![]() |
من خیلی از شب خوشم میاد نه به خاطر اینکه شبه بلکه چون توش صدای هیچ جنبنده ای نمیاد چون فقط تو شب هست که آدم به آرامش میرسه کسایی میگن عاشق شدیم نجواهای عاشقانه رو فقط شب خریداره ! امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام حبیبم اگر خوب طبیبم رو میخوام ! به هر شعار نمیدم ! من همیشه شبو دوست داشتم ! یه جوری تو ذاتم هست هر چند فردا باید روی صندلی بشینیم و قیافه های چپ اندر قیچی استاد هامون تماشا کنیم . و کل کلاس هم خودمونو و هم استاد و تحمل کنیم |
واقعاً تو ایران ما از درس خوندن لذت نمیبریم ! این یه حقیقته ! تا میریم لذت هم ببریم یکی پیداا میشه میزنه تو ذوقمون . شانس والله به خدا . نمیخواستم حرف بزنم ولی تازه تازه چونم گرم شدم حرف نزنم عقده ای میشم .
چون تو شبا محرم زیاد پیدا میشه از چیزهایی که دلم میخواد صحبت میکنم از آرزوهام : دوست دارم خضر نبی رو برای یک بار هم که شده ببینم دوست دارم زیاد بخورم ولی لاغر بمونم یکی از آرزوهام اینه برنده یه جایزه یا ثبت اختراع بشم (یعنی چی میشه اگه بشه) دوست دارم یه ماشین صحرایی اس یو وی داشتم باشم بزنم به صحرا !(هنوز تصدیقم رو نگرفتم ) به هر حال حرف واسه زدن زیاده ولی مهترین چیزی که باعث میشه تا من به زندگیم ادامه بدم میل به زیبایی هست هر کجا زیبایی باشه من هم هستم برام فرقی نمیکنه از موسیقی باشه تا نقاشی و فیلم ومقاله تا یه فرمول ساده ریاضی یا آرامش و سکوت شب ! چی میشد همه آدمها تو زمین با صلح و آرامش زندگی کنن به اعتقادات همدیگه توهین نکنن و همه با هم دوست باشن میگن روز به روز دنیا در حال کوچکتر شدن هست اما من برعکس میگم دنیا روز به روز بزرگتر میشه قلبها روز به روز از هم فاصله میگیره یه زمانی یه چای نبات بهانه دور هم بودن میشد الان باید مهمونی های بزرگ بگیری یا مثلاً حتماً شامی نهاری بدی ! مشکل شامو نهار نیست مشکل دلها هست که همش نبود عاطفه رو با خرید وسیله ها و گرفتن مهمونیهای آنچنانی میخواد التیام بده بله دنیای ما آدمها روز به روز داره بزرگ میشه و عاطفه و میل به زیبایی داره جاشو به لذت پرستی (نه صرفاً زیبایی) میده . اما من دنیای خودم دارم دنیای من شاید کوچیک باشه ولی توش صفا هست چرا که من بزور با کسی رفت و آمد نمیکنم فقط با اونهایی هستم که منو دوست دارن بسه زیاد حرف زدم اگه نخوابم مادرم میفهمه کلمو میکنه ! |
من هم شبا رو دوس دارم هم دوس ندارم.........
منم از اونجایی که اگه یه روز کاری و پر مشغله داشته باشی و با احساس خوب و امید به آینده بخوابی رو خیلی دوس دارم......... همیشه میگفتم خدایا شکرت که شب رو آفریدی.... واقعا آرامش رو حس میکنی... مخصوصا اگه ستاره ها رو نگاه کنی و بخوابی... واسه درس خوندن هم تا قبل از 2 خوب هست... ولی این چند وقت شبا رو دوس ندارم..انگار هر چی ناراحتی هست یهو شب میاد به سراغم... وقتی شب میشه استرس دارم امشب چطوره تا صبح میخوابم... واسه همین سعی کردم زودتر بخوابم ..تا به یه روال طبیعی برگردم... منم بتونم مثل سابق از سکوت شب و آرامشی که داره نهایت استفاده رو ببرم.............. |
شب
من بعضی شبا رو دوست دارم بعضی ها رو متنفرم.
اگه دورمون شلوغ بوده باشه و یهو خلوت بشه متنفرم. اگه معمولی باشه هیچ احساسی ندارم. اگه دورمون شلوغ باشه هیجانیم اگه بارون بیاد باید منو ببندن به تخت.چون اگه یه شب بارون بیاد من جوگیر میشم یه بلایی سر خودم میارم نکته:اگه همراه بارون برف هم بیاد اگه شب برف بیاد مثل عاشقا میشم.عاشق هیچکی هم نیستماا.ولی اینجوری میشم |
گور شب
شب آمد و چیره شد سیاهی آرام گرفت مرغ و ماهی تنها منم اشک بار بیدار ای شب تو ز جان من چه خواهی ! بی شکیب منال ای شباهنگ اندوه مفزا بر این دل تنگ بگذار به درد خود بگریم در خون دلم فرو مزن چنگ ای ماه متاب بر من امشب آتش به دلم میفکن امشب چشمک مزن ای ستاره، خاموش خونم مفشان به دامن امشب ای باد به کوی من چه پویی آزار دل مرا چه جویی زان دختر شوخ چشم طناز با من سخنی دگر نگویی نزدیک میا، خیال او دور! دور از من دردمند مهجور! بگریز از این شکسته ی درد بگذار مرا درین شب گور آه ای شب تب گرفته پیش آی آغوش سیاه خویش بگشای بفشار مرا به سینه، بفشار بربای مرا ز خویش بربای هوشنگ ابتهاج ( ه . سایه ) از کتاب تاسیان |
پتک چوبی آخرین دفاع را کوبید و عدالت در جای خود میخکوب شد متهم اعتراف کرد: شعله عشق پشت چشمانش کم سو شده بود پلکهایش را بستم،که عشقمان فاش نشود |
پرنده .... چه غريبانه رفت آن پرنده کوچک وقتي از صداي گريه ام خسته شد ! ! ! ((او حق داشت من خنده را از ياد برده بودم )) ................................................... من بعد از تو آدم عجیبی شده ام... |
از این دشت چیزی باقی نمانده است و ما هنوز دلخوش به مترسکانی هستیم که زیر کلاهشان کلاغ داشتند ... |
ای دل اگر از چاه زنخدان بدر آیی هر جا که روی زود پشیمان بدر آیی در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد وقت است که همچون مه تابان بدر آیی |
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم دل بیمار شد از دست رفیقان مددی تا طبیبش بسر آریم و دوایی بکنیم آنکه بی جرم برنجید و بتیغم زد و رفت بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم |
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکبالان ساحلها |
ای ساربان ای ساربان آهسته رو کرام جانم میرود وان دل که با خود داشتم با دلستانم میرود من ماندهام مهجور از او بیچاره و رنجور از او گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود گفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درون پنهان نمیماند که خون بر آستانم میرود محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان گویی روانم میرود او میرود دامن کشان من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم میرود برگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشم چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم میرود با آن همه بیداد او وین عهد بیبنیاد او در سینه دارم یاد او یا بر زبانم میرود بازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین کشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود شب تا سحر مینغنوم و اندرز کس مینشنوم وین ره نه قاصد میروم کز کف عنانم میرود گفتم بگریم تا ابل چون خر فروماند به گل وین نیز نتوانم که دل با کاروانم میرود صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من گر چه نباشد کار من هم کار از آنم میرود |
شب با تمام ناگفته هاش زیباست:) |
اگه شما دیوونه ایدحتما منم دیوونم:)
چون شبا منم حال شما رو دارم |
ساعت 2:40 بی خوابی زده به سرم این تاپیک رو دیدم که .....
ولی به درد این شبا که بی خوابی به سر آدم میزنه میخوره ! |
فعاليت هاي در حال انجام در انجمن
http://p30city.net/images/buttons/collapse_thead.gif کاربران حاضر در انجمن: 270 (تعداد 1 عضو و 269 مهمان) http://p30city.net/images/misc/whos_online.gifبیشترین کاربران آنلاین در انجمنها 4,308 نفر در تاریخ 05-28-2010 و در ساعت 10:07 PM بوده است hossein_1971 http://p30city.net/images/buttons/collapse_thead.gif آمار و ارقام سايت پی سی سیتی http://p30city.net/images/misc/stats.gifموضوع ها: 26,081, نوشته ها: 213,312, کاربران: 78,525, کاربران فعال: 284 به جدید ترین عضو انجمن, iqsun2 خوش آمد میگوییم. اکنون ساعت 02:46 AM |
مثل همیشه آسمان تاریک و پر رمز و راز ............... |
زنده باد شب زنده داران پی سی سیتی
ساعت دو و ده دقیقه 13 آذر اینم اسامیشون فرانک, radinway, poria, hossein_1971, ترنم این شعر فوق لعاده زیبا هم تقدیم به شما شب به شیداگری و شادی بود زهره هم در پی رقاصی و تنازی بود آسمان با مدد ماه بلند ! سخت مشغول خودآرایی و خوشحالی بود! تا حدیث سفر دوست به آفاق رسید شب زشادی افتاد! زهره هم پا ز بساط سحری بازکشید! آسمان جامه ی یکرنگ و سیاهی پوشید! همه جا تار چو شام شب تنهایی شد! من و این غصه ی دلگیر زمین ! من و این آه نفس گیر زمان ! بی تو اینگونه گذشته ست شبم !! دوست خوبم حاج محسن |
شب بخیر پی سی سیتی
شب بخیر ایران
شب بخیر کرمانشاه شب بخیر پی سی سیتی ساعت 44/2 شب نیست که اصولا میشه صب :)جمعه 23 دی اونایی که بیدارن زنده و پاینده باشن اونا که خوابن خوابای خوش ببینن |
|
ساعت 01:38 بامداد روز سه شنبه هجدهم بهمن ماه یک هزارو سیصدو نود
کاربران حاضر در انجمن: 504 (تعداد 11 عضو و 493 مهمان) http://p30city.net/images/misc/whos_online.gif بیشترین کاربران آنلاین در انجمنها 1,094 نفر در تاریخ 11-16-2011 و در ساعت 01:51 PM بوده است مهدی, sinag, FereShteH, امیر عباس انصاری, مهرگان, Setare, ترنم, رزیتا, unique(بی تا), m.m.m., m21-zagros http://p30city.net/images/buttons/collapse_thead.gif |
کاربران حاضر در انجمن: 310 (تعداد 4 عضو و 306 مهمان)
hossein_1971, رزیتا, SHeRvin, MAHDI ساعت 3:20 بامداد |
فعاليت هاي در حال انجام در انجمن
کاربران حاضر در انجمن: 256 (تعداد 2 عضو و 254 مهمان) MAHDI, castle ساعت:4:33 صبح روز پنجشنبه 20/11/1390 |
_:2:_:2:_:2:
|
گفتم سخنم بشنو
گفتا سخنت ناید گفتم بودم وصلت گفتا بودت شاید گفتم که به امیدت هر شب ز غمت بندم گفتا چه خیالی خام کز غصه نیاساید گفتم هوس لعلت خواب از سر عقلم برد گفتا که هوسبازی با عقل بیالاید |
صب بخیرو که گفتم
اینم شب بخیرش شب بخیر بچه ها جون زنده باد شب زنده داران پی سی سیتی فرانک, رزیتا, amir ahmadi, حسین, Saba_Baran90, Setare, mohammad.90 ساعت 10/2 |
لودینگهای صفحهی اول فروم در این شب آرام
این صفحه در مدت زمان 31.1 ثانیه لود شد. این صفحه در مدت زمان 0.0 ثانیه لود شد. |
یا فاطمه زهرا
سید ما مولای ما دعا کن برای ما |
امشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست
گریه ای شد بر فرازه ارزوهایم نشست من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل تا بماند یادی از روی که بر قلبم نشست |
من هر وقت این تاپیک را میبینم یاد این شعر میفتم .یادم نیست اسم برنامه چی بود ولی یک برنامه ای بود که شهید اوینی ساخته بود بعد شبهای جمعه نشون میداد .بعد اولش همیشه این شعر میخوند....
شب است و ظلمت است و من....... کجایند مردان بی ادعا......(بقیه شعر را یادم نیست) من هر وقت اسم این تاپیک را میبینم این شعر میاد تو ذهنم..... |
من اسم فیلم یادمه
روایت فتح:) |
سلام |
سلام |
دیشب یهو دلم كودتا كرد |
91/4/5
شب لالایی اش را گفت ... |
خـــوابـم نـمی بـرد |
جالبه دقیقاً زمانیکه همه خوابیدن من بیدار شدم ... حالا چرا از خواب پریدم و شدم روح سرگردان اینم معمایی شده برام ....
حوصله ی پست زنی که ندارم ... برم برای خودم لالایی بخونم .......... |
دانــه میــدهــم گنــجشــک هــای صبــحگاهــی را، |
به درخواست مدیران سایت این تاپیک به بخشی منتقل شد که جز نوشته های اخیر سایت در صفحه اول دیده شود
نام تاپیک کمی کاملتر شد . |
|
اکنون ساعت 02:01 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)