پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   برای تو می نویسم (http://p30city.net/showthread.php?t=1191)

leila_24 07-04-2012 11:00 AM

منتظر خداحافظی من نباشید

من هر که را به خدا سپردم

دیگر پس نیاورد............
http://www.pic1.iran-forum.ir/images...0732722045.jpg

leila_24 07-04-2012 11:34 AM

نمی خواهی کنارت باشم و اینبار ناچارم
بخواهم تا نخواهی بعد از این تنهات بگذارم
نمی دانم دو ابرویت چرا در هم گره خورده است
ولی می دانم از این رو گره افتاده در کارم
دلت از سنگ هم باشد من آن را نرم خواهم کرد
میان صحره سنگی گیاه عشق می کارم
تو هم بیهوده می کوشی مرا از خود برنجانی
نیاید روزگاری که من از تو مهر بردارم
کویری و کویری تر از این حتی اگر باشی
من آن سیلاب احساسم که بر داغ تو می بارم
کراهت دارد اما این که می کوشی به آزارم
نمی دانم مرا می خواهی آخر یا نمی خواهی
بخواهی یا نخواهی من همیشه دوستت دارم
http://www.pic1.iran-forum.ir/images...2277736830.jpg

افسون 13 07-04-2012 12:04 PM

از تمام دنیا

یک صبح سرد

یک چای داغ

و یک صبح بخیر تو

برایم کافیست . . .

افسون 13 10-17-2012 12:25 PM

یادم نیست ...
زندگی را زیسته ام
یا در خواب دیده ام ؟!
بسکه تو را مرور می کنم ...
هر جا که هستی
باش !!
فاصله یعنی
یک نفر یک جا هست
که دوستش دارم
از تو گذر نمی کنم ...

ماهین 10-17-2012 01:00 PM

سهم تو از من
هر چه بود،
سپردی اش به باد !
سهم من از تو
هر چه بود ؛
هست؛
به همان طراوت و گرمای آغازین !
عزیز می دارمش
تا آخرین نبض بودن
تا لحظه ی سپردن به خاک ...!

مستور 10-17-2012 05:37 PM

هیچ میدونی
یادت از خودت مهربونتره
چون وقتی نیستی
یادت یک لحظه هم
تنهام نمیزاره

shokofe 10-17-2012 08:41 PM

بی تو مهتاب شبی...........http://www.mihanblog.com/public/publ...w/smiles/8.gif




بی تو، مهتاب ‌شبی، باز از آن كوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم،
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه كه بودم.

ماهین 10-17-2012 09:38 PM

خسته ام از تکرار شنیدن
مواظب خودت باش ...
تو اگر نگران من بودی ،
به سادگی می ماندی ...
گاهی فقط
با یک نگاه ...
با یک نفس شاید
مواظبم بودی
پس ...بگذار و بگذر ...


پریشان 10-17-2012 09:53 PM

دست به صورتم نزن، می ترسم بیافتد نقاب

خندانی که بر چهره دارم!و بعد سیل اشک هایم

تو را با خود ببرد! و بازم هم من بمانم وتنهایی....


مستور 10-17-2012 10:01 PM

صبر کن برگرد چمدانهایمان اشتباه شده است
دلم را به جای خاطراتت بردی

ماهین 10-17-2012 10:10 PM

تو همیشه در یاد منی
آسمان به آسمان،
کوچه به کوچه
رویا به رویا .
هر جایی که می نگرم با منی
اما ...
دلم برایت تنگ می شود !!!

مستور 10-17-2012 10:25 PM

فرداهایی که هیچ وقت نمیرسند
بهانه ی خوبی است برای امیدوار بودن
برای زندگی بهتر داشتن
برای یک نفس راحت کشیدن

ماهین 10-18-2012 12:17 AM

به آسمان که نگاه می کنم ...
دلم آرام می شود ...
که تو هم زیر همین سقفی ...


مستور 10-18-2012 12:27 AM

عرض کوچه را آنقدر قدم زدم که یادم رفت
کدام طرف بن بست است
حالا از هر سو که بیایی
فرقی نمیکند

ماهین 10-18-2012 12:34 AM

محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم ،
آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام ،
برایت به زمین بکوبم ...
احساس من قیمتی داشت ،
که تو برای پرداخت آن فقیر بودی ...

مستور 10-18-2012 12:44 AM

از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا

ماهین 10-18-2012 08:39 AM

تقریبا همه رو متقاعد کردم که فراموشت کردم ،
حالا فقط مونده این "دل لعنتی "...

پریشان 10-18-2012 10:23 AM

تلخ ترین قهوه دنیا هم نتوانست روی تلخی

حرف های تو را کم کند!!....

زبان لعنتی ات سم ترشح میکند...


ماهین 10-18-2012 11:11 AM

گاهی فکر می کنم
کار تو "سخت تر "
از من است !!!
من
یک دنیا دوستت دارم
و تو
زیر بار این همه عشق
قد خم نمی کنی ...

پریشان 10-18-2012 01:11 PM

زندگی چقدر تلخ است وقتی....

تنهاییت سالها از تو بزرگتر باشد!!!!!...

مستور 10-18-2012 09:17 PM

هر کس بد ما به خلق گوید
ما چهره به غم نمی خراشیم
ما خوبی او را به خلق می گوییم
تا هردو دروغ گفته باشیم

پریشان 10-19-2012 02:21 PM

خیلی سخته نگه داشتن بغض پشت تلفن!!

مخصوصا وقتی که می خوای نفهمه....هی قورتش

میدی....هی....آخرم چیکه چیکه اشکات

گونه ها تو خیس می کنه!! اون موقع اس که

یهو تلفن تو قطع میکنی... بعدش میگی

خودش قطع شد.......




ماهین 10-19-2012 03:27 PM

دلم می خواست ...نزار فبانی
 
دلم می خواست ...نزار قبانی

از کتاب "تمام کودکان جهان شاعرند" ترجمه ...یغما گلرویی


دلم می خواست در عصر دیگری دوستت می داشتم !
در عصری مهربان تر و شاعرانه تر !
عصری که عطر کتاب ،
عطر یاس و عطر آزادی را بیشتر حس می کرد !

دلم می خواست تو را
در عصر شمع دوست می داشتم !
در عصر هیزم و بادبزن های اسپانیایی
و نامه های نوشته شده با پر
و پیراهن های تافته ی رنگا رنگ !
نه در عصر دیسکو،
ماشین های فِراری و شلوارهای جین !

دلم می خواست تو را در عصر دیگری می دیدم !
عصری که در آن
گنجشکان ، پلیکان ها و پریان دریایی حاکم بودند !
عصری که از آن نقاشان بود ،
از آن موسیقی دان ها ،
عاشقان،
کودکان،
و دیوانگان !

دلم می خواست تو با من بودی
در عصری که بر گل شعر و زن و بوریا ستم نبود !
ولی افسوس !
ما دیر رسیدیم !
ما گل عشق را جستجو می کنیم ،
در عصری که با عشق بیگانه است !


مستور 10-19-2012 09:11 PM

یک روز گفتی که زندگی عصاره ی این سه اصل است
خندیدن
بخشیدن
فراموش کردن
پس باید خندید ، بخشید و فراموش کرد
خندیدم
بخشیدم
اما هر چه کردم نتوانستم فراموش کنم

ماهین 10-20-2012 12:08 PM

لبخند که می زنم
پیدایم میکنی
باران می بارد ،تو از کنارم می گذری
فریاد نمی کشم که باز گردی
می دانم امشب این آسمان تاب ماه ندارد!
لبخند می زنم ،
فراموش می کنم ...

پریشان 10-20-2012 06:44 PM

قلبم را به تو میدهم!مدتش را هم خودت تعیین کن!!!!

اما گفته باشم.....

اجاره اش بهایش کمرت را میشکند......


مستور 10-20-2012 06:55 PM

محبت مثل سکه میمونه اگر افتاد
تو قلک قلب نمیشه درش آورد
اگر بخوای اونودر بیاری باید
قلب رو بشکنی

پریشان 10-21-2012 12:24 AM

در نانوایی هم صف" یک دانه ای ها" جداست

از جذام بدتر است.....تنهایی.....


مستور 10-21-2012 04:11 PM

عادت طبیعت دوم آدم هاست
من معتاد شدم !!!!
خیلی بهت عادت کردم

پریشان 10-21-2012 10:36 PM

بغض راه نفسم را گرفته.....بیا کمی از سکوت من

بردار و کمی از هیاهوی خود به من بده....

شاید کمی سبک شویم.....


مستور 10-22-2012 12:01 AM

چه فرقی دارد شهر ما خانه ی باشد یا نباشد
وقتی که تو نه در شهر ما هستی و نه خانه ی ما

افسون 13 11-02-2012 01:36 PM

انــعکاس ِ نور ...
یعنــــی ؛ انعــــکاس ِ تو ...
مــکرر میشود در مــن ...
ردّ ِ نـام ِ تــو ...
دیــده بُــریده ام از آســـمان ِ تــار ...
روشــن شـد دلـــم از روی ِ مــاهِ تــو ...

ماهین 11-03-2012 10:37 AM

خیلی وقت است که
دیدن تو فقط با چشمان بسته ممکن می شود !
در رویا ...

افسون 13 11-03-2012 03:11 PM

رفتـــه ای ، امــا
میخــوانمت در شــعری
می نشانمت در واژه هــا
اینــگونه
خود را به تــو مــی رســـانم ...

افسون 13 11-09-2012 08:24 AM

مــن عــادت بــه رفــتــن نــداشــتــم . . .
. . . " تـــو " . . .
بــنــد کــفــشهــایــم را مــحــکــم کــردی . . .

http://www.pic.iran-forum.ir/images/...dfvceve3l8.jpg

مستور 11-09-2012 09:15 PM

شاید زندگی آن جشنی نباشد
که آرزویش را داشتی
اما حال که به آن دعوت شدی
تا میتوانی زیبا پایکوبی کن


ماهین 11-09-2012 10:32 PM

جمع می شوم هر شب
دور از چشمانت
جادوگران قابلی
که احضار روح می کنند
از پنجره
صدای آغوش تو می آید
که پر از آبگیر
نم نم مهتاب است
و اتاقم
که پر از قاب هم آغوشی
سنجاقک هاست
از دست تو هم خواب هایم
تا سپیده بیدارند
پرویز صادقی

مستور 11-09-2012 10:42 PM

نه سرو و نه باغ و نه چمن میخواهم
نه لاله نه گل نه نسترن میخواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من میخواهم

ماهین 11-10-2012 11:37 AM

در دلم انگار
بهمنی است
فرو می ریزد
وقتی
نگاه می کنم تو را !
ایرج.تمجیدی

مستور 11-10-2012 11:56 AM

هیچ می دونستی
یادت از خودت مهربونتره
چون وقتی که نیستی
یادت یک لحظه هم تنهام نمیذاره



اکنون ساعت 03:19 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)