گزارش ویژه: منشور اخلاقی - چه کسی دروغ می گوید؟

علیپور: برخي از آن روزنامه‌نگاران دستگير شده كه به دلالي و اخاذي محكوم بودند، در اعترافات خود نامي هم از فرشاد پيوس آورده بودند و اينكه اين مربي هم در مبادلات مالي ميان آنها، باشگاه‌ها و بازيكنان نقش داشته. البته اين اظهارنظرها به‌هيچ وجه از نظر ما تاييدشده نيست


سایت گل -يكشنبه؛ ساعت 10:47 صبح

- خبر اول:«عليرضا عليپور، دبير كميته ستاد منشور‌اخلاقي فدارسيون فوتبال در مراسم جشن اخوت و پيوند و ولايت در گفت‌وگو با خبرنگار ورزشي فارس اعلام كرد طبق بررسي‌هاي انجام شده و مدارك موجود فيروز كريمي، فرهاد كاظمي، نادر دست‌نشان، اكبر ميثاقيان و فرشاد پيوس نمي‌توانند در ليگ برتر مربيگري كنند. وي تاكيد كرد كه پيوس جزو مربيان منشوري نيست اما به دليل مداركي كه در اختيار است اين مربي نمي‌تواند در ليگ برتر به مربيگري ادامه دهد. »

يكشنبه ؛ ساعت 11:41 صبح

- خبر تكميلي:« دبير كميته منشور‌اخلاقي فدراسيون فوتبال دلايل محروميت فرشاد پيوس از مربيگري در ليگ‌برتر را اعلام كرد. عليرضا عليپور درباره محروميت فرشاد پيوس خاطرنشان كرد: پيوس جزو مربيان منشوري نيست چون به لحاظ اخلاقي مشكلي نداشته ‌اما صحبت‌هايي درباره نحوه جذب بازيكنان و مسايل مالي اين مربي مطرح شده است. يك سال است كه پرونده اين مربي را بررسي مي‌كنيم و طبق آخرين تصميمات پيوس نمي‌تواند در ليگ‌برتر فعاليت كند تا اينكه به پرونده اين مربي نيز رسيدگي شود. ‌بنابراين تا نتيجه نهايي اعلام نشود وي از حضور در ليگ برتر محروم است. عليپور در پاسخ به اين سئوال كه برخي مربيان منشوري اعلام كردند آنها محروم نيستند چون هيچ نامه‌اي كتبي به دستشان نرسيده گفت: نمي‌توانيم به آنها نامه بدهيم و محروميت‌شان را اعلام كنيم اما مدارك كافي داريم. مدارك ما براي محروم شدن افراد متخلف به حد كافي موجود است‌ اما بنا بر دلايلي نمي توانيم موارد را در رسانه ها تشريح كنيم.»

دو خبر فوق، اخباري است كه دقيقا از روي سایت فارس كپي شده است.

پیوس:علیپور تکذیب کرد

نفر اول، متهم اين پرونده يعني همان فرشاد پيوس بود:

- آقاي پيوس جريان محروميت شما چيست؟

به‌خدا نمي‌دانم. همين الان اين موضوع را شنيدم. اتفاقا همين چند دقيقه قبل به آقاي عليپور زنگ زدم. گفتند شايعه است. گفتند به مسئولين آن خبرگزاري هم گفته‌اند كه آن خبر را بردارند. آقاي عليپور تكذيب مي‌كرد. شماره‌اش را كه داريد، خودتان با ايشان تماس بگيريد. همين الان تماس بگيريد لطفا!

- مگر مي‌شود به همين راحتي تكذيب كرد؟ مگر مي‌شود اسم شما به اشتباه برده شده باشد؟ چرا مثلا اسم صمد مرفاوي را اشتباهي نياورده‌اند؟

من نمي‌دانم. شما خودتان با آقاي عليپور صحبت كنيد. همين الان به ايشان زنگ بزنيد. شماره‌اش را كه داريد؟ نداريد؟ اگر نداريد يادداشت كنيد. فقط سريع زنگ بزنيد...

استرس، صداي لرزان و عصبانيت آميخته با اضطراب، ويژگي اصلي صداي فرشاد پيوس در اولين تماس بود. تماس‌ها ادامه پيدا مي‌كند. نفر بعد به درخواست فرشاد پيوس، حجت‌الاسلام عليپور است كه در چند هفته اخير به اندازه ماه‌ها در فوتبال ايران حاشيه ايجاد كرده؛ تماس‌هاي متوالي با دبير ستاد منشوراخلاقي اما فايده ندارد. او گوشي‌اش را برنمي‌دارد.

عزیزالله محمدی:گفتم تکذیب کنند

موقتا بايد سراغ نفر ديگري رفت. عزيزمحمدي، رئيس سازمان‌ليگ و نفر دوم درگير با منشوراخلاقي طبق معمول پاسخگوي سؤالات ماست:

- منشوراخلاقي دوباره سروصدا به پا كرده...

اگر منظورتان جريان فرشاد پيوس است كه همين الان به عليپور گفتم تكذيبش كند! يك اشتباهي اين وسط رخ داده و پيوس بنده‌خدا نه منشوري است و نه محروم است.

- منظورتان از اينكه يك اشتباهي رخ داده چيست؟ مگر مي‌شود اشتباهي نام يك نفر ببرند و با آبرويش بازي كنند؟

ببينيد خبرنگار اين سایت و آقاي عليپور شب عيد غدير باهم صحبت كرده‌اند و آقاي عليپور هم چيزهايي گفته؛ اتفاقا خيلي هم ديروقت اين حرف‌ها زده شده و يك اسمي هم اين وسط برده شده! اصلا نبايد اين موضوع انعكاس پيدا مي‌كرد. به قول شما با آبروي مردم كه نمي‌توان بازي كرد. ما اين خبر را تكذيب كرده‌ايم. والسلام...

علیپور:نه منشوری است ، نه محروم!

دليل اينكه چرا حرف‌هايي نبايد زده مي‌شده، زده شده و به بدترين شكل ممكن هم با آبروي يك نفر بازي شده را فقط يك نفر مي‌تواند توضيح بدهد. حجت‌الاسلام عليپور كه بالاخره مقابل ده‌ها تماس متوالي كوتاه مي‌آيد و گوشي‌اش را برمي‌دارد:

- فرشاد پيوس با شما تماس گرفت؟

بله؛ اتفاقا همين الان هم با بچه‌هاي سایت فارس صحبت كردم و قرارشد آن خبر را از روي خروجي خود بردارند. اين خبر به هيچ‌عنوان صحت ندارد.

يعني شما هيچ‌صحبتي راجع‌به محروميت فرشاد پيوس نكرده‌ايد؟

الو... صدايتان خيلي ضعيف مي‌آيد...

- يعني صداي من‌ را نمي‌شنويد؟

نه!

- پرسيدم شما هيچ‌صحبتي راجع‌به محروميت فرشاد پيوس نكرده‌ايد؟

گفتم كه صدا خيلي ضعيف است...

و تماس قطع مي‌شود. تلاش براي برقراري دوباره ارتباط با عليپور ابتدا نتيجه ندارد. چندباري تماس‌ها Reject مي‌شود تا اينكه عليپور دوباره به برداشتن گوشي رضايت مي‌دهد:

- الان صدا بهتر است؟

خوب كه نيست اما خب مي‌شنوم!

- عرض كردم شما هيچ‌صحبتي راجع‌به محروميت فرشاد پيوس انجام ندايده‌ايد؟

بببينيد آن خبرنگار حرف‌هاي مرا ناقص متوجه شده!

- خب حرف‌ كامل شما چه بوده؟

اينكه آقاي پيوس منشوري نيست!

- چطور مي‌شود كه اظهارنظر ناقص شما اين بوده باشد كه فرشاد پيوس منشوري است و حق حضور در ليگ‌برتر را ندارد و كاملش اين باشد كه او منشوري نيست؟!

ببين! كل جريان اين است كه برخي از آن روزنامه‌نگاران دستگير شده كه به دلالي و اخاذي محكوم بودند، در اعترافات خود نامي هم از فرشاد پيوس آورده بودند و اينكه اين مربي هم در مبادلات مالي ميان آنها، باشگاه‌ها و بازيكنان نقش داشته. البته اين اظهارنظرها به‌هيچ وجه از نظر ما تاييدشده نيست و به همين دليل هم رسما اعلام مي‌كنم كه فرشاد پيوس نه منشوري است و نه محروم.

- يعني ايشان مي‌تواند در ليگ برتر مربيگري كند؟

ايشان نه تنها در ليگ برتر، بلكه در هرجايي كه دوست داشته باشد مي‌تواند مربيگري كند، بدون‌ آنكه كوچكترين مشكلي داشته باشد. فرشاد پيوس از جمله مربيان با اخلاق و محجوب ما هستند و قطعا مشكلي براي فعاليت در سطح اول فوتبال ايران نخواهد داشت.

چند ساعت از اين مكالمات مي‌گذرد اما فارس نه‌تنها اين خبر را از روي خروجي خود برنمي‌دارد بلكه با سايت گل، درگير مي‌شود. سايت گل هم تكذيبيه آن خبر را از رئيس ستاد منشور اخلاقي، فرشاد پيوس و رئيس سازمان ليگ گرفته است. گل حتي در ادامه و در مصاحبه‌اي با علي كفاشيان تاييديه نهايي را هم مي‌گيرد:« از محرومیت فرشاد پیوس اطلاعي ندارم و قطعا چنين چيزي صحت ندارد. از این به بعد محرومیت‌ها توسط کمیته انضباطی ابلاغ خواهد شد.»

***

قصه همان قصه تكراري بود. اظهارنظر و تكذيب‌هاي عجيب و غريب هميشگي.

قرعه كشي ليگ قهرمانان آسيا؛سخت ترين قرعه براي ذوب آهن

سايت گل - قرعه كشي ليگ قهرمانان آسيا با حضور 4 تيم ايراني در شرايطي انجام شد كه قرعه 4 نماينده ايران وضعيت تقريبا مشابهي دارد.البته به نظر مي رسد ذوب آهن قرعه سخت تري دارد چراكه با دوتيم قهرمان ازبكستان و عربستان هم گروه شده است.بخوانيد:

گروه A:
1.الاهلي(عربستان)
2.الغرافه(قطر)
3.الجزيره(امارات)
4.استقلال(ايران)


گروه B:
1.ذوب‌آهن(ايران)
2.الاتحاد(عربستان)
3.بنيادكار(ازبكستان)
4.برنده مرحله پلي آف غرب آسيا(برنده الكرامه سوريه و الوحده امارات و چور چالي هند)


گروه C:
1.العين(امارات)
2.سپاهان(ايران)
3.الشباب(عربستان)
4.پاختاكور(ازبكستان)


گروه D:
1.السد(قطر)
2.الاهلي(امارات)
3.مس كرمان(ايران)
4.الهلال(عربستان)


گروه E
1.سونگنام ايلهوا چونما(كره‌جنوبي)
2.ملبورن ويكتوري(استراليا)
3.بيجينگ گوان (چين)
4.كاوازاكي(ژاپن)


گروه F
1.كاشيما آنتلرز(ژاپن)
2.جون بوك هيونداي(كره‌جنوبي)
3.پرسيپورا جايا(هند)
4.چانگون ياتاي(چين)


گروه G
1. هنان جيان يه(چين)
2.گامبا اوزاكا(ژاپن)
3. سوان سامسونگ(كره جنوبي)
4. برنده پلي آف شرق


گروه H
1. آدلايد يونايتد(استراليا)
2. شاندونگ(چين)
3.برنده جام حذفي ژاپن
4.پوهانگ استيلرز( كره جنوبي)

این بهترین نمایش تیم ملی در زمانی بود که با افشین قطبی به عنوان سرمربی تیم ملی کار می کند.تیم ملی در بازی با قطر با وجود دو گل خورده در دقایق اولیه ،80 دقیقه روی دروازه قطر هجوم آوزد اما روی بد شانسی با اشتباه فردی کعبی شکست خورد


تورنمنت بين المللي چهارجانبه قطر- ورزشگاه سحيم بن حمد دوحه

گل ها: ميلاد زنيد پور(39) احسان حاج صفي(48)- علي عفيف(6) محمد ماجد(10، 94)
تماشاگر: 3 هزار نفر
اخطار:پژمان نوری،محمدرضاخلعتبری (ایران)احمد فریس(قطر)


ایران:مهدی رحمتی- هاشم بیگ زاده (73غلامرضا رضایی)،جلال حسینی،هادی عقیلی،احسان حاج صفی- محمدنوری(46،آندو تیموریان)،پژمان نوری،مبلاد زنیدپور،محمدرضا خلعتبری،حسین کعبی- میلاد میداوودی (محسن خلیلی 83)

نگاه کلی:
تيم ملي ايران در اولين بازي خود در تورنمنت چهارجانبه قطر مقابل تيم ميزبان با نتيجه 3-2 شکست خورد. تيم ملي ايران در نيمه اول بازي خوبي ارائه نداد و در همان 10 دقيقه اول روي اشتباهات متعدد مدافعان مياني و کناري دو بار دروازه اش را گشوده ديد. تيم ملي از اواخر نيمه اول بازي را در دست گرفت و به گل اول رسيد. در اغاز نيمه دوم نيز ايران گل تساوي را به ثمر رساند. در نيمه دوم ورود تيموريان به جاي محمد نوري باعث تغيير روند بازي شد و ايران بازي بهتري را نسبت به نيمه اول ارائه داد. دو تيم در نيمه دوم فرصتهايي براي گل پيروزي داشتند که از جمله ضربه سيد جلال حسيني و خلعتبري با فاصله اندکي از بالاي دروازه قطر بيرون رفت. قطر نيز توسط سوريا مي توانست گل سوم را به ثمر برساند که دو بار ضربه اين بازيکن به تير دروازه ايران برخورد کرد. اما در دقيقه اخر بازي يک پاس بلند از مدافعان قطر با اشتباه حسين کعبي تبديل به گل پيروزي بخش قطر شد.

شرح گلها:
1-0(قطر):اشتیاه احسان حاج صفی و لو رفتن توپ قطریها را صاحب توپ کرد وآنها با سه پاس به قلب دفاع زدند که با جاماندن هادی عقیلی ، عفیف با نفوذ از چپ وارد محوطه جریمه ایران شد و یا شوتی تماشایی دروازه رحمتی را یازکرد.
2-0(قطر):یک اوت ساده و یک سانتر عادی در بی تفاوتی مدافعان ایران و بیگ زاده باعث شد تا مهاجم کوتاه قد قطر حمد گل دوم را بزند.
2-1 (ایران):همکاری عالی خلعتبری ، نوری و میداوودی ، توپ را به زنیدپور رساند و او با یک شوت زیبا از 25 متری فاصله را کم کرد.
2-2(ایران):کرنرزنیدپور به حاج صفی رسید و او در بک رفت و برگشت یازی را مساوی کرد. این گل میلیونها بار از تلویزیون ایران پخش شد!
3-2 (قطر):در حالی که تیم ایران چند فرصت متوالی را برای گلزنی از دست داد،اشتباه حسین کعبی روی یک توپ مرده در لحظات پایانی بازی پیروزی را به قطر داد.این در حالی بود که ایران شایسته یک برد با اختلاف چند گل بود.

اتفاق ویژه:پخش مکرر صحنه های تکراری مثل گلهای یازی، همه را کلافه کرد و حتی یکبار مزدک مبرزایی را به اشتیاه انداخت...درنهایت ما نفهمیدیم که یازی چند-چند شد!

بهترین بازیکن:محمدرضا خلعتبری و پژمان نوری بهترینهای ایران در این بازی بودند.همینطور زنیدپور که در اولین تجربه ملی ، جنم خود را نشان داد.

محسن قهرماني جان سالم بدر برد ؛حادثه پس از قضاوت پر حرف و حديث

محسن قهرماني پس از قضاوت پرحرف و حديثش در بازي صباي قم و سپاهان از يك حادثه رانندگي جان سالم بدر برد تا براي يكهفته پرفشار زنده بماند.

سایت گل- اتومبيل حامل داور بازي قم در راه بازگشت به اتوبان قم –تهران دچار سانحه شد اما كسي در اين حادثه جدي آسيب نديد. البته يكي از مسئولان صبا به سايت گل گفت كه پاي قهرماني در اين حادثه شكسته است و او در حال حاضر در بيمارستان به سر مي‌برد. این احتمال وجود داشت که بازي بحث برانگيز قم با يك خاطره ناخوشايند به پايان برسد اما به لطف خدا اينگونه نشد. محسن قهرماني داور ديدار صباي قم و سپاهان اصفهان پس از قضاوت پر حرف و حديثش از يك حادثه رانندگي جان سالم بدر برد تا يك هفته سخت و مصيبت بار را در برابر رسانه ها و تيمهاي ليگ برتري در انتظار داشته باشد. قهرماني پس از قضاوت اين بازي با اتومبيل در مسير اتوبان بازگشت به تهران بود كه اتومبيل حامل وي دچار سانحه مي شود. البته قهرماني از اين حادثه جان سالم بدر مي برد تا همانطور كه گفته شد حداقل يكهفته پرفشار را پيش رو داشته باشد. با اينحال مي توان انتظار داشت پس لرزه هاي قضاوت قهرماني در بازي سپاهان و صبا و چند سوت مشكوك او به نفع طلايي پوشان اصفهاني ،آنقدر شديد باشد كه حتي اين داور پرحاشيه آرزو كند كه ايكاش اتفاق ديگري افتاده بود! قمي‌ها روي اين حادثه نظر خاصي دارند. چيزهايي كه خبرنگاران و بازيكنان مي‌گفتند به ترجيع‌بند چوب خدا ختم مي‌شد. البته قضاوت در اين باره بعد از بازبيني فيلم مسابقه امكان‌پذير است.

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران

خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران


هفت نماينده كنفدراسيون فوتبال آسيا در بازه زماني شهريور تا آذر سال آينده با حضور در ايران شرايط ‌١٨ باشگاه ايراني را براي اعطاي سهميه حضور در ليگ قهرمانان آسيا مورد بررسي قرار مي‌دهند.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، از شهريور تا آذرسال ‌٨٩ نمايندگان كنفدراسيون فوتبال آسيا براي بررسي شرايط باشگاه‌هاي ايراني به ايران سفر مي‌كنند و در مدت زمان حضورشان با حضور در ‌١٨ باشگاه از نزديك شرايط حر فه‌اي‌شدن اين باشگاه‌ها را مورد بررسي قرار خواهند داد.

اين نمايندگان به غير از جلسه با مدير باشگاه‌ها از ساختمان، محل تمرين و استاديوم اختصاصي باشگاه‌ها هم ديدن خواهند كرد و به طور دقيق ساختار باشگاه‌ها را مورد ارزيابي قرار مي‌دهند تا مطابق با اساس‌نامه تجاري مورد تاييد Afc باشد.

نمايندگان Afc حداقل سه ساعت از زمان حضورشان در ايران را به يك باشگاه اختصاص مي‌دهند و در برنامه‌اي كه براي فدراسيون فوتبال ايران ارسال كرده‌اند، اعلام داشته‌اند كه از باشگاه‌هاي ژاپن، چين، كره جنوبي، استراليا، ايران، قطر، عربستان، امارات و ازبكستان بازديد خواهند كرد.

براي بازديد از هر كشور تيمي هفت نفره كه شامل نمايندگاني از كميته‌هاي اجرايي ليگ، مسابقات، رسانه‌ها، بازاريابي، حقوق و مالي است به اين كشورها سفر مي‌كنند. اين تيم هفت نفره ‌١٤ روز در ايران حاضر خواهند بود.

نمايندگان كنفدراسيون فوتبال آسيا در زمان حضورشان در ايران ‌١١ معيار اعلام شده Afc براي اعطاي سهميه حضور در ليگ قهرمانان آسيا را مي‌سنجند و با امتيازدهي به باشگاه‌ها در مجموع امتياز كلي يك كشور را تعيين مي‌كنند كه براساس اين امتياز تعداد سهميه‌هاي يك كشور مشخص مي‌شود.


* سازماندهي

در ميان معيارهاي اعلام شده به نظر مي‌رسد كه باشگاه‌هاي ايران به لحاظ سازماندهي مشكلي نداشته باشند. فاكتورهايي نظير برگزاري مسابقات با حضور حداقل ‌١٢ تيم، انجام حداقل ‌٣٣ بازي در يك فصل و ديگر معيارهايي نظير حضور حداقل ‌٦ داور و ‌٨ كمك داور بين‌المللي از جمله فاكتورهايي است كه براي فوتبال ايران مشكل ساز نخواهد بود.


•استاندارد فني

معياري همچون حضور فدراسيون فوتبال جزو ‌١٢ فدراسيون اول آسيا از جمله فاكتورهايي است كه بعيد است مشكلي براي كسب سهميه برسر راه فوتبال ايران ايجاد كند.


• تماشاگر

بخش تماشاگر از جمله قسمت‌هايي است كه پيش‌بيني مي‌شود فوتبال ايران بتواند امتيازهاي لازم از آن را كسب كند. به عنوان نمونه در ميانگين قيمت بليت كه Afc تاكيد دارد نبايد رايگان باشد، ميانگين قيمت بليت رقابت‌هاي ليگ ايران ‌٥/١ دلار است كه فاصله چنداني با مبلغ مورد نظر Afc ندارد. ژاپن ‌٣ دلار، سنگاپور ‌٥/٣ دلار، چين ‌٣ دلار، اندونزي ‌٣ دلار، امارات ‌٣ دلار، كره جنوبي ‌١٠ دلار، عربستان ‌١٢ دلار و استراليا ‌١٣ دلار قيمت بليت‌هاي ورود به ورزشگاه‌ها در اين كشورهاست.

در بخش ميانگين حضور تماشاگران در هر مسابقه هم فوتبال ايران وضعيت مناسبي دارد. در شرايطي كه مسابقات ليگ كشورهايي همچون ژاپن، چين، استراليا و كره جنوبي به ترتيب براي هر بازي ‌١٩، ‌١٥، ‌١٢ و ‌١١ هزار تماشاگر دارد، به طور ميانگين براي هر ديدار فوتبال باشگاهي ايران ‌٦ هزار تماشاگر به ورزشگاه‌ها مي‌آيند كه اين رقم به ميانگين حضور تماشاگر در كشورهايي همچون عربستان و اندونزي نزديك است. براي هر بازي باشگاهي در اين كشورها ‌٦ و ‌٦٥٠٠ تماشاگر به ورزشگاه‌ها مي‌روند.

Afc مي‌خواهد ميانگين حضور تماشاگر در بازي‌هاي باشگاهي كشورها به ‌٥ هزار نفر در هر بازي برسد كه كشورهاي نامبرده بالاي اين رقم تماشاگر دارند.


‌* كنترل و استحكام

در اين بخش به نظر مي‌آيد باشگاه‌هاي ايران مشكلي بابت پوشش خواسته‌هاي Afc نداشته باشند. تشكيل اساس‌نامه تجاري براي سازمان ليگ، استقلال سازمان ليگ و حضور نمايندگان باشگاه‌ها و فدراسيون در هيات رئيسه از جمله مواردي است كه پيش از تاكيد دوباره Afc مورد توجه فدراسيون فوتبال قرار گرفته بود.


• بازاريابي و پيشرفت

البته در اين بخش نكات نهفته‌اي وجود دارد كه بايد مشخص شود. به عنوان نمونه Afc تاكيد دارد كه سازمان ليگ داراي استراتژي براي پيشرفت باشد كه در اين نكته ابهام وجود دارد كه آيا گردانندگان سازمان ليگ برنامه‌اي براي پيشرفت ليگ ايران دارند يا خير. همچنين كميته ليگ حرفه‌اي Afc از فدراسيون‌ها خواسته كه راهنماي ليگ، برنامه‌ بازي‌ها و سايت اينترنتي داير كنند كه در اين بخش هم اين سوال مطرح است كه آيا چنين توانايي وجود دارد كه راهنماي ليگ و برنامه‌ريزي‌ها به طور كامل براي يك فصل تدوين شود؟


• ساختار تجاري

در اين بخش Afc مي‌خواهد باشگاه‌ها از حقوق رسانه‌اي، اسپانسرشيپ و تجارت كالا براي تامين منابع مالي‌شان استفاده كنند، اين بخشي است كه سالها مورد استفاده باشگاه‌هاي حرفه‌اي قرار مي‌گيرد اما باشگاهي ايراني را سراغ نداريم كه بتواند به عنوان شال با فروش البسه تيم‌اش درآمدزايي كند.


•برگزاري مسابقات

در مسابقات معيار "برگزاري مسابقات" هم به نظر نمي‌رسد كه مشكلي ايجاد شود. اگر اين اصل را بپذيريم كه با همين شيوه برگزاري رقابت‌هاي ليگ، فوتبال ايران وضعيت مناسبي نسبت به بسياري از كشورهاي آسيايي دارد بايد نسبت به كسب امتياز لازم از اين بخش اميدوار بود اما لازم است نواقصي كه در اين بخش وجود دارد برطرف شوند. به عنوان نمونه برنامه براي سرويس دهي به تماشاگران از جمله اين بخش‌هاست كه نگراني‌هايي وجود دارد. نگاهي به وضعيت تماشاگران تبريزي براي حضور در ورزشگاه يادگار امام كه در خارج از شهر ساخته شده و طي مسافت طولاني با پاي پياده نگراني‌هاي جدي در اين زمينه را يادآور مي‌شود.


• رسانه

شايد بدون اغراق بتوان اين بخش را يكي از معيارهايي دانست كه مورد غفلت برگزار كننده رقابت‌هاي ليگ بوده است. در سيزده آيتمي كه در بخش رسانه مورد توجه قرار گرفته ايرادهاي اصلي به ليگ ايران وارد است و مي‌توان بدون ترديد گفت كه هيچ باشگاه و هيچ ورزشگاه ايراني وجود ندارد كه بتواند تمامي خواسته‌هاي Afc را برآورده كند. مثلا سيستمي براي نام‌نويسي نمايندگان رسانه‌هاي گروهي جهت پوشش خبري و تصويري بازي‌هاي ليگ وجود ندارد. سازمان ليگ بخش رسانه‌اي جداگانه‌اي ندارد و كمتر باشگاهي است كه مدير رسانه‌اي آگاه به وظايف‌اش داشته باشد. نبايد فراموش كرد كه وظايف مدير روابط عمومي با مدير رسانه‌اي تفاوت‌هاي عمده‌اي دارد. Afc در اين بخش تاكيد مي‌كند كه علاوه بر جايگاه خبرنگاران بايد اتاقي براي كار خبرنگاران و عكاسان وجود داشته باشد كه حتي استاديوم آزادي هم چنين فضايي را ندارد.

يكي ديگر از نكاتي كه به هيچ وجه در فوتبال باشگاهي ايران ديده نمي‌شود برگزاري نشست‌هاي مطبوعاتي پيش از هر بازي است. اتفاقي كه Afc تاكيد دارد كه بايد انجام شود و به رسم فوتبال حرفه‌اي بايد در ليگ ايران هم چنين شرايطي به وجود بيايد. ارائه گزارش بازي به نمايندگان رسانه‌ها در طول بازي هم از ديگر آيتم‌هايي است كه مورد غفلت قرار گرفته است.


‌* ورزشگاه

در بخش ورزشگاه‌ها Afc از كشورها مي‌خواهد تا سال ‌٢٠١٢ حداقل چهار ورزشگاه داشته باشند كه داراي ‌٥ هزار صندلي درجه A باشد كه بايد اين بخش هم مورد توجه جدي سازمان ليگ و باشگاه‌ها قرار گيرد.


•باشگاه‌ها

در بخش باشگاه‌ها هم اشكالات و نواقص جدي به فوتبال ايران وارد است. براساس نظر Afc تا سال ‌٢٠١٢ بايد باشگاه‌ها حداقل با ‌٢٠ بازيكن قرارداد حر فه‌يي داشته باشند. باشگاه‌ها بايد طبق قوانين ملي مساله مالي را رعايت كنند. همچنين نبايد بدهي داشته باشند كه بدون نياز به توضيح اضافي باشگاه‌هاي دولتي به ويژه استقلال و پرسپوليس با معضلي به نام بدهي روبه‌رو هستند.

ميانگين قرارداد بازيكنان در فوتبال ايران هم ‌٨٨ هزار دلار است كه در مقايسه با كشورهايي نظير ژاپن كه ‌٢٢٢ هزار دلار است رقم چندان بالايي به حساب نمي‌آيد.


•ساختار جانبي

در اين بخش هم مشكلاتي وجود دارد. فرايند آسان اخذ ويزا يكي از مشكلاتي است كه بايد حل شود. همچنين اقامت تيم‌ها در هتل‌هاي ‌٥ ستاره يكي از مواردي است كه مشكل ساز است و با توجه به كمبودهاي اماكن اقامتي مدرن در شهرهاي مختلف ايران اين مورد هم بايد برطرف شود. در ديگر بخش‌هايي كه در اين گزارش ذكر نشده مشكل جدي در فوتبال ايران ديده نمي‌شود.

تيم فوتسال فولاد ماهان سپاهان اصفهان توانست در ديدار نهايي مسابقات جام باشگاه‌هاي فوتسال آسيا السد قطر را مغلوب سازد.

در اين ديدار كه با استقبال پرشور هواداران همراه بود، تيم فوتسال فولاد ماهان در يك بازي جذاب، مهيج و زيبا و با تكيه بر تجربه و توانايي‌هاي تكنيكي بازيكنان خود با نتيجه 5 بر 2 السد قطر را مغلوب ساخت. شمسايي (دو گل)، جواد اصغري (دو گل) و محمد طاهري براي فولاد ماهان گلزني كردند و بلال هر دو گل السد قطر را وارد دروازه نماينده كشورمان كرد.

در حاشيه اين ديدار حسين شمس در جايگاه خبرنگاران نظاره‌گر بازي بود. فابيانو رودريگو سرمربي تيم السد قطر پس از پايان بازي با كادر فني و بازيكنان فولاد ماهان به گفتگو پرداخت و اين قهرماني را به آنها تبريك گفت.

در پايان اين مسابقات وحيد شمسايي عنوان آقاي گل و بهترين بازيكن را به دست آورد.شمسايي با دو گلي كه برابر السد قطر در ديدار فينال به ثمر رساند 17 گله شد و بالاتر از زهير كامياب بازيكن ايراني السد كه 15 گله بود به عنوان آقاي گلي اين دوره از مسابقات دست يافت.


لازم به ذکر است تيم 'ناگويا اوشنز' ژاپن نيز عصرامروز با پيروزي برابر آتوريتي تايلند به مقام سومي رقابت هاي فوتسال جام باشگاه هاي آسيا دست يافت.

حسین هدایتی، در آستانه خرید سهام تیمی از تیمهای لیگ برتر انگلستان می باشد


سایت گل- حسین هدایتی، مالک باشگاه استیل آذین که ستاره های صاحب نامی را در رختکن تیمش گرد هم آورده است، بار دیگر قصد انجام خریدی جنجالی دارد ولی این بار سوژه مورد نظر، بازیکن خاصی نیست، چرا که هدایتی قصد خرید سهام یک باشگاه لیگ برتر در فوتبال انگلیس را دارد.

مذاکرات در این زمینه آغاز شده و تا چند روز دیگر نهایی خواهد شد.

هدایتی ضمن تائید این خبر در گفتگو با خبرنگار گل گفت:« مذاکرات نهایی انجام شده و در صورتی که مشکل خاصی به وجود نیاید، طی دو یا سه روز آینده خبر قطعی این ماجرا اعلام خواهد شد.»

البته اصرار خبرنگار گل دات کام برای اطلاع از نام این باشگاه ناکام ماند ولی هدایتی اعلام کرد که به زودی این خبر از سوی سران باشگاه انگلیسی اعلام خواهد شد.

شرکت استیل آذین ایرانیان پیش از این 34% از سهام باشگاه تراکتورسازی را نیز خریداری نمود و قبلا قصد خرید سهام باشگاه پرسپولیس را نیز داشت که این اتفاق نیفتاد و این ماجرا منجر به جدایی هدایتی از پرسپولیس گردید.

آنچه از سوی جناب واعظی آشتیانی مدیرعامل محترم باشگاه استقلال در برنامه 90 گفته شد به نوعی کل جامعه ورزش را زیر سوال برد. آنجا که واعظی در پاسخ حرفهای امیر قلعه‌نویی به معینی گفت: آنها که حوله حمام دست می گیرند تا برخی سیاسیون از سونا بیرون آیند، نباید حرف از حضور سیاسیون در ورزش بزنند.

http://www.hurrahsport.com/upload_fo...0510111228.jpg

این حرف در حالی گفته شد که انتقاد قلعه‌نویی از معینی هم دقیقا همین فضا را داشت که چرا معینی (به درست یا به غلط آن کاری نداریم) برای پست گرفتن به سیاسیون "بله قربان" می‌گوید؟ اما حرف ما از اینجا به بعد و در نقد این حرف بر 2 قسم می‌شود.

بخش اول
ورزشکاران و قهرمانان ورزشی نه در ایران که در همه دنیا از دیرباز تاکنون مظهر قدرت، سلامت و پهلوانی بوده‌اند و به همین دلیل هم هست که ورزشکار در میان مردم اگر قهرمان هم شده باشد جایگاهی بسیار ویژه دارد و در قلب مردم جای می‌گیرد!
پهلوانهای کشتی، فوتبال و دیگر رشته‌های ورزشی در ایران زمین مظهر قدرت یک ملت بوده‌اند و پیروزی‌ آنها برابر با پیروزی همه مردم و شکست آنها مقابل با شکست همه مردم آن سرزمین قلمداد می‌شود. این رابطه آنقدر پیچیده است که یک پیروزی در برخی میدانهای ورزشی می‌تواند موجب غرور میلیونها نفر شود و حتی تأثیر مستیم در راندمان کاری مردم داشته باشد تا جایی که اقتصاد هم از آن منفعت ببرد!
حتی ورزشکاران در بسیاری مواقع افسار سیاست را هم در مجامع بین‌المللی در دست می‌گیرند که از آن نمونه‌ها می‌توان از دیپلماسی به پینگ‌پنگ چین و آمریکا نام برد و حتی بازی قرن (ایران -‌ آمریکا) را هم در همین رده جای داد.
در این میان اما جناب واعظی از حوله بدست گرفتن ورزشکار یا ورزشکارانی در رسانه ملی حرف می‌زند که به دلیل خاص نبودن احتمال عمومیت پیدا کردن دارد و کل ورزش را زیر سوال می‌برد!
در این هیچ شکی نیست که برخی از ورزشکاران ما برای رسیدن به پستهایی که حق خودشان است عزت نفس کمتری دارند اما مگر در دنیای سیاسیون چنین نیست؟
مگر در دنیای سیاست، سیاسیون به محض رسیدن انتخابهای مختلف (در تمام دنیا) از همین ورزشکاران و هنرپیشه‌ها نمی خواهندکه با آنها عکس بیاندازند و از آنها حمایت کندن؟
چرا، چون اینها در قلبهای مردم زندگی می‌کنند و مرز آنها بسیار پیشرفته‌تر از دیگرانی است که سعی دارند پستی بدست بیاورند.
آیا در چنین مواردی هم باید ورزشیها از همین لحن برای سیاسیون استفاده کنند؟ حوله حمامی که جناب واعظی به آن اشاره کرد به نوعی زیر سوال بردن کل جامعه ورزش بود، این در حالی است که امروزه بسیاری از ورزشکاران در عالم سیاست وارد شده و به دلیل ارتباط تنگاتنگی که به حکم ورزشکار بودن یا مردم پیدا کرده‌اند در این عالم موفق هم بوده‌اند! بسیاری از پهلوانهای کشور خود ما چه در عرصه تحصیلات و چه در مسیر موقعیتهای سیاسی (نمایندگی مجلس یا شورای شهر و...) به درجات بالایی دست پیدا کرده‌اند که به نسبت تعداد ورود اینها به سیاسیون بسیار موفقیت‌آمیز بوده است!
آیا اینها برای نماینده شدن هم حوله به دست گرفتند؟ و اصالتا آیا حوله بدست گرفتن کار بسیار زشت و زننده‌ای است یا آنها که در دنیای سیاست مصاحبه‌های آنچنانی می‌کنند و کارهای نکرده را کرده می‌کنند و از همدیگر جوری تعریف می‌کنند که انگار آسمان دهان باز کرده و همان یک نفر را که برحسب اتفاق دارای مسند بالاتر از مصاحبه‌کننده است به زمین فرستاده؟
واعظی آشتیانی البته مقصر نیست، به زعم ما آنهایی مقصرند که سیاسیون جا مانده در عالم سیاست را به ورزش می‌آورند (شاید ورزشیهای موفق در عالم سیاست جای آنها را تنگ کرده‌اند) تا چنین ادبیات عجیبی را بشنویم!
برای ما که به نوعی شغلمان وابسته به ورزش است این مسائل کاملا دردآور است! البته مدیرعاملی که اجازه صدور بیانیه‌ای علیه تماشاگران تیم خودش را صادر می‌کند و آن کلمات عجیب را برای آنها به کار می‌برد شاید حق داشته باشد که این حق را به خود بدهد که چنین ادبیاتی را برای جامعه ورزشکاری به کار ببرد! (البته نظر آشتیانی یک نفر خاص بود اما ایشان با رد این مسأله کل جامعه ورزش را زیر سوال برد)
حرف واعظی البته که رو به شخص خاصی بود اما آیا همان شخص خاص برای همین باشگاه که افتخارآفرینی کرده است؟ آیا او شایسته احترام از سوی مدیر همین باشگاه حداقل به عنوان یک پیشکسوت نیست؟
آیا تماشاگر و ورزشکار به طور کلی شایسته چنین ادبیاتی هستند؟
کاش واعظی اندکی و تنها اندکی ادبیات ورزش، حرمت، حکمت و جوانمردی ورزش را رعایت می‌کرد. این جامعه ورزش میراث تختی‌ها و پوریای ولی‌هاست! و شایسته تخریب با حوله حمام نیست.

بخش دوم
در این مورد مطلب زیاد به رشته نگارش درآمده و آن مورد همان حضور سیاسیون در ورزش است که تبدیلش کرده‌اند به حیات خلوت سیاست! و این همان موضوعی بود که پروین 10 روز قبل با ایپنا بیان کرد و آن را به اطلاع رئیس‌جمهور رساند. به راستی چرا سیاسیون به ورزش می‌آیند و چرا وقتی که می‌آیند اصول این ورزش (که احترام به تماشاگر و ورزشکار است) را رعایت نمی‌کنند و باز هم چرا از چند مقاله که از دل ورزشیها بیرون می‌آید اینقدر ناراحت می‌شوند و آن را بی‌مزه توصیف می‌کنند.
حضور سیاسیون در ورزش نه تنها بی‌مزه نیست بلکه بامزه همه شده است! و این مثل آن می‌ماند که پزشک عمومی را در شکافت هسته اتم استفاده کنیم ومتخصص شکافت اتم را به ساختمان‌سازی ببریم!
باور کنید "بامزه" است نه "بی‌مزه"!

قطبی ,مردی که همیشه دو نقش بازی کرده است!


خبرگزاری پارس فوتبال-روزگاري هنرپيشه اي گفت:

عده اي در فيلمها رل خود را در زندگي بازي مي كنند و عده ديگري از آنها رلهاي فيلمهايشان را در زندگي بازي مي كنند و اين گروه دوم اكثرا بد بازيگراني هستند ' اصطلاح 'فيلم بازي كردن' از متداول ترين حرفهاي روز مره است و به كسي مي گويند كه داراي دو چهره و دو وجه و شايد اصطلاح زيباتر آن هنر پيشه بودن است.

برخي آدمها دوست دارند كه با چهره هاي مختلف ابراز وجود كنند و براي مخفي كردن چهره واقعي خود دست به هنري به نام هنر پيشگي زنند و شايد اين مسئله در بين افراد مشهور به شدت رواج دارد لبخندهاي بي انقطاع و صحبت از فرهنگ و احترام به ديگران واستفاده از ادبيات گفتاري بخشنده و مهربان و... در ظاهر و در خفا عكس آنها عمل كردن از ويژگي هاي متداول افراد مشهور هست و يكي از اين مشهور ترين ها افشين قطبي است كه در آخرين گفتگوي غير رسميش در هواپيما نكات جالبي را از شخصيت پنهانش بروز داد كه بد نيست به نقد بنشينيم:

1.ايشان در گفتگوي خود با مردم اوضاع تيم ملي را خوب عنوان كرده است سوال ما اين است كه هفته ها است تيم ملي در تعطيلات به سر مي برد پس چگونه ايشان اوضاع تيم را خوب تصور مي كنند ؟آخرين تيم ملي كه به ميدان رفت مربوط به بازي با تايلند بود كه با تمامي ستارگانش در تهران به سختي با تك گل دقيقه 90 بازي را به پايان رساند و از آن روز تيم ملي بازي نكرده است حال از جناب امپراتور مي پرسيم از كجا اوضاع تيم ملي را خوب به مردم نشان مي دهد ؟ اين اميدواري كه به مردم مي دهد نشان از آن چهره هنرپيشگي سر شار از اميدي را ندارد كه بارها از قلب شير سخن گفته است ؟

2. ايشان مي گويد كه تيم ملي نياز به اين داشت كه كادر جواني داشته باشد مي پرسيم چرا ؟آيا در تمام دنيا اين خصيصه يعني جواني در كادر فني وجود دارد و يا اين كه سر مربي با درايت و استفاده از كاپيتان و بزرگترهاي تيم اين نقصيه را بر طرف مي كند ؟ از سوي ديگر اگر قرار بود تنها جواني فاكتور حضور مربي ديگري در روي كادر فني باشد و معيارهاي چون تجربه و كارآیي و دانش دخيل نباشد چرا تنها به گزينه منصوريان بسنده شد ؟آيا جوانان ديگري در اين ديار نبودند كه چون منصوريان تجربه فوتبالي داشته و در عين حال بي كار بوده باشند ؟آيا ملاك رفاقت با سرپرست تيم ملي و حرف گوش كني از او در كنار جواني منصوريان مطرح نبود ؟آيا ملاك ديگري چون قابيلت هنرپيشه بودن منصوريان مطرح بوده كه ديروز از منتقدين قطبي بود و حالا او را مربي بزرگي مي داند ؟

3.خود قطبي در اين باره مي گويد چندين ماه منصوريان را زير نظر داشته است مي پرسيم اين زير نظر گرفتن منصوريان در كجا صورت گرفت ؟ منصوريان كه ماه ها بي كار بود پس كجا ايشان مورد تفحص قرار گرفتند ؟آيا بازرسان مخفي منشور اخلاقي گزارش كارهاي او را به قطبي مي دادند ؟آيا قطبي از كاراگاهان خصوصي براي زير نظر گرفتن منصوريان بهره

گرفت و يا اين كه تعريف هاي چرب و نرم سرپرست تيم ملي را به اسم زير نظر گرفتن به خورد آن چند دانشجوي علاقمند در هواپيما حامل قطبي به اصفهان داده شده است ؟آيا قطبي بخاطر علاقه به هنرپيشگي از دور بين مخفي براي نظارت منصوريان بهره مي گرفته است ؟

4.قطبي مي گويد من سيستم تيم ملي را عوض نكردم و از سيستم مورد علاقه ام بهره نمي گيرم زيرا تيم ملي سالها است با سيستم 1-3-2-4 بازي مي كند و من نمي توانم سيستم مورد علاقه ام يعني 3-3- 4 را بر گزينم مي پرسيم اگر قرار بود تيم ملي با همان سيستمهاي سر مربي يا سر مربيان سابق بازي كند پس چرا سر مربي عوض شده است ؟ از سوي ديگر تا آنجا كه همه مي دانند قطبي در پرسپوليس هم همين سيستم يعني با تك مهاجم به زمين مي رفت و قصه علاقه قطبي به بازي هجومي از آن فيلمهائي است كه او بارها خواب آن را ديده است.از ايشان مي پرسيم خود ايشان كه دم از جوانگرائي مي زنند چند چهره جوان در پرسپوليس و تيم ملي معرفي كردند ؟ آيا همان دائي سوزاننده نسل جوانان كساني چون حاج صفي و خلعتبري و شجاعي و زنيد پور و كريم انصاري فرد و راخفائي و.. را در تيم ملي و سايپا معرفي نكرد ؟

5. اما بخش مهم اين مصاحبه انتقاد ايشان از حضور بيش از اندازه دائي در تيم ملي است كه جوانان را سوزانده است مي گوئيم ايشان كه مرتب دم از رفتار غير حرفه اي مربيان ايراني مي زنند چرا خود عليه سر مربي سابق تيم ملي آن هم با مردم حرف مي زند ؟ ازسوي ديگر دائي نزديك به 4 سال است در تيم ملي نيست چرا در اين 4 سال كسي بجاي او بر نگزيدند ؟ همين آقاي قطبي نبود كه با اصرار كريمي را كه از تيم ملي خداحافظي كرد دوباره به تيم ملي دعوت كرد ؟ ايشان خود كسي نيستند كه بارها از ضرورت دعوت مجدد از مهدوي كيا و هاشميان سخن گفته اند ؟ آيا خود ايشان با ژستي هنري دم از جوان گرائي نزدند و بار ديگر همان تيم دائي را به ميدان آوردند ؟از ايشان مي پرسيم خود ايشان كه دم از جوانگرائي مي زنند چند چهره جوان در پرسپوليس و تيم ملي معرفي كردند ؟ آيا همان دائي سوزاننده نسل جوانان كساني چون حاج صفي و خلعتبري و شجاعي و زنيد پور و كريم انصاري فرد و راخفائي و.. را در تيم ملي و سايپا معرفي نكرد ؟راستي رل اعتقاد به جوانگرائي چقدر سخت به قطبي مي آيد...

6. ...و سر انجام داد و بيداد قطبي با خبرنگارن در هواپيما جالب بود ايشان چه حرفي با مردم مي زدند كه حاضر نبودند در جمع خبر نگاران زنند ؟ آيا اين دو وجه نشان دادن و در ميان خبر نگاران داد سخن دادن از احترام و اعتقاد به همكاران داشتن و در خفا بر عليه آنها حرف زدن نمونه ديگري از مردي كه هنرپيشگي را بسيار بهتر از فوتبال مي داند نمي تواند باشد ؟

روایت 90 از قطبی بدون نقاب/حرفهای بی پرده قطبی در هواپیما /قطبی: هرچه می‌کشیم از علی دایی است ...

آرش نوعدوستی/ روزنامه 90

پشت نقاب ادب آقای قطبی ، همین عصبانیت و پرخاش است که سالهاست از آن می گوییم و خوشحالیم که ماه پشت ابر نمی ماند

تا به حال شده که خودتان را جای ما خبرنگاران ورزشی بگذارید؟ یا بهتر است بگوییم دوست داشته‌اید برای لحظاتی هم که شده، این شغل جذاب ولی پردردسر را تجربه کنید؟

اما کسانی که در فرودگاه اصفهان و با پرواز 12 شب قصد سفر به تهران را داشتند، هم توانستند لحظاتی خود را جای خبرنگاران بگذارند و هم کمی تا قسمتی با نگارنده همدردی کرده و مخاطرات این شغل را درک کردند و ... .

زیاد حس کنجکاوی‌تان را تحریک نمی‌کنیم؛ ماجرا از این قرار است که پرواز 12 شب اصفهان به تهران با تأخیری پنجاه دقیقه‌ای همراه شد و مسافران که از قضا بیشترشان دانشجو بوده و از دیدن همسفر مشهوری چون افشین قطبی به وجد آمده بودند، با رگبار پرسش‌های خود سراغ سرمربی تیم ملی رفتند.

آری، مسافران یا همان دانشجویان پرواز اصفهان به تهران، در قالب خبرنگار ورزشی فرو رفتند و من خبرنگار بالاجبار نقش مردم عادی را برای لحظاتی ایفا کردم! هرچه بود افشین قطبی هم که چشم خبرنگاران را دور دیده بود و از خوش حادثه، چهره من یکی را هم نمی‌شناخت، با طیب خاطر و هر جوری که می‌شد جواب مردم را داد تا این‌که بالاخره مرا شناخت و از فرط عصبانیت ...

بهتر است بیش از این توضیح ندهم و یکراست برویم سراغ آنچه بین مسافران، من و سرمربی تیم ملی کشورمان گذشت؛ حال تیم ملی خوب است! اولین سؤال به حال و احوال و اوضاع تیم ملی برمی‌گردد که افشین قطبی با لبخند می‌گوید: در حال حاضر حال تیم ملی خیلی خوب است. این تیم شرایط خوبی دارد که مرا به جام ملت‌های آسیا بسیار امیدوار می‌کند.

مقایسه، عادت مردم است
مردم در هر حالتی دوست دارند تیم ملی خود را با گذشته قیاس کنند و اعقاد سرمربی تیم کشورمان هم این است که این عادت مردم شده است. او تأکید می‌کند: البته در گذشته تیم ملی ایران حال و روز خوبی نداشت و در حال حاضر وضعیت بهتری دارد و ... .

به منصوریان جوان نیاز داشتیم
قطبی می‌گوید: من خودم 46 سال سن دارم و منصور رشیدی هم 56 ساله است. بنابراین لازم بود تا کمی کادر فنی تیم ملی را جوان کنیم. بنابراین سراغ علیرضا منصوریان رفتیم و این مربی جوان هم با نظر خود من به نیمکت تیم ملی اضافه شد.

چند ماه منصوریان را زیر نظر گرفتم
در میان جماعت یکی می‌پرسد، چرا نمیکت تیم ملی را استقلالی کرده‌اید؟ قطبی این حرف را در می‌کند و می‌گوید: من از منصوریان شناخت کافی داشتم، ولی با این حال، چند ماهی او را زیر نظر گرفتم و خوب جوانب امر را بررسی تا بالاخره رسما او را به کار دعوت کردم.

1ـ3ـ2ـ4 یا 3ـ3ـ4
تیم ملی با چه سیستمی بازی خواهد کرد؟ آیا دوباره در جام ملت‌ها به دفاع سه نفره بازخواهیم گشت یا نه؟ قطبی هم آب پاکی را روی دست همه ریخته و جواب می‌دهد هر مربی به یک سیستم و روشی علاقمند است و من هم از این قاعده مستثنی نیستم. به شخصه سیستم 4ـ3ـ3 هلندی و فوتبال تهاجمی را دوست دارم، ولی از آنجا که چند سال می‌شود تیم ملی ایران از روش 4ـ2ـ3ـ1 استفاده می‌کند، بنابراین و با توجه به عادت تیم کشورمان به این سیستم، باید از همین روش استفاده کنیم.

مهاجمی پیدا کرده‌ام شش‌دانگ!
سال‌هاست تیم ملی ایران با مشکل گلزنی مواجه است و پس از خداحافظی علی دایی هنوز یک مهاجم شش‌دانگ پیدا نکرده‌ایم. در این رابطه قطبی می‌گوید: من یکی مهاجم ایده‌آل خود در تیم ملی را پیدا کرده‌ام که بسیار شش‌دانگ است. مطمئن باشید او مشکل گلزنی تیم ملی را برطرف خواهد کرد. منتهای مراتب از من نخواهید اسمش را تا قبل اعلام لیست جدید تیم ملی بگویم!

همه پشت سر دایی سوختند
سرمربی تیم ملی بی‌آن‌که منتظر پرسش دیگری شود، ادامه می‌دهد: به نظرم هرچه می‌کشیم از زیاد بازی کردن دایی است! علی دایی خیلی دیر از تیم ملی خداحافظی کرد و خیلی‌ها را پشت سر خود سوزاند! به همین دلیل است که اعتماد به نفس در بین مهاجمان جوان از بین رفت و بعد از دایی هنوز نتوانسته‌ایم یک مهاجم شش‌دانگ داشته باشیم.

عصبانیت در حد انفجار
من ـ‌ آرش نوعدوستی ـ تصور می‌کنم تنها خبرنگار جمع هستم، اما ظاهرا تصورم اشتباه است، چراکه یکی دیگر از همکاران که پشت سر من ایستاده و قطبی هم او را نمی‌شناخت ناگهان گفت: آقای قطبی! من خبرنگار هستم... اما هنوز جمله‌اش تمام نشده بود که قطبی از فرط عصبانیت در حد انفجار پیش رفت و تا می‌توانست داد و بیداد به راه انداخت.

من هم یک خبرنگار هستم!
وقتی دیدم همکارم تنها مانده و سرمربی تیم ملی کماکان مشغول داد و فریاد است، قاطت نیاوردم و گفتم: «خب، آقای قطبی مگر اشکالی دارد؟ من هم خبرنگار 90 هستم و ...!» این مرتبه قطبی با حرارت بیشتری فریاد کشید: این کار درستی نیست! من داشتم با مردم درددل می‌کردم و اگر می‌دانستم شما روزنامه‌نگاران هم در بین آنها هستید، هرگز حرف نمی‌زدم و ... . هرگز تصورش را نمی‌کنم، ولی آقای سرمربی با عصبانیت بیشتری می‌گوید: این رفتار درستی نیست و ... (ادامه گپ و گفت ما را به صورت سؤال و جواب در زیر بخوانید)

90: ولی آقای قطبی همین حرف‌ها را ما برای مردم می‌نویسیم و برای آرشیو شخصی خود نگه نمی‌داریم!
قطبی: نه! این اصلا حرفه‌ای نیست. ضمن آن‌که روزنامه شما خیلی تند از من انتقاد می‌کند!

بعید می‌دانم! تا جایی که من می‌دانم، سیاست روزنامه 90 نقد عملکرد افراد است و نه نقد افراد! بنابراین اگر هم انتقاد می‌شود، از سر دلسوزی است و ...

شما برخی واقعیات را نمی‌نویسید!

اتفاقا تمام واقعیات را می‌نویسیم!

یک مثال بزنید!

مثلا دعوت از یک دروازه‌بان ذخیره که مصدوم هم بوده، چه دلیلی داشته است؟
من با دکتر او صحبت کردم و پس از اخذ مجوز دعوتش کردم.

ولی خوب یادمان است که همان زمان دکتر مورد نظر اعلام کرد که گلر ملی‌پوش مصدوم بوده و بر همین اساس از فهرست هجده نفره خارج شده است!
نه قبول ندارم! شما همیشه جور دیگری به مسائل نگاه می‌کنید.

چه جوری؟!
خودتان می‌دانید و بهتر است رفتارتان را عوض کنید! (در همین جا مصاحبه گفت‌وگو به پایان می‌رسد، اما کشمکش من و قطبی پایانی ندارد و به صندلی‌های هواپیما هم می‌کشد و ...)

توضیح ضروری: اگرچه بحث من خبرنگار و افشین قطبی در جمع دانشجویان و مسافران پرواز اصفهان به تهران به خیر و خوشی تمام شد، اما این باعث نشد که در دل آرزو نکنم کاش می‌شد برای لحظاتی جای ما خبرنگاران و مردم عوض می‌شد.

فردوسی پور همچون گذشته برنامه پرطرفدار 90 را تهیه و اجرا خواهد کرد و این برنامه نظیر سالهای گذشته با اجرای فردوسی‌پور به روی آنتن خواهد رفت و شبکه سوم قصد هیچگونه تغییری در مسئولان اجرایی این برنامه را نداردمدیر گروه ورزش شبکه سوم سیما از خرید امتیاز پخش کلیه مسابقات جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی خبر داد و گفت: این مسابقات با جذابیت و برنامه‌سازی خاصی از شبکه سوم سیما به روی آنتن خواهد رفت.

محمدحسین آقازمانی ضمن اعلام این مطلب افزود: مشکل خرید امتیازپخش تلویزیونی مسابقات جام جهانی حل شده و صداوسیما حق پخش تمامی مسابقات مقدماتی تا فینال این مسابقات را خریداری کرده و علاقمندان فوتبال می توانند جریان کامل این مسابقات را از طریق شبکه سوم سیما پیگیری کنند.

آقازمانی اضافه کرد: گروه ورزش شبکه سوم در تدارک تهیه و ساخت ویژه برنامه هایی برای مسابقات جام جهانی است تا در طول مسابقات جام جهانی ضمن پخش زنده مسابقات، نکات آموزنده و فنی نیز به علاقمندان فوتبال منتقل شود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود پیرامون شایعه کناره گیری عادل فردوسی پور از برنامه 90 اظهار داشت: فردوسی پور همچون گذشته برنامه پرطرفدار 90 را تهیه و اجرا خواهد کرد و این برنامه نظیر سالهای گذشته با اجرای فردوسی‌پور به روی آنتن خواهد رفت و شبکه سوم قصد هیچگونه تغییری در مسئولان اجرایی این برنامه را ندارد.

نوزدهمین دوره رقابت های فوتبال جام جهانی 2010 از 21 خردادماه با برگزاری مراسم افتتاحیه در شهرهای مختلف آفریقای جنوبی آغاز خواهد شد و تا روز 20 تیرماه ادامه خواهد داشت.

سایت گل ـ لیست جدید تیم ملی برخلاف دفعات قبل مخالفان کمتری دارد دلیل آن شاید کسرت بازیکنان دعوت شده (35 بازیکن) ویا زمان اعلام لیست که منطبق برفشار پایان فصل پرفشار فوتبال ایران و افت طبیعی اکثر بازیکنان بعد از پشت سرگذاشتند یک فصل پرفشار است به همین دلایل با توجه به نمایش بازیکنان ایرانی در یکی، دوماه اخیر نه تنها مدعیان دیگر در این برهه زمانی برای پوشیدن پیراهن تیم ملی وجود ندارد، بلکه تعدادی ازاین بازیکنان لیست 18 نفره هم می توانستند در این لیست نباشند.

در درون دروازه دعوت دوباره از ابراهیم میرزاپور عجیبب به نظر می رسد ولی دعوت گردان و حقیقی بعد از یک فصل تقریباً درخشان انتخاب مناسبی است. قطبی می توانست به جای میرزاپور، محمد محمدی را به اردوی تیم ملی دعوت کند، انتخاب محمدی گزینش دروازه بان ها را کاملا بی نقص نشان می داد.

در خط دفاع دعوت دوباره از محسن بنگر تأمل برانگیز است آن هم در حالی که محمد صلصالی و شیث رضایی فصل خوبی را پشت سرگذاشتند، هرچند که هنوز صلصالی ازمصدومیت رنج می برد، قطبی می توانست مدافعین بهتری ازبنگر به تیم ملی دعوت کند. سیدمحمدحسینی یکی از انتخاب های خوب قطبی بود، حسینی چه در لیگ برتر و چه در جام قهرمانان آسیا نمایش خوبی ارائه کرده بود. در سمت چپ بدون شک گزینه های بهتری از اشجاری وحاج صفی در لیگ ایران موجود نیست.

بازگشت دوباره آشوبی و دعوت از حدادی فر،کیانی وپولادی بهترین تصمیم افشین قطبی درلیست جدیدبود.فرزادآشوبی همه کاره تیم مس کرمان بود، قاسم حدادی فر مدرن ترین هافبک چپ ایران درسالی که گذشت بود وپولادی وکیانی باپیراهن تراکتور نمایش چشمنوازی درلیگ داشتند. درخط هافبک گزینه های بهتری از بازیکنان دعوت شده وجود ندارند ولی قطبی می توانست با دعوت ازقاسم دهنوی لیست خود دراین منطقه اززمین بدون اشکال نماید.

در خط حمله تیم ملی هیچ بازیکنی برای پست شماره 9 دیده نمی شود و این اشکالی بزرگ برای لیست تیمی است که قرار است1ـ3ـ2ـ4 بازی کند. دعوت از حمیدعلی عسگر حرکت عجیبی از سوی افشین قطبی است آن هم درحالی که حمید علی عسگر به تعداد انگشتان دست نمایش مناسبی ازخود درلیگ برتر ارائه نکرده است ومهمتر اینکه علی عسگر باید همزمان از در تیم ملی امید شرکت کند.

اشتباه استراتژیک افشین قطبی بعد از یک یا دو بازی خوب است درحالی که درهمه جای دنیا مربیان تیم ملی روند طولانی مدت بازیکنان را زیرنظر می گیرند، نه اینکه بعد یکی، دوبارگلزنی آنها را به تیم ملی دعوت کنند.

مردم شریف، خوب می دانند كه آقای دایی وجهی را از بیت المال مطالبه می‌كند كه در قبال آن عملكردی نداشته اند و اصرار بر این موضوع به مصلحت وی و جامعه قهرمانان نیست.

سایت گل - فدراسیون فوتبال در اطلاعیه ای پاسخ اظهارات اخیر علی دایی مبنی بر همكاری نكردن فدراسیون با وی در زمان هدایت تیم ملی و همچنین پرداخت نشدن مطالباتش را داد. فدراسیون فوتبال درباره اظهارات علی دایی سرمربی پیشین تیم ملی اطلاعیه ای صادر كرد. اطلاعیه ای که به معنای پایان سکوت علیه سرمربی سابق تیم ملی است که حالا به مدد قهرمانی با پرسپولیس در جام حذفی محبوبیت خود را بازیافته است:

1-جناب آقای علی دایی از تاریخ 12 اسفند 86 به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال مشغول به خدمت شد و در تاریخ 8 فروردین 88 به دلیل باخت خانگی دو بر یك تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران درمقابل تیم ملی فوتبال عربستان در استادیوم آزادی و در مقابل دیدگان نزدیك به صد هزار نفر هواداران حاضر در تالار ملی فوتبال ایران (استادیوم آزادی) و میلیون ها ببینده در سراسر جهان از تیم ملی كنار رفت. وی در طول مدت همكاری دائما از حمایت‌های همه جانبه فدراسیون فوتبال به عنوان سرمربی برخوردار بوده اند.


2-آقای علی دایی شب قبل از اعزام به تورنمنت عمان كه از سفر مكه مكرمه و مدینه منوره به تهران برگشته، به علت عدم پرداخت بخشی از طلب خود بابت قرارداد مربیگری تیم ملی فوتبال در مرحله اول، به صورت قهر اردوی تیم ملی را ترك كرد و به خانه رفت كه طی جمع بندی به عمل آمده در فدراسیون، مقرر شد مهدی تاج، نایب رئیس فدراسیون به منزل ایشان رفته و پس از برگزاری جلسه مفصل و ذكر این نكته كه عدم همراهی دایی در آستانه اعزام به تورنمنت عمان به دلیل دریافت وجه مورد مطالبه به مصلحت جامعه فوتبال و تیم ملی فوتبال نیست، خواهان همراهی وی با تیم ملی شد كه وی پذیرفت و بعد از آن جلسه وجه قرار داد دایی به تدریج و كاملا پرداخت شد.


3-درباره ادعای حمایت نشدن از سرمربی وقت تیم ملی كه این كار به مهدی تاج و هیئت رئیسه فدراسیون نسبت داده شد ، به استحضار عموم جامعه فوتبال و هواداران فهیم فوتبال می رساند كه فدراسیون و هیئت رئیسه از همه برنامه های اعلامی سرمربی تیم ملی به طور همه جانبه و در حد بضاعت حمایت نموده ولی پس از باخت خانگی مقابل تیم ملی عربستان كه حتی اگر درآن مسابقه نتیجه مساوی هم به دست آمده بود تیم ملی فوتبال با اندوخته های بعدی به جام جهانی صعود می‌كرد و فدراسیون فوتبال (و به تعبیر دایی سازمان متبوع) با تصمیم جمعی اعضا هیئت رئیسه نسبت به تغییر سرمربی تیم ملی بزرگسالان اقدام كرده است. لازم به ذكر است همه تیم های ملی ایران در بخش فوتسال، پایه، فوتبال ساحلی و بانوان موفق بوده اند به جز تیم ملی بزرگسالان.


4-درباره شكایت دایی در خصوص مطالبه وجه مورد نظر بابت استمرار قرارداد با فدراسیون به اطلاع می رساند كه این شكایت در كمیته انضباطی فدراسیون در حال بررسی و رسیدگی است و تاخیر در رسیدگی به دلیل اتمام مسابقات لیگ حرفه ای است. ولی آنچه كه مسلم است علی دایی، فدراسیون و عموم مردم می دانند كه وی قبل از بازی با عربستان وجه كار خود را تماما دریافت كرد ولی درباره استمرار قرارداد درمرحله دوم و در چارچوب مقررات هم چنانچه رای به پرداخت وجه به دایی باشد، او و مردم شریف، خوب می دانند كه آقای دایی وجهی را از بیت المال مطالبه می‌كند كه در قبال آن عملكردی نداشته اند و اصرار بر این موضوع به مصلحت وی و جامعه قهرمانان نیست.

صحبت های وكيل دايي در واكنش به صدور بيانيه عليه دايي

عسگري پيش بين در مورد انتشار بيانيه فدراسيون فوتبال در مورد علي دايي كه روز گذشته صادر شد اظهار داشت: اين اطلاعيه را به اطلاع موكلم علي دايي رساندم، به نظر ايشان مطالب منتشر شده در اين اطلاعيه كلي گويي، نوعي عوام فريبي و بدون مدرك مستند به قصد تشويش اذهان عمومي و فرافكني است. دايي سرمربيگري تيم ملي را صرفا به خاطر عشق و علاقه اش به مردم و خدمت به ورزش كشور انتخاب كرد نه به خاطر پول.

وي ادامه داد: دليل اين مسئله نيز روشن است. دايي قبل از سال 88 سرمربيگري تيم ملي را انتخاب كرد ولي اولين وجهي كه بابت دستمزد به وي پرداخت شد، 6 ماه بعد يعني اواخر شهريور يا مهر 88 بود. دايي در آن زمان اگر از پول صحبت كرده باشد فقط در مورد پرداخت بازيكنان يا خرج سفر تيم به اردوي اسپانيا بوده است.

وكيل دايي افزود: مسلما اگر اين گونه كلي گويي‌ها از سوي فدراسيون ادامه داشته باشد دايي معتقد است مسائل و اتفاقاتي در آن دوران پيش آمده كه اگر جزء جزء آن را به اطلاع افكار عمومي خصوصا ورزش دوستان و علاقمندان فهيم فوتبال برساند به نظر نمي‌رسد به صلاح آقايان باشد.

وكيل سرمربي تيم ملي تصريح كرد: دايي اين ادعا كه بعد از سفر مكه و قبل از اعزام تيم به عمان به دليل عدم پرداخت دستمزد اردوي تيم ملي را با ترك قهر كرده را كذب محض خوانده و بايد نسبت به آن فقط ابراز تاسف كرد كه مديران فدراسيون به اين صراحت در قالب اطلاعيه دروغ پراكني مي‌كنند.

پيش بين افزود: موكلم به دليل اينكه احساس مي‌كرد نمي‌تواند با تيم مديريتي فدراسيون راه سخت حضور در جام جهاني را به سرانجام برساند اعلام استعفا كرد و اين استعفا به خاطر بحث مالي نبود.

وي در مورد شكايت دايي از فدراسيون فوتبال و مطالب مطرح شده در بيانيه فدراسيون عنوان كرد: در مورد دعواي طرح شده به طرفيت فدراسيون، فدراسيون در بيانيه پيش بيني كرده كه به صلاح دايي و ديگر قهرمانان نيست كه چنين وجوهي را مطالبه كنند. جالب اينجا است كه در بيانيه علت تاخير صدور حكم، پايان ليگ برتر فوتبال عنوان شده و بايد به عرض برسانيم اين ادعا با اظهارات مشاور حقوقي فدراسيون كه در مصاحبه خود اعلام كرد علت تاخير در صدور راي مسافرت‌هاي مكرر علي كفاشيان و ضرورت دقت بيشتر براي تدارك دفاع است، در تضاد و تناقض است.

وكيل علي دايي ادامه داد: طرفين اين پرونده در همان بدو امر دفاعيات لازم را به كميته انضباطي تسليم نموده‌ و هيچ مطلب ناگفته وجود نداشت كه نيازمند فرصت مطالعاتي براي دفاع باشد اما آنچه مايه تاسف است اين است كه كميته انضباطي اگرچه منصوب فدراسيون است اما شخصيت مستقل حقوقي دارد.

وكيل دايي تصريح كرد: گرفتن پرونده توسط طرف ديگر و بايكوت نمودن پرونده به هر دليلي باشد نافي استقلال كميته انضباطي است، هيچ يك از طرفين پرونده حق ندارند خارج از اصول داوري اختياراتي براي خود قائل بوده و از نفوذ خود در كار قضاوت كميته انضباطي استفاده كنند.

وي ادامه داد: در طول برگزاري ليگ كميته انضباطي به چندين و چند پرونده انضباطي رسيدگي كرده و حكم آنها را نيز صادر كرده است؛ بنابراين تاخير در صدور راي در پرونده شكايت از دايي به خاطر برگزاري مسابقات ليگ دليلي منطقي و عقلاني نيست. ضمن اينكه اعضاي كميته انضباطي و در راس آن رياست كميته دليل تاخير در صدور حكم را پايان ليگ اعلام نكردند. بنابراين چه دليلي وجود دارد كه موضوع پرونده دايي بايد اين هم به درازا بكشد و به تاخير بيفتد؟

وكيل سرمربي پرسپوليس تاكيد كرد: دايي به دنبال پول نبوده و نيست، ايشان فقط به دنبال اثبات حقانيت و حقوق خويش است و تشخيص استحقاق در صلاحيت مراجع رسمي است، نه افراد و اشخاص.

وكيل دايي با اشاره به بركناري وي پس از ديدار با عربستان عنوان كرد: يك نكته نيز در مورد جلسه هيات رئيسه بايد مطرح شود. گفته مي‌شود هيئت رئيسه فدراسيون صبح روز بعد از بازي ايران و عربستان جلسه برگزار و علي دايي را بركنار كرد در حالي كه غلامرضا بهروان يكي از اعضاي هيئت رئيسه در مصاحبه‌اش گفته جلسه صبح برگزار شد اما تا بعد از ظهر طول كشيد آن هم در حالي كه آقايان تاكنون اعلام مي‌كردند همان صبح روز بعد از بازي دايي بركنار شد و حرفي از طولاني شدن جلسه تا بعدازظهر در ميان نبوده است.

بند عجيب در بيانيه فدراسيون عليه دايي

اما نكته عجيب بيانيه فدراسيون بند آخر آن است كه در آن تأكيد شده پولي كه علي دايي ادعاي آن را دارد. حلال نيست چون عملكردي در قبال آن نداشته است

سايت گل ـ بيانيه روز گذشته فدراسيون فوتبال در واكنش به حملات بي‌پايان علي دايي به فدراسيون فوتبال اين درگيري طولاني را وارد فاز جديدي خواهد كرد.
همانطور كه انتظار مي‌رفت، عسگري پيش‌بين وكيل علي دايي نسبت اين بيانيه واكنش نشان داد و فدراسيون را به دروغگويي متهم كرد. از آنجا كه تمرينات پرسپوليس نيز تعطيل شده است. فعلاً‌ كسي موفق نشده با دايي گفت‌وگو كند، اما بدون شك دايي ساكت نخواهد نشست ...
اما نكته عجيب بيانيه فدراسيون بند آخر آن است كه در آن تأكيد شده پولي كه علي دايي ادعاي آن را دارد. حلال نيست چون عملكردي در قبال آن نداشته است، بيانيه فدراسيون اصرار دارد كه علي دايي قبل از بازي با عربستان وجه خود را دريافت كرده و آنچه كه حالا طلب مي‌كند، پولي است كه فعاليتي برايش انجام نداده است.
اين يك خواهش رسمي است كه از جانب يك بيانيه از موضع بالا بيان شده است و در واقع ترجمان آن چيزي جز اين نيست كه آقاي دايي درست است كه اين پول از لحاظ قانوني حق شماست اما بيا و بگذر! با اين حال وقتي شما در فوتبال در شرايط جنگ و دعوا هستيد محال است كه بتوانيد با شكلي كه شبيه به رفتار دو فرد متمدن باشد پاي ميز مذاكره بنشينيد.
شكي نيست كه فدراسيون از معطلي در رسيدگي به شكايت دايي و اين دفع‌الوقت قصدي جز خريدن زمان ندارد و البته به دنبال راهي است تا در اين شرايط بد مالي هرطور شده دايي را راضي كند تا از خير گرفتن اين پول منصرف بشود، البته اين اتفاقي است كه با توجه به سابقه قبلي دايي محال است كه اتفاق بيفتد....
اما اشاره فدراسيون به اين مسأله نشانگر اين است كه حقيقت از چه قرار است. آنها با وجود قراردادي كه با دايي داشتند پرداخت پول به دايي را هضم نمي‌كنند اما خب مسلم است كه حق با علي دايي است او قراردادش را بسته و پولش را مي‌خواهد. مشكل همان كساني هستند كه از هل حليم در ديگ افتادند و حالا بايد تاوانش را بدهند.

درنقد اطلاعيه فدراسيون عليه دايي؛عوام فريبي كامل

با سراسر اطلاعيه حكايت از صحت اظهارات دايي داشته و با خواندن دقيق آن متوجه مي‌شويم به هدف بازي با آبرو و حيثيت دايي تنظيم و به ويژه در بند آخر جز قصد تحريك افكار عمومي عليه دايي هدفي را دنبال نمي‌كند.

سايت گل-درپي نامه فدراسيون فوتبال در قبال ادعاهاي مالي علي دايي، نكات زير به ذهن مي آيد:

1- فدراسيون در بند اول بدون رد نمونه‌هاي ذكر شده عدم حمايت از تيم‌ملي توسط دايي در برنامه نود، مدعي حمايت همه جانبه از سرمربي گرديده كه در حد همان ادعا باقي مي‌ماند و در بند سوم از ادعاي بي‌سند خود كوتاه آمده و در تناقضي آشكار اعلام كرده «از تمامي برنامه‌هاي دايي به طور همه جانبه!! و در حد بضاعت حمايت كرده»،‌ (تناقض كلامي بين حمايت همه جانبه و در حد بضاعت ) نشان از عدم پاسخگويي است.

2. در بند دوم بي‌رد ادعاي تقاضاي استعفاي دايي تلويحاً‌ كناره‌گيري دايي را تأييد اما به مسائل مالي (مطالبات معوق دايي) نبست داده و اذعان كرده در مذاكره با دايي و اينكه «عدم همراهي دايي با تيم‌ملي به مصلحت جامعه فوتبال و تيم‌ملي نيست.» بدون پرداخت مطالبات او را قانع كرده كه با تيم‌ملي همراهي كند و با افتخار ذكر كرده كه البته وجه قرارداد دايي بعداً‌ و به تدريج و كاملا پرداخت شد.

3. در بند 4 ضمن ضمن عدم رد ادعاي دايي مبني بر اينكه پرونده براي تنظيم لايحه دفاعي سه ماه است كه از كميته انضباطي گرفته شده و اصلا در اختيار كميته نيست تا منجر به صدور رأي شود مدعي شده پرونده در كميته انضباطي مطرح رسيدگي است و تأخير در صدور رأي را به مسائل بي‌ارتباط با موضوع (اتمام مسابقات ليگ) پيونده زده است،اما در بند آخر قبل از رسيدگي رأي فدراسيون را صادر و چنين قضاوت كرده است «مردم شريف خوب مي‌دانند دايي وجني را از بيت‌المال!! مطالبه مي‌كند كه در قبال آن عملكردي نداشته و اصرار بر موضوع را به مصلحت دايي و جامعه قهرمانان ندانسته است.»

با سراسر اطلاعيه حكايت از صحت اظهارات دايي داشته و با خواندن دقيق آن متوجه مي‌شويم به هدف بازي با آبرو و حيثيت دايي تنظيم و به ويژه در بند آخر جز قصد تحريك افكار عمومي عليه دايي هدفي را دنبال نمي‌كند.

اولاً‌: حتي اگر بپذيريم علت استعفا مطالبات مالي بود، اينجا كدام طرف محكوم است آنكه حق خود را طلب مي‌كند يا طرفي كه به تعهدات خود به موقع عمل نكرده و سبب به وجود آمدن مطالبات معوق گرديده است.

ثانياً: آسمان(عدم رسيدگي كميته انضباطي) را به ريسمان(اتمام مسابقات ليگ) ببافيم از كدام منطق عقلي و كلامي سود مي‌برد.

ثالثاً: قرارداد دو ساله ببنديم و بدون توافق طرفين يكطرفه قرارداد را فسخ كنيم(اخراج دايي) اما حاضر نباشيم خسارت ناشي از فسخ قرارداد را بپردازيم بر كدام قانون و موازين حقوقي استوار است.

رابعاً: قبل از صدور رأي خود راساً قضاوت كنيم و نيز به تأكيد برشعارهايي از قبيل «مطالبه از بيت‌المال» يا «مطالبه وجه بدون عملكرد» جز عوام فريبي و سوارشدن بر جهل عامه بقصد هتك حيثيت دايي چه نامي مي‌توان نهاد.

درحال حاضر ما بعد از فسخ قرارداد با عابدزاده تا به حال مبلغ 95 ميليون تومان به ايشان پرداخت كرده‌ايم و فقط 5 ميليون از مطالبات باقي مانده است و عابدزاده هيچ پولي را نبخشيده است.

سايت گل ـ حبيب كاشاني كه براي پاسخ دادن به همه ابهامات در برنامه ورزش و مردم حاضر شده بود، با پخش كردن تصوير برگه‌هاي قرارداد احمدرضا عابدزاده و پرسپوليس، ريز توافق اين اسطوره فوتبال ايران با باشگاه پرسپوليس را فاش كرد.

كاشاني گفت:«ما زماني كه با مي‌خواستيم با آقاي عزيزيان قرارداد ببنديم و سوال كرديم كه از پيكان چقدر پول گرفته كه جواب دادند 25 ميليون ما هم 25 درصد به قرارداد ايشان افزوديم و براي يك فصل قرارداد 30 ميليوني با وي منعقد كرديم كه تازه 3 ميليون تومان آن هم به دليل جريمه كم شد. اما در فصل بعد باشگاه كه نمي‌دانيم به گنج رسيده بود و به چه پول زيادي با مبلغ 150 ميليون تومان با آقاي عابدزاده قرارداد بست كه اين يك مبلغ نامتعارف براي يك مربي دروازه‌بان بود. در صفحه دوم قرارداد باشگاه متعهد شده كه يك آپارتمان براي ايشان اجاره كند و كليه هزينه‌هاي آن را كه شامل آب و برق و گاز تلفن و شارژ ماهيانه است بپردازد و يك سيم كارت هم در اختيار ايشان قرار بدهد. اين قرارداد در سال بعد و در زمان مديريت آقاي انصاري‌فرد 200 ميليون تومان افزايش پيدا كرده است. زماني كه آقاي دايي سرمربي پرسپوليس شده است گفتند كه نمي‌خواهند با آقاي عابدزاده كار كنند و ما با توجه به اينكه قرارداد آقاي عابدزاده، قرارداد دستيار بوده و نه مربي دروازه‌بان‌ها ما آقاي يحيوي را به سازمان ليگ معرفي كرديم و كارتش را هم گرفتيم. از اينجا مشكلات آغاز شد.»


كاشاني با اشاره به اينكه باشگاه پرسپوليس بعد از بررسي قرارداد با پرداخت هزينه اجاره آپارتمان مخالفت كرده است گفت:«اين به هيچ وجه متعارف نيست و در هيچ جاي دنيا به يك آدم بومي حق مسكن نمي‌دهند. در نهايت آقاي عابدزاده با درخواست ما مبني بر اينكه به عنوان دستيار علي دايي كارشان را ادامه بدهند موافقت نكردند و كنار كشيدند در حالي كه بعد از جلسه با هم داشتيم ايشان نامه‌اي به آقاي خوردبين نوشتند و ادعا كردند كه مي‌توانند در 6 حوزه از جمله آناليز به ما كمك كنند.»

كاشاني افزود:«درحال حاضر ما بعد از فسخ قرارداد با عابدزاده تا به حال مبلغ 95 ميليون تومان به ايشان پرداخت كرده‌ايم و فقط 5 ميليون از مطالبات باقي مانده است و هيچ بخششي هم صورت نگرفته است و عابدزاده هيچ پولي را نبخشيده است. ماروي مبلغ فسخ قرارداد با هم به توافق رسيده‌ايم. همچنين دعوي ما درباره اجاره بها به كميته استيناف رفته و اگر به ما اعلام بشود كه با توجه به امضاي مديران قبلي بايد اين پول را پرداخت كنيم. 24 ميليون تومان به ايشان خواهيم داد.»

اين صحبت‌ها در حالي انجام شد كه كريم باقري دوست صميمي عابدزاده هم در استوديو حضور داشت.

راستي در روزهايي که بازار بازيهاي تدارکاتي داغ است،تيم ملي ايران کجاست؟ در فاصله کمتر از دو هفته مانده به شروع جام جهاني،تقريبا هر روز چندين مسابقه دوستانه در نقاط مختلف جهان برگزار مي شود و سهم ايران از اين همه بازي،تنها گوشه نشيني و بي خبري از همه جاست.اسپانيا سه روز پيش با تيم ملي عربستان بازي کرد و کره شمالي و ژاپن و کره جنوبي هم که در آفريقاي جنوبي حاضر خواهند بود،چند بازي تدارکاتي انجام داده اند.
تيم ايران هم آنقدر پرستيژ دارد که در اين روزها يکي از 32 تيم حاضر در جام جهاني بخواهد با اين تيم بازي کند. وقتي عربستان حريفي مثل اسپانيا پيدا مي کند،ايران هم مي تواند حريف تدارکاتي مناسبي پيدا کند. عصر يکشنبه تيم ملي ژاپن درحالي با انگليس بازي کرد و فابيو کاپلو از بازي عالي ژاپني ها کلافه شده بود که مهمترين خبر در فوتبال ايران،شکايت رييس فدراسيون از مديرعامل باشگاه استقلال بود؛خبري که خبرگزاري هاي مختلف با آب و تاب خاصي روي آن مانور کرده بودند. خبر مهم ديگر نامه سرگشاده محمد مايلي کهن به رييس سازمان صدا و سيما بود؛نامه اي که در آن مربي باتجربه از نفر اول رسانه دولتي خواسته بود جلوي انتشار اخبار نادرست از بزرگ ترين رسانه کشور را بگيرد.اخبار مهم ديگري هم بود.از جمله اينکه حسين هدايتي و حبيب کاشاني همچنان مشغول جنگ رسانه اي هستند و يکديگر را به فريب افکار عمومي متهم مي کنند.

جامعه فوتبال ايران درگير اين اخبار بسيار بسيار مهم است و اصلا وقت نمي کند براي تيم ملي بازي تدارکاتي برگزار کند.شايد هم انگليسي ها اول مي خواستند با ايران بازي کنند و اسپانيا هم سوداي رويارويي با تيم قطبي را در سر داشت اما دعواي کفاشيان با واعظ آشتياني و اعتراض چند باره دائي به تاج و ديگر مسؤولان فدراسيون فوتبال،همه برنامه هاي تيم ملي را به هم ريخت و باعث شد دل بوسکه و کاپلو به بازي با عربستان و ژاپن راضي شوند.

درست است که ضرر بيشتر را انگليس و اسپانيا کردند اما فوتبال ايران و تيم ملي هم «يک ذره» ضربه خوردند از ترافيک سنگين اخبار مهم و انجام ندادن بازي دوستانه. فقط بايد همه يادشان باشد پس از ناکامي در جام ملتها و حتي نرسيدن به جام جهاني 2014 اين روزها را ياد کنند؛روزهايي که وين روني براي گرفتن توپ از مدافع ژاپن،راهي جز لگد زدن پيدا نمي کرد و در ايران مديران استقلال و استيل آذين و پرسپوليس و البته رييس فدراسيون فوتبال،مشغول جنگ و دعوا با هم بودند و همه چشم ها خيره بود به نتيجه دعواها. يادمان باشد سال بعد اگر ايران يک بازي سنگين را باخت،همه چيز گردن سرمربي و يک بازيکن خاص و داور نيفتد. يادمان باشد اين روزها در فوتبال ايران چه اتفاقات مهمي رخ مي دهد و چه اخبار مهمي جامعه فوتبال را تحت تاثير قرار داده است. فراموش نکنيم در همين روزها تيم هاي ديگر آسيا براي پيشرفت چطور دارند کار مي کنند و مسابقه مي گذارند و مي دوند و عرق مي ريزند.

نتيجه احتمالي اين روند،موفقيت نسبي تيم هايي مثل ژاپن و کره و عربستان در جام ملتها است و فوتبال ايران هم قطعا از صحنه روبوسي و آشتي کفاشيان و واعظ آشتياني مستفيض خواهد شد.همانطور که دعواي خيلي مهم مايلي کهن و قلعه نويي،فرجام خوشي مثل روبوسي داشت.

آقاي طالبي آدم بزرگواري بود اما در آن مقطع فقط 12، 13بازيكن تيم‌ملي را مي‌شناخت و به‌رغم زندگي در آمريكا كوچك‌ترين اطلاعي از تيم‌ملي آمريكا در جام‌جهاني98 نداشت


سایت گل ـ بیژن ذوالفقارنسب، در جام جهانی 1998، 12 سال این روزها به عنوان دستیار جلال طالبی، روی نیمکت ایران می نشست واقعیت که او هرگز از یادآوری آن خوشحال نیست، چرا که ظاهرا شأن خود را بالاتر از دستیاری طالبی می داند. او در مصاحبه ای با نشریه تماشاگر از زاویه خودش بخشی از اتفاقات تیم ملی در آن دوران را واکاوی کرده است. شاید بد نباشد شما هم حرف های ذوالفقارنسب را بخوانید. در روزهای آینده صحت و سقم این جملات را در گفت وگو با سایر افراد بررسی خواهیم کرد.


- شنيده‌ايم در جام‌جهاني98 جريانات پشت پرده زيادي وجود داشته كه جامعه فوتبال هنوز از آن بي‌اطلاع هستند. آن هم بعد از حدود 12سال؟!

مثلا چه جريانات پشت پرده‌اي؟


- مثلا اين‌كه گفته شده در بازي اول برابر يوگسلاوي قرار بوده عابدزاده دروازه‌بان باشد اما از تهران دستور داده‌اند كه نكيسا درون دروازه بايستد.

نه، اين‌طور نيست. من هم در آن بازي موافق حضور عابدزاده بودم اما پاي عابدزاده در بازي اول آن‌قدر مشكل داشت كه ما براي درمان او را به ايتاليا فرستاديم. در آن بازي اختلافات بيشتر از آن‌كه خارج اردوي تيم‌ملي باشد داخل اردو بود.


- يعني از تهران هيچ هدايت و دستوري نبوده؟

ببينيد اگر بخواهم دقيق‌تر جواب بدهم بايد بگويم كه اگر هم بوده من اطلاعي نداشتم!



- داستان تشكيل گروه و باندهاي داخل تيم‌ملي از كجا شروع شد؟

باندبازي بيشتر يك ايده و بازي مطبوعاتي بود. صفايي فراهاني خصوصيات منحصر به فردي داشت، خصوصياتي كه در عمل به‌شكل اشتباه بروز كرد. او يك عده بازيكن را رابط خودش با جو تيم‌ملي كرد كه حركت اشتباهي بود. ايويچ را همين گروه كنار گذاشتند. ما در ايتاليا آن باخت وحشتناك را آورديم و فردا صبح شنيديم كه ايويچ بركنار شده و جلال طالبي سرمربي شده است!


- يعني اين تغيير از سوي آن بازيكنان بوده است؟

نه. مديريتي كه بر عملكرد بازيكنان وجود داشت باعث آن مسئله شد. يك روز صفايي فراهاني به ايتاليا آمد و دكتر الهي قمشه‌اي را با خودش آورد. او شروع به صحبت با اعضاي تيم كرد و متاسفانه افتضاحاتي بروز كرد كه بعدا براي‌تان شرح مي‌دهم. من به انتخاب آقاي جلال طالبي اعتراض داشتم و مي‌خواستم از تيم‌ملي كنار بروم اما به‌اصرار صفايي برگشتم. صفايي كه به ايتاليا آمد با تك‌تك 24بازيكن حاضر در اردو جلسه گذاشت. جلسات او از 2دقيقه تا 45دقيقه طول مي‌كشيد. با يك بازيكن 2دقيقه و با عابدزاده و دايي 40دقيقه حرف زد. آخر بحث هم از بين آن‌ها 5نفر يعني عابدزاده، دايي، زرينچه، خاكپور و نادر محمدخاني را گزينش كرد. اين بازيكنان به‌عنوان نماينده بايد رابط اردوي تيم‌ملي با صفايي فراهاني مي‌شدند. اين حركت صفايي فراهاني نطفه بازيكن‌سالاري را در ايران منعقد كرد. اولين كاري كه اين بازيكنان كردند تصميمي بود مبني بر اين‌كه تيم در فاصله 11روز به جام‌جهاني براي 2 تا 3روز به تهران برگردد اما من با اين قضيه مخالفت كردم.


- يعني مخالفت شما به همه تيم‌ملي چربيد؟

بله، چون حرف من منطقي بود. مگر مي‌شود 11روز به جام‌جهاني مانده به تهران برگرديم و رشته افكار و برنامه‌هاي‌مان گسسته شود؟ بنابراين تصميم گرفتيم كه خانواده بازيكن‌ها به ايتاليا بيايند. قرار شد هر كس كه تمايلي براي آمدن خانواده‌اش ندارد، مثل مجردها 2هزار دلار پول بگيرد.


- پس از اين‌جا باندبازي رسما شروع شد؟

ابتداي كار باندي در ميان نبود. گروه 5نفري بود كه صفايي فراهاني خودش مبدع و خالقش بود اما در آن زمان آن‌ها نمي‌توانستند عملكرد ما يعني كادر فني تيم‌ملي را تحت‌الشعاع قرار دهند.


- اما بي‌احترامي‌ها در همان بازي‌ها آغاز شد. خداداد عزيزي به‌شدت جلال طالبي را مورد توهين قرار داد.

- كار بدي بود اما يك اتفاق ساده پيش آمد، كما اين‌كه قبل و بعد از آن اتفاقات مشابه بسياري وجود داشت. خداداد در شرايطي تعويض شد كه ما 2 بر صفر از آمريكا پيش بوديم، آن هم در دقيقه80؛ اما او بيرون آمد، پيراهن را از تن درآورد و آن را به زمين كوبيد و به رختكن رفت.


- يعني از الفاظ ركيك استفاده نكرد؟

نه. فقط همين بود كه گفتم، بعدها كدورت‌ها هم البته از بين رفت. با اين حال تصميم داشتيم او را به تهران برگردانيم اما اين تنبيه خيلي ساده اصلا به مرحله اجرا در نيامد.


- اين داستان چطور شكل گرفت؟ چرا جلال طالبي تا اين حد خنثي رفتار مي‌كرد؟

ايشان آدم محترمي بودند اما بيشتر زمان آماده‌سازي تيم‌ملي در اردوي بروجرد شكل گرفت. روزي كه ما براي انجام اردو به رم رسيديم جلال طالبي با گرمكن بر سر تمرينات تيم‌ملي آمد اما ايويچ ايشان را از حضور در تمرينات منع كرد. آقاي طالبي آدم بزرگواري بود اما در آن مقطع فقط 12، 13بازيكن تيم‌ملي را مي‌شناخت و به‌رغم زندگي در آمريكا كوچك‌ترين اطلاعي از تيم‌ملي آمريكا در جام‌جهاني98 نداشت.


- آيا كنار گذاشتن ايويچ در آن مقطع تصميم درستي بود؟

خير. هر چند ايشان در كوچينگ اشتباهاتي داشت اما در جام‌جهاني به درد ما مي‌خورد. به باخت 7-1 ايران به رم توجه نكنيد، آن باخت ماجراي ديگري دارد. ماجرايي كه 100درصد فني نبود. چطور تيمي به رم 7 بر يك مي‌بازد و 3روز بعد اينترميلان را 4 بر يك مي‌برد!


- يعني در كل ايويچ را قبول داريد؟ يا اگر نمي‌خواهيد به‌صورت مطلق جواب دهيد به‌صورت نسبي بفرماييد انتخاب شما از بين ايويچ و بلاژويچ كدام است؟

در كل ايويچ نسبت به بلاژويچ مربي بزرگ‌تري بود.


- برانكو چطور؟

او كه اصلا مربي بزرگي نبود. فوتبال ايران او را بزرگ كرد و در ايران الحق مربي بزرگي هم شد.


- پس چطور به او كمك كرديد؟

كمك من به برانكو در مقطعي بود كه تيم‌ملي دچار بحران شده بود و من تنها به درخواست دوست بسيار خوبم دكتر محمد دادكان به بررسي حريفان تيم‌ملي پرداختم. در واقع من مشاور محمد بودم و اطلاعاتم را در اختيار او گذاشتم.


- در بازي ايران- آمريكا و ايران- آلمان بين خداداد و طالبي در رختكن هم اتفاق مهمي رخ نداد؟

اصلا اتفاقي رخ نداد. كلا تمام هم‌وغم جلال طالبي در دوران مربيگري‌اش اين بود كه بالانس بازيكن بين پرسپوليس و استقلال برابر باشد.


- راستي صفايي فراهاني با آن همه سياستمداري نمي‌دانست جلال طالبي به درد تيم‌ملي نمي‌خورد؟

دار و دسته دارايي‌چي‌ها در تهران خيلي روي او تسلط داشتند و با آن همه اطلاعات و توانايي او را شست‌وشوي مغزي مي‌دادند. حتي يك بار از ساعت 10شب تا 4صبح به وقت محلي با او تلفني صحبت مي‌كردند.


- يعني به‌خاطر همين رفتار آن‌ها بود كه مرحوم منصور اميرآصفي استعفا داد؟

دوست ندارم در اين شرايط منتقد صفايي فراهاني باشم اما او برخلاف ادعاهاي زيادي كه مبني بر ايستادن پاي رفاقت تا پايان خط داشت كمتر كار را با كسي تمام مي‌كرد. از يكصد انتصابي كه در تيم‌هاي ملي داشت بگيريد تا يادآوري اين واقعيت كه استاد اميرآصفي و حسن امين‌بخش با اين‌كه مدير و سرپرست تيم‌ملي و جزو 10مرد خوشنام فوتبال ايران بودند نتوانستند در اين فضا كار كنند و از تيم‌ملي استعفا دادند و نوآموز مدير تيم‌ملي شد. ناصرخان هم در فرودگاه به من گفت جلال طالبي هم مي‌آيد. با تعجب گفتم چرا جلال طالبي؟ گفت براي اين‌كه من تنها نباشم!


- راستي داستان علي كريمي چه بود؟ چطور شد اين بازيكن را از احمد خداداد تحويل نگرفتيد؟

احمدآقا نبود، حميد خداداد و رضا ثقفي به بروجرد آمدند و گفتند ستاره‌اي داريم كه تيم‌ملي را در جام‌جهاني از اين رو به آن رو مي‌كند. اولا آن‌ها كريمي را همراه خودشان نياورده بودند ثانيا اگر علي كريمي آمده بود و در سطح زيدان هم بود نمي‌توانستيم از وجودش استفاده كنيم چراكه فهرست 40نفره را طبق قانون بايد از 6ماه قبل به مسئولان فيفا و جام‌جهاني تحويل مي‌داديم. البته من هميشه به نظر حميد خداداد احترام مي‌گذارم و حرفش را همان وقت هم باور كردم.


- دوست دارم يك سوال كليشه‌اي بپرسم؛ دوست دارم بدانم اگر تيم‌ملي ما در جام‌جهاني2006 با آمريكاي98 روبه‌رو مي‌شد مي‌توانست برنده باشد؟

امكان نداشت. تيم98 ما از لحاظ ساختاري بهترين تيم بعد از انقلاب بوده است. در تيم98 به‌جز 2بازيكن در 2پست همه از بهترين‌هاي آن زمان بودند.


- كدام پست‌ها؟

يكي از 3دفاع سيستم 2-5-3 و يك پيستون‌چپ قابل‌تر اگر داشتيم به دور دوم مي‌رفتيم.

دو ستاره ايراني شاغل در لاليگا با هماهنگي با سرمربي تيم ملي و گذراندن تعطيلات در اين اردو حضور ندارند

سايت گل- افشين قطبي سر مربي تيم ملي فوتبال ايران اسامي 25 بازيكن اعزامي به اردوي تداركاتي اتريش را اعلام كرد.

به گزارش سايت رسمي فدراسيون فوتبال ، اين بازيكنان از ميان 35 بازيكن قبلي (در تاريخ 4 خرداد ماه) برگزيده شدند. بازيكنان انتخابی تیم ملی فوتبال ایران بايد ساعت 23 روز شنبه مورخ 19/4/89 خود را در هتل آكادمي فوتبال به كادر فني معرفي کنند .اعضاي تيم ملی فوتبال کشورمان يكشنبه هفته آینده تهران را به مقصد اتريش ترك خواهند كرد.

اسامي بازيكنان به شرح زير اعلام شده است :

سيد مهدي رحمتي ،هادي عقيلي،خسرو حيدري،سيد جلال حسيني ،احسان حاج صفي از سپاهان

ايمان مبعلي ،فرزاد آشوبي،حنيف عمران زاده و ميلاد ميداوودي از استقلال

شهاب گردان ،محمد رضا خلعتبري، سيد محمد حسيني و قاسم حدادي فر از ذوب آهن

علي كريمي،مهرزاد معدنچي ،حسن اشجاري،ميلاد زنيد پور از استيل آذين

عليرضا حقيقي،هادي نوروزي،غلامرضا رضايي از پیروزی

محمد نصرتي از تراكتورسازي تبريز

پژمان نوري از ملوان بندر انزلي

كريم انصاري فرد از سايپا

ابراهيم ميرزا پور از پيكان

آندرانيك تيموريان (لژیونر)

افشين قطبي سرمربی تیم ملی در باره ليست جديدش گفت: «همانطور كه پيش از اين اعلام شده بود كادر فني تيم ملي بهترين و آماده ترين ها را براي اعزام به اردو انتخاب کرده است .ضمن اینکه فرهاد مجيدي بدليل اينكه مدارك خود را به موقع تحويل فدراسيون نداده ،حميد علي عسگر بدليل مصدوميت و مهرداد اولادي بدليل مشكل نظام وظيفه و خروج از كشور به اتریش اعزام نمي شوند.همچنين در پستهاي گوناگون بهترين نفرات به نظر كادر فني انتخاب شده و اعزام خواهند شد.»

اين اردو قرار است در منطقه kliening در هشتاد كيلومتري شهرهاي graz و klagenfuet برگزار شود.

قطبي بار ديگر تاكيد كرد كه درهاي تيم ملي هميشه به روي بازيكنان با كيفيت فوتبال ايران باز است و با توجه به زمان باقيمانده تا مسابقات جام ملتهاي آسيا ،آغاز ليگ برتر باشگاه هاي ايران، فرصت مناسبي است تا بازيكنان باشگاه ها شايستگي خود را براي عضويت در تيم ملي نشان دهند.

تيم ملي ايران در جريان اردوي تداركاتي اتريش ديدار دوستانه اي با تيمهاي ستاره سرخ بلگراد ،MTK بوداپست و لازيو ايتاليا برگزار خواهد كرد و در جهت همكاري با باشگاه ها 2 روز زودتر از موعد قبلي به ايران باز خواهد گشت.

اين بازي كه دوستانه بود امكان انجام دادن بيش از سه تعويض را در اختيار مربيان دو تيم مي‌گذاشت به همين دليل در نيمه مربيان قطبي تصميم گرفت تغيير سيستم بدهد و براي شناخت بيشتر تركيب تيم 5 تعويض را انجام داد.

سايت گل ـ تيم ملي فوتبال ايران در اولين ديدار تداركاتي كه در اردوي اتريش براي اين تيم در نظر گرفته شده بود، به تساوی رضایت داد.این مسابقه پربرخورد و خشن در غیاب اکثر ملی پوشان پرسپولیس و ذوب آهن برگزار شد که دیر به اردو ملحق شده بودند.

ديداري كه امشب ساعت30: 18 به وقت محلي و 21 به وقت تهران در كشور اسلووني برگزار شد با نتيجه تساوي يك بر يك به پايان رسيد.

بازي با تركيب مهدي رحمتي، هادي عقيلي، سيدجلال حسيني، خسرو حيدري،‌ پژمان نوري، علي كريمي، فرزاد آشوبي، احسان حاجي صفي، كريم انصاري‌فر، ميلاد زنيدپور به همراه مهرزاد معدنچي آغاز شد و تيم ملي كه به خاطر طي مسافتي دو ساعته از اتريش به اسلووني رفته بود در برابر ستاره سرخ بلگراد قرار گرفت.


بازي با تسلط نسبي تيم ميزبان آغاز شد و تيم ملي در 30 دقيقه اول بازي سعي بر محك زدن حريف و كسب شناخت از بهترين تيم صربستان داشت. به همين دليل بيشتر تحت فشار قرار گرفت. ستاره سرخ بلگراد در نهايت در دقيقه 41 توسط ميلوتيچ به گل رسيد اما 4 دقيقه بعد علي كريمي بعد از پنالتی مدافعان حریف روی معدنچی ،از روی نقطه پنالتی تساوي بخش را براي ايران به ثمر رساند و تيم ملي با روحيه به رختكن برود.

اين بازي كه دوستانه بود امكان انجام دادن بيش از سه تعويض را در اختيار مربيان دو تيم مي‌گذاشت به همين دليل در نيمه مربيان قطبي تصميم گرفت تغيير سيستم بدهد و براي شناخت بيشتر تركيب تيم 5 تعويض را انجام داد.

از آغاز نيمه دوم مهرزاد معدنچي جايش را به غلامرضا رضايي داد اما 4 تعويض ديگر افشين قطبي از دقيقه 60 به بعد به اين ترتيب اتفاق افتاد كه خلعتبري در دقيقه 60 به جاي ميلاد زنيدپور به ميدان آمد و در دقيقه 65 محمد نصرتي جاي احسان حاج صفي را گرفت ايمان مبعلي تازه نفس در دقيقه 68 به جاي علي كريمي خسته به ميدان آمد و ميلاد ميداودي در دقيقه 69 به جاي كريم انصاري‌فرد وارد زمين شد.

دو تيم در ادامه بازي سعي كردند پرس و دفاع فشرده را به نمايش بگذارند و در نهايت اين بازي بسته و تدافعي با نتيجه تساوي يك بر يك به پايان رسيد. از اين ديدار تماشاگران زيادي ديدن نكردند.گفتنی است کیفیت بد زمین بازی اعتراض بازیکنان ایران را در پی داشت .

سايت گل- تيم ملي ايران در دومين بازي دوستانه خود در اردوي اتريش مقابل واشاش مجارستان به پيروزي رسيد. در اين بازي که امشب در زمين کمپ لئونهارد و در هوايي باراني برگزار شد، ايران 1- صفر به پيروزي رسيد. علي کريمي در دقيقه 55 از روي نقطه پنالتي گل ايران را به ثمر رساند. اين ضربه پنالتي روي حرکت کريمي بدست آمد.

ترکيب ايران: ابراهيم ميرزاپور، محمد حسيني(63- خسرو حيدري)، حنيف عمران زاده، محمد نصرتي، حسن اشجاري(63- احسان حاج صفي)، قاسم حدادي فر، پژمان نوري(46- ميلاد ميداودي)، ايمان مبعلي(46- فرزاد آشوبي)، محمدرضا خلعتبري(46- علي کريمي)، ميلاد زنيدپور(46- غلامرضا رضايي)، کريم انصاري فرد(46- هادي نوروزي)

گفتني است تيم ملي در بازي اول مقابل ستاره سرخ بلگراد نيز با تک پنالتي علي کريمي به تساوي 1-1 دست يافته بود. تيم ملي در سومين بازي تدارکاتي خود روز چهارشنبه در کشور ايتاليا به مصاف لاتزيو مي رود.

حاشيه‌هاي ديدار ايران و واشاش


سايت باشگاه مجاري در گزارشي از بازي شب با تيم ايران اعلام كرد تيم ميزبان براي انجام بدون مشكل اين ديدار از نيروهاي امنيتي محلي در باد‌سن‌لئون‌هارد اتريش، محل انجام ديدار، خواسته بود امور مربوط به بازي را تحت كنترل گيرند.

سايت اين باشگاه همچنين در اين گزارش به موارد حاشيه‌اي زير اشاره كرد:

-اعضاي دو تيم براي حضور در محل انجام ديدار حدود يك ساعت با اتوبوس حركت كردند تا به زمين بازي رسيدند.

- از اين ديدار تنها 150 نفر تماشاگر ديدن كردند كه بيشتر اين عده ايرانيان مقيم اروپا بودند.

-باتوجه به حضور علي كريمي در تيم ملي و در نظر گرفتن اين نكته كه وي قبلا در تيم بايرن‌مونيخ آلمان بازي كرده، مجارها انتظار داشتند وي از ابتدا در تركيب حضور يابد ولي وقتي حدادي فر ابتدا در تركيب ثابت جاي گرفت و در ادامه بازي لژيونر سابق در تركيب جاي گرفت، باعث حيرت بازيكنان تيم ميزبان شد.

- حريف تداركاتي ايران به مدت 4 هفته در اردوي آماده‌سازي اتريش حضور يافته بود.

-ميزبان با توجه به اهميت بازي تيم ملي ايران براي تماشاگران بليت 6 يورويي در نظر گرفته بود.

-در دقايق 8 و 9 واشاشي‌ها اولين خطرات را روي دروازه ميرزاپور، سنگربان تيم ملي ايران ايجاد كردند.

-بعد از گذشتدقايقي از بازي، شرايط آب و هوايي تغيير كرد و مصاف اين دو تيم در زير باران انجام گرفت.

- براساس اين گزارش شمار حملات تيم ميزبان بيشتر از ايران بوده است.

اين مسابقه با برتري يك بر صفر ايران به پايان رسيد.

يكي از گزارشگران باسابقه شبكه سوم 90 دقيقه گزارش خود را به سه بخش تقسيم مي‌كند. در 30 دقيقه اول تاريخچه دو تيم از زمان خلقت تا به امروز را مي‌گويد. 30 دقيقه دوم به نكوهش خط دفاعي اختصاص دارد و اگر اين بازي بين دو تيم باشگاهي باشد 30 دقيقه سوم با شمارش بازيكنان خارجي تيم‌ها و سر دادن «ننگ بر دو تيم اينتر و آرسنال با اين همه خارجي‌هايشان» سپري مي‌شود

سایت گل -با شروع جام جهاني مردم جهان با يك پديده منحصر به فرد آشنا شدند؛ «ووووزلا». صداي بوق‌هاي سنتي آفريقاي جنوبي براي اكثر طرفداران فوتبال گوشخراش بود و آنهايي كه در ورزشگاه‌ها حاضر بودند براي فرار از صداي ووووزلا به گوشي متوسل شدند، حتي بينندگان تلويزيوني هم از شر ووووزلا در امان نبودند و چند شبكه تلويزيوني درصدد اين برآمدند تا براي نجات قدرت شنوايي و اعصاب بينندگان‌شان به هر شكلي كه شده صداي ووووزلا را پايين بياورند. در اين شرايط مي‌توان با قاطعيت گفت در بين مردم كشورهاي دنيا تنها ايراني‌ها هيچ مشكلي با صداي ناهنجار ووووزلا نداشتند. براي جماعتي كه سال‌هاست گزارش‌هاي آزاردهنده گزارشگران تلويزيون را تحمل مي‌كنند، آسان‌ترين كار شنيدن صداي ووووزلاست.


گزارش گزارشگران در اين دوره جام جهاني مثل هميشه با انتقادهاي فراواني همراه شد، البته استثناهايي هم وجود داشت. عادل فردوسي‌پور همچنان گزارش‌هايش مورد قبول اهالي فوتبال است و فوتبال‌دوستان حسرت خوردند چرا مثل چهار سال قبل فردوسي‌پور در كل برگزاري مسابقات حضور نداشت تا شبكه سوم مجبور شود گزارش تمامي بازي‌ها را به او بسپرد، البته مزدك ميرزايي هم نمره قابل قبولي گرفت اما ساير گزارشگرها كه در اين دوره چند چهره جديد به جمع آنها اضافه شده بود كاري كردند تا بسياري از روزنامه‌نگاران مجبور شوند مثل هميشه بخشي از صفحات نشريه خود را به انتقاد از آقايان گزارشگر اختصاص دهند؛ كاري كه سال‌هاست به آن مي‌پردازند و يك سر سوزن هم از آن نتيجه نگرفتند.

گزارشگران حماسه‌ساز شبكه سوم سيما آنقدر در حرفه خود هنر به خرج مي‌دهند كه طرفداران فوتبال به جاي اينكه در فرداي بازي در مورد مسابقه صحبت كنند، ترجيح مي‌دهند «گاف»ها و جملات اعصاب‌خردكن گزارشگر مسابقه را به موضوع اصلي بحث‌هايشان تبديل كنند و از مداد، خودكار و پاك‌كن بگويند ولي گل فورلان را فراموش كند. گزارش ضعيف گزارشگران به معضل لاينحل تلويزيون ايران تبديل شده و به نظر مي‌رسد راهي هم براي حل اين مشكل وجود ندارد؛ مشكلاتي كه فهرست كردن آن كار چندان دشواري هم نيست.


ارائه اطلاعات غلط

گزارشگر باسابقه صدا و سيما پيوستن «داويد ويا» به بارسلونا را در حد شايعه مي‌دانست و خبر نداشت اين بازيكن معروف يك ماه پيش به بارسلونا پيوسته و با پيراهن شماره هفت اين تيم هم عكس انداخته. اين شاهكار نشان مي‌دهد او به چه ميزان از اخبار فوتبال عقب است. از اين اشتباهات در گزارش‌هاي جام جهاني كم پيش نيامد و به دفعات ديده شد كه آقايان به صورت ناباورانه‌اي از دنيا بي‌خبرند و اگرهم باخبر بودند خبر درستي نداشتند.


مدام حرف زدن

به نظر مي‌رسد گروهي از گزارشگران صدا و سيما اعتقاد دارند يك گزارشگر فوتبال بايد در طول 90 دقيقه به صورت لاينقطع حرف بزند و يك ثانيه هم به گوش‌هاي شنونده يا بيننده فرصت استراحت ندهد. ووووزلا هم چنين بلايي سر طرفداران فوتبال نياورد. بدتر اينكه در اين 90 دقيقه تنها چند دقيقه‌اي بازي را گزارش مي‌كنند و بيشتر وقت‌شان را براي بيان نظرات شخصي و جملاتي كه ارتباطي با آنچه در زمين اتفاق مي‌افتد ندارد، صرف مي‌كنند.


روخواني اطلاعات

اصولاً اطلاعات، آمار و نكات حاشيه‌اي براي تكميل گزارش مسابقه مناسب است اما آقايان گزارشگر در اين زمينه دچار يك اشتباه بنيادي شده‌اند و تصور مي‌كنند وظايف آنها در طول مسابقه ارائه آمار و اطلاعات است و تشريح اتفاقاتي كه در زمين مي‌افتد در اولويت دوم قرار دارد. همين اصرار بر «روخواني اطلاعات» موجب مي‌شود گزارشگر اتفاقات بازي را از دست بدهد و از صحنه جا بماند. به دفعات ديده شده بازي به دقيقه 15 رسيده ولي هنوز گزارشگر محترم مسابقه در حال گفتن نتايج بازي‌هاي دو تيم در دهه 30 ميلادي است.


بيان جملات اعصاب‌خردكن

واقعاً هنوز كشف نشده چرا دو سه گزارشگر اصرار دارند با گفتن عبارات «من‌درآوردي» و جملات عجيب و غريب اعصاب بيننده را خرد كنند.

بعضي جملات آقايان، بيننده را به ياد مجري مراسم عروسي مي‌اندازد.

«اسم هلند را بنويسيد اما با مداد بنويسيد» از آن شاهكارهايي بود كه در تاريخ ثبت خواهد شد. ميزان جملات اعصاب‌خرد‌كن و عبارات نامناسب دو سه گزارشگر آنقدر زياد است كه مي‌توان بعد از هر گزارش آنها عزاي عمومي اعلام كرد.


تاكيد بر نظرسنجي

يكي از گزارشگران باسابقه شبكه سوم 90 دقيقه گزارش خود را به سه بخش تقسيم مي‌كند. در 30 دقيقه اول تاريخچه دو تيم از زمان خلقت تا به امروز را مي‌گويد. 30 دقيقه دوم به نكوهش خط دفاعي اختصاص دارد و اگر اين بازي بين دو تيم باشگاهي باشد 30 دقيقه سوم با شمارش بازيكنان خارجي تيم‌ها و سر دادن «ننگ بر دو تيم اينتر و آرسنال با اين همه خارجي‌هايشان» سپري مي‌شود. اين گزارشگر محترم در يك دهه اخير به تعداد تمام انسان‌هاي روي كره زمين از دفاع چهارنفره بد گفته و مصمم است هر بار هم اين جملات را تكرار كند و هزار ماشاءالله خسته هم نمي‌شود. حتي تبعيد اين گزارش به بازي‌هاي با تاخير ساعت دو بامداد هم باعث نشده كمي كوتاه بيايد. بارها ديده شده گزارشگران محترم در همان دقيقه دوم بازي درباره دو تيم، بازي و بازيكنان اظهارنظر فني مي‌كنند، حتي الكس فرگوسن هم جرات ندارد با چنين شهامتي دست به چنين كاري بزند. واقعاً معلوم نيست 70 ميليون جمعيت چه گناهي كردند كه بايد در برابر نظرات شخصي آقاي گزارشگر تسليم شوند.


كنترل نكردن احساسات

معمولاً گزارشگران شبكه سوم عادت دارند يا از اين طرف بام بيفتند يا از آن طرف. گهگاه مشاهده مي‌شود هنگام ارسال بلند يك توپ كم‌خطر آنچنان فرياد مي‌زنند و احساسي مي‌شوند گويي زيدان با يك ضربه «چپ» دروازه بوفون را در فينال جام جهاني باز كرده است و در آن سو معلوم نيست چرا در بعضي اوقات يك صحنه گل را با لحني گزارش مي‌كنند كه بيشتر مناسب تشريح يك حركت در ورزش پياده‌روي است. بينندگان در برخي شب‌ها اين تصور برايشان پيش مي‌آيد كه گزارشگر هنگام گل خوابش برده كه هيچ هيجاني از خود نشان نمي‌دهد. گاهي اوقات هم آقايان گفتن تاريخچه آمار و نظرات شخصي را به گزارش مهم‌ترين صحنه بازي ترجيح مي‌دهند. مهاجم حريف در حال باز كردن دروازه هندوراس است و آقاي گزارشگر اعتنايي به اين صحنه ندارد و در حال افاضه كردن درباره جمعيت هندوراس و صادرات اين كشور به ديگر كشورهاست.

در همين بازي‌هاي جام جهاني ده‌ها بار ديده شد گزارشگر مهم‌ترين اتفاقات بازي را گزارش نكرد؛ مثل پنالتي ديدار اسپانيا – هندوراس.


مشكل حل‌نشدني

هنگامي كه تمامي طرفداران فوتبال از بازي يك بازيكن بدشان مي‌آيد و او را بازيكن ضعيفي مي‌شمرند، مي‌دانند احتمالاً مربي هم با آنها هم‌نظر خواهد شد و بازيكن مورد نظر را تعويض مي‌كند يا يك مربي ناموفق بالاخره روزي اخراج مي‌شود يا دورانش به سر مي‌آيد اما تنها كساني كه راه فراري از دست آنها وجود ندارد همين گزارشگران شبكه سوم هستند. يك گزارشگر هر چقدر هم بد گزارش كند و سال‌ها اعصاب مردم را خرد كند باز هم نمي‌تواند به در خروجي جام جم نزديك شود. بي‌دليل نيست كه حضرات تلاشي براي اصلاح ايرادهاي خود به خرج نمي‌دهند، خود را به روز نمي‌كنند و گوش‌شان به انتقادها بدهكار نيست.

در اين ميان بدتر از اصلاح ‌نشدن اين است كه چند جوان تازه‌كار براي اينكه به گزارشگر موفقي تبديل شوند اصرار دارند روش گزارشي عادل فردوسي‌پور را تقليد كنند. اين كار آنها باعث شده بيننده را با يكسري آمار و اطلاعات جانبي بمباران كنند و اين اطلاعات را جايي بگويند كه بيننده هيچ علاقه‌اي به شنيدن آنها ندارد.

طرفداران منچستر مي‌دانند بالاخره روزي مي‌رسد و گري نويل خداحافظي مي‌كند اما براي ما هيچ روزنه اميدي در رابطه با اين مشكل وجود ندارد.

نكته پاياني: مي‌توان مجري محترم ديدارهاي ورزشي را هم به جمع اين گزارشگران اضافه كرد. به نظر مي‌رسد شبكه‌هاي ماهواره‌اي ايشان را در كنار حق پخش مسابقات به ايران فروخته‌اند و شبكه سوم اجازه پخش مسابقات خارجي بدون اين آقا را ندارد.

كاش قطبي به جاي اينكه نظر مردم را جلب كند، كمي به اين فكر مي كرد كه چگونه مي توان تيمي منسجم آماده كرد تا اگر قهرمان هم نمي شويم، حداقل آبرومندانه بازي كنيم.

عصر ايران ورزشي- تيم ملي ايران در اردوي اتريش به سر مي برد و در آنجا بازي هاي دوستانه اي را نيز انجام داده است.

تيم ايران در اولين بازي خود مقابل ستاره سرخ بلگراد به تساوي رسيد، يا به قول سايت فدراسيون فوتبال تيم ستاره سرخ را متوقف كرد!

تيم ملي در دومين ديدار خود به مصاف واشاش رفت كه در آن بازي موفق شد با نتيجه يك بر صفر به برتري دست يابد.

اردوي اتريش از آن اتفاقاتي است كه فقط در فوتبال ايران رخ مي دهد.

كسي نيست كه از مسئولان تيم ملي سوال كند كه آيا زماني كه تيم هاي باشگاهي در دوران آماده سازي پيش فصل حضور دارند، صلاح است كه بازيكنان را در اختيار آنان قرار ندهيم؟

آيا بهتر نيست كه بازيكنان با تيم هاي باشگاهي خود هماهنگ باشند تا بتوانند در فصل جاري بهتر بدرخشند و متعاقباً در تيم ملي نيز موفق عمل كنند؟

اين مسائلي است كه فقط افشين قطبي و همچنين مسئولان فدراسيون مي توانند پاسخگوي آنان باشند.

به زعم افشين قطبي سرمربي خوشبين تيم ملي، ايران در جام ملت هاي آسيا مي تواند قهرمان شود!

اين گفته ي قطبي در حالي مطرح مي شود كه تيم هاي ديگر قاره آسيا همانند ژاپن و كره جنوبي ، در جام جهاني بسيار قدرتمند ظاهر شدند.

حال چگونه مي شود با اين برنامه ريزي بد و غير اصولي به قهرماني اميدوار بود نمي دانيم!

افشين قطبي در مصاحبه اي عنوان كرده است كه كاش مردم نيمه دوم بازي با واشاش را مي ديدند.

قطبي خوب فهميده است كه بايد عوام فريبي كند تا حداقل اين قشر را با خود همراه كند.

اما او نمي داند كه ديگر آنقدر فهم مردم از فوتبال بالا رفته است كه گول اين حرف ها را نخورند.

كاش قطبي به جاي اينكه نظر مردم را جلب كند، كمي به اين فكر مي كرد كه چگونه مي توان تيمي منسجم آماده كرد تا اگر قهرمان هم نمي شويم، حداقل آبرومندانه بازي كنيم.

قطبی حالا در اتریش، در اردویی که بازیکنان نسبت به امکانات و شرایطش هر روز اعتراض دارند، با خبرنگاران به نوعی صحبت می‌کند که باور کنیم او متصور شده با گروهی نادان تر از خودش روبرو شده است! وارونه نمایی‌های قطبی با چاشنی بزرگنمایی و البته تحقیر منتقدان، باز هم در جملات سرمربی تیم ملی به چشم می‌خورد.

http://khabar.khabaronline.ir/images...untitled-2.jpg

شبکه ایران - قطبی همیشه برایمان سورپرایزهایی جدید دارد. هرچند هیچ‌گاه نتوانسته با یک نمایش دلپذیر با تیمش کسی را غافلگیر کند اما زبانی دارد در دهان که هرگاه می‌چرخد، چون حقیقت را کتمان می‌کند و همه چیز را به باورنکردنی ترین شکل ممکن بیرون می‌ریزد، همه را شگفت‌زده می‌کند.

قطبی حالا در اتریش، در اردویی که بازیکنان نسبت به امکانات و شرایطش هر روز اعتراض دارند، با خبرنگاران به نوعی صحبت می‌کند که باور کنیم او متصور شده با گروهی نادان تر از خودش روبرو شده است! وارونه نمایی‌های قطبی با چاشنی بزرگنمایی و البته تحقیر منتقدان، باز هم در جملات سرمربی تیم ملی به چشم می‌خورد.

با گفته‌های آقای سرمربی از جایی همراه می‌شویم که او در توصیف نمایش نیمه دوم بازی تیمش گفته شاگردانش چیزی ارائه داده‌اند شبیه به تیکی تاکای اسپانیا! رد و بدل شدن بیش از 20 پاس پیاپی و حمله به دروازه حریف. این که واشاش با چه کیفیتی مقابل تیم ملی قرار گرفته، جایی در تفکرات سرمربی ندارد و حتی این مهم که چرا این تیم هرگز در جریان تمامی بازی‌های قبلی اش چیزی مشابه این (ولو در قواره‌ای بسیار کوچکتر و نازل تر) را به نمایش درنیاورده هم برای این مربی چندان مهم به نظر نمی‌رسد. قطبی فقط در روزی که تیمش مانند بازی قبل با یک پنالتی به یک گل رسیده مدعی اجرای فوتبالی بی نظیر شده است! چه کسی حرف‌های مردی که هرگز راستگو نبوده را می‌پذیرد؟

اوج تلاش قطبی برای تحمیل عقایدش به جامعه و محق نشان دادن خود جایی است که آقای سرمربی می‌گوید:«کسانی که با تاریخ فوتبال ایران آشنا هستند می‌دانند هم‌اکنون تیم ملی روش بین‌المللی در پیش گرفته و به دنبال بازی جذاب است.» چه زمانی از تیم‌های قطبی فوتبال جذاب را دیده‌اید؟ اگر برانکو زیبایی‌های فوتبال را قربانی می‌کرد، لااقل تیمی داشت که هم قهرمان بوسان شد، هم سوم آسیا و هم بی دغدغه به جام جهانی پرید. امروز چه؟ کدام روز تیم قطبی خاطره‌ای دلنشین از بازی زیبا را به نمایش درآورده که حالا باور کنیم در اردوی یک هفته‌ای این چنین متحول شده که توانایی اجرای تیکی تاکا را پیدا کرده است؟

افشین قطبی پای مردانی را به میان می‌کشد که فوتبال ایران را می‌شناسند و اینگونه خود را هم در همین جمع قرار می‌دهد. به یاد همان مجنونی می‌افتیم که خود را میان دو عابر گنجاند و گفت: «ما سه نفر کجا می‌رویم؟!» افشین قطبی هرگز در دایره مردانی که شناختی حتی آماری و سطحی از فوتبال ایران دارند نیز نمی‌گنجد. اویی که سال‌ها قبل ایران را ترک کرده بود، در روز بازگشت به تهران، حتی چهره حمید استیلی (زننده گل قرن) را از سایر مدعوین تشخیص نمی‌داد! او چگونه از شناخت فوتبال ایران حرف می‌زند وقتی نمی‌داند تیمی با مربیگری محمد مایلی کهن در جام ملت‌های آسیا در دو بازی پیاپی مقابل عربستان و بعد کره جنوبی، 9 گل وارد دروازه بهترین‌های آسیا کرده، چگونه صاحب حق اظهار نظر در مورد تاریخ فوتبال ایران می‌شود؟ آیا به لحاظ زیبایی و کیفیت می‌توان فوتبالی که بلاژویچ در تیم ملی پیاده کرد را با قطبی در یک سطح قرار داد؟ تیمی که برانکو ساخته بود سراسر برنامه محوری بود و بازی هدفمند... تیمی که قطبی ساخته، فقط و تنها فقط بازی ستاره هاست و بس! ما در تمامی قیاس ها، ولو قیاس تیم یورگن گده و استانکو با تیم قطبی دچار یاس در عبور از زمان می‌شویم و این مرد باز هم تصور می‌کند می‌توان با این جملات که بیشتر توهین به شعور مردم است، پیش رفت!

قطبی صاحب تفکری است کاملا برگرفته از باورهای جوامع صنعتی و پیشرفته! تفکری که سال‌ها به مردم کشورشان آموخت همواره مردم جوامع دیگر که از دیدگاه خودشان جهان سومی هستند را با خرافه و دروغ و برهم زدن آرامش تحت سلطه خود درآورند. این دیدگاه، همین امروز در تمامی جملات افشین قطبی موج می‌زند و تاسف بار اینکه فدراسیون فوتبال سکوت پیشه می‌کند و ... لبخند می‌زند!

وقتي ميكروفن كوثري باز بود

ناگهان صداي كوثري را شنيديم كه در استوديو مشغول صحبت با آرش برهاني و محمد نوري دو بازيكن حاضر در استوديوي شبكه دو بود. او گفت:«حالا فردا عليپور مي‌گه بگيرينش ... »

سايت گل ـ جهانگير كوثري مجري ورزش از نگاه دو برخلاف آنچه كه بهرام شفيع در برنامه امروز صبح ورزش و مردم انجام داده بود با توپي پر عليه منشور اخلاقي دقايقي با صداي بلند و لحني تند صحبت كرد و اتفاقا مباحث جالبي را به زبان آورد كه كمتر در برنامه وي شنيده بوديم.

كوثري در اين برنامه منشور اخلاقي را رفتاري در جهت بدنام كردن اهالي فوتبال دانست و به مسئولان فدراسيون يادآوري كرد كه آنها حق ندارند آدم‌ها بدنام كنند. او همچنين گفت:«چند وقت پيش در يك جايي خواندم كه فوتبال ما 168 بازيكن را مربي منشوري دارد. با توجه به اينكه اين اخبار در سطح منطقه منتشر مي‌شود رواج دادن اين جور مسائل نتيجه‌اي جز بدنامي ندارد.»

كوثري همچنين خطاب به مسئولان منشور اخلاقي گفت كه جملات او به معناي مقابله با ايشان نيست بلكه وي قصد دارد كه در اين مورد گفت‌وگو كند. او در نهايت حرف‌هاي خود را اينطور تمام كرد كه ماجراي منشور اخلاقي به هيچ وجه باعث بهبود شرايط فرهنگي ايران نشده است كه البته در اين زمينه حق با مجري با تجربه ورزش از نگاه دو است.

اما اتفاق مهمي در جايي رخ داد كه كوثري از بينندگان خواهش كرد كه قبل از تماشاي برنامه بعدي سري به كوچه آگهي‌ها بزنند، در اين لحظه دستور كوثري به وله‌اي كه مربوط به برنامه بود كات شد و سپس تبليغي درباره يك حشره‌كش روي آنتن رفت.... در همين لحظات بود كه ناگهان صداي كوثري را شنيديم كه در استوديو مشغول صحبت با آرش برهاني و محمد نوري دو بازيكن حاضر در استوديوي شبكه دو بود. او گفت:«حالا فردا عليپور مي‌گه بگيرينش ... »و او اين جمله را با خنده معروف خودش به پايان برد. نكته اين بود كه دوستان حاضر در رژي ميكروفن كوثري را قطع نكرده بودند تا صداي او در پشت صحنه نيز منتشر بشود. صدايي كه قاعدتاً نبايد به گوش بيننده برسد!

جالب اینکه كوثري بعد از بازگشت به استوديو در قسمت دوم و سوم صحبت‌هايش درباره منشور اخلاقي خيلي آرام‌تر و ملايم‌تر در مورد منشور اخلاقي صحبت كرد و در پايان نيز گفت منشور اخلاقي چيزي است كه باعث مي‌شود بين آدم‌هايي كه خلاف مي‌كنند و خلاف نمي‌كنند تفاوتي وجود داشته باشد!

در واکنش به ادعای غیر قانونی رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال
فدراسیون فوتبال اجازه fiiiiiiiilter کردن سایت‌ها را ندارد

برای مسدود شدن سایت‌های خبری نیاز مبرم به نظر مقام قضایی وجود دارد، این مساله یکی از حقوق مسلم قوه قضائیه به شمار می‌رود و هیچ مرجع دیگری نمی‌تواند در این امر دخالت کند، از این رو مسوولان فدراسیون فوتبال باید با درک صحیح از شرایط نباید چنین اظهارنظرهایی غیررسمی و غیر کارشناسی شده‌ای را در رسانه‌های گروهی کشور منتشر کنند.»

شبکه ایران - رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال روز گذشته در مصاحبه‌ای متفاوت به یکی از خبرگزاری‌های کشور گفت:" اگر باشگاه‌های فوتبال ایران بیانیه صادر کنند تا اطلاع ثانونی مسدود خواهند شد."

اظهارنظر تامل برانگیز رئیس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال در خصوص فعالیت‌ رسمی سایت‌های باشگاه‌های فوتبال با واکنش تند مدیران باشگاه‌ها و اهالی فوتبال رو به رو شد، چرا که مجتبی شریفی بدون درنظر گرفتن مواد قانونی چنین اظهارنظری را مطرح کرد و باعث شد برخی رسانه‌های بیگانه از این مساله سو استفاده کنند.

رئیس کمیته انضباطی که پیش از این وعده برخورد با برخی خبرنگاران حاشیه ساز را مطرح کرده بود در جدیترین اظهار نظر خود که در گفت و گو با ایسنا به طور رسمی منتشر شد، با هشدار شدید به اهالی فوتبال گفت:« امسال برای مصاحبه‌های غیرفنی و ایجاد جنجال و خشونت که مصداق اهانت باشد جریمه‌های سنگین و محرومیت در نظر گرفته‌ایم. ضمن اینکه هیچ باشگاهی حق صدور بیانیه‌ای ندارد و سایت باشگاه‌ها هم به غیر از اخبار مربوط به تیمهای ورزشی‌شان حق پرداختن به مسایل حاشیه‌ای را ندارند. صدور هرگونه بیانیه ممنوع است چرا که بیانیه مصاحبه‌ای مجازی محسوب می‌شود و بیانیه باشگاه‌ها به منزله گفت‌وگوی مدیران باشگاه‌هاست. اگر سایت باشگاه‌ها بیانیه‌ای صادر کنند تا اطلاع ثانوی مسدوم می‌شوند و کمیته انضباطی این حق را دارد که جلوی ارسال اخبار سایت باشگاه‌ها را بگیرد.»

سخنان مجتبی شریفی در خصوص filter شدن سایت‌های باشگاه‌های فوتبال به غیر از این که در محافل ورزشی بازتاب گسترده‌ای داشت، باعث شد برخی از حقوقدان هم به این مساله معترض شوند، حجت الاسلام محمد تقی رهبر، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با انتقاد از طرح چنین اظهارنظرهایی در رسانه‌های گروهی گفت:«برای مسدود شدن سایت‌های خبری نیاز مبرم به نظر مقام قضایی وجود دارد، این مساله یکی از حقوق مسلم قوه قضائیه به شمار می‌رود و هیچ مرجع دیگری نمی‌تواند در این امر دخالت کند، از این رو مسوولان فدراسیون فوتبال باید با درک صحیح از شرایط نباید چنین اظهارنظرهایی غیررسمی و غیر کارشناسی شده‌ای را در رسانه‌های گروهی کشور منتشر کنند.»

وی در ادامه می‌گوید:«کمیته انضباطی فدراسیون‌های ورزشی تنها وظیفه دارند در حوزه فعالیت خود و اعضای خود به تخلفات رسیدگی کنند،این که هر فردی بخواهد از محدوده اختیارات خود فراتر برود و در امور غیر تخصصی ورود پیدا کند ناخواسته باعث به وجود آمدن هرج و مرج در سیستم قضایی کشور خواهد شد از این حیث به دوستان توصیه می‌کنم قدری هوشمندانه اظهارنظر کنند و مراقب باشند دوشمان از این مسائل برای تخریبدستگاه‌های اجرایی سودجویی نکند.»

از سویی دیگر ، براتی کارشناس مسائل حقوقی در این باره به خبرنگار شبکه ایران می‌گوید:« متاسفانه اظهار نظر رئیس محترم کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال هیچ مبنای قانونی ندارد، چرا که برای مسدود کردن سایت‌های خبری و نشریات رسمی کشور نیاز به آرای دادگاه‌های رسمی کشور است، تنها مراجعی که در این زمینه صاحب رای هستند محاکم قضایی هستند که در این روش نیز سیستمی منطقی و بروکراسی خاص طی می‌شود تا یک سایت خبری یا روزنامه‌ای رسمی از فعالیت محروم شود، این حرف اصلا درست نیست که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال این حق را دارد که مانع از فعالیت خبری یک باشگاه‌ رسمی کشور شود.»

وی در ادامه توضیح داد:«بر اساس اساسنامه فدراسیون فوتبال کمیته انضباطی تنها حق دارد در خصوص اعضای مجمع رسمی فدراسیون فوتبال اقدام به صدور رای کند و کسانی که در این مجمع عضویت ندارد هیچ وظیفه‌ای ندارد به کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال پاسخگو باشند. از این رو باید در این خصوص گفت که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال ادعایی غیر قانونی داشته و هیچ اقدامی در این خصوص نمی‌تواند صورت گیرد.»

براتی در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از تصمیمات غیر کارشناسی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال گفت:« چندی پیش کمیته انضباطی اعلام کرد با خبرنگاران متخلف برخورد خواهیم کرد در صورتی که اصلا این کمیته چنین مجوزی ندارد که با افراد غیر عضو مجمع رسمی فدراسیون فوتبال برخورد کند، به نظر می‌رسد مسوولان محترم کمیته انضباطی با تجدیدنظر در نوع گفتار خود باید مانع از به وجود آمدن چنین فضایی در فوتبال شوند.»

به نظر می‌رسد واکنش‌های فراوان به این ماجرا باعث شود رئیس کمیته انضباطی به زودی گفته خود در خصوص مسدود کردن سایت‌های باشگاه‌های فوتبال را به نوعی پس بگیرد و برای پایان دادن به فضای انتقادی فوتبال چاره‌ای دیگر تدبیر کند، با این حال برای شنیدن سخنان رئیس کمیته انضباطی با وی تماس گرفتیم اما فقط این جمله را شنیدیم:" دستگاه مورد نظر شما خاموش است."


منبع

جام جم آنلاين: دبيرکل فدراسيون فوتبال با بيان اينکه برنامه ريزي خوبي براي آماده سازي تيم ملي پيش از حضور در جام ملتهاي آسيا انجام شده است ، تاکيد کرد: تيم ملي با حدود 10 ديدار تدارکاتي مناسب راهي جام ملت هاي قطر خواهد شد.

مهدي محمد نبي در گفت و گو با مهر ضمن بيان اين مطلب
افزود: بازيهاي جام ملت هاي آسيا براي فدراسيون فوتبال از اهميت بسزايي برخوردار است و از همين رو تلاش کرديم تا بهترين شرايط را براي تدارک و آماده سازي تيم ملي براي حضور در اين مسابقات فراهم کنيم و بتوانيم سر فصل تازه اي را در موفقيت هاي فوتبال ايران در سطح قاره آسيا آغاز کنيم .

نبي با بيان اينکه ديدارهاي تدارکاتي تيم ملي تا پيش ازجام ملت هاي آسيا از کميت بالايي برخوردار است، اظهار داشت: فدراسيون فوتبال با وجود تمامي محدوديت ها برنامه تدارکاتي خوبي را براي تيم ملي پيش بيني کرده که برگزاري نزديک به 10 مسابقه دوستانه و رسمي تا پيش از جام ملتها شرايط مناسبي را براي آماده سازي تيم ملي فراهم کرده که اميدواريم کادر فني بتواند استفاده کيفي لازم را از اين ديدارها براي ساختن تيمي منسجم و قدرتمند براي حضور در جام ملتها داشته باشد.

وي در تشريح برنامه ديدارهاي تدارکاتي تيم ملي تا پيش ازجام ملتهاي آسيا اظهار داشت: تيم ملي پس از اردوي اتريش و برگزاري سه ديداري که مقابل ستاره سرخ بلگراد، واشاش مجارستان و لاتزيو ايتاليا انجام داد، روز 20 مرداد در شهر ايروان به مصاف تيم ملي فوتبال ارمنستان خواهد رفت که اين تيم جايگزين تيم ملي اوکراين شد که در اين تاريخ از برگزاري ديدار با تيم ملي ايران عذرخواهي کرد.

نبي يادآور شد: البته فدراسيون فوتبال اوکراين تاريخ هاي جديدي را براي برگزاري دو ديدار رفت و برگشت در روزهاي فيفا به ايران پيشنهاد کرده که قرار است تاريخ هاي مورد نظر اين تيم در کميته تيم هاي ملي مطرح و درباره آن تصميم گيري شود.
دبيرکل فدراسيون فوتبال اضافه کرد: ديدار با تيم هاي ملي فوتبال چين و کره جنوبي به ترتيب در روزهاي 13 و 17 شهريور در خاک اين دو کشور از ديگر بازيهاي تدارکاتي تيم ملي خواهد بود ضمن اينکه تيم ملي اوايل مهرماه با تيم اصلي درششمين دوره بازي هاي غرب آسيا در اردن شرکت خواهد کرد که درمرحله مقدماتي اين بازيها با تيم هاي بحرين و عمان ديدار خواهيم کرد و در صورت صعود به مراحل بالاتر حداقل دو ديدار نيز با ديگر تيم هاي غرب آسيا برگزار مي کنيم.

وي اضافه کرد: پس از شرکت در بازيهاي غرب آسيا ، روزهاي 17 و 21 مهر و همچنين 26 آبان جزو روزهاي فيفا هستند که از طريق کميته روابط بين الملل درحال رايزني هستيم تا با توجه به برنامه بازيهاي ليگ و تيم هاي مورد نظر ، حريفان تدارکاتي مناسبي را براي اين روزها انتخاب کنيم.

نبي در مورد برپايي اردوي تدارکاتي تيم ملي در يکي از کشورهاي حاشيه خليج فارس پيش از اعزام تيم به قطر گفت: برپايي اين اردو قطعي است ولي تاکنون محل اين اردو مشخص نشده است ضمن اينکه در نظر داريم پس از پايان اين اردو تيم ملي به تهران بازگردد و پس از چند روز استراحت از تهران عازم دوحه شود چرا که تجربه هاي قبلي نشان داده اردوهاي متصل به مسابقات تاثير منفي روحي بر روي بازيکنان دارد.
دبيرکل فدراسيون فوتبال درپايان ابراز اميدواري کرد با برنامه ريزي خوبي که براي تدارک و آماده سازي تيم ملي براي بازي هاي جام ملت هاي آسيا در قطر انجام شده فوتبال ايران بتواند روزهاي پرافتخارخود را در اين مسابقات تکرار کند و انتظارات علاقمندان به فوتبال ملي را برآورده سازد.

یک ادعای عجیب و هزار علامت سوال!

http://inn.ir/iran_media/image/2010/...80310_orig.jpg

این اظهار نظر که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال می تواند اقدام به مسدود نمودن سایت‌های خبری نماید، در مقایسه با اظهار نظرهای قبلی اصلاً هم عجیب و جدید به نظر نمی‌رسد!

سايت گل
احمدرضا براتی – معاونت حقوقی اتحادیه باشگاهها -اطی روزهای اخیر ، در خصوص امکان مسدود نمودن ( فیلتتر کردن ) ، سایت‌های خبری باشگاههای فوتبال گفت و شنودهای زیادی صورت می‌گیرد که با توجه به اهمیت موضوع ، لازم دیدم نظرات خود را در این‌خصوص به عرض برسانم :


1. به عقیده اینجانب این اظهار نظر که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال می تواند اقدام به مسدود نمودن سایت‌های خبری نماید، در مقایسه با اظهار نظرهای قبلی اصلاً هم عجیب و جدید به نظر نمی‌رسد . چندی پیش و در جریان تصویب آیین نامه جدید انضباطی ، متعرض مواد مختلفی از آن گردیدم که از جهات گوناگون واجد مشکلات حقوقی و قانونی بود که متاسفانه قسمتی از این آیین نامه نیز ناقض حقوق اصحاب رسانه و جامعه شریف خبری کشورمان بود بعنوان مثال در ماده 23 آیین نامه انضباطی ، صراحتاً مجازاتهایی از قبیل جریمه نقدی و یا ممنوعیت از ورود به ورزشگاه‌ها برای خبرنگاران پیش بینی شده است در حالیکه کمیته انضباطی بعنوان یک نهاد داوری شبه قضایی مطلقاً نمی تواند دارای این اختیارات باشد و اینگونه قانونگذاری مغایرت کامل با سایر قوانین جاری کشور خصوصاً قانون اساسی و قانون مطبوعات و همچنین در تعارض با مقررات بین المللی و جهانی فوتبال است .

متاسفانه آن روز که بنده متعرض این موضوع گردیدم ، بعضی از دوستان در فدراسیون قوتبال ، غیر منصفانه بر بنده تاختند و عرایض بنده را حمل بر بی‌سوادی و جوانی نمودند ، در حالیکه بنده با اشراف بر موضوع ، نگران حقوقی بودم که از این رهگذر نقض می شود و می دانستم که سکوت منجر به نتایجی می شود که جبرانش مشکل خواهد بود . بنابراین اگر امروز کمیته انضباطی رسانه ها را تهدید به تعطیلی می نماید در مقایسه با اقدامات قبلی این کمیته ، نباید عجیب به نظر برسد ! در واقع اصحاب رسانه ، امروز قربانی سکوت آنروز خود در خصوص اعتراضات ما در اتحادیه فوتبال پیرامون اشکالات آیین نامه انضباطی می‌شوند .


2. اما در خصوص امکان مسدود نمودن سایتهای خبری توسط کمیته انضباطی ، مایلم بعرض برسانم که نشریات الکترونیکی ( سایتهای خبری ) مطابق تبصره 3 ماده 1 قانون مطبوعات ، مشمول قانون مطبوعات هستند و این به آن معنی است که رسیدگی به تخلفات و جرایم احتمالی این دسته از رسانه ها ، بدواً در دادسرای تخصصی مربوطه و توسط قضات تحقیق مجرب و متخصص که از صلاحیت ویژه برخوردار هستند و دارای ابلاغ ویژه بدین منظور هستند صورت می گیرد و پس از خاتمه تحقیقات مقدماتی در دادسرا و در صورت احراز جرم ، پرونده با صدور کیفرخواست ، به دادگاه ویژه مطبوعات ارجاع می گردد تا در حضور هیات منصفه ، محاکمه صورت پذیرد و نهایتاً دادگاه تخصصی مطبوعات با رعایت تشریفات مقرر و لحاظ نظر هیات منصفه مبادرت به صدور رای می نماید . این قاعده ای عام است و هیچ استثنایی هم ندارد که سایتهای ورزشی یا سایتهای باشگاهها را از این قاعده مستثنی نموده باشد نهایتاً هم در صورت محکومیت نهایی رسانه در دادگاه ویژ مطبوعات ، اجرای حکم تعطیلی آن موکول به امضای دادستان محترم می باشد و این همه تشریفات به ملاحظه اهمیت موضوع و پرهیز از تضییع نمودن حقوق مطبوعات و رسانه ها می باشد که در واقع چشم و گوش جامعه هستند .

در مقررات بین المللی فوتبال و آیین نامه انضباطی فیفا هم نمی بینیم که مراجع انضباطی فوتبال صلاحیت رسیدگی به تخلفات احتمالی رسانه ها و مجازات و تعطیل نمودن آنها را داشته باشند . مضافاً آنکه در اظهار نظر اخیر کمیته انضباطی نیز یک جرم انگاری بدیع صورت گرفته بدین معنا که باشگاهها را از صدور بیانیه ممنوع و محروم نموده است در حالیکه این اظهار نظر ، مغایر اصل آزادی بیان مصرح در قانون اساسی و ماده 19 منشور جهانی حقوق بشر است ضمن اینکه جرم بودن یا جرم نبودن یک عمل را قانون تعیین می نماید نه کمیته انضباطی ( اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها ) در هیج یک از مقررات داخلی و بین المللی فوتبال و مقررات عمومی کشور صرف صدور بیانیه و مصاحبه جرم تلقی نگردیده که انتشار آن موجبات مجازات و محرومیت صادر کننده را فراهم نماید . بنابراین و با این نتیجه گیری که این اظهارات فاقد مبانی حقوق و قانونی و علمی است و حتی در صورت صدور چنین آرایی ، بعرض می رسانم که حتی در صورت صدور چنین آرایی از سوی کمیته انضباطی ، در صورتی که رسانه مورد نظر بصورت داوطلبانه این حکم را اجرا ننماید ، ابداً امکان اجرای این حکم توسط فدراسیون فوتبال وجود ندارد و این حکم بلا اجرا و مطرود خواهد ماند .

نهایتاً به همه عزیزان مسوول در حوزه ورزش عرض می کنم که شهرت امروز شما ، مرهون زحمات عزیزان عرصه خبر و رسانه است و اگر قادر به صیانت از حقوق این عزیزان نیستیم ، حداقل قدردان زحماتشان باشیم و با ادبیاتی درخور شانشان با ایشان صحبت کنیم .

عصر ايران ورزشي- سرمربي تيم ملي اسامي بازيكنان دعوت شده براي بازي با ارمنستان را اعلام كرد.


http://www.asriran.com/files/fa/news...144830_977.jpg


افشين قطبي براي بازي تداركاتي مقابل ارمنستان 24 بازيكن زير را به اردو فراخوانده است:

مهدي رحمتي، هادي عقيلي، احسان حاج صفي، سيد جلال حسيني، خسرو حيدري از سپاهان، عليرضا حقيقي،حميدرضا علي عسكر، محمد نوري، هادي نوروزي، غلامرضا رضايي از پرسپوليس، فرزاد آشوبي، ميلاد ميداودي،ايمان مبعلي،حنيف عمران زاده از استقلال،كريم انصاري فرد از سايپا،حسن اشجاري و ميلاد زنيدپور از استيل آذين،قاسم حدادي فر ،سيد محمدي حسيني،محمدرضا خلعتبري از ذوب آهن،ابراهيم ميرزاپور از پيكان قزوين،محمد نصرتي از تراكتورسازي تبريز، پژمان نوري و مهرداد اولادي از ملوان بندر انزلي.

مهمترين نكته اي كه در ليست اخير قطبي نظر را جلب مي كند اين است كه نام علي كريمي در ديده نمي شود.

به نظر مي رسد كه اختلافات بين قطبي و كريمي در اردوي اتريش كار خود را كرد و باعث شد كه سرمربي تيم ملي از نام كاپيتان تيم ملي بگذرد.

قطبي خوب مي داند كه اگر بخواهد بار ديگر كريمي را دعوت كند، بايد شاهد اين باشد كه دو دستگي در تيم به وجود بيايد، همچنين وي بايد با كاپيتان طوري برخورد كند كه وي از اين برخورد ناراحت نشود.

به گفته حاضران در اردوي اتريش، كريمي از دستورات قطبي نيز سرپيچي مي كرده است و علاوه بر اينكه به شيوه تمرينات اعتراض داشته است، دائماً از امكانات اردو نيز صراحتاً انتقاد مي كرده است.

البته اگر خوش بينانه به اين قضيه نگاه كنيم، بايد بگوييم كه قطبي به جهت آنكه كريمي مصدوم و نا آماده بوده است وي را به تيم ملي دعوت نكرده است.

اما كيست كه نداند، كريمي در اردوي تيم ملي بزرگترين دغدغه قطبي بوده است و چنان از سوي وي آزرده خاطر شده است كه در ليست جديد وي را خط زده است.

بي شك بايد منتظر ماند، شايد با آمادگي بيشتر كريمي، قطبي متقاعد شود كه وي را به تيم ملي دعوت كرده و از حضور وي در جام ملت هاي آسيا سود ببرد، حتي به قيمت به جان خريدن تمام بي نظمي هاي علي كريمي.