامه های اواخر سدة هشتم همسانی بیشتری دارد. با توجه به نوشتة دوست محمد هروی که شمس الدین در زمان سلطان اویس (حک : 757ـ 775) این هنر را آموخته است ، نظر اشرودر مرجح است . همچنین اشرودر براساس شیوه رایج در کتابخانه ها و کارگاههای اسلامی ، شاگردان شمس الدین را نیز در خلق این اثر سهیم دانسته است . از دیگر کتب می توان به کلیله دمنه اشاره کرد که احتمالا توسط احمد موسی تصویرگری شده است. تاریخ جانگشای جوینی، ابوسعیدنامه، تاریخ چنگیزی، سلسله الذهب و آثارالباقیه بیرونی از دیگر کتب مشهور این دوران است. |
مکتب سلجوقی
اولین مکتب نگارگری ایرانی مکتب سلجوقی که مربوط به دوران حکومت سلجوقیان در ایران است اولین مکتب نگارگری ایران پس از اسلام است که در آن تاثیرات هنر ایرانی کاملا مشهود است و کم کم انگاره های هنر عربی ( مکتب بغداد) از آن کنار می رود و زدوده می شود. سلجوقیان كه طایفهای تركتبار بودند و در زمان سامانیان ماوایشان در اطراف بحر خزر بود، در روزگار غزنویان در حدود سال 416 هق در ماوراءالنهر طغیان كرده، با وجود سركوب شدن توسط حكومت وقت، علم عصیان خود را بر زمین نگذاردند و پس از مرگ سلطانمحمود غزنوی، با پسرش مسعود جنگیدند و بالاخره او را در نواحی مرو و سرخس شكست دادند و در سال 429 هق سلسله سلجوقی را در نیشابور تاسیس كردند. آنها كه قدرت زیادی داشتند، تا سرزمین های نزدیک بغداد را به متصرفات خود ضمیمه كردند. در این دوران، تصویرسازی كتب، ایرانی بودن خود را بیشتر هویدا ساخت و خصوصیات نقاشیهای مسیحیت، از جمله لباس و شمایل، كنار گذاشته شدند. از مهمترین تاثیرات هنر ایرانی بر تصویرگری سلجوقی، وجود هاله گرداگرد یر شخصیتها ست که نه به معنای تقدس بلکه برای جداسازی پیکره از زمینه بکار می رفته و کاملا تاثیرات هنر مانوی را نشان می دهد. در مکتب سلجوقی دیگر خبری از سرهای باریش و عمامه بزرگ که نشانگر تصویرسازی عربی بود ، نیست. با دیدن نگاره اهی سلجوقی حسی از نقاشی دیواری در چشم بیننده زنده می شود. موضوعات نیز به تبعیت از پیشینه ادبی ایران، بیشتر موضوعات ادبی است تا علمی. استفاده از موضوعات شکار و داستانهای ایرانی مانند بهرام و آزاده یکی دیگر از وجوه تاثیرات هنر ساسانی بر کتابت سلجوقی است. به همین دلایل، مکتب سلجوقی را اولین مکتب نگارگری ایران پس از اسلام می دانند. خصوصیات در مکتب سلجوقی ، نقشها و تزئینات بر روی متن رنگ آمیزی شده پدیدار گشته اند. این رنگ معمولا سرخ بوده است و زمینه را با آن می پوشاندند ، در صورتی تصاویر موجود در مکتب بغداد بدون رنگ آمیزی زمینه نقش می شده اند . در این دوران، تصویرسازی كتب، ایرانی بودن خود را بیشتر هویدا ساخت و خصوصیات نقاشیهای مسیحیت، از جمله لباس و شمایل، كنار گذاشته شدند. از مهمترین تاثیرات هنر ایرانی بر تصویرگری سلجوقی، وجود هاله گرداگرد یر شخصیتها ست که نه به معنای تقدس بلکه برای جداسازی پیکره از زمینه بکار می رفته و کاملا تاثیرات هنر مانوی را نشان می دهد. در نسخه های خطی دوران سلجوقی نقاشی بر روی صفحه کتاب مستقیماً انجام می گرفت و از چین و چروک لباس ها به شیوه مسیحی رایج در مکتب عباسی خبری نیست و لباسها را با گل و گیاه و نقوشی به سبک اسلیمی تزیین می کردند. الکساندر پاپادوپولو در مورد تزیین لباس در نگاره های ایرانی و سادگی آنها در شیوه های بعدی چنین می نویسد: زمانی که نقاشی ایرانی هنوز سنتهای مینیاتورهای عربی را ادامه می دهد، پیراهنهایی را مشاهده می کنیم که همان تزیینات نقاشیهای عربی را دارد و نمونه آن را در شاهنامه سالهای 1330-1340 میلادی و به ویژه در کتاب سمک عیار که مربوط به همین دوران است می بینیم. تزیین لباسها از این دوران به بعد کمتر و نامشخص تر می شود؛ تنها تزییناتی را مشاهده می کنیم که با نوک قلم مو به وجود آمده است و یا حاشیه ای طلایی روی سینه و شانه ها دارد. http://img.tebyan.net/big/1390/10/10...9335215205.jpg هنرمندان ایرانی کم کم در می یابند که تزیین لباسها، اشتباه بزرگ ذوقی و کاری اضافی و طاقت فرساست. لباسها اگر یکرنگ نقاشی شود، به دلیل سادگی و یکپارچگی روی زمینه مشخص می شود و بدین ترتیب لحظات آرامبخشی را در تزیینات افراطی زمینه به وجود می آورد. بنابراین لازم بود که لباسها یکرنگ باشد تا شخصیتها در زمینه تزیین شده به راحتی قابل تشخیص باشند. به علاوه نقش لباسها به سلاحهای جنگجویان و زین اسبها که فضاهایی بسیار نقشدار و مخطط ایجاد می کند، منتقل می شود. البته باید متذکر شد که تزیین لباس هم در دوران عباسی و هم در شیوه سلجوقی جود داشته، ولی نقشها کاملاً با هم متمایز و متفاوت بوده است. اما پس از مکتب سلجوقی تزیین لباسها کم می شود ولی از بین نمی رود. در مورد ترکیب بندی ، به تبعیت از هنر حجاری و نقش برجسته های ساسانی، کمپوزیسیون های این کتب، سترگنما و ساده هستند. کتب از کتب مصور این دوره شاید قدیمیترین آن «اندرزنامه» باشد که تاریخ 483 هجری را دارد و کریستین پرایس آن را «کهنترین مینیاتور» می داند که در گرگان به سال 475 تا 483 نوشته و به تصویر کشیده شده است و اکنون به همراه دیوان مصور دیگری با نام «ورقه و گلشاه» که داستانی تغزلی دارد در موزه توپقاپوی استانبول نگهداری می شود. این نسخه یکی از عالیترین نمونه های تصویرگری در کتب مربوط به شیوه سلجوقی است. بیشتر اهل فن نگاره های این کتاب را اثر هنرمندی ایرانی می دانند. این نسخه ممتاز طبق تحقیقات پژوهندگان در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری نگاشته و مصور شده است. هفتاد و یک تصویر در این کتاب وجود دارد که متن و زمینه بسیاری از آنها به رنگهای آبی و قرمز و سبز است و بخشهای خالی و ساده متن با گل و پرنده و پیچکهای تزئینی پر شده و یادآور شیوه سفالینه های این دوران است. متن کتاب از اشعار فارسی است و تصاویری زیبا بدون استفاده از سایه روشن و قوانین مربوط به مناظر و مرایا دارد. در نسخه های خطی دوران سلجوقی نقاشی بر روی صفحه کتاب مستقیماً انجام می گرفت و از چین و چروک لباس ها به شیوه مسیحی رایج در مکتب عباسی خبری نیست و لباسها را با گل و گیاه و نقوشی به سبک اسلیمی تزیین می کردند. در طراحی های زیبا و دل انگیز درنگی کتاب مفید الخاص از محمدبن زکریای رازی محفوظ در کتابخانه آستان قدس رضوی مشهد، تصویر چندی از گیاهان طبی دیده می شود که نشانه هایی از ترکیب بندی های حیوانی عصر ساسانی را دارد و دو حیوان را روبروی هم و زیر پای درختی با طبیعت گرایی ویژه و بسیار دقیق تصویر کرده است. تصاویر روی متن نخودی رنگ کاغذ بی آنکه اطراف آنها رنگ آمیزی شده باشد منقوش گشته است بوجهی که اندامها مستقیماً بر روی زمینه کاغذ خود نمایی می کنند. نقاشی های این نسخه که در سال 600 هجری قمری نگاشته شده است در عین سادگی دارای حالت بسیار میباشد. یک نسخه نیز از خواص الاشجار متعلق به همان دوره در کتابخانه مذکور نگهداری می شود که تصاویر آن از نظر مطالعه نقاشی و به ویژه پیسرفت علم گیاه پزشکی در ایران آن روزگار دارای اهمیت فراوان است. http://img.tebyan.net/big/1390/10/23...4827134132.jpg از سایر کتابهای مصور در این شیوه می توان به «طب جالینوس»، «سمک عیار»، و «الاغانی» اشاره کرد. کتاب سمک عیار که نسخه ای از آن در کتابخانه بودلیان موجود است، تمام خصوصیات و سنتهای نقاشی ایرانی در عهد ساسانیان را دربردارد. این کتاب را «صدقه بن ابی القاسم» نوشته است و «فرامزبن خدادادبن عبدالله الکاتب الارجانی» در سال 585 گردآوری آن را آغاز کرده است که پس از مدت کوتاهی به تصویر درآمد. کتاب الاغانی که به وسیله دانشمند اسلامی «ابوالفرج اصفهانی» نوشته شده، بیست جلد بوده که اکنون شش جلد آن باقی مانده است. یکی از معروفترین و قدیمیترین نسخ شاهنامه که تاکنون شناسایی شده مربوط به دوره سلجوقیان است. نسخه ای که آقای مهدی غروی آن را با عنوان «شاهنامه کاما» معرفی کرده اند، شاهنامه ای که به عقیده ایشان و شادروان مجتبی مینوی به دوران سلجوقی مربوط است. از نگارگران مربوط به این دوره می توان از «ابوتراب» و «فخرالدین حسین بدیع نقاش» که معاصر خواجه نصیرالدین طوسی بوده اند نام برد. |
مکتب بین المللی عباسی (بغداد)
اولین مکتب نگارگری دنیای اسلام مکتب بین الملی عباسی یا بغداد اولین مکتب نگارگری در تمدن اسلامی ست که بیشتر به مصور سازی کتب علمی و ادبی پرداخته است. با ظهور اسلام، هنرمندان ایرانی که اسلام آورده بودند با دیدگاهی تازه شروع به فعالیت هنری کردند. در دوران خلافت بنی امیه که پایتخت خود را دمشق (سوریه امروزی) انتخاب کرده بودند، به دلیل مجاورت با تمدن بیزانس در روم شرقی، تاثیرات سنت تصویرگری مسیحی در هنر نوپای اسلامی راه یافت که از جمله می توان به نقاشی های دیواری به جای مانده از بنی امیه اشاره کرد. با روی کار آمدن عباسیان، كه خود با حمایت یكی از قدرتمندترین خانوادههای ایرانی به نام «آل برمك» یا «برامكه» به تاج و تخت رسیده بودند، پایتخت به بغداد تغییر مکان داد. جایی که در قبل از اسلام یکی از بزرگ ترین پایتختهای ساسانی بود (تیسفون) و به همین دلیل هنر ایرانی در دیدگاهای زیبایی شناسی عباسی رخنه کرد و نقاشی های دیواری کاخها و هنر کتابت کتب خطی از جمله تاثیرات ایران ساسانی بر هنر اسلامی بود. در این عصر، نهضت ترجمه كتب بهخصوص از زبانهای پهلوی، سانسكریت و یونانی به عربی شكل گرفته بود. در سدههای آخر حكومت عباسیان، حكومتهای ملوكالطوایفی در مناطق مختلف ایران بر روی كار آمدند كه خود جداگانه هنر نگارگری را مورد عنایت خویش قرار داده بودند؛ از این دست، سامانیان و غزنویان را میتوان نام برد. با روی کار آمدن عباسیان، كه خود با حمایت یكی از قدرتمندترین خانوادههای ایرانی به نام «آل برمك» یا «برامكه» به تاج و تخت رسیده بودند، پایتخت به بغداد تغییر مکان داد. جایی که در قبل از اسلام یکی از بزرگ ترین پایتختهای ساسانی بود (تیسفون) و به همین دلیل هنر ایرانی در دیدگاهای زیبایی شناسی عباسی رخنه کرد و نقاشی های دیواری کاخها و هنر کتابت کتب خطی از جمله تاثیرات ایران ساسانی بر هنر اسلامی بود. به مکتب هنری که به مرکزیت بغداد در این دوره شکل گرفت مکتب بغداد گفته می شود ولی به دلیل آنکه هنرمندان این مکتب در اقصی نقاط بلاد اسلام به تولید آثار می پرداختند گاهی لفظ مکتب بین المللی عباسی را برای این دوره بکار می برند. حکومت طایفه عباسی قریب به 500سال برقرار بود و در طی این دوران، ترکان سلجوقی توانستند حکومتی مستقل به مرکزیت نیشابور در ایران تشکیل دهند که مکتب سلجوقی رهاورد آن است و در مقاله بعدی بررسی می شود. http://img.tebyan.net/big/1390/10/75...4337236170.jpg خصوصیات در مکتب بغداد موضوعات فنی سوژه های نقاشی بدون تغییرات اساسی، به طور ساده تکرار می شد و نقاشی همیشه جزئی از متن کتاب بود. چهره های کار شده در این تصاویر به شکل چهره های سامی نقاشی شده است: بینی ها کشیده و صورت ها با ته ریش سیاهی پوشیده شده است. دورگیری زخیم و زمخت با رنگ تیره یک دیگر از عناصر هنر عربی در این نگاره هاست. از خصوصیات دیگر آن که نقش ها و شکل جانوران و اشخاص قدری درشت تر ترسیم شده؛ اغلب کوتاه و پهن و اندام ها مشخص و صریح طرح شده است. در نگاره ها، رنگ زمینه یا اصلا به چشم نمی خورد و یا بسیار اجمالی است. رنگ هایی که در نگاره ها به کار رفته است معدود، اما تناسب آنها با یکدیگر بسیار دقیق و لطیف صورت گرفته است. این نگاره ها از صفحه جدا نیست و بخشی از متن به شمار می رود. جدا از اهمیت مکتب نگارگری بغداد به عنوان نخستین سبک نگارگری اسلامی، این مکتب تنها مکتبی بود که به پدیده های گذرا و نگرشهای روان شناسی و اختلافات طبقاتی توجه داشت و از واقع گرایی نمایانی برخوردار بود. مکاتب بعدی نگارگری اسلامی به سمت و سویی دیگر سوق یافتند و کمتر به بیانی واقع گرایانه و اجتماعی نزدیک شدند. کتب مکتب بغداد با توجه به آنکه هنرهای تصویری و تجسمی، در اسلام مکروه بود در این دوره کتاب های بیشتر در زمینه ی طب، علوم و فنون، تالیف شده است. مشهور ترین نقاش این دوره «عبدالله بن فضل» بود که سالهای 600 ه. ش کتاب می نوشت و آن را نقاشی می کرد و زكیمحمدحسن كه از هنرپژوهان مشهور مصری بوده و زمانی ریاست موزه قاهره را بر عهده داشته است، وی را قدرترین نقاش دوره عباسیان میشناسد. یک نسخه خطی ترجه شده از کتاب یونانی ماتریامدیکا نوشته دیوسکوریدوس در دست است که توسط این هنرمند مصور شده است و تحت عنوان الادویه المفرده صوری چند از آن در مجموعه دکتر سار در برلین و دکتر مارتین در استکهلم موجود است. جدا از اهمیت مکتب نگارگری بغداد به عنوان نخستین سبک نگارگری اسلامی، این مکتب تنها مکتبی بود که به پدیده های گذرا و نگرشهای روان شناسی و اختلافات طبقاتی توجه داشت و از واقع گرایی نمایانی برخوردار بود. مکاتب بعدی نگارگری اسلامی به سمت و سویی دیگر سوق یافتند و کمتر به بیانی واقع گرایانه و اجتماعی نزدیک شدند از دیگر هنرمندان این مکتب می توان « یحیی بن محمود واسطی» را نام برد. وی نسخه ای از مقامات حریری را نگاشته که در آن بیش ازصد تصویر نقاشی شده است. نسخه مذکور به تاریخ 635ه.ق اکنون در کتابخانه ی ملی پاریس نگهداری می شود. تصاویر عالی این کتاب و اشکال بزرگ آن که نقاشی های دیواری را به یاد می آورد، تصویر واقعی زندگی روزانه و حیات اجتماعی را نشان می دهد. در اینجا اعراب قرن سیزدهم در مسجد، مزرعه، صحرا، کتابخانه و هنگام برگذاری جشن و اعیاد مختلف دیده می شوند. http://img.tebyan.net/big/1390/10/22...0837199232.jpg یکی دیگر از قدیمی ترین نسخ خطی مکتب عراق، کتاب البیطره است که درباره علم دامپزشکی است و در سال 605ه.ق در بغداد تألیف شده و هم اکنون در کتابخانه مصر در قاهره محفوظ است. نسخه دیگر از این کتاب تالیف 606ه.ق در موزه توپقاپی استانبول نگه داری می شود. مجموعه دیگری از نگاره های مکتب بغداد، آنهایی هستند که در لابه لای کتابهای مربوط به ساعت های آبی و اسباب های مکانیکی یافت شده و بسیاری از آنها ریشه یونانی دارند. از مشهور ترین این آثار، کتاب آلات خودکار « الجامع بین علم و العمل فی الحیل» است که کاتب و نگارگر آن محمد بن یوسف کوفی است. نسخه مصوری از این کتاب در کتابخانه موزه توپ قاپوسرای استانبول وجود دارد که تاریخ آن 601 ه.ق است و احتمالا در موصل استنساخ شده است. اثر شاخص دیگر که به شیوه مکتب بغداد مصور شده است کتب کلیله و دمنه است. این اثر مجموعه ای از افسانه های هندی است که توسط ابن مقفع به عربی برگردانده شد. یک نسخه عالی از این کتاب در کتابخانه ملی پاریس وجود دارد که تاریخ آن در حدود سال 627-616ه.ق است. تصاویر حیوانات در این کتاب به شیوه ساسانی است و رعایت طبیعت نیز در آن دیده می شود. اشکال حیوانات و مناظر طبیعی اشجار و نباتات به طور کلی حالت تزئینی خاصی را ایجاد کرده است. از دیگر کتب این مکتب می توان به موارد زیر اشاره کرد: - الاغانی نوشته ابوالفرج اصفهانی - مختارالحکم و محاسن الکلم - دعوه الاطبا - اخوان الصفا - مرزبان نامه کاتب و نگارگر مرتضی بن ابی طاهر بن احمد کاشی - بیاض و ریاض - الدریاق کاتب و نگارگر محمد بن سعید شرف الحاج |
نگارگری ایران اسلامی
شرحی در تفسیر هنر نگارگری و دیدگاههای خلق آن در این مقاله دیدگاه های کلی در خلق آثار نگارگری مورد توجه قرار گرفته و تبین می شود و اهداف مورد بحث در ویژه نامه بیان می گردد. عالم لطیف و زیبای نقاشی های ایرانی ، پر از رمزها و شگفتی هاست لیکن ذیده ای می باید که آنها را بشناسد و بشکافد و آن چه را که مستتر است بیابد. هنر نگارگری (مینیاتور) از جمله هنرهایی است که جمال شناسی و کمال یابی را نمی توان تنها با حواس ظاهری شناخت بلکه باید چشم باطن بیدار باشد تا درک آن به خوبی امکان پذیرد. با بررسی و تعمق بیشتر در آثار این هنرمندان می تئان اینگونه استنباط کرد که ایشان خود را مقید به تقلید صرف از طبیعت نما دانسته اند، بلکه در عالم خیال و تصورات ذهنی به عالمی غیر از جهان ماده توهج داشته اند. بنابراین نقاشی ایرانی علاوه بر صورت های ظاهری و مادی که در صفحه منعکس می شود دارای عالمی معنوی و روحانی است که در فضای نقش جایگزین می شود. شناخت زیبایی های هنر نگارگری بدون شناخت آثار ادبی و شعر ایرانی از یک سو و دیدگاههای عارفانه از سوی دیگر ممکن نیست. چرا که هنرمند نگارگر برای تصویرسازی خود خود بیش از عالم ماده به عالم معنا توجه دارد. تصویر او از یک اسب نه اسب موجود در عالم ماده که اسب دنیای مُثُلی (عالم ایده) است. به همین دلیل در نگارگری ایرانی، تصاویر غرق در نور هستند. در هیچ نگاره ای سایه وجود ندارد چرا که سایه از نبود نور ایجاد می شود و دنیای ایده و مثل غرق در نور است و عدم در آن جای ندارد. با دقت در تصاویر یک نکته ظریف دیگر را می توان مشاهده کرد که بازتاب همین نگرش است؛ در نگارگری ایرانی فرق چندانی میان چهره سازی مرد و زن نیز وجود ندارد چرا که جنسیت، نتیچه نقص است و نقص بازتاب عالم ماده و در عالم مثل نقص موجود نیستف پیران را به واسطه مو و محاسن می توان شناخت، چین و چروکی در چهره نیفتاده است. همه چیز در تمامیت خود جلوگر است و به همین دلیل از عمق نمایی واقعی (پرسپکتیو) نیز دوری می شود. هنرمند نگارگر برای تصویرسازی خود خود بیش از عالم ماده به عالم معنا توجه دارد. تصویر او از یک اسب نه اسب موجود در عالم ماده که اسب دنیای مُثُلی (عالم ایده) است. به همین دلیل در نگارگری ایرانی، تصاویر غرق در نور هستند شاید برخی گمان کنند که هنرمند ایرانی از عدم توانایی در کشیدن تصاویر با عمق نمایی صحیح به چنین رویکردی ری اورده است. این یک اشتباه محس است. هنرمندا ایرانی اصلا ضرورتی برای چنین تکنیکی نمی بیند. دید انسانی باعث می شود که تصاویر در عمق فرو روند ، همین نوع دید، انسان را از شناخت کلیت یک شی بی نصیب می کند یعنی نه تنها دید خوبی نیست بلکه باعث شناخت غلط نیز می شود و یک نقص بزرگ است. شما در واجهه با یک نگاره همه چیز را به صورت کامل می بینید، درختان از روبر، انسانها سه رخ، بناها نیم رخ ، حوض و قالی از بالا تجسم می شوند تا بیننده درک درستی از شی داشته باشد. همین یکی از امتیازات بزرگ نگارگری ایرانی است. در قرن بیستم ، در جوامع غربی به چنین نتیجه ای رسیدند و انواع سبکها از کوبیسم و ... سر برآورد اما نگارگران ایرانی قریب به 400سال قبل چنین نگرشی را به اوج اعتلای خود در آثارشان بازتاب داده بودند هزار افسوس و دریغ که تهاجم فرهنگی و دلباختگی به هنر غرب و بالاتر شمردن آن این مایه فخر و مباهات را کمرنگ کرد و نورش را خاموش گردانید. http://img.tebyan.net/big/1390/10/11...1312912857.jpg هدف از این ویژه نامه شناساندن اجمالی هنر نگارگری به مخاطب است تا به صورت کاملا اجمالی از سیر تاریخی و تکامل متد نگارگری ایرانی، اوجها و افول های آن آگاه شود. به همین دلیل با توجه به ادوار تاریخی ، مهمترین جنبشهای هر عصر مورد توجه قرار گرفته و برخی از مشهورترین نگارگران، حامیان هنری و کتب تولید شده آن عصر نام برده شده است. در توضیح چرایی این نکته که به چه دلیل بررسی بر اساس تاریخ به عنوان فصل بندی این ویژه نامه انتخاب شده اینکه معمولا در هر دوره تاریخی، پادشاهان و حكمرانان علاقه وافری به گرد هم آوردن هنرمندان نخبه و بااستعداد سراسر مملكت تحت حكمرانی خویش در مركز حكومت داشتهاند، تا شاهد خلق عظیمترین آثار هنری بوده، به سبب آنها به سایر ممالك مباهات كنند؛ از این رو هنرمندان در هر شاخه هنری در پایتخت گرد میآمدند. كتابخانههای سلطنتی بهعنوان مركز طبع و نشر آثار فرهنگی بهصورت مكتوب، میزبان نقاشان، خطاطان، صحافان، جلدسازان و... بودند. همانطور كه اشارت رفت، شاخههای هنری گوناگون در كنار هم قادر به خلق كتب نفیس و گرانبهایی میشدند كه كتابخانه سلطنتی را رونق و جلا میبخشیدند. معمولا از میان این هنرمندان، شخصی را كه در فن خود از دیگران سرآمدتر بود و مظهر فضل و كمال به شمار میآمد، به سرپرستی كتابخانه برمیگزیدند و او بود كه بر كار دیگر استادان نظارت داشت و آثار را مورد مداقه قرار داده، كیفیت آنها را میآزمود؛ به عنوان مثال، جعفر بایسنقر خطاط، در عهد تیموریان و كمالالدین بهزاد هروی، در اوایل عهد صفویان این سمت را عهدهدار بودند. از آنجایی كه آثار به عمل آمده در این اماكن، هیچگاه خارج از استانداردها و معیارهای استادالاساتید نبودهاند، مشابهتی فراوان با یكدیگر پیدا میكردهاند و مستقیما تحت تاثیر سبك و روش استاد بزرگ قرار میگرفتهاند و چون این آثار مشابه در برههای از تاریخ خلق میشده و مكان خاصی برای آفرینش آنها وجود داشته است (كه عمدتا پایتختها بودهاند)، نام آن مكان را به عنوان نام سبك و مكتب بر آنها نهادهاند؛ مثلا زمانی كه سخن از «مكتب تبریز اول» یا «مكتب تبریز نخست» به میان میآید، منظور نقاشیهایی است كه برای اولین بار در دوره ایلخانان مغول در تبریز كه پایتخت ایشان بوده است، به تصویر كشیده شدهاند. معمولا در هر دوره تاریخی، پادشاهان و حكمرانان علاقه وافری به گرد هم آوردن هنرمندان نخبه و بااستعداد سراسر مملكت تحت حكمرانی خویش در مركز حكومت داشتهاند، تا شاهد خلق عظیمترین آثار هنری بوده، به سبب آنها به سایر ممالك مباهات كنند ادوار تاریخی نگارگری ایران با توجه به آنکه از آثار دوران قبل اسلام اثر مکتوب بجا نمانده (بجز برگهایی از نقاشان پیرو دین مانی که در تورفان چین بدست آمده) بررسی هنر نگارگری ایران تنها در دوران بعد از گرویدن به اسلام ممکن است. به طور کلی می توان تحول تاریخی هنر نگارگری را به صورت زیر بررسی کرد: مکتب بغداد: یا مکتب بین المللی عباسی که اولین مکتب نگارگری جهان اسلام است و به سده های اولیه هجری و دوران خلافت عباسیان گفته میشود. مکتب سلجوقی: که مکتبی است که در دوران حکومت سلجوقیان رایج بوده و قرون 5 و 6هـ. را شامل می شود. مکتب تبریز اول: که مربوط به دوران حکومت مغولان در ایران است و قرون 7و8هـ. را شامل می شود. مکتب شیراز اول: که همزمان با مکتب تبریز اول در شیراز صورت می گرفته و مربوط به دوران حکومت آل انجو و آل مظفر طی سده 8هـ. است http://img.tebyan.net/big/1390/10/54...3792169483.jpg مکتب جلایری: یا مکتب تبریز-بغداد که مربوط به حکومت آل جلایر بعد از خاندان ایلخانی است و قرن 8 را شامل می شود. مکتب شیراز دوم: یا مکتب شیراز سده 9هـ. که مربوط به حکومت دورات تیموریان در شیراز است و دوران فرمانروایی اسکندر سلطان، ابراهیم سلطان و ترکمنان می شود. مکتب هرات: که مکتب رسمی دوران تیموری است و مربوط به سلطنت شاهرخ، پسر تیمور و سلطان حسین بایقرا است و قرن 9 هـ. را شامل می شود. مکتب تبریز دوم: که مربوط به دوران حکومت صفوی در ایران است و دوران زمامداری شاه اسماعیل اول و شاه تهماسب را شامل می شود. مکتب مشهد: که مربوط به دوران صفویه و شاه تهماسب است و در مشهد به حمایت ابراهیم میرزا است. مکتب قزوین: که مربوط به دوزان صفویه است و دوران شاه تهماسب را بعد از تغییر پایتخت به قزوین تا به حکومت رسیدن شاه عباس را شامل می شود. مکتب اصفهان: که مربوط به دوران صفویه بعد از تغییر پایتخت توسط شاه عباس به اصفهان می شود و تا پایان دوران صفوی برقرار است. لازم به ذکر است که نگارگری ایران از اواخر دوران صفوی با ورود هنرمندان خارجی به دربار صفوی و دلباختگی هنرمندان ایرانی به تقلید از آثار غربی رو به افول نهاد. امید است این مجموعه باعث آشنایی مخاطبان گرامی با این هنر ارزشمند و ظریف شود. |
نگارگری دوران صفوی
دوران صفویه از درخشان ترین ادوار هنر اسلامی ایران است. دستاوردهای هنگارگری مکتب هرات و کمال الدین بهزاد در این دوره به اوج می رسد و سپس به ظهور مکتب اصفهان ، هنر نقاشی برای همیشه از قید کتابت رها شده و مستقل می گرد. هنگامی که شاهعباس اول در 996هـ.ق به حکومت رسید، مینیاتور ایران که پیشینه تابناکی را از عهد تیموری و اوایل صفوی پشت سر داشت، در اوج ترقی سیر میکرد و نگارگران شیرینکار و توانا در تنوع بخشیدن به کارهای خود و ابداع شیوههای تازه و تکامل بخش، همچنان راه جویی و رهیابی میکردند. این تکاپو، از «مکتب هرات» که از مهمترین و اصیلترین مکتبهای مینیاتور ایران است، آغاز شد و در تبریز در زمان شاه اسماعیل صفوی (905ـ930ه) رنگی دیگر یافت و که قوام آن را می توان در مکتب درخشان تبریز مشاهده کرد که به همت شاگردان کمال الدین بهزاد مانند آقا میرک و سلطان محمد شکل گرفت. این مکتب که شاید اوج نگارگری ایرانی از حیث ریزه کاری و تزیین باشد , آخرین درخشش سنت کارگاهی و کتابت نگارگری ایرانی نیز هست. شاید درخشان ترین دستاورد این مکتب، شاهنامه زیبا و پرابهت تهماسبی باشد که کتابت آن قریب به 28 سال طول کشید. این اثر درخشان دارای 258 تصویر در قطع وزیری بزرگ است . تابلوی بارگاه کیومرث، اثر سلطان محمد در این نسخه حدود 3سال زمان برد تا تکمیل شود! این اثر ارزشمند به عنوان هدیه به بارگاه سلطان سلیم دوم عثمانی تقدیم شد. از ویژگیهای این سبک در چهرهنگاری، نزدیک شدن آن به شبیهسازی است که در مجلس آرایی توجه برانگیز و خوشایند است. در دوران پادشاهی شاه تهماسب (930ـ984ه) با جابهجایی پایتخت از تبریز به قزوین و تصرفات زیبندهای که در مکتب سابق به عمل آمد، «مکتب قزوین» به ظهور رسید که دارای بسیاری از سحرآفرینیهای شیوه «هرات» و «تبریز» بود و افزون بر این، از ظرافتهای دیگر مانند جواننمایی و خوشگلسازی چهرههای اشخاص و ریزهکاری در منظرههای عمارات سلطنتی بهرهها داشت. http://img.tebyan.net/big/1390/09/19...2081253770.jpg پس از آنکه بنابر تصمیم شاهعباس، پایتخت ایران از قزوین به اصفهان منتقل شد، عدهای از نگارگران دربار صفوی نیز به اصفهان کوچیدند و در این شهر هنرخیز به پدید آوردن نگارههای ارزنده خود در مینیاتور همت گماشتند؛ سلیقههای تازهای که با پاسداری از اصالت فن، این نقاشان توانمند مانند رضا عباسی، حبیبالله مشهدی، فضلالدین حسینی، صادقی بیک، معین مصوّر و محمد یوسف در آفریدن آثار بدیع از خود به ظهور رساندند و تغییراتی که در صحنهپردازی و رنگآمیزی و چهرهنگاری و توجه به پدید آوردن نقاشیهای تک صورته و چند صورته به وجود آوردند، سبک تازهای را به معرض نمایش آورد که با مکتبهای پیش ازآن تفاوت داشت و به نام «مکتب اصفهان» شهرت یافت. مکتب نوزاد یاد شده که تا میانههای دوران شاهصفی گام به گام مراحل پیشرفت را میپیمود و استادان چیره دستی چون شفیع عباسی، محمد یوسف، صادقی بیک و معین مصّور آن را کمال و رونق بخشیدند، تا آنجا پیش رفت که اگر از پارهای جهات و از آن جمله رنگآمیزی به پایه مکتب هرات و تبریز نرسید، ولی در صورت سازیهای مجالس و چهرههای تک نفره بر مکتبهای پیش برتری یافت. از ویژگیهای این سبک در چهرهنگاری، نزدیک شدن آن به شبیهسازی است که در مجلس آرایی توجه برانگیز و خوشایند است. در این مکتب، مینیاتور ایران از تاثیر چینیسازی تا حد قابل توجهی دامن فراچید و چهرهها و مناظر به واقعیت نزدیکتر شد و رنگها به ملایمت و ماتی گرایید. http://img.tebyan.net/big/1390/09/13...6145244194.jpg از جمله نامبرداران این زمان رضای عباسی است که در عین تازگی کار، اصالت سبک را رعایت میکرد و افزون بر مجلسپردازی، در تک صورتسازی، یگانه عصر بود و شیوه شیخ محمد سبزواری و نگارگر معاصر شاه تهماسب را به سر حد کمال رسانید. مکتب اصفهان پس از طی دوره بالندگی و رشد، هرچه به عصر پایانی صفوی نزدیکتر میشد، به انحطاط میپیوست و این فروافتادگی نه تنها در این مکتب، بلکه در مکاتب دیگر نیز مشهود بود و بهطور کلی مینیاتور ایران در نقطه اوج خود گرایشی به سقوط پیدا کرد. چون پس از طی بیش از دویست سال که از آغاز ترقی مینیاتور میگذشت و شاهکارهای ارزشمندی در نقاشی ایران به دست استادان بزرگی مانند جنید، بهزاد، میرک، شیخزاده، محمدی، سلطان محمد، میرسیدعلی و میرزاعلی و دیگران به عرصه شهود آمده بود، به علت رکود و انحطاط عارض برای این هنر، ظهور یک تحول در سبک نقاشی انتظار میرفت و پدید آمدن شیوه تازهای که در عین تفاوت با مینیاتور، مورد پسند هنرشناسان قرار گیرد زمینه پیدا کرده بود، از این رو تنی چند از استادان چیرهدست، پس از آشنایی با روش پیگیری شده نقاشان هند در اقتباس پارهای از ویژگیهای نقاشی فرنگستان و مأنوس شدن با این سبک از روی باسمههای فرنگی، بر آن شدند که در نقاشی ایران به گونهای منطقی تغییراتی بدهند و اسلوب تازهای پدید آورند و این گرایش شروع تأثیرپذیری نقاشی ایرانی از مکاتب غربی است. |
سیر نقاشی ایران
کهن ترین نقاشی های دیواری در ایران مربوط به دوران اشکانی است.سیر تحول نقاشی ایران از دوران امپراتوری اشکانی تا دوران قاجار مورد بحث در مقاله زیر است. نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد. نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد. نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد. در نقاشیهای دوران ساسانی، نقاشی از روی چهره بر سایر نقاشی های دیگر تقدم داشت. تناسب و زیبایی رنگها از این دوران، بسیار جالب توجه است. نقاشی ها بدون سایه و با همدیگر هماهنگی دارند. در بعضی از موارد، سطوح سیاه پر رنگ را محدود کرده اند. مانی، (پیامبر و نقاش ایرانی)، که در قرن سوم زندگی میکرد، یک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشی های او یکی از معجزاتش بود. نقاشی (Torfan) که در صحرای گال استان ترکستان در چین بدست آمد، مربوط است بسال 840 تا 860 بعد از میلاد. کتابها با سرآغاز و حاشیه های زیبا رنگ آمیزی و تزئین شده بود. این طرحها و روشها از یک نسل به نسل دیگر با همان روش و اصلوب منتقل می شد، که معروف است به "هنر روشن سازی". هنر روشن سازی و زیبا کردن کتابها در زمان سلجوقیان و مغول و تیموریان پیشرفت زیادی کرد. شهرت نقاشی های دوران اسلامی شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت. مینیاتورهای مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهای نقاشی های معمولی پیش از دوره اسلامی را گم کرده است. این نقاشی های اولیه و بدعت کارانه فشار هنری لازم را ندارند. مینیاتورهای مدرسه بغداد اصلاً متناسب نیستند. اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود. تصاویر نژاد سامی را نشان میدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشی را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آیین تازه ای را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه های مخصوص این مدرسه، در طرح حیوانات و با تصاویر شرح دادن داستانها است. اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود. از میان کتابهای مصور به سبک بغداد میتوان به کتاب "کلیله و دمنه" اشاره کرد. تصاویر نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط رنگهای معدودی در این نقاشیها بکار رفته است. بیشتر کتابهای خطی قرن سیزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاویری از حیوانات و سبزیجات تزئین شده است. یکی از قدیمی ترین کتابهای کوچک طراحی شده ایرانی بنام "مناف الحیوان" در سال 1299 میلادی بوجود آمده است. این کتاب مشخصات حیوانات را شرح میدهد. در این کتاب تاریخ طبیعی با افسانه در هم آمیخته شده است. موضوعات این کتاب که تصاویر بسیاری دارد، برای آشنایی با هنر نقاشی ایرانی بسیار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشی قدیمی بود جلوتر است. http://img.tebyan.net/big/1390/12/23...2507822543.jpg پس از هجوم مغولان، یک مدرسه جدید در ایران به نظر میرسید. این مدرسه تحت تأثیر از هنر چینی و سبک مغول بود. این نقاشی ها همه خشک و بی حرکت و خالص و یکسان، مانند سبک چینی است. بعد از حمله مغول به ایران، آنها تحت تأثیر از هنر ایرانی، نقاشان و هنرمندان را تشویق کردند. در میان نقاشی های هنرمندان ایرانی میتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکیبات آرایشی، و خطوط کوتاه خوب که میتوان آنها را بشمار آورد. نقاشی های ایرانی بصورت خطی و نه ابعادی می باشد. هنرمندان در این زمینه از خود یک خلاقیت و اصالت نشان داده اند. هنرمندان مغول دادگاه سلطنتی نه فقط به تکنیک بلکه به موضوعات ایرانی هم احترام گذاشتند. یک بخش از کارشان شرح دادن به آثار ادبی ایران مانند شاهنامه فردوسی بود. بر خلاف مدارس مغول و بغداد بیشترین کارها از مدرسه هرات بجا مانده است. مؤسس این سبک نقاشی مدرسه هرات بود؛ که از نیاکان تیموریان بودند و این مدرسه را بخاطر محل تأسیس آن مدرسه هراتی نامیدند. متخصاص هنر نقاشی بر این باورند، که نقاشی در ایران در دوران تیموری به اوج خود رسیده بود. در طول این دوره استادان برجسته ای، همچون کمال الدین بهزاد، یک متد جدید را به نقاشی ایران عرضه کرد. دو کتاب با ارزش از زمان بایسنغر باقی مانده است؛ یکی کتاب "کلیله و دمنه" و دیگری کتاب "شاهنامه". یکی از این طرح ها نشان دادن یک منظره زیبا از یک دادگاه ایرانی است که به سبک چینی رنگ آمیزی شده است. کاشی های سفید و آبی ایرانی همراه با فرشهای زیبای ایرانی بصورت هندسی نقش شده است. در یکی از کتابهای دستنویس "خمسه نظامی گنجوی"، سیزده مینیاتور زیبا بوسیله "میرک" کشیده شده است. ساختگی بودن، حساسیت، و هنر نقاشی های بغداد از طرحهای کشیده شده در کتاب "خمسه نظامی" کاملا مشهود است. این قطعه با ارزش و فوق العاده هم اکنون در موزه بریتانیا قرار دارد. در این قسمت از معماران و مهندسان مشغول ساختمان سازی هستند. این نقاشی در سال 1494 میلادی در هرات نقاشی شده است. متخصاص هنر نقاشی بر این باورند، که نقاشی در ایران در دوران تیموری به اوج خود رسیده بود. در طول این دوره استادان برجسته ای، همچون کمال الدین بهزاد، یک متد جدید را به نقاشی ایران عرضه کرد. بهزاد، بهترین استاد سبک مدرسه هراتی، این هنر را بسیار بسط داد. او سبک را اختراع کرد که قبل از او هرگز استفاده نشده بود. در دوران صفویه مرکزیت هنر به شهر تبریز آمد. و برخی از هنرمندان هم در شهر قزوین ماندگار شدند. اما اصل سبک نقاشی صفویه در شهر اصفهان بوجود آمد. مینیاتورهای ایرانی، در دوره صفویه در شهر اصفهان، از سبک چینی جدا شده و قدم در راهی جدید نهاد. این نقاشان بعدها به سبک طبیعی متمایل شدند. رضا عباسی مؤسس سبک "مدرسه نقاشی صفوی" بود. طرحهای این دوره یکی از بهترین و زیبا ترین و با سلیقه ترین طرحهای نقاشان ایرانی است که نشان دهنده ذوق نقاشان ایرانی است. مینیاتورهای خلق شده در این دوره(مدرسه صفوی)، هیچکدام منحصراً با هدف مزین کردن کتابها کشیده نشده اند. سبک صفوی بسیار بهتر و ملایم تر از سبک مدرسه تیموریان (هراتی) و مخصوصاً سبک مغولی است. در نقاشی نقاشان دوران صفوی آشکار شدن تخصص آنها در این رشته بوضوح مشخص است. بهترین معرف از این دوره نقاشی های هستند که در عمارت چهل ستون و عالی قاپو کشیده شده است. http://img.tebyan.net/big/1390/12/12...3394138234.jpg در نقاشی های صفوی، موضوع اصلی شکوه و زیبایی این دوره است. موضوعات نقاشی ها بیشتر حول محور بارگاه سلاطین، اشراف زادگان، کاخ های زیبا، مناظر زیبا و صحنه هایی از جنگ ها است. هنرمندان بیشتر به اصول کلی پرداخته و از جزئیات غیر ضروری اجتناب، که در شیوه هراتی و تبریزی بکار رفته بود، خودداری کردند. صافی خطوط، بیان زود احساسات و متراکم شدن موضوعات از مشخصات سبک نقاشی صفوی است. از آنجاییکه در اواخر دوران صفوی، از لحاظ جنبه فکری اختلافات جزئی در رنگ آمیزی بوجود آورد، میتوان به ظهور سبک اروپایی در این نقاشی ها پی برد. نقاشی های دوران قاجاریه (قرن شانزدهم میلادی) یک ترکیبی از سبک هنرهای اروپایی کلاسیک و سبک و تکنیک مینیاتورهای دوران صفوی است. در این دوران "محمد غفاری (کمال الملک)" سبک کلاسیک اروپایی را در ایران رواج داد. در این دوران سبکی از نقاشی بوجود آمد که بنام "قهوه خانه" شناخته شد. این نوع نقاشی یک پدیده جدید در تاریخ هنر ایرانی است. سبک "قهوه خانه" عامه پسند و مذهبی است. موضوعات این سبک بیشتر تصاویر پیامبران و امامان، شعائر مذهبی، جنگها و نام آوران ملی بودند. "قهوه خانه ها" رفته رفته جای خود را در بین مردم معمولی باز نمودند. در این مکان داستان سرایان و نقالان داستانهای حماسی و مذهبی را برای مردم بازگو میکردند. در بیشتر این قهوه خانه ها این مناظر که بیشتر به درخواست عمومی بود رنگ آمیزی شده بود. زیباترین مثالها در موزه اصلی تهران و همینطور در بعضی از موزه های خصوصی داخل و خارج از کشور نگهداری میشود. نقاشی های ایرانی، یک نوع ملاحت را که بی شباهت به هر چیز دیگر است به تماشاگر عرضه میکند. |
نگارگری هنری ملی و اصیل است
http://img.tebyan.net/big/1385/04/17...6355231150.jpg پیدایش هنر نو در قرن بیستم و بیتوجهی هنرمندان که نگارگری را برابر واپسگرایی میدانند در کمرنگ شدن آن مؤثر بوده، در حالی که نگارگری هنری ماندگار است و اصالت سنتی و ملی خود را حفظ کرده است. علی اصغر تجویدی که اخیرا در گالری کمال الدین بهزاد به برگزاری یک نمایشگاه انفرادی از آثار خود پرداخته گفت: "مینیاتورهمواره به شاخه ای از نقاشی تعلق داشته و از دیرباز در خدمت شعر و ادبیات بوده و با ادبیات پیوند عمیقی داشته است. در واقع نگارگری همواره با مضامین ملی مورد استفاده قرار می گرفته است." این مدرس و هنرمند نگارگر افزود: "من به شخصه در این نمایشگاه روی مضامینی چون فرهنگ باستان، اسطوره های ایرانی، جشن های ملی مثل جشن آبریزگان و نوروز در تخت جمشید کار کرده ام. در واقع سعی کردم با استفاده از تکنیک های کاربردی در نگارگری سنت های فراموش شده مان را احیاء کنم. البته در این آثار مخاطب تنها نگارگری صرف را نمی بیند بلکه آمیزه ای از نقاشی، نگارگری، تاریخ و اسطوره در این آثار تصویر شده اند." تجویدی درباره نوآوری در نگارگری ایرانی گفت: "نگارگری ایرانی همواره سیالی مخصوص به خود را داشته و آن بعدنمایی که در آثار اروپایی ها وجود دارد در نگارگری یافت نمی شود. به این ترتیب اگر قواعد صحیحی در این هنر رعایت شود می توان از نگارگری در اشکال نو استفاده کرد. منتهی همان طور که اشاره کردم مشروط به اینکه المان های موجود در قالب های نگارگری گنجانده شوند. یعنی نمی توان از عناصر غیرایرانی در نگارگری استفاده کرد. زیرا نگارگری باید در چارچوب های سنتی ارائه شود." این مدرس دانشگاه درباره کمرنگ شدن هنر نگارگری نیز تصریح کرد: "پیدایش هنر نو در قرن بیستم و بی توجهی هنرمندان که روی آوردن به نگارگری را برابر واپسگرایی می دانند در این امر بی تاثیر نبوده است. در حالی که هنر نگارگری ماندگار است و اصالت های سنتی و ملی خود را حفظ کرده است. نگارگری اصولا وابسته به مطالعه، اندیشه و ریاضت است و جوانان امروز با شتابزدگی قصد دارند به این حیطه دست یابند. شناخت نگارگری در درجه اول به شناخت فرهنگ برمی گردد." علی اصغر تجویدی در سال 1327 در فسا به دنیا آمد. وی فارغ التحصیل رشته مجسمه سازی از دانشکده هنرهای زیبا تهران و نزدیک به چهل است به فعالیت در حیطه نگارگری مشغول و نمایشگاههای متعددی برپا کرده است. نمایشگاه آثار نگارگری تجویدی روز شنبه در گالری بهزاد افتتاح می شود و 10 روز در این مکان ادامه خواهد داشت. مخاطبان می توانند برای بازدید از این آثار به بلوار کشاورز، نبش خیابان 16 آذر، گالری بهزاد مراجعه کنند. ساعت بازدید برای دوستداران نگارگری و مینیاتور 10 صبح تا هشت شب است. |
اکنون ساعت 03:47 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)