پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   رشته های هنر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=73)
-   -   صنایع دستی و انواع آن (http://p30city.net/showthread.php?t=39454)

چرو 07-14-2013 01:54 PM

هنر ترمه بافی
 
هنر ترمه بافی

ترمه پارچه ای ظریف است که از کرک یا پشم یا ابریشم طبیعی و مصنوعی و با استفاده از طرح های اصیل و سنتی به وسیله دستگاه های بافندگی بافته می شود. در این مقاله می توانید با این هنر که یکی از هنرهای دستی کهن ایرانی است بیشتر آشنا شوید.

http://img.tebyan.net/big/1391/10/25...4923940234.jpg
چنین به نظر می رسد که بافت ترمه به عنوان یکی از ظریف ترین و زیباترین محصولات دستباف از اوایل دوره صفویه در ایران رواج یافته است.دستگاه ترمه بافی از نوع چهاروردی است و برای بافت ترمه نیاز به یک نفر بافنده و یک نفر گوشواره کش است. استاد کار در قسمت پایین و پشت دستگاه می نشیند و گوشواره کش در بالای دستگاه استقرار می یابد و کارش انتخاب و تعیین نخ های مخصوص برای ایجاد نقش برروی پارچه و هدایت نخ ها به پایین برای انجام کار بافت است لذا طرح های زیبایی که بر روی ترمه مشاهده می شود، حاصل همکاری و هماهنگی استاد کار بافنده و گوشواره کش است.
در گذشته نقش‌های ترمه را به روش انگشتی ایجاد می‌کردند ولی امروزه از دستگاه چهاروردی (که برای شعربافی و نساجی سنتی به کار می‌رفت) استفاده می‌شود. ترمه‌بافی از اوایل دوران صفویه در اصفهان رواج داشته ولی اکنون در حال منسوخ شدن است و تنها در استان یزد بافته می‌شود و در استان‌های دیگر به فروش می‌رسد. بسیاری از فروشندگان در استان اصفهان و تهران برای اینکه مشتری‌های خود را حفظ کنند پارچه‌ها را بافت استان خود اعلام می‌کنند.
رنگ های مصرفی در ترمه و به خصوص متن آن را عنابی، قرمز روشن، سبز، نارنجی و سیاه تشکیل می دهد و طرح هایی که در ترمه کاربرد دارد، طرح هایی نظیر بته جقه، بته خرقه، شاخ گوزنی، بته بادامی، بته سروی، راه راه، امیری و... می باشد.اصولا پارچه ترمه به سبب بافت منحصر به فرد خود و به دلیل تراکم زیاد، پودهایش از یک مقاومت نسبی مطلوب برخوردار است و در مجموع پردوام تر از بقیه انواع پارچه می باشد. با این وجود، نور و رطوبت از بزرگ ترین عوامل رنگ پریدگی ترمه است.زیرا قسمت های سیاه آن در برابر نور و حرارت حساس تر از بقیه قسمت ها بوده و به راحتی آن ها را جذب می کند.
همچنین بید یکی از دشمنان ترمه است و به همان گونه که دیگر پارچه های پشمی در برابر بیدزدگی محافظت می شود، می بایست در نگهداشت ترمه اقدام شود. برای شست وشوی پارچه های ترمه در صورتی که از رنگ ثابت گیاهی برخوردار باشد از هر نوع محلول شوینده ای می توان استفاده کرد.از ترمه به عنوان پرده ای، بقچه، رومیزی، جانمازی و در تهیه انواع لباس های زیبا استفاده می شود.ضمن این که از این پارچه ظریف به صورت تکمیلی آن می توان کیف های زنانه و مردانه و نیز پشتی تولید کرد.
مراحل بافت ترمه :

الف) مواد اولیه مصرفی :

نخستین مرحله بافت ترمه تهیه کردن مواد اولیه آن است .معمولا ترمه از پشم و ابریشم می بافند اما پشم سفید رایج ترین پشمی است که در بافت ترمه مورد استفاده قرار می گیرد زیرا میتوان آنرا با هر رنگی که دلخواه است رنگ آمیزی نمود .پشم ترمه باید مرغوب باشد و الیاف بلندی داشته باشد که گوسفندان ایران و کشمیر دارای پشمهای نرم و محکم خوبی بوده و تا حد زیادی براق و سفید است و بهترین پشم گوسفند در ناحیه پهلوها – شکم – پشت گردن و سر وساق پا قرار دارد و معمولا این پشمها برای بافت ترمه استفاده می گردد .نحوه آماده کردن – ریسیدن و رنگرزی کردن و بافتن پشم در قرن 16 میلادی در ایران پیشرفت زیادی کرد . دوره شاه عباس صفوی را می توان دوران اوج و شکوفایی صنعت ترمه بافی عنوان کرد ، به دلیل اینکه شاه عباس طراحان برجسته ای را از چین وارمنستان به ایران دعوت کرد تا هنر نوین خود را به ایرانیان تعلیم دهند به همین دلیل ترمه های آن زمان زیبایی و برجستگی خاصی پیدا کرد .
ب) شستن پشم : پس از تهیه مرغوب ترین پشم ، اولین قدم تمیز کردن پشم از چربی و چرک موجود ومحلول در آن است ، که باید قبل از رنگرزی انجام شود .ایرانیان معمولا قبل از اینکه پشم گوسفندان را قیچی کنند حیوان را 10 دقیقه در آب میشویند سپس برای جدا کردن مواد چربی از پشم آن را دربازها (قلیا)خیس کرده و سپس چندین بار با آب می شستند تا با اینکار ناخالصی ها پاک و پشم براق گردد .


ج ) سفید کردن پشم : در ایران از دو روش برای سفید کردن پشم استفاده میشود .
روش اول : پشمها را در چمنزار پهن می کردند تا پس از جذب شبنم و تبخیر آن در روز سفیدتر گردد و این عمل را چندین مرحله انجام می دادند .
روش دوم: استفاده از مشتقات گوگرد برای سفید کردن پشم .
اصولا پارچه ترمه به سبب بافت منحصر به فرد خود و به دلیل تراکم زیاد، پودهایش از یک مقاومت نسبی مطلوب برخوردار است و در مجموع پردوام تر از بقیه انواع پارچه می باشد. با این وجود، نور و رطوبت از بزرگ ترین عوامل رنگ پریدگی ترمه است.زیرا قسمت های سیاه آن در برابر نور و حرارت حساس تر از بقیه قسمت ها بوده و به راحتی آن ها را جذب می کند.


د)ثابت کردن رنگ : بعد از اینکه پشم ها به اندازه کافی سفید شدند ، نوبت رنگ نمودن آنهاست که یکی از مهمترین مراحل تهیه پشم برای بافت ترمه می باشد . چون رنگهایی که مستقیم بکار برده شوند دوام و ثبات ندارند و رنگرزهای ایران برای رفع این مشکل ، از موادی بنام دندانه استفاده می کردند . دندانه ماده شیمیایی معدنی است که توانایی جذب رنگ را در پشم افزایش می دهد .برای اینکه دندانه واکنش مطلوب خود را در رنگرزی کسب کند باید قبلآ خالص گردد . رایج ترین دندانه ها که در ایران بکار می رفتند عبارتند از : زاج سفید ـ قلع ـ روی ـ کلر ـ سرب و سولفاتهای دیگر که مواد معدنی و مازوج و برگ سماق و غیره که مواد گیاهی بودند .
ه) رنگرزی به وسیله رنگهای طبیعی و گیاهی : رنگ ترمه های ایرانی معمولا از گیاهان طبیعی تهیه می شود .این رنگ ممکن است از ریشه ، تنه ، برگها ، گل ، میوه و یا پوست گیاهان بدست آید . چون حفظ پارچه های ترمه پشمی بسیار مشکل است و در اثر رطوبت و بید از میان رفته اند و اطلاعات کمی از رنگ آنها باقی مانده است.
انواع ترمه

انواع ترمه های ایرانی و کشمیری بشرح زیر می باشند:


1- شال چهارقدی : اندازه آن 5/1*5/1 می باشد و برای روسری یا بقچه بکار می رود که هم لچک ترنجی آن متداول بوده و هم نوع گلدار آن

.
2- شال راه راه : که بر دونوع است :
الف) شال راه راه پهن
ب) شال راه راه باریک
که هرکدام نوع مصرف خودش را متناسب با سلیقه افراد در استفاده از آنها دارد .


3- شال اتابکی : از نوع کشمیری است و از پشم بسیار لطیف بافته می شود.


4- شال بندی : نقشه آن شبیه لانه زنبور است و داخل هر خانه یک گل یا یک بته می خورد



5- شال محرمات : به نوعی شال راه راه گفته می شود که پهنای رههای آن متفاوت است .


6- شال کشمیری : به انواع شالهای بافت کشمیر گفته می شود که معروفترین آن نقشه بته جقه ،نقشه شاخ گوزنی و نقشه درختی می باشند.


7- شال زمردی : نوع اعلای شال کشمیری است که زمینه نیلی با نقشه بته جقه و رنگهای بسیار زنده بخصوص رنگ سبز زمردی دارد.


8- شال کرمان : به تمام شالهای بافت کرمان گفته می شودو انواع گوناگون دارد .


9- شال امیری : همچنانکه از نامش پیداست از انواع درباری و اعلای شالهای کشمیری است عموما نقش بته جقه و شاخ گوزنی آن دیده شده است .


10- شال یزدی : ترمه های یزدی به ترمه های بافت منطقه یزد گفته می شود که اکثرا یا راه راه هستند و یا گلهای شاه عباسی می خورند که قدیمی و نایاب هستند.

چرو 07-14-2013 01:55 PM

ایرانیان در جشنواره هنری مسکو

جمهوری اسلامی ایران برای نخستین بار در پنجمین جشنواره هنری بین المللی "سنت های فراموش نشدنی" مسکو حضور یافته و آثار هنری و صنایع دستی کشورمان در این جشنواره مورد استقبال فراوان قرار گرفته است.

http://img.tebyan.net/big/1391/10/64...0919789127.jpg
رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو به نمایندگی از طرف کشورمان در این جشنواره بین المللی شرکت دارد و نمونه هایی از صنایع دستی فاخر ایرانی را در معرض نمایش قرار داده است.
این جشنواره بین المللی روز سه‌شنبه 12 دی با حضور 8 کشور و برخی از جمهوری ها و مناطق روسیه در محل گالری دولتی بیلیایوای شهر مسکو آغاز به کار کرد و به مدت یک ماه ادامه خواهد داشت.
در این جشنواره نمونه هایی از سنن و هنرهای بومی و ملی کشورهای مختلف به نمایش درآمده و در قالب کارگاه های آموزشی و برخی دیگر از مراسم هنری و فرهنگی، با تاکید بر حفظ و حراست از پیشینه سنن فرهنگی و ملی اقوام و کشورها، برنامه های متعددی به اجرا در می‌آید.
مارینا بوشویووا" رییس گالری هنری بیلیایوا با ذکر اهداف و چشم انداز آینده این جشنواره، تلاش در راستای حفظ و حراست از فرهنگ ها و سنت های ملی و بومی را یکی از مهم ترین اهداف این جشنواره دانست.
وی با استقبال از حضور جمهوری اسلامی ایران که برای اولین بار در این فستیوال شرکت دارد، نسبت به توسعه همکاری های مرکز متبوع وی و رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران ابراز امیدواری کرد.
ابوذر ابراهیمی رایزن فرهنگی ایران در مسکو نیز در سخنانی با تشکر از مسئولان برگزار کننده این جشنواره که زمینه حضور ایران را در آن فراهم آورده اند، هنر و فرهنگ را زبان مشترک تمام انسان ها دانست و با تاکید بر معنویت نهفته در هنر ایرانی، ابراز امیدواری کرد آثار به نمایش گذاشته شده از هنر ایرانی در این جشنواره مورد توجه علاقمندان قرار گیرد.
در این جشنواره نمونه هایی از سنن و هنرهای بومی و ملی کشورهای مختلف به نمایش درآمده و در قالب کارگاه های آموزشی و برخی دیگر از مراسم هنری و فرهنگی، با تاکید بر حفظ و حراست از پیشینه سنن فرهنگی و ملی اقوام و کشورها، برنامه های متعددی به اجرا در می‌آید.


در پنجمین جشنواره بین المللی "سنت های فراموش نشدنی" مسکو در غرفه کشورمان انواع صنایع دستی ایران مانند آثار خاتم کاری، تابلوهای مینیاتوری، ظروف میناکاری و رومیزی های قلمکاری عرضه شده است تا بخشی از توانمندی های گسترده ایران در این عرصه ها به علاقمندان معرفی شود.
در بخشی از غرفه نیز برخی لباس های سنتی مردم این به نمایش در آمده است.
استقبال از غرفه ایران در جشنواره هنری بین المللی "سنت های فراموش نشدنی" مسکو در نخستین روز آغاز به کار آن چشمگیر بود.
در این جشنواره همچنین آثاری از هنرهای دستی کشورهای مختلف مانند ژاپن، اندونزی، مجارستان و لیتوانی به نمایش گذاشته شده و به مدت یک ماه پذیرای دوستداران و علاقمندان فرهنگ و هنر کلان شهر مسکو خواهد بود.

چرو 07-14-2013 01:58 PM

سفال و سفالینه

بی شک یکی از قدیمی ترین هنرها و صنایع بشری سفالگری است که در مواردی حتی به اعتبار کشف نمونه هایی از آن قدمت و پیشینه تمدنی را هم تعیین کرده اند. در این نوشتار می توانید با پیشینه این هنر و نحوه ساخت آن بیشتر آشنا شوید.
روش چرخکاری همراه بااستفاده از چرخ سفالگریمی باشد. در روش دوغابی که برای تهیه سرامیک به کار می رود، دوغاب تهیه شده در قالب هایی از جنس گچ ریخته شده و به این وسیله به آن شکل می دهند. پس ازاجرا سفال و سرامیک خام حاصل را درکوره با دمای 950 الی 1000 درجه سانتی گراد می پزند. فراورده حاصلرا بیسکوئیت می نامند که برای مراحل لعابدادن و انواع رویه آرایی ها و تزئین استفاده می شود

http://img.tebyan.net/big/1391/10/21...1432181127.jpg
اولین نمونه های سفالی مربوط به 8000سال قبل از میلاد مسیح است که بدون استفاده از چرخ ساخته شده است و در کنار آتش و بدون کوره پخته می شده است.
در بسیاری از موارد انسان اولیه به تقلید از سبدهایی که با استفاده از ترکه نازک درختان ساخته میشده است سفالینه ها را می ساخت و در برخی از موارد از سبدها بعنوان قالب استفاده می کردند.در 3500ق.م چرخ سفالگری ساده ای اختراع می شود که موجب تحولی شگرف در هنر سفال می گردد.
پس از آن انواع تکنیکهای تزئین و رویه آرایی مثل نقاشی، حکاکی و برجسته کاری روی سفال به وجود می آید. پس از کشف چرخ، پیدایش و کاربرد لعاب مهمترین تحول در زمینه سفالگری محسوب می شود.
فلات ایران با تنوع اقلیمی خود باحتمال زیاد یكی از مهمترین خاستگاههای اصلی پیدایش و گسترش صنعت سفالگری در آسیای غربی می باشد. روند رو به رشد سفالگری در طول هزاران سال، در هیچ منطقه ای از آسیای غربی مثل ایران نبوده است. نقاط عطف این روند بدون تردید در پیدایش سفال در حدود هزاره هشتم پ.م در منطقه زاگرس مركزی و پیدایش چرخ سفالگری و تعامل كوره های سفال پزی در هزاره چهارم پ.م نمود پیدا كرده است.
سفال (سفالینه)

این اصطلاح، بنابر تعریف لغتنامه‌ها عموما به معنی اشیا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند كاسه، كوزه، و غیره... همچنین سفالینه، سفال ساخته شده را می‌گویند. سفالین نیز شامل انواع اشیایی است كه از سفال می‌سازند. اصطلاح اروپایی" سرامیك" نیز داری مفاهیم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه یونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراین سفالگری نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته اطلاق می‌شود. معمولا محصولات را اگر بدون لعاب باشند سفال و اگر لعابدار باشند بر حسب گل و لعابی كه در آنها به كار رفته بدل چینی می‌نامند. سفال در واقع نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه و حاصل نیاز و شعور آدمی، در به كار گیری عوامل طبیعت است، و از آنجا كه مواد اولیه آن شامل: خاك، آب، و آتش در سرزمین‌های محل سكونت بشر یافت می‌شده است، نشانه‌های تولید آن را در تمامی نقاط مسكونی انسان مشاهده می‌كنیم. كهنترین اشیا سفالی بدست آمده از كاوش‌های باستان‌شناسی ایران مربوط گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاریخ آن به هزاره هشتم پیش از میلاد می‌رسد.
سفالین نیز شامل انواع اشیایی است كه از سفال می‌سازند. اصطلاح اروپایی" سرامیك" نیز داری مفاهیم سفال در زبان فارسی است، كه از واژه یونانی (Keramikos) كه خود از (Keramon) به معنی خاك رُس گرفته شده است. بنابراین سفالگری نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته اطلاق می‌شود


سفالگری، هنری است كه به صورت (شكل) سنتی طی هزاران سال اصول فنی ارزشمند خود را تا به امروز حفظ كرده است. علاوه برارزش‌های هنری با بررسی دقیق این آثار، امكان شناخت حرفه‌ها، صنایع و آثار مادی طوایف و جوامع بشری در قلمروهای فرهنگ‌های گوناگون را فراهم می‌آید. بنابرآنچه گذشت، باید سفال را به عنوان تجلی فعالیت ذهن و خلاقیت و ابداع هنری انسان‌های گذشته ارج نهاد. زیرا سفالگری هنری همگانی بوده كه نه تنها سلیقه ابداع كننده، بلكه نشانه‌های معینی از زندگی اجتماعی و دوره زندگی و ویژگی‌های مادی و معنوی آن را به ما نشان می‌دهد، و وسیله مستقیمی برای شناسایی تمدن شهرها، اقوام و ادوار مختلف است. زیرا هر ملتی برای تزئین سفال‌های خویش، نشانه، اشكال و تزئینات ویژه خود را به كار می‌برده است. برای تامین منظور باستان‌شناسان با بهره‌گیری از هنر طراحی و تكنیك‌های دقیق، باستان‌شناسان می‌كوشند به قطعات و اشیا مختلفی كه از مناطق باستانی بدست می‌آید، جان داده و با به تصویر كشیدن تمام نقوش به كار رفته در سفالینه‌ها به تعیین دوران مورد نظر پرداخته، به اسرار هنر و بسیاری از ناشناخته‌های زندگی آن دوران پی می‌برند.
انواع خاک سفالگری

ماده اولیه کار سفالگری گل است که از ترکیب انواع خاکها با آب به دست می آید.
خاکهای مورد مصرف به دو دسته تقسیم می شوند: اولیه مثل کائولین، خاک سفید، و خاک آستون ور که برای ساخت سرامیک به کار می روندو خاکهای ثانویه مثل رس که برای ساخت سفال به کار می رود.
محصولات سفال و سرامیک به طور معمول به روشهای مختلف ساخته می شوند که عبارتند از: روش فشاری، روش ورقه ای، روش لوله ای، روش چرخکاری،روش دوغابی. که روشهای فشاری، ورقه ای، لوله ای بیشتر با مهارت دستان هنرمند و استفاده از قوه ذوق و خلاقیتوی شکل می گیرد.

چرو 07-14-2013 02:01 PM

البسه سنتی مردم فارس



یکی از هنرهای دستی و سنتی ایران، دوخت انواع البسه محلی است که با انواع تزیینات رودوزی زیبا تزیین می شود و نه تنها دارای هویتی فرهنگی و ایرانی است بلکه نشان دهنده نوع پوشش و اقلیم هر منطقه از ایران عزیزمان است. در این نوشتار می توانید با البسه محلی استان فارس آشنا شوید.

http://img.tebyan.net/big/1391/09/89...6724648174.jpg
اگر چه مشغله‌های زندگی ماشینی این روزها به زندگی سنتی شهرها و بخش‌ها و روستاها و عشایر مردم استان فارس نیز رسوخ کرده و نوع پوشش را در سراسر استان فارس تحت تاثیر قرار داده است.
اما هنوز پوشش محلی و سنتی در استان فارس خصوصا در بین مردم روستا و عشایر رواج دارد و لباس‌های محلی در بسیاری از روستاهای استان فارس به شیوه و شکل سنتی آن دوخته و پوشیده می‌شود.
یک نمونه از لباس‌های محلی و سنتی مردم استان فارس لباس عشایر است. پوشاک زنان عشایر شامل کلاهک، آرخالق، تنبان، پاپوش، روسری، پیراهن، دامن (قر) است که بیشتر در رنگ‌های بسیار شاد و متنوع و الهام گرفته از طبیعت تهیه می‌شود.
پوشاک مردان عشایر نیز شامل کلاه، پیراهن، آرخالق، شال کمر، چقه و کپنک است.
رخت گشاد یا لباس محلی اوز:

یکی از لباس محلی زنانه بویژه لباس عروس در جنوب استان فارس توسط زنان هنرمند شهر "اوز" به نام خوس بافی رونق دارد.
برخی بر این باورند که این لباس توسط تعداد اندکی از زنان هنرمند شهر "اوز" دوخته می‌شود و صنعت خوس بافی را از کشور هندوستان به اوز آورده‌اند.
خوس از الیاف نقره‌ای تشکیل شده که بافته می‌شود و از آن برای تزئین شلوار، روسری، کلاه، پیراهن، جلیقه زنان و لباس کودکان استفاده می‌شود.
اما برخی معتقدند دقیقا مشخص نیست منشا این لباس از کجاست. اگر به لباس‌های محلی در جنوب استان فارس از حوالی فیروز آباد تا مناطقی قریب به بستک توجه کنیم همه آنها شامل دامنی بلند و گشاد و پیراهنی بلندکه تا روی باسن می‌پوشانده است بوده‌اند.
در خود اوز هم تا یک صد سال پیش از این لباسی شبیه به آن مرسوم بوده و لباس عادی مردم حساب می‌شده است. ولی آنچه که به رخت گشاد تمایز می‌بخشد فراوانی زینت‌آلات و طلاهایی است که با آن آمیخته شده است. زینت‌هایی که بیشتر با آرایش رقصندگان معابد هندی شبیه است.
از طرفی قیمت بالای کل این لباس حکایت از این دارد که این لباس خاص بوده است و همه‌گیر شدن استفاده از آن بعدا اتفاق افتاده است. امری که حتی تا حالا هم باقی مانده که همه رخت گشاد ندارند و عده ای در مواقع ضرور از دیگران قرض می‌گیرند.
یک نمونه از لباس‌های محلی و سنتی مردم استان فارس لباس عشایر است. پوشاک زنان عشایر شامل کلاهک، آرخالق، تنبان، پاپوش، روسری، پیراهن، دامن (قر) است که بیشتر در رنگ‌های بسیار شاد و متنوع و الهام گرفته از طبیعت تهیه می‌شود.


برخی از قسمت‌های رخت گشاد یا لباس محلی اوز:

· کره باغی: کلاه خوص دوزی شده
· دسمال کچه: دستمال حریر سه گوش که زیر گلو بسته می شود
· بَلَ: روسری بزرگ خوص دوزی شیفون
· جُمَ: پیراهن با یقه و سر دست زری دوزی اطلسی
· نِنتای گشاد: دامن بلند اطلسی با حاشیه دوزی نقره و زری
· جُلُوی: تسمه پهن از طلا که زیر گلو و دور سر بسته می شود
· شیخپ: گلوبند بزرگ از طلا و دانه های درشت سنگهای قیمتی
· چنار: یکی ار دایره های بزرگ طلایی از گلوبند
· برگک: آویزهای طلایی کوچکی که به چنار متصل است
· اشرفی: سکه های طلا که در گلوبند است (اشاره به عهد اشرف افغان)
· گًز: میله‌های طلایی که در گلوبند است (اشاره به غازی که لقب تیموریان است)
· ماهک: آویز از طلا که پیشانی را می پوشاند
· هَلّ: آویز از مروارید که پیشانی رامی پوشاند
· چُمبُر: دسبند بزرگ طلایی با برجستگی خار مانند
· پتری: حلقه طلایی که به پره بینی بسته می شود
· کُوش سغری: کفش چرمی با نوک باریک و با زنگوله (کفش ساغری)
· میلی: حلقه نقره ای برای زینت مچ پا با دانه های درشت از سنگهای قیمتی
این لباس زیبا حالا به نماد اوز و لارستان بدل شده است.
لباس‌های محلی مردان و زنان قشقایی جاذبه‌های خاصی دارد و آوازه آن تا دوردست‌ها نیز رفته و امروزه به یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های فرهنگی این قوم تبدیل شده است.
ایلاتی‌ها نیز در گذشته دارای آرخالق و شال و کلاه‌های بدون لبه و نمدی بوده‌اند و در عصر پهلوی ناچار شدند مثل دیگران لباس یک شکل بپوشند.

چرو 07-14-2013 02:03 PM

هنرنمایی با درخت خرما

در این نوشتار می توانید با برخی از هنرهایی که در ساخت آنها از درخت نخل خرما استفاده می شود آشنا شوید.

http://img.tebyan.net/big/1391/07/13...0715730237.jpg
در طبیعت کمتر درختی می‌توان یافت که مانند نخل همه اجزای آن مفید و قابل استفاده باشد.
میوه نخل به صورت‌های مختلف قابل نگهداری و مصرف است و از شاخ و برگ آن نیز همچون هیزم برای گرم کردن و پختن استفاده ‌می‌شود.
شاخه‌های خشک نخل در پوشش سقف خانه‌ها و احداث خانه‌های مخصوص (کپری) به کار می‌آید و از برگ آن ــ هم خشک و هم تر ــ انواع فرش، ظرف و وسایل زندگی ساخته می‌شود.
در این مقاله به انواع وسایلی که از شاخ و برگ نخل ساخته می‌شود اشاره خواهد شد.
بادبزن
بادبزن به شکل مستطیل و یا مربع در اندازه‌های مختلف ساخته می‎شود و دارای دسته‌ای است که آن را در دست می‌گیرند و باد می‌زنند.
ساختن بادبزن به دقت و ظرافت طبع نیازمند است، از این رو معدودند کسانی که در فن بادبزن‌سازی مهارت دارند.
در گذشته که بازار بادبزن رونق داشت بعضی‌ها وقتی برای انجام کار یا دید و بازدید از منزل خارج می‌شدند، یک عدد بادبزن با خود همراه می‌بردند تا در طول راه گرما را از خود دور سازند.
بی دری
بر وزن دیگری ظرفی است کوچک برای نگهداری خرما با گنجایش تقریبی یک تا دو کیلو که از برگ تازه نخل و من باب تفنن بافته و ساخته می‌شود.
بی دری را به عنوان یک شیء مورد علاقه کودکان می‌ساختند و بچه‌ها با شوق و ذوق کودکانه آن را در فصل تابستان از خرمای دلخواه خود پر می‌کردند تا زمستان فرا رسد.
بی دری سال‌هاست که فراموش شده زیرا نه بزرگ‌ترها حوصله بافتن آن را دارند و نه در کودکان اشتیاقی برای پر کردن آن وجود دارد.
یک سر پروند دارای شکاف است که سر دیگر را از آن می‌گذرانند و گره می‌زنند.
برای بالا رفتن از نخل، پروند را دور کنده گره می‌زنند و کسی که می‌خواهد بالا برود در آن قرار می‌گیرد و با دو دست، دو طرف آن را می‌گیرد و در حالی که خود در دایره داخل پروند قرار گرفته است، از نخل بالا می‌رود.

پری
بر وزن دری ظرف خرما را گویند که گنجایش 6 من خرما دارد و به صورت گرد و دراز دوخته می‌شود. برای بافتن پری برگ خشک نخل (پیش) را از شاخه جدا کرده مدتی در آب خیس می‌کنند تا نرم شود.
پروند
طنابی است کلفت و محکم، بافته شده از برگ نخل که طول آن ممکن است دو تا سه متر باشد و مهم‌ترین وسیله بالا رفتن از نخل‌های بلندقامت به شمار می‌آید.
یک سر پروند دارای شکاف است که سر دیگر را از آن می‌گذرانند و گره می‌زنند.
برای بالا رفتن از نخل، پروند را دور کنده گره می‌زنند و کسی که می‌خواهد بالا برود در آن قرار می‌گیرد و با دو دست، دو طرف آن را می‌گیرد و در حالی که خود در دایره داخل پروند قرار گرفته است، از نخل بالا می‌رود.
تک
به فتح «تا» نوعی فرش است که از برگ خرما و در اندازه‌های مختلف ساخته می‌شود. یک نوع آن که به تک فرش شهرت دارد به عرض 5/1 تا 2 متر و به طول 15 تا 20 متر بافته می‌شود که در مراسم عروسی و روضه خوانی و غیره به کار می‌رود.
نوار تک توسط زن‌ها بافته می‌شود اما در دوخت آن هم زن و هم مرد ممکن است سهیم باشند. از تک در پوشش سقف اتاق نیز استفاده می‌شود.
http://img.tebyan.net/big/1391/07/22...0211898232.jpg
جامش
بر وزن کاوش به معنی جارو است که از به هم پیوستن شاخه‌های ظریف و کوچک نخل ساخته می‌شود. در ترکیب آن «جا» به معنی مکان و «مش» به معنی پاک‌کننده به کار رفته است.
زیرپایی
وسیله‌ای است برای نشستن به قطر بیست سانتی‌متر و دایره‌ای‌شکل که از برگ نخل بافته می‌شود و چون به مقدار کافی بافته شد به صورت گرد آن را پیچیده و می‌دوزند.
زیرپایی در واقع یک نوع سه‌پایه کوتاه بدون پایه است و در هر جای منزل می‌توان آن را مورد استفاده قرار داد.
سواس
نوعی پای‌افزار محلی است که از رشته‌های تازه و مرغوب «سیس» می‌بافند و به دمپایی‌های امروزی شباهت دارد، با این تفاوت که در قسمت عقب بندی دارد که پا را در خود محکم نگاه می‌دارد.
کارگران در قدیم سواس می‌پوشیدند و امروزه از آن نشانی نیست.
شلوت
نوعی حصیر گرد به قطر متوسط یک‌متر است که از برگ خرما بافته می‌شود و معمولا زیر منقل می‌اندازند تا ذرات آتش و خاکستر به فرش آسیبی نرساند.
نوار تک توسط زن‌ها بافته می‌شود اما در دوخت آن هم زن و هم مرد ممکن است سهیم باشند. از تک در پوشش سقف اتاق نیز استفاده می‌شود.


در موارد اضطراری از آن همانند یک سینی بزرگ استفاده می‌شود و سفره شام یا ناهار را روی آن می‌چینند.
کفات
ظرف بسیار بزرگی است برای نگهداری غلات. کفات در اندازه‌های مختلف ساخته می‌شود و به شکل یک خمره بزرگ است.
گنجایش متوسط کفات 250 تا 300 کیلو غله است. از روزی که آسیاب‌های کوچک محلی از کار افتادند و آردهای بسته‌بندی شده به بازار آمدند، کفات به دست فراموشی سپرده شد.
مشکو
مشکو کوچک‌ترین ظرف خرماست که آن نیز بازیچه کودکان بود و صد البته که فعلا راه به جایی نمی‌برد و محلی از اعراب ندارد.

چرو 07-14-2013 02:05 PM

هنر سنگ تراشی

پیشینه هنر سنگ‌تراشی به‌ 4500 سال پیش از میلاد می‌رسد و کشف ‌‌ظروف‌ سنگ نشانگر آن است‌ که‌ در این ایام تراش اشیا مختلف مصرفی‌ و تزئینی از سنگ سبز در‌ کرمان رواج داشته که‌ البته هنوز هم‌ این‌ نوع سنگ استخراج و به‌ مشهد فرستاده‌ می‌شود.

http://img.tebyan.net/big/1391/07/18...0383836161.jpg
به طور کلی باید گفت که‌ سنگتراشی‌ در ایران قدیم‌ بیشتر به‌ تهیه وسایل‌ کشاورزی‌ و آلات و‌ابزار شکار و کندن پوست‌ حیوانات اختصاص داشته و لوازم‌ سنگی به دست‌ آمده از غار‌ مسکونی‌ کمربند یا غار هوتو در نزدیکی بهشهر که‌ متعلق به‌ 11000 تا 8000 سال قبل از‌ میلاد مسیح است نیز دلالت‌ بر همین امر دارد.
سنگ در ساختن بناهای تاریخی و آثار‌ باستانی‌ هم‌ نقش بسیار مهم و اساسی‌ داشته است‌. از جمله مهمترین‌ ابنیه تاریخی می‌توان‌ از کاخ‌های دوران هخامنشی و حجاری‌های دوره‌ ساسانی‌ نام برد.
تخت جمشید نمونه‌ بارزی‌ ‌از صنعت سنگبری دوره‌ هخامنشی است‌. به ط‌وری که از دو اتاق خزانه‌ تخت جمشید بیش از 600 ظرف سنگی سالم‌ و شکسته بدست ‌‌آمد.
در دوره‌ اشکانیان نیز ‌سنگبری رایج‌ بوده‌ و نمونه‌ آن در بیستون و در قسمت پائین حجاری‌ بزرگ‌ داریوش وجود ‌داشته و بعدها که‌ طاقچه‌ای بر روی‌ آن کنده‌اند تقریبا محو شده است‌.
سنگتراشی‌ دوره‌ ساسانی‌ را از کنده‌کاری‌ و نقوش برجسته بر روی‌ چهار سنگ می‌توان شناخت ‌‌که بیشتر آن‌ها در دامنه کوه‌های فارس‌ بوجود آمده است‌.
نمونه‌های متعددی‌ از سنگتراشی‌ که‌ در موزه‌های مختلف جهان باقی‌ مانده نشا‌نه هائی‌ بارز از کنده‌ کاری‌های با ارزش‌ ‌دوران اسلامی را به دست‌ می‌دهد.
از جمله می‌توان از سنگ ‌قبری که‌ در سال 532 هجری تهیه شده و هم‌ اکنون در موزه‌ هنرهای زیبا بوستن موجود ‌است‌ و با طرح‌های خانه‌ و نوشته‌های گوناگون تزئین شده و نیز نمونه‌های از سنگ مرمر که‌ در ‌حال حاضر در موزه‌ متروپولیتن نیویورک‌ نگهداری‌ می‌شود، اشاره کرد.
با وجود آنکه به‌ نظ‌ر برخی‌ از محققان و باستان شناسان ایران‌ سرزمین سنگ است و منابع‌ سرشاری‌ از انواع سنگ‌ها همچون مرمر و سنگ گندمی‌ و سنگ ‌سیاه (که‌ در تخت جمشید بکار رفته) ویش‌ یزدی‌ و سنگ سماق و سنگ آهکی و سنگ میکا‌را دارد، باید گفت که‌ علیرغم‌ این‌ فراوانی‌ سنگ در معماری‌ و هنر ایران پایگاهی‌ نسبتا فرعی‌ داشته ‌و شاید در این‌ امر شکل پذیری گل‌ سفال که‌ با ذوق‌ ایرانیان سازگارتر بوده‌ بی‌ تاثیر نبوده ‌‌است‌.
http://img.tebyan.net/big/1391/07/17...9816923280.jpg
هنر سنگتراشی در امروز


امروزه‌ دو مرکز اصلی سنگتراشی‌ در ایران، قم‌ و مشهد است‌ و هم‌ اکنون در‌شهرهای مذکور عده‌ای از افراد در مراحل‌ مختلف استخراج سنگ سنگ بری، سنگتراشی‌ و‌ حکاکی‌ روی‌ سنگ اشتغال دارند.
سنگتراشان در مشهد از انواع سنگ‌ها نظ‌یر مرمر،‌ نسوز، سیاه، زرد، قرمز و سفید استفاده‌ می‌کنند که‌ صرفنظر‌ از سنگ سبز بقیه از معادن‌ موجود در استان خراسان تامین می‌شود.
مصرف سنگ سیاه‌ مشهد بعلت ارزانی‌ و نقش پذیری زیاد بوده‌ و نزدیک‌ به‌ 70 درصد سنگتراشان این‌ نوع سنگ را‌ مصرف می‌کنند ولی‌ سنگ سبز کرمان به علت گرانی‌ و نیاز به‌ صرف وقت‌ زیاد جهت تولید ‌محصول مصرف کمتری دارد و فقط برای ساخت‌ اشیا تزئینی بکار می‌رود.
سنگتراشان قم‌ از سنگ آلاباستر برای تولید محصولات استفاده‌ می‌کنند و قابل‌ ذکر است‌ که‌ ‌سنگتراشان در هر دو شهر علاوه‌ بر انواع سنگ که‌ شرح آن گذشت‌ از مواد دیگری نظ‌یر گچ‌،‌ چسب سنگ، رنگ‌ و پولیش نیز در جریان تولید محصولات استفاده‌ می‌‌کنند و آلات و ابزار‌ متداول‌ در کارگاه‌های سنگتراشی‌ معمولا بسیار ساده‌ و ابتدائی‌ بوده‌ و شامل‌ وسایلی نظ‌یر‌ چرخ سنگتراشی‌، الماسه‌، پرگار، قلم آهنی سوهان اره‌ و غیره است.
محصولات سنگی قم‌‌ که سفید رنگ‌ است شامل‌ شمعدان، گلدان، سینی، کاسه‌، بشقاب، پایه‌ آباژور، چراغ خواب، تابلو، شکلات خوری‌، گلاب پاش و مجسمه در طرحها و اندازه‌های‌گوناگون است.
تخت جمشید نمونه‌ بارزی‌ ‌از صنعت سنگبری دوره‌ هخامنشی است‌. به ط‌وری که از دو اتاق خزانه‌ تخت جمشید بیش از 600 ظرف سنگی سالم‌ و شکسته بدست ‌‌آمد.


محصولات سنگی مشهد را از نظ‌یر کیفیت به‌ سه‌ دسته میتوان تقسیم کرد:
1) فرآورده‌های سنگ سیاه مشهد عبارت‌ است‌ از کاسه‌ بشقاب، شکلات خوری‌، گلدان، ‌لیوان پایه‌ دار، لیوان ساده‌ و فنجان که‌ بیشتر به صورت‌ منقوش بوده‌ اغلب به‌ طرحهای گل‌،‌کاروان و غیره مزین‌ است‌.
2) فرآورده‌های سنگی مصرفی‌ که‌ شامل‌ دیزی، هاون‌ و غیره است‌‌
‎3) اشیائی‌ که‌ از سنگ سبز کرمان و مرمر ساخته می‌شود. این‌ مصنوعات بیشتر تزئینی بوده‌ و ‌قیمت بالایی دارند و انواع متداول‌ آن شامل‌ قلم دان، جای‌نوار، چسب، گلدان، پایه‌ پرچم‌ و... در اندازه‌های مختلف است‌.
در مشهد برای تولید فرآورده‌های سنگی پس‌ از استخراج سنگ از معدن با استفاده‌ از‌ اره‌های دو سر اقدام به‌ برش آن به‌ قط‌عات کوچک‌ کرده‌ و پس‌ از حمل آن به‌ کارگاه‌های ‌سنگتراشی‌ بر اساس نقشه تقریبی می‌تراشند سپس توسط‌ دستگاه تراش آنرا به‌ شکل‌اصلی و موردنظ‌ر در می‌آورند.
http://img.tebyan.net/big/1391/07/23...1411219935.jpg
آخرین‌ مرحله تولید سوهان کاری‌ است‌ که‌ پس‌ از این‌ عمل‌محصول به صورت‌ مط‌لوب در می‌آید. به منظور ایجاد نقوش مختلف در فرآورده‌های سنگی پس‌‌از سوهان کاری‌ آن را در اختیار قلمزن قرار می‌دهند و قلمزن تصویر مورد سفارش‌ را با‌استفاده‌ از قلم‌های آهنی روی‌ سنگهای سیاه حکاکی‌ می‌کند و به‌ این‌ ترتیب مراحل‌ مختلف ‌ساخت‌ مصنوعات سنگی شامل‌: استخراج سنگ از معدن، تقسیم سنگ به‌ قط‌عات کوچک‌،‌ تراش سنگ به اندازه‌ اصلی با دستگاه، سوهان کاری‌ قلمزنی‌ و حکاکی‌ محصول آماده‌ است.
‌محصولات مشهد به‌ ویژه محصولات زینتی آن، معمولاً به‌ شکلی حکاکی‌ شده عرضه‌ می‌شود.‌ در این‌ زمینه لازم‌ به‌ توضیح است‌ که‌ هر گاه صنعتگران بخواهند بشقاب یا کاسه‌ ای را با‌کنده کاری‌های اسگرافیت زینت دهند، روی‌ آن را با رنگ‌ مشکی می‌پوشانند و سپس به‌‌کمک قلم‌هایی‌ ظریف‌ و با دقت‌ و مهارت‌ کافی‌ روی‌ آن را به‌ اشکال مورد نظ‌ر می‌تراشند و در‌نتیجه، سط‌ح‌ رنگ‌آمیزی شده دست‌ نخورده‌ باقی‌ مانده و نقش، حالت‌ مشکی برجسته‌ای به‌‌خود می‌گیرد.
سنگتراشان قم‌ نیز به این‌ نحو عمل می‌کنند که‌ پس‌ از تحویل‌ سنگ در محل کارگاه و بریدن آن‌با اندازه‌ تقریبی محصولی‌ که‌ قصد تولیدش را دارند، ابتدا با کمک تیشه شکل ابتدائی‌ به‌‌آن می‌دهند و سپس بوسیله قلم‌های فلزی درشت‌ داخل‌ آن را خالی‌ می‌کنند و توسط‌‌ قلم‌های کوچکتر آنرا پرداخت‌ کرده و در مرحله نهایی‌ نیز برای صیقل دادن‌ سط‌ح‌ بیرونی ‌‌محصول از سوهان یا سنگ سمباده‌ استفاده‌ کنند.
در حال حاضر برخی‌ از کارگاه‌های سنگتراشی‌ تکنولوژی‌ را‌ برای سرعت‌ بخشیدن به‌ کارشان به‌ خدمت‌ گرفته آن و اغلب از دستگاهی‌ که‌ شبیه اره‌های‌ چوب بری است‌ استفاده‌ می‌کنند ولی‌ در هر حال باید گفت که‌ سنگتراشی‌ به‌ کار مداوم‌ و‌ تلاش زیاد نیاز دارد، از این رو در قیمت تمام شده یک‌ محصول سنگی عامل‌ کار نقش مهمی‌دارد و حدود 80 درصد قیمت را تشکیل می‌دهد.

چرو 07-14-2013 02:08 PM

صنایع دستی؛ اصالتی به بلندای تاریخ

نمایشگاه هنرهای دستی ری

نمایش توانمندی‌های هنرمندان ری هر ساله در نقاط مختلف کشور نمایشگاه‌ها و بازارچه‌هایی تحت عنوان صنایع دستی برگزار می‌شود اما برپایی چنین نمایشگاهی با هدفی والاتر از عرضه صنایع آغاز شده است و تفاوت عمده آن با سایر برگزاری‌ها در به نمایش گذاشتن نحوه تولید صنایع می‌باشد.

http://img.tebyan.net/big/1391/07/74...8895124175.jpg
شهر ری با وجود داشتن بیش از 300 کارگاه تولیدی در زمینه صنایع دستی به خاطر نبود آگاهی مردم نسبت به قابلیت تولید صنایع دستی و آشنا نبودن آنها نسبت به صاحب سبکان و اساتید برجسته این کارگاه‌ها تنها در حد یک شهر زیارتی برای خود بین مردم جایگاه دارد و به خاطر همین ویژگی سال پیش به عنوان هشتمین شهر نمونه گردشگری شناخته شد.
از آنجا که صنایع دستی مکمل گردشگری است، مسوولان اداره میراث فرهنگی و اساتید صاحب فن برای نشان‌دادن توانمندی‌های هنرمندان شهر در فکر برپایی نمایشگاه‌هایی شدند که در آن مردم علاوه بر آشنایی با صنایع دستی با نحوه تولید آن نیز از نزدیک آشنا بشوند تا از این طریق بتوانند تعریفی از جایگاه مناسب صنایع دستی داشته باشد.
به گفته رئیس‌ اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهر ری، تعریف مناسب جز این نیست که مسوولان سازمان و شهرستان‌ با واقعیت‌های صنایع آشنا بشوند. ظاهر و تزئینات این نمایشگاه به صورت کاملا سنتی طراحی شده است؛ از بدو ورود با مجسمه‌های سنگی روبه‌رو می‌شوید که در دو طرف سالن وجود دارد. دیوارها تماما با تابلوهای معرق، منبت و مشبک هنرمندان تزئین شده است. در وسط سالن اول هم آثار سنگی و هم چوبی به نمایش در آمده. یکی از این آثار که طرح اولیه آن برای اولین بار خلق شده کاری است که استاد علائی با مشبک‌کاری به آن حجم داده است. در تمامی تولیدات مشبک پس از برش، تکه‌های چوب روی ظرف یا سطح از پیش تعیین شده چسبانده می‌شود اما این بار با این هنرمند توانسته است بدون هیچ زمینه‌ای با برش چوب‌ها و قرار دادن آنها حجمی به شکل گلدان ایجاد کند. در وسط سالن، ویترینی شیشه‌ای قرار دارد که در آن قفسه‌های گردان با سنگ‌های قیمتی و زینتی تراش داده شده تزئین شده است. در روبه‌روی این دکور و در انتهای سالن که مشرف به حیاط می‌شود، حوضچه‌ای با فواره‌های سنگی که گویی گردان آب را به اطراف آن می‌ریزد، منظره‌ای زیبا به محیط بخشیده است.
به گفته رئیس‌ اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهر ری، تعریف مناسب جز این نیست که مسوولان سازمان و شهرستان‌ با واقعیت‌های صنایع آشنا بشوند. ظاهر و تزئینات این نمایشگاه به صورت کاملا سنتی طراحی شده است


سمت راست کنار سالن با دو پله به قسمت دیگری منتهی می‌شود که آنجا هم با شومینه و میز سنگی در سمت راست و آثار مشبک، معرق، منبت، قلم‌زنی و طلاکوبی در وسط و سمت چپ تزئین شده است. در همین قسمت جایگاهی برای مهمانان قرار داده شده است و با پخش آهنگی‌ ملایم، از آنها پذیرایی می‌شود. بیرون و انتهای سالن اولیه مشرف به حیاط مربع شکل می‌شود. در سه گوشه حیاط کارگاه‌ها قرار گرفته‌اند، اولین قسمت کارگاه شیشه‌گری سنتی است که برادران بختیاری که از نامداران شیشه‌گری در ایران به شمار می‌روند به همراه استاد وفایی آنجا را اداره می‌کنند. در این کارگاه، سه کوره وجود دارد که کوره اول با 1300درجه دما خمیر را در درونش قرار می‌دهند. این کوره سه دهنه دارد که هر کدام خمیر را به یک رنگ درمی‌آورند. پس از آماده شدن خمیر را در قاشقکی که آب دستگاه است قرار می‌دهند تا یکنواخت شود.
سپس پس از شکل دادن و به حالت دلخواه درآوردن، آن را درون کوره دوم که گرمخانه یا تنش‌زدایی نام دارد 24ساعت می‌گذارند تا با دمای آن که حدود 500درجه است، شیشه به آرامی سرد شود و ترک بر ندارد. بعد از سرد شدن محصولات آنها به قسمت نقاشی و طراحی شیشه منتقل می‌شوند تا تزئینی روی آنها انجام گیرد. کوره سوم این کارگاه برای تولید محصولی است که فیوز نام دارد. در تولید این محصول شیشه‌های میز درب و پنجره به اندازه دلخواه بریده می‌شود و بعد خرده شیشه‌های رنگی که از قبل بریده و تهیه شده است را روی آن می‌چسبانند و طرح دلخواه خود را به اجرا می‌گذارند. سپس شیشه تزئین شده را در قالب مناسب داخل کوره پخت سوم قرار می‌دهند که دمایی بین 600-350درجه دارد. در قسمت کناری کارگاه معرق و منبت است که توسط استاد زنگنه مدیریت می‌شود. ساخت سازهای سنتی در مجاورت کارگاه معرق قرار گرفته است.
هنرمندان در این قسمت داخل چوب‌ها را خالی می‌کنند و بعد با تراشیدن آن، ساز را تهیه می‌کنند. قلم‌زنی و طلاکوبی، کارگاه دیگری است که با مدیریت آقای رضازاده یکی از صاحب‌سبکان این رشته در کنار غرفه سفالگری جای گرفته است. کارگاه حجاری و خراطی سنگ آخرین غرفه داخل حیاط است که داخل و روبه‌روی آن با صندلی‌های سنگی زیبا به همراه پیکره‌هایی زینت یافته است.
http://img.tebyan.net/big/1391/07/21...8226196248.jpg
حوضچه‌ای که در انتهای سالن اولیه قرار دارد با آبراهی به درون حیاط ادامه یافته و راه وسط فضای باز با این آبراه پوشش داده شده است. وسط این آبراه باز هم حوضچه‌ای دیگر با فواره‌ای بزرگ‌تر قرار گرفته است. اثر شاخص این نمایشگاه حوضچه‌ای بزرگ سنگی است که گرداگردش فواره‌هایی جای داده شده است که آب را به صورت مایل به اطراف مجسمه داخل می‌ریزد. مجسمه وسط این حوضچه پیکره مردی گلف‌باز است که چوب گلف را به بالا برده و آماده زدن ضربه است، این اثر به سفارش شرکتی اسپانیایی توسط استاد حسن‌زاده ساخته شده است و بعد از اختتامیه به اسپانیا فرستاده می‌شود.
تاریخچه اولیه صنایع دستی

هرکدام از این قسمت‌‌ها تاریخچه‌ای دارند که بنای شکل‌گیری‌شان در درون آنها جای گرفته است.
شیشه‌گری سنتی

این هنر، تاریخی چند هزار ساله دارد. به نقل از روایات تاریخی اصل شیشه‌گری در زمان حضرت سلیمان شکل گرفته است. در آن زمان برای ساخت کاخی دیوها به دستور حضرت سلیمان کوره‌های شیشه‌گری را برپا کرده‌اند و قسمت‌هایی از آن را با این هنر تزئین کرده‌اند. بعضی از روایات منبع انتقال این هنر به دنیا را یونان در و بعضی دیگر ایران دانسته‌اند. شیشه‌گری در ایران از نیشابور آغاز شد و بعد به ری انتقال یافت و حدود دو هزار سال است که در این شهر قدمت دارد. در دوره‌های بعد شیشه‌گری منسوخ شد و پس از آن در سده اخیر توسط ایتالیایی‌ها به ایران آورده شد. پیشرفت این رشته در 30سال اخیر در ایران غیرقابل باور است؛ چراکه از شیشه‌گری صنعتی هم پیشرفت بالاتری داشته است. شیشه‌گری سنتی موسوم به بلورسازی است که از ابتدا شامل احتیاجات عمومی جامعه بوده و افراد با ساخت آنها کسب درآمد می‌کرده‌اند. از 69سال پیش هنرمندان این رشته به فکر افتادند تا کارگاه زنده شیشه‌سازی را به نمایش بگذارند که اولین‌بار همان 69سال قبل در نمایشگاه بین‌المللی دایر و بعد از آن در نمایشگاه‌های تخصصی ارائه شده است.
حجاری و خراطی سنگ‌

اولین هنر بشر، تراش سنگ بوده است. قبل از اختراع خط و با شروع غارنشینی، انسان‌ها برای انتقام پیام و رساندن منظور خود شکل‌هایی روی سنگ حک می‌کردند و اینگونه با هم ارتباط برقرار می‌کردند. به مرور با اختراع خط تراش سنگ برای تهیه وسایل مورد احتیاج به کار گرفته شد. اوج هنر سنگ‌تراشی دوره رنسانس بود که در ایتالیا و یونان پیشرفت قابل توجهی داشت تا آنجا که در یونان افرادی مانند میکلانژ و لئوناردو سهم بسزایی در رشد این هنر ایفا کردند. خراطی سنگ با رشد تکنولوژی و ورود دستگاه‌های تراش پیشینه‌ای حدود 50سال را به خود اختصاص داده است.
به نقل از روایات تاریخی اصل شیشه‌گری در زمان حضرت سلیمان شکل گرفته است. در آن زمان برای ساخت کاخی دیوها به دستور حضرت سلیمان کوره‌های شیشه‌گری را برپا کرده‌اند و قسمت‌هایی از آن را با این هنر تزئین کرده‌اند. بعضی از روایات منبع انتقال این هنر به دنیا را یونان در و بعضی دیگر ایران دانسته‌اند. شیشه‌گری در ایران از نیشابور آغاز شد و بعد به ری انتقال یافت و حدود دو هزار سال است که در این شهر قدمت دارد.


طلاکوبی و فیروزه‌کوبی

فیروزه‌کوبی هنر نابود‌شده‌ای بود که ابتدا خاص خراسان بود. به‌طوری که فیروزه‌ها در نیشابور استخراج می‌شد و بعد در مشهد در کارگاه‌های مخصوص مورد تراش قرار می‌گرفت. در زمان‌های قدیم ظرف‌های مسی را با قلم‌زنی طلاکوبی می‌کردند و بعد یک لایه فیروزه را آغشته به چسب گیاهی مخصوص کرده و روی جاهای خالی گود شده قرار می‌دادند. آخرین فردی که در ایران به این هنر اشراف داشت 60سال پیش به علت اینکه فرزندانش تمایلی به فراگرفتن این پیشه نداشتند. به یکی از اقلیت‌های دینی این هنر را آموزش داد. بعد از آن، این تخصص در انحصار این مرد درآمده و او این هنر را به اصفهان منتقل می‌کند. آقای رضازاده یکی از هنرمندان پرتوان کشور برای بازگرداندن این هنر حدود پنج سال تحقیق انجام داد و بعد از تلاش فراوان توانست در زمینه‌ تولید داخلی و صادرات، این پیشه به کار گیرد. هنر طلاکوبی به خراسان، سمرقند و افغانستان اختصاص دارد که در این میان تعداد انگشت‌شماری از استادان ایرانی در این زمینه فعالیت دارند. در ایران به این هنر کمتر پرداخته شده و بیشتر استادان این رشته اهل افغانستان هستند. طلاکوبی در دو سبک ایرانی و افغانی است که تفاوت میان این دو در تذهیب و مینیاتور به‌کار گرفته شده در طلاکوبی ایران است.

چرو 07-14-2013 02:11 PM

هنرهای دستی در دشت قزوین

استان قزوین حدود یک درصد از مساحت کل ایران را تشکیل می‌دهد اما به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی همواره از نظر سیاسی و اقتصادی مورد توجه بسیاری از حکومت‌ها و فعالان عرصه اقتصادی بوده است. در این مقاله به مهم ترین فعالیت های صنایع دستی این استان با سابقه ی تاریخی آن پرداخته خواهد شد.

http://img.tebyan.net/big/1391/06/52...1042355930.jpg
این استان که در چهارراه مواصلاتی شمال ـ جنوب و شرق ـ غرب کشور و در مسیر جاده ابریشم قرار دارد، همواره مرکز مبادلات اقتصادی با کشورهای گوناگون بوده و به همین دلیل محل تبادل آرا و اندیشه‌های مختلف و مهد پرورش شخصیت‌های بزرگ علمی، فرهنگی و هنری نیز بوده است.
دشت قزوین، منطقه‌ای که تپه سگز آباد در آن واقع شده است، مسیر اصلی ارتباط میان شرق و غرب و فلات بزرگ ایران بوده است. افزون بر آن، این منطقه از دیرباز (حدود هزاره ششم ق.م)، به لحاظ سکونت، مهاجرت و تردد برای مردمان ساکن در ایران اهمیت زیادی داشته است.
اگر بخواهیم به معیشت مردمان ساکن در دشت قزوین بپردازیم، صنایع دستی بخش جدایی‌ناپذیر این بررسی است. اساسا آنچه انسان‌ها به عنوان اسباب زندگی فراهم می‌کردند همان چیزی است که امروزه صنایع دستی خوانده می‌شود. با توجه به بررسی‌های انجام شده، سفالگری و فلزکاری بخشی از صنایع دستی دشت قزوین به شمار می‌رود.
1.سفالگری
سفالگری عمده‌ترین صنعت دست قابل بررسی است که از گذشته به یادگار مانده است. بررسی‌های تپه‌های تاریخی دشت قزوین به‌ویژه تپه‌های سگز آباد و قبرستان در خصوص هنر سفالگری به صورت زیر خلاصه شده است:
فرهنگ‌های دوران مس سنگی ایران که به صورت میانگین اواسط هزاره پنجم ق.م تا اواخر هزاره چهارم ق. م (ق.م 4500-3000 ) را در بر می‌گیرد، در بیشتر مناطق فلات ایران رایج بوده است.
اختراع چرخ سفالگری و استفاده از کوره‌های پیشرفته سفال‌پزی از مهم‌ترین پیشرفت‌های فنی تولید سفال در این دوره است. نمونه‌های بسیاری از سفال‌های منقوش با نقش حیوانات شاخدار و پرندگان و نقوش انسانی از تپه قبرستان قزوین به دست آمده است.
در آستانه تحولات عصر آهن در منطقه نیمه‌خشک ( حدود 1700 ق. م ) در ترکیب سفال‌های سگز آباد، سنت سفالگری جدیدی ( سفال‌های دورنگ و رنگارنگ) رایج شد.
2. فلز کاری
سیر تحول و پویایی فلزکاری کهن از هزاره ششم ق.م تا ظهور امپراتوری هخامنشی به بهترین وجه در دشت قزوین قابل مطالعه است.
نتایج باستان‌شناسی قدیمی‌ترین نمونه فلزات منطقه دشت قزوین نشان می‌دهد که مردمان ساکن در این منطقه مس خالص طبیعی می‌ساختند.
نتایج باستان‌شناسی قدیمی‌ترین نمونه فلزات منطقه دشت قزوین نشان می‌دهد که مردمان ساکن در این منطقه مس خالص طبیعی می‌ساختند.


بر اساس بررسی نمونه‌های مذکور اشیای مسی چکش‌کاری و بازپخت شده و دوباره کوبیده شده‌اند. از این یافته چنین بر می‌آید که مردمان منطقه مورد نظر در هزاره پنجم ق.م روش ابتدایی چکش‌کاری سرد را پشت سر گذاشته و به مرحله پیشرفته‌تری رسیده بودند.
اولین نمونه‌های آلیاژ مس از محوطه‌های باستانی منطقه مثل تپه حصار دامغان و تپه سگز آباد دشت قزوین مربوط به هزاره سوم ق.م کشف شده است.
نمونه‌های اولیه مته‌های مسی که مس چکش‌کاری و کوبیده شده در انتهای استخوان‌های حیوانات (استخوان‌های پرندگان‌) کار گذاشته می‌شد، از حفاری‌های تپه زاغه دشت قزوین (هزاره ششم ق. م) به دست آمده است. به استناد این یافته، دشت قزوین یکی از مراکز عمده فلزگری ابتدایی در منطقه شمال مرکزی ایران بوده است. در روند رو به گسترش فلزگری در منطقه، شواهد و آثار ذوب مس و ریخته‌گری با استفاده از قالب‌های گلی رو باز از تپه قبرستان دشت قزوین (هزاره چهارم ق.م) کشف شده است. تیغه‌های چاقو، تبر، اسکنه، قلم، سرنیزه، خنجر و ورقه‌های فلزی از جمله مصنوعاتی بودند که به این روش تولید می‌شدند.
از یافته‌های باستان‌شناختی می‌توان فهمید که فلزگران سگز آباد شناخت کافی از کانی‌های غنی آهن داشتند و به صورت انتخابی و آگاهانه این‌گونه کانی‌ها را از مناطق پیرامونی به محل ذوب منتقل می‌کردند. این یافته‌ها نشانه‌های بارز فلزگری آهن در تپه سگز آباد است. همچنین حداقل در دو نمونه کانی ، طلا دیده می‌شود که حاکی از استخراج فلز طلا در محوطه است.
مطالعه پراکندگی ذخایر کان‌سارهای فلزی اطراف دشت قزوین نشان می‌دهد که این منطقه با ذخایر غنی کان‌سارهای فلزی از جمله مس، آهن، سرب، روی و طلا احاطه شده است.
http://img.tebyan.net/big/1391/06/19...1456295132.jpg
همه معادن شناخته‌شده به تپه سگز آباد نزدیک‌اند، به‌گونه‌ای که کاروان‌های حیوانی می‌توانستند سنگ‌های معدنی را به سگز آباد حمل کنند.
در این دوران فلزگران آهن از دو نوع قالب سنگی و گلی استفاده می‌کردند.
مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد در محوطه باستانی سگز آباد امکانات لازم برای تولید آهن خام در کوره‌های ابتدایی وجود داشته است.
افزون بر آن، نشانه‌ها و شواهد ذوب و عمل‌آوری آهن به عنوان یک عنصر مهم در اقتصاد تولیدی عصر آهن کشف شده است.
با دست‌یابی به آلیاژ مفرغ در این دوران، کارایی مس بهبود یافت و از آلیاژ مذکور در سطح وسیعی برای ساخت ابزارهای تولید، ادوات رزم، زیور آلات و ظروف فلزی استفاده شد.
ساخت ابزارهای آهنی و مفرغی این امکان را به مردمان عصر آهن ایران داد که با مهارت بیشتری روی چوب، سنگ و استخوان کار کنند. از سوی دیگر، ابزارهای جدید فلزی به کامل شدن ابزارهای قدیمی کمک کرد. ذوب و عمل آوری آهن و دیگر فلزات همگی به افزارهای ویژه خود نیاز داشتند.
در نتیجه دست‌یابی به آهن، گروهی از مردم مهارت‌های خاصی در ساختن ابزار و وسایل آهنی کسب کردند.
زیورآلات فلزی این محوطه (تپه سگز آباد‌) در اشکال متنوع و گوناگون ساخته شده‌اند. اغلب گونه‌های زیورآلات فلزی از ورق‌های فلزی ساخته شده‌اند و تزئینات قلم‌زنی روی آن‌ها به کار رفته است. شیوه تزئین قلم‌زنی روی زیورآلات ساخته شده از ورقه‌های فلزی (مفرغ، طلا و نقره) رواج گسترده‌ای در نیمه غربی فلات ایران داشته است.

چرو 07-16-2013 10:57 PM

پارچه های كلاقه‌ای اسكو


http://img.tebyan.net/big/1383/08/16...3177135212.jpg
سابقه تاریخی باتیك
باتیك كه واژه جاوه ‌یی (‌یكی از جزایر اندونزی) است به نوعی پارچه كه در كشور‌های جنوب و شرق آسیا تولید می شود اطلاق می گردد و بافته‌های باستان شناسی گواه تولید گونه‌یی از آن در مصر باستان نیز هست.
هنر باتیك در ایران به «كلاقه‌یی»‌ شهرت دارد و منطقه‌ی اسكوی آذربایجان مركز عمده‌ی تولید آن است. در گذشته تزئین پارچه به وسیله‌ی هنر باتیك با وسایل ابتدائی و ساده‌، مانند انواع مهرها و قالب ها انجام می شد و تولید كنندگان اینگونه پارچه‌ها به كمك رنگهای گیاهی البسه و سایر وسایل، پارچه‌ را تزئین می كردند.
بعدها وقتی بشر به فكر استفاده از رنگ آمیزی پارچه افتاد رنگرزان معمولاً بخشهایی از پارچه را گره می زدند یا به شكل خاصی می دوختند تا رنگ در آنها نفوذ نكند و پس از رنگ آمیزی، وقتی گره‌ها و یا نقاط دوخته شده باز می شد قسمتهای رنگ نگرفته به شكل نقوش نگاتیو ( نسبت به رنگ زمینه) باقی مانده و نوعی نقش و نگار به حساب می آمد.



http://img.tebyan.net/big/1383/08/14...3325515387.jpg
با كشف ماده‌ ای گیاهی كه مانع نفوذ رنگ در الیاف پارچه می شد، قبایل بدوی اندونزی از آن به عنوان مایعی برای پوشاندن بعضی از قسمتهای پارچه استفاده نمودند و با تكمیل این روش در اندونزی و سرایت آن به سایر نقاط جهان، زیر بنای شكل كنونی باتیك ریخته شد.

http://img.tebyan.net/big/1383/08/30...4120137140.jpg


چاپ قالبی

این نوع چاپ ابتدا در چین و هندوستان ابداع شد و سپس به سایر نقاط جهان راه یافت و از قرن یازدهم به بعد گروهی از صنعتگران ایرانی نیز به آموختن آن پرداختند و حاصل كارشان پارچه های قلمكاری است كه امروزه نیز تولیدش به گونه یی دیگر در اصفهان و دامغان دایر است.
شیوه ی استفاده از مهر بعدها در چاپ باتیك نیز مورد توجه قرار گرفت و هنرمندان متعددی با گرایش به این روش توانستند به وجود آورنده ی آثار برجسته ای باشند و ابداعات تازه یی از خود برجای گذارند.
ماده‌ی گیاهی فوق الذكر كه از حل كردن برگ موز در سود – سودآور به دست میآمد مایع چسبنده‌ ای بود كه پس از اختلاط با ماسه‌ی نرم یا خاك رس مورد استفاده قرار می گرفت و هنرمندان وسیله ی قلم یا سایر ابزار به نقاشی پارچه با آن می پرداختند و سپس پارچه را رنگ آمیزی نموده و شستشو می دادند.
به این ترتیب نقاطی كه رنگ در آن نفوذ نكرده بود سفید باقی می ماند و پارچه نقوش سفیدی در متن رنگین به خود میگرفت و با تكرار این عمل امكان استفاده از رنگهای متنوع و متعدد وجود داشت.


http://img.tebyan.net/big/1383/08/19...1415016763.jpg


در روش استفاده از صمغ و موم كه بعد از چندی جایگزین شیوه ی قبلی گردید، ابتدا دو طرف پارچه با صمغ و موم پوشانده می شود و سپس نقوش مورد نظر بر روی موم تراشیده می شود و سپس پارچه رنگ آمیزی می گردد و چنانچه ایجاد نقوش با چند رنگ مورد نظر تولید كننده باشد مجدداً قسمتهای دیگری از سطوح موم اندود را تراشیده و در عوض نقاط تراشیده شده ی قبلی را موم می گیرند تا هنگام رنگ آمیزی دوباره رنگ جدید در آن نفوذ نكند.
ذكر این نكته قابل تأمل است كه در طریقه ی كار با موم حتماً باید از رنگهای سرد استفاده به عمل آید تا حرارت باعث ذوب موم و ادغام رنگها نگردد.
منبع : سازمان صنایع دستی


چرو 07-16-2013 11:02 PM

مرغان بهشتی در نقاشی گل و مرغ



http://img.tebyan.net/big/1384/03/36...9820425321.jpg



ازهزاره های پیش از میلاد، استقاده ازنقوش پرندگان و گل ها برروی آثاری چون سفالینه ها و دیوارنگاره ها رایج بوده ودرسیرتحول خود در دوره اسلامی، نقوش ظرافت وكمال یافته تاگل ومرغ به عنوان طرحی اصیل درهنرهاجایگاه خاصی داشته باشد. باتوجه به این سابقه كهن درفرهنگ وهنرهای ملی این سبك وشیوه درتمام رشته های هنرهای سنتی به كارگرفته شد. گل و مرغ در سنت هنری نقش پردازی ایرانی، از شاخه های هنر نگارگری به شمار می رود. مجموعه ای از هنرهایی چون مینیاتور، تذهیب، گرفت و گیر (تشعیر)، گل و مرغ، گل و بوته و ... که شیوه های برآمدن و بالیدن آن به گونه ای بنیادی با هنرهای دیگری چون خوشنویسی و به ویژه کتاب آرایی در پیوند بوده است. در حقیقت این هنرها زمینه های جلوه گری و پویایی نگارگری را در همه شاخه های آن فراهم ساخته اند.
جلوه های پرنده و مرغ در هنر ایرانی پیشینه ای دراز دارد، پیشینه ای که به گونه ای بنیادی از فرهنگ ایرانی مایه گرفته است.



جلوه های پرنده و مرغ در هنر ایرانی پیشینه ای دراز دارد، پیشینه ای که به گونه ای بنیادی از فرهنگ ایرانی مایه گرفته است. سیمرغ برجسته ترین نمونه ی پرنده ی نمادین در فرهنگ و هنر ایرانی است، درهم پیوسته با گیاه و رستنی و زایش آن، این پرنده که در روایات اسلامی "عنقا" نامیده می شود همان "سین مورو"ی پهلوی است.
خوی ایزدی سیمرغ از میان نامه های فارسی در هم پیوسته با فرهنگ ایرانی پیش از اسلام بیش از هر جای دیگر در شاهنامه نمودار شده است. به گواهی شاهنامه سراسر زندگی خاندان رستم با این پرنده اسطوره ای پیوند خورده است و در همه جا سیمرغ به گونه ای شگفت انگیز گره گشایی می کند.
جایگاه نمادین پرندگان به سیمرغ منحصر نمی شود بلکه در منطق الطیر عطار، به خوبی صفات و شخصیت های متفاوتی را که هر پرنده نمادی از آن است بیان کرده است.


http://img.tebyan.net/big/1384/03/50...6510517315.jpg


دگردیسی مفهوم نمادین سیمرغ در فرهنگ اسلامی و چگونگی گذر آن از نقش مایه های اساطیری به قلمرو صورت های مثالی در اندیشه های سهروردی (587-549) روشن ترین، فشرده ترین و شیواترین بیان خود را باز می یابد. سهروردی که می کوشید تا انگاره های فرهنگ ایرانی پیش از اسلام را در پرتو مفاهیم فرهنگ اسلامی بازخوانی کند به گونه ای سامان مند و برپایه ی بن انگاره های نگرش اشراقی، در بازخوانی تاویل گرایانه ی داستان های شاهنامه که از دید او نشانه های حکمت ایرانیان باستانی در آن موج می زند، سیمرغ را به جایگاهی بر می کشد که جلوه گاه پروردگار است. نخستین جلوه های پرنده و مرغ در کتاب نگاری به دوره ای بر می گردد که در سنت تاریخ نگاری هنر ایرانی دوره اسلامی مکتب بغداد* نامیده می شود.
جایگاه نمادین پرندگان به سیمرغ منحصر نمی شود بلکه در منطق الطیر عطار، به خوبی صفات و شخصیت های متفاوتی را که هر پرنده نمادی از آن استبیان کرده است.



هم اکنون هنرمندان این رشته هنری در آفرینش های هنری خود تصاویر واقعی از پرندگان را با قوه خیال در هم آمیخته و آثار گهربار می آفرینند که تزیینی بر کلام الله مجید و کتب دیگر است. متاسفانه این شاخه از هنرهای دستی و سنتی هم اکنون جز رشته های کم رونق و مهجور به شمار می آید و لازم است که جوانان خوش ذوق که دستی در هنر دارند برای پاسداشت این شاخه از هنر اصیل ایرانی اهتمام ورزند.
* مکتب بغداد: مکتب بغداد، از آن جهت که نوعی نقاشی بدوی است تا حدودی نشان از فقدان مهارت و قدرت هنری سازندگانش دارد و بیشتر در بردارنده ی قصه ها و روایات مذهبی است. هنرمندان مکتب بغداد، اکثر ایرانی بوده اند و معمولاً نیز به سفارش و دستور روسای قبایل عرب کتب خطی را با ذوق خود تزئین می کردند و روش کار آنها به اکثر نقاط دور و نزدیک ایران راه یافته بود و تا دوران سلجوقیان که نقاشی ایران ترقی محسوسی کرد، ادامه یافت.


منبع :
آموزش گل و مرغ، مرغان تسبیح گوی، حسینعلی ماچیانی.

چرو 07-16-2013 11:10 PM

پاپیه ماشه



http://img.tebyan.net/big/1384/03/23...1001395191.jpg


پاپیه ماشه اساساً واژه ای فرانسوی است در فرهنگ های لغات به معنی کاغذ فشرده شده آمده و معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود. سابقه این هنر که در گذشته نقاشی روغنی یا نقاشی لاکی نامیده می شد مانند دیگر هنرها و صنایع دستی ایران کاملاً مشخص نیست. لیکن در آثار موجود در موزه های داخلی و خارجی و همچنین مجموعه های خصوصی چنین استنباط می شود که تا بعد از دوره سلجوقیان کلیه کتاب های خطی ایرانی دارای جلد چرمی ساده و یا ضربی و فاقد هر گونه تزئینات اسلیمی بوده است، ولی اسناد معتبری در دست است که نشان می دهد این هنر از دوره صفویه در ایران رواج یافت و به موازات سایر انواع صنایع دستی شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است.
وجود هنر نقاشی در ایران پیش از خلفای عباسی ثابت می کند که نه تنها این صنعت از خارج به ایران نیامده بلکه در سرزمین ایران از باستان معمول بوده و در دوره های مختلف به ممالک همجوار مانند امپراتوری روم شرقی و کشورهای اسلامی و هندوستان و ترکستان نیز نفوذ کرده



وجود هنر نقاشی در ایران پیش از خلفای عباسی ثابت می کند که نه تنها این صنعت از خارج به ایران نیامده بلکه در سرزمین ایران از باستان معمول بوده و در دوره های مختلف به ممالک همجوار مانند امپراتوری روم شرقی و کشورهای اسلامی و هندوستان و ترکستان نیز نفوذ کرده و در آن ممالک آثار زیادی از خود به یادگار گذاشته است.
بین هنر پاپیه ماشه و نقاشی ایرانی رابطه ای مستقیم برقرار است و به جاست که بررسی کوتاهی بر روی این هنر زیبا که با نام مینیاتور بر همگان شناخته شده است، صورت گیرد.
پاپیه ماشه

معمولاً به اشیایی مقوایی که سطح آنها به وسیله مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود.



هنری که امروز آن را مینیاتور نامیده اند از زمان خلفای عباسی تا اواسط دوره صفوی شکل منسجم به خود گرفت و البته در دوره های مختلف تاریخ ایران مدارج مختلفی را پیمود. در ابتدا تحت تأثیر نقاشان بیزانس قرار گرفت و در دوره مغول از نقاشان چینی تقلید بسیار کرد.
مطلبی که ذکر آن ضروری است اینکه در حقیقت پیش از خلفای عباسی صنعت تصویر کتب طبق مدارکی از تورفان (ترکستان چین) به دست آمده به منتهای رشد طبیعی خود رسیده بود ولی چنین به نظر می رسید که در دوره خلفای عباسی این صنعت به کلی فراموش شده بود و عباسیان مجدداً آن را در شکلی تازه احیا کردند. هنر نقاشی در اواخر دوره سلطنت شاه عباس صفوی با وارد شدن تابلوهای نقاشی اروپایی به ایران در خطر افتاد. بنابراین از یک طرف نقاشی ایرانی در مقابل تابلوهای اروپایی از جلوه می افتاد و از سوی دیگر نقاشان ایرانی سعی می کردند برای خوشایند شاه و مردم، به تقلید از نقاشی اروپایی بپردازند.
قلمدان و قلمدان سازی در زمره تولیدات پاپیه ماشه ای قرار می گیرد که با هنر و فرهنگ ایران رابطه و پیوند دیرینه دارد چرا که گرانمایه ترین میراث های نقاشی و مینیاتور تذهیب و منبت کاری هنرمندی قدیمی ما بر جعبه های قلمدان نقش بسته است. از طرفی قلمدان در گذشته ای نه چندان دور مهم ترین وسیله کتابت بود.
قلمدان سازی از عهد صفویه رونق و اعتبار افزونی گرفت. قلمدان های این دوره از جمله اصیل ترین آثار هنری اند. قلمدان ها عمدتاً از سه دسته تشکیل یافته اند: چوبی، فلزی و مقوایی. دسته آخر، مورد بحث ما و زیر مجموعه صنعت پاپیه ماشه است. این قلمدان ها را در اشکال گوناگون قالب گیری می کردند و بعد روی آن نقاشی مینیاتور و به ندرت تذهیب به کار می بردند .
قلمدان ها از نظر اندازه:
1. کوچک یا نیم بهره با ابعاد 2×13 سانتی متر
2. متوسط یا یک بهره با ابعاد 7/3×21 سانتی متر
3. قلمدان عادی یا دو بهره با ابعاد 4/4×5/23 سانتی متر
4. قلمدان بزرگ یا سه بهره با ابعاد 5/5×28
هر قلمدان در ساده ترین فرم از یک غلاف و یک زبانه یا کشو تشکیل می شود و برای ساخت هر یک بهتر است از قالبی جداگانه استفاده شود. قالب ها را معمولاً از چوب های سختی چون چوب گردو می سازند.


http://img.tebyan.net/big/1384/03/91...3218919128.jpg


ساخت مقوای قلمدان به دو روش خمیری و کاغذی انجام می گیرد که ابتدا به شرح روش خمیری پرداخته می شود. برای تهیه خمیر کاغذ ابتدا کاغذهای باطله خرد شده را خیس می کنند تا کاملاً نرم شود و بعد آب آن را به وسیله پارچه ای می گیرند و در هاون سنگی با سریش می کوبند تا خمیری قهوه ای مایل به خاکستری به دست آید. سپس با کاغذ روغنی تمام سطح قالب را می پوشانند به طوری که منفذی باقی نماند. یک لایه کاغذ را به دور قالب پیچیده و بعد لایه ای از خمیر را به یک ضخامت روی تمام سطح قالب قرار می دهند و قبل از خشک شدن کامل آن را به وسیله سوهان می کوبند یا توسط استخوان یا شیئی صیقلی مهره می کشند تا کاملاً فشرده گردد. پس از خشک شدن کامل به همان روش که گفته شد چند لایه دیگر خمیر بر آن می کشند تا به ضخامت دلخواه برسد. در آخر سطوح قلمدان را به وسیله سوهان و سمباده صاف می کنند، کاغذ مرغوبی را بر روی آن می چسبانند و با تیغ برش دهانه غلاف را می برند و قالب را از غلاف بیرون می کشند. کاغذ روغنی سابق الذکر بیرون آمدن قالب را ممکن می سازد.
در روش کاغذی ابتدا قاب قلمدان را با دو کاغذ روغنی می پوشانند سپس کاغذی را دور قالب می گیرند؛ کاغذهایی را که برای ساخت مقوای قلمدان در نظر گرفته اند در اندازه لازم می برند و به سریش آغشته می کنند و بر روی قلمدان می پیچند. پس از چسباندن کاغذ سوم توسط سوهان چوب ساب به روی آن ضرباتی متوالی وارد می آورند تا الیاف کاغذها در هم فرورود و روی آن را به سریش آغشته می سازند و می گذارند تا خشک شود. قبل از آنکه کاملاً خشک شود آن را به وسیله شیئی صیقلی مهره می کشند و پس از خشک شدن کامل لایه های دیگر را به همان ترتیب می چسبانند که به ضخامت مورد نظر برسد.
از قلمدان سازان معروف در دوره قاجار که قلمدان مقوایی می ساختند می توان به میرزا ابوالقاسم طباطبایی (معاصر با ناصرالدین شاه) مشهدی حسن تهرانی، عبدالحسین مقواساز اصفهانی و کریم مقوا ساز اشاره کرد. قیمت و ارزش یک قلمدان معمولاً بستگی به کیفیت نقوش آن داشت به طوری که نوشته اند در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه، نقاشان قلمدان فقط برای تزئین یک قلمدان گاه تا پنجاه تومان اجرت می گرفتند و این مبلغ در مقایسه با نان که هر سه کیلو، فقط یک قران قیمت داشت رقم فوق العاده قابل توجهی بود.
محصولات پاپیه ماشه ای در مواردی چون قاب آینه و جلد کتاب نیز به کار می رفته است.
منبع:
با استفاده از منابع کتابخانه ای سازمان صنایع دستی

چرو 07-16-2013 11:14 PM

دارایی: بافته ای از ابریشم و رنگ





http://img.tebyan.net/big/1384/03/69...9414619553.jpg





دارایی (ایکات) روشی دیرینه در بافت پارچه های منقش با رنگ ناپذیر کردن نخ ها پیش از بافتن آنهاست تا به تدریج که کار بافتن پیش می رود، نقش نیز نمودار می گردد. واژه " ایکات " از واژه مالایایی منجیکات می آید که به معنای بستن یا گره زدن یا پیچاندن است و منظور از آن شیوه بستن تاروپود از روی الگوئی است که از پیش آماده شده است. در زبان فارسی به فرآورده این شیوه دارائی می گویند.
دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند .



دارایی پارچه ای ابریشمی است با نقوش درهم هندسی که در یزد بافته می شود. علت انتخاب این نام بدین جهت است که قواره هایی از این پارچه را به همراه ترمه ، هنگام تهیه جهیزیه به عنوان دارایی عروس به او هدیه می دادند . رشته های الیاف به صورت گره بسته شده و درون خم رنگ فروبرده می شود ، بعد از رنگرزی با رنگهای متفاوت ، الیاف باز شده و روی دستگاه دارایی بافی بسته می شود و با عبور پودها ، نقوش هندسی بارنگهای درهم پدید می آید . از پارچه های دارایی برای رویه لحاف ، روتختی ، رومیزی ، پرده ای و ... استفاده می شود . دارایی دارای طرحهای تک گل ، چهارگل ، چهارخانه و دراندازه های خاص است. دارایی بافی درشهر یزد رواج دارد. خاستگاه دارایی که سالیان درازی درایران رونق و رواج داشته هنوز هم در یزد،رشت و روستاهای اطراف آن دارایی بافته می شود.
خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست

ولی پژوهندگان با تأکید بر پیچیدگی روش بافت گوناگونی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است.

خاستگاه این صنعت درست شناخته شده نیست برخی از پژوهندگان برآنند که دامنه جهانی توزیع اینگونه بافت ... نشانه آن است که اقوام دارای فرهنگ های جداگانه و گوناگون هر یک مستقل از دیگری آن را اختراع کرده اند و به موازات یکدیگر پرورش داده اند. ولی پژوهندگان دیگر با تأکید بر پیچیدگی روش بافت شک دارند که این بافت به وسیله بیش از یک قوم اختراع شده باشد ... گوناگونی و پیچیدگی و ظرافت نقش ها و روش هایی که در جزیره سوماترا، مالی و سومبا و برنئو یافت شده است دلالت بر آن دارد که اگر یک خاستگاه برای آن وجود داشته، در منطقه اندونزی بوده است. کهن ترین نمونه موجود، مصری است و تاریخ بافت آن به حدود سال 1100 میلادی می رسد.
به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید. ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد. بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.
با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر بافت های رنگین و کلاقه ای

(باتیک) ممتاز می کند.


http://img.tebyan.net/big/1384/03/23...2713023161.jpg



به دلیل کاربرد روش ایکات در مورد تار یا پود و یا هر دو، باید میان ایکات تار و ایکات پود و ایکات دوگانه فرق نهاد. لازمه این هر سه روش آن است که نخ ها روی نوعی چوب کشیده شوند تا بتوان آنها را به صورت نقشی جمع کرد و به هم بست. ایکات های تار معمولاً ثابت هستند بدین معنی که همین که روی دستگاه بافندگی نصب شوند دیگر به آنها دست نمی زنند و فقط پود رنگین واحدی را به آنها می بافند. این قاعده استثنایی نیز دارد و آن اینکه هنگامی که تارها را به صورت افقی می بندند، بعد باید آنها را به ترتیب و توالی به جلو بکشند تا نقش پیکان شعله ای از آن پدید آید. ایکات های پود به کار بیشتر بر روی دستگاه بافندگی نیاز دارند زیرا هر گرهی باید در جایی دقیق ومعین زده شود تا نقش ظاهر گردد. بافنده تا اندازه ای می تواند با حرکت دادن و جلو و عقب بردن پود نقش هایی را که خود در نظر دارد بیافریند. ایکات های دوگانه به مهارت های فوق العاده که در این هر دو روش باید به کار بسته شود نیاز دارد و گاه تکمیل این بافت های ظریف پیچیده یکسال یا بیشتر زمان می گیرد. مقدار بستن تابع اندازه ظرافت نقش هاست برای رنگ زدن به حکم سنت همیشه از رنگ هایی طبیعی استفاده شده است. از شمار رنگ های که به کار می رود باید نیل را برای رنگ آبی، روناس و قرمز دانه را برای رنگ قرمز و پوست درخت گل را برای رنگ زرد و مواد معدنی و خاکی گوناگون را برای رنگ سیاه نام برد.
با دوام سنت این روش ها در بافت ایکات، نقش هایی بی شمار از ساده ترین صور راه راه و هندسی تا پیچیده ترین سبک زاکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته است. هیچ گاه دو گونه ایکات همسان نمی توان یافت بلکه هر بافت نرمی و مواجی ویژه ای دارد که آن را از انواع دیگر بافت های رنگین و کلاقه ای (باتیک) ممتاز می کند.
منبع:
سیری در صنایع دستی ایران- جی گلدک و سومی میراموتو.

چرو 07-16-2013 11:22 PM

گبه نمادی از عشق و شیدایی، آزادگی قوم ایرانی
 
گبه نمادی از عشق و شیدایی، آزادگی قوم ایرانی



http://img.tebyan.net/big/1384/07/43...9476226166.jpg


گبه، نوعی فرش از جنس قالی است كه معمولا در قطع قالیچه توسط عشایر و ایلات لر و قشقایی بافته می شود و دارای پرزهای (1) بلند است. در بافت گبه از تعداد پود بیشتری استفاده می شود كه این كار در نرمی گبه تاثیر فراوان دارد. تعداد پود برخی از گبه ها گاهی از سه تا هشت پود در هر رج و بلندی پرزها گاهی تا یك سانتی متر هم می رسد.
گبه در اندازه های مختلفی بافته می شود كه عبارتند از: 1_ گبه در اندازه قالیچه 2_ گبه در اندازه قالی 3_ گبه پتویی
1_ گبه در اندازه قالیچه: با پرز و خواب بلند و تعداد پود در هر رج به هشت هم می رسد.
2_ گبه در اندازه قالی: هر گاه شمار رشته های پود در هر رج از سه تجاوز نكند این دستباف را قالی گبه گویند.
3- گبه پتویی: این نوع گبه به دلیل پود فراوان نرمتر و خواب بلند پرز و پودهای اضافه از ظرفیت بیشتری برخوردار است.
وسایل و ابزار مورد نیاز گبه عبارت است از: مهم ترین و اصلی ترین وسیله كه دار می باشد. دار گبه در اندازه های مختلف كه به صورت افقی و در سطح زمین قرار می گیرد. اغلب از جنس چوب یا فلز می باشد و شامل شانه، چاقو و قیچی می باشد. بیشتر بافندگان عشایری بر روی زمین و بر روی دارهای افقی عمل بافتن را بدون نقشه انجام می دهند و برای شروع كار معمولا قالیچه دیگری را كه به آن (دستور) می گویند به كار می برند و در حین بافت انتخاب رنگ ها و تركیب بندی رنگ ها را انجام می دهند و همین امر سبب می شود گبه ای متفاوت با نمونه قبلی به وجود آید.
برای تار گبه از نخ پنبه ای یا نخ پنبه ای مخلوط با موی بز استفاده می شود و برای پود آن از پشم گوسفند استفاده می شود مرغوب ترین پشم جهت بافت انواع قالی و گبه، پشم فارس می باشد. تعداد نخ های پود به كار رفته در هر رج از گبه كه دارای ساختاری درشت است از سه تا هشت و در انواع ریزتر آن تا چهارده پود در تغییر است.
گبه در اندازه های مختلف بافته می شود معمولا در اندازه های 120 تا 100 عرض و طول 250تا 200سانتی متر بافته می شود برای بافت یك گبه در اندازه 20/2*5/1 حدود هشت كیلوگرم پشم و تقریبا سه كیلوگرم موی بز استفاده می شود گبه معمولا درشت بافت است و بلندی پود گبه دست كم یك سانتی متر می باشد. البته در انواع سفارشی ممكن است این اندازه تغییر كند.
هنرمند خالق گبه با صورت هایی برخاسته از روایت و داستان و مضامین طبیعی و بیان حالات روحی در واقع دنیا را از دریچه دید خود در نقش گبه به عرصه ظهور می رساند. طرح ها و نقوش گبه از افكار ساده و روان منشا می گیرد و نقوش خودجوشی با سادگی و بیانی زلال و شفاف بر عرصه بافت شكل می گیرند بافنده با خط تصویر، طبیعت، عشق و شیدایی، آزادگی و آزاد زیستن را نقش می كند.
نقش گبه حكایت حال بافنده است، قصه رمه و شبان است و برف و بوران و آتش و آب و آفتاب و كوچ، عشق و دلدادگی و اسبی كه به سیاه چادر عشق می رود. چهره گبه نامنظم است و نشان از اوج و حضیض حالات روحی بافنده دارد. نقش گبه گریز از تكرار است و بدیع و بر خلاف نقوش طراحان شهری كه پر تكلف و محافظه كارانه است مستقیما از طبیعت الهام می گیرد. نقش گبه و خصوصیات آن را فقط و فقط زندگی ایلیاتی و عشایری تعیین كرده است و می كند و این همان اصالت گبه است.
طراحی و نقش پردازی و حتی رنگ آمیزی گبه از قالی و قالیچه جداست و تابع قواعد و سنت های خاصی است. بافندگان گبه به سبب آزادی از قید و بند در نقش پردازی حتی از بافندگان قالی هم دستشان بازتر است. طرح ها و نقش های گبه تماما ذهنی بوده و بیشتر طرح های هندسی را در بر می گیرد. در یك یا دو حاشیه این قالیچه ها یك شكل ساده و هندسی به صورت مجرد تكرار می شود. ساده كردن خطوط و شكل هندسی دادن به خطوط از جمله خصوصیات مهم گبه بافی در ایران است كه با گذشت زمان در شكل تازه ای انجام می گیرد.
در زمینه ساده آن یك ترنج بزرگ یا چند لوزی كوچك در روی امتدادهای طولی دیده می شود و گاه در متن خالی وسط گبه، نقش درخت یا نقش چهار فصل یا نقش شیر بافته می شود. این نقش ها و صورت ها با رنگ های متفاوت بر گبه های عشایری جلوه خاصی به گبه می دهد. بافندگان گبه در این نقش ها احساسات و تخیلات خود را آزادانه بیان می كنند.
توجه به نقش شیر در گبه های شیری:
به نظر می رسد توجه به نقش شیر بیشتر از آن جهت بوده است كه یكی از صفات حضرت علی(ع) (شیر خدا) بوده و در شجاعت و شهامت او را همواره به شیر مثال زده اند. همچنین این حیوان پر قدرت و شجاع از دیرباز هماورد شاهان بوده و همچنین وجود نقش شیر در بناها و ظروف و منسوجات كه از جمله نمونه های بارز آن را می توان در نقوش تخت جمشید و ظروف ساسانی و در قالی های شكارگاه، همه جا شیر را در جدال با دلاوران می بینیم.
در فرهنگ ایرانیان شیر سمبل شوكت و جلال و قدرت و عظمت بوده است. نقش شیر در نزد لرها و تركان قشقایی متداول بوده است. بافندگان عشایر هر یك به طور نامكرر به این مظهر صولت و شجاعت پرداختند. (البته نقش شیر با فراوانی این حیوان در منطقه كامفیروز و دشت ارژن فارس كه تا اوایل قرن گذشته نسل آن باقی بود هم بی ارتباط نیست.) (2) به طور كلی می توان گفت كه شیر از زمان های قدیم مورد علاقه ایرانیان به خصوص مردم فارس بوده است و از طریق سكه ها، مهرها، شیر سنگی و سایر نقوش بستگی خود را به گذشته حفظ می كردند. این بستگی با گبه های شیری به داخل چادر و زندگی عشایری راه یافته است. همین مسایل سبب شده است كه زنان قالیباف عشایر آن را سمبل مناسبی برای زینت بخشیدن به گبه های خود كنند.
رنگ آمیزی گبه ها زیبا و بی نظیر است. رنگ آمیزی اكثر آنها به استثنای معدودی از آنها تماما طبیعی و گیاهی است. رنگرزی سنتی و بهره گیری از رنگ های گیاهی اعتبار ویژه ای به صنایع دستی عشایر می بخشد همچنین نوعی گبه بافته می شود كه خودرنگ می باشد یعنی بر روی مواد اولیه ای كه در تولید این محصول استفاده می شود هیچ نوع عمل رنگرزی انجام نمی شود. پشم‌ آن اصطلاحا خودرنگ است یعنی مستقیما از دام چیده شده و به عبارت دیگر دستچین است. این نوع گبه در رنگ های طبیعی پشم گوسفند (سفید، سیاه، خاكستری و بژ) بافته می شود. به همین سبب در برابر شستشو و نور آفتاب مقاومت بیشتری دارد حتی می توان گفت مقاومت رنگ آن از قالی هم بیشتر است زیرا مواد تشكیل دهنده رنگ ها كاملا طبیعی است.
مراكز بافت گبه:
گبه بافی در اكثر مناطق روستایی و عشایری مرسوم بوده و مركز اصلی بافت آن در مركز كشور و جنوب می باشد. از جمله مراكز مهم بافت گبه می توان از دو گنبدان، باشت، آرو در شهرستان گچساران، تل گر، چشمه بلقیس، ده شیخ و چرام در شهرستان كهكیلویه از سراب تا ده علیا و ده سفلی و موردراز علیا و سفلی در شهرستان بویر احمد، برازجان و حوزه های روستایی شول و ده كهنه از استان بوشهر نام برد.
استان فارس از گذشته بسیار دور یكی از مهم ترین و بزرگ ترین مراكز ایل نشینی به شمار می رفت. ایلات قشقایی، خمسه، ممسنی و بختیاری به بافت گبه اشتغال داشتند و بهترین گبه ها كار تركان قشقایی فارس می باشد كه در خارج از كشور از اعتبار خاصی برخوردار است.
سرزمین فارس و ایل قشقایی:
سرزمین فارس یكی از بخش هایی است كه محل زندگی عشایر می باشد و بیش از دو سوم از سرزمین فارس محل زندگی عشایر و ایلات مختلفی است كه در طول سالیان دراز در این منطقه گرد هم جمع شده اند. از ایلات مهم مسكون در فارس: ایلات قشقایی، خمسه، ممسنی و بختیاری می باشند كه در نقاط كوهستانی پراكنده شده اند.
ایل قشقایی از دست بافته های بسیار مشهوری برخوردار می باشد كه مورد تحسین جهانی واقع شده است، قالیچه های ایل قشقایی تركی بافت می باشند، نقش آنها تكرار اشكال شكسته و ساده هندسی می باشد. اكثر قالیچه های ایلات فارس از شفافیت رنگی خاصی برخوردار است، تار و پودهای (3) گبه های قشقایی تماما از پشم می باشد و پشم های( 4 )مورد استفاده گبه ها در فارس تهیه می شوند. پشم فارس یكی از مرغوب ترین پشم ها جهت بافت قالی و گبه می باشد.
گبه قشقایی:
دست بافته های كوچ نشینان قشقایی باغ های بافته ای را می ماند كه در نهایت ظرافت و دقت زبان باز می كنند و از طریق نمایش نقش ها تاریخ قومی و قدمت فرهنگی و قلمرو ذوق این كوچندگان را بازگو می نمایند.
هر یك از بافته های عشایری دارای نشانه قومی و تاریخی است به همین دلیل بافته های بلوچ و تركمن افشار و قشقایی به آسانی از هم ساخته می شوند. طرح های گل و گیاه و نقش مایه های حیوانی و نقش های مربوط به ستارگان در دست بافته های عشایری لر و بختیاری مكرر به چشم می خورد. (گبه قشقایی سه ویژگی بارز دارد، شیر رام شده (دست آموز) و قلاده بر گردن كه اغلب به سگ شباهت دارد. ستاره هشت پر كه نشانه و جانشین خورشید است، نقش مایه باستانی مرغ و درخت كه به شیوه ای دلپذیر بافته شده است.) (5)
در گذشته بافت گبه عمدتا به قصد مصرف خانواده و فرش كردن خیمه و خانه بوده است نه به عنوان ارمغان و فروختن به دیگران و به هیچ وجه جنبه تجاری و فروش نداشته به همین سبب خیلی كم بافته می شد و چون بافت به منظور استفاده شخصی بوده است پس از محدودیتی برخوردار نبود و بافندگان در بافتن نقش های مختلف دستشان باز بوده است.
گبه های درشت بافت بر روی قالیچه در وسط چادر برای زیر پا انداختن استفاده می شده گاهی به دلیل پود فراوان در نتیجه نرمی گبه و خواب بلند پشم ها و پودهای اضافه سبب می شد كه از گبه به عنوان پتو و روانداز هم استفاده شود این كار البته در خارج از چادر و در مواقع خاصی نظیر سفر انجام می گرفت. (... و در روزگار قدیم مورد مصرف بیشتری داشته و حتی جزو اثاث سلطنتی می آمده است. در فرمانی كه شاه طهماسب صفوی راجع به ترتیب پذیرایی از همان پادشاه گوركانی صادر كرده تاكید شده قالی های ابریشمی كار خراسان و گبه و نمدهای جامی و سوزنی ها بیندازید.) (6)
حواشی و تعلیقات:
1- پرز: در اصطلاح همان خواب قالی است. پرزهای گبه معمولا بلند می باشد ارتفاع پرز گبه از انتهای گره و در كم ساییده ترین محل گبه محاسبه می شود.
2- دست بافت های عشایری و روستایی جلد اول صفحه 291
3- تار و پود: تار رشته هایی كوتاه از نخ یا پشم یا ابریشم كه به صورت عمودی به دو انتهای دار پیچیده می شوند به همراه پودها كه به صورت افقی از میان تارها عبور می كند كه استخوان بندی اصلی هر قالی است.
4- پشم گبه: پشم مورد استفاده در بافت گبه دست چین، دست ریس و خودرنگ است.
5- دست بافت های عشایری و روستایی جلد اول صفحه 292
6- مجله آینده بهمن و اسفند 1360
فهرست منابع و مآخذ:
1- دست بافت های عشایری و روستایی فارس، سیروس پرهام، جلد اول، انتشارات امیركبیر، تهران 71.
2- صادرات ایران از دیدگاه رشد اقتصادی، ضیاءالدین صدرزاده، انتشار بی تا، تهران.
3- صنایع دستی روستایی ایران، انتشارات سازمان صنایع دستی ایران
4- كلیاتی درباره صنایع دستی روستایی ایران،
5- گبه بافی، استادیاوری،
6- گبه بافی، رضا عبدلی،
7- گلیم و گبه، پرویز تناولی،
8- نشریه قالی ایران،
9- هند و صنعت قالی در ایران، منصور ورزی،‌
10- ویژه نامه نخستین جشنواره صنایع دستی دانشجویان سراسر كشور.


نویسنده: نرگس جابری نسب
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

چرو 07-16-2013 11:25 PM

قلمزنی در دوره ساسانی

http://img.tebyan.net/big/1385/05/71...4223118138.jpg
با به قدرت رسیدن ساسانیان و تشکیل حکومت آنان در ایران، سرزمین های تحت سلطه آنان گسترش یافت. تولید و ساخت اشیاء هنری فلزی در تجارت ایران، یونان و روم از رونق زیادی برخوردار شد و نهایتا با نفوذ بخشی از طرحهای آنان در دربار ایران سبک ساسانی متولد شد. طرحهای ساده و منظم، حیوانات اسطوره ای، تصاویر زنان در حال رقص و شکار شاهان که با مهارت روی انواع کاسه، جام، تنگ، بشقاب، گلدان، ریتون و ... قلمزنی و برجسته کاری می گردید.
این ظروف در سطح کیفی خوب تماما چکشی و از جنس نقره و طلا تهیه می شدند و بیشتر مورد استفاده درباریان قرار داشتند. آثار بجا مانده که در موزه ها نگهداری می شود، موید مهارت، دقت و خلاقیت هنرمندان در تهیه این ظروف بی بدیل می باشد.
http://img.tebyan.net/big/1385/05/74...8110252113.jpg
اکبر بزرگیان

پیشینه: استاد بزرگیان به سال 1334 در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. وی از 6 سالگی در بازار دواتگرها شروع به کار نمود و به مدت 8 سال به همراه برادرانش در این رشته فعالیت می کرد.
از آنجایی که کار در بازار بیشتر جنبه تجارتی و مصرفی داشت روح هنردوست استاد را راضی نمی کرد. لذا از 14 سالگی کار بازار را کنار گذاشته و به کارهای ذوقی مشغول گشت.
پس از گذشت چند سال، هنر خود را بدون استفاده از حضور هیچ استادی تخصصی تر نمود. سپس با اساتید بزرگ و برجسته ای مانند استاد علاقه مندان و استاد دهنوی آشنا شد. که نامبردگان نقش عمده ای به عنوان راهنما و مشوق وی داشتند.
استاد بزرگیان به سال 1369 در نخستین نمایشگاه سراسری صنایع دستی کشور (باغ چهلستون اصفهان) شرکت نمود و در سال 1370 در دومین نمایشگاه سراسری شیراز آثار هنری خود را به معرض نمایش گذاشت. او همچنین چندین لوح تقدیر از طرف رئیس سازمان صنایع دستی ایران دریافت نمود.




چرو 07-16-2013 11:39 PM

هنر تأثيرپذيري از طبيعت
 
هنر تأثيرپذيري از طبيعت


http://img.tebyan.net/big/1388/09/22...7720426235.jpg


نگاهي به هنر بافت گبه


گبه نوعي فرش است كه معمولاً در قطع قاليچه توسط عشاير و ايلات لر و قشقايي بافته مي‌شود و داراي پرزهاي بلند است. در بافت گبه از تعداد پود بيشتري استفاده مي‌شود كه اين كار در نرمي گبه تأثير فراوان دارد.
تعداد پود برخي از گبه‌ها در هر رج، گاهي از سه تا هشت و بلندي پرزها گاهي تا يك سانتي‌متر مي‌رسد. مهم‌ترين و اصلي‌ترين ابزار مورد نياز بافت گبه، «دار» است. «دار» گبه در اندازه‌هاي مختلف به صورت افقي و در سطح زمين قرار مي‌گيرد. اغلب از جنس چوب يا فلز بوده و شامل شانه، چاقو و قيچي است. بيشتر بافندگان عشاير بر روي زمين و بر روي دارهاي افقي عمل بافتن را بدون نقشه انجام مي‌دهند. براي شروع كار معمولاً از قاليچه ديگري كه به آن «دستور» مي‌گويند، استفاده مي‌شود. و در حين بافت انتخاب و تركيب‌بندي رنگ‌ها را انجام مي‌دهند كه همين امر سبب مي‌شود گبه‌اي متفاوت با نمونه قبلي به وجود آيد. مرغوب‌ترين پشم براي بافتن انواع قالي و گبه، «پشم فارسي» نام دارد. هنرمند بافنده گبه بسيار از روايت‌ها و داستان‌ها و نيز مضامين برخاسته از طبيعت تأثير مي‌گيرد.
نقش گبه، حكايت‌گر حالات روحي بافنده آن است و گريزان از تكرار بوده، و بر خلاف نقوش طراحان شهري كه پرتكلف و قراردادي هستند، به طور مستقيم از طبيعت الهام مي‌گيرد. نقش گبه و خصوصيات آن بسيار متأثر از زندگي ايلياتي و عشايري است. طراحي، نقش‌پردازي و حتي رنگ‌آميز گبه از قالي و قاليچه جداست و تابع قواعد و سنت‌هاي خاصي است. بافندگان گبه به سبب آزادي از قيد و بند در نقش‌پردازي حتي از بافندگان قالي هم دستشان بازتر است. طرح‌ها و نقش‌هاي گبه ذهني ولي تأثير گرفته از طبيعت است و بيشتر طرح‌هاي هندسي را در بر مي‌گيرد. در يك يا دو حاشيه اين قاليچه‌ها يك شكل ساده و هندسي به صورت مجرد تكرار مي‌شود. در زمينه ساده آن يك ترنج بزرگ يا چند لوزي كوچك در امتدادهاي طولي ديده شده و گاه در متن خالي وسط گبه، نقش درخت يا نقش چهار فصل يا نقش شير بافته مي‌شود. اين نقش‌ها با رنگ‌هاي متفاوت و خاصي به گبه‌هاي عشايري جلوه خاصي مي‌دهد.
«توجه به نقش شير در گبه‌ها»


به نظر مي‌رسد توجه به نقش شير بيشتر از آن جهت بوده، كه يكي از لقب‌هاي حضرت علي(ع)، «شير خدا» ذكر شده است. اين حيوان پر ابهت از ديرباز هماورد پهلوانان بوده است. در فرهنگ ايرانيان شير، سمبل شوكت، جلال، قدرت و در نزد لرها و تركان قشقايي متداول بود. به طور كلي، شيراز زمان‌هاي قديم مورد علاقه ايرانيان به خصوص مردم فارس بوده و آن‌ها از طريق سكه‌ها، مهر‌ها، شيرسنگي و ساير نقوش وابستگي خود را به گذشته حفظ مي‌كردند. اين دلبستگي با گبه‌هاي شيري به داخل چادر و زندگي عشايري راه يافته است. همين مسئله سبب شد زنان قاليباف عشاير، «شير» را نقش محبوبي براي زينت بخشيدن به گبه‌هاي خود بدانند. رنگ‌آميزي گبه‌ها بي‌نظير و زيباست. رنگ‌آميزي اكثر آن‌ها به استثناي تعداد معدودي طبيعي و گياهي است. رنگرزي سنتي و بهره‌گيري از رنگ‌هاي گياهي اعتبار ويژه‌اي به صنايع دستي عشاير بخشيده است. گبه‌بافي بيشتر در مناطق روستايي و عشايري رواج دارد و مركز اصلي بافت آن مركز و جنوب كشور است.
گبه نوعي فرش است كه معمولاً در قطع قاليچه توسط عشاير و ايلات لر و قشقايي بافته مي‌شود و داراي پرزهاي بلند است. در بافت گبه از تعداد پود بيشتري استفاده مي‌شود كه اين كار در نرمي گبه تأثير فراوان دارد.

«گبه قشقايي»


دست بافته‌هاي كوچ‌نشينان قشقايي در نهايت دقت و ظرافت بافته مي‌شوند. طرح‌هاي گل و گياه، نقش مايه‌هاي حيواني و نقش‌هاي مربوط به ستارگان در دست بافته‌هاي عشايري لر و بختياري مكرر به چشم مي‌خورد. در گذشته گبه، عمدتاً به قصد مصرف خانواده و فرش كردن خيمه و خانه استفاده مي‌شد، و به هيچ وجه جنبه تجاري نداشت، به همين سبب خيلي كم بافته مي‌شد. چون بافت آن به منظور استفاده شخصي بود. گبه‌هاي درشت بافت بر روي قاليچه در وسط چادر براي زير پا انداختن استفاده مي‌شود. گاهي به دليل پود فراوان و در نتيجه نرمي گبه، از آن به عنوان پتو و روانداز نيز استفاده مي‌شود، البته اين كار در خارج از چادر و در مواقع خاصي نظير سفر انجام مي‌گيرد. هرچند گبه در روزگار قديم موارد استفاده فراواني داشته، اما چند سالي است كه استفاده از آن در جامعه ايراني رواج بيشتري پيدا كرده است.
منبع : سازمان تبليغات اسلامي



چرو 07-26-2013 06:58 PM

ترمه‌بافی هنری در دست فراموشی
 
در حاشیه راه‌اندازی کارگاه حفظ و احیاء ترمه‌بافی به این موضوع اشاره شد که در مهد هنر ترمه‌بافی دو استاد کار باقی مانده‌اند. در ادامه می توانید با تاریخچه ترمه بافی نیز آشنا شوید.
ترمه بافی هنر بومی شهرهای یزد، کرمان و اصفهان است که در دوران اسلامی شکوفا شده و همزمان با رونق و شکوفایی سایر منسوجات از جمله زربفت و مخمل در دوره صفویه تکامل یافت.
راه ابریشم از حاشیه كویر مركزی می‌گذشته است و این شهرها در این مسیر قرار داشته است.
تبادلات كالا و اجناس، كه مهم‌ترین آن پارچه و منسوجات بوده از قدیم الایام در این مناطق انجام می‌شده است. مثلا چنان‌که از متن یک سنگ نوشته تاریخی واقع در دهلیز مسجد جامع یزد بر می‌آید، مردم شهر یزد قرن‌هاست که به بافت پارچ‌های ترمه اشتغال دارند.
دوره شاه عباس صفوی را می‌توان،دوران اوج و شکوفایی صنعت ترمه‌بافی عنوان کرد، به دلیل اینکه شاه عباس طراحان برجسته‌ای را از چین و ارمنستان به ایران دعوت کرد، تا هنر نوین خود را به ایرانیان تعلیم دهند. به همین دلیل ترمه‌های آن زمان زیبایی و برجستگی خاصی پیدا کرد.

ترمه‌بافی در آغاز، به زری‌بافی مشهور بوده كه نخستین بار توسط استاد " خواجه غیاث‌الدین نقشبند" ( حدود 400 سال قبل ) به‌ وجود آمده‌ است.
در گذشته دستگاه‌های نساجی در قالب کارگاه‌های کوچک در مناطقی نظیر گردفرامرز، ابرندآباد، مریم آباد، محمودآباد، و اکرم آباد استقرار داشت.

پارچه ترمه، به پارچه ظریف و لطیفی که از دو سری نخ تار و پود که با دست در دستگاه نساجی سنتی بافته شده باشد، اطلاق می‌شود به نحوی که پود در پشت پارچه به صورت آزاد و تراکم پودی آن زیاد باشد. جنس آن از کرک و پشم یا ابریشم با طرح‌های اصلی‌ و سنتی ایران است .

ترمه در فرهنگ لغت دهخدا به تیرمه و پارچه نفیسی که از کرک بافند و یا پارچه ابریشمی که قسمتی از شال است و دارای رنگ‌های متعددی و گل وبوته می‌باشد، تعبیر شده است.
در جایی دیگر آن را واژه‌ای هندی می‌نامند، كه به معنی درخت سروی است كه در حالت خضوع و خشوع در مقابل عظمت الهی سرفرود آورده است.


ترمه‌بافی از صنایع دستی مشهور ایران است كه با سخت كوشی مردمانش در گذر تاریخ با دقت و ذكاوت فراوان انجام می‌شده است. و به همین دلیل اغلب برای تنپوش اعیان و ثروتمندان و لباس‌های فاخر، اشرافی، پرده، جانماز، خلعتی استفاده می‌شده است.


امروزه نیز از ترمه به عنوان پارچه مبلمان، پشتی و رومیزی و … استفاده می‌شود. این هنر در دوره شاه عباس صفوی به اوج شکوفایی و تکامل خود دست می‌یابد.
در راستای اهمیت این هنر که امروزه متاسفانه در حال فراموشی است معاون هنرهای سنتی و صنایع دستی استان اصفهان از راه‌اندازی کارگاه حفظ و احیاء ترمه بافی در راستای برنامه‌های توسعه و ترویج صنایع دستی و هنرهای سنتی و به منظور حفظ و احیای هنرهای بومی و اصیل منسوخ شده و در حال فراموشی خبر داد.
ترمه در فرهنگ لغت دهخدا به تیرمه و پارچه نفیسی که از کرک بافند و یا پارچه ابریشمی که قسمتی از شال است و دارای رنگ‌های متعددی و گل وبوته می‌باشد، تعبیر شده است

احمد ادیب در مراسم افتتاح کارگاه ترمه بافی تصریح کرد: هنر ترمه بافی از جمله هنرهای سنتی ایران است که در دوران اسلامی شکوفا شده و همزمان با رونق و شکوفایی سایر منسوجات از جمله زربفت و مخمل در دوره صفویه تکامل یافت.
وی ترمه‌بافی را هنر بومی شهرهای یزد، کرمان و اصفهان دانست و افزود: در حال حاضر دو استاد کار و هنرمند ترمه‌باف در استان اصفهان وجود دارند.

معاون هنرهای سنتی و صنایع دستی استان اصفهان با اشاره به اینکه نخستین کارگاه ترمه بافی با کمک و همکاری هنرمندان جوان و همچنین پیشکسوتان نساجی اصفهان و کاشان راه‌اندازی شد، گفت: راه‌اندازی کارگاه ترمه‌بافی اصفهان در ادامه فعالیت‌های معاونت هنرهای سنتی و صنایع دستی اصفهان در خانه نساجی که به عنوان محلی جهت برپایی مجموعه کارگاه‌های آموزشی و پژوهشی و سایر فعالیت‌های مرتبط با صنایع نساجی سنتی است، صورت گرفت.

وی از ایجاد مجموعه کارگاه‌های نساجی در خانه تاریخی شیخ الاسلام خبر داد و تاکید کرد: درحال حاضر در خانه نساجی شیخ‌الاسلام کارگاه‌های زری بافی، گلابتون دوزی و ترمه بافی به صورت فعال توسط استاکاران و هنرمندان نساجی به حفظ و احیاء هنرهای مذکور می‌پردازند. در کنار این کارگاه‌ها تعدادی از کارگاه‌های نمادین در رشته‌های شعربافی، مخمل‌بافی، کاربافی، عبابافی، رنگرزی سنتی، حلاجی و نخ ریسی در معرض دید عموم قرار گرفته است.

چرو 07-27-2013 10:04 PM

اروسی، اوج هنر چوب و شیشه
 
اروسی، اوج هنر چوب و شیشه

ارس در فارسی به چم (معنای) گشاده لوز روس و اروس است. در اروپا به این گونه درها گیوتین می گویند. استاد پیرنیا واژه ارسی را پارسی می داند برابر گشاده و باز. در این مقاله با هنر نازک کاری درساخت پنجره های اروسی آشنا خواهید شد.


ارسی پنجره مشبکی است که به جای گشتن روی پاشنه گرد ، بالا می رود و در محفظه ای که در نظر گرفته شده است جای می گیرد. ارسی معمولاً در اشکوب کوشکها و پیشانی و رواق ساختمانهای سردسیری دیده می شود. نقش شبکه ای ارسی معمولاً مانند پنجره و روزنهای چوبی است.
ارسی سازی از هنرهایی است که رو به فراموشی نهاده و هنرمندان ارسی ساز که تعداد آنها از انگشتان دست تجاوز نمی کند بیشتر به مرمت در و پنجره های قدیمی مشغولند ، حدّیث ارسی حکایت غم انگیزی دیگری است از هنرهای سنتی این رشته مشتمل بر هنرهای چون گره سازی، قواره بری، پارچه بری، مشبک، درودگری، شیشه بری و غیره است که هر کدام نا گفته های فراوان دارند. در و پنجره های مشبک با شیشه های رنگی در عین حال که حفاظ مناسبی در برابر آفتاب گرم و تابان ایران به حساب می آید، نور را در رنگ های متنوع و متعدد منعکس می کنند که این تنوع جلوه ای خاص به تزئینات وابسته به بنا می بخشد. قدیمی ترین آثار ارسی سازی در ایران مربوط است به عصر صفویه که در نقاط مختلف کشور و در بناهای مربوط به این عصر دیده شده است ارسی سازی پس از تلفیق با هنر قواره بری که در عصر قاجار اتفاق می افتد اوج و عظمتی دو چندان می یابد. متاسفانه این گونه هنرها با ورود آهن رو به نابودی گذاشته وگستردگی پیشین خود را از دست داده اند.
ورود در و پنجره های فلزی صنایع ظریف نجاری را از میان برده و نجاران ناچار برای امرار معاش، زندگی نجاری خویش را رها کرده و هر چه تخته ساخته بودند عاقبت کارگاه های خود را با آن تخته کردند. این هنرمندان در منتهای دیانت و قناعت و حوصله با کمترین امکانات (تیشه، اره، رنده و سوهان) با نیروی عقل سلیم خود زیبائی وصف ناشدنی آفریدند که قلم و زبان از توصیف آن عاجزاند.
هنر نازک کاری هنری ریزه کاری و نقش و نگار است که این ‏هنر از گذشته دور تا به حال نقش ویژه ای در میان افراد داشته و انتظار می‌رود ‏که در آینده دور پررونق تر شود روز به روز بر زیبای آن افزوده شود.
کار با چوب به طور عمده به شش رشته نجاری، نازکاری، ‏نجاری نازک کاری، منبت کاری، معرق کاری و خاتم کاری تقسیم می‌شود که ‏هر کدام زیبای خاص خود را دارد یکی از رشته‌های کهن و زیبای کار با چوب، ‏نجاری نازک کاری یا اروسی سازی است.

در هنر اروسی سازی هیچ میخ و ‏چسبی به کار نمی‌رود و تمام نقش و نگار‌ها ی آن به وسیله اتصالات ظریف ‏چوب (کام و زبانه) به هم وصل می‌شوند. برای این کار ابتدا طرح اولیه با ‏اطلاعاتی از هندسه و مثلثات روی کاغذ تهیه می‌شود و سپس با دقت و ظرافت ‏فراوان چوب‌ها بریده می‌شود و شیشه‌ها با مهارت خاصی کنار هم چیده می‌‏شود و تمام اتصالات با فنون زیبای نجاری به هم متصل می‌شوند

صنعت نجاری هنگامی‌ که با هنر ‏طراحی و ظرایف نازک کاری تلفیق شود حاصل آن پدیده ای زیبا و جذاب است ‏که اروسی یکی از این پدید‌ه‌ها است.
هنر اروسی سازی پیوندی بین ‏نازک کاری چوب، شیشه بری و نجاری و طراحی است.
در این هنر، هیچ میخ و ‏چسبی به کار نمی‌رود و تمام نقش و نگار‌ها ی آن به وسیله اتصالات ظریف ‏چوب (کام و زبانه) به هم وصل می‌شوند. برای این کار ابتدا طرح اولیه با ‏اطلاعاتی از هندسه و مثلثات روی کاغذ تهیه می‌شود و سپس با دقت و ظرافت ‏فراوان چوب‌ها بریده می‌شود و شیشه‌ها با مهارت خاصی کنار هم چیده می‌‏شود و تمام اتصالات با فنون زیبای نجاری به هم متصل می‌شوند.
انواع نقش‌های اروسی‏

اروسی‌ها دارای نقش‌های متعددی است که دو نوع آن بیشتر از همه در استان ‏کردستان رایج ومتداول بوده است.

* نقش اسلیمی


همان طور از اسم آن پیداست نقشی است که در اکثر کشورهای اسلامی ‌رایج ‏است و خارجیان آن را به مردم مسلمان نسبت می‌دهند و نقش اصلی آن را از ‏گیاهان گرفته اند و در نقش‌های قالی و نقاشی‌های مختلف نیز دیده می‌شود.
‏‏* گره چینی
این نقش دارای نقوش هندسی شکل است که به مرور زمان در دنیای اسلام رایج ‏شده و در کاشی کاری‌ها و آجرنماها کاربرد فراوانی دارد و کل کار با هندسه و ‏مثلثات آمیخته شده است.‏
هریک از نقش‌های اصلی که شامل ‏نقش اسلیمی ‌و گره چینی است خود دارای نقش‌هایی فرعی است که در این ‏میان، نقش جقه اهمیت ببیشتری از بقیه دارد.‏

*نقش جقه
جقه در معنای درخت سرو است که مظهر آزادی است و شکل تقریبی آن را به ‏صورت درخت سرو فرض می‌کنند و سر نقش به صورت خمیده است و بدین ‏معناست که مرد آزاده و آزاد فقط در مقابل معبود سر تسلیم فرود می‌آورد .



کارکرد سطح مشبک پنجره های ارسی

تامین نور فضای درونی در معرض دید قرار دادن فضای بیرونی کاهش شدت تابش نور آفتاب و گرما ایجاد زیبایی در نمای ساختمان حفظ حریم و محرویت فضای بیرون دور کردن حشرات مزاحم(شیشههای رنگی پنجره های ارسی با ایجاد نورهای رنگارنگ باعث دور شدن و خارج شدن حشرات مزاحم از فضای بیرونی اتاق های دارای پنجره های ارسی می شوند.
اثرات و دلایل استفاده از پنجره های ارسی

الف-نور :این نوع پنجره ها باعث می شوند نور خورشید به اندازه کافی وارد فضای اتاق شود نه کمتر نه بیشتر.

ب-روانشناسی رنگ ها: از نظر روان شناسی رنگ های مختلف این شیشه ها و ایجاد نور های هم رنگشان بر روی انسان تاثیرات مختلفی می گذارد که هر رنگ کنار رنگ دیگر شدت این تاثیر را خنثی می کند و مقدار مناسب آن را تنظیم و تعدیل می کند.بیشتر رنگ های استفاده شده در شیشه هایارسی رنگهای لاجوردی قرمز سبز و زرد هستند و هر کدام به تنهایی یک تاثیر روانشناختی مجزای دارند.

ج-زیبایی: سطح پنجره های ارسی را با استفاده از انواع نقش های گوناگون گره سازی و با شیشه های رنگین و ساده می آراستند و ترکیب های بدیعی پدید می آورند و بدین صورت هماهنگی بین این شبکه های هندسی و نورهای رنگی باعث ایجاد زیبایی دلپذیری می شود.

د-نقش هندسی در ارسی: ناپسند دانستن تقلید از نقش ها و صورت های انسانی و حیوانی در نقاشی و سایر هنر های تصویری و تجسمی به تدریج موجب شد که تقلید از طبیعت در فرهنگ بسیاری از هنر های اسلامی چندان مورد توجه قرار نگیرد و جایگاه والایی نیابد.به همین جهت هنرمندان به ترکیب های هندسی و انتزاعی توجه بسیار کردند

و-محرمیت: پنجره های ارسی همچنین باعث محدّود کردن دید از بیرون به درون خانه و ایجاد محرمیت می شود.

ه-خواص صوتی: اگر قطعات یک گره نسبت به هم زوایای مختلف یا متعدد پیدا کند جابجایی صوتی ایجاد می کند در این جابجایی تابع قوانین علم آکوستیک است. فرم های شش وجهی نیز دارای خواص صوتی هستند از کاربرد صوتی شش وجهی در طبیعت می توان کندوی زنبور عسل را مثال آورد که دقیقاعمل انتقال صوت یا رزونانس را انجام می دهد.

چرو 07-27-2013 10:20 PM

روایت جدید از بته جقه
 
روایت جدید از بته جقه

بته چقه از جمله نقوش کهن ایرانی است .این واژه معانی گوناگونی را دربردارد، مانند تاج، افسر، هر چیز تاج مانند كه به كلاه نصب كنند. در این نوشتار به شرح و توصیف معانی بته جقه پرداخته خواهد شد و نظراتی جدید نیز در مورد معنای ان ارائه می گردد.


http://img.tebyan.net/big/1391/11/19...4910235108.jpg


بُته‌جـِقّه یکی از نقش‌های تزئینی ایرانی است. این نقش از سرو ایرانی که از نمادهای زرتشتی بوده سرچشمه گرفته و بعدها در شرق رواج زیادی گرفته و طغراهای سلطان‌های عثمانی هم در همین نقش طراحی شده است.
در آمریکا این نقش را "Persian pickles" به معنی "خیار شور ایرانی" می‌نامند.
عده‌ای این نقش را سرو که نشانه آزادگی ایرانیان است می‌دادند که از سر فروتنی سر خود را خم نموده است. عده‌ای دیگر آن را به عنوان سرو می‌دانند که در دوران مزدکیان نشانه آزادگی آنان بوده و پس از شکست مزدک سر خود را از شرمساری به زیر انداخته است
علامه دهخدا بته‌جقه را ساخته شده از پر پرندگان می‌داند كه بر بالای پیش كلاه پادشاهان ایران نصب می‌شده است. بته جقه تصویر كوچك شده سرو سرافكنده است كه نشان ایران و ایرانیان و حكایت‌كننده از راستی و تواضع ایشان است.
همچنین بته جقه، اصطلاحی است برای نوعی طرح تزئینی به شكل پر مرغ كه به اشكال مختلف بر آثار دوره اسلامی و بخصوص روی پارچه‌های ترمه و بعضی قالی‌ها دیده می‌شود. در گچبری‌های دوره ساسانی می‌توان اشكال ابتدایی این نقش را با منشأ برگ نخلی مشاهده كرد.
سال‌هاست اصل و منشاء طرح ایرانی بته جقه را به آتش مقدس، به كاج، به نخل، به بادام، به گلابی همچنین به كیسه چرمی، به شكل باسمه‌ای مشت بسته و حتی به شیارهایی كه برحسب اتفاق رودخانه جومنا در مسیر خود از دره كشمیر به جلگه هندوستان ایجاد می‌كند، تشبیه كرده‌اند. به عقیده نگارنده تمام این نسبت‌ها و فرضیه‌ها نادرست به نظر می‌آید. توضیح آن بسیار ساده‌تر از اینهاست و می‌توان آن را در نامی كه ایرانیان به آن داده‌اند، جست.
بُته‌جـِقّه یکی از نقش‌های تزئینی ایرانی است. این نقش از سرو ایرانی که از نمادهای زرتشتی بوده سرچشمه گرفته و بعدها در شرق رواج زیادی گرفته و طغراهای سلطان‌های عثمانی هم در همین نقش طراحی شده است.
در آمریکا این نقش را "Persian pickles" به معنی "خیار شور ایرانی" می‌نامند.

ایرانیان این طرح را بته (بوته) می‌نامند كه معنی لغوی آن یك دسته برگ است و ساده ترین شكل آن شباهت زیاد به برگ دندانه‌دار دارد. مردم ایران با عشقی كه به اختراع انواع مختلف اشكال هنری و پیچیده دارند، اشكال گوناگون بوته را به‌وجود آورده‌اند و بر آنها نام‌های مخصوص گذاشته‌اند، مثل بوته میری (كاج كوچك)، بوته ترمه‌ای (كاج متوسط)، بوته خرقه‌ای (كاج بزرگ)، بوته بادامی (كاج بادامی شكل) و بوته جقه‌ای (كاج بزرگی كه یك كاج كوچك از آن بیرون آمده).
بته‌جقه یكی از نگاره‌ها و ارائه‌هایی است كه در طول هزاره تا امروز به روش‌های گوناگون زینت‌بخش آثار هنری ایران (پته‌دوزی، قالی، ظروف و...) بوده است. البته هنرشناسان تاكنون در چگونگی پیدایش، ماهیت و رمز و راز آن اختلاف‌نظر دارند. این نقش جاویدان در طول زندگی هزار ساله‌اش به قدری تحول و تطور یافته كه هیچ ارائه‌ای در عالم هنر ایران و سایر اقوام تا به این حد متحول نشده است.

چرو 07-27-2013 10:43 PM

مرمت تابلو پته‌دوزی قاجار
 
مرمت تابلو پته‌دوزی قاجار

چندی پیش عملیات حفاظت و مرمت بر روی تابلوی پته‌دوزی قاجاری متعلق به کاخ صاحبقرانیه، توسط واحد حفاظت و مرمت مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران انجام و به پایان رسید. در این نوشتار می توانید ضمن اطلاع از این خبر درباره هنر زیبای پته دوزی نیز اطلاعات مفیدی بدست آورید.

http://img.tebyan.net/big/1391/12/23...7612130163.jpg


















مطالعات مختلف میکروسکوپی، آزمایشگاهی و دستگاهی برای شناسایی الیاف، شناسایی نوع بافت، PHسنجی، تست جابه‌جایی رنگ و ... بر روی این اثر پس از انتقال به آزمایشگاه حفاظت و مرمت انجام و دستاورد بررسی‌ها منجر به شناخت نوع الیاف و میزان آلودگی های وارده به اثر بود.
بررسی‌ها حاکی از آن بود که الیاف زمینه و نخ‌های سوزن‌دوزی همگی پشمین، نوع بافت زمینه سرژه و رنگ بافته ثابت و طبیعی بوده و در اثر شرایط نگهداری، بافته اسیدی و دچار آلودگی‌های بیولوژیکی شده است.
عملیات حفاظت و مرمت این اثر شامل باز کردن قاب و جدا کردن بافته از شاسی، بازکردن لایه‌های آستر و ساپورت و نوارها، غبارروبی، استحکام‌بخشی محل‌های اتصال، پاک‌سازی و شستشو با حلال‌های مناسب در هر قسمت، انجام وصالی علمی، نوار‌گیری لبه‌های سست، دوخت (پر کردن بخش‌های کمبود) و ارائه و اجرای طرح حفاظت پیشگیرانه در قاب‌گیری و نمایش اثر بر روی این بافته بوده است.
به طور مشخص پته‌ای با الیاف، رنگ‌آمیزی و نقش مشابه همانند پته مورد بررسی بسیار کمیاب است؛ نمونه‌های مشابه در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران و موزه‌های دیگر از نظر رنگ زمینه و ترکیب نقوش به کار رفته مشابه اثر مورد بررسی نمی‌باشند، ولی رنگ نخ‌های رودوزی‌ها و موتیوهای تشکیل‌دهنده نقش، همچنین دو بخش کناری دوخته شده به قسمت اصلی پته، همگی مشابه آثار دیگر و معرف اصالت این بافته قاجاری هستند.
به طور کلی می توان گفت هنر پته دوزی كه ریشه در تاریخ و گذشته فرهنگی كرمان دارد و هم اینك تولید آن در كرمان، سیرجان و رفسنجان رایج است، همانند سایر رشته‌های صنایع دستی سابقه تولیدی مشخص ندارد و هر یك از دست‌اندركاران پیدایی آن را به یكی از افسانه‌های بومی مرتبط می‌سازد و متاسفانه به دلیل آسیب‌پذیری منسوجات در برابر عوامل جوی، در موزه‌های داخلی و خارجی نیز نمونه‌هایی از پته كه بتواند راهگشایمان به كشف سابقه این «‌هنر – صنعت »‌ باشد؛ وجود ندارد و قدیمی‌ترین قطعه پته‌ای كه هم اكنون یافت می‌شود روپوش مقبره شاه نعمت‌اله ولی در ماهان كرمان است.
به طور مشخص پته‌ای با الیاف، رنگ‌آمیزی و نقش مشابه همانند پته مورد بررسی بسیار کمیاب است؛ نمونه‌های مشابه در مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران و موزه‌های دیگر از نظر رنگ زمینه و ترکیب نقوش به کار رفته مشابه اثر مورد بررسی نمی‌باشند، ولی رنگ نخ‌های رودوزی‌ها و موتیوهای تشکیل‌دهنده نقش، همچنین دو بخش کناری دوخته شده به قسمت اصلی پته، همگی مشابه آثار دیگر و معرف اصالت این بافته قاجاری هستند.


پته چیست؟

پته‌دوزی نوعی از رودوزی‌های ایرانی است كه طی آن تمام سطح پارچه به وسیله بخیه‌های نخی و رنگین پوشیده می‌شود و هنرمندانی كه اكثرا نیز از زنان و دختران خانه‌دار هستند با كمك سوزن، نقوش ذهنی را كه ملهم از پندارها و بینش‌های شخصی‌شان است بر زمینه پارچه پشمی ضخیمی بنام «عریض» می‌نشانند. «عریض»‌ كه در گذشته از آن برای دوخت دامن، كت و پالتو نیز استفاده می‌شد، پارچه‌ای دستباف است كه به وسیله دستگاه‌های بافندگی چوبی تولید می‌شد. ولی در سال‌های اخیر دستگاه‌های چوبی جای خود را به دستگاه‌های «‌تك فاز»‌ برقی دادند و پس از آن نیز تدریجا بافته‌های كارخانه‌ای جانشین «عریض»‌های دستباف شده كه هم‌اكنون «‌پته»‌های استان كرمان را بیشتر اینگونه پارچه‌های كارخانه‌ای تشكیل می‌دهد. «‌رییس»‌ كه معمولا در رنگ‌های عنابی، مشكی، سبز روشن، سبز تیره، زرد، نارنجی، قرمز، آبی تیره، سبز ماشی، لاكی و... مورد استفاده پته‌دوزان قرار می‌گیرد، نوعی نخ پشمی دستریس یا ریسیده شده به وسیله ماشین است كه میزان مصرف آن به نسبت نوع نقش و ضخامت یا نازكی نخ مورد مصرف متفاوت است. ولی به طور متوسط رودوزی هر متر پته به حدود 375 تا 400گرم نخ احتیاج دارد.
طرز تهیه

‌برای تهیه یك قطعه پته‌دوزی شده ابتدا عریض را به ابعاد لازم بریده و سپس آن را به دست طراح می سپارند، شیوه كار نیز به این صورت است كه زنان پته‌دوز خود مستقیما به طراح مراجعه نمی‌كنند و فروشندگان مواد اولیه پته معمولا مقدار زیادی عریض بریده و طراحی شده در اختیار دارند كه به صورت آماده به سوزن‌دوزان می فروشند. در مرحله طراحی، ابتدا طرح روی كاغذ كالك ترسیم می‌شود و پس از آن خطوط طرح را به طور متناسب با سوزن سوراخ كرده و سپس روی عریض مورد نظر منطبق می سازند و روی آن پودر گچ یا خاك زغال می‌ریزند و این عمل را «گرته زنی»‌ می‌نامند (برای پارچه‌های تیره از خاك گچ و برای پارچه‌های روشن از خاك زغال استفاده می‌شود). سپس نقاط مشخص شده را با قلم و مركب روی پارچه مشخص می‌سازند. پس از طراحی، انتخاب نخ و رنگ مطرح است. رنگ‌های روشن ظرف سال‌های اخیر به پته‌دوزی راه یافته و رنگ‌های اصیل اغلب تیره است. از آنجا كه طرح‌های پته نه شلوغ است و نه هندسی رنگ‌های روشن چندان جاذبه‌ای به محصول نمی‌دهد و تیره بودن رنگ‌ها ارتباط نقوش را منطقی تر و قابل قبول‌تر می‌سازد.
در مرحله طراحی، ابتدا طرح روی كاغذ كالك ترسیم می‌شود و پس از آن خطوط طرح را به طور متناسب با سوزن سوراخ كرده و سپس روی عریض مورد نظر منطبق می سازند و روی آن پودر گچ یا خاك زغال می‌ریزند و این عمل را «گرته زنی»‌ می‌نامند


پس از انتخاب و تهیه نخ، پته دوز ابتدا جای خطوط اصلی را سوزن می‌زند. این مرحله به دلیل آنكه نقوش به طور خطی دوخته می‌شود، به مرحله «‌ساق دوزی» معروف است. سپس داخل نقوش و متن با اسلوب خاصی سوزن دوزی و پر می‌شود كه این قسمت را اصطلاحا «آب دوزی» یا «‌متن دوزی» می‌گویند. مرحله سوم كه یكی از مهم‌ترین مراحل پته‌دوزی می‌باشد، مرحله «برگ دوزی» و «سایه زدن» با نخ پیرامون گل‌ها و نقش‌ها است. برگ دوزی معمولا در اطراف حاشیه و به صورت زیگزاگ انجام می‌شود و آن‌را «‌پتك دوزی»‌ نیز می‌نامند (پتك در زبان محلی به معنی جوانه است). پس از اتمام دوخت پته را شسته و با كمك دستگاه مخصوصی به‌نام نورد اتو زده و آماده فروش می‌كنند.
در حال حاضر پته‌دوزی روی سجاده، جا قرآنی، پرده، رویه كوسن، زیر لیوانی، رومیزی، سوزنی، بقچه و... انجام می‌شود و گلستانی همیشه خوش را به خانه‌های شما می‌آورد.

چرو 08-16-2013 05:00 PM

هنر پرداخت و رنگ بندی طلا
 
هنر پرداخت و رنگ بندی طلا

ابتدا مدل را در ظرف مسی قرمز (کاسه زاغاب) قرار داده و مقداری جوهر نمک (HCL) و یا جوهر گوگرد (H2SO4) همراه با مقداری آب بر روی آن میریزیم، بدین صورت که یک قسمت جوهر نمک یا جوهر گوگرد و 2 قسمت آب.
سپس کاسه زاغاب را روی حرارت ملایم قرار می دهیم تا اینکه پس از مدتی مدل به رنگ زرد برنجی در می آید. مدل را از ظرف در آورده و در آب شستشو می دهیم (محلول مورد نظر را می توان در ظرفی پلاستیکی و یا شیشه ای ریخته و مجدداً برای دفعات بعدی از آن استفاده کرد.)
کاسه زاغاب نیز حتماً باید با آب شسته شود. اگر مدت زیادی طلا در این محلول جوشانده شود باعث کسری وزن میگردد که مقرون به صرف نمی باشد.
روشهای مختلف پرداخت می تواند طلا را به رنگهای متفاوتی در بیاورد که رایجترین آنها در بازار رنگهای زرد و قرمز است.

- قرمز کردن طلا:
در این حالت از زاغاب کردن (عملیاتی که در بالا ذکر شد) مدل را کاملاً خشک کرده و در پودر اسیدبوریک (HBO3) قرار می دهیم تا لایه نازکی روی کار را بپوشاند، سپس آنرا حرارت می دهیم (حرارت در حدی باشد که طلا سرخ نشود)کمی صبر می کنیم تا طلا سرد شود و مجدداً عمل زاغاب را تکرار می کنیم
با این تفاوت که این بار میخواهیم اسیدبوریک روی کار از بین برود و برای این منظور کمی گرم کردن مدل در محلول زاغاب کافیست برای براق کردن و پرداخت نهایی مدل از فرچه سیمی و یا دستگاه پولیش ساچمه استفاده می کنیم.

http://www.beytoote.com/images/stori...mic/en1368.jpg




- زرد کردن طلا:
برای زرد کردن طلا از شوره قلم و شوره دودی استفاده می کنیم.
شوره قلم = یک کیلو شوره + نیم کیلو زاغ + 250 گرم نمک
شوره دودی = یک کیلو نشادر + نیم کیلو شوره
شما می توانید شوره دودی و شوره قلم را به صورت آماده از بازار هم تهیه کنید.
برای زرد کردن ابتدا عمل زاغاب مدل را در ظرف آبی که قبلاً آماده کردهایم میزنیم و بعد آن را به پود شوره قلم آغشته می کنیم و بعد آن را روی تخته نسوز گذاشته و حرارت می دهیم، بر اثر حرارت شوره روی کار کف می کند و به اصطلاح شوره می آید (اگر مدت بیشتری به حرارت دادن ادامه دهیم، شوره بعد از کف کردن روی کار میسوزد) .
سپس آن را دوباره در آب میاندازیم تا شوره روی آن شسته شود، در این موقع ما طلایی به رنگ زرد مات داریم که برای براق کردن آن از شوره دودی استفاده می کنیم، این بار مدل را بعد از در آب انداختن در شوره دودی فرومیبریم تا کاملاً به آن آغشته شود، سپس به صورت ملایم حرارت می دهیم.
هنگام حرارت دیدن شوره روی کار دود می کند. بعد از مدت کمی حرارت دیدن مدل را در آب فرو می بریم تا شوره روی آن شسته شود، برای پرداخت نهایی آن را بوسیله دستگاه پولیش ساچمه و یا فرچه سیمی کاملاً براق می کنیم. در آخر مدلهای پرداخت شده طلا را بوسیله خاک اره خشک می کنیم.


http://www.beytoote.com/images/stori...mic/en1367.jpg




اکنون ساعت 02:46 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)