![]() |
رادیولوژی و عکاسی مدرن
عکاسی با اشعه ایکس یک عکاسی مدرن یا به عبارتی عکاسی پر خطر است که به جزییات درون موجودات و اشیاء سر و کار دارد. در این نوشتار می توانید با یکی از ابتکاری ترین روش های عکاسی خلاق معاصر آشنا شوید. http://img.tebyan.net/big/1391/11/18...3107243166.jpg یک عکاس انگلیسی دست به ابتکار جالب زده است. او برخلاف شیوه معمول همه عکاسان به جای عکاسی با دوربینهای معمول یا حرفهای عکاسی از دوربینهای اشعه ایکس که بیشتر مصارف پزشکی دارند، عکاسی میکند. به همین دلیل آثار و عکسهای "نیک وازی" این هنرمند 46 ساله با سایر عکاسان تفاوت بسیاری دارد . تفاوتی که نام او را در عرصه هنر عکاسی مطرح و برجسته ساخته است. او در مدت 10 سال گذشته بیش از 4000 فریم یا بهتر بگویم عکسهای رادیولوژیکی با این روش گرفته است. عکاسی آن هم از این نوع یعنی، قرار گرفتن طولانی مدت، زیر پرتوی اشعه ایکس کار آسانی نیست. همه میدانند که در مراکز رادیولوژی برای پایین آوردن اثرات مضر اشعه ایکس بر روی بیمار، عکس در کسری از ثانیه گرفته میشود. در صورتی که نیک این هنرمند عکاس برای کادر کردن عکسهای خود، مجبور است سوژه عکاسی را به مدت 12 دقیقه گاه بیشتر با این اشعه مضر بمباران کند. سوژههای منتخب او گاه از بین بازیکنان فوتبال، ماشینها، حیوانات، گیاهان، لباسها یا هر چیز جالب دیگر مانند هواپیما است. نیک در زمینه کاری خود میگوید؛ من دوست دارم بیشتر به درون و زیر پوست موجودات و اشیاء سرک بکشم تا ظاهر ساخته پرداخته آنها. هر چند این کار خطرات فراوانی به همراه دارد ، با این وجود هر روز بیشتر به آن علاقهمند میشوم. این نوع عکاسی را باید عکاسی خطر یا مرگ نامید. شاید به همین دلیل است که این عکاسی برای او شهرت و ثروت فراوانی به ارمغان آورده است. او معتقد است که در این زمینه بعد از گذشت 10 سال، هنوز یک تازه کار است و راه طولانی در پیش دارد. در حال حاضر او در یک لابراتوار بسیار گران قیمت که به فرم یک اتاق رادیولوژی یعنی با دیوارهای به ضخامت 89 سانتیمتر طراحی و ساخته شده است، کار میکند. نیک در زمینه کاری خود میگوید؛ من دوست دارم بیشتر به درون و زیر پوست موجودات و اشیاء سرک بکشم تا ظاهر ساخته پرداخته آنها. هر چند این کار خطرات فراوانی به همراه دارد ، با این وجود هر روز بیشتر به آن علاقهمند میشوم. نیک عکاسی خود را یک عکاسی مدرن و نوین میداند و با اشاره به عکاسی سنتی میگوید؛ شاید روزی عکاسی با اشعه ایکس جایگزین عکاسی سنتی شود. کسی چه میداند؟ این هنرمند انگلیسی با ارائه عکسهای جذاب و منحصر به فرد و نیز تکنیکهای خاص و بعضا خطرناک تنها پیشرو و یکه تاز میدان این سبک عکاسی خطرناک است. با این وجود او خود را تنها یک عکاس معمولی که با تکنیکهای عکاسی سنتی با اشعه ایکس پرتو نگاری میکند، میداند. نکته دیگری که نیک به آن اشاره میکند، یک کار گروهی است. او میگوید؛ برای بدست آوردن بهترین جزییات از این نوع عکاسی من نیاز به سالها مطالعه و تحقیق در زمینه اشعه ایکس و نیز یک تیم مجرب و دقیق برای انجام کارهایم داشتم. چرا که این نوع عکاسی نیاز به یک گروه حرفهای، دقیق و مسلط دارد. افراد گروه من در زمینه عکاسی، کار با اشعه ایکس، کار با اسکنرهای عظیم، برنامههای کامپیوتری و... کاملا وارد و مسلط هستند. همچنین این گروه در سوژههای مانند؛ اتوبوس یا هواپیما به عنوان مسافران آن مورد استفاده قرار میگرفتند. این عکاسی یا تصویر برداری به نوعی فتوکپی از اصل درون هر چیز و در ابعاد دقیق همان سوژه است. به نوعی هیجان انگیز است نه؟ دوست دارید، چنین عکسهای از خود، خانواده، گیاهان و حیوانات خانگی خود در آلبوم داشته باشید؟ جالب است بدانید که از عکسهای او در زمینههای؛ تبلیغات، بررسیهای علمی و فنی بسیار سود برده و میبرند. |
عکاسی هنری
چگونه از موضوعات ساده عکسهای زیبا بگیریم؟ در این مقاله یاد می گیرید چطور از موضوعات دور و بر خود به صورتی عکس بگیرید که یک عکس حرفه ای و هنری باشد. http://img.tebyan.net/big/1391/07/10...1207247181.jpg درست مثل خود زندگی است. فرقی نمیكند موضوع آن چه باشد . این نگاه و انتخاب توست كه آن را زیبا یا نازیبا میكند. عكسهایت را میگویم؛ عكسهایی كه با دوربینت میگیری، شاید فكر كنی حتماً باید موضوعی زیبا داشته باشی تا بتوانی عكسی زیبا بگیری، اما مگر عكسهای خیلی خوبی را كه از موضوعهای زشت و ناخوشایند گرفته شدهاند ندیدهای؟ یا برعكس، عكسهایی را كه موضوعشان زیبا بوده، اما عكاس عكسهایی نازیبا از آنها گرفته؟ پس زیبایی عكس تو در نگاه توست، و انتخاب هم با توست. میتوانی از موضوعی كه در اختیار داری عكس خوبی به وجود بیاوری یا آن را به عكسی بد تبدیل كنی. میپرسی چهطوری؟ اگر موضوعت را خوب ببینی و به ویژگیهای بصری و جزئیاتش دقت كنی؛ باید سوژه را از زاویههای مختلف به آن نگاه كنی و ببینی از كدام زاویه قشنگتر دیده میشود؛ كادرت را انتخاب كنی و ببینی چه چیزهایی را در آن قرار بدهی و چه چیزهایی را بیرون بگذاری؛ درباره این فكر كنی كه چیزهایی كه در كادر قرار دادهای و ویژگیهای بصریشان را چهطور و در چه وضعیتی نسبت به هم قرار بدهی تا تركیبی زیبا بهوجود بیاورند؛ و اگر میخواهی احساسی را كه نسبت به موضوعت داری یا چیزی را كه درباره آن فكر میكنی، در عكست نشان دهی، زاویه دید، كادر و تركیببندی عكست را متناسب با آن انتخاب كنی؛ و آنوقت دگمه دوربینت را فشار دهی؛ میتوانی بگویی: «این عكس مال من است!» چون همه جزئیاتش را خودت انتخاب كردهای. و نتیجه هر چه باشد، خوب یا بد، به هر حال نتیجة انتخابهای توست. میگویی كار سختی است؟ خب معلوم است، تمرین میخواهد، مثل هر كار دیگری. چرا راه دور برویم، درست مثل خود زندگی! برای بهتر روشن شدن موضوع می توانی در زیز چند عکس حرفه ای را ببینی. http://img.tebyan.net/big/1391/07/15...7965114059.jpg خط های بدن این گورخرها از ویژگیهای بصری آنهاست.(تصویر 1) میتوانی از آنها كمك بگیری و تركیببندیهای زیبایی را بهوجود بیاوری؛ میتوانی همه سطح عكست را از این خطها پُر كنی؛ میتوانی این خطها را طوری قرار بدهی كه در مركز عكس فشردهتر باشند و هرچه از آن دورتر میشوی، فاصله شان بیشتر شود؛ و اینطوری یك بافت با ریتمی بصری درست كنی؛ بافتی كه پیش از موضوع عكس، یعنی گورخرها، دیده شود و فقط یك چشم، یك دهان و خطهای محیطی بدن آنها به یادمان بیاورند كه آنچه در عكس میبینیم، در حقیقت بدن و سر دو گورخر است. میتوانی از یك موضوع، عكسهای كاملاً متفاوتی بگیری. اینجا موضوع، همان دو گورخر عكس سمت راست هستند.(تصویر2) حتی یكی از آنها دقیقاً از همان زاویه نیمرخ دیده شده و فقط بخشهای بیشتری از آن در كادر آمده و موقعیت و زاویه قرار گرفتن گورخر دوم هم تغییر كرده. با دو تغییر كوچك، عكس زمین تا آسمان عوض شده؛ با وجود این، باز تركیببندی آن چشمنواز و متعادل است. زیبایی عكس تو در نگاه توست، و انتخاب هم با توست. میتوانی از موضوعی كه در اختیار داری عكس خوبی به وجود بیاوری یا آن را به عكسی بد تبدیل كنی. چتر روی سر این پرندهها(تصویر3)، لاله زیر گلوشان، رنگهای سر، صورت و چشم و فرم گردنهایشان همه از ویژگیهای بصری آنها هستند. عكاس زاویهای را برای عكس گرفتن از آنها انتخاب كرده كه ویژگیهای دو پرنده با هم تلفیق شوند و یك فرم واحد را بهوجود بیاورد. یك لحظه به آن نگاه كن! بهراحتی میتوانی این مجموعه را به صورت یك شكل واحد ببینی. مطمئناً عكاس ساعتها صبر كرده تا بتواند از این زاویه از آنها عكس بگیرد. http://img.tebyan.net/big/1391/07/16...1761024678.jpg نیازی نیست همه موضوعت را به طور كامل در كادر قرار بدهی؛ (تصویر4)میتوانی بخشهایی از آن را انتخاب و بخشهای دیگر را حذف كنی. با این كار توجه بیننده عكست را روی چیزی كه برایت مهمتر بوده متمركز میكنی. در ضمن با این كار باعث میشوی بیننده عكست جزئیاتی را در موضوع عكس كشف كند كه تا پیش از آن به آنها توجه نداشته. وقتی فقط بخشهایی از موضوعت را در كادر قرار میدهی، اتفاق دیگری هم میافتد: ویژگیهای بصری موضوعت بیشتر به چشم میآیند و همینطور ارتباطی كه با هم برقرار میكنند. مثلاً در این عكس، نقطهها، خطها، سطحها و بافت پوست و صورت ببرها بیشتر و بهتر دیده میشوند، طوری كه میتوانی بهراحتی، بدون این كه به این فكر كنی كه آنها در واقعیت چه چیزهایی هستند، صرفاً به عنوان عنصرهای بصری بررسیشان كنی و ببینی چه تأثیری روی تركیببندی عكس میگذارند. http://img.tebyan.net/big/1391/07/56...0186125129.jpg یكی از راههای به وجود آوردن تركیببندی خوب، قرینهسازی است. این گاوها(تصویر5) به صورت قرینه در عكس قرار گرفتهاند، انگار كه نیمی از عكس، تصویر نیمی دیگر در آینه است. این طوری، تركیببندی عكس متعادل شده است، یعنی نیروها و كششهایی كه در عكس وجود دارند همدیگر را خنثی میكنند و هیچكدامشان بر دیگری غلبه نمیكند. به فرم شاخها نگاه كن! آنها نگاه ما را به خودشان جلب میكنند و دنبال خودشان میكشند. در عین حال در جهتهای مختلف و حتی مخالف همدیگر هم قرار گرفتهاند، بنابراین كششهایی هم كه در نگاه ما ایجاد میكنند در جهتهای مختلف و مخالف همدیگرند، اما چون این نیروها و كششها به اندازه همدیگر و در جهتهای قرینه نسبت به هم قرار دارند، هیچكدامشان نمیتواند چشم ما را بیشتر از دیگری به طرف خودش بكشد. این گاوها همانگاوهای عكس سمت چپ اند (تصویر6)و شاخهایشان همان ویژگیهای بصری را دارند: چشم ما را به دنبال خودشان میكشند و به حركت در میآورند. اما این بار در جهتهایی متفاوت قرار گرفتهاند و نیروهای كششی متفاوتی را بهوجود آوردهاند؛ نیروهایی كه باعث حركتی موزون در چشم ما میشوند و در این حركت، چشم ما را در همه جای عكس میچرخانند و باز در نهایت، به تعادل میرسند. |
عکاسی خبری، نقد تصویری
عکس یکی از مهمترین عناصر کمکی در روزنامه نگاری و ارتباطات انسانی است. عکس سند زندهای است که غیرقابل انکار است زیرا عکس میتواند خاطرات بسیار ارزشمند انسانها را برای آنها یادآوری کند. در این میان عکاسی خبری به دلیل ثبت وقایع تاریخی دارای اهمیتی دوچندان است و در این مقاله به شرح تاریخ و تعریف آن می پردازیم. http://img.tebyan.net/big/1391/06/14...2196207101.jpgتاریخچه عکاسی خبری در ایران این اولین تعریف عکاسی است که با درخواست رسمی دربار محمد شاه از روسیه و انگلیس به ایران آمد. در دوره ناصری، شاه که نشستن مقابل دوربین پاولف، ریشار و دیگران را تجربه کرده و شیفته عکاسی است، به فرخ خان امین الدوله، سفیرش در فرانسه، دستور می دهدعکاسی ماهر به ایران بیاورد. نام این عکاس فرانسیس کارلهیان است. او این فن را هم به ناصرالدین شاه می آموزد و هم به آقا رضا عکاس باشی که اولین و معروفترین عکاس ایران است . از آن پس آقا رضا عکاس دربار ناصری و سرپرست عکاسخانه می شود و کار عکاسی به طور جدی آغاز می شود. اما سال ها پیش از این، ناصرالدین شاه در همان اوایل سلطنت دریافت که از این فن جدید می تواند همچون رسانه ای خبری بهره ببرد. این مطلب را از ماموریتی که در نیمه اول سال 1266 ق/1850 م برای عکسبرداری از بناهای تخت جمشید به ژول ریشار داده بود، می توان دریافت. این ماموریت به دلیل عدم پرداخت هزینه های مالی و یا شاید به دلیل زیاده خواهی و عدم دوراندیشی ژول ریشار انجام نمی شود و متاسفانه ریشار به همین دلیل تا اصفهان، پیشتر نرفته وبه تهران باز می گردد و افتخار ثبت اولین گزارش تصویری در زمان خود را که می توانست همقدم با کار همقطاران خود در دنیا، همچون ماکسیم دو کامپ فرانسوی باشد را از دست می دهد. از دیگر نکات برجسته در این دوره پایه گذاری نوشتن شرح عکس است . ناصرالدین شاه به نوشتن شرح یا معرفی افراد، زمان و مکان عکس هایی که به وی تقدیم می شد یا خود آنها را می گرفت اهتمام می ورزید. در دو دهه پایانی سلطنت ناصرالدین شاه، عکاسی در بیشتر شهر های بزرگ ایران توسعه یافته و در دوره مظفری پدیده ای کاملا جا افتاده است. خیلی ها عکاسی را به عنوان شغل انتخاب کرده اند و پیشرفت ابزار و وسایل به گونه ای است که حتی مردم، از طبقه نیمه مرفه و متوسط هم می توانند دوربینی تهیه کرده و عکاسی کنند. در روند تحولات انقلاب مشروطه، عکاسی افزون برکارکردهای خبری و آگاه سازی، نقش بر انگیزاننده را هم در خیزش و حرکت های مردمی عهده دار می شود و در بسیاری موارد به عنوان ابزاری کاربردی، برای پیشبرد اهداف سیاسی از سوی هر دو گروه درگیر، یعنی مردم و حکومت مورد استفاده قرار می گیرد. http://img.tebyan.net/big/1391/06/65...3813010920.jpg پخش گسترده عکس جنجال برانگیز ژوزف نوز بلژیکی با لباس روحانیت در مجلس بالماسکه، کاسه صبر مردم به تنگ آمده را لبریز می کند و یکی از جرقه های انقلاب مشروطه می شود و در جریان این رخداد تظاهرات، بست نشینی وتحصن ها و قهرمانان ملی موضوع عکس می شود. در دوران استبداد محمد علی شاهی و «بازداشت گسترده آزادیخواهان، عوامل حکومتی شدید ترین حمله ها را بر عکاسان و اعمال سانسور را بر عکاسی وارد می آوردند.» در این دوره چندین مغازه را می بندند، چند تن را به تهمت چاپ و فروش عکس ستارخان می زنند و عکاس جوانی را می کشند. پس از واقعه به توپ بستن مجلس و بست نشینی برخی از آزادیخواهان در سفارت عثمانی، به طور مرتب عکس هایی از بست نشینان برای سایر مبارزان خارج از سفارت فرستاده می شود. از سوی دیگر، مستبدان نیز از عکس ها به منظور پیشبرد اهداف سیاسی خود و همچنین برای نشان دادن تسلط بر اوضاع آشفته این دوران بهره ها می بردند. از این نمونه ها می توان به عکس هایی اشاره کرد که از آزادیخواهان زندانی در باغشاه با وضعیت بسیار تاثر برانگیز گرفته شده است. عکاسی در این دوران، افزون بر کارکردهای شگرفی که در زمینه آگاهی رسانی بر عهده دارد، سر آغاز یک رشته دگرگونی های ساختاری در نوع عکسبرداری و شیوه نگاه به موضوع ها می شود به گونه ای که می توان برخی از آنها را نقطه آغاز عکاسی با کارکرد صرفا خبری به شمار آورد. عکاسی خبری عکس سمبل واقعیتهای روزمره زندگی ماست. عکس توصیف ما را مستندتر و گویاتر میکند هر گزارش برای اثبات گفتههای خود نیاز به یک سند تصویری دارد که این سند را یک عکاس خبری برای ما ارائه میدهد. بنابراین عکاس خبری با سایر موارد عکاسی فرق دارد. زیرا عکاس خبری فقط در حوزه خبر و رویدادها کار میکند و تجربه و تخصص او در این زمینه بیشتر است. عکاسی خبری یا فتوژورنالیسم به عکسهایی گفته میشود که پبام و هدف اصلی آنها خبر رسانی است. و آنگونه که کارشناسان رسانه تعریف میکنند؛ عکاسان خبری، همان نویسندگان مقاله و مخبران خبر به وسیله تصویر یا همان عکس هستند "آینه با حافظه است. عین شخص را می اندازد روی صفحه نقره. تصویری که روزها طول می کشد تا یک نقاش با مهارت تمام، بکشد و شاید مثل خود فرد هم نشود باعملیاتی نیم ساعته ثبت می شود. عین آینه."این اولین تعریف عکاسی است که با درخواست رسمی دربار محمد شاه از روسیه و انگلیس به ایران آمد. سه تعریف رایج درباره عکاسی خبری وجود دارد: 1- هنری است که برای قصهگویی عکاسانه به کار گرفته میشود تا زندگی را مستند کند. پدیدهای جهانی است و به همه مربوط است و از محدودیتهای زبانی و فرهنگی عبور میکند. فتوژورنالیسم ما را به عکسهایی ارجاع میدهد که یک داستان را بیان میکند؛ مثل عکسهایی که در رسانههای خبری میبینیم یا مجلات، گاهنامهها یا هفتهنامهها. این عکسها میتواند دربر گیرندهء عکاسی مستند، عکاسی تبلیغاتی، عکاسی در صحنه، عکاسی ورزشی، زندگی جاری، علایق انسانی و به تصویر کشیدن شیوه معاصر و رایج زندگی باشد. اما نکتهء مهم در این بخش این است که در فتوژرنالیسم روایت عکس مقدم بر قضاوت است، یعنی باید عکس، دیگران را به قضاوت بکشد، پس لازم است به عکاسان خبری گفته شود: سعی نکنید قضاوت خود را به عکس القا کنید. در فتوژرنالیسم، عنوان یا مضمون مقدم بر عکس است و باید به مخاطبان و بینندگان و کسانی که داوری میکنند کمک کند تا خودشان داستان یا ماجرا را کشف کنند. 2- ژورنالیسمی است که داستانی را از طریق تصاویر بیان میکند. میتوان اینطور برداشت کرد که در ذهن غربیها، فتوژرنالیسم تک فریم نیست؛ به همین علت است که همیشه یک فیچر یا گزارش تصویری جداگانه دارند و یک تک فریم؛ که تک فریم در واقع اوج گزارش تصویری است. تعریف آخری که از فتوژورنالیسم میتوان عنوان کرد این است که گفته شود: 3- شکلی ویژه از ژورنالیسم است که تصاویری را خلق میکند تا داستانی خبری را بازگو کند؛ هرچند معمولا اینطور فهم میکنند که اصل بر تک فریم است، در حالی که اینطور نیست. در حالت عامتر هم به مطالب بسیار مهم و جدی که عکاسی شدهاست گفته میشود. اهمیت و ارزش یک عکاس خبری کمتر از سایر عوامل یک روزنامه نیست. اگر عکسها نباشند شاید در مواردی برخی به یک گزارش شک و شبهه وارد کنند. پس در واقع این دو مکمل هم هستند. اما عکاس خبری باید همواره در نظر داشته باشد که عکسهایش بدون گزارش هم کاملا گویا باشند، چرا که عکاس خبری سند تصویری را ارائه میدهد و سند تصویری محدود به امروز نیست بلکه در تاریخ میماند و ثبت میشود و جزئی از تاریخ میشود. http://img.tebyan.net/big/1391/06/16...7206187192.jpg گاهی برای توصیف اتفاق نیاز به عکس داریم گاهی هم برای اثبات اهمیت یک موضوع اما در هر حالت عکسها اسنادی هستند که در تاریخ زنده می مانند و ما بر اساس این اسناد بصری ارتباط برقرار میکنیم. یک عکاس خبری همواره باید متوجه باشد که حادثه تنها به محل وقوع خود ختم نمیشود و حواشی بسیاری هم دارد که نباید از آنها غافل شد. عکاس باید دقت کند عکسها را به گونهای بگیرد که اگر خبرنگار هم همراه وی نبود به راحتی بتواند گویای آنچه که رخ داده باشد و اتفاق را بیان کند و نیازی به توصیف نداشته باشد معمولا خبرنگار چند ورقه کاغذ دارد و یک قلم شروع میکند به مصاحبه و پرس و جو از افراد حاضر در صحنه تا گزارش خود را بنویسید. عکاس هم همین کار را به شکل دیگر با ابزاری ویژه به نام دوربین انجام میدهد. وی باید به گونه ای عکس بگیرد که بیننده بتواند منطقه جغرافیایی و سایر مختصات مربوطه به آن واقعه را متوجه شود. عکاس خبری در حالت ثبت تاریخ است زیرا عکس ها سندهایی غیرقابل انکار هستند. مانند عکسهای پیروزی انقلاب اسلامی ایران عکس رژه همافرها در مقابل حضرت امام خمینی (ره) یا عکسهای ورود حضرت امام خمینی به فرودگاه مهرآباد تهران یا عکسهای دریافت مدال قهرمانان در المپیکهای گوناگون و یا جمع آوری کمک مرحوم تختی برای زلزله بویین زهرا در آن سال. باید مردم به عکاسان خبری اعتماد داشته باشند و اجازه کارکردن آزادانه را به آنها بدهند. در حال حاضر متاسفانه بسیاری از سازمانها و نهادها عکاس استخدام کردهاند و از عکاسان رسانهها برای حضور در برنامه دعوت نمیکنند. در حال حاضر هم روزنامهای که عکس خبری مستقل چاپ کند به ندرت پیدا میشود. چون روزنامهها از یک عکس مشترک از سایتها استفاده می کنند و نیاز به عکاس خبری ندارند و این مورد خوبی نیست. چون قانون کپی رایت در مورد عکاسی هم رعایت نمیشود. باید برای انتشار عکس از عکاس مربوطه اجازه گرفته تا دوباره عکاس خبری بیشتر مطرح شود. |
اکنون ساعت 12:06 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)