پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   راز شقایق - شعری بسیار زیبا و احساسی (http://p30city.net/showthread.php?t=7269)

Setare 03-08-2010 08:36 PM

من اون شعر اولی رو که در مورد عاشق و شقایق بود قبلا شنیده بودم...
من کارشو تایید میکنم که به خاطر معشوقش و زنده موندن اون از جونش میگذره
چون اگه از جونش نمی گذشت او گل از بین می رفت
و دیگه هیچ راه درمانی هم برای معشوق نمی موند...پس در واقع باعث کشته شدن معشوقش میشد...
شاید باور این سخت باشه که آدم از زندگیش بگذره به خاطر معشوق!
اگه کسی همچین فکری میکنه پس عشق رو قبول نداره...
عاشق دوست داره از خودش بگذره حتی از زندگیش بگذره تا معشوقش راحت زندگی کنه
حتی اگه معشوقش بهش علاقه ای نداشته باشه و این عشق یه طرفه باشه....
باز هم عاشق از خودش میزنه! از زندگی اون میره بیرون حاضره دیگه طعم خوش بختی رو نچشه اما معشوقش یه زندگی خوب داشته باشه...
:|

دانه کولانه 03-08-2010 09:30 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط Asterah (پست 134972)
من اون شعر اولی رو که در مورد عاشق و شقایق بود قبلا شنیده بودم...
من کارشو تایید میکنم که به خاطر معشوقش و زنده موندن اون از جونش میگذره
چون اگه از جونش نمی گذشت او گل از بین می رفت
و دیگه هیچ راه درمانی هم برای معشوق نمی موند...پس در واقع باعث کشته شدن معشوقش میشد...
شاید باور این سخت باشه که آدم از زندگیش بگذره به خاطر معشوق!
اگه کسی همچین فکری میکنه پس عشق رو قبول نداره...
عاشق دوست داره از خودش بگذره حتی از زندگیش بگذره تا معشوقش راحت زندگی کنه
حتی اگه معشوقش بهش علاقه ای نداشته باشه و این عشق یه طرفه باشه....
باز هم عاشق از خودش میزنه! از زندگی اون میره بیرون حاضره دیگه طعم خوش بختی رو نچشه اما معشوقش یه زندگی خوب داشته باشه...
:|

اره اتفاقا دقیقا عشق همونه که بتونی از خودت بگذری حتی از جان بنابراین حیفه که مردم به هر چیزی به هر احساس ساده و کوچکی عشق میگن
چند درصد از ازواج امروزی که هنوز ازدواج نکرده اند حاضرند اگر نیاز شد نه جان بلکه یه کلیه-شون
رو در صورت نیاز به کسی که خودشون بهش معشوق میگند بده ؟
کلیه نه جان ...
بنابراین همه سعی کنیم به هر چیزی نگیم عشق و راحت خودمون رو عاشق ندونیم .

امیر عباس انصاری 03-10-2010 10:32 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 134997)
اره اتفاقا دقیقا عشق همونه که بتونی از خودت بگذری حتی از جان بنابراین حیفه که مردم به هر چیزی به هر احساس ساده و کوچکی عشق میگن
چند درصد از ازواج امروزی که هنوز ازدواج نکرده اند حاضرند اگر نیاز شد نه جان بلکه یه کلیه-شون
رو در صورت نیاز به کسی که خودشون بهش معشوق میگند بده ؟
کلیه نه جان ...
بنابراین همه سعی کنیم به هر چیزی نگیم عشق و راحت خودمون رو عاشق ندونیم .

موافقم
به هر احساسی نمیشه عشق گفت و اونو یک عشق اطلاق کرد
عشق ممکنه لحظه ای پدید بیاد یا در طی روزها و ایام و حتی سالیان متمادی
اینکه یک احساس به شکوفایی و بالندگی و پختگی برسه و اون خامی نیازهای جسمی و روحی ازش برداشته بشه و به نهایت ایثار برسه خیلی خیلی خیلی کار سخت و طاقت فرسا و جدا پر حمتیه

اینکه یک انسان همه من بودن خودش را در بودن طرف مقابل ببینه خیلی خیلی خیلی وجود و معرفت و درک حقیقت میخواد
عشق به سادگی متولد میشه و به دست میاد و پا میگیره
چون خاستگاه عشق از احساس پاک انسان سرچشمه میگیره

ولی همین عشق مثل یک شاخه شقایق (گلی که هرگز نمیشه چید چون پرپر میشه) میمونه
با کمترین ناملایمات و اذیت و آزاری به شدت مجروح میشه و این احساس پاک باید با نهایت توجه و رسیدگی مورد ملاطفت قرار بگیره تا از بین نره و جای خودشو به علف هرز نیاز نده

عشق تکه ای از خداوند در وجود انسانه
ولی دم دست نیست
باید بگردی و پیداش کنی
و در مورد موضوع دومت کوروش جان
من حاظرم کلیه مو بدم چون میخوام که اینجوری باشم
میخوام که پرکشیدن برام راحت تر باشه
کار عاشق همینه
پریدن
به قول مریم حیدرزاده:
من میگم عاشق پرنده ست
تو میگی معشوق برنده ست

سپاس
امیر

SonBol 09-20-2010 07:47 PM

حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای
گفت یا خواب است یا باد است یا افسانه ای
گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چیست
گفت یا برق است یا شمع است یا پروانه ای
گفتمش آنان که می بینی بر او دل بسته اند
گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه اند :53:

دانه کولانه 10-27-2010 11:43 PM

له بیرم مه که شعری از ماموستا هیمن و دیار دلدار از ایرج میرزا برگرفته از ادبیات اروپا (مهری پاکزاد)
 
1 فایل پیوست
له بیرم مه که شعری از ماموستا هیمن و دیار دلدار از ایرج میرزا برگرفته از ادبیات اروپا (مهری پاکزاد)



نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 36769)
بذارید یه شعر از ایرج میرزا بگم که خیلی وقته میخوام یه تاپیک ششصد صفحه ای در موردش و پیوندش با موسیقی و تصنیفی که در همین باره بانو قمر میخونه بزنم دیگه تنبلی و تمامیت خواهی ما مانع شده الان شعرشو مینویسم سر فرصت{بخوانید هرگز ! } تاپیکشو میزنم
تصنیف قمر و هنگامه اخوانشو هم میزنم....


عاشقی محنتی بسیار کشید
تا لب دجله به معشوقه رسید
نشده از گل رویش سیراب
که فلک دسته گلی داد به آب
نازنین چشم به شط دوخته بود
فارق از عاشق دلسوخته بود
دید کآید به روی شط به شتاب
نو گلی چون گل رویش شاداب
گفت به به چه گل زیبایی
لایق دست چو من رعنایی
حیف از این گل که برد آب اورا
کند از منظره نایاب اورا
زین سخن عاشق معشوقه پرست
جست در آب چو ماهی از شست
خواست کازاد کند از بندش
نام گل برد و در آب افکندش
گفت رو تا ز هجرم برهی
نام بی مهری بر من ننهی
باری آن عاشق بیچاره چو بط
دل به دریا زد و افتاد به شط
دید آبیست فراوان و درست
به نشاط آمد و دست از جان شست
دست و پایی زد و گل را بربود
سوی دلدارش پرتاب نمود
گفت کای آفت جان سنبل تو
ما که رفتیم بگیر این گل تو
جز از برای دل من بوش نکن
عاشق خویش فراموش نکن
بکنش زیب سر ای دلبر من
یاد آبی که گذشت از سر من

بعد ایرج خواننده رو همینطوری توی شک پایان داستان رها میکنه و
نتیجه گیریشو میکنه
خود ندانست مگر عاشق ما
که ز خوب رویان نتوان خواست وفا ؟
عاشقان را گر همه آب برد
خوبرویان را همه خواب برد......

خب چطور بود ؟
یه بیتشو هیجوقت حفظم نمیشه! الانم ننوشتم خواستین سرچ کنین توی نت
(خوب از بر کرده بود آن مایه ی ناز که نکویی کن و در آب انداز )
شست رو هم نمیدونم املاشو درست نوشتم یا نه (تنها چیزی که براش پیدا کرده بودم شست به معنای تور ماهیگیری)

واقعا شعرش آتشین نیست ؟ ببینین چقدر کاربر ضرب المثل رو در شعر به زیبایی کانه خود واقعیت به کار برده ؟ نکویی کن و در آب انداز - یاد آبی که گذشت از سر من - که فلک دسته گلی داد به آب ....
این نمونه اونی هست که عرض کردم عاشق صد در صد و معشوق چه میدونم چی اسمشو بذارم
حالا من از بقیه ماجرا هم خبر دارم توی شعر ایرج همینقدر نوشته شده
این اصلا داستانی اروپاییه (فکر کنم آلمانی) که مجله ترقی حدود 80-90 سال پیش(پدر همین
گلی ترقی نوسنده کافه نادری{شتباه نمیکنم؟ })
متن این داستان رو به فارسی ترجمه میکنه و مسابقه میذاره که چه کسی میتونه اینو به بهترین شکل ممکن به شعر در بیاره کسایی شرکت میکنند از جمله رشید یاسمی(قابل توجه آقا ادریس عزیز که یاسمی همشهری خودمون هم شرکت میکنه میگن اونم چیز قشنگی میگه
که من دنبالشم اما گیرم نیفتاده !!!!!!! لطفا اگه کسی داره یا خبری داره به من بگه)
شرکت میکنن اما آخرسر این ایرجه که برنده مسابقه هست و انصافا حقش هم هست

ماموستا هیمن (شیخ الاسلامی) شاعر بزرگ و توانای کرد هم همین شعر رو به کردی و البته به تفصیل مینویسه و انصافا هم بهتر نگم اما کمتر هم از این نسخه ایرج نمیگه
و بعد ماجرا رو هم میگه معشوق 1 هفته گریه زاری میکنه پس عاشقو بعدش میرود با دیگری...
شعر کردیشو هم بعدا خواهم گذاشت
آره این نمونه از عاشق کامل و معشوق لاابالی ! بود...
از اونجایی هم که قمر و ایرج خیلی با هم میونه ی خوبی داشته اند (قمر زن بزرگی بوده)
(قمر در مرگ ایرج میخونه {در هزار دستان فکر کنم} ای گنج دانش ایرج کجایی در سینه ی خاک پنهان چرایی ....) این شعر رو به زیبایی در تصنیفی میخونه که بابدختی پیداش کردم !
اما نسخه هنگامه اخوان هم هست که اونم خیلی زیباست و راحت میتونین در نت پیداش کنین بعدا خودم همه ش ومیذارم....
زیاد نوشتم دوستان باید ببخشند چون این شعر به نظر من جالب بود گفتم برای شما هم نقلش کنم ....


در نوشته بالا من گفتم از مجله ترقی اما در این پی دی اف خانم پاکزاد نوشته در مجله اقدام که قطعا این درست تره .و ایضا نوشته شده که این اهنگ رو خانم هنگامه اخوان خوانده
بله خانم هنگامه به یاد قمر این اهنگ رو بازخواهنی کرده و بسیار زیبا هم خونده .

شعر فراموشم نکن (له بیرم مکه) در صفحات 199-205 دیوان تاریک و روون ماموستا هیمن وجود دارد

مثنوی - بحر متقارب فع لن فعولن فع لن فعولن

با ومطلع وه هام بیستوه سه ردمی پیشو
له گه وره شاریک نازداریک هه بو


اقدام چاپ تهران - دیار دلداری هدیه عشق -



فایل پی دی اف رو میتونین از ادرس زیر دانلود کنین


li@ 10-28-2010 10:14 AM

سلام دانه كلانه جان(غذايي كه من خيلي دوس دارم!!!) اگه ممكنه از شعراي قشنگ شامي كرمانشاهي چند تاشو بزار من خيلي سرچ دادم ولي هنوز نتونستم چيزي گير بيارم..شعراي كرا نشيني،حلوا،و....

دانه کولانه 10-28-2010 10:29 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط li@ (پست 192688)
سلام دانه كلانه جان(غذايي كه من خيلي دوس دارم!!!) اگه ممكنه از شعراي قشنگ شامي كرمانشاهي چند تاشو بزار من خيلي سرچ دادم ولي هنوز نتونستم چيزي گير بيارم..شعراي كرا نشيني،حلوا،و....

سلام دوست من
در مورد شامی و اشعارش این جا میتونی بخونی


شعر کرایه نشینی شامی کرمانشاهی - از دوستان کرمانشاهی درخواست میکنم این شعر رو بگذارند


شامی کرماشانی..

hossein 11-17-2011 01:44 PM


اینكه تموم عشقت رو به كسی بدی،

تضمینی بر این نیست كه اونم همین كارو برات بكنه!

پس انتظار عشق متقابل نداشته باش!

فقط منتظر باش تا عشق آروم توی قلبش رشد كنه!

و اگه این طوری نشد..

خوشحال باش كه توی دل تو رشد كرده!!!

SonBol 11-17-2011 11:02 PM

شعر یکی از استادان غزل سرای بنده با همین اسم
:)


http://www.shereno.com/14972/14986/149735.html


اکنون ساعت 03:32 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)