![]() |
من اون شعر اولی رو که در مورد عاشق و شقایق بود قبلا شنیده بودم...
من کارشو تایید میکنم که به خاطر معشوقش و زنده موندن اون از جونش میگذره چون اگه از جونش نمی گذشت او گل از بین می رفت و دیگه هیچ راه درمانی هم برای معشوق نمی موند...پس در واقع باعث کشته شدن معشوقش میشد... شاید باور این سخت باشه که آدم از زندگیش بگذره به خاطر معشوق! اگه کسی همچین فکری میکنه پس عشق رو قبول نداره... عاشق دوست داره از خودش بگذره حتی از زندگیش بگذره تا معشوقش راحت زندگی کنه حتی اگه معشوقش بهش علاقه ای نداشته باشه و این عشق یه طرفه باشه.... باز هم عاشق از خودش میزنه! از زندگی اون میره بیرون حاضره دیگه طعم خوش بختی رو نچشه اما معشوقش یه زندگی خوب داشته باشه... :| |
نقل قول:
چند درصد از ازواج امروزی که هنوز ازدواج نکرده اند حاضرند اگر نیاز شد نه جان بلکه یه کلیه-شون رو در صورت نیاز به کسی که خودشون بهش معشوق میگند بده ؟ کلیه نه جان ... بنابراین همه سعی کنیم به هر چیزی نگیم عشق و راحت خودمون رو عاشق ندونیم . |
نقل قول:
به هر احساسی نمیشه عشق گفت و اونو یک عشق اطلاق کرد عشق ممکنه لحظه ای پدید بیاد یا در طی روزها و ایام و حتی سالیان متمادی اینکه یک احساس به شکوفایی و بالندگی و پختگی برسه و اون خامی نیازهای جسمی و روحی ازش برداشته بشه و به نهایت ایثار برسه خیلی خیلی خیلی کار سخت و طاقت فرسا و جدا پر حمتیه اینکه یک انسان همه من بودن خودش را در بودن طرف مقابل ببینه خیلی خیلی خیلی وجود و معرفت و درک حقیقت میخواد عشق به سادگی متولد میشه و به دست میاد و پا میگیره چون خاستگاه عشق از احساس پاک انسان سرچشمه میگیره ولی همین عشق مثل یک شاخه شقایق (گلی که هرگز نمیشه چید چون پرپر میشه) میمونه با کمترین ناملایمات و اذیت و آزاری به شدت مجروح میشه و این احساس پاک باید با نهایت توجه و رسیدگی مورد ملاطفت قرار بگیره تا از بین نره و جای خودشو به علف هرز نیاز نده عشق تکه ای از خداوند در وجود انسانه ولی دم دست نیست باید بگردی و پیداش کنی و در مورد موضوع دومت کوروش جان من حاظرم کلیه مو بدم چون میخوام که اینجوری باشم میخوام که پرکشیدن برام راحت تر باشه کار عاشق همینه پریدن به قول مریم حیدرزاده: من میگم عاشق پرنده ست تو میگی معشوق برنده ست سپاس امیر |
حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای
گفت یا خواب است یا باد است یا افسانه ای گفتمش احوال عمرم را بگو تا عمر چیست گفت یا برق است یا شمع است یا پروانه ای گفتمش آنان که می بینی بر او دل بسته اند گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه اند :53: |
له بیرم مه که شعری از ماموستا هیمن و دیار دلدار از ایرج میرزا برگرفته از ادبیات اروپا (مهری پاکزاد)
1 فایل پیوست
له بیرم مه که شعری از ماموستا هیمن و دیار دلدار از ایرج میرزا برگرفته از ادبیات اروپا (مهری پاکزاد)
نقل قول:
در نوشته بالا من گفتم از مجله ترقی اما در این پی دی اف خانم پاکزاد نوشته در مجله اقدام که قطعا این درست تره .و ایضا نوشته شده که این اهنگ رو خانم هنگامه اخوان خوانده بله خانم هنگامه به یاد قمر این اهنگ رو بازخواهنی کرده و بسیار زیبا هم خونده . شعر فراموشم نکن (له بیرم مکه) در صفحات 199-205 دیوان تاریک و روون ماموستا هیمن وجود دارد مثنوی - بحر متقارب فع لن فعولن فع لن فعولن با ومطلع وه هام بیستوه سه ردمی پیشو له گه وره شاریک نازداریک هه بو اقدام چاپ تهران - دیار دلداری هدیه عشق - فایل پی دی اف رو میتونین از ادرس زیر دانلود کنین |
سلام دانه كلانه جان(غذايي كه من خيلي دوس دارم!!!) اگه ممكنه از شعراي قشنگ شامي كرمانشاهي چند تاشو بزار من خيلي سرچ دادم ولي هنوز نتونستم چيزي گير بيارم..شعراي كرا نشيني،حلوا،و....
|
نقل قول:
در مورد شامی و اشعارش این جا میتونی بخونی شعر کرایه نشینی شامی کرمانشاهی - از دوستان کرمانشاهی درخواست میکنم این شعر رو بگذارند شامی کرماشانی.. |
اینكه تموم عشقت رو به كسی بدی، تضمینی بر این نیست كه اونم همین كارو برات بكنه! پس انتظار عشق متقابل نداشته باش! فقط منتظر باش تا عشق آروم توی قلبش رشد كنه! و اگه این طوری نشد.. خوشحال باش كه توی دل تو رشد كرده!!! |
|
اکنون ساعت 03:32 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)