پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   عکس ها و تصاویر گوناگون Pictures (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=33)
-   -   مسابقه تصویر و تفسیر - برداشت خود از این تصویر را به صورت خلاصه بنویسید؟ (http://p30city.net/showthread.php?t=11933)

sheida.m 07-20-2010 05:18 PM

عکس بزرگ :

[IMG]http://0k.03.**********/out.php/i177445_2m4d27s.jpg[/IMG]

البته اگه نباید کوچیک باشه:65:

SonBol 07-20-2010 05:40 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط sheida.m (پست 167171)
عکس بزرگ :

[IMG]http://0k.03.**********/out.php/i177445_2m4d27s.jpg[/IMG]

البته اگه نباید کوچیک باشه:65:

جونم براتون بگه:d
یکی بود یکی نبود
یه خانواده شش نفره بود با یه سگ که یه شب دور هم جمع شدن واسه اینکه برا اون پسرشون که رو زمین نشسته زن بگیرن:21: چون خصوصی بود منو راه ندادن بقیشو بفهمم:24::53:

ساقي 07-20-2010 05:49 PM

ممنون شيدا جان :53:

سنبل جون بوديم ما يادت رفت ، پشت در بوديم :d

اگه نظر ندين الانه ميرم بالاش مينويسم بدون شرح ;)

مجتب 07-20-2010 08:18 PM

حتما سریال جدید فارسی1 هست. از اون کره ای ها. لابد اسمشم همسر من خوب غذا درست میکنه و ما شش نفریم با یه سگ....

سالومه 09-09-2010 11:57 PM

این تاپیک رو از اول تا آخرش خوندم. حیفه چرا ادامه ندادین؟
در مورد عکس اجازه هست منم نظر بدم؟ این عکس یک خانواده سالمی (!) رو نشون میده که دارن با هم مشورت میکنن.

مهدی 09-10-2010 12:03 AM

همه میتونن نظر بدند
ی پیشنهاد هر هفته ی عکس رو به بحث و نظر بزاریم؟

دانه کولانه 09-10-2010 12:50 AM

کلا موافقم راش بندازین مدیر بخش هم لطفا حمایت کنه .

مهدی 09-10-2010 01:18 AM

این عکسی هست که خودم از کوچ عشایر گرفتم
حالا میزارم اینجا که تا نظرات شما دوستان رو بدونم



سالومه 09-10-2010 01:28 AM

زندگی پاک و ساده و بی آلایش رو فقط توی زندگی عشایر ها میشه دید. واقعاً که چه سخته زندگی کوچ نشینی اما لذت بخش

امیر عباس انصاری 09-11-2010 02:04 PM

باتوجه به پایان یافتن ایام ماه صیام و عکس جناب مهدی این شعر یادم افتاد:
کوله بارت بربند!
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد!
که به مقصد برسیم,
.....................



shokofe 09-11-2010 02:13 PM

من یاد وقتی افتادم که رفته بودم خلخال تو راه بعد از اینکه از جنگل گذشتیم رسیدیم به مراتع یهو عشایر رو دیدیم
من تا به حال این طور شکوه عشایر رو از نزدیک ندیده بودم
این عکس نا خود آگاه اون لحظه رو برام تداعی کرد

fada 09-11-2010 02:14 PM

خووب من دوتا سئوال دارم:
1-نظرمونو درباره کدوم عکسا بگیم؟
2-مهدی جان که گفت دیگه این عس چیه(اینجا دوباره دوتا سئوال پیش مییاد 1-نظرمونو درباره زندگی کوچ نشینی بگیم یا این عکس؟:confused:

سالومه 09-11-2010 02:26 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط fada (پست 184743)
خووب من دوتا سئوال دارم:
1-نظرمونو درباره کدوم عکسا بگیم؟
2-مهدی جان که گفت دیگه این عس چیه(اینجا دوباره دوتا سئوال پیش مییاد 1-نظرمونو درباره زندگی کوچ نشینی بگیم یا این عکس؟:confused:

به عکسی که آقا مهدی گذاشتن نگاه کن و هر چیزی که به ذهنت می رسه از این عکس بگو

مهدی 09-11-2010 02:27 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط fada (پست 184743)
خووب من دوتا سئوال دارم:
1-نظرمونو درباره کدوم عکسا بگیم؟
2-مهدی جان که گفت دیگه این عس چیه(اینجا دوباره دوتا سئوال پیش مییاد 1-نظرمونو درباره زندگی کوچ نشینی بگیم یا این عکس؟:confused:

fada گرامی
در باره آخرین عکسی که تو سایت گذاشته شده است.
این هفته من عکس گذاشتم هفته دیگه که میشه شنبه اولین روز هفته یکی دیگه ی عکس بذاره.

ی چیزی هم الان به ذهنم رسید تاریخ بزاریم پر رنگ که معلوم بشه عکس جدید کدوم هستش. میشه دو تا سه تا عکس هم گذاشت فقط یجوری باید باشه که قاطی نشه بهتره به مدیران این بخش نامه بدیم و اعلام آمادگی کنیم.

اگه تعداد عکسها زیاد بود مدت رو کم کنند یا ی فکری دیگه ای که میشه انجام داد.

fada 09-11-2010 02:35 PM

مهاجرت ، سفر هم سخت و هم زیبا

bigbang 09-11-2010 02:45 PM

من بیشتر توجه ام به اون الاغه جمع شد !
چرا الاغ تو فرهنگ ما حییون ضایع و بدی شد و وقتی میخوایم به همدیگه فحش بدیم از اسمش استفاده میکنیم

خیلی ها میگن اسب حیوان نجیبی است
نجابت خوب چیزی هست
درسته که عنکر الصوات لصوت الحمیر ( بدترین صدا ، صدای الاغ است )
ولی الاغ معرفتی داره که هیچ اسبی تو دنیا نداره
حمالیتو میکنه خیلی هم با معرفته
اصلاً باید به جای نوکرتم باید بگیم الاغتیم داداش !
حییون به این زبون بستگی کجا میخواستین پیدا کنین !

sheida.m 09-11-2010 10:12 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 184459)
این عکسی هست که خودم از کوچ عشایر گرفتم
حالا میزارم اینجا که تا نظرات شما دوستان رو بدونم



ممنون مهدی عزیز :53:
روال تاپیک جوریه که یه عکس میگذاریم و نظرات راجع به اون عکس داده میشه .. بهترین نظر هم قاعدتاً معلوم میشه
نظر من :
اولین چیزی که متوجهش شدم این بود که همه چیز گذراست .. زندگی طولانی ترین بازی تو دنیاست که آخرش اینم تموم میشه .. خوب تمومش کنیم :rolleyes:

زکریا فتاحی 09-11-2010 11:06 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط مهدی (پست 184459)
این عکسی هست که خودم از کوچ عشایر گرفتم
حالا میزارم اینجا که تا نظرات شما دوستان رو بدونم






عشق
عشق به تکرار
عشق به تکرار گذر
عشق به تکرار گذر زندگی
عشق به تکرار گذر زندگی از سختی ها
عشق به تکرار گذر زندگی از سختی های زندگی
عشق به تکرار گذر زندگی از سختی های زندگی همراه با کوله بار
عشق به تکرار گذر زندگی از سختی های زندگی همراه با کوله باری از تجربه
عشق به تکرار گذر زندگی از سختی های زندگی همراه با کوله باری از تجربه ی گذر پیش
عشق به تکرار گذر زندگی از سختی های زندگی همراه با کوله باری از تجربه ی گذر پیش در گذر تازه
عشق
عشق به تکرار
عشق به تکرار گذر
عشق به تکرار گذر تازه
عشق به تکرار گذر تازه
عشق به تکرار گذر تازه
عشق به تکرار گذر تازه
عشق به تکرار گذر تازه
عشق به تکرار گذر تازه
.
.
.
.
.



اول روز تو خونه ایم و آخر شب هم تو خونه
مقصد و مبدا ما معلومه

کارای اول صبحمون:
جمع و جور کردن رخت خواب
شستن دست و صورت
احتمالا زدن مسواک
خوردن صبحانه
پوشیدن لباس های مناسب بیرون
پوشیدن کفش
باز کردن در



؟؟؟؟؟


کارای آخر شب:

در آوردن لباس بیرون و پوشیدن لباس خواب
احتمالا مسواک زدن آخر شب
مرتب کردن رخت خواب برای خواب
رفتن تو رختخواب و بستن چشم



دوباره رسیدم اول صبح و کارای قبلی




کوچ عشایر هم همینطوره
مبدا و مقصدشون همیشه همینه
ییلاق
قشلاق

قبل از کوچ همه ی وسایل و احشامشون رو آماده و جمع و جور میکنن

؟؟؟؟؟

بعد از کوچ هم همه ی وسایل و احشامشون رو پهن و آماده میکنن


ولی بچه ها!!!!!
علامت سوالا رو دیدین؟
به نظر شما جای اونا چی باید بنویسیم؟
یعنی بین مبدا و مقصد چه اتفاقی /اتفاقاتی میوفته؟

حالا هر اتفاقی میفته بیوفته به ماچه. ها؟
مهم اینه که آیا از این اتفاقات تجربه ای کسب میکنیم؟
تجربه کسب کردن هم مهم نیست.
مهم اینه که آیا از این تجربه در اتفاقات دیگه استفاده میکنیم؟
تا حالا نشده یه اتفاقی براتون بیفته و از اون اتفاق تجربه ای کسب کنین؟
آیا تا حالا از اون تجربه ای که کسب کردین استفاده کردین؟
تا حالا شده به خودتون بعد از استفاده کردن از اون تجربه، آفرین بگین؟
متمئنا دوست داشتین که بازم تجربه کسب کنین و صد البته ازش استفاده کنین؟

من که دوست داشتم و دارم و خواهم داشت. شما رو نمیدونم.




خارج از مطلب:
شاید فردا ادامشو تکمیل کردم. الان بشدت خوابم میاد و باید برم بخوابم. شرمنده ی دوستان{داش مشتی}


sheida.m 09-22-2010 02:29 PM

سلام ..
عکسی را که مهدی عزیز زحمت کشیدند و قرار دادند ، به نظر من اکثر نظر ها مثل هم بود و از گذر زمان و زندگی یاد می کنه ...
زکریای عزیز هم لطف کردند و نظر کاملی که میشه گفت جمع بندی + نظر خودشون بود رو ارائه دادند:53:
از آقای انصاری هم برای شعری که رابطه ی نزدیکی با عکس داشت قرار دادند ممنونیم...:53:

عکس بعدی رو با اجازتون من میگذارم ولی ارسال کننده ی بهترین نظر تاپیک رو ادامه میده و به همین ترتیب تاپیک روال عادی خودشو طی می کنه ...
بهترین نظر در همین تاپیک اعلام میشه ...

عکس که خیلی نظر منو جلب کرد : با عنوان قبر 5 ستاره!! ( که در مقایسه با قبر های معمولی لایق عنوانشه ! ) ولی آیا درسته یا نه ؟
نظرش با شما ...

shokofe 09-22-2010 03:48 PM

شيدا جون اين جا كجاست(كدوم كشوره)ميدوني؟

bigbang 09-22-2010 05:42 PM

جاش که کدم کشوره شاید زیاد مهم نباشه بلکه چرا این کار رو میکنن مهمه
خیلی ها میگن به خاطر اعتقاد به تناسخ هست یعنی برگشت دوباره انسان به زندگی البته متفاوت با دوره های قبل !
اگه از من بپرسید ربطی به تناسخ یا علاقه به عزیز از دست رفته نداره چیزی که هست اینه که انسان به نوعی
دنبال حقیقت میگرده و از جای تنگ و تاریک خوشش نمیاد
هیچوقت ممکنه یکی رو ببرن به هتل 3 ستاره بعد بهش بگن حاضری الان بریم یه مسافر خونه درپیت !!
قطعاً جواب نه هست !
اونهایی که این کارو میکنن شاید به این اعتقاد دارن که چیزی گنده تر از دنیا نیست
ته قلبشون میگه این نباید آخرش باشه یعنی این همه عمر کردیم زحمت کشیدیم این همه فهمیدیم
همش بره زیره خاک؟ این دیگه چه چیز مزخرفی هست !!!
برای خودشون قبر های پر زرق و برق میسازن ! من نه این کارو تقبیح میکنم و نه تحسین !
هر کاری که میکنن حتماً بهش سخت اعتقاد دارن که اینجور زحمت کشیده و درستش کردن !
ولی یک چیز رو میدونم حتماً اونور یه خبرهای هست !! شاید اونی که تو این قبر بیدار بشه بفهمه عجب کار ابلهانه ای کرده ! چون تو یه جای بزرگتر هست که حالا قبرش فقط یه دروازه است براش !
شاید

سالومه 09-22-2010 07:44 PM

یاد این داستان افتادم. جالبه
میگن یه روز یه پسر فقیر و یک پسر پولدار سر قبر پدرشون نشسته بودن.
پسر پولداره میگه ببین قبر بابای منو چقدر بزرگ و شیکه. ببین چند تا طبقه داره ولی قبر بابای تو سنگش از خار و خاشاکه.
پسر فقیر لبخند تلخی می زنه و میگه اگه یه روز خدا بگه هر کی مرده میتونه زنده بشه و فقط چند دقیقه مهلت بده به مرده ها تا زنده بشن. اولین نفری که از قبر بیرون میاد بابای منه چون قبرش ساده است اما تا بابای تو بخواد از زیر این قبر مجلل و شیک بیرون بیاد کلی طول میکشه و خدا میگه برگرد مهلتت تمام شد.

ایلناز 09-28-2010 12:18 PM

لقمان حكيم به فرزندش مى گفت :

پيش از تو، مردم اموالى براى فرزندانشان گرد آوردند ولى نه اموال گرد آمده ماند و نه فرزندان آنها.
تو مزدورى هستى كه دستور داده اند كار بكنى و مزد بگيرى ، بنابراين ، كارت را به خوبى انجام ده و اجرت بگير!
در اين دنيا مانند گوسفند مباش ! كه در ميان سبزه زار مشغول چريدن است تا فربه شود و زمان مرگش هنگام فربهى اوست . بلكه دنيا را مانند پل روى نهرى حساب كن ! كه از آن گذشته ، آنرا ترك مى كنى و تا ابد دوباره به سويش برنمى گردى .


بدان ! چون فرداى قيامت در برابر خداوند توانا بايستى ، از چهار چيز سؤال مى شوى :
1- جوانيت را در چه راهى از بين بردى ؟
2- عمرت را در چه راهى نابود نمودى ؟
3- مالت را از چه راهى به دست آوردى ؟
4- و در چه راهى خرج كردى ؟
فرزندم آماده آن مرحله باش ! و خود را براى پاسخگويى حاضر كن !




نتیجه اینکه :

دنیا و همه قدرتهای دنیوی ناپایدارند و اینجا فرصتی است برای ساختن زندگی ابدی و آخرت ......... و کجایند کسانی که درک کنند این فرصت را و دریابند زمان را .. چرا که وقتی بانگ رفتن نواخته شود دیگر پشیمانی و مال و فرزند پشیزی نمی ارزد و به کار نمی آید
پس چه خوب که ساده زندگی کنیم ، ساده بمیریم ولی با دست پر در محضر الهی حاضر شویم

یا رب نظر تو بر نگردد
برگشتن روزگار سهل است

رزیتا 09-28-2010 10:14 PM









شاید به نظر خنده دار بیاد، ولی من بین عکس قبلی و عکس جدید یه رابطه می بینم
میشه گفت خوش به حال اولی که چه سبک و راحت سفر میکنه .... بقیه رو خودتون میتونید حدس بزنید

دانه کولانه 10-26-2010 11:42 AM

نظرتون چیه ؟

http://p30city.net/gallery/image-5CF8_4CC68D4C.jpg

SonBol 10-26-2010 11:44 AM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط دانه کولانه (پست 192334)
نظرتون چیه ؟

مهم نیست کی هستی
چه شکلی هستی
چه رنگی هستی و کجا هستی
مهم اینه که نیمه ی گمشده ات رو پیدا کردی....

shokofe 10-26-2010 11:49 AM

الهي
گوجه فرنگي با پرتقال؟:d

اخر و عاقبتشون چي ميشه؟
خوشبخت ميشن؟
ما آرزوي خوشبختي ميكنيم براشون:53:

مهدی 10-26-2010 01:52 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط sonbol (پست 192335)
مهم نیست کی هستی
چه شکلی هستی
چه رنگی هستی و کجا هستی
مهم اینه که نیمه ی گمشده ات رو پیدا کردی....


دقیقا با نظر مینا خانوم موافقم حرفی که میخواستم بگم رو زد.

sharareh1 10-26-2010 02:14 PM

نازی واسه رسیدن تو هر شکلی که باشی همیشه مانع هست
..........

ساقي 10-26-2010 02:15 PM

اگه جرئت داري بيا اينور سيم :d:p

مهبا 10-26-2010 02:33 PM

دارند به هم میگن:

نیمه تو جا مونده بودی کجا که من اینجا هنوزم اسیر بودم

من و تنهایی خونه دوتا چشمایی که نگرونه

پایییز بی بهار و بغض بی اختیار و جز تو کی میدونه ؟کی می فهمه؟

نیمه ی جونم پای عشقت می میرم تو گمشده بودی و من اینجا دلگیر بودم

واسم بخون قصه ی عشقی رو که ندیده حس میشه .

فرانک 10-26-2010 02:37 PM

نظرتون در مورد این یکی چیه؟




[IMG]http://*****************/Files73/dcc4eb2662cd426ab4b4.jpg[/IMG]

bigbang 10-26-2010 02:59 PM

عکس اولی (فرستاده شده توسط ادمین ) : برخورد نزدیک از نوع سوم !
پرتغال میوه هست و گوجه هم جزو سبزیجات ! پس زمانی این دوتا به هم میرسند که بادمجان هم جزو میوه جات محسوب بشه !

عکس دومی (کاربر محترم فرانک خانم ) در نگاه اول میتونیم بگیم منظورش دهنت رو ببند هست !

شاید دارن با هم دعوا میفتن !
یا داره دماغ اون یکی رو میخارونه .
اما یه نکته دیگه هم داره این عکس و اون هم این هست که اونی که داره سعی میکنه دهن یکی دیگه رو ببنده روی یک پا روی کنده وایستاده و احتمال افتادنش بیشتر هست
جمع بندی !:
اون گنجشکی که خیز برداشته روی کنده میمونه
و اونی که وایستاده یا میفته یا باید پرواز کنه دوباره بیاد روی کنده

فرانک 10-26-2010 06:10 PM

نظر منم اینه که گنجشک آقا به خانومش داره میگه کمتر فک بزن :)

behnam5555 10-26-2010 10:24 PM


من فکر میکنم مرز میان اسرائیل وغزه است.

دو نفر شهروند اسرائیلی وغزه ای با هم خوش
و بش میکنند.

Setare 08-14-2011 08:48 PM

نظرتون راجع به این عکس چیه؟
http://aminus3.s3.amazonaws.com/imag...d26f_large.jpg

دانه کولانه 08-14-2011 08:52 PM

از اقای نعلینی تشکر میکنیم که این عکس رو در اختیار شما قرار دادند تا در اینجا پست کنید

-------------


در نگاه اول من احساس کردم یه جور مصمم بودن و اعتماد به نفس توش دیده میشه مثل ادمی که دو تا دستش رو با کمال اطمینان از مساله ای به هم در این حالت قرار داده باشه .
شایدم اشاره داره به یکی از فیلمهای بهمن قبادی که هیچ وقت فرصت نشد بسازه :


چنگالها هم عاشق میشوند .

KHatun 08-14-2011 09:42 PM

من رو یادِ خودم می اندازه وقتی قبل از غذا خوردن با چنگالها بازی می کنم...
هه

kiana 08-14-2011 10:14 PM

من را یاد رحل قران میندازه.الان چون ماه رمضونه منم جو گیر شدم از بعد مذهبی نظر دادم.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

امیر عباس انصاری 08-15-2011 01:10 PM

گنجشكها منو ياد دعواي زن و شوهرهاي فيلم فارسيهاي قديمي مي اندازه
چنگالها هم منو ياد رحل قرآن انداخت


http://www.difdifi.com/uploaded/9393...60b5860e8a.jpg


روزه داران محترم و محترمه{داش مشتی}
نظر يادتون نره:21:


اکنون ساعت 08:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)