سلام

کسی میدونه فرق این تاپیک با این تاپیک چیه ؟ هر کی گفت پیش مدیر ادبیات ساقی جان یه هدیه داره :d:53:
اسم بهترین کتابی که خوندی + اسم نویسنده اش چیه؟ یه کم در موردش توضیح بده! ‏
( من میدونم ) ;)

خوب یه کتاب دیروز دیدم که البته یه چند صفحه ی بیشتر نتونستم بخونم و واسم جالب بود که بگیرم :)

آزار رواني
(خشونت ايذايي در زندگي روزمره)


ماري – فرانس ايريگوين
ترجمه کيان فروزش
تهران: نشر دانژه، 1388


http://www.adinebook.com/images-1/im...jpg?1269817819


همه ما آزار رواني را به شدت هاي گوناگون و در سطح هاي مختلف تجربه کرده ايم. بسياري از ما قرباني آزار رواني شده ايم و شايد هم در جايگاه روان آزار قرار گرفته ايم.

آزار رواني در شکل هاي مختلف، در خانواده، بين والدين و فرزندان، بين همسران، در محيط کار و در زندگي سياسي و اجتماعي، هميشه وجود داشته و دارد. با اين وجود همه ما در برابر اين شکل از خشونت غيرمستقيم، تظاهر به نابينايي مي کنيم يا آن را معمولي و پيش پا افتاده مي دانيم. و تا خودمان در جاي طعمه و قرباني قرار نگرفته باشيم ابعاد ويرانگر آن را درک نخواهيم کرد.


آزار رواني يک تهاجم است براي برهم زدن تعادل رواني طرف مقابل، براي اغفال، تاثيرگذاري، نفوذ و تسلط يافتن، و در نهايت مصادره مهم ترين دارايي روحي و رواني قرباني. اين تهاجم، دو طرف دارد: مهاجم و قرباني. مهاجم با تکنيک هاي مشخصي، به شکار مي پردازد و راه فرار صيد را مي بندد.

سلاح او عبارت است از: گوشه و کنايه، بي احترامي، متلک، دروغ، تحقير، متناقص گويي، تقلب، انکار، سلب صلاحيت، تفرقه انداختن، تحميل کردن قدرت ... و سپس در يک لحظه بخصوص، خشونتي را که در روانش نهفته، بر سر قرباني مي ريزد.

خشونت تاثير مي گذارد، قرباني عقب مي نشيند. مهاجم پيشروي مي کند ... اگر جلوي اين خشونت گرفته نشود تا مرگ رواني قرباني و حتي خودکشي او ادامه مي يابد.

ويژگي هاي مهاجم چيست؟ و چرا تهاجم مي کند؟ آيا اين خوي تهاجم و شکار در ذات همه ما هست؟ يا اتفاقي در کودکي فرد افتاده و او در آن اتفاق تثبيت شده و گير افتاده و همان الگوي ارتباطي را بازتوليد مي کند؟ آيا مي توان فرد روان آزار را درمان کرد؟ آيا روان آزار با قصد و اراده به آزار و اذيت و خشونت مي پردازد يا اقتضاي طبيعتش اين است؟

ويژگي هاي قرباني چيست و چرا به تهاجم و تسلط تن مي دهد؟ چرا نمي تواند از خود دفاع کند؟ آيا درست است که قرباني «خودآزار» است؟ چگونه مي توان به او کمک کرد؟

چه چيزي در کودکي و سرشت اين دو وجود دارد که چنين رابطه اي ايجاد مي شود؟ ويژگي هاي اين رابطه ايذايي چيست؟ آيا مي توان با تمهيدات قانوني جلوي اين جنايات خاموش و بي ردّ پا را گرفت؟

در کتاب آزار رواني از ميان گزارش هاي باليني، با مواردي از آزار رواني در روابط زناشويي، در روابط پدر و مادر با فرزندان، و در محيط کار و در سازمان هاي کوچک و بزرگ آشنا مي شويم و براي پرسش هاي ياد شده پاسخ هاي روشن و تکان دهنده ايمي يابيم. چرا تکان دهنده؟ زيرا مي بينيم که بسياري از موارد روان آزاري در زندگي هر روزه ما به شکل هاي مختلف تکرار و تشديد مي شوند، چندان که بصورت عادت و هنجار و آيين درآمده اند و حتي متاسفانه برخي از اين موارد به تدبير روسا و زيرکي و شم مديريت نيز تعبير مي شوند. و در ابعاد بزرگتر، چه بسيار از اين موارد که در تاريخ سياسي و اجتماعي ما روي داده و سرنوشت ما مردم را رقم زده است.

«آزار رواني» گرچه هميشه وجود داشته ولي طرح کردن آن به صورت عملي، موضوعي بي سابقه و بديع است. فايده اين کتاب اين است که هم مي تواند براي کساني که با اين مسئله در زندگي خود مواجه هستند به عنوان راهنمايي عملي مورد استفاده قرار گيرد و هم براي تمام کساني که نمي خواهند در برابر اين مسئله اجتماعي بي تفاوت بمانند، جالب و مهم است.

نويسنده کتاب، روان پزشک،، روانکاو، و روان - درمانگر خانواده است و آموزش و پژوهش هايش در علم نوپاي «قرباني شناسي»، او را به تمرکز کردن روي «آزار رواني» هدايت کرده است.

کتاب قصه عشق: نگرشی تازه به روابط زن و مرد

http://www.adinebook.com/images-1/im...jpg?1270794540

من خودم این کتاب در حال مطالعه ش هستم..کتاب ارزشمندی هست
مطالعه ش را به دوستان خوبم توصیه می کنم...

-------------
به گزارش خبرنگار فارس، در ابتداي اين نشست سپيده باطبي در مورد كتاب استرنبرگ گفت: رابرت استرنبرگ در اواخر دهه 1980 نظريه سه وجهي عشق را بيان كرد و بر اساس اين نظريه عشق سالم و كامل بر 3 مولفه صميميت، شور شهوت و تعهدات قرار دارد كه در عشق سالم تمامي اين اجزاء به ميزان بالايي وجود دارد.

باطبي تصريح كرد: آنگاه او به اين نتيجه دست يافت كه آدميان گرايش دارند به كساني عاشق شوند كه داستان‌هاي عشق آنها با هم مشابه و يا داراي بخش‌هاي مكمل باشد.

به گفته وي، رابرت استرنبرگ بر اساس شواهد موجود از مراجعان و دانشجويان شروع به طبقه‌بندي داستان‌هاي عشق كرد كه پنج جزء كلي قصه‌هاي نامتقارن، قصه‌هاي شيء، مشاركتي و روايي هستند.

وي افزود: استرنبرگ در اين كتاب مي‌گويد كه قصه جفت‌ها بيانگر جهان‌بيني‌هاي مشترك و فرض‌هايي مشترك در باب روابطشان است و نشان از تفسير مشترك پديده‌ها دارد كه تمام اينها زيربناي ساختن روابط مناسب و ارتباط متقابل درست است.

باطبي خاطرنشان كرد: به همين جهت مطالعه و بررسي اين موضوع اهميت دارد، گذشته از اينكه هر كس قصه عشق مربوط به خودش را داشته باشد از قصه عشق زوجش هم برداشتي دارد كه ممكن است با برداشت او از قصه عشق خودش همخواني داشته يا نداشته باشد.

وي ادامه داد: اغلب مي‌گويند كه زوج‌ها شبيه هم مي‌‌شوند شايد به اين خاطر باشد كه قصه عشقشان در طول زندگي تغيير مي‌كند. باطبي تاكيد كرد: در اين كتاب با بيان ويژگي‌هايي هر كدام از داستان‌هاي عشق و آوردن مثال و پرداختن به نقاط قوت و ضعف اين داستانها در عرصه‌هاي ارتباطي به فهم بيشتر و بهتر افراد از داستانهاي خودشان از عشق كمك مي‌كند.

وي گفت: نمونه‌هايي از قصه‌هاي ارايه شده در كتاب قصه معلم شاگردي، قصه ايثار، قصه حكومت، قصه خانه و خانواده، قصه هنر، قصه سفر، تجارت خيال، علم، جنگ و طنز است.

منبع: خبرگزاری فارس (البته بصورت خلاصه)