پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   روانشناسی (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=102)
-   -   روانشناسی کودک (http://p30city.net/showthread.php?t=9977)

رزیتا 11-05-2009 03:16 AM

اثرات جانبی تنبیه
 
اثرات جانبی تنبیه

مقدمه

یکی از شایع‌ترین و نامناسب‌ترین اعمال برای جلوگیری از خلافکاری‌ها و سزادادن به خلافکاران که بویژه در مورد کودکان اعمال می‌شود، تنبیه بدنی است. ژان پیاز و پیرهانری سیمون روانشناس و اساتید دانشگاه‌های فرانسه در کتاب روانشناسی کودک و اصول تربیتی جوانان می‌گویند: اگر عملی نفرت انگیز در این جهان یافت شود که وجدان آدمی را ناراحت سازد، بدرفتاری و خشونت با کودک بی‌گناهی است که قدرت دفاع از خود را ندارد.

وقتی ما بطور آگاه یا ناآگاه و به تربیتهای ناصحیح و غلط و رفتارهای خشونت آمیز ، اغتشاشی در روح لطیف کودکانمان بوجود آورده و در نتیجه جریحه‌دار ساختن عواطف و احساساتشان ، آنان را به صورت افرادی خشن و بی‌عاطفه ، عاصی و مجرم تحویل جامعه می‌دهیم، در واقع مقصر و عامل اصلی خشونت‌ها و بی‌عاطفگی و جرایم و انحرافات و جنایات آنها ما هستیم. بنابراین قبل از آنکه تسلیم چوبه ‌دار بشوند، باید در وحله اول ما را به عنوان مقصر و مسبب و مجرم به مجازات رسانده و کیفر دهند.


آیا تنبیه بدنی کارساز است؟

البته والدین و مربیانی که مرتکب تنبیه بدنی در مورد کودکان تحت پرورش و تعلیم و تربیت خود می‌گردند، همگی بر این عقید‌ه‌اند که می‌خواهند در مورد تربیت آنان قدم مثبتی بردارند و این تنبیهات ، لازمه همان قدم‌های مثبت می‌باشد. ولی در روحیه چنین والدین و مربیانی اگر دقیق باشیم به خوبی درخواهیم یافت که عده‌ای از آنان خودشان به نوعی به اغتشاش و ناسازگاری درون مبتلا بوده و اغتشاشات و ناملایمات درونی و روحی ، آنان را هنگام مشاهده اعمال خلاف در کودکان ، تحریک به عصیان و در نتیجه ارتکاب به تنبیه بدنی می‌نماید.

کودک ممکن است که از ترس کتک خوردن دست به اعمال خلافی نزند، ولی وقتی که چندین بار کتک خورد و ترسش ریخت، همان کار خلاف را که میل به انجام آن دارد بالاخص در خفا با شدت و حدت بیشتری دنبال خواهد کرد. زیرا این امر از نظر روانشناسی کاملا به اثبات رسیده است که هر اندازه فردی در انجام کاری با ممانعت مواجه باشد، به همان اندازه و بلکه بیشتر برای انجام آن مریض خواهد شد. اغلب اعمال خلاف و نادرستی که از کودکان سر می‌زند، مغرضانه و از روی نقشه موذیگرانه قبلی نیست و حتی اگر چنین هم باشد باز باید در روان آنان بدنبال علت و انگیزه بگردیم.

چون هیچ کودکی مجرم و خلافکار از مادر متولد نمی‌شود و رفتارهای غلط و تربیت ناصحیح والدین و اطرافیان و خصایص اکتسابی محیط و اجتماعی هستند که روح کودک را متاثر و متالم ساخته و او در مقابل کنش‌هایی که به نظرش غیر عادلانه می‌نماید، وادار به واکنش‌های عصیانگر می‌سازد و ما اگر در مقابل عصیان و ارتکاب به جرم و گناه کودک متوسل به خشونت و تنبیه بدنی گردیم، علاوه بر اینکه در روح او برای گشایش و هدایت عقده‌های سرکش قدم مثبتی برنخواهیم داشت، بلکه عقده‌های موجود را سرکش نموده و عقده دیگری نیز بر تعداد آن خواهیم افزود و چنین کودکانی در اثر تنبیهات و مجازات‌های شدید و ممتدی عاقبت از محیط خانه و خانواده گریزان شده و با سقوط در دام‌هایی که هر آن در سر راهشان گسترده می‌باشد به احتمال زیاد تبدیل به بزهکار در جامعه خواهند شد.

اگر به فرض هم چنین شد، بالاخره خشن و بی‌عاطفه شده و دست به کارهای ناشایست و پرخطر خواهند زد. در بعضی مواقع نیز خلافکاری‌هایی از کودکان سر می‌زند که والدین از تفهیم نتایج مضر و زیان بخش آن عاجز می‌مانند و چون در حل مشکل با ناتوانی مواجه می‌شوند متوسل به تنبیه می‌گردند. غافل از اینکه این تنبیه جز چند لحظه تاثیری نخواهد داشت و روز از نو روزی از نو خواهد بود. والدین در این مواقع باید به دنبال علت و انگیزه بگردند.

گاه با مسائلی روبرو می‌شویم که تنبیه بدنی حتی برای مدت زمان کمی هم کارساز نیست. چرا که مشکل چیزی ریشه‌دار است. مثلا نوجوانی که وارد اولین دوره‌های بلوغ شده و در اثر تربیت‌های غلط و محیط ناسالم و محرومیت‌ها و سایر مشکلات اجتماعی یا ابتلا به یکی از انواع اعتیادهای جنسی و غیره به بیراهه می‌رود. در این حال برای ما امکان اصلاح جامعه و سالم کردن محیط و از بین بردن عوامل نامطلوب ، غیر ممکن به نظر می‌رسد. یعنی برای انهدام این موانع تربیتی بهتر است بدون توسل به خشونت و با رفتارهای محبت‌آمیز و دوستانه ضمن اینکه مضرات اینگونه اعمال خلاف و انحرافی را بازگو می‌کنیم، با نشان دادن افرادی که با ارتکاب به چنین اعمالی مبتلا به امراض مختلفی از قبیل سفلیس و سوزاک و سایر امراض مشابه گردیده و به صورت مطرودین جامعه ، عمر نکبت باری را در منجلاب بدبختی سپری می‌کنند.

رعب و ترسی را در اندیشه آنان برانگیزیم و حتم بدانید که این رعب و ترس مثبت ، عامل بازدارنده‌ای موثرتر از پند و اندرزها و سایر تنبیهات و مجازات‌ها خواهد بود. البته عوامل تخلف بسیار است و والدین و مربیان محترم نیز دارای تدابیری هستند که می‌توانند با استفاده از این تدابیر و تجربیات و مطالعه خود در راه از بین بردن عوامل تخلف‌زا قدم‌های مثبتی برداشته و در راه هدایت و آراستن کودکان خود به خصال واقعی انسانی بدون توسل به تنبیه بدنی و رفتارهای خشونت بار و با ارائه طریق‌های صحیح و مثبت تربیتی مفید واقع گردند.


راه حل جلوگیری از تخلفات کودکان و هدایت آنان

بالاخره برای جلوگیری از تخلفات کودکان و هدایت آنان به راه صحیح زندگی و نتیجه‌گیری از مطالب یاد شده در مورد مضرات تنبیه بدنی رعایت نکات زیر لازم و ضروری به نظر می‌رسد.
  • وقتی عمل خلافی از کودک سر می‌زند، هرگز نباید به خشونت توسل جست و اگر مواخذه در این مورد ضروری به نظر می‌رسد، باید سعی شود که باز خواست و احیانا توبیخ حتی مودبانه لفظی در جمع دوست و آشنا و سایر کودکان انجام نگیرد. زیرا ممکن است کودک تحقیر شده و با ایجاد عقده حقارت در وی ، نتیجه مطلوبی که مورد دلخواه است بدست نیاید.
  • توبیخ و ماخذه باید همراه با لطف و محبتی آمیخته شده که کودک ضمن توبیخ احساس نکند که محبت والدین را از دست داده، زیرا محبت و نوازش‌های به جای والدین و مربی در سازندگی شخصیت کودکان و جلوگیری از انحرافات و ارتکاب آنان به اعمال خلاف نقش معجزه را دارد.
  • اگر در مورد جلوگیری از بعضی تخلفات والدین و مربیان مجبور هستند که ترس و رعبی در دل کودک برانگیزند، باید این ترس به طور مثبت انجام شود.
  • والدین باید در رفتار کودکان خود حس مسئولیت و حمایت را در کودکان بزرگتر برانگیخته ، حتی در کارهای شخصی نیز از آنان کمک بگیرند.
  • والدین باید در امتناع صحیح غرایز و ساختن شخصیت مثبت و ایجاد تعادل و آرامش در روان کودکان ، از هر وسیله ممکن استفاده نموده و در انهدام عوامل منفی و مخربی که در سر راه آنان قرار دارد، بکوشند زیرا اگر کودک دارای شخصیت مثبت بوده و آرامش روحی داشته باشد، دیگر تخلفی وجود نخواهد داشت که مساله تنبیه بدنی و مواخذه و توبیخی را بوجود آورد.
  • والدین و مربیان باید با اعمال و رفتار صحیح ، در دل کودکان محبت و علاقه دوستانه‌ای نسبت به خود ایجاد نمایند. زیرا اگر کودکان ، والدین و مربی را نسبت به خود دوست و دلسوز احساس کردند اولا مشکلات خود را به راحتی با آنان در میان خواهند گذاشت، ثانیا از مواخذاتشان دلگیر و ناراحت شده و پند و اندرزهایشان را با میل و رغبت به کار خواهند بست.
  • نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که والدین و مربیان نباید به هیچ وجه هنگام توبیخ و مواخذه کودک ، محسنات و خوبی‌های سایر کودکان را به عنوان سرکوفت به رخ کودک بکشند. زیرا این عمل نیز علاوه بر اینکه موجب تحقیر کودک می‌شود، جلو تقویت اعتماد به نفس او را گرفته و به عصیان و اعمال انتقامجویانه وا می‌دارد.
  • یکی از مواخذات و تنبیهات غیربدنی با بی‌اعتنایی می‌باشد که نباید در مورد کودکان استمرار داشته باشد. زیرا اثرات سو بی‌اعتنایی‌های ممتد کمتر از تنبیه بدنی نیست.
  • دیگران را دوست بدارید و کودکان خود را به دوست داشتن دیگران عادت دهید.

رزیتا 11-05-2009 03:18 AM

با کودک بدرفتار چه کنیم؟
 
با کودک بدرفتار چه کنیم؟




مقدمه

بدرفتاری‌های کودکان دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد. باید ابتدا شناسایی کنید که دلیل بدرفتاری کودک شما چیست و سپس اقدام به رفع آن کنید. ممکن است یک ناراحتی جسمی موجب این بدرفتاری باشد، یا یک مساله تربیتی در کار باشد و دلیل بدرفتاری آنها در شیوه برخورد و تربیت شما نهفته باشد. با بررسی این عمل می‌توانید راهکارهای مفیدی را به کار ببندید تا رفتار او را تعدیل کنید و به او و به خودتان کمک اساسی بکنید.


به وضعیت جسمانی کودک خود توجه کنید.

گاهی اوقات دلیل بدرفتاری کودک یک ناراحتی جسمی است. برخی از کودکان در شرایطی که دردی دارند یا بیمار هستند یا بی‌تحرک می‌شوند، خیلی زود عصبانی می‌شوند و جیغ راه می‌اندازند و شاید آرام کردن آنها در این شرایط کار دشواری باشد. با بررسی احتمال وجود یک دلیل جسمی و شناسایی آن اقدام به رفع آن مشکل می‌کنید و بدرفتاری کودک شما نیز از بین می‌رود.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/i...cycology28.JPG
به وضعیت تغذیه کودک خود توجه کنید.

کودکان در حال رشد هستند و باید نیازهای تغذیه‌ای آنها به خوبی برآورده شود. کمبود برخی موارد در بدن تحرک‌پذیری کودک را افزایش می‌دهد و در این صورت ما ممکن است تعجب کنیم که چرا با وجود اعمال شیوه‌های تربیتی خوب و مناسب ، نتیجه خوبی نمی‌گیریم. برای این کار حتما از متخصصین کمک بگیرید.


خواب کودک را تنظیم کنید.

اغلب کودکان زمانی که احساس خواب می‌کنند، بی‌قرار و تحریک‌پذیر می‌شود. پدران و مادران باید به این نکته آگاه باشند و اینگونه رفتارهای کودک خود را حمل بر عصبانیت و خشم و بی‌قراری نکنند. در چنین مواقعی ، طرح یک برنامه خوب خواب و ترغیب او به استراحت و خواب رفتن به شیوه‌های خوب ، مشکل را حل خواهد کرد و لازم نیست شما زیاد نگران شده و سخت بگیرید.


الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشید.

کودکان بسیاری از رفتارهایی را که دارند از بزرگترها یاد می گیرند، حتی رفتاری را که به نظر ما چندان مهم نبوده و باور کردنی نمی رسد که کودک با این سرعت آن را فرا گرفته باشد. کودکان از ما یاد می‌گیرند که در مواقع ناراحتی چگونه مساله خود را مطرح کنند. والدینی که ناراحتی خود با هیجانات منفی و ناراحتی زیاد نشان می‌دهند، همین الگو را به فرزندان خود منتقل می‌کنند. برای جلوگیری از خشونت و بدرفتاری کودکان خود باید پدر و مادری آرام باشیم.


فیلم‌ها ، کارتون‌ها و بازی‌های خشن ، عامل بدرفتاری کودکان است.

تماشای فیلم های خشن ، کارتونهای نامناسب و بازی‌های کامپیوتری با تاثیری که در فعالیت بخش‌هایی از مغز می‌گذارند، بدرفتاری را در کودکان سبب می‌شوند. کودکان را از تماشای فیلم‌های بزرگسالان منع کنیم و اگر قرار است دیگر اعضا خانواده چنین فیلم‌هایی را تماشا کنند، در ساعاتی باشد که یا کودک در منزل نیست یا در خواب است. حضور کودک در خانه در حالی که دیگر اعضا مشغول تماشای یک فیلم هیجانی هستند و او را از تماشای آن منع می‌کنند راهکار مناسبی نیست.


روش‌های تنبیهی مناسبی داشته باشید.

زمانی که کودک شما عصبانی است و شما با اعمال یک تنبیه بدنی یا تنبیه سخت دیگری می‌خواهید او را آرام کنید، نه تنها به او کمک نکرده‌اید بلکه مشکل او را بیشتر نیز کرده‌اید و به این ترتیب کار شما در دفعات بعدی که او عصبانی می‌شود سخت‌تر شده است. برای آرام کردن کودک لازم نیست همان اول از روش تنبیه استفاده کنید. با امتحان کردن سایر روش‌ها اگر به نتیجه نرسیدند تنبیه مناسبی را در نظر بگیرید و اجرا کنید. این تنبیه نباید زیاد شدید باشد، نباید بدنی باشد و نباید خیلی طولانی باشد. چنانکه حضرت علی علیه‌السلام به مردی که از رفتار ناپسند فرزند خود شکایت کرد فرمودند: او را نزن بلکه از او قهر کن و قهر را طول نده.



http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/i...cycology16.JPG


زبان کودک خود یاد بگیرید

کودکان از لحاظ زبانی نیز در حال رشد هستند و درک آنها از زبان و گفتار به اندازه درکی نیست که ما بزرگترها داریم. برای اینکه بتوانیم ارتباط خوبی با کودک خود داشته باشیم، باید شیوه صحبت کردن خود را با او عوض کنیم و در سطح فهم و درک او صحبت کنیم. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: کسی که کودکی نزد اوست باید در برخورد با او کودکانه رفتار کند. زمانی که واضح ، کوتاه و دلنشین صحبت می‌کنیم، تن صدای ما آرام است و از کلمات مناسبی استفاده می‌کنیم راحت‌تر می‌توانیم کودک خود را آرام کنیم. البته منظور استفاده از الفاظ کودکانه که اغلب کودکان به طور نادرست کلمات را به کار می‌برند نیست. والدین باید کلمات را درست ، ولی واضح ، آرام و دلنشین ادا کنند.


عزت نفس کودک را افزایش دهید.

افرادی که عزت نفس بالایی دارند، بهتر می‌توانند رفتارهای خود را کنترل کنند. حتی وقتی در شرایط هیجانی شدیدی هستند. آنها به لحاظ ارزش و کرامتی که به خود قائل هستند در تمامی لحظات ، مراقب رفتار و گفتار خود هستند تا ارزش و احترام آنها را زیر سوال نبرد. علی علیه‌السلام می‌فرمایند:کسی که عزت نفس خود را بزرگ و باکرامت بداند، زشتی‌ها در مقابل او کوچک و حقیر می‌شوند. ارزش نهادن به خود و احترام گذاشتن به خود را به کودکان خود یاد دهیم و به این ترتیب به آنها کمک کنیم رفتار خود را تحت کنترل خود داشته باشند.


حقه لاک پشتی را به کودک خود یاد بدهید.

برای کودک خود توضیح دهید یک لاک پشت زمانی که احساس خطر می‌کند، چه می‌کند. او به راحتی سر خود را در لاک خود فرو می برد و به این ترتیب از خود محافظت می‌کند. او در لاک خود آرام و امن است. به کودک خود کمک کنید از یک تصویر سازی لاک پشتی استفاده کند. می‌توانید این کار را در شرایط عادی چندین بار تمرین کنید تا در مواقع ناراحتی کودک ، به راحتی بتوانید آنرا یادآوری کنید و از آن استفاده نمایید. این روش به ویژه برای کودکان کم سن و سال مفید است.
به او کمک کنید در شرایط هیجانی ، صحبت کند.

صحبت کردن باعث تخلیه هیجانی می‌شود. این کار را با آرامش انجام دهید و او را تقویت کنید با کنترل بیشتری روی رفتار خود ناراحتی خود و علت آنرا توضیح دهید. کمک کنید از جملات مناسبی استفاده کند تا تخلیه شود و دیگر لزومی برای انجام رفتارهای خشن نباشد. در واقع بدرفتاری کودک برای تخلیه هیجانات منفی او صورت می‌گیرد و اگر با روش درست به او کمک کنیم این کار را انجام دهد دیگر لزومی به رفتارهای خشن نخواهد بود.

رزیتا 11-18-2009 02:24 AM

به چه زبوني بگم دوست دارم
 
به چه زبوني بگم دوست دارم


بي ترديد شما فرزندان خود را دوست داريد. آيا آنها هم مي دانند که دوستشان داريد؟ بيشتر مردم فکر مي کنند که عشق پدر و مادر به فرزند امري ساده، روشن و واضح است. شما هر روز عشقتان را به هزاران شيوه به فرزندتان نشان مي دهيد. ولي گاهي کودک منظورتان را درک نمي کند، درست مانند اين که به زبان ديگري سخن مي گوييد. حداقل سه زبان براي ابراز عشق وجود دارد: نشان دادن عشق، گفتن (بيان کردن) ، و نوازش کردن . در ادامه نکات سودمندي جهت درخشش عشق در زندگي فرزندانتان با توجه به سن آنها ارائه مي گردد.

تا دو سالگي، عشق کودکانه
دکتر اسميت، روان شناس، توضيح مي دهد که ابراز علاقه و توجه به بچه هاي کوچکتر آسان تر است. بچه ها درک مستقيمي از اطرافشان دارند. ابراز علاقه روشي براي مطمئن کردن کودکي است که به نوازش و اطمينان بين والدين و خودش نياز دارد. کودکان نوپا ممکن است هميشه درک نکنند که چه مي گوييد، ولي والدين مي توانند با صداي آرام و مهربان با کودکان گفتگوي مثبت داشته باشند.

يک روش مهم ، توجه به نوع ابراز علاقه کودک به شما و ديگران است. آيا او مي گويد، «دوستت دارم»؟ يا کارهايي انجام مي دهد که توجه شما را جلب کند؟
اغلب لحن صداي شما منظورتان را از کلماتتان بيان مي کند. ارتباط چهره به چهره نيز مهم است. گاهي والدين نمي دانند که کودکان چه درکي از چهره آنها دارند. به آينه نگاه کنيد. ظاهر معمولي شما چگونه است؟ آيا خوشحال به نظر مي رسيد يا عصباني و يا ناراحت؟ بچه ها را در آغوش بگيريد، ببوسيد، نوازش کنيد، لبخند بزنيد و با آنها بخنديد. گذراندن وقت با کودکان، در هر سن و شرايطي ، بسيار جالب است. اين کار ، اعتماد به نفس و حس استقلال کودک را تقويت مي کند.


سه تا پنج سالگي ، به قلب خود رجوع کنيد
روان شناسان کودک و خانواده معتقدند که پدر و مادر بايد بياموزند که چگونه پيام هاي عشق و علاقه خود را به کودکان برسانند. کودکي که دوست دارد مورد علاقه شما باشد، ممکن است بخواهد ظرف هايش را بشوييد، برايش هديه بخريد، اوقاتي را با او سپري کنيد، برايش بستني بخريد ، يا دوچرخه اش را تعمير کنيد. کودک در اين سن دلش مي خواهد جملاتي مانند : دوستت دارم، تو برايم مهم هستي، دوست دارم با تو باشم و … را از پدر و مادر بشنود. مي خواهد والدينش او را در آغوش بگيرند، دستهايش را بگيرند و او را نوازش کنند. وقتي به فرزندتان مي رسيد، به چشمهايش نگاه کنيد، دستهايش را بگيريد، نوازشش کنيد، با او بازي کنيد و با هم قدم بزنيد. به او بگوييد دوستش داريد و از داشتن او خوشحاليد، کودک مشتاق شنيدن اين جمله ها و کلمات است.

شش تا هشت سالگي، به نام عشق
پروفسوراندي بيل، مشاور و استاد دانشگاه، در مورد گفت و گو و صحبت با فرزندان مي گويد: همه ما حس مي کنيم که وجود علاقه ضروري است و گاهي فکر مي کنيم که عشق را مي توان با زمان معني کرد. توجه به اين نکته مهم است که ما وقت داريم، ولي بايد نحوه اختصاص و برنامه ريزي وقت خود را انتخاب کنيم. بنابراين والدين مي پرسند که فرزندم چقدر زمان مي ارزد؟ چگونه تشخيص مي دهيد که چه پيام هايي را بفرستيد؟ يک روش مهم ، توجه به نوع ابراز علاقه کودک به شما و ديگران است. آيا او مي گويد، «دوستت دارم»؟ يا کارهايي انجام مي دهد که توجه شما را جلب کند؟ و يا برايتان يادادشت مي نويسد؟ روش هاي زيادي براي ابراز علاقه وجود دارد. به روش ابراز علاقه فرزندتان توجه کنيد. او را در آغوش بگيريد و ببوسيد. با او به دوچرخه سواري برويد و به لطيفه هايش بخنديد.
گذراندن وقت با کودکان، در هر سن و شرايطي ، بسيار جالب است. اين کار ، به ويژه اگر بدون حضور برادر يا خواهرش باشد ، اعتماد به نفس و حس استقلال کودک را تقويت مي کند.

نه تا دوازده سالگي، دوستت دارم
دکتر اسميت توضيح مي دهد: به تدريج که کودک شما بزرگ مي شود، ابراز علاقه به صورت گفتاري و رفتاري در مي آيد. کلمات و رفتار مثبت شما نشان مي دهد که به او احترام مي گذاريد و متوجه اين نکته هستيد که او بزرگ شده است.
بيشتر ما زندگي پر مشغله اي داريم. بنابراين در حالي که به حرف هاي فرزندتان گوش مي دهيد، کارهاي معمول روزانه را انجام دهيد. پروفسور اندي بيل تأکيد مي کند که : نه تنها بايد به حرف هاي او «گوش کنيد»، بلکه بايد «توجه» نيز داشته باشيد. نحوه گوش دادن به صحبت هاي فرزندتان، توجهتان را به او کامل مي کند. خود شما گفت و گو را شروع کنيد و نه تنها واقعاً گوش دهيد بلکه احساس کنيد. همانطور که بچه ها بزرگتر مي شوند، اين مراحل را پشت سر مي گذارند و کمتر به ابراز علاقه به صورت در آغوش گرفتن و بوسيدن، تمايل نشان مي دهند. ولي همچنان به يادآوري علاقه شما نياز دارند، تنها نوع ابراز علاقه تغيير مي کند. اوقاتي را جهت گذراندن با آنها در نظر بگيريد و عصباني نشويد تا ارتباط تان قطع نشود. وفراموش نکنيد که ارتباط هاي فيزيکي محبت آميز براي هميشه مي تواند در رشد و بلوغ او بويژه تربيت جنسي سالم موثر باشد. هميشه در هر سني به او بگوييد: دوستت دارم. گذراندن وقت با کودکان، در هر سن و شرايطي ، بسيار جالب است. اين کار ، به ويژه اگر بدون حضور برادر يا خواهرش باشد ، اعتماد به نفس و حس استقلال کودک را تقويت مي کند، زيرا در مدت حتي ?? يا ?? دقيقه، توجه ويژه شما به او فرصت صحبت کردن، مرکز توجه بودن و همچنين توجه شما به حرفهايش را فراهم مي کند.


منبع: همشهري
تنظيم براي تبيان: کهتري

SonBol 12-18-2009 10:38 AM



آزادي فرزند تا کجا؟

در اين مقاله 3 نکته ي تربيتي که در سن نوجواني مهم است را برايتان بازگو مي کنيم تا با بکار گيري آن ها ارتباط بهتري با فرزندتان بر قرار کنيد:


vاحترام به آزادي فرزندان
اغلب از ديد پدران و مادران، فرزنداني شايسته تلقي مي شوند که مطيع محض والدين خود باشند و پدر يا مادر در همه ي امور براي آنها تعيين تکليف کنند و آنها نيز بي آنکه کوچکترين مخالفت يا رأي و نظري داشته باشند ، تنها اطاعت کنند.
لازم است بسياري از ما طرز تلقي و بينش خود را نسبت به مسأله ي تربيت فرزند تغيير دهيم و از آنها اطاعت محض نطلبيم.
اطاعت محض در صورتي که عملي شود ، از فرزندان ما انسانهايي خواهد ساخت که به رشد و بلوغ فکري و روحي نرسيده اند؛ علاوه بر اين، چنين برداشتي از موضوع، موجب پيدايش توقعات و انتظاراتي در ما مي شود که چون معمولاً برآورده نمي شوند، روابط ما را با فرزندانمان تيره مي کنند.
آزادي فرزندان بايد با تدبير والدين آگاه هدايت شود تا به انحراف کشيده نشود اما سرکوب آزادي فرزندان نيز خطاي تربيتي بزرگي است.
پدران و مادران آگاه و روشن بين، از همان دوران کودکي فرصت هايي را براي فرزندان خود فراهم مي کنند تا انديشيدن، انتخاب کردن و تصميم گرفتن را تجربه کنند؛ در اين ميان اگر فرزندان اشتباهاتي داشته باشند ، اين اشتباهات را براي رشد طبيعي آنها لازم مي شمرند و خود به عنوان راهنما در کنارشان قرار مي گيرند.
اين مطلب به اين معنا نيست که فرزندان در انجام آنچه مي خواهند آزاد باشند بي گمان چنين برخوردي با موضوع نادرست است. آزادي فرزندان بايد با تدبير والدين آگاه هدايت شود تا به انحراف کشيده نشود اما سرکوب آزادي فرزندان نيز خطاي تربيتي بزرگي است.
در تربيت لازم است نصيحت و انتقاد را به حداقل رسانيد و از خطاهاي جزيي و کم اهميت صرف نظر کرد و هر ايراد جزيي را بلافاصله مورد انتقاد و اعتراض قرار نداد؛ بلکه با بلند نظري و بزرگواري از کنار آنها گذشت تا بتوان موارد مهم تر را با قاطعيت جلوگيري کرد.


vزياده روي نکردن در انتقاد
تذکرات و يادآوري هاي زياد و پي در پي از نظر تربيتي شيوه ي درستي نيست و منتهي به پيدايش لجاجت و مقاومت منفي در کودک و نوجوان مي شود.لجوج بار آمدن برخي کودکان و نوجوانان اغلب در نتيجه ي مراعات نکردن اين اصل است.
در تربيت لازم است نصيحت و انتقاد را به حداقل رسانيد و از خطاهاي جزيي و کم اهميت صرف نظر کرد و هر ايراد جزيي را بلافاصله مورد انتقاد و اعتراض قرار نداد؛ بلکه با بلند نظري و رگواري از کنار آنها گذشت تا بتوان موارد مهم تر را با قاطعيت جلوگيري کرد. از اين روش در تعليم و تربيت اسلامي به «تغافل» تعبير مي شود.
«تغافل» يعني اينکه خطاهاي کسي را ناديده بگيريم و دانسته چنين وانمود کنيم که اين اشتباهات را نديده ايم. اين روش سبب مي شود که احساسات فرزند با تذکرهاي پي در پي ما جريحه دار نشده و لجاجت وگستاخي در او پديد نيايد.
روشي که طي آن کودک بويژه نوجوان پيوسته از چپ و راست با سيل انتقاد ، سرزنش و نصيحت روبرو مي شود ، روشي نادرست است.
لازم است پدر يا مادر خطاهاي جزيي را در ذهن خود جمع آوري کند و بموقع و در شرايط مساعد تذکر لازم را به نوجوان بدهد. در برابر هر خطا به تذکر و سرزنش پرداختن ارزش سخن را نيز از بين مي برد و سبب مي شود فرزند به اين گونه سرزنش ها و انتقادها خو بگيرد و ديگر از آنها متأثر نشود.
در اين جا بايد به يک روش نادرست ديگر نيز اشاره کنيم و آن، روش پدران و مادراني است که در برابر تخلفات فرزندان خود بيش از حد بي تفاوت، بي اعتنا و خونسرد هستند. در بعضي خانواده مي بينيم که فرزندان با داشتن آزادي بي قيد شرط به خطاهايي دست مي زنند و والدين در برابر اين خطاها سکوت و خونسردي بيش از حد نشان مي دهند. چنين روشي اغلب به انحطاط فرزندان منتهي مي شود و از آنان افرادي لاقيد ، خيره سر ، لوس ، غير منضبط و سرکش بار مي آورد.
براي آموزش و اصلاح عيبهاي فرزندان، بهتر است در درجه اول از روش هاي غيرمستقيم استفاده کنيم و آنها را به طور مستقيم مورد خطاب قرار ندهيم و اگر لازم شد که به طور مستقيم با آنها درباره خطا و لغزش شان صحبت کنيم، بهتر است اين کار علني و آشکار نباشد تا شخصيت او در نزد ديگران خورد نشود.


vگرامي داشتن شخصيت فرزند
اگر با فرزندان خود رفتاري تحقير آميز و آميخته به طعن و ملامت داشته باشيم يا پيوسته آنها را سرزنش کنيم و در حضور ديگران به آنها بها ندهيم، اين روش ما سبب مي شود که آنها بتدريج خود را به عنوان موجودي بي ارزش و بيمقدار بپذيرند و احساس کرامت و شخصيت را از دست بدهند. اين احساس سرآغاز سقوط و انحطاط آنهاست.
در برخي خانواده ها مي بينيم که پدر يا مادر با به کار بردن الفاظ طعن آلود و گاهي زشت و رکيک فرزندان خود را در حضور خويش و بيگانه تحقير مي کنند. آنها نمي داند که با به کار بردن اين گونه الفاظ و نسبت دادن آنها به فرزندان خود، عملاً اين خصوصيات پست را به آنها تلقين و تزريق مي کنند و از فرزندان خود موجودات بي مقداري مي سازند که آمادگي همه گونه پستي و انحراف را دارند. آنها به دست خود شالوده ي شخصيت فرزندان خودرا ويران مي کنند و در وادي انحراف و انحطاط رها مي سازند.
براي آموزش و اصلاح عيبهاي فرزندان، بهتر است در درجه اول از روش هاي غيرمستقيم استفاده کنيم و آنها را به طور مستقيم مورد خطاب قرار ندهيم و اگر لازم شد که به طور مستقيم با آنها درباره خطا و لغزش شان صحبت کنيم، بهتر است اين کار علني و آشکار نباشد تا شخصيت او در نزد ديگران خورد نشود. اين روش علاوه بر اين که او را در حفظ عزت و کرامت شخصيتش ياري مي کند، بر اعتماد او نسبت به ما نيز افروده مي شود. گاه لازم مي شود ما عذر او را در دست زدن به کاري خلاف براحتي بپذيريم يا حتي خود ، آن را توجيه کنيم. در حقيقت ما با استفاده از اين روش به او تلقين مي کنيم که وي برتر از آن است که به چنين خطايي دست زند و اگر هم دست به کاري خلاف بزند تصادفي و از روي غفلت و اشتباه است. اين گونه شخصيت قايل شدن براي کودکان و نوجوانان سبب مي شود که آنها احساس شخصيت اخلاقي را از دست ندهند.


deltang 01-27-2010 11:16 AM

رفتاري که پسر بچه ها ديرتر از دختر بچه ها ياد مي گيرند


بيشتر كودكان در سنين دو تا پنج سالگي قادر به كنترل ادرار و مدفوع خود مي‌شوند.تعداد كمي از كودكان پيش از دو سالگي نيز كنترل قابل اطميناني دارند و تعداد اندكي پس از پنج سالگي همچنان دچار مشكلات عدم كنترل هستند.


سن دستيابي كودكان به مهارتهاي توالت رفتن و كنترل ادرار بسيار متغير است.گاه تغيير شرايط محيطي مانند به دنيا آمدن يك كودك جديد و يا آغاز مدرسه مي‌تواند كودك را مضطرب كند و يادگيري توالت رفتن را به تاخير بياندازد.



كودكاني كه والدين آنها ديرتر توالت رفتن و كنترل ادرار را در كودكي فرا گرفته‌اند به احتمال زياد خود نيز ديرتر بتوانند كنترل قابل اطميناني بر ادرار به دست آورند.جز در مواردي كه مشكلات جسمي وجود دارد، آموزش توالت رفتن سير طبيعي خود را طي خواهد كرد و فشارهاي وارده از سوي والدين نمي‌تواند اين روند را تسريع كند.


يادگيري كنترل ادرار و مدفوع بخشي از تكامل كودك است. نخست كنترل مدفوع، سپس كنترل ادرار در طول روز و در نهايت كنترل ادرار طي شب كامل مي‌شود. سعي نكنيد پيش از آماده شدن كودك به او توالت رفتن را بياموزيد.


حداقل سن براي آغاز آموزشي توالت رفتن به كودك، 18 ماهگي است و معمولا پسرها ديرتر از دخترها توالت رفتن را ياد مي‌گيرند. توصيه مي‌شود پس از 18 ماهگي كودك را با لگن آشنا كنيد. به اين صورت كه هنگام تعويض پوشك بچه او را روي لگن بنشانيد. همچنين به والدين توصيه مي‌شود كودك را به استفاده از لگن تشويق كرده و لگن را در محلي نزديك و مناسب قرار دهيد تا كودك به سرعت به آن دسترسي داشته باشد.


كودك را پس از صرف غذا و يا در مواقع خاصي كه مي‌دانيد نتيجه مطلوب بيشتر است،روي لگن بنشانيد و بهتر است از پوشك‌هايي استفاده شود كه امكان بالا و پايين كشيدن آن براي كودك وجود داشته باشد.پس از آن كه كودك به صورت اطمينان‌بخش از لگن استفاده كرد، در مرحله بعد استفاده از توالت معمولي را آموزش دهيد.

deltang 01-31-2010 12:25 PM

توالت فرنگی برای کودکان ممنوع !!



یک تحقیق جدید نشان داده است که قسمت نشیمنگاه توالت‌های فرنگی می‌تواند پوست کودکان را تحریک کرده و سبب انتشار عفونت‌های پوستی در بین آنها شود.
متخصصان بهداشت پوست کودک در مرکز اطفال هاپکینز در این مطالعات تاکید کردند که احتمال بروز این قبیل عفونت‌ها در بین کودکان در کشورهای توسعه نیافته به مراتب بیشتر است.
دکتر برنارد کوهن و دستیاران وی اطلاعات حاصل از کشورهای هند و آمریکا را در این پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند.
آنها خاطر نشان کردند که مواد شیمیایی شوینده و توالت‌هایی که صندلی چوبی دارند مهمترین عوامل بروز این عفونت‌ها هستند.
ایوان لیتوینوف محقق دانشگاه مک‌ گیل در مونترال کانادا در این باره متذکر شد:" برخی از کودکان سال‌ها پیش از این که نتایج تحقیقات ما مشخص شود با این مشکل مواجه بودند، در حالی که علت بیماری آنها تشخیص داده نشده بود."
محققان تاکید کردند:" با توجه به این یافته‌ها اکنون تمام کودکانی که توالت فرنگی دارند در معرض خطر ابتلا به این عفونت هستند و بنابراین والدین و مسوولان مدارس باید حتما این موضوع را در نظر گرفته و بویژه مراقب توالت‌های فرنگی چوبی و نوع مواد شوینده آنها باشند."

رزیتا 02-14-2010 03:09 AM

روش های جدید تربیت رسید
 
روش های جدید تربیت رسید

http://img.tebyan.net/big/1388/11/01...6115735776.jpg

تربیت است و هزار تکنیک و هزار تدبیر. اما به نظر شما تدبیرهای صحیح و پرکاربرد کدامند. با کدامین روش می توانیم رفتارهای مثبت را ایجاد کنیم، آنها را تقویت کنیم تا افزایش یابد و با کدامین روش ها می توانیم رفتارهای منفی را به حداقل و سطح مطلوب برسانیم. بسیاری از والدین فکر می کنند که برای حذف و کاهش هر نوع رفتار غیرمطلوب که مورد دلخواه آنان نیست و یا به مصلحت تربیت کودک نمی دانند باید از طریق روش هایی اقدام کنند که با ایجاد خاطره ای منفی یا مقدار کمی از آسیب روحی او را مجبور به ترک عمل ناشایست کنند. اما روانشناسان روش هایی را پیشنهاد می کنند که می توان آنها را روش مثبت برای کاهش رفتار دانست. روش هایی که ما به تشویق می پردازیم اما تشویق رفتارهایی خاص . در این مبحث سعی داریم چهار روش را به شما معرفی کنیم که در ظاهر تشویق کننده است اما می تواند رفتارهایی را به اتمام برسانند. این تکنیک ها عبارتند از: 1- تقویت تفکیکی نرخ های کم رفتار 2- تقویت تفکیکی رفتارهای دیگر 3- تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز 4- اشباع
لازم به تذکر است که هرگونه تشویق کردن و استراتژی که رفتاری را در فرد افزایش دهد در روانشناسی به تقویت مشهور است.

http://img.tebyan.net/big/1388/11/13...8118588231.jpg

1- تقویت
تفکیکی نرخ های کم رفتار: در این روش ابتدا سعی کنید رفتاری را که تمایل دارید در کودک خود کاهش دهید به طور مشخص برای خود تعریف نمایید. به علاوه میزان حضور مطلوب این رفتار نیز از نظر والدین باید مشخص شود و سپس به کودک توصیه شود که رفتار خود را تا میزان مطلوب آن کاهش دهد تا جایزه بگیرد یا به اصطلاح تقویت شود. همچنین می توانید به جای تعداد دفعات تکرار رفتار به فواصل رفتاری تکیه کنید و او را تشویق کنید تا حداقل رفتار خود را در فاصله زمانی معین بروز دهد. فرض کنید کودک شما عادت دارد تا در حین مطالعه دروس به بازی، سرگرمی یا صحبت کردن بپردازد. این رفتار در صورتی که به اندازه باشد نامطلوب نیست لذا به فرزندتان توصیه می کنید در صورتی که پس از هر 45 دقیقه مشق نوشتن به فعالیت های غیردرسی بپردازد مورد تشویق قرار می گیرد. در این صورت شما به این نوع تقویت تفکیکی با شرط زمان پرداخته اید. در نوع تقویت پاسخدهی با نرخ کم شما می توانید به فرزند خود در صورتی تقویت ارائه دهید که به عنوان مثال در کل زمان مطالعه خود در یک روز چهار بار به فعالیت غیردرسی بپردازد. تاثیر کلی این نوع روش به آرامی ظاهر می شود و تا کاهش رفتار باید بردبار بود.

2- تقویت تفکیکی رفتارهای دیگر: در این روش برای حذف رفتار نامطلوب به فرزندتان می آموزید که در صورت انجام ندادن رفتار نامطلوب مورد نظر مورد تشویق قرار گیرد. فرض کنید کودکی که در کلاس درس زیاد صحبت می کند زیاد از سر جایش بلند می شود و ... به او می گویید در صورتی که در طول یک ساعت درسی رفتار خاصی را انجام ندهد مورد تشویق شما قرار می گیرد. به این صورت او برای دریافت جایزه رفتار نامطلوب را حذف می کند. تفاوت این روش با روش قبل این است که در مورد اخیر به حذف رفتار می پردازید و در روش قبل رفتار نامطلوب را تنها کاهش می دهید.
نکته خواندنی این است که لازم است زمان حذف رفتار را به تدریج افزایش دهید تا فرزندتان توان عمل کردن به آن را داشته باشد. مثلاً اگر می خواهید بدخطی را در کودک خود حذف کنید ابتدا با نوشتن یک صفحه دیکته خوش خط او را تشویق کنید و سپس به تدریج خوش خطی را در صورت فراگیر شدن در کل تکالیف تقویت کنید. البته عیب این روش این است که:
اول اینکه به او نمی گوییم چه کاری بکن تنها او را از کاری ناپسند دور می کنیم و دوم اینکه هر رفتار دیگر را بغیر از رفتار مورد پسند تشویق می کنیم و این در حالی است که ممکن است او به رفتارهای منفی دیگری روی آورد. مثلا در مورد صحبت کردن در سر کلاس ممکن است او برای دریافت تشویق این رفتار را حذف کند اما به رفتار های منفی دیگری روی آورد.
در روش اشباع ما اجازه می دهیم تا کودک آنقدر به رفتار خود ادامه دهد که دیگر انگیزه ای برای ادامه نداشته باشد در این صورت به سیری خواهد رسید.


2- تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز: در این روش ما تنها با تشویق کردن رفتاری که با رفتار مشخص مغایرت دارد می خواهیم تا فرزندمان از انجام رفتار خاص نامطلوب برحذر باشد. اگر کودک شما در هنگام بازگشت از مدرسه تاخیر دارد می توانید هر روزی را که بازگشت او به موقع صورت گرفت مورد تشویق قرار دهید. در این روش به دلیل دریافت جایزه و انجام رفتار مطلوب فرزندتان ناچار است تا رفتار نامطلوب را ترک کند.

3- سیری یا اشباع: هر شخصی به این دلیل رفتار خاصی را ادامه می دهد که به نوعی برای او پیامد مثبتی را به دنبال دارد. در روش اشباع ما اجازه می دهیم تا کودک آنقدر به رفتار خود ادامه دهد که دیگر انگیزه ای برای ادامه نداشته باشد در این صورت به سیری خواهد رسید. فرض کنید شخصی که برای انجام عملی خاص سعی دارد با سر و صدا کردن و جیغ و گریه اجازه مادر را کسب کند. در این صورت اگر فرصت دهید تا او به جیغ و گریه ادامه دهد و در قبالش پیامد مثبتی را دریافت نکند و ادامه رفتار برایش جذابیت نداشته باشد به اشباع خواهد رسید. در روش اشباع کودک از خستگی مفرط که ناشی از تکرار زیاد یک عمل است به بی انگیزگی می رسد. البته این روش در مورد رفتارهایی به کار می رود که انجام مکرر آن خود و دیگران را متضرر نسازد و همراه با روش های دیگر می تواند کارساز باشد

رزیتا 03-04-2010 11:45 AM

کسی نفهمه، من ... دارم!
 
کسی نفهمه، من ... دارم!

http://img.tebyan.net/big/1388/12/20...7139207119.jpg


بسیاری از مادران جوان نمی دانند چه زمانی فرزند نوپای خود را از پوشك بگیرند و برای دستشویی رفتن آماده كنند. گاهی كودك تا چند سالگی به پوشك عادت می كند و آموزش دستشویی رفتن به او كمی دشوار می شود.
به طور میانگین، بیشتر كودكان استفاده از لگن را از دو سالگی شروع می كنند، اما این توانایی، بسته به سطح یادگیری و پیشرفت هر كودك، از 18 تا 24 ماهگی متفاوت است.
هنگامی كه كودك دچار تنش است، آموزش دستشویی رفتن را شروع نكنید.

برای شروع آموزش، به رفتارهای كودكتان دقت كنید. او باید سه تا پنج مورد از توانایی های زیر را داشته باشد:
- آموزش های شما را درك و اجرا كند.
- با كلمه ها و نشانه های ساده ای كه بلد است، به شما بفهماند دستشویی دارد.
- بتواند دستشویی خود را دست كم یك ساعت نگه دارد.
- چند ساعت در روز، پوشك خود را خیس نكرده باشد.
- شكمش در طول روز به صورت منظم كار كند.
- بی آنكه بیقراری كند، چند دقیقه بنشیند.
- از رفتار دیگران تقلید كند.
- از لگن خوشش بیاید.

http://img.tebyan.net/big/1388/12/31...7410151122.jpg

نکته ای که در آموزش آداب دستشویی رفتن بسیار مهم است ،زمان مناسب برای شروع این آموزش است . هنگامی كه كودك دچار تنش است، آموزش دستشویی رفتن را شروع نكنید. مثلا:
- اگر فرزند دیگری قرار است به دنیا بیاید.
- هنگام اسباب كشی.
- زمانی كه می خواهید او را به خوابیدن در تخت جدا عادت دهید.
- اگر مشكلات خانوادگی برایتان پیش آمده است.
- اگر یكی از اعضای خانواده مریض است.
شما می توانید از 15 ماهگى، آموزش هاى اولیه برای دستشویی رفتن را آغاز كنید و تا زمانی كه كودك، نشانه های آمادگی را نشان دهد، این آموزش ها را ادامه دهید.

- اندازه توالت های معمولی، برای نوپایان طراحی نشده و استفاده از آنها برایشان دشوار است. بنابراین برای فرزندتان یك لگن بچه تهیه كنید. در خرید لگن، دقت كنید مدل لگن طوری باشد كه وقتی كودك روی آن می نشیند، پاهایش به زمین برسد.
-كودك را مجبور به این كار نكنید.
-در فاصله های زمانی كمتری، پوشك نوپایتان را عوض كنید تا به خشكی عادت كند.
-او را با صحبت های سرگرم كننده تشویق كنید.


بعد از اینكه كودك لگن را قبول كرد :
- از او بخواهید همین كه احساس كرد دستشویی دارد، شما را خبر كند.
- به او یاد بدهید كه وقتی دستشویی داشت، باید خودش را نگه دارد تا به لگنش برسد.
- برای تنظیم زمان های دستشویی رفتن، بعد از خوردن غذا یا نوشیدنی و تنقلات، بدون شلوار و لباس زیر روی لگن بنشیند. اگر در این چند دقیقه نتوانست دفع كند، اجازه بدهید چرخی بزند و سپس دوباره، چند دقیقه او را روی لگن بنشانید.
- در طول روز، برا ى مدت كوتاهى، دست كم 30 دقیقه، بچه را نپوشانید و به او كمك كنید درباره عمل دفع خود آگاه باشد. در این مدت، كودك را از جاهای فرش شده منزل دور نگه دارید.


توجه:
اگر كودك نمی تواند آموزش های شما را انجام دهد، به هیچ وجه با حالت عصبی با او برخوردنكنید.
گاهی كودك یادش می رود كه باید برود سر لگن وممكن است جایی را كثیف كند. در این موقع ها صبور باشید.

منبع : ماهنامه شهرزاد

رزیتا 03-04-2010 11:49 AM

آموزش صبر از راه بازی
 
آموزش صبر از راه بازی


http://img.tebyan.net/big/1388/12/15...2142218124.jpg

کودکتان را به حمام می برید، تنش را خشک می کنید و در پایان، حوله را روی سرش می اندازید... چندلحظه بعد حوله را برمیدارید... «دالی ...» کودکتان که از این كار خوشش آمده، از روی رضایت می خندد. گاهی صورت خود را پشت دستهای تان پنهان می کنید و چند لحظه بعد... اصلا مهم نیست چگونه با کودکتان «دالی موشه » بازی کنید، به هرحال او از این موضوع خوشش می آید و شما را تحویل می گیرد. تمام مادر و پدرها در سراسر دنیا به طور ذاتی عاشق بازی دالی موشه هستند و این موضوع تصادفی نیست. دالی موشه، منبع غنی شادی و آموزش است.


راهی برای آموزش صبر
وقتی کودک شما گرسنه و منتظر شیشه شیر است، اصلا خوش اخلاق نیست، مدام گریه می کند و جیغ می کشد؛ اما وضع درباره کودکانی که عاشق دالی موشه هستند ، کاملا فرق می کند. آنها پیش از این ، مزه صبر کردن را حس کرده اند. آنها می دانند پس از مدتی انتظار، لحظه شیرینی در انتظارشان است، دالی موشه به کودک می آموزد برای حس لحظاتی شیرین، گاهی باید کمی صبور بود.


راهی برای تاثیرگذاشتن
برای برقراری ارتباط با اطرافیان، گاهی باید مبتکر بود. برای برقراری ارتباط با نوزاد، نمی توان از راه های ساده کمک گرفت. دالی موشه، بهترین راه برای آغاز ارتباط با یک کودک و تاثیرگذاشتن روی اوست.


برای بزرگ شدن
برای یک کودک وابسته به پدر و مادر، هیچ چیز شیرین تر از پنهان و دور شدن از چشم والدین نیست. او با اجرای این بازی، هروقت بخواهد ناپدید و بعد ظاهر می شود. وقتی کودکتان خود را پنهان می کند و شما نشان می دهید دارید دنبالش می گردید، او این حس را پیدا می کند كه دوستش دارید و از فقدانش ناراحتید. کودک در ابتدا خود را پشت دستانش پنهان می کند و چون کسی را نمیبیند، گمان می کند دیگران هم او را نمیبینند؛ اما در 5- 4 سالگی وضعیت تغییر میکند؛ مغز او دست به ساختن سناریوهای پیچیده تری میزند، از این به بعد بازی «قایم موشک » جای دالی موشه را می گیرد.


برای باهوش شدن
هیچ چیز قانونمندتر از بازی دالی موشه نیست. سکانس های ساده ای كه مدام پشت سر هم تکرار می شوند. تمرین این سکانس ها، مغز کودک را فعال نگاه می دارد و از همه مهمتر، او رابطه علت و معلولی را می آموزد.


http://img.tebyan.net/big/1388/12/57...1941436843.jpg



برای برقراری ارتباط
از 3 ماهگی به بعد، کودک شما قوانین بازی دالی موشه را می آموزد؛ یک نفر صورتش را پنهان می کند. نفر بعدی چند لحظه منتظر می ماند. نفر اول صورتش را نشان می دهد. نفر دیگر میخندد. گمان نمی کنید این بازی، معنی خاصی داشته باشد؟ این به طور دقیق همان کاری است که هنگام گفت وگو انجام میدهیم! یعنی منتظر میمانیم تا یک نفر صحبت کند. نفر دوم منتظر می ماند، نفر اول صحبتش تمام شود، بعد نفر دوم شروع به صحبت می کند. با کمک این بازی، کودک شما با قوانین ساده برقراری ارتباط آشنا میشود و در آینده آنها را به کار می گیرد.


آماده سازی کودک برای جداییها
مامان کوش؟ - نیست!... «دالی ...» ایناهاش. وقتی شما صور تتان را پشت پرده قایم می کنید و لحظه ای بعد مثل خرگوشی که از زیرکلاه شعبده بازان بیرون می آید، خود را نشان می دهید، ابتدا کودک مضطرب می شود، اما پس از چندبار تکرار بازی، می فهمد که شما او را هرگز تنها نمی گذارید، پس غیبت و جدایی از شما به تدریج برایش عادی می شود.

منبع : ماهنامه تخصصی شهرزاد -باتغییر

رزیتا 03-04-2010 11:51 AM

آموزش اخلاق به روش آسان
 
آموزش اخلاق به روش آسان

http://img.tebyan.net/big/1388/09/21...2918618142.jpg

همه نظریه های رشد اخلاقی تصدیق می کنند که وجدان در اوایل کودکی به تدریج شکل می گیرد. پدر و مادر به عنوان مربیان آموزشی برای کودک می توانند به رشد اخلاق کمک کنند. به این صورت که در ابتدا می توانند با امر و نهی های خود خوب و بد را مشخص کنند. کودک به دلیل محبوب بودن نزد والدین و یا کنترل بیرونی سعی دارد تا این اصول مقرر شده اخلاقی را رعایت کند اما به تدریج این معیارها می توانند درونی شود و توسط انگیزه های درونی و وجدان کنترل گردد.

دیدگاه های مختلف روانشناسی هر یک علل خاصی را برای برانگیختن یک رفتار خوب مطرح می کنند. برخی انگیزه رفتار خوب را از طریق همانندسازی با والد یا الگویی که مورد پذیرش است توجیه می کنند. برخی معتقدند که رفتارهای خوب در کودک با پیامدهای مثبتی روبرو میشود بنابراین پیامد های مثبت می توانند عوامل برانگیزاننده باشند برای تکرار رفتار مطلوب و برخی دیگر اعتقاد دارند که کودکان با رشد توانایی استدلال در مورد مفاهیم مثبت، رفتارهای مطلوب را افزایش می دهند.
تهدید و تنبیه با ایجاد اضطراب درونی مسیر را برای تفکر و درونی سازی اخلاق فراهم نمی سازد.


مهم این است که در تربیت اخلاقی باید علاوه بر تفهیم رفتار مثبت از روش های مناسب نیز استفاده کنیم تا وجدان شکل بگیرد و اخلاق ثبات پیدا کند. پدر و مادری که مرتباً با روش های تنبیهی و یا محروم سازی سعی دارند تا ارزش های اخلاقی را نهادینه کنند باید متوجه باشند که در آینده ای نزدیک نه تنها وجدان و احساس گناه و اخلاق مداری شکل نمی گیرد بلکه کودک از طریق الگوبرداری یاد می گیرد که بعد از صدمه زدن به دیگران کمتر احساس گناه کنند. در مقابل نوع خاصی از انضباط به نام القاء به شکل گیری وجدان کودک کمک می کند.



http://img.tebyan.net/big/1388/09/89...2512118173.jpg
زمانی که کودک را از کاری نهی می کنیم و دلایل این نهی را برای او توضیح می دهیم. اول آنکه او را به معیارهای اخلاقی متعهد می کنیم و دوم آنکه در مواقعی می توانیم همدلی را به او بیاموزیم و از اجرای قوانین خشک و غیر قابل انعطاف خودداری نماییم و سوم آنکه زمینه را برای پذیرش بیشتر این امور برای کودک فراهم می کنیم. و حال آنکه تهدید و تنبیه با ایجاد اضطراب درونی مسیر را برای تفکر و درونی

سازی اخلاق فراهم نمی سازد.





روش های متفاوت برای کودکان متفاوت
آیا کودکانی با روحیه کمرو و مطیع با کودکانی با روحیه لجباز و تکانشی (بی هدف و بدون تفکر و تامل) به صورتی یکسان اخلاق و انضباط را درونی می کنند؟
در پژوهشی که کوچانسکا (1995) انجام داده است "1" به این نتایج دست یافته است که روش های تادیبی در مورد کودکان باید متفاوت باشد. کودکی که به روش های صبورانه و ملایم والدین پاسخ می دهد و می تواند در این مواقع اطاعت لازم را داشته باشد نیاز به روش های انضباطی سخت گیرانه و تحمیلی و زورمدارانه ندارد.

اما در مورد کودکانی که دارای رفتارهای تکانشی، بدون فکر، بی هدف، بدور از عبرت گیری از موقعیت ها می باشند شاید چنین شیوه های صبورانه موثر نبوده و لازم است تا از روش های دیگری استفاده شود. نتایج پژوهش فوق نشان داد که در این مواقع ارتباطات گرم و صمیمانه عاطفی والد با فرزند در لحظات رفتار مطلوب و پسندیده می تواند الگوپردازی را در فرزند افزایش داده و روش های انضباطی را در او درونی تر سازد. در حالی که روش های تحمیلی و زورمدارانه در مورد این کودکان آنان را تحریک پذیرتر و مقاوم تر می سازد و توان پردازش را از او می گیرد. لذا والدین برای کمک به شکل گیری وجدان باید شیوه های فرزند پروری خود را با سرشت فرزند خود متناسب سازند.


http://img.tebyan.net/big/1388/09/23...4157171144.jpg

چه کنیم تا الگوهای مناسبی برای تاثیرگذاری و درونی کردن اخلاق باشیم؟
روان شناسان سه نوع ویژگی را برای الگوهای موثر و موفق ذکر می کنند.
1- صمیمیت: پدران و مادرانی که گرم و عاطفی هستند و ابراز عواطف دارند و با هیجانات فرزندشان همراهند بیشتر می توانند تاثیرگذار باشند.

2- تطابق رفتار با گفتار: زمانی فرزندان ما به گفتارها و اوامر و نواهی ما عمل می کنند که با رفتار ما منطبق باشد. در غیر این صورت آنها مسیری را انتخاب می کنند که آسان تر است و آن سرمشق گیری از اعمال و رفتارهای والدین است .

3- شایستگی: کودکان کسی را برای الگوگیری انتخاب می کنند که شایستگی داشته و تاثیرگذارتر باشد. به همین دلیل در خانواده هایی که والدین از اقتدار لازم (نه دیکتاتور) برخوردارند نیازها را درک می کنند مهربان هستند اما با قاطعیت رفتار می کنن، فرزندان راحت تر یاد می گیرند وقدرت پذیرش بیشتری دارند. اما فرزندان در خانواده های دیکتاتور و یا سهل گیر بیشتر به همسالان با الگوهای تربیتی متفاوت روی می آورند.

1- روانشناسی رشد ، جلد(1) نوشته لورای برگ، ترجمه سید محمدی

فهیمه کهتری- خانواده و زندگی


رزیتا 03-04-2010 11:52 AM

آرام آرام ، زندگي بدون خجالت
 
آرام آرام ، زندگي بدون خجالت

http://img.tebyan.net/big/1388/09/18...3322228212.jpg

تا فرزندتان را با فرد جديدي آشنا مي‌کنيد، او پشت شما مخفي مي‌شود؟ تا سوالي از او مي‌پرسند، سرخ مي‌شود؟ از جواب دادن طفره مي‌رود؟ خجالت کشيدن در کودکان معمولا در سن 5 تا 7 سالگي به اوج مي‌رسد و اگر درمان نشود، در آينده مي‌تواند مشکلاتي را براي کودک به وجود بياورد. خوشبختانه هيچ‌گاه براي درمان خجالت دير نيست. 10 راهکار زير در برطرف کردن خجالت کودکتان به شما کمک مي‌کند...

کمکش کنيد احساساتش را بيان کند
کودکان خجالتي از اينکه مورد قضاوت ديگران قرار بگيرند، ترسان‌اند. اضطراب ناشي از اين موضوع سبب بروز حس حقارت در آنها مي‌شود. لازم است به طور مرتب به حرف‌هاي کودک و چيزهايي که از اطرافيان شنيده گوش کنيد. به او اعتماد به نفس بدهيد. هر چه شما بيشتر با او صحبت کنيد، برقراري ارتباط با ديگران نيز براي او راحت‌تر خواهد شد. در جمع هاي خانوادگي او را شرکت دهيد و با او مشورت کنيد . از تحميل کردن نظرات به او بپرهيزيد و اجازه فکر کردن و تصميم گيري به او بدهيد.

به او بفهمانيد که خجالت خيلي هم بد نيست!
خجالت کشيدن به عنوان يک مکانيسم دفاعي خيلي هم بد نيست. يک ويژگي انساني است که معمولا با خصوصيات ديگري نظير احساساتي بودن همراه است. بدون آنکه اين موضوع را در نظر کودکان خيلي خوب جلوه دهيد، سعي کنيد آن را از شکل يک نقص، عيب و گناه نابخشودني درآوريد و به کودک بفهمانيد که بايد به آنچه هست احترام بگذارد. از تجربيات خود براي او بگوييد و اجازه بدهيد او کم‌کم از اين حالت روحي فاصله بگيرد.
اگر هر تغيير کوچک در رفتار کودک را در جهت ورود به گروه مورد تشويق قرار دهيد باعث مي شد و که اين تغييرات گسترده تر شود.




از برچسب زدن به کودک پرهيز کنيد

از گفتن جملاتي نظير «او را ببخشيد، کمي خجالتي است!» خودداري کنيد. بيان چنين جملاتي سبب مي‌شود کودک شما گمان کند دچار مرضي درمان‌ناپذير است و خجالتي بودن جزو ذات اوست. بيان اين جملات حتي توجيهي براي او مي‌شود تا نخواهد تغيير کند و از هر موقعيت اجتماعي که برايش سخت است، بگريزد.

از خجالتي بودن او در جمع حرفي به ميان نياوريد
کودکان خجالتي در برابر حرف‌هاي اطرافيان بسيار حساس‌اند. حرف زدن در مقابل او با مادر دوستش تنها وضعيت را وخيم‌تر خواهد کرد. کودکان خجالتي بيش از قضاوت‌هاي منفي به قضاوت‌هاي مثبت محتاج‌اند.


http://img.tebyan.net/big/1388/09/39...2311715152.jpg

او را مجبور به برقراري ارتباط نکنيد
تشويق کردن کودکان خجالتي براي پيوستن به ديگران تنها وضعيت را بدتر مي‌کند. باعث مي‌شود اين حس به کودک منتقل شود که والدين او را نمي‌فهمند و او بيشتر در خود فرو مي‌رود و منزوي مي‌شود. کنار آمدن با خجالت بايد به تدريج و به آرامي صورت پذيرد.


حامي خجالت او نباشيد
ثبت‌نام نکردن کودک در کلاس ورزش به اين بهانه که او خجالتي است، موضوع را اسفناک‌تر از آن چيزي مي‌کند که هست. ترس والدين به کودک القا مي‌شود و همين امر سبب ترس او و خجالتي‌تر شدنش مي‌شود. بايد اجازه داد کودک با مشکلاتش کنار بيايد و جايگاهي در ميان ديگران براي خود باز کند. مراقب نکته‌اي ديگر نيز باشيد. خجالتي بودن نبايد ادب را از کودک بگيرد. وقتي جايي مي‌رويد يا با کسي روبه‌رو مي‌شويد، از او بخواهيد سلام کند يا بابت کادويي که دريافت کرده تشکر کند.


از او بخواهيد برايتان شعر بخواند يا تئاتر بازي کند
در خانه، خاله‌بازي کنيد. اجازه بدهيد در قالب يک بازي صحنه‌هاي زندگي واقعي تکرار شود. اين نوع بازي‌ها اضطراب او را کم کرده و سبب صميمي شدن او مي‌شود. خواندن شعر يا تئاتر بازي کردن سبب مي‌شود به مرور اعتماد به نفس بيشتري پيدا کند.


براي او ارزش قايل شويد
در پي هر پيشرفت کوچکي او را تحسين کنيد. کودکان خجالتي هميشه فکر مي‌کنند ديگران در مورد آنها بد قضاوت مي‌کنند. پس هر بار کار درستي انجام مي‌دهد، او را تشويق کنيد. مثلا بگوييد «من به تو افتخار مي‌کنم. تو توانستي از ترست فاصله بگيري.»، «چه‌قدر شجاعي!» و ... اين امر سبب مي‌شود حس عشق در او جان بگيرد واعتماد به نفسش افزايش يابد.
از گفتن جملاتي نظير «او را ببخشيد، کمي خجالتي است!» خودداري کنيد. بيان چنين جملاتي سبب مي‌شود کودک شما گمان کند دچار مرضي درمان‌ناپذير است و خجالتي بودن جزو ذات اوست



او را در کلاس‌هاي متفرقه ثبت‌نام کنيد
ورزش مي‌تواند به کودکان خجالتي کمکي کند با احساس حقارت مبارزه کنند. کلاس‌هاي هنري نيز باعث مي‌شود احساسات خود را نشان داده و رنج‌هايشان را بيرون بريزند. نکته مهم اين است که اگر خود کودکتان علاقه نشان مي‌دهد نامش را در اين کلاس‌ها ثبت‌نام کنيد، در غير اين صورت احتمال دارد کودکتان منزوي‌تر از قبل شود.

نگذاريد منزوي شود
لازم نيست برايش تولد بگيريد و تمامي دوستان را دعوت کنيد. او را مجبور نکنيد به تولد دوستانش برود و در جمعي از بچه‌ها حاضر شود. معمولا کودکان خجالتي ترجيح مي‌دهند فقط با يک نفر بازي کنند. سعي کنيد کودکي که به عنوان هم‌بازي براي او انتخاب مي‌کنيد کوچک‌تر از او باشد تا بتواند بر وي تسلط يابد و اعتماد به نفس پيدا کند. در صورتي که بيش از حد خجالتي شده او را پيش يک روان‌شناس ببريد و مشورت کنيد.

منبع: Parents همراه با اضافات

رزیتا 03-04-2010 11:54 AM

خشم مي کشد
 
خشم مي کشد


بررسي علل پرخاشگري در کودکان


http://img.tebyan.net/big/1388/08/15...1819621569.jpg


پرخاشگري و رفتارهاي تهاجمي نوعي از اعمال خشونت بار عليه ديگران است که مي تواند باعث آسيب يا صدمه به ديگران شود. بيشتر کارشناسان پرخاشگري کودکان را به شکل پرخاشگري آشکار دربردارنده پرخاشگري جسماني مانند زدن ، هل دادن ، لگد زدن ، پرتاب اشياء و تهديد به انجام اين اعمال همراه با حملات عمدي بيزار کننده و آزاردهنده براي قرباني ؛ و پرخاشگري رابطه اي که موجب حذف ديگران از جمع مي شوند ، تعريف کرده اند. در پسران بيشتر پرخاشگري جسماني و در دختران پرخاشگري رابطه اي بيشتر گزارش شده است.
پرخاشگري کودکان به شکل پرخاشگري آشکار دربردارنده پرخاشگري جسماني مانند زدن ، هل دادن ، لگد زدن و.. و پرخاشگري رابطه اي که موجب حذف ديگران از جمع مي شوند را شامل مي شود.




عوامل زمينه ساز در پرخاشگري کودکان

خشونت پديده اي پيچيده است که در آن خصوصيات ارثي ، عوامل زيستي و هورموني ، نيرو هاي روانشناختي و شاخص هاي فرهنگي و اجتماعي مي توانند با هم در تعامل باشند.
خانواده مي تواند از جهات مختلف موجب بروز يا تشديد پرخاشگري شود که مهمترين اين عوامل عبارتند از:
• شيوه هاي نامناسب فرزند پروري والدين: برخي شيوه هاي فرزند پروري و استفاده نامناسب از تنبيه و تشويق موجب تقويت خشم و پرخاشگري در فرزندان مي شوند.


http://img.tebyan.net/big/1388/08/14...2202232200.jpg


• الگوهاي نا مناسب رفتاري در خانواده:نشان دادن رفتارهاي پرخاشگرانه از سوي يکي از اعضاي خانواده موجب الگوسازي اين رفتار توسط کودک مي شود.
• تاثير پذيري از رفتار پرخاشگرانه مشاهده شده در محيط و در رسانه ها
• تشويق رفتار پرخاشگرانه
• آزار جسمي و جنسي




خشونت در رسانه ها

رسانه ها عامل مؤثري در رشد و تحول سيستمهاي ارزشي ، و شکل دهنده رفتار مي باشند ؛ تحقيقات مربوط به تأثير رسانه ها بر کودکان و نوجوانان ، نشان داده اند که اين کودکان:
• ترس از خشونت ندارند؛
• به تدريج مي پذيرند که خشونت راهي براي حل مشکل است؛
• به تقليد خشونت مي پردازند؛
• ناخودآگاه با شخصيت هاي خاصي چه قربانيان و چه قرباني کنندگان همانند سازي مي کنند.
مشاهده خشونت در برنامه هاي تلويزيوني باعث پرخاشگري در کودکان مي شود. گاهي اوقات حتي ديدن يک برنامه خشونت آميز مي تواند پرخاشگري را افزايش دهد. کودکاني که مکرراً نمايشهايي پر از خشونت را تماشا مي کنند و ازاين کار منع هم نمي شوند، به احتمال زياد ، به تقليد آنچه مي بينند مي پردازند.
اثر خشونت تلويزيوني ممکن است فوراً در رفتار يا گفتار کودک نمودار شود و يا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلويزيوني تنها علت پرخاشگري يا رفتار خشونت آميز نيست ولي از عوامل مهم تلقي مي شود.

توصيه هائي براي والدين در برخورد با خشونت ناشي از رسانه ها:

والدين مي توانند با استفاده از راههاي پيشنهاد شده ي زير کودکان خود را از خشونت مفرط تلويزيوني محافظت کنند.
• به برنامه هايي که کودکان مي بينند توجه کنيد و بعضي از آنها را همراه کودک خود ببينيد. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشاي برنامه هاي خاص تلويزيوني همراهي کنيد ، مي توانيد سؤالهاي او را بهتر برايش توضيح دهيد و جلوي کج فهمي او را بگيريد.


http://img.tebyan.net/big/1388/08/14...1971379143.jpg


• زمان تماشاي برنامه هاي تلويزيوني را محدود کنيد. توجه داشته باشيد که تلويزيون را نبايد دراتاق خواب بچه ها قرار دهيد. با اين عمل خود باعث مي شويد که کودک با اثرات منفي برنامه هاي خشونت آميز تلويزيوني ، به خواب نرود ؛ همچنين نظم ساعت خواب و بيداري او مختل نمي شود.


• به کودکان خود تذکر بدهيد که اگر چه هنرپيشه حقيقتاً مجروح نشده يا به قتل نرسيده است ، لکن اين گونه خشونتها در دنياي واقعي يا بسيار دردناک است يا منجر به مرگ مي شود.
• هنگامي که برنامه هاي خشونت آميز پخش مي شود، يا کانال را عوض کنيد يا تلويزيون را خاموش کنيد. توضيح دهيد که مشکل آن برنامه چيست و به گونه اي با منطق درخور فهم کودک ، آسيب و ضرر موجود در آن برنامه را توضيح دهيد تا ميل کودک يا اصرار او براي تماشاي اين گونه برنامه ها کاهش يابد.
• در حضور بچه ها صحنه هاي خشونت آميز را تأييد نکنيد و بگوييد که بدترين شيوه براي حل يک مشکل، روش خشونت آميز است.
• تأثير همسن و سالان و دوستان و همکلاسي ها بايد به حداقل برسد. به اين منظور با والدين بچه هاي ديگر تماس بگيريد و در مورد نوع برنامه ها ي تلويزيون و مدت زمان مناسب براي تماشاي تلويزيون توافق کنيد.
• مدت تماشاي تلويزيون توسط کودکان ، جدا ازمحتواي آن بايد کم شود چون کودکان را از پرداختن به فعاليت هاي مفيد ديگر از قبيل مطالعه، بازي با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز مي دارد.
منبع: انجمن روانپزشکي کودک و نوجوان

رزیتا 03-04-2010 11:56 AM

تلویزیون هم ***** می خواهد
 
تلویزیون هم ف ی ل ت ر می خواهد

آسیب شناسی تاثیر تلویزیون بر کودکان http://img.tebyan.net/big/1388/05/82...9827146245.jpg


نمی توان تصور کرد که کودکان ما بزرگ شوند، رشد کنند، وارد دانشگاه یا حوزه های مختلف شغلی شوند اما با رایانه آشنا نباشند و از شبکه جهانی (اینترنت) چیزی ندانند. دنیای امروز، دنیای تلویزیون، ماهواره، کامپیوتر و اینترنت می باشد و موارد فوق چنان با سرعت وارد زندگی بشر شده و نفوذ خود را ادامه می دهند که نمی توان از کنار آن ها با بی تفاوتی گذشت بلکه باید با آن ها به روش صحیح برخورد نمود تا بیشترین سود و استفاده حاصل آید. نکته قابل ذکر آن است که همچنان که اثرات مفید تکنولوژی جدید در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست ولی در صورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تاثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و نوجوانان ما غیر قابل جبران باشد.

در مورد تلویزیون به نظر می رسد با توجه به آن که مدت زمان طولانی تری از ورود آن به زندگی گذشته، والدین فکر می کنند در این مقوله کمتر با فرزندانشان مشکل دارند، در آن حدی که استفاده از کامپیوتر و اینترنت والدین را نگران می کند استفاده از تلویزیون آن ها را با چنین شرایطی مواجه نمی کند.
در مورد تلویزیون به نظر می رسد با توجه به آن که مدت زمان طولانی تری از ورود آن به زندگی گذشته، والدین فکر می کنند در این مقوله کمتر با فرزندانشان مشکل دارند.




تماشای تلویزیون یک فعالیت مهم و عمده است که تاثیرات مثبتی روی اطلاعات، دانش و یادگیری دارد. تلویزیون می تواند تاثیری قوی در رشد ارزش ها و شکل دهی رفتار داشته باشد ولی می تواند تاثیرات نامطلوبی نیز در زندگی کودک بگذارد زمانی که صرف تماشای تلویزیون می شود کودک را از فعالیت های مهمی چون مطالعه، تکالیف مدرسه، بازی، ورزش، تعاملات خانوادگی و رشد اجتماعی باز می دارد. همچنین کودکان می توانند اطلاعاتی را از تلویزیون دریافت کنند که نا مناسب و غیر صحیح است به خصوص آن که کودکان در یک مرحله سنی قادر نسیتند بین واقعیت و فانتزی ارائه شده در برنامه های تلویزیونی تفاوت قائل شوند. کودکانی که ساعات زیادی را صرف تماشای تلویزیون می کنند ممکن است موارد زیر در آن ها بیشتر دیده شود:

• پیشرفت تحصیلی ضعیف تری داشته باشند.
• کمتر کتاب بخوانند و مطالعه کنند.
• فعالیت فیزیکی و ورزشی کمتری داشته باشند.
• چاقی و افزایش وزن در آن ها بیشتر باشد.
کودکان ممکن است در برنامه های تلویزیونی و ماهواره با موضوعاتی چون پرخاشگری، رفتارهای جنسی و مصرف مواد مخدر و الکل آشنا شوند و از آنجا که هنوز تفکر انتقادی و منطقی در آن ها شکل نگرفته است ممکن است چیزهائی را که می بینند به عنوان موارد معمول، سالم و قابل قبول بپذیرد.
چنانچه برنامه های تلویزیونی و ماهواره به سمتی رود که مفاهیم خشونت و پرخاشگری در آن ها زیاد باشد و سیستم ارتباطی خانواده نیز به گونه ای مختل باشد که هیچگونه بحث و تبادل نظری در مورد این برنامه ها بین اعضای خانواده صورت نگیرد، می تواند تاثیر نامطلوبی روی رفتار کودک بگذارد، ممکن است کودک رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه را به عنوان راه و روشی برای حل مشکلات و مسائلش انتخاب کند و یا با شخصیت های خاصی مثل قربانی یا مهاجم همانندسازی کرده و رفتارهای آنان را تقلید کند، کودکانی که خود مشکلات رفتاری و هیجانی دارند و یا در کنترل تکانه های خود مشکل دارند، ممکن است راحت تر توسط برنامه های نامناسب تحت تاثیر قرار بگیرند. اگر چه برنامه های پرخاشگرانه و خشونت آمیز تلویزیون تنها علت پرخاشگری کودکان نیست اما می تواند یک عامل مهم باشد.
والدین فعال و مسئول می توانند به گونه ای عمل کنند تا کودکان تجربه ای مثبت با تلویزیون و سایر رسانه های تصویری داشته باشند موارد زیر توصیه هائی برای والدین است:

http://img.tebyan.net/big/1388/08/23...6872537994.jpg

1. به برنامه هائی که کودک شما می بیند توجه نموده و گاهی اوقات آن برنامه ها را با فرزند خود تماشا کنند.
2. زمان تماشای تلویزیون را محدود کرده و در زمان هائی ار روز تلویزیون را خاموش کنید.
3. تلویزیون را در اتاق کودک قرار ندهید چرا که در این صورت نمی توانید برای زمان استفاده از آن محدودیت و قانون خاصی بگذارید. آن را در یک مکان عمومی تر قرار دهید.
4. زمان صرف غذا، زمان تعامل و دور هم جمع شدن اعضای خانواده و زمان مطالعه زمانی نیست که با تماشای تلویزیون از کیفیت آن

کاسته شود، در مواقع فوق تلویزیون را خاموش کنید.
5. زمانی که احساس می کنید برنامه خاصی از تلویزیون برای کودک شما مناسب نیست آن را خاموش نمائید.
6. اجازه دهید بچه ها برنامه های فردی و مورد علاقه خود را با نظارت شما انتخاب کنند اما اجازه ندهید هر برنامه ای ببیند.
7. در مورد چیزهائی که در تلویزیون می بینید با فرزند خود به بحث و تبادل نظر بپردازید روی نکات مثبت همچون همکاری، دوستی و احترام گذاشتن به دیگران در برنامه ها و فیلم های تلویزیون تاکید کنید.
8. زمان تماشای برنامه های تلویزیون فرصت خوبی است که اطلاعات کودک را راجع به تاریخ، افراد، مکان ها، شهرها و وقایع مختلف افزایش دهید.
9. در ارتباط با برنامه در مورد ارزش های اخلاقی، خانوادگی و فردی صحبت کنید.
10. در مورد پیامدها و عواقب رفتارهای پرخاشگرانه و پرخطر همچون مصرف سیگار، مواد مخدر رفتارهای جنسی صحبت کنید.

کودکان امکان دارد در برنامه های تلویزیونی و ماهواره با موضوعات نابهنجاری آشنا شوند وبه علت فقدان شکل گیری تفکر انتقادی و منطقی در آن ها ممکن است چیزهائی را که می بینند به عنوان موارد معمول، سالم و قابل قبول بپذیرد.




11. در مورد تاثیر تبلیغات در زندگی روزمره صحبت کنید.

12. بحث راجع به موضوعات فوق باعث رشد تفکر انتقادی در کودک می گردد، تفکری که باعث می شود کودک هر گونه اطلاعاتی را بدون تفکر کردن نپذیرد بلکه پیرامون آن تحقیق کرده، اطلاعات جمع آوری کند و سپس در صورت صحیح بودن آن را بپذیرد. با توصیه ها و نقش فعال شما کودک می تواند از تلویزیون برای یاد گیری سالم و مثبت استفاده کند.
13. برنامه های نامناسب(به خصوص در ماهواره) را جلوی بچه ها رد کنید و مهر عدم تائید روی آن ها بزنید و روی این نکته تاکید کنید که این فکر و عقیده و یا این رفتار روش مناسبی برای حل مشکل نیست و راه حل های بهتری وجود دارد.
14. اجازه ندهید کودک شما برنامه های خشونت آمیز، صحنه های قتل و دیگرکشی و یا برنامه های نامناسب دیگر را ببیند، کانال را عوض کنید و یا تلویزیون را خاموش کنید و توضیح دهید که چه مواردی در برنامه های فوق اشتباه است و قابل قبول نیست.
15. در برنامه های جنگی، خشن و تهاجمی به کودک یادآوری کنید که گر چه هنرپیشه یا قهرمان این ماجرا واقعاً آسیب نمی بیند و کشته نمی شود، اما چنین اعمالی در زندگی واقعی ما منجر به درد، ناراحتی و حتی مرگ می شود.
16. زمان استفاده از تلویزیون صرف نظر از نوع برنامه (حتی اگر نامناسب هم نباشد) باید محدود شود چرا که فرصت و زمان پرداختن به فعالیت های مناسبی چون خواندن، مطالعه کردن، بازی با دوستان، ورزش و فعالیت بدنی، تعامل با اطرافیان و آموختن مهارت های اجتماعی و ارتباطی را از کودک می گیرد.
17. در صورتی که کودک تحت فشار گروه یا همسالان است سعی کنید با سایر والدین ارتباط برقرار کنید و به آن ها به بحث و تبادل نظر بنشینید و از نقطه نظرات آن ها استفاده کنید.

منبع:انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان

رزیتا 03-04-2010 11:57 AM

واکسيناسيون اينترنتي
 
واکسيناسيون اينترنتي

آنفولانزاي اينترنتي(2)

http://img.tebyan.net/big/1388/08/82...2012102383.gif

در يادداشت قبلي در خصوص ويژگي هاي محيط اينترنت، فوايد و خطرات احتمالي آن و برخورد خانواده با اين موضوع مطالبي را ارائه کرديم. در قسمت پيشين به اين نتيجه رسيديم که بهترين کاري که خانواده در برخورد با اين مقوله مي تواند انجام دهد، فرهنگ سازي است. هر چند ممکن است فرزندمان از نظر تکنيکي بيش از خودمان در مورد اينترنت بداند اما اين والدين هستند که درباره زندگي و معيارهايش، لذات و خطرات زندگي و.. بيشترين تجربه را دارند. در ادامه نکاتي ارائه مي شود که خانواده با انجام آنها قادر به فراهم کردن محيطي امن و مطمئن براي استفاده فرزندشان از اينترنت خواهند بود.



هفت نکته براي والديني که فرزندشان از اينترنت استفاده مي کند

http://img.tebyan.net/big/1388/08/91...5421115210.jpg



1- براي استفاده از اينترنت، فرزندتان را همراهي کنيد:

بهتر است شما و فرزندتان با هم به فضاي اينترنت وارد شويد و به جستجو در سايت هاي مختلف و مناسب بپردازيد. اين کار علاوه برآنکه جنبه نظارت و ارزش گذاري شما در رفتار فرزندتان را فراهم مي کند، امکان گفتگو و مشورت بين شما را فراهم مي آورد. تبديل اين امر به يک عادت قطعي، مي تواند زمينه رشد جنبه هاي ديگر فرزندتان را نيز فراهم آورد و او نيز در آينده شما را به عنوان مشاور خود بر مي گزيند.

2- فرزندتان را در فعاليتهاي اينترنتي خود شرکت دهيد و با آنها صحبت کنيد:

امروزه در کشور ما نيز بسياري از کارها مانند پرداخت هاي بانکي، ثبت نامها، رزو بليطهاي مسافرتي و... از طريق اينترنت صورت مي گيرد. هنگام انجام اين کارها مي توانيد فرزندتان را در کنار خود قرار داده و ضمن انجام اين کارها با هم صحبت کنيد و از او بخواهيد که او نيز کارهاي جالبي را که مي تواند با اينترنت انجام دهد و سايت هاي جالبي را که از آنها استفاده درسي يا تفريحي مي کند به شما نشان دهد و در مورد آنها با يکديگر صحبت و گفتگو کنيد.


http://img.tebyan.net/big/1388/08/18...4523214188.jpg


3- از کنجکاوي فرزندتان زياد انتقاد نکنيد:

در استفاده از اينترنت، فرزندتان خواسته يا ناخواسته با سايتهايي مواجه خواهد شد که ممکن است محتواي آنها از نظر اخلاقي يا اعتقادي براي شما و فرزندتان خوشايند نباشد. بهترين راه حل براي اين مشکل آن است که در خصوص نامناسب بودن اين سايتها با فرزندتان به صحبت و استدلال پرداخته و تنها به فکر انتقاد و يا تنبيه او نباشيد. هيچگاه موقعيت خود را به عنوان يک هم صحبت قابل اعتماد نزد فرزندتان تضعيف نکنيد.

4- اخلاق مدار بودن در اينترنت را به فرزندتان بياموزيد:

همان طور که گفته شد يکي از جنبه هاي جذاب اينترنت ناشناس بودن افراد در آن است که اتفاقا بسياري از سواستفاده ها نيز از همين طريق صورت مي گيرد. به فرزندتان بياموزيد همانطور که در جامعه افراد بايد از دروغگويي و بد زباني بپرهيزند و از به زبان آوردن کلمات زشت و ناپسند که رفتاري غير اخلاقي و غير اجتماعي است خودداري کنند، در فضاي اينترنت نيز بايد ازبکار بردن واژه هاي نامناسب و زشت و يا ارائه اطلاعات غير واقعي، خودداري کنند.

5- مقررات استفاده از اينترنت را به طور توافقي با فرزندتان تعيين کنيد:

بهتر است براي ورود و استفاده از فضاي اينترنت به طور توافقي مقرراتي را بين خودتان و فرزندتان وضع کنيد. به عنوان مثال به موارد زير اشاره مي کنيم:
اطلاعات مربوط به هويت شخصي خود (نام،آدرس ،تلفن و..) را تا چه اندازه بازگو کند؟
چه نوع سايتهايي مناسب و قابل قبول هستند؟
طرز حرف زدن و يا نوشتن مطالب در فضاي اينترنت بايد چگونه باشد ؟و ...

6- اطلاعات حياتي و قابل اهميت را به فرزندتان بياموزيد تا در ارائه آنها خوددار باشد:

در بسياري از سايتهاي اينترنتي لازم است که کاربر يک سري از اطلاعات شخصي اعم از نام،آدرس، شماره تماس، ايميل، عکس و.. را در اختيار سايت قرار دهد تا بتواند از آن سايت استفاده کند. اولا بايد به او بياموزيد که کدام اطلاعات حساس و قابل سواستفاده است و در خصوص برخي از اين سواستفاده ها با او صحبت کنيد، سپس از او بخواهيد در مواجهه با چنين سايتهايي ابتدا با شما مشورت کند و اگر شما موافق بوديد، اطلاعات مورد نظر را ارسال کند و در صورت عدم تاييد شما به هيچ وجه حتي با اطلاعات جعلي نيز عضو سايت مذکور نشود(حفظ اخلاق مداري در اينترنت).
هيچگاه موقعيت خود را به عنوان يک هم صحبت قابل اعتماد نزد فرزندتان تضعيف نکنيد.


7- اجازه ندهيد فرزندتان با اشخاصي که از طريق اينترنت آشنا شده است به تنهايي ملاقات کند:

به او بياموزيد که افراد معرفي شده در فضاي اينترنت لزوما آن افرادي نيستند که فکر مي کنيد. اطلاعات داده شده از سوي آنها در موارد مختلف مانند جنسيت، سن و سال، تحصيلات و ... مي توانند غير واقعي باشند. بنابراين در صورت تمايل به ديدن آنها، حتما با شما صحبت کند و شما يا هر فرد قابل اعتماد ديگري را همراه داشته باشد.

مريم عطاريان- بخش خانواده و زندگي

رزیتا 03-16-2010 07:50 PM

زندگی به شرط جایزه
 
زندگی به شرط جایزه

در بسیاری از اوقات روان شناسان توصیه می کنند که برای افزایش یا نگهداری یک رفتار در کودکتان از تشویق و تقویت استفاده کنید. کارشناسان تعلیم و تربیت معتقدند که اگر حتی اندکی از رفتار مورد رضایت و هدف ما توسط کودک صورت گرفت باید به وسیله تشویق های پی در پی و فوری و مناسب آنها را افزایش داد. در مقایسه شیوه های تربیتی تشویق نقش بسزایی در رساندن فرزندان به اهداف تربیتی دارد. حتی در بسیاری از مواقع برای کاهش یک رفتار نامطلوب سفارش می کنند که رفتار مطلوب را در کودک تشویق کنیم و رفتار نامطلوب را مورد بی اعتنایی قرار دهیم. دامنه آثار مثبت روش های تشویقی بسیار گسترده است. اما سوالی که بسیاری از والدین با آن روبرو می شوند این است که تشویق تا چه حدودی اثر بخش و مورد تایید است.

http://img.tebyan.net/big/1388/12/23...1124113212.jpg
به عبارتی چارچوب و اصول تشویق برای رفتارهای مقبول چیست و چه مرزی برای این امر وجود دارد؟ والدین اظهار می کنند که ما به سفارش مشاوران رفتار کودکان را با تشویق همراه کردیم تا افزایش پیدا کند اما حالا برای هر کارش از ما انتظار جایزه دارد و تا برای آن جایزه ای در نظر نگیریم حاضر به انجام آن نیست به عبارتی کودک ما شرطی شده است. در حقیقت زمانی ما می توانیم مدعی باشیم که

رفتاری مثبت را در کودکمان ایجاد کرده و ثبات بخشیده ایم که او با انگیزه های درونی و بدون جایزه و هدیه رفتار مورد نظر را انجام دهد یعنی در غیاب برنامه های تقویتی نیز اقدام به رفتار مطلوب بنماید.
فرض کنید کودک شما تنها در برخی از روزها تکالیف خود را در زمان مناسب انجام داده و به اتمام می رساند و شما سعی می کنید هر زمان که این اتفاق می افتد او را تشویق کنید تا در دفعات بعد به انگیزه این تشویق رفتار خود را تکرار کند.
اما تا چه وقت می توان این روش را پیاده کرد. آیا همیشه می توان او را به انگیزه جایزه ترغیب کنیم تا تکالیف خود را در زمان مناسب انجام دهد؟ روان شناسان توصیه می کنند برای افزایش رفتارهای مطلوب باید پس از هر بار وقوع رفتار آن را تقویت نمود.
این سبک تقویت برای آغاز یادگیری ضروری است اما پس از آنکه رفتار مورد نظر آموخته شد و به سطح و میزان کافی رسید برای ادامه و نگهداری آن باید از سبک های دیگری استفاده نمود. رفتار برای آموخته شدن نیاز به تشویق های فوری دارد و چنانچه در ابتدای آموزش تشویق اعمال نشود ممکن است به خاموشی بگراید. اما پس از ثبات باید از روش های دیگر تقویتی که به روش های نا پیوسته مشهور است استفاده نمود که در آن برخی از رفتارها مورد تشویق قرار می گیرد.
طبق تحقیقات برنامه تقویتی نسبت متغیر بیشترین سرعت پاسخ دهی را تولید می کند. هم چنین حسن برنامه های نسبتی ( متغیر و ثابت ) این است که رفتار را در صورت کاهش تشویق با ثبات نموده و سریعاً دچار افت و خاموشی و حذف نمی شود.


برنامه تقویتی نسبت ثابت: وقتی که پس از انجام تعداد معینی از پاسخ های فرد او را تقویت می کنیم نوع تقویت نسبت ثابت است. مثلاً اگر پس از دوبار که فرزندمان تکالیفش را در موقع مناسب انجام دهد او را تشویق کنیم روش فوق را به کار بسته ایم. حسن این روش سرعت بالای کودک در انجام کار است تا با رساندن آن به تعداد مورد نظر جایزه دریافت کند و امکان افزایش خطا و اشتباه نیز وجود دارد. در برخی اوقات هم با مکث در رفتار، پس از تقویت روبرو می شویم.

برنامه و تقویتی نسبت متغیر: در این برنامه ما کودکمان را پس از میانگینی ثابت از وقوع رفتار تشویق می کنیم اما به صورت متغیر. مثلاً یک بار پس از 2بار انجام به موقع تکالیف و یک بار پس از 10 بار .اما میانگین جایزه دهی 5 بار است و کودک از پیش نمی داند که در ازای چند تمرین یا انجام تکلیف تقویت دریافت خواهد کرد. لذا سرعت خود را برای موعد غیر قابل پیش بینی دریافت جایزه بالا می برد.


http://img.tebyan.net/big/1388/12/18...0115127232.jpg

برنامه تقویتی فاصله ثابت:

در این نوع روش کودکان را پس از گذشت مدت زمانی ثابت از پاسخ مورد تشویق قرار می دهیم. یعنی هم باید رفتاری خاص صورت گرفته باشد و هم زمانی معین از آن گذشته باشد. مثلاً به کودک بگویید اگر تا زمان تعیین شده یک بار تکلیفت را به موقع انجام بدهی در

تعطیلات آخر هفته به پارک می رویم. عیب این روش آن است که پاسخ در زمان نزدیک به زمان موعود افزایش می یابد و در اوقات دیگر رفتار مطلوب بروز نمی کند.

برنامه تقویتی فاصله متغیر: در این برنامه شخص نمی داند که چه وقت تشویق را دریافت خواهد کرد. اگر شما تصمیم بگیرید در فواصل زمانی نامشخص انجام تکالیف او را بررسی کنید و در صورت مطلوب بودن تشویق کنید. این روش را پیاده کرده اید.

به نظر شما کدامیک از روش های موفق موثرترند؟ طبق تحقیقات برنامه تقویتی نسبت متغیر بیشترین سرعت پاسخ دهی را تولید می کند. هم چنین حسن برنامه های نسبتی ( متغیر و ثابت ) این است که رفتار را در صورت کاهش تشویق با ثبات نموده و سریعاً دچار افت و خاموشی و حذف نمی شود. که البته در برنامه های فاصله ای از نوع متغیر هم چنین خواهد بود. شما می توانید پس از تبدیل نوع تقویت به ناپیوسته به تدریج نوع تشویق را هم متنوع سازید. گاهی از تشویق کلامی استفاده کنید و گاهی تشویق تغذیه ای و ... تا کودک به نوع خاصی عادت نکرده و خو نگیرد.به این طزیق می توانید پس از ایجاد یک رفتار آن را در مدت زمانی طولانی تثبیت ببخشید.

فهیمه کهتری / خانواده و زندگی

اگر می خواهید در زمینه تشویق کودکان مطالعات کامل تری داشته باشید کتاب "نقش تشویق و تنبیه در تربیت كودك " را در کتابخانه تبیان بخوانید. همچنین مطالعه کتاب نسیم مهر از زبان حجه الاسلام دهنوی نیز در حیطه تربیت کودک اطلاعات پر باری را به شما ارائه می دهد.

رزیتا 03-18-2010 03:07 AM

چگونه مدیریت مالی را به فرزندان خود بیاموزیم؟
 
وقتی جیب پدر، خانه تکانی می شود!

چگونه مدیریت مالی را به فرزندان خود بیاموزیم؟

http://img.tebyan.net/big/1388/11/12...3918416195.jpg

نوروز قدم به قدم به ما نزدیک می شود و خانواده ها هر چه بیشتر تلاش می کنند تا خود را برای ایام تعطیلات و برگزاری رسم و رسومات عید آماده می کنند. یکی از این رسومات قدیمی، تهیه لباسهای نو و گاه خریدهای گوناگون( ازبساط پذیرایی عید گرفته تا لباس و کیف و کفش و ... ) برای اهل خانه به خصوص فرزندان است. هر چند که تهیه پوشاک و نو شدن بسیاری از وسایل جز سنتهای دیرین ما ایرانیان است اما در این میان از همه بیشتر فرزندان هستند که مورد توجه قرار گرفته و در نتیجه والدین خود را به آب و آتش می زنند تا هر طور که شده لباسهای جدید را برای فرزندان خود تهیه کنند.
پدران و مادران خواسته یا ناخواسته، اولین و اساسی ترین الگوهای تربیتی و رفتاری برای فرزندان خود به خصوص در سنین نوجوانی هستند


علی رغم اینکه این سنت بسیار زیباست و نوید دهنده آغازفصلی جدید در طبیعت است، اما گاه مشاهده می شود که هم والدین در این زمینه افراط می کنند و هم فرزندان خانواده به مرور پر توقع پرورش می یابند. در برخی از خانواده ها فرزندان آن قدر پر توقع و بی ملاحظه پرورش می یابند که فراموش می کنند اعضای دیگر خانواده نیز نیازهایی دارند و تنها به دنبال تامین خواسته های خود و خودخواهی بی حد و حصرشان هستند. درست است که امروزه تاکید بسیاری بر توجه هر چه بیشتر به فرزندان خانواده می شود؛ اما هیچ یک از متخصصان و کارشناسان در این زمینه معتقد به این مطلب نیستند که آن قدر نیازهای فرزندان خود را در نظر بگیرید که خودتان فراموش شوید. گاه مشاهده می شود که چند عید نوروز می آید و می رود اما هیچ یک از والدین(نه پدر و نه مادر) به خاطر تامین خواسته های فرزندانشان نمی توانند هیچ توجهی به ظاهر و مایحتاج خود داشته باشند و تمام درآمد ماهیانه و پاداش و عیدی آخر سال صرف فرزندان بی ملاحظه می گردد. این نحوه برخورد نه تنها در تربیت فرزندان تاثیر مطلوبی ندارد بلکه آنها را بسیار خودخواه پرورش داده و باعث می گردد که فرزندان ما هیچگاه نیاموزند که حد خود را حفظ کرده و علاوه بر خواسته های خود، بر نیازهای اطرافیان هم توجه داشته باشند. به این مطلب توجه داشته باشید که نوجوان و جوان امروز، کودک گذشته است. ویژگیهای رفتاری و اخلاقی که وی از خود نشان می دهد حاکی از نوع رفتار و تربیتی است که در دوران کودکی و حتی در حال حاضر (نوجوان) دریافت می کند. والدین نخستین افرادی هستند که شخصیت فرزندان را پایه ریزی می کنند و بنیانگذار معیارهای شناختی و فکری و ارزشهای او هستند.
در برخی از خانواده ها فرزندان آن قدر پر توقع و بی ملاحظه پرورش می یابند که فراموش می کنند اعضای دیگر خانواده نیز نیازهایی دارند و تنها به دنبال تامین خواسته های خود و خودخواهی بی حد و حصرشان هستند


با کمال تأسف بسیاری از والدین به علت علاقه افراطی به فرزندان، عدم آگاهی لازم نسبت به موازین تربیتی، جبران کردن بخشی از کاستیهای خود (مانند والدینی که به علت مشغله کاری زیاد زمان کمتری را صرف فرزندان خود می کنند) و یا کمبودهایی که خود والدین در دوران کودکی و نوجوانی داشته اند، امکانات و تجهیزات فراوانی را در اختیار فرزندان خود قرار می دهند. این دسته از والدین حاضرند از نیازها و خواسته های فردی خود گذشته و در عوض امکانات مادی فراوانی را برای کودک یا نوجوان خود فراهم آورند. اتاقهایی پر از اسباب بازی های رنگارنگ برای کودکان، فراهم آوردن انواع و اقسام لباسهای متنوع برای آنها، انواع بازیهای کامپیوتری، تلفن همراه، پول توجیبی زیاد به نوجوانان، پرداخت هزینه های هنگفت کلاسهای ورزشی، تفریحی، آموزشی و... برای نوجوانان، تأمین و پرداخت قبضهای نجومی تلفن همراه نوجوانان و... همه از اشتباهات تربیتی است که در حال حاضر در رفتارهای بسیاری از والدین مشاهده می کنیم.
از آنجایی که در حال حاضر تعداد فرزندان خانواده بسیار کم شده است (حداکثر 2 تا) و از طرف دیگر در بیشتر خانواده ها هم مادر و هم پدر مشغول به کار هستند و هر یک درآمد مستقلی دارند، این تصور هم در ذهن والدین و هم در ذهن فرزندان شکل گرفته که بیشتر درآمد خانواده باید صرف فرزندان گردد.

در بسیاری از خانواده ها این تصور هم در ذهن والدین و هم در ذهن فرزندان شکل گرفته که بیشتر درآمد کسب شده، باید صرف فرزندان گردد.




درست است که یکی ازابتدایی ترین مسئولیتهای والدین در قبال فرزندان، تأمین مایحتاج زندگی آنهاست؛ اما باید توجه داشت که این مسئولیت تا کجا ادامه پیدا می کند؟ آیا بخاطر این مسئولیت والدین ناچارند هر آنچه را که فرزندان از آنان طلب می کنند، حتی در صورت نداشتن امکانات مالی لازم، برای آنها مهیا سازند؟ مسلماً پاسخ این سئوال منفی است.

http://img.tebyan.net/big/1388/11/10...4014853185.jpg


لذا این نحوه برخورد با نوجوانان و حتی کودکان، این توهم را در آنان شکل می دهد که «من هر چه اراده کردم باید مهیا شود» و اصلا به این مساله توجه نداشته باشند که کسب درآمد کاری بس دشوار و سخت است و از طرف دیگر باعث می شود والدین به علت هزینه های سرسام آور فرزندان، نتوانند توجهی به نیازها و خواسته های خود داشته باشند و همین

مساله تاثیر بسیار نامطلوب و منفی بر تربیت نوجوانان خواهد گذاشت. نوجوان امروز، جوان فرداست. کسی است که با بزرگ تر شدن وی، مشکلات و هزینه های زندگی اش نیز افزایش می یابد. اگر شما والدین گرامی در حال حاضر که فرزندتان کودک یا نوجوان است، همه امکانات را در اختیار او قرار دهید، به این مساله توجه کرده اید که در آینده که وی به مرحله جوانی می رسد، چگونه می خواهید هزینه های سنگین تر زندگی وی را پرداخت کنید؟ اینجاست که به نظر می رسد، لازم است والدین از همان سنین کودکی و نوجوانی و حتی از همین خریدهای شب عید شروع کرده و ارزش و اهمیت پول و مدیریت مالی را به فرزندان خود آموزش دهند تا در آینده با شرایطی مواجه نگردند که امکان وتوانایی پاسخگویی به آن را نداشته باشند.
چگونه به نوجوان خود، ارزش پول را بیاموزیم؟

سالهای نوجوانی، بهترین دوران برای آموزش این مفاهیم و ارزشهاست. چرا که فرزند ما، دیگر کودک نیست تا مفهوم گفتار و رفتار ما را به درستی درک نکند و از طرف دیگر این دوران فاصله چندانی با مرحله جوانی (که زمان ورود فرد به دنیای بزرگسالان است) ندارد. بنابراین، این مرحله از زندگی بهترین فرصت برای آموزش دادن نحوه خرج کردن پول به نوجوانان است سنین نوجوانی دوره ای است که افراد تمایل به تصمیم گیری مستقلانه دارند و بنابراین نیاز است که آنان درک کنند پدر و مادر خدمتکار یا دستگاه خودپرداز پول نیستند. آنها باید بفهمند که والدین برای تامین معاش زندگی مجبورند به سختی کار کنند پس فرزندان باید در خرج کردن این درآمد، دقت لازم را داشته باشند. لذا به توصیه های زیر توجه داشته باشید تا بتوانید به نوجوانتان آموزش دهید که پول دارای ارزش است و نباید بی دقت و بدون برنامه ریزی خرج شود:

همانطور که شما در هر ماه برای درآمد خود برنامه ریزی مشخصی دارید ، این بودجه بندی و برنامه ریزی را به نوجوانتان نیز بیاموزید.





گام اول

شرایطی را فراهم آورید که نوجوانتان در قبال کارهایی که انجام می دهد، از شما پول دریافت کند یعنی در ازای کار،

http://img.tebyan.net/big/1388/11/16...9177141245.jpg

دستمزد از شما بگیرد. ولی به این نکته توجه داشته باشید که منظور ما این نیست که فرزند شما در قبال انجام وظایفی که بر عهده دارد، پول دریافت کند، بلکه در ازای کارهای اضافه و یا شرایطی که اصلا بر عهده او نیست، در ازای کاری که انجام می دهد، درآمد کسب کند. مثلاً اگر پدربزرگ و مادربزرگ فرزندتان، برای خانه تکانی عید و رنگ کردن در و پنجره ها، نیازمند

فردی هستند که این امور را انجام دهد، فرزند نوجوان شما می تواند این مسئولیت را بر عهده گرفته و در ازای آن دستمزد دریافت کند. هدف ما از طرح این روش آن است که نوجوانان بیاموزند که در ازای کار و تلاش است که پول به دست می آید و تا زمانی که افراد زحمت نکشند چیزی بدست نمی آورند. به این ترتیب نوجوان شما بیشتر ارزش پول را درک کرده و متوجه می شود که به دست آوردن پول و کسب درآمد، کاری دشوار است.
گام دوم

به ازای برخی کارهایی که برای نوجوانتان انجام می دهید، از حق ماهیانه او کم کنید. برای اینکه بیشتر متوجه این مطلب شوید مثالی می زنیم:
مسلماً نوجوانان ما در منزل دارای یک سری وظایف مشخص هستند که این وظایف از خانواده ای به خانواده دیگر متفاوت است. مثلاً فرزند شما موظف است که اتاق خودش را مرتب نگهدارد و یا هر شب راس ساعت 9 زباله ها را بیرون بگذارد و... اگر بنا به هر دلیلی وی این وظایف محوله را انجام نداد و شما به جای او این کارها را انجام دادید، می توانید بنابر توافق های اولیه، مقداری از حق ماهیانه او را کسر کنید. با این اقدام هم مسئولیت پذیری را به فرزندتان آموخته اید و هم نوجوان شما به ارزش و اهمیت پول پی خواهد برد.
گام سوم

بودجه بندی کردن درآمد ماهیانه را به نوجوانتان آموزش دهید. برای مثال همانطور که شما در هر ماه برای درآمد خود برنامه ریزی مشخصی دارید (بخشی از درآمدتان صرف مایحتاج منزل، بخشی صرف نیازهای بچه ها و... می شود) به نوجوانتان نیز این بودجه بندی را بیاموزید.
مسلما هم اکنون که ایام عید نزدیک است فرزندان شما از بزرگترهای فامیل "عیدی" دریافت می کنند. بنابراین فرصت عید، زمان خوبی برای آموزش این مهارت(برنامه ریزی مالی) است. به او آموزش دهید که درصدی از عیدی خود را پس انداز کند، درصدی را صرف تفریحات و سرگرمی خود بکند و مابقی را صرف مخارجی مانند هزینه تلفن همراه و... بنماید. از این طریق فرزند شما خواهد آموخت که اولاً همیشه باید به فکر پس انداز باشد و در ثانی خرج کردن پول نیازمند برنامه ریزی و مدیریت است.
گام چهارم

یک الگوی مناسب برای فرزند خود باشید. پدران و مادران خواسته یا ناخواسته، اولین و اساسی ترین الگوهای تربیتی و رفتاری برای فرزندان خود به خصوص در سنین نوجوانی هستند. در دوره نوجوانی به علت شکل گیری فرآیند هویت یابی و تمایل فرزندان به همانند سازی با والدین خود، پسران تحت تأثیر رفتارهای پدر، و دختران تحت رفتارهای مادر خود قرار می گیرند. لذا اگر شما جز آن دسته والدینی هستید که در اکثر مواقع برنامه ریزی مناسبی در مورد درآمد خود ندارید و نسبت دخل و خرج تان، فاقد هماهنگی لازم است؛ لذا نباید توقع داشته باشید که فرزندتان به خوبی از عهده برنامه ریزی مالی خود برآید. برای مثال اگر شما جز آن دسته از والدینی هستید که در ایام عید بیشتر درآمد خود را تا 13 فروردین خرج کرده و مابقی ماه را به سختی با درآمد اندکتان سپری کرده و حتی کار به جایی می رسد که به سراغ عیدی بچه ها می روید، لذا باید توجه داشته باشید که این ناتوانی شما در مدیریت مسایل مالی حتما به فرزندتان سرایت خواهد کرد.
بنابراین اصلاح الگوهای مالی و نحوه پول خرج کردن را از خودتان شروع کنید تا هماهنگی لازم بین گفتار و رفتار شما برقرار شده و برای فرزند نوجوان خود نقش یک الگوی خوب را ایفا کنید.

مریم عطاریان – بخش خانواده و زندگی


رزیتا 04-16-2010 01:18 AM

تنبيه همان مجازات مخرب است
 

مي زنم چون برام مهمي !

http://img.tebyan.net/big/1388/11/17...6812611158.jpg



تنبيه همان مجازات مخرب است



به نظر ميرسد تنبيه، عاملي است كه مانع از تكرار يك رفتار ناخواسته مي شود. از نظر تئوري، تنبيه بايد يك رفتار نامناسب را كاملا سركوب كند اما به ندرت چنين نتيجه اي حاصل مي شود. پدر و مادر بايد به خاطر داشته باشند كه تنبيه (مخصوصا تنبيه بدني) با انضباط فرق دارد. تربيت كردن كودكان هميشه بر تنبيه آنها اولويت دارد، زيرا كودكان هنوز دارند ياد ميگ يرند و رشد مي كنند و اين حق را دارند كه با آنها به خوبي رفتار شود تا بهتر شوند.
بين تنبيه بدني در دوران كودكي و پرخاشگري و رفتارهاي ضد اجتماعي در سال هاي بعد، ارتباط مستقيم وجود دارد.




تنبيه بدني
تنبيه بدني، مجازات جسمي كسي است كه خطايي از او سر زده. بيشتر والدين براي تنبيه بدني به كودك خود سيلي ميزنند! عده اي ديگر نيز بازو، دست يا پاي كودك را مورد ضرب و شتم قرار مي دهند! به ندرت اتفاق ميافتد كه والدين، از شيوه ديگري براي تنبيه بدني كودكان استفاده كنند. امروزه بين تنبيه بدني و آنچه ما آن را آسيب رساندن به كودكان ميناميم، به اندازه يک مو فاصله است. مثلا كودكان در گذشته با كمربند يا شاخه درخت تنبيه بدني مي شدند اما امروزه چنين رفتارهايي كاملا ناشايست تلقي شده و محكوم هستند. والديني كه از تنبيه بدني استفاده مي كنند، معتقدند كه دارند به كودكان خود آموزش مي دهند. اين بدرفتاري، درد و رنج كودك را به همراه دارد و بايد از آن اجتناب كرد. والديني كه از تنبيه بدني استفاده نمي كنند، مي گويند تنبيه بدني هيچ ربطي به آموزش انضباط و مسئوليت پذيري به كودكان ندارد و فقط اين پيغام را به آنها منتقل مي كند كه آسيب رساندن و كتك زدن ديگران، اشكالي ندارد! بسياري از مطالعات دانشگاهي نشان داده اند بين تنبيه بدني در دوران كودكي و پرخاشگري و رفتارهاي ضد اجتماعي كودكان، ارتباط وجود دارد.
انضباط دربرگيرنده درسي است كه به كودكان كمك مي كند بفهمند رفتارهاي درست كدام هستند و چرا در جامعه پذيرفته شده اند.



تنبيه در مقابل انضباط
تنبيه چه از نوع بدني و چه غير بدني، به كودكان ياد مي دهد كه اگر قانون شكني كنند، بايد منتظر عواقب سخت آن نيز باشند. تنبيه لزوما ضرورت و اهميت وجود قانون و نحوه سازگاري افراد را با آن به كودكان نمي آموزد. تنبيه همچنين به كودكان ياد نمي دهد كه مسئوليت پذير باشند يا به طرز فكر، نيازها و تجارب ديگران توجه كنند. از سوي ديگر، انضباط دربرگيرنده درسي است كه به كودكان كمك مي كند بفهمند رفتارهاي درست كدام هستند و چرا در جامعه پذيرفته شده اند. تربيت كودكان، ابزاري براي اين است كه ياد بگيرند آدمهاي خوبي باشند.


http://img.tebyan.net/big/1386/05/99...1847101209.jpg

تاثير تنبيه

متاسفانه تنبيه، براي آن كه كودكان را از رفتارهاي بد منصرف كند، آنها را مي ترساند. كودكان مي ترسند به اسم تنبيه، متعلقات، امكانات و حتي سلامت و امنيت خود را از دست بدهند. آنها درك نمي كنند چرا رفتارشان اشتباه بوده يا اين رفتار چگونه بر ديگران تاثير منفي داشته است. در حالي كه برعكس، تاثير تنبيه بر كودكان، بايد براي افزايش حس مسئوليت پذيري، اعتماد به نفس و توانايي تميز دادن رفتار خوب از بد باشد. تنبيه يا تحميل شرايط


ناخوشايند، براي كسي است كه كار اشتباهي انجام داده باشد و مي تواندخيلي از پدرها و مادرها را وسوسه كند. وقتي داغ هستيد، به آساني ممكن است تصميم بگيريد كاري كنيد كه كودك از كرده خود پشيمان شود. با اين وجود تنبيه جز اينکه به کودک ياد بدهد صدمه زدن به ديگران اشكالي ندارد، هيچ خاصيت ديگري ندارد. والدين درعوض بايد براي تربيت كودكان خود، تلاش كنند تا آنها بتوانند خودشان و موقعيت شان را بهتر كنند. كودكاني كه درست تربيت مي شوند، اعضاي شاد، سالم و سودمند يک خانواده و يک جامعه خواهند بود.
منبع :ماهنامه شهرزاد - دکتر کتايون خوشابي


رزیتا 04-19-2010 11:11 PM

چگونه با کودک بداخلاق خود کنار بياييم؟
 
کنار آمدن با اخموها

چگونه با کودک بداخلاق خود کنار بياييم؟


http://img.tebyan.net/big/1389/01/12...1115044237.jpg


کودکان اخمو و بداخلاق براي هيچ کس سرگرم کننده و مطلوب نيستند و بيشتر اطرافيان از نگهداري و مراقبت از آنها طفره مي روند. بدخلقي و اخمويي کودکان مي تواند ناشي از بيماري، گرسنگي، خستگي، ترس، حسادت، تحريک شدن توسط اطرافيان و ... باشد. اين کودکان به دلايل مختلف سر و صدا و قشقرق راه مي اندازند و يا سعي مي کنند شما را عصباني و تحريک کنند. همچنين ممکن است از شما نافرماني کنند و يا به شدت به شما بچسبند و با جار و جنجال از شما بخواهند هميشه در آغوش شما باشند. بدون شک تربيت کودکان کار دشواري است. براي مثال کودکي را مجسم کنيد که وسط يک فروشگاه شلوغ شروع به بدرفتاري مي کند و جسورانه به والدينش پاسخ مي دهد. در چنين مواقعي حتي والديني که خيلي در مورد تربيت فرزندشان به خود اطمينان دارند نيز مأيوس و دلسرد مي شوند و به دنبال روش و کلمات مناسبي مي گردند تا کودک خود را آرام کنند. لذا در اين مقاله قصد داريم طي چند مرحله نحوه رفتار مناسب والدين با اين گونه کودکان را گوشزد کنيم تا از اين طريق، بدخلقي اين گونه کودکان تقليل يابد و کودک و والدين احساس بهتري داشته باشند.
اجازه ندهيد بداخلاقي کودکتان بر مهارتهاي فرزند پروري شما غلبه يابد و شما هم بداخلاق شويد.

بهترين راه براي مقابله با كج خلقي در كودكان، متوقف كردن كودك در اولين مرحله ممكن است. در اينجا به چند روش اشاره مي شود:

علت تغيير رفتار کودکتان را پيدا کنيد.

سعي كنيد بفهميد چه اتفاقي روي داده كه موجب عصبانيت فرزندتان شده است. بدخلقي و عصبانيت، بي دليل ايجاد نمي گردد. سعي كنيد بفهميد كه بر كودكتان چه گذشته است. مثلا اگر او دچار نااميدي بزرگي شده، سعي كنيد براي او آرامش ايجاد كنيد.


آرامش و خونسردي خود را حفظ کنيد

اجازه ندهيد بداخلاقي کودکتان بر مهارتهاي فرزند پروري شما غلبه يابد و شما هم بداخلاق شويد. به هنگام بروز بدخلقي در کودکتان سعي کنيد با کشيدن نفس هاي عميق آرامش خود را حفظ کنيد و هر آنچه باعث عصبانيت، نفرت و خشونت شما مي گردد را به فراموشي بسپاريد.


http://img.tebyan.net/big/1389/01/42...5161817953.jpg
مراقب باشيد که به فرزندتان بيش از حد بي توجهي نکنيد.

مطمئن شويد كه كودكتان به خاطر عدم توجه شما دچار عصبانيت نشده است. براي يک كودک، توجه منفي مثل پاسخ والدين به يک كج خلقي، بهتر از توجه نكردن است. اين عادت را در فرزندتان ايجاد كنيد كه در مقابل رفتارهاي مثبتش به او توجه نشان دهيد.


از روش توجه برگرداني استفاده کنيد.

حواس كودک خود را پرت كنيد. موقعي كه كودكتان عصباني است، حواس او را با پيشنهاد يک چيز جديد پرت كنيد يا محيط او را عوض كنيد. او را بيرون ببريد يا به يک اتاق ديگر منتقل كنيد.


برخورد جدي داشته باشيد

اگر كودک در حال تكرار رفتاري است كه احتمال صدمه به خود را دارد و شما قبلا از او خواسته ايد كه اين كار را نكند، با جديت با او برخورد كنيد تا بفهمد در مورد مسائل مربوط به سلامتي او كاملا جدي و انعطاف ناپذير هستيد.


با کودکتان به يک مکان خوب و مناسب برويد

اين مکان خوب مي تواند دورتر از جايي که با ديگران دعوا کرده است، جايي که ترسيده است و يا جايي که سبب تحريک بيش از حد او مي گردد، باشد.



فرصت ابراز احساسات به کودکتان بدهيد

در صورتي که فکر مي کنيد اين کار موثر است مي توانيد به کودک خود فرصت و مجال ابراز احساسات بدهيد. البته بايد به دو نکته توجه داشت:
اول آنکه اين فرصت و مجال به هيچ وجه براي تنبيه نباشد بلکه براي آرام شدن و عکس العمل نشان دادن است
و دوم اينکه اين فرصت نهايتا يک دقيقه باشد.
براي يک كودک، توجه منفي مثل پاسخ والدين به يک كج خلقي، بهتر از توجه نكردن است



با کودکتان هم صحبت شويد

با کودکتان صحبت کنيد و سعي کنيد علت بدخلقي اش را بفهميد. دانستن اينکه چه چيزي باعث بدخلقي او شده است در واقع کليد اين معما است که چگونه به او کمک کنيد که هم احساس بهتري پيدا کند و هم رفتاري بهتر داشته باشد. به علاوه اگر کودکتان دليل ناراحتي خود را بتواند به شما بازگو کند احتمالا بيشتر از اين بداخلاقي نخواهد کرد. اين موضوع به ويژه در خصوص کودکاني صادق است که از بداخلاقي به عنوان نوعي روش ارتباطي با والدين خود استفاده مي کنند تا آنها را متوجه آنچه اشتباه است بنمايند.


در مواجه با عامل بداخلاقي کودک خود مراحل و روند مناسب را طي کنيد

به عنوان مثال کودکتان را به رختخواب ببريد، يا محل جشن و مهماني را ترک کنيد، به کودکتان در رفع درگيري و نزاع با


http://img.tebyan.net/big/1389/01/51...2920516768.jpg

ديگران کمک کنيد و او را از عشق و علاقه خود نسبت به او مطلع کنيد تا به اين طريق کودکتان به تدريج به آرامش و احساس خوشايندي برسد.




رفع خستگي کنيد

به محض آنکه کودک بداخلاقتان به شرايط طبيعي بازگشت و به احساس خوشايندي رسيد سعي کنيد کم حوصلگي، عصبانيت و بدخلقي احتمالي خود را نيز تخليه کنيد. براي اين کار مي توانيد سراغ سرگرمي ها يا فعاليتهاي مورد علاقه تان برويد تا شما نيز به آرامش برسيد.
در غير اين صورت در مواجه با موارد ناچيز بدخلقي کودکتان، زود از کوره در خواهيد رفت و همانطور که در ابتداي اين مقاله گفته شد شرايط رفتاري کودکتان بدتر خواهد شد.


آناهیتا الهه آبها 07-11-2010 04:47 PM

قصه گفتن براي تكامل مغز نوزاد لازم است

متخصصان روان شناسي ، قصه گفتن را براي تكامل مغز نوزادان و كودكان لازم مي دانند و مي‌گويند: با قصه‌گويي ، علاوه بر شناساندن صداي والدين ، صحبت كردن براي كودك راحت مي‌شود و كلمات را صحيح و كامل ادا مي‌كند
دكتر"نرگس كچوئي " روان شناس، در گفت و گو با ايرنا گفت: والدين براين باورند كه نوزاد هيچ چيز را متوجه نمي‌شود و لازم نيست با او حرف بزنند، اين در حالي كه مغز نوزاد آماده براي پذيرش و يادگيري است و دوست دارد صداي والدين خود را بشنود و با محيط آشنا شود

وي گفت : والدين حتما بايد نام اشيا ، غذا،اسباب‌بازي و يا هرچيز ديگري را كه به نوزاد مي‌دهند براي او بگويند و زماني كه كودك سعي مي‌كند به هر لفظي كلمه را ادا كند صحبت كردن او را قطع نكنند و اجازه دهند آن گونه كه راحت است آن را تلفظ كند
وي بااشاره به اينكه نوزادان به صداي افراد مونث بهترين پاسخ را مي‌دهند ، افزود : مطالعات نشان داده است كه صحبت با زبان كودك ، باعث تاخير در تكامل گفتار نمي‌شود ، اما والدين بايد سعي كنند در صحبت با كودك تركيبي از لغات بزرگسالان را با صداي بچه گانه مورد استفاده قرار دهند
كچوئي گفت : در واقع با اين عمل بسترسازي مناسبي را براي كودك در اداي صحيح كلمات فراهم كرده‌ايم

دكتر "محمود رسالتي" روان شناس نيز با اشاره به اينكه از چهار ماهگي به بعد، پنج حس نوزاد از تعامل و واكنش بيشتري برخوردار مي‌شود، گفت :بينايي كودكان بعد ازچهارماهگي در حال افزايش است به طوري كه توانايي پي‌گيري اجسام متحرك را از خود نشان مي‌دهد
وي افزود : والدين بايد بعد از چند ماه فضاي اتاق كودك را تغيير دهند و او را با ديگر فضاهاي بيرون از خانه و ديگر افراد خانواه آشنا كنند
وي اضافه كرد: كودكان علاقه‌مند به ديدن عكسهايي با رنگهاي شاد و پيچيده مي باشند بنابر اين بايد براي آنها كتابهاي داستاني تهيه شود كه رنگي وبا تصويرهاي بزرگ باشد زيرا اين عمل باعث افزايش آشنايي و عكس العمل كودك مي‌شود
رسالتي با اشاره به اينكه حس شنوايي كودك نسبت به تكلم او حساس‌تر است، گفت:كودك دوست دارد صداهاي مختلف را بشنود و در مقابل آنها بسته به علاقه عكس العمل نشان مي‌دهد به طوري كه حتي آنها را تقليد مي‌كند و منتظر تشويق والدين مي‌مان
رسالتي گفت: والدين بايد حس چشايي فرزندان خود را تحريك كنند و بشناسند زيرا برخي از كودكان نسبت به يك سري از غذاها و طعم‌ها آلرژي دارند كه اين خود باعث بيماري و بيقراري كودكان مي‌شود

وي افزود : درباره حس لامسه كودكان بايد اجازه داد آنها همه چيز را در خصوص زبري ، نرمي ، گرماو سرما احساس كنند تا بتوانند در مقابل آنها عكس العمل نشان بدهند
وي اضافه كرد : اولين پله براي بيدار و فعال كردن اين حس در نوزادان نوازش و در آغوش گرفتن آنها است زيرا با اين عمل به او اين احساس منتقل مي شود كه او را دوست دارند و جايش امن است

deltang 08-05-2010 08:19 PM

عشق از نظر کودکان


تعدادى از متخصصان اين پرسش را از گروهى از بچه هاى ٤ تا ٨ ساله پرسيدند که: «عشق يعنى چه؟»


پاسخ هايى که دريافت شد عميق‌تر و جامع‌تر از حدّ تصوّر هر کس بود. در اينجا بعضى از اين پاسخ را براى شما می‌آوريم:

  • هنگامى که مادربزرگم آرتروز گرفت ديگر نمی توانست دولا شود و ناخنهاى پايش را لاک بزند. بنابراين، پدربزرگم هميشه اين کار را براى او می کرد، حتى وقتى دستهاى خودش هم آرتروز گرفت. اين يعنى عشق. (ربکا، ٨ ساله)
  • وقتى يک نفر عاشق شما باشد، جورى که اسمتان را صدا می کند متفاوت است. شما میدانيد که اسمتان در دهن او در جاى امنى قرار دارد. (بيلى، ٤ ساله)
  • عشق هنگامى است که يک دختر به صورتش عطر می زند و يک پسر به صورتش ادوکلن می زند و با هم بيرون می روند و همديگر را بو می کنند. (کارل، ٥ ساله)
  • عشق هنگامى است که شما براى غذا خوردن به رستوران می رويد و بيشتر سيب زمينى سرخ کرده هايتان را به يکنفر می دهيد بدون آن که او را وادار کنيد تا او هم مال خودش را به شما بدهد. (کريس، ٦ ساله)
  • عشق هنگامى است که مامانم براى پدرم قهوه درست می کند و قبل از آن که جلوى او بگذارد آن را می چشد تا مطمئن شود که مزهاش خوب است. (دنى، ٧ ساله)
  • عشق هنگامى است که دو نفر هميشه همديگر را می بوسند و وقتى از بوسيدن خسته شدند هنوز می خواهند در کنار هم باشند و با هم بيشتر حرف بزنند. مامان و باباى من اينجورى هستند. (اميلى، ٨ ساله)
  • اگر می خواهيد ياد بگيريد که چه جورى عشق بورزيد بايد از دوستى که ازش بدتان می آيد شروع کنيد. (نيکا، ٦ ساله)
(ما به چند ميليون نيکاى ديگر در اين سياره نياز داريم)
  • عشق هنگامى است که به يکنفر بگوئيد از پيراهنش خوشتان می آيد و بعد از آن او هر روز آن پيراهن را بپوشد. (نوئل، ٧ ساله)
  • عشق شبيه يک پيرزن کوچولو و يک پيرمرد کوچولو است که پس از سالهاى طولانى هنوز همديگر را دوست دارند. (تامى، ٦ ساله)
  • عشق هنگامى است که مامان بهترين تکه مرغ را به بابا میدهد. (الين، ٥ ساله)
  • هنگامى که شما عاشق يک نفر باشيد، مژه هايتان بالا و پائين میرود و ستاره هاى کوچک از بين آنها خارج می شود. (کارن، ٧ ساله)
  • شما نبايد به يکنفر بگوئيد که عاشقش هستيد مگر وقتى که واقعاً منظورتان همين باشد. اما اگر واقعاً منظورتان اين است بايد آن را زياد بگوئيد. مردم معمولاً فراموش می‌کنند. (جسيکا، ٨ ساله)
و سرانجام ...

برنده ما يک پسر چهارساله بود که پيرمرد همسايه‌شان به تازگى همسرش را از دست داده بود. پسرک وقتى گريه کردن پيرمرد را ديد، به حياط خانه آنها رفت و از زانوى او بالا رفت و همانجا نشست. وقتى مادرش پرسيد به مرد همسايه چه گفتی؟ پسرک گفت: "هيچى، فقط کمکش کردم که گريه کند"

مهدی 09-20-2010 07:53 PM

5 جمله خوب و 7 جمله بد برای کودکان
 
۱) خـودت تـصـمـیم بگیر: کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: "بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید." اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: "خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید." این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.

۲) من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم: اگر می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم ، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.

۳) از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی: اگر کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلا ً به او بگویید: "صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار سردرد شوم" و ازاو بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.

۴) احساس تو را درک می کنم: وقتی کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می گوید: "از تو متنفرم" یا "خیلی بدی." این تنها جملاتی است که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.

۵) "آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای؟:" افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می گویند: "عدالت را رعایت کنید و منصف باشید" و این جملات زمانی مطرح می شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است.
باید به کودکان بیاموزیم "انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی"!


۷ جمله ناخوشایند برای کودکان
۱) مناسب سن خودت رفتار کن! گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله ای که نمی داند چه می خواهد و گریه می کند ، یا کودک ۴ساله ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می کند ، هر دو متناسب سنشان عمل می کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید "مناسب سن خودت عمل کن" بگویید: "به نظر می رسد خیلی عصبانی هستی"، "می دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده ای" این جملات به کودک آرامش می دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

۲) شوخی کردم: دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

۳) چـرا مـثـل ... نـیستی؟ با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی کـنـنـد در مرتبه پایین تری قرار گرفته اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین تر از دیگری احساس کند ، روحیه خود را می بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

۴) ندو و گرنه می افتی! علی رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: "قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش هایت مطمئن باش." در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده اید نه ناتوانی کودک.

۵) چی بهت گفتم؟ چرا سوالی را می پرسید که خودتان جواب را می دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می زند و می گذرد. اگر از رفتار او رنجیده اید بگویید: "من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن."

۶) به تو قول می دهم که ... : به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد.
وقتی پدر و یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می کند که "وعده داده نشده اش" اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده ها باعث می شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می آورد و فکر می کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیداخواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد.

از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده ای ناخواسته می دهد، وعده ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشیم.

۷) آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه ها استفاده می کند و با بیان این واژه ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می کند و مانع از پدید آمدن رابطه ای مثبت بین پدرومادر با کودک می شود. " آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم ؟ مگر تو کری ؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ ..."

این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد ودر نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می شود.


منبع: عصر ایران

ابریشم 10-02-2010 06:42 PM

راز مکیدن انگشتان

آسیب شناسی و مواجه با مکیدن انگشت در کودکان


اکثر کودکان در جریان رشد، حداقل یک رفتار تکراری ثابت را که ارادی نیست، نشان می دهند. این رفتارها عمدتا پاسخی به نیازهای جسمانی و یا حالات هیجانی گذراست و به کودک کمک می کند تا با استرس های روزمره زندگی کنار بیاید. معمولا این عادت مدتی پدیدار شده و سپس رفع می شود. اما گاهی از اوقات این عادات قدیمی، با استرس های جدید مجددا ظاهر می شود و مانند تولد خواهر یا برادر جدید، طلاق پدر و مادر، رفتن به مدرسه جدید و یا عدم حضور طولانی مدت یکی از والدین و ... پدیدار می شود. گاهی وقتها هم بی هیچ دلیل خاصی کودکان به یک عادت خاص پناه آورده و این عادت تبدیل به پاسخی غیر ارادی و خودکار می گردد. یکی از این عادات، مکیدن انگشت است که در بین کودکان بسیار شایع است.

برخی از شواهد نشان می دهد که برخی از کودکان انگشت مکیدن را از داخل رحم آغاز می کنند. انگشت مکیدن تا 2 سالگی عمدتا با گرسنگی، خواب، ناکامی و خستگی رابطه دارد و در 2.5 تا 3 سالگی فقط در شبها رخ می دهد. در عمل به نظر می رسد که مکیدن اولیه انگشت تا حدودی مفید است چون گریه را کم و دندان در آوردن را آسان تر می کند و به کودک کمک می کند تا راحت تر بخوابد و کلا کودک را آرام می کند اما به نظر می رسد که ادامه یافتن این
رفتار، بعد از 4 سالگی چندان مناسب نبوده و موجب ایجاد مشکل در دندانهای دایمی آنها مانند روی هم قرار نگرفتن دندانها، باریک شدن قوسهای دندانی، التهاب لثه و ... می گردد. لذا اگر به موقع جلوی این رفتار گرفته نشود، به طور قطع رشد دندانهای دایمی با مشکل مواجه شده و شکلی نامنظم و ناموزون می یابد.


همچنین اکثر بچه هایی که مبتلا به این عادت هستند در میان گروه همسالان خود مورد آزار و اذیت و انتقاد و تمسخر قرار می گیرند. لذا بسیار مهم و ارزشمند است که قبل از وقوع این گونه مشکلات، این رفتار را در کودکمان متوقف کنیم.
ادامه یافتن این رفتار، بعد از 4 سالگی چندان مناسب نبوده و موجب ایجاد مشکل در دندانهای دایمی آنها مانند روی هم قرار نگرفتن دندانها، باریک شدن قوسهای دندانی، التهاب لثه و ... می گردد

برای مقابله با این مشکل چه باید کرد؟

مکیدن انگشت در 2 سال اول زندگی واکنشی طبیعی و از ویژگی های سیر تحولی دوران اولیه کودکی است اما در بعضی از کودکان حتی با بزرگتر شدن و افزایش سن نیز این عادت تا 4 سالگی ادامه پیدا می کند لذا اگر سعی در متوقف کردن این عادت دارید، باید صبر کنید تا کودکتان این دوره تحول رشدی را بگذراند.
- قبل از اینکه این رفتار به صورت یک مشکل بزرگ در آید، مانع از آن شوید به این صورت که با مشاهده کوچکترین رفتار غیر طبیعی از جانب کودکتان مانع از ادامه یافتن آن شوید. یعنی اگر می بینید گاهی اوقات و به تعداد دفعات کم کودکتان به مکیدن انگشت می پردازد در برابر همین رفتارهای کوچک نیز واکنش نشان دهید.
زمانی که فرزندتان شروع به مکیدن انگشت می کند، او را به حرف بگیرید
- برای ایجاد تغییرات از نظام پاداش و تشویق استفاده کنید. فراوانی رفتار مکیدن انگشت را بر روی تقویم و یا یک صفحه کاغذ ثبت کرده و یک خط پایه ، از رفتار کودکتان تهیه کنید سپس در طی هر روز که از میزان این خط پایه کاسته شد، به فرزندتان پاداش دهید.
- کودکتان را سرگرم فعالیتهایی کنید که باعث مشغول شدن دستان وی گردد. برای مثال کار با مداد رنگی، مداد شمعی، آبرنگ و .. استفاده از اسباب بازی های سر و صدا دار و یا بازی با پازل و ... همگی می تواند مانع از ادامه یافتن این رفتار شود.

- زمانی که فرزندتان شروع به مکیدن انگشت می کند، او را به حرف بگیرید. مسلما در این شرایط صحبت کردن و مکیدن انگشت(توامان) کار بسیار دشواری خواهد بود و مانع از ادامه یافتن این عمل می شود.
- برای متوقف ساختن این رفتار، به کودکتان گوشزد کنید که او دیگر بزرگ شده و بچه های بزرگ نیازی به مکیدن انگشتان دست خود ندارند. به زبان ساده برای کودکتان توضیح دهید که چرا متوقف کردن این رفتار بسیار مهم است و حتی از پیشنهادات او برای به کار بردن راه حلهای مختلف، استفاده کنید.
کودکتان را سرگرم فعالیتهایی کنید که باعث مشغول شدن دستان وی گردد
- حتما در این مورد با دندانپزشک کودکان صحبت کنید چون ممکن است یک متخصص، پیشنهادات بسیار خوبی برای ترک کردن این عادت داشته باشد. برخی از پزشکان داروهای بی ضرر و البته تلخ مزه ای را تجویز می کنند تا انگشتان کودک خود را به آن آغشته کرده و مانع از ادامه دادن این رفتار شوید.
در صورت نیاز اگر فکر می کنید می تواند تاثیر گذار باشد، از دندانپزشک کودکتان بخواهید که با او در این مورد صحبت کند.

و پیشنهاد آخر اینکه ....
گاهی اوقات با شدت گرفتن این رفتار در برخی از کودکان توصیه می شود که والدین با ملاحظه مکرر مکیدن انگشت در کودکشان، ضربه آرامی پشت دست او بزنند تا او از ادامه دادن این رفتار خودداری کند. البته این پیشنهاد، تا زمانی که روشها مناسب تر و ملایم تری وجود دارد، توصیه اکید نمی شود.

SonBol 03-04-2011 11:55 PM

لوس کردن، موقوف!
 


لوس کردن، موقوف!
کودکان موجودات در حال رشدي هستند و براساس اين که در سال هاي اوليه زندگي چگونه تربيت شوند و آموزش ببينند، سبک خاص رفتاري پيدا مي کنند. اين سبک رفتاري الگويي تقريباً ثابت و دائمي براي آنها به وجود مي آورد، و تعيين کنندهِ نحوه ارتباطات و برخوردهاي آنان نيز مي باشد. هر خانواده در ارتباط با فرزندان شيوه خاص خود را دارد؛ و اين نحوه برخورد، در تلاقي با ساختار ژنتيکي هر فرد، باعث مي شود که شخصيت هايي بسيار متفاوت و متمايز شکل بگيرند.
رشد اجتماعي کودکان يکي از حيطه هاي رشدي است که دقيقاً به ما نشان مي دهد آيا فرزند مطابق با سن تقويمي يا شناسنامه اي خود رفتار مي کند يا خير؟ و اگر مطابق با سن شناسنامه اي رفتار نمي کند چه دلايلي براي اين مسئله وجود دارد و رفتارهاي او چگونه شکل گرفته است؟ يکي از سبک هاي غلط رفتاري کودکان، ناتواني در ايجاد و برقراري رابطه سالم با همسالان است؛ يعني کودکاني وجود دارند که راه هاي برقراري ارتباط سالم را نمي دانند. اين گروه از کودکان بعضاً تحت عنوان «کودکان لوس» نامگذاري مي شوند. آن چه در اين نوشتار مورد بحث قرار مي گيرد عوامل مؤثر در شکل گيري اين گونه رفتارهاست.

.:. چرا کودکان لوس مي شوند؟
يکي از دلايل لوس شدن کودکان روش هاي غيرقابل قبول والدين به لحاظ تربيتي است؛ والدين محبت کنندهِ افراطي که معيارهاي تربيتي و روش هاي يادگيري را در نظر نمي گيرند و صرفاً با محبت هاي بي حد و حساب مانع اجتماعي شدن رفتارهاي کودکان مي شوند. چنين کودکاني معناي صبر و تحمل را در زندگي نمي آموزند و انسان هايي عجول و شخصيت هايي متزلزل بار خواهند آمد.

.:. چگونه کودکان لوس را اصلاح کنيم؟
چنانچه والدين از روش هاي غير قابل قبول دست بردارند و در مورد فرزندان خود قوانين تربيتي درستي را اعمال کنند، و به شرط آن که روش هاي جديد ثابت و مستمر باشد، مي توان اميد داشت که اين روش ها به تدريج مؤثر واقع شوند.
اگر كودك نوپا يا پيش دبستاني داريد كه نشانه هايي از رفتار لوس مآبانه از خود بروز مي دهد، چندين روش براي متوقف كردن آن وجود دارد.

.:. جبهه متحد تشكيل دهيد
شما، همسرتان و كسي كه از بچه مراقبت مي كند(مثلاً پرستاربچه) در مورد موقعيتهايي كه نياز به قاطعيت يا نرمش دارد، بايد مقررات واحدي داشته باشيد. كاپ مي گويد:" اگر يكي از والدين قاطع و ديگري بسيار مداراگر باشد، كودك در مورد آنچه مي تواند داشته باشد و آنچه نمي تواند داشته باشد، بسيار گيج مي شود. و وقتي كمي بزرگتر بشود، براي به دست آوردن چيزي كه مي خواهد، از سياست يكي از والدين عليه ديگري سوءاستفاده مي كند."

.:. نقش تشويق و تنبيه در تربيت کودک
تشويق و تنبيه دو روش متفاوت تربيتي هستند و بايستي ويژگي هايي داشته باشند تا مؤثر واقع شوند. اين دو روش چنانچه به موقع و با اصول درست اعمال گردند، مي توانند از لوس شدن کودکان جلوگيري کنند. معمولاً کودکان لوس، والدين تسليم شونده دارند. آنها در مقابل خواسته هاي کودک فوراً تسليم مي شوند و هر آن چه که او طلب کند، برايش فراهم مي کنند. در خانواده اي که کودک لوس پرورش داده مي شود، اثري از روش هاي تنبيهي مناسب ديده نمي شود. يعني چنانچه کودک کار اشتباهي مرتکب شود يا اين که بخواهد تعيين کننده باشد و به والدين خود دستور دهد يا اين که با داد و فرياد و عصبانيت حرف خود را به کرسي بنشاند، در اين خانواده هيچ گونه روش مناسبي براي جلوگيري از اين رفتارها و جهت دهي به آنها وجود ندارد. اين نوع خانواده ها از لحاظ روان شناسي به خانواده هاي محبت کنندهِ افراطي آزاد گذارنده معروف اند؛ خانواده هايي که بي نهايت توجه، محبت و محافظت در مورد فرزندان خود دارند و در عين حال آنها را براي انجام هرگونه عملي آزاد مي گذارند. اين مسئله بسيار اهميت دارد که ميزان مقاومت، ايستادگي و انعطاف خود را در برابر فرزندانمان مورد بررسي قرار دهيم. بعضي از والدين پس از مقاومتي کوتاه در مقابل تقاضاهاي فرزند، تسليم مي شوند و خواسته هاي کودک را به همان شکلي که او مي خواهد برآورده مي کنند. محبت در حد متعادل، توجه به نيازها و برآوردن آن ها در حد معقول و داشتن روش هاي مناسب و علمي براي تشويق و تنبيه کودکان از جمله مواردي است که بايستي در خانواده وجود داشته باشد.

.:. والديني محبت کننده و در عين حال قاطع باشيم
وقتي صحبت از قاطع بودن به ميان مي آيد، برخي از والدين تصور مي کنند که جدي و قاطع بودن به اين معناست که مثلاً پرخاشگر هم باشيم و يا اين که چنانچه فرزندمان از ما پيروي نکرد، با زور و خشونت مواردي را به او تحميل کنيم. حال آن که در مقوله هاي تربيتي، قاطع و جدي بودن به اين معناست که از اصولي پيروي کنيم و قوانيني براي فرزندانمان داشته باشيم، به علاوه، اصرار به اجراي آن قوانين در خانواده وجود داشته باشد. ثبات خُلق و ثبات انديشه و رفتار در والدين ضروري است. چنانچه اصول تربيتي خود را تغيير دهيم و به گفته هاي خود چندان اعتقادي نداشته باشيم، فرزندان به اصول و قوانين خانواده پايبند نخواهند شد. پس جدي و قاطع بودن به معناي آن است که در اجراي اصول و قوانين خانواده باري به هر جهت رفتار نکنيم.
.:. همه چيز به موقع و در زمان خود بايستي انجام پذيرد
چنانچه کودکان از قوانين خانواده پيروي نکنند و حتي خلاف آن عمل کنند، براي مثال در جمع فاميل رفتاري از آنها سر بزند که مطابق با موازين تربيتي نباشد، آيا لازم است که مثلاً در جمع مورد تنبيه يا سرزنش قرار گيرند؟ مسلماً نه؛ يادآوري نکات تربيتي و قوانين مورد نظر به کودک بايستي در منزل و به طور خصوصي صورت گيرد. کودکان براي قضاوت ديگران راجع به خودشان اهميت فراواني قائلند و چنانچه در حضور ديگران مورد توبيخ قرار گيرند رنجيده خاطر مي شوند و در پاره اي موارد رفتارهاي تلافي جويانه از آنها سر خواهد زد. چنانچه حريم خانواده امنيت و اطمينان لازم را براي کودک فراهم کند، او به راحتي مي تواند اشتباهات خود را بپذيرد و هر موردي را که به او تذکر داده شود تغيير دهد.

.:. نگران "حرف مردم" نباشيد
بسياري از مواقع، لوس شدن محصول موقعيتهايي است كه بچه در محيطهاي عمومي با والدين كلنجار مي رود و مايه شرمساري آنها مي شود. با خود عهد كنيد كه بلافاصله از چنين وضعيتهايي خارج شويد تا براي تسليم شدن در برابر لوس كردن بچه و مداراي بيهوده با او، وسوسه نشويد. براي مثال، وقتي كودك از اين كه در جشن تولد دوستش شركت كرده و هيچ هديه اي نگرفته آشفته و در هم ريخته است، او را بيرون ببريد و مكاني آرام پيدا كنيد تا بتوانيد به او كمك كنيد تا آرام شود. با بحث و مشاجره يا دادن توضيحات مفصل، او را بيش از پيش تحريك و برافروخته نكنيد.مادر"ساشا" شانزده ماهه، موافق اين روش است: "هميشه وقتي از پارك بيرون مي آيم ساشا ناراحت مي شه و مي زنه زير گريه و وقتي مي خوام بذارمش توي كالسكه اش، با من دعوا مي كنه، اما من باهاش بحث نمي كنم. فقط مي ذارمش توي كالسكه و راه مي افتم. غالباً هم بعد از چند دقيقه خودش ساكت مي شه."
در خانواده هاي محبت کنندهِ افراطي آزاد گذارنده،کودک لوس پرورش داده مي شود

.:. از نقاط حساس دوري كنيد
اگر مي دانيد كه وقتي با كودك به خريد برويد حتماً براي اسباب بازي به شما التماس خواهد كرد، سعي كنيد او را درخانه يك دوست، فاميل يا پيش پرستارش بگذاريد و بعداًَ بدنبال او برويد. با اعمال اين روش، ممكن است او پس از مدتي عادت خودش را مبني بر درخواست هميشگي اسباب بازي در موقع خريد منزل به فراموشي بسپارد. دراين صورت، پس از مدتي مي توانيد در وضعيتي تازه، باز هم با هم به خريد برويد.دقت كنيد كه وقتي يكي از شما خسته است به محيط هاي حساسيت برانگيز نرويد. وقتي روزي طولاني و سخت را پشت سر گذاشته ايد، بيشتر احتمال دارد تسليم بچه بشويد، بچه هم اگر خسته باشد يا به اندازه كافي استراحت نكرده باشد، احتمال تحريك شدن و بهانه گيري اش بيشتر است.

.:. بتدريج تغيير رويه دهيد
اگر كودك شما قبلاً رفتار لوس مآبانه اي داشته كه مي خواهيد آن را تغيير دهيد، رويه ضد لوس كردن خودتان را به آرامي پيش ببريد كه به بچه شوك وارد نشود. براي مثال، اگر بچه شما عادت دارد وقتي با هم به سوپر ماركت مي رويد چندين شكلات و آبنبات چوبي و بيسكويت بردارد، به مرور تعداد آبنبات هايي كه اجازه مي دهيد بردارد كم كنيد تا زماني كه تنها اجازه داشته باشد يك شكلات يا آبنبات انتخاب كند.

.:. از تقويت مثبت استفاده كنيد
دكتر تامسون مي گويد: قبل از اين كه با هم به ميهماني يا خريد برويد، به كودك بگوييد: "مي دونم كه وقتي من و تو با هم بريم خريد، تو پسر خيلي خوبي خواهي بود." و اگر بچه واقعاً رفتار خوبي داشت، او را تحسين كنيد، و پيش دوستان و فاميل به نحوي كه به گوش خودش برسد، از او تعريف و تمجيد كنيد، مثلاً به اين شكل: "نمي دونين مري توي سوپر ماركت چه قدر رفتارش خوب بود، من بهش افتخار مي كنم."

.:. بينش كودك را تقويت كنيد
كمك كردن به بچه هاي نيازمند، باعث مي شود آنها قدردان چيزهايي كه دارند باشند.
خانم "لي" از سينسيناتي مي گويد: "من كودك دو ساله ام رو تشويق كردم تا با هم توي خانه چيزايي براي مؤسسه خيريه محله مون جمع كنيم، باور كنين حتي بچه هاي خيلي كوچيك هم مي تونن بفهمن كه چه قدر خوشبخت هستند."


.:. نتيجه گيري
رفتارهايي که از کودکان سر مي زند و در واقع سبک زندگي آنان را نشان مي دهد، آموختني و اکتسابي است. بنابراين آن چه در مورد شخصيت، عادات، تجربيات و يادگيري کودکان مشاهده مي کنيم، همه نشأت گرفته و تأثيرپذير از محيط زندگيشان است. روش هايي که والدين در قبال فرزندان اعمال مي کنند، از جمله روش هاي تشويقي و تنبيهي، قوانين و مقررات در خانواده، نحوه اجراي قوانين خانواده، انعطاف داشتن، سختگير، قاطع و يا تسليم شونده بودن در ساخت فکري کودکان و رفتارهاي آنان بسيار مؤثر است.


ROJINAjoON 11-10-2011 11:09 AM

اتاق یک کودک موفق این است!





http://www.persianpersia.com/images/mimage/73-4176.jpg
رعایت این نکات به تاثیر معجزه آسای دکوراسیون در سلامت کودک خودتان پی خواهید برد و خواهید دید که آموزش این نکات از دوران کودکی به فرزندن تان به شما کمک می کند تا به مرور نسلی سالم، تندرست و سلامت به لحاظ روحی و جسمی را در خانواده خود پرورش دهید. به این ترتیب با ایجاد آرامش و امنیت برای کودک تان و تامین نیازهای اولیه او به صحیح ترین شکل، سلامت و شادابی او را تضمین خواهید کرد.


● چگونه وسایل کودک را طبقه بندی کنیم
شلوغی اتاق کودک و به هم ریختگی وسایل، اسباب بازی ها و کتاب ها در این اتاق یکی از طبیعی ترین موقعیت ها در سراسر جهان است اما این شلوغی و به هم ریختگی درصورتی که به صورت روزانه استمرار داشته باشد به مرور به کاهش میزان تمرکز و تفکر کودک منتهی می شود. به گونه ای که به مرور تمرکز کودک را در یادگیری و آموزش کم کرده و مانع از بروز خلاقیت در او می شود.

بنابراین بهترین روش برای کنترل این وضعیت قرار دادن سبدهای چوبی کوچک در اتاق کودک است تا بعد از بازی از او بخواهید اسباب بازی ها، توپ ها و کتاب هایش را در هر یک از این سبدهای کوچک گردآوری کند. اگر اتاق کودک تان به اندازه کافی بزرگ است، می توانید از قفسه کمدها به جای سبدهای کوچک استفاده کنید و این مسئله را به کودک تان آموزش دهید.


● نورپردازی برای خواب کودک شما
اتاق خواب کودک باید به گونه ای نورپردازی شود که قابلیت تاریکی یا استفاده از حداقل میزان نور را در زمان خواب داشته باشد زیرا با وجود نور در اتاق، مغز نمی تواند فرمان ترشح ملاتونین در بدن را به درستی صادر کند و کمبود میزان ملاتونین در بدن منجر به بی خوابی و در نهایت بی حوصلگی، پرخاشگری و در درازمدت افسردگی کودک می شود بنابراین بهترین حالت برای نورپردازی اتاق کودک آن است که از چراغ خواب هایی که تایمر دارند استفاده کنید به این ترتیب کودکی که ترس از تاریکی دارد با نور اندک این چراغ ها ترس را کنار می گذارد و پس از آن که به خواب رفت فرمان خاموش شدن چراغ با سر رسیدن مدت زمان مورد نظر انجام می شود.



● اهمیت عکس های دسته جمعی در اعتماد به نفس کودکان
یکی از مهم ترین نکاتی که در بهداشت روانی فرزندان تان به ویژه کودکان تاثیر دارد، حس دوست داشته شدن است. شاید فکر کنید، دکوراسیون اتاق چگونه می تواند در انتقال این حس به کودک تان نقش داشته باشد؟ ما به شما می گوییم که چگونه می توان به این ترتیب میزان محبت، اعتماد به نفس، علاقه و روابط اجتماعی کودک را تحریک کرد. تنها کافی است یکی از دیوارهای اتاق کودک یا میز کنار تخت او را به عکس هایی که او را در جمع خانواده، در کنار پدر و مادر و در جمع دوستانش نشان می دهد، اختصاص دهید. تماشای این عکس ها و دانستن این نکته که او حامیان و دوستداران زیادی دارد به افزایش آرامش، امنیت و اعتماد به نفس کودک کمک می کند.


● چگونه وسایل کودک را طبقه بندی کنیم؟
شلوغی اتاق کودک و به هم ریختگی وسایل، اسباب بازی ها و کتاب ها در این اتاق یکی از طبیعی ترین موقعیت ها در سراسر جهان است اما این شلوغی و به هم ریختگی درصورتی که به صورت روزانه استمرار داشته باشد به مرور به کاهش تمرکز و تفکر کودک منتهی می شود. به گونه ای که به مرور تمرکز کودک را در یادگیری و آموزش کم کرده و مانع از بروز خلاقیت در او می شود.

بنابراین بهترین روش برای کنترل این وضعیت قرار دادن سبدهای چوبی کوچک در اتاق کودک است. بعد از بازی از او بخواهید اسباب بازی ها، توپ ها و کتاب هایش را در هر یک از این سبدهای کوچک گردآوری کند. اگر اتاق کودک تان به اندازه کافی بزرگ است، می توانید از قفسه کمدها به جای سبدهای کوچک استفاده کنید و این مسئله را به کودک تان آموزش دهید.

FereShteH 12-15-2011 10:34 PM

سوال مادران درباره گریه کودک
 
خواندن این مطلب به شما کمک می‌کند تا با به‌کار بستن توصیه‌های متخصصان اطفال، با گریه کودکان خود به شیوه درستی برخورد کنید…
وقتی کودک‌ گریه می‌کند باید بلافاصله بغلش کرد یا اینکه باید کمی صبر کرد تا گریه‌اش تمام شود؟ معمولا انتخاب یکی از این دو راه کمی سخت است. سوالاتی از این دست بسیارند و کم نیستند؛ مادرانی که پاسخ این سوالات را نمی‌دانند. خواندن این مطلب به شما کمک می‌کند تا با به‌کار بستن توصیه‌های متخصصان اطفال، با گریه کودکان خود به شیوه درستی برخورد کنید…

آیا به محض آنکه کودک شروع به گریه کرد باید او را بغل کنیم؟
نوزادان در سه ماهه اول زندگی خیلی گریه می‌کنند چون می‌خواهند به شما نشان دهند که به شما نیازمندند. تنها راه ساکت‌کردن گریه نوزاد، فوریراضی‌کردنش است. او را بغل کنید و شیر دهید. هرچه بیشتر در این سن به نیازهایش جواب دهید، بیشتر حس امنیت می‌کند و آرام‌تر خواهد بود. وقتی توجه کودک کم‌کم به محیط جلب شد می‌توانید برای ساکت‌کردنش با او صحبت کنید، آواز بخوانید یا با دست‌هایش بازی کنید.

آیا گریه کودک همیشه نشانه درد و ناراحتی اوست؟
وقتی آدم بزرگ‌ها گریه می‌کنند معمولا بدین معناست که غمگینند اما وقتی یک نوزاد گریه می‌کند نشانه ناامیدی او از زندگی نیست. وقتی نوزادی گریه می‌کند یعنی گرسنه است، پوشکش را خیس کرده، دلش درد می‌کند یا حتی نیاز به آغوش و نوازش شما دارد.

آیا بغل‌کردن بیش از اندازه، کودک را لوس می‌کند؟
پیش از یک سالگی هیچ عاملی سبب لوس‌شدن کودک نمی‌شود؛ وقتی یک کودک لوس می‌شود که چیزی را که نیاز ندارد، مدام به او بدهید. یک نوزاد وقتی گریه می‌کند که ما به نیازهایش پاسخ ندهیم، گریه تنها راهی است که او می‌تواند با شما گفت‌وگو کند. اگر در این سن به این بهانه که کودکم لوس و بغلی می‌شود به گریه‌اش پاسخ ندهید و تنهایش بگذارید، حس ناامنی خواهد کرد و اعتمادش به شما و خودش سلب می‌شود.آیا خوب است با گریه کودک فورا به او شیر بدهیم یا پستانک در دهانش بگذاریم؟
شیر کودک را آرام می‌کند اما اجازه ندهید سینه مادر جایگزین شصت شود. در این صورت نوزاد مدام شب‌ها برای شیرخوردن شما را به بیدار خواهد کرد.

از چه زمانی باید به گریه کودک کمی بی‌توجه بود؟
از ۳ ماهگی به بعد کودک کمتر گریه می‌کند. از این به بعد کودک می‌خواهد با حرکات بدن و جیغ خواسته‌هایش را به مادر بفهماند. گریه‌های شبانه کم‌کم تمام می‌شوند. مادر از این به بعد از نوع جیغ کودکش می‌تواند بفهمد او گرسنه است، عصبانی است، نیاز به محبت دارد یا می‌خواهد بخوابد. از این پس دیگر لازم نیست به سرعت به سمت کودک بروید. در عوض اگر واقعا جیغ کودک‌تان از روی درد یا ناراحتی است از او غافل نشوید.

چقدر منتظر بمانیم که کودک گریه کند و خود آرام شود؟
هر قدر تحمل دارید. اغلب والدین حتی پس از یک سالگی اجازه نمی‌دهند کودک‌شان خیلی گریه کند و خود، او را آرام می‌کنند. در دو حالت توصیه می‌شود اجازه دهید کودک گریه کند تا خود آرام شود: در هنگام خوابیدن و هنگامی که به هیچ وجه نمی‌توانید آرامش کنید. هرگاه احساس کردید در برابر ساکت‌کردن نوزادتان ناتوانید، بهترین کار این است که او را به پدرش بسپارید.

بهترین روش برای آرام‌کردن کودک چیست؟
کودکان قدرت زبانی عالی ندارند پس مجبورند گریه کنند. پذیرفتن این موضوع به شما کمک می‌کند بتوانید گریه کودکتان را راحت‌تر تحمل کنید. وقتی نوزادتان گریه می‌کند به او نشان دهید که متوجه گریه او هستید. جملات پراحساس را در گوشش زمزمه کنید تا آرام شود. در اکثر موارد قدرت اراده و پایداری مادر سبب می‌شود کودک دست از گریه برداشته و آرام شود.

آیا بعضی از نوزادان بیشتر از دیگران گریه می‌کنند؟
بله. برخی نوزادان حساس‌ترند و به کوچک‌ترین سر و صدایی عکس‌العمل نشان می‌دهند؛ یا وقتی لباس را از تنشان درمی‌آورید یا لباس به تنشان می‌کنید می‌زنند زیر گریه. این جزیی از ذات کودک شماست و راه حلی ندارد.

آیا درست است وقتی کودک گریه می‌کند، او را تنها بگذاریم؟
خیر. اگر او در خلوت مدام گریه کند، حس می‌کند به او اهمیت نمی‌دهید و این موضوع در بزرگسالی روی روان او تاثیر می‌گذارد. به کودک‌تان بفهمانید که گریه او را می‌بینید ولی ترجیح می‌دهید کاری را بکنید که برایش بهتر است.

در صورتی که تحمل گریه کودک را نداریم چه باید بکنیم؟
این موضوع در سه ماهه اول پس از زایمان کاملا طبیعی است. به هم ریختگی روانی و احساسی، خستگی‌های مفرط جسمی، وظایف سنگین مادری و… شما را به شدت تضعیف می‌کند. مادران در این زمان به قدری حساس‌اند که کوچک‌ترین موضوع آنها را به گریه می‌اندازد و به محض دیدن گریه کودک چون تحمل ندارند او را بغل کرده سعی می‌کنند آرامش کنند. طی چند ماه وضعیت بدنی شما به حالت‌ عادی برگشته و مادر کمی از فرزندش فاصله می‌گیرد.

آیا این موضوع درست است که کودکان شب‌ها بیشتر گریه می‌کنند؟
بله. این گریه‌ها والدین را مضطرب می‌کند و والدین می‌ترسند مبادا کودک درد شدیدی داشته باشد. اما نگران نشوید کودکان با این کار اضطراب‌های روزانه را از خود دور می‌کنند.

shokofe 01-24-2012 11:40 AM

با کودکانی که از مسواک زدن دوری می کنند، چه کنیم؟
 
با کودکانی که از مسواک زدن دوری می کنند، چه کنیم؟

یکی از اصولی ترین و مهم ترین شیوه مراقبت از دندانها مسواک زدن است و والدین وظیفه دارند با نظارت دقیق و اتخاذ تدابیری، مشکل کودکانی را كه از مسواک زدن سرباز می زنند را برطرف کنند.

دکتر رامین فرزاد، جراح داندانپزشک در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: دندان های شیری 20 عدد است که ده دندان در فک بالا و ده دندان در فک پایین است این دندانها اگر چه دایمی نبوده و حداکثر در 5 سال فاصله بین یک تا شش سالگی کارایی دارند اما مراقبت از آنها ضروری است چرا که پوسیدگی و شکستگی دندانها نه تنها باعث اختلال در جویدن و هضم غذا می شوند بلکه زمینه ساز خراب شدن دندانهای دایمی نیز می شوند.

وی گفت: اصولی ترین، مهم ترین و رایج ترین شیوه مراقبت از دندانها، مسواک زدن ، حداقل دو بار در طول شبانه روز ، یک بار صبح و یک بار بیش از خوابیدن است که البته بهتر است بعد از هر وعده این مسواک زده شود.

فرزاد بیان کرد: هر چند کودکان از مسواک زدن سرباز می زنند اما والدین وظیفه دارند تا با نظارت دقیق و اتخاذ تدابیر مفید این مشکل را برطرف کنند برای این منظور برای کودک مسواک ویژه کودکان تهیه کنید، این مسواک ها نه تنها از لحاظ اندازه به جنس، کیفیت مطابق با سن کودک طراحی شده باشند بلکه باعث ترغیب کودک به مسواک زدن می شود.

وی افزود: زمان مسواک زدن فرزند تان را با مسواک زدن خودتان تنظیم کنید که این کار او را به مسواک زدن ترغیب می کند و تا پیش از زمانی که کودک خود بتواند مسواک بزند، دندانهای او را مسواک بزنید.

این دندانپزشک خاطر نشان کرد: خمیر دندان نیز باید ویژه کودک خریداری شود چرا که خمیر دندان کودک از جهت طعم و بو متفاوت از خمیر دندان بزرگسال بوده و به جهت تفاوت در رنگ و عطر و طعم کودک را به مسواک زدن تشویق می کند و در انتخاب نوع خمیر دندان به میزان " فلوراید" آن توجه کنید.

shokofe 01-24-2012 11:47 AM

راههای کنترل قشقرق کودکان بعد از اتمام بازی با همسالان
 
راههای کنترل قشقرق کودکان بعد از اتمام بازی با همسالان

یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: اتمام بازی و جدا شدن از همسالان در کودکان سخت است و بیشتر کردن ارتباطات خانواده با نزدیکان و آشنایان یکی از راهکارهای تعدیل این مشکل است.

میترا حکیم شوشتری در گفت‌وگو با فارس، در مورد سختی جدا شدن از خردسالان پس از بازی اظهار داشت: این مشکل بسیاری از خانواده‌ها است، چون برای اغلب کودکان، اتمام بازی و جدا شدن از همسال سخت است. کودک اوقات لذت بخشی را با همسال خود سپری کرده و می‌داند که جدایی از آنها به معنای پایان لحظات لذت بخش است.

وی افزود: برای تعدیل این مشکل باید از راهکارهایی ساده مانند بیشتر کردن ارتباطات خانواده با نزدیکان و آشنایان استفاده کرد. یکی از علل مهم بروز این مشکل، نگرانی کودک از عدم تکرار یا دیر تکرار شدن این اوقات خوش و لذت بخش است.

این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان تصریح کرد: در صورت عدم امکان یا سخت بودن ارتباطات فامیلی، زمینه حضور فرزند خود را در پارک‌ها و محیط‌های عمومی مخصوص کودکان بیشتر کنید تا با ارتباط‌های مقطعی با همسالان و دوستان موقتی، این نیاز را برآورده سازند؛ همچنین والدین باید در منزل، وقت بیشتری را به بازی با کودک اختصاص دهند.

وی خاطر نشان کرد: والدین نباید در ایجاد ارتباط با همسالان خاص زیاده‌روی کنند، به طور معمول وابستگی شدید به برخی همسالان این مشکل را بیشتر می‌کند.

وی گفت:‌همچنین والدین باید دست کم 15دقیقه پیش از جدایی، به کودک اعلام کنند که باید بازی را تمام کند و آماده شود و خوب است هر 5 دقیقه یکبار، این یادآوری را تکرار کنند. کودکان برای انتقال از یک فعالیت به فعالیت دیگر، به زمان نیاز دارند.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران اضافه کرد: در صورت مقاومت برای جدایی، به او بگویید که می‌تواند پس از رسیدن به منزل، لحظاتی را با دوستش تلفنی صحبت کند؛ البته تعیین وعده دیدار بعد با دوستش نیز او را برای جدا شدن آماده‌تر می‌کند.

وی تأکید کرد: برخی کودکان اصرار می‌کنند که بدون حضور والدین در منزل میزبان بمانند که با فراهم بودن شرایط ازجمله سن مناسب کودک، نسبت نزدیک فامیلی با میزبان، امنیت جسمی کودک، رعایت مسائل اخلاقی و عدم وابستگی موافقت موردی والدین خالی از اشکال است. در غیر این صورت، والدین چاره‌ای جز اینکه به خواسته‌های کودک بی‌توجهی کنند و تسلیم گریه و قشقرق او نشوند، ندارند.

FereShteH 01-24-2012 03:37 PM

بدون دغدغه کودک‌ تان را از شیر بگیرید
 

گاهی شما در صف خرید هستید و فرزندتان با دست‌های کوچکش لباس شما را می‌کشد، یعنی «مامان من شیر می‌خوام» یا در یک مهمانی با صدای بلند اعلام گرسنگی می‌کند که شاید شما را كمي معذب كند. اکثر کودکان شیر خوردن از سینه مادرشان را به پتوی گرم و نرم، خرس پشمالوی خوشگل و حتی پستانک (البته استفاده از پستانک را اصلا به شما توصیه نمی‌کنیم) ترجیح می‌دهند. بعد از جشن تولد 2 سالگی بسیاری از مادران آماده می‌شوند فرزندشان را از شیر بگیرند، اما قطع شیر مادر به همین راحتی نیست. حالا شما مادر مهربان چطور می‌توانید این عادت زیبا و دوست داشتنی را از سر فرزند کوچک‌تان بیندازید؟ در ادامه همه ترفندهای لازم برای از شیر گرفتن را از زبان دکتر علیرضا مرندی برای شما می‌گوییم.

استراتژی موفقیت

انتظار نداشته باشید بتوانید یک شبه فرزندتان را از شیر بگیرید؛ بيشتر کودکان نوپا به این تغییر بزرگ زندگی‌شان واکنشی جدی نشان می‌دهند. آن‌ها از بدو تولد به شیر خوردن در آغوش مادر خو گرفته‌اند و ترک این عادت برای آن‌ها مشکل است. راه‌های زیر ترک عادت شیر مادر را آسان می‌کند:
  • به جای شیر، صبحانه‌ای دلچسب برای او حاضر کنید تا به این جایگزین جدید علاقه‌مند شود.
  • هنگام خرید از سوپرمارکت فرزندتان را هم همراه ببرید و بگذارید یک پاکت شیر انتخاب کند.
  • برایش یک لیوان زيبا بخرید یا اجازه دهید خودش یک لیوان را انتخاب کند.
برای مقاومت‌های کودکانه آماده شوید

اگر مي‌خواهيد در کشمکشی که میان شما و فرزندتان ایجاد می‌شود، شما پیروز باشید، ابتدا باید ذهن کودک‌تان را بشناسید. هیچ نوپایی دوست ندارد «بکن! نکن!» بشنود. در دومین سال زندگی، کودک تازه معنای «هویت»، «خواستن» و «نیاز» را می‌فهمد، اما هنوز توانایی کنترل این خواسته را کسب نکرده است.


فرزندتان را توجیه کنید

اگر خواستید فرزندتان را از شیر بگیرید و پاسخ فرزندتان به این تغییرات جز خشم و بد اخلاقی نبود، برای او استدلال بیاورید. بسته به این‌که مهارت گفتاری فرزندتان چقدر است، به حس غرور او متوسل شوید و مثلا بگویید: «دختر خانم ‌بزرگی مثل تو دیگه تو لیوان شیر می‌خوره» یا برای او حد تعیین کنید و بگویید «: دیگه نمی‌شه جلوی بقیه بگی مامان شیر می‌خوام» یا «دیگه نمی‌شه قبل از خواب شیر منو بخوری.»

خونسردی خود را حفظ کنید

اگر هیچ کدام از این راه‌ها جواب نداد، عصبانی نشوید، خونسرد باشید. متقاعد کردن نوپایان اصلا کار راحتی نیست. معمولا وقتی کودک به هیچ عنوان نمی‌خواهد حرف شما را گوش دهد و بفهمد، نادیده گرفتن کج خلقی او بهترین و موثر‌ترین کاری است که می‌توانید انجام دهید. بعد از به اتمام رسیدن طوفانی که کودک‌تان به راه انداخته به او فرصت دهید بداند به جز شیر شما را خوردن می‌تواند کار‌ها و بازی‌هاي جالب دیگری با شما انجام دهد.

مراقب باشید کودک‌تان گرسنه نماند

در دوره از شیر گرفتن باید دقت کنید که کودکان گرسنه نمانند. باید خوراندن غذاهای جامد به او را شروع کرده باشید. قبل از این‌که خیلی گرسنه شود از او بپرسید بین شیر و غذاهای سفت‌تر کدام یک را دوست دارد.
  • اگر فرزندتان شیر خواست، ابتدا یک فنجان شیر از یخچال به او بدهید.
  • در این مدت لباسی بپوشید که جلویش دکمه یا زیپ نداشته باشد یا یقه‌اش بسته باشد تا کودک نتواند به سینه شما نزدیک شود.
  • پیراهن یا لباس سرتاسری بپوشید.
  • به عنوان لباس مجلسی یا خواب پیراهن بسته‌ای که تا گردن دکمه دارد بپوشید.
غیبتی چند روزه داشته باشید
  • یک وقفه چند روزه در شیردهی یا تغییر مکان هم می‌تواند راه‌حلی موثر برای شما و فرزندتان باشد. اگر برایتان مسافرتی پیش آمد که ناچار بودید فرزندتان را ترک کنید، بعد از بازگشت از این فرصت استفاده کنید و شیردهی به فرزندتان را به تدریج قطع کنید.
  • اگر کودک‌تان درباره از شیر گرفتن خیلی لجبازی می‌کند به او قول یک جایزه خوب بدهید و بگویید اگر سعی کنی با لیوان شیر بخوری مثلا برایت یک قطار خوشگل می‌خرم. جایزه شما می‌تواند خوراکی یا اسباب بازی باشد.
بازگشت به محل کار بعد از دوران شیردهی
  • ابتدا اجازه بدهید هم شما و هم فرزندتان به قطع شیردهی عادت کنید سپس به محل کارتان بازگردید.
  • به هیچ عنوان تا قبل از ۳ هفتگی فرزندتان را ترک نکنید.
کودک‌تان را با حوصله و محبت از شیر بگیرید
  • براساس توصیه‌هاي قرآن کریم بهتر است مادران تا ۲ سالگی فرزندشان را از شیر خود تغذیه کنند. البته هیچ مانع پزشکی برای افزایش دوره شیردهی وجود ندارد و از نظر پزشکی شیر دادن تا ۴-۵ سالگی هم بلامانع است.
  • اگر شیردهی به طور ناگهانی قطع شود هم کودک و هم مادر دچار ناراحتی می‌شوند. در 2 سال گذشته سینه مادر به طور مداوم شیر تولید می‌کرده، تولید شیر همچنان ادامه دارد و اگر تخلیه شیر ناگهان متوقف شود، سینه‌ها متورم و دردناک می‌شوند و امکان دارد دچار آبسه و عفونت هم بشود. به علاوه، این تغییر ناگهانی می‌تواند کودک را هم دچار شوک عاطفی کند.
  • قطع شیردهی از 2 سالگی به بعد باید به تدریج صورت گیرد یعنی مادر هر چند روز یک بار یکی از وعده‌های شیردهی را کاهش دهد تا کم‌کم تولید شیر در بدن او کم و سرانجام متوقف شود.
  • فرزند به عمل شیر خوردن علاقه‌مند است. بهتر است مادر قبل از این‌که فرزند نزد او بیاید و تقاضای شیر کند جایی باشد که کودک نتواند به راحتی به او دسترسی داشته باشد. مثلا نباید مرتب جلوی او روی صندلی بنشینید. در عین حال فاصله‌گیری از او باید غیر مستقیم باشد تا کودک احساس نکند که مادرش دیگر دوستش ندارد.
  • اگر مادری به هر دلیلی شیر ندارد و مجبور است فرزندش را از شیر خشک تغذیه کند، باید شیر خشک را در ۱2- ۱1ماهگی قطع کند و تغذیه با انواع شیر پاستوریزه یا مدت‌دار را برای فرزندش شروع کند. در ماه‌هایی ابتدایی که هضم شیر گاو برای کودک مشکل است برای چنین کودکانی که از نعمت شیر مادر محروم هستند باید از شیر خشک استفاده کرد. با شروع یک سالگی شیر خشک هیچ مزیتی برای کودک ندارد.
استفاده از لیوان را به فرزندتان یاد دهید
  • آموزش نوشیدن از لیوان لازم است. کودک باید یاد بگیرد از لیوان معمولی بنوشد. در ابتدا می‌توان از لیوانی در دار و مجرادار هم استفاده کرد.
  • کودک می‌تواند از اوایل یک سالگی مهارت غذا خوردن را بیاموزد. درست است که نمی‌تواند به تنهایی تغذیه کند اما همین که یاد می‌گیرد یه تکه غذا یا قاشق را در دست نگه دارد قدمی ‌بزرگ در تکامل توانایي او است.
  • كودك به تدریج همه چیز را یاد می‌گیرد در کنار بازی یا سر میز غذا، خودتان هم غذا در دهان او بگذارید. کودک کم کم یاد می‌گیرد کارهایی را که شما برایش انجام می‌دهید، خودش انجام دهد.
  • ابراز محبت تنها در قالب تغذیه نیست. مادرانی که همه کار‌های کودک‌شان را خودشان انجام می‌دهند بعد از سنین ۳-۴ سالگی متوجه می‌شوند فرزندشان قادر به انجام کارهای بسيار ابتدایی و ساده هم نیست و در تغذیه صرفا به والدینش وابسته است. اگر کودک نتواند در سن مناسب غذا خوردن را یاد بگیرد ممکن است در یادگیری توانایی‌های دیگر هم کند باشد و نتواند روی پای خود بایستد.

FereShteH 01-24-2012 03:48 PM

بچه من چرا همیشه خیسه؟!
 
تعریق زیاد نوزاد یا شیرخوار در بیشتر مواقع طبیعی است اما گاهی می‌تواند نشانه یک مشکل جدی باشد که باید بررسی شود. بنابراین اگر نگران این مسئله هستید بهتر است با متخصص کودکان مشورت کنید.

علائم نگران کننده:

اگر تعریق زیاد کودک ناشی از یک بیماری به‌خصوص باشد علائم آن عبارتند از: امتناع از شیر خوردن، تنفس سریع و وزن نگرفتن.

نارسایی قلبی مادرزادی:

اگر کودک هنگام شیرخوردن عرق می‌کند احتمال دارد به نارسایی قلبی مادرزادی مبتلا باشد. این کودکان حین شیرخوردن خسته می‌شوند، تنفس تند دارند، سرفه می‌کنند و افزایش وزن خوبی ندارند. بنابراین اگر فرزندتان خیلی عرق می‌کند و علائم گفته شده را دارد باید به یک فوق تخصص قلب نوزادان مراجعه کنید.

پرکاری تیروئید:

گاهی تعریق بیش از حد ناشی از تیروئید پرکار است که در کنار آن علائم دیگر این بیماری هم باید وجود داشته باشد.

هر عرقی نشانه بیماری نیست:

با تمام این اوصاف نباید با دیدن هر علامتی زندگی را به كام خود و خانواده‌تان تلخ کنید. گاهی در زمستان خانه بعضي خانواده‌ها بیش از حد گرم است و چون خودشان به این قضیه عادت دارند متوجه دمای بالای منزل‌شان نمی‌شوند. دمای بالای محیط یکی از مهم‌ترین علل تعریق زیاد شیرخوار است. در مواردی هم والدین بیش از اندازه لباس‌ به فرزندشان می‌پوشانند در صورتی که محیط آن‌قدر‌ها هم سرد نیست. یادتان باشد گرم شدن بیش از حد بدن نوزاد و شیر خوار خطر سندرم مرگ ناگهانی شیرخوار را افزایش می‌دهد. پس دمای منزل و نوع پوشش فرزندتان را طوری تنظیم کنید که یک فرد عادی در آن دما یا پوشش احساس راحتي مي‌كند.

تعریق بیش از حد در خواب:

گاهی برخی شیرخواران هنگام خواب در مرحله خواب عمیق دچار تعریق بیش‌ از حد می‌شوند. خواب عمیق در نوزادان و شیرخواران طولانی‌تر است. بنابراین ممکن است هنگام خواب شبانه متوجه شوید که فرزندتان غرق عرق است.

FereShteH 01-24-2012 03:49 PM

قطره قطره آهن تا سیاهی دندان!
 
آهن از جمله ریز مغذی‌های مهمی است که برای خون‌رسانی، رشد و تکامل مغز استفاده می‌شود. در دوره جنینی، هموگلوبین بدن از طریق خون مادر تامین می‌شود و ذخیره آن تا ۶ ماهگی در بدن کودک باقی می‌ماند. زمان استفاده از قطره آهن از ۶ ماهگی تا ۲۴ ماهگی است. شیرخواران آهن مورد نیاز خود را به صورت قطره فروس‌سولفات دریافت می‌کنند. یون‌های موجود در این قطره در بزاق دهان حل شده و با رسوب و جذب سطحی روی دندان‌ها رنگ قهوه‌ای یا سیاه روي دندان‌ها ایجاد می‌کنند.

سیاه شدن دندان‌ها نشانه پوسیدگی است؟

بسیاری از والدین با تغییر رنگ دندان‌های فرزندشان تصور می‌کنند دندان او پوسیده است اما اگر دندان سیاه، بافت و اندازه طبیعی خود را حفظ کرده و کاملا سالم و صاف باشد نباید نگران پوسیدگی آن بود. پوسیدگی دندان ناشی از فعالیت باکتری‌های دهان است که با متابولیسم مواد قندی ترکیبات اسیدی تولید می‌کند. اسید تولید شده توسط باکتری به تدریج باعث حل ‌شدن ساختمان آهکی دندان‌ها و پوسیدگی می‌شود. خود قطره آهن عامل پوسیدگی نیست زیرا شیرین‌کننده‌های این قطره‌ها از نوع سدیم‌ساخارین‌ هستند که باکتری‌ها نمی‌توانند از آن‌ها تغذیه کنند.

آيا تغییر رنگ پایدار است؟

اگر دندان‌های فرزندتان درآمده و هنوز به او قطره می‌دهید باید دقت ویژه‌ای داشته باشید زیرا کوچک‌ترین پوسیدگی‌های سطحی سبب نفوذ زنگ در حفره‌هاي پوسیدگی شده و زدودن آن بسیار مشکل است. گاهی دندانپزشک هم قادر نیست رنگ روی دندان را از بین ببرد.

پیشگیری از تغییر رنگ دندان‌ها:

برای آن‌که دندان‌های فرزندتان رنگ قطره آهن را به خود نگیرد باید به کمک قطره چکان قطره را در انتهای دهان یعنی حلق او بریزید تا از تماس آن با دندان‌ها پیشگیری شود. بی‌تابی کودک را تحمل کنید و این کار را درست و با دقت انجام دهید.

بعد از خوراندن قطره چه کنیم؟

بهتر است پس از چکاندن قطره آهن کمی ‌به فرزندتان آب بدهید در کودکان بزرگ‌تر می‌توان قطره آهن را با آب‌میوه‌هایی مانند سیب و پرتقال مخلوط کرد و با نی به آن‌ها داد. یادتان باشد بعد از خوراندن قطره آهن، با گاز مرطوب یا مسواک مخصوص شیرخواران، دندان‌های فرزندتان را تمیز کنید. مهم‌ترین ماده‌غذایی که باعث کاهش جذب آهن می‌شود شیر و لبنیات است. چای هم جذب آهن را مختل می‌کند، پس بعد از خوراندن قطره آهن به فرزندتان شیر ندهید. بهترین زمان خوراندن قطره آهن در فواصل بین شیردهی است. در مقابل، ویتامین C جذب آهن را افزایش می‌دهد. اگر به هر دلیلی بعد از خوردن این قطره فرزندتان دچار یبوست، اسهال یا دل‌درد شد باید با متخصص معالج فرزندتان مشورت کنید.

اگر رنگ دندان فرزندم تغییر کرد:

می‌توانید از خمیردندان‌های این گروه سنی استفاده کنید اما چون کودک نمی‌تواند دهانش را آب‌کشی کند باید خمیردندان را با گاز مرطوب تمیز کنید.

FereShteH 01-24-2012 03:50 PM

مهارت یادگیری در دوران جنینی چقدر است؟
 
برترین ها: تا مدت‌ها متخصصان تصور می‌کردند کودک بدون کوچک‌ترین دانشی از جهان پیرامون به این دنیا پا می‌گذارد اما پژوهش‌های اخیر پیرامون مهارت یادگیری در دوران جنینی، دانشمندان را به باور این اصل واداشته که بچه‌ها به کارگیری حواس‌شان را از 3 ماهه پاياني بارداری و حتی قبل‌تر شروع می‌کنند.

جنین گوش شنوایی دارد

همیشه تصور بر این بود که در رحم- پناهگاه جنین- سکوت مطلق برقرار است اما به گزارش برترین ها تحقیقات نشان داده جنین نه تنها می‌تواند صدای کارکرد اندام‌های مادرش (صداي معده، تپش قلب، ***که و حتی گازهای دستگاه گوارشی) را بشنود بلکه قادر است در زمان‌هایی که مادرش به سینما يا محل‌های پرسروصدا مثل عروسی یا کنسرت می‌رود با لگد‌ها و تکان‌هایی که می‌خورد به صدا‌ها واکنش نشان دهد. البته نباید فرزندتان را به عنوان موجودی شنوا تلقی کنید، چون کودک تنها صدای مادرش را به طور مشخص می‌شنود و صدای مادر برایش آرامش‌بخش است. بعد از این‌که کودک به دنیا آمد می‌تواند صدای مادرش را بشناسد.

در یک پژوهش متخصصان به نوزادان یک روزه پستانک‌هایی را دادند که به دستگاه‌های ضبط صدا متصل بود. پستانک‌ها بر اساس الگوی مکیدن کودک، دستگاه پخش صدای مادر کودک یا فرد دیگری را روشن می‌کردند. نتیجه جالب این بود که کودکان ظرف ۱۰-۲۰ دقیقه توانستند طوری پستانک خود را بمکند كه صدای مادر خودشان پخش شود. دکتر ویلیام فیفر، استادیار دانشگاه کلمبیا می‌گوید: «این نتیجه به ما ثابت کرد که نه تنها عشق نوزاد به مادرش غریزی است بلکه کودک از‌‌ همان بدو تولد می‌تواند به سرعت یاد بگیرد.» نتیجه جالب دیگر این بود که نوزادان در بدو تولد به صدای پدر یا خواهر و برادر‌های‌شان یا هر صدای دیگری که در دوران جنینی زياد شنیده باشند، تمایل مشابهی نشان نمی‌دهند. این پدیده را می‌توان به اين شكل توجیه کرد كه صدای مادر از دو راه به جنین می‌رسد، از طریق جدار داخلی شکم و محیط اطراف مادر. اگر نوزادان حق انتخاب داشتند، صدای مادرشان را طوری که از داخل رحم به گوش‌شان می‌رسید، برمی‌گزیدند. دکتر فیفر می‌گوید: «ما صدای مادران را برای کودکان طوری ***** کردیم كه مانند صدایی که از داخل رحم می‌شنیدند به گوش برسد: آهسته و خفه. آن‌ها صدای ***** شده را از صدای عادی مادرشان بیشتر دوست داشتند.»

زبان‌آموزی از دوران جنینی

به گزارش برترین ها تحقیقات نشان داده بچه‌ها اولین درس زبان مادری‌شان را در شکم مادرشان یاد می‌گیرند. نوزادان مورد مطالعه با شنیدن صدای پخش شده به زبان مادری‌شان (نسبت به زبان‌های خارجی) تند‌تر پستانک‌های مخصوص تحقیق تیم دکتر فیفر را می‌مکیدند. در اصل بچه‌ها ریتم صحبت کردن را بهتر از لغات منفرد تشخیص می‌دهند.

البته لازم نیست مادران باردار سرشان را به شکم‌شان بچسبانند و شروع به صحبت کنند تا فرزندشان زبان مادری را بهتر یاد بگیرد. جنین آن‌ها می‌تواند با گوش دادن به صحبت‌های مادرش با دیگران، زبان را یاد بگیرد. جنین حتی می‌تواند آنچه را مادرش با صدای بلند از روی کتاب می‌‌خواند، به ذهن بسپارد. علاوه بر تشخیص نوع زبان در بدو تولد (مثلا فارسی یا انگلیسی) مطالعه‌ای نشان داده بچه‌ها در شکم مادرشان آهنگ و الگوی داستانی را که می‌شنوند، تشخیص می‌دهند. در این تحقیق مادران باردار به مدت ۶ هفته روزی ۲ بار يكي دو داستان مشخص را برای فرزندشان خواندند. بعد از تولد برای نوزادان ۳ روزه آن‌ها داستان‌های مشابه را که شخص دیگری جز مادرشان خوانده بود، پخش کردند و این نوزادان الگوی مکیدن‌شان را طوری تغییر دادند تا بتوانند صدایی را که در دوران جنینی شنیده بودند، بشنوند.

روزنه نوری می‌بینم

چشم‌های جنین در 3 ماهه اول شکل می‌‌گیرند اما تا هفته ۱۷ بارداری هنوز بسته‌اند. بعد از این‌که چشم‌ها باز شدند، جنین قادر است ببیند. برخی متخصصان معتقدند اگر در این زمان نوری را به داخل رحم بتابانیم، جنین خودش را از مسیر نور کنار می‌کشد. محققان همچنین معتقدند جنین می‌تواند نور روشن و نافذی را که به شکم مادر تابانده می‌شود، تشخیص دهد. دانشمندان با بررسی‌های سونوگرافی خود دریافته‌اند جنین در پایان بارداری به تدریج چشمان خود را باز و بسته می‌کند تا برای پلک زدن در خارج از شکم مادرش آماده شود.

طعم خوش مایعات

خانم‌های باردار باید به اندازه 2 نفر غذا بخورند. همان‌طور که کمیت غذای مادر باردار مهم است کیفیت غذایش هم اهمیت خاصی دارد. جوانه‌های چشایی جنین حدود هفته ۱۷-۱۸ بارداری شکل می‌گیرند البته شواهدی در دست است که می‌گوید در هفته ۱۴ بارداری جنین می‌تواند طعم تلخ، شیرین یا ترش مایع آمنیوتیک را تشخیص دهد. جنین با احساس چشایی خود قادر است محیط رحم را جستجو کند. برخی تصاویر سونوگرافی نشان می‌دهد جنین بند ناف و دیواره رحم را لیس می‌زند.

مطالعات دانشمندان ثابت کرده بو و مزه غذایی که مادر باردار می‌خورد و وارد مایع آمنیوتیک او می‌شود می‌تواند بر ذائقه پس از تولد فرزند او اثر بگذارد. هر چه مادر در دوران بارداری و شیردهی خود غذای متنوع‌تری را بخورد، فرزند او غذاهای مختلف و جدید را بهتر و بیشتر می‌پذیرد. محققان می‌گویند بچه‌هایی که از شیر مادر تغذیه می‌کنند نسبت به کودکانی که شیر خشک می‌خورند، غذاهای جدید را بیشتر می‌پذیرند زیرا آن‌ها در دوران شیرخوارگی یاد گرفته‌اند به انواع طعم‌های‌ غذاهای مختلف که وارد شیر مادر شده عادت کنند.

اطراف جنین بو می‌دهد

جنین نه تنها قادر است مزه غذا‌ها را حس کند بلکه می‌تواند بوی آن‌ها را هم تشخیص دهد. متخصصان دریافته‌اند که مایع آمنیوتیک هنگام زایمان ممکن است بوی زیره، سیر، رازیانه و دیگر ادویه‌جاتی را که مادر خورده، بدهد. جنین مایع آمنیوتیک را می‌خورد. این مایع، هم بوی خوراکی‌هایی را که مادر خورده، می‌دهد و هم بوی خود او را. محققان معتقدند نوزاد در‌‌ همان ابتدایی‌ترین ساعات تولد برای شناسایی مادرش بیشتر از حس بویایی کمک می‌گیرد تا حس بینایی. دانشمندان در پژوهشی دیگر به این نتیجه رسیده‌اند که اگر مادری درست بعد از زایمان یکی از سینه‌های خود را بشوید نوزادش ترجیح می‌دهد از سینه‌ای که شسته نشده شیر بخورد. به همین دلیل است که متخصصان توصیه می‌کنند تا وقتی نوزاد اولین شیرش را نخورده مادر دوش نگیرد.

تمرین برای حضور در دنیا

از هفته ۲۰ بارداری جنین می‌تواند به محرک‌های محیطی پاسخ دهد. مثلا در تصاویر سونوگرافی مشخص شده هنگامی که سوزن آمنیوسنتز وارد رحم مي‌شود جنین سعی می‌کند به آن چنگ بزند. اما برای این‌که جنین کنجکاوی خود را نسبت به محیط داخل رحم نشان دهد باید تا ۳ ماهه سوم صبر کند. در رحم چیزی وجود ندارد که جنین با آن سرگرم شود اما او بی‌کار نمی‌نشیند و انگشتانش را می‌مکد؛ به خصوص شستش را که در هفته ۱۸ آن را شناخته است. جنین با پا زدن به دیواره‌های رحم سعی می‌کند راه برود و همچنین بندناف را می‌کشد و تکان می‌دهد. او حتی برای تنفس هم تمرین می‌کند. تمامی این بازی‌ها نوعی آمادگی برای پاسخ‌های حیاتی به محرک‌ها بعد از تولد است. متخصصان معتقدند فشار دادن به دیواره رحم می‌تواند توانایی پیدا کردن سینه مادر را بعد از تولد تقویت کند. اگر نوزاد را بعد از تولد روی شکم برهنه مادر قرار دهيد می‌تواند از طریق بوی سینه، آن را پیدا کند.

FereShteH 01-24-2012 03:54 PM

چکار کنیم کودک‌ مان زود‌تر زبان باز کند؟!
 
تحقیقی که به تازگی در کشور نروژ انجام شده نشان می‌دهد مصرف کافی اسید فولیک در هفته‌های اول بارداری احتمال بروز مشکل تاخیر در زبان باز کردن کودکان را کاهش می‌دهد. به گزارش برترین ها طبق این بررسی‌ها زنان حامله‌ای که در 2 ماه اول بارداری مواد حاوی اسید فولیک مصرف می‌کنند، كودك‌شان کمتر به اختلالات عصبی در دوران نوزادی دچار می‌شود. یکی از شایع‌ترین نتایج ابتلا به این اختلالات در کودکان تاخیر در زبان باز کردن است. کریستین روس، مدیر این تیم تحقیقاتی از موسسه سلامت عمومی نروژ می‌گوید مصرف مکمل‌هایی که دارای اسید فولیک هستند می‌تواند تاثیرات مثبتی بر زنان باردار داشته باشد. اسید فولیک که نام دیگر آن ویتامین B9 است در لوبیا چیتی، اسفناج، مارچوبه، بروکلی، بامیه، کلم، گوشت گاو و مرغ، جگر، نان و غلات سبوس‌دار، ماءالشعیر، پنیر، خرما، سبزیجات برگی شکل، حبوبات، شیر، قارچ، ماهی‌تن، جوانه گندم خام، کاهو، آب پرتقال، زرده تخم‌مرغ و موز وجود دارد. توصیه می‌شود زنان، مکمل اسید فولیک را ۲ تا ۳ ماه قبل از بارداری و در ۳ ماهه اول بارداری مصرف کنند، مخصوصا زنانی که سابقه ناهنجاری‌های عصبی در اقوام‌شان وجود دارد و زنانی که داروهای خاصی مثل داروی ضد صرع مصرف می‌کنند به شدت به آن محتاج هستند. کمبود اسید فولیک در زنان باردار، منجر به کاهش وزن تولد و تولد نوزادان نارس و با نقص لوله عصبی نیز می‌شود.

FereShteH 01-24-2012 03:55 PM

دختر یا پسر؟ مساله این است
 
برترین ها: «چهار تا پسر بزرگ کردید؟ وای خدا قوت بده به شما. همینه که همه موهاتون سفید شده.» «سه تا دختر داره؟ بنده خدا. چقدر باید زحمت بکشه تا این سه تا به سر و سامون برسن.»

ماجرای تربیت کردن پسر و دختر و اینکه کدام سخت تر یا آسان تر است همیشه در گفت و گوهای میان خانواده ها خود را نشان می دهد. واقعیت این است که برخی تفاوت ها در تربیت کردن پسر و دختر به ویژگی های طبیعی آنها بازمی گردد.


دانستن این تفاوت ها کمک بسیار زیادی به والدین می کند تا هم خودشان کمتر اذیت شوند و هم فرزند پروری بهتری داشته باشند. نمی توانید در برخورد با فرزند دخترتان همان طور رفتار کنید که با فرزند پسرتان رفتار می کنید. عکس این موضوع هم صادق است. ویژگی های متفاوت آن دو، شیبوه های تربیتی متفاوتی را می طلبد که باید بدانیم و به کار ببندیم.


برقراری ارتباط

برای دختر ساده تر است یا پسر؟ دختر

یک نوزاد دختر از همان ابتدای تولد، بیشتر تمایل دارد که به رنگ ها و حالت ها نگاه کنید؛ به همین خاطر، معمولا چهره انسان ها از اولین انتخاب های او به حساب می آید. اما یک نوزاد پسر بیشتر به دنبال چیزهای متحرک است؛ مثلا ماشینی که به دور خود می چرخد به راحتی می تواند همه توجه یک پسربچه را به خود جلب کند.

همین تفاوت ها در نقاشی آنان نیز رخ می نماید. دختربچه ها برای ترسیم اسامی و کلماتی که در ذهنشان وجود دارد از رنگ های متعددی استفاده می کنند؛ اما پسربچه ها برای به تصویرکشیدن صحنه جنگ ها و تصادف ماشین ها، رنگ های آبی، سیاه و نقره ای را بیشتر به کار می برند.

به طور خلاصه، دخترها «شخص محور» و پسرها «عمل محور» هستند. کودکان دختر، چهره ها را با دقت بررسی می کنند؛ به همین خاطر قادر هستند علائم غیرکلامی مانند حالت ها و تن صدا را بهتر درک کنند اما پسرها، در مقایسه با دخترها، علاوه بر اینکه دیرتر شروع به حرف زدن می کنند و دایره واژگان محدودتری دارند، در برقرارکردن ارتباط میان کلمات و احساسات هم تبحر زیادی ندارند.


برخلاف دختران که ریز و درشت وقایع و احساسات خود را بیان می کنند، پسران اهمیت زیادی به این قضیه نمی دهند. مهارت برقرارکردن ارتباط چشمی در پسرها، در مقایسه با دخترها، معمولا کمتر است و عملا ارتباط های چشمی کوتاه تری دارند.

همین مساله سبب نگرانی برخی از والدین می شود که مبادا پسر شاخ شمشادشان به «اوتیسم» یا «درخودماندگی» مبتلا باشد اما در اکثر مواقع این نگرانی بیجاست چون معمولا این حالت در پسرها طبیعی است و از عملکرد مغزشان نشأت می گیرد.

زمانی که دخترتان به سن هشت سالگی یا بیشتر از آن می رسد، شرایط، کمی عوض می شود. داشتن مهارت عالی در برقراری ارتباط با دیگران جنبه دیگری نیز دارد و آن این است که دختر قشنگتان که همه انرژی خود را بر سر این کار گذاشته حالا با سوالات پیاپی و حرافی های تمام نشدنی اش، کم کم کلافه تان می کند.

از زمانی که دخترتان شروع به راه رفتن می کند به او کمک کنید تا با دیگران ارتباط آزاد برقرار کند؛ او می آموزد که در آینده نه چندان دور سراغ شما بیاید و با شما مشورت کند.


اعتماد به نفس

دخترها بیشتر دارند یا پسرها؟ پسرها

رشد و پرورش اعتماد به نفس سالم و معقول، در همه بچه ها، از اهمیت بسزایی برخوردار است. محققان بر این باورند که دخترها با وجود مهارت فوق العاده ای که در برقرارکردن ارتباط با دیگران دارند، در مقایسه با پسران، اعتماد به نفس کمتری دارند و احساس ناامنی بیشتری می کنند.

فشارهای فرهنگی و سنتی موجود که دختران را وا می دارد نیازهای دیگران را به نیازهای خود ارجح بدانند، احساساتان را نادیده بگیرند و نیازهایشان را به راحتی بیان نکنند، آسیب های زیادی به اجتماع آنها زده است.

باوجود این حقیقت که دختران از توجه های مثبت و تعریف و تمجیدهایی که از رضایت دیگران نشأت می گیرد، لذت می برند اما آنها هرچه بیشتر نیازها و امیالشان را پنهان و در برخی موارد سرکوب می کنند تا بتوانند رضایت اطرافیانشان را جلب کنند. از این رو اعتماد به نفسشان بیشتر آسیب می بیند.

معمولا دخترها مراقب برادر کوچک تر خود هستند و سعی می کنند برای آنها مادری کنند. انگار یک استعداد طبیعی در همه دختران وجود دارد.


جای هیچ تردیدی نیست که مساعدت و حمایت در هر کسی که وجود داشته باشد، جزو ویژگی های مثبت رفتاری او محسوب می شود اما این گرایش در دخترها سبب می شود بتوانند با جدیت بیشتری ماهیت طبیعی خود را بشناسند و آن را تقویت کنند ومتعاقبا تجربیات جدیدتری کسب نمایند.

تصویر ذهنی هر فرد از اندامش، بخش بزرگی از اعتماد به نفسش را تشکیل می دهد. البته این تصویرسازی درمورد پسران و مردان نقش پررنگی ندارد! اما تغییرات فاحشی که در دوران بلوغ در دختران به وجود می آید، بسته به نوع فرهنگ حاکم بر محل زندگی افراد، تاثیر بسیار عمیقی بر اعتماد به نفس دختران و زنان می گذارد.

حواستان به پیامی که حاوی احساستان نسبت به بدن، رژیم غذایی و ورزش کردنتان است، باشد. متاسفانه واضح است که در اغلب موارد تصویر منفی دختران از اندام شان، مستقیما از شیوه نگرش مادرانشان که با نگاهی کاملا انتقادی و شاکیانه خود را در آینه ورانداز می کنند، نشأت می گیرد.

به دختران خود بیاموزید که به پیام های گرسنگی و سیری که از بدنشان دریافت می کنند، گوش فرا دهند. دخترانی که به این پیام ها توجه می کنند، در موارد دیگر هم به غرایزشان اهمیت می دهند.

انجام تمرینات ورزشی، از یک طرف یک راهکار فوق العاده مناسب برای تقویت اعتماد به نفس دختران است و از طرف دیگر روشی کاربردی برای تناسب اندام آنها محسوب می شود.


مدرسه

برای دختر سخت تر است یا پسر؟ اغلب برای پسر

چنین به نظر می رسد که آقاپسرهای گل نتوانسته اند با محیط های آموزشی مدرن ارتباط صمیمی و دوستانه ای برقرار کنند. برنامه های آموزشی مدارس که اغلب در فضاهای بسته اجرا می شود، واردشدن به حوزه های نظری و استفاده از مباحث دیداری و شنیداری به جای مباحث عملی، سبب به وجودآمدن بلوغ ناقص در آنان می شود.

از همان سال های اول تحصیل، اغلب پسران در زمینه مهارت هایی چون خویشتنداری، دقت، زبان و مهارت های حرکتی، از د ختران عقب می مانند.


تحولات زیادی که در برنامه های آموزشی آمادگی و پیش دبستانی ها به وجود آمده، تقریبا بدون توجه به تفاوت های طبیعی دختران و پسران در مراحل تکامل مغزشان بوده است. نقش موسیقی، نقاشی با انگشت، سفالگری و انجام فعالیت های ورزشی که برای آشنایی کودکانمان با مدرسه و پیش از رفتن به مدرسه، طراحی شده بود، کمرنگ شده اند زیرا معلمان آموزش ندیده اند که مشکلات ناشی از آنان را به درستی برطرف نمایند.

یکی از مباحثی که شاید دختران در یادگیری آن دچار مشکل می شوند مباحث فضایی مانند هندسه است. به نظر می رسد که دختران از قسمت های مختلف مغزشان استفاده می کنند تا مفاهیم فضایی را تحلیل کنند.

یکی از راه هایی که برای کمک به آنان توصیه می شود این است که گروهی از دو جنس دختر و پسر تشکیل دهید و اجازه دهید هر تعداد مساله ای را که خودشان دوست دارند و بدون هیچ گونه فشاری به آنان، تجزیه، تحلیل و حل کنند.


نظم و تربیت

برای دختر سخت تر است یا پسر؟ پسر

چرا به نظر می رسد مردان گوش شنوا ندارند؟ پسرها در مقایسه با دخترها، تمرکز کمتری در شنیدن دارند. این ویژگی از همان بدو تولد در آنها وجود دارد و به طور طبیعی با رشد کودک، فاحش تر می شود و به مرور زمان، اختلاف میان دو جنس دختر و پسر در این زمینه بیشتر خواهد شد.

قدرت شنوایی دختر بسیار حساس است و می تواند جملات انتقادآمیز و یا حتی تبعیض کلامی را هم تشخیص دهد و مرکز کلامی مغز دختران سریع تر از پسران تکامل می یابد. این توانایی بدان معناست که یک دختر به راهکارهای آموزش نظم و ترتیب مانند تشویق و هشدار که به طور مثال در جمله ای مانند «آن کار را نکن» بیان می شود، بهتر پاسخ می دهد.


در سال های اول زندگی پسرهای شاخ شمشادتان، چنین به نظر می رسد که حس لامسه آنها قوی تر است. کم حرف اما عملگرا هستند. تفاوت هایی که در مولفه های رشد دختران و پسران وجود دارد، در برخی موارد و به اشتباه، ناهنجاری رفتاری تلقی می شود.

به ازای هر یک دختر پنج پسر وجود دارد که در آنها اختلالاتی نظیر اختلال رفتاری، اختلال دوقطبی، بیش فعالی، اختلال عدم تمرکز و اختلال یکپارچگی حواس، تشخیص داده شده است.

برخی از بچه ها که بیشتر آنها پسر هستند، سالم اند اما در منتهی علیه بازه نرمال رشد قرار دارند؛ بنابراین به انرژی، زمان و فرصت بیشتری نیاز دارند که مانند سایر همسن و سالان خود سالم به نظر برسند.


سلامت جسم

در دختر سخت تر است یا پسر؟ پسر

به طور کلی پسرها پرتحرک تر و پرخاشگرتر از دخترها هستند. ریسک کردن و انجام کارهای پرخطر، مراکز لذت را در مغزشان روشن می کند.

تجربه زندگی به بسیاری از والدین آموخته که یا باید تمام کارهای پسر / پسرانشان را با دقت زیرنظر داشته باشند یا اینکه همیشه وسایل کمک های اولیه را دم دست نگه دارند.


کارشناسان توصیه می کنند به کودکان خود اجازه دهید کندوکاو کنند؛ حتی اگر این کار به زخم و زیل شدنشان منجر شود. با خرج کردن این صبر و حوصله در عوض به رشد و پرورش شخصیت، اعتماد به نفس، استقامت و استقلال آنان کمک بزرگی کرده اید.

پسرها به طور غریزی ریسک پذیر هستند و باید تشویقشان کنید که تا حدودی از شدت اعمال پرخطر خود بکاهند اما این مساله در دختران برعکس است. والدین باید شرایطی را فراهم نمایند که دختر دلبندشان بیشتر ریسک کند!

منبع: مجله تندرستی

FereShteH 01-24-2012 03:56 PM

یك مشت و مال مادرانه! / ماساژ بی خطر کودکان
 

از صبح كه از خواب بلند می‌شوید هزار و یك كار انجام می‌دهید. كمی نرمش می‌كنید. غذا درست می‌كنید؛ تا محل كارتان پیاده‌روی می‌كنید و تا باز كردن در خانه، پله نوردی می‌كنید. با وجود این بعد از چند روز، احساس می‌كنید بند بند وجودتان خسته‌است و نیاز به یك مشت و مال حسابی دارید. حالا كمی خودتان را به جای نوزادتان بگذارید. تمام ساعات روز روی تخت خوابیده یا نهایتا روی دست‌های شما قرار گرفته است. شاید فكر كنید تا چند ماه دیگر كه راه رفتنش شروع شود هیچ چاره‌ای وجود ندارد اما این‌طور نیست؛ شما می‌توانید بدون هیچ خطری او را ماساژ دهید و نه تنها خستگی‌اش را برطرف كنید، بلكه او را در بهتر رشد كردن هم كمك كنید و اجازه دهید كه خون بهتر در بدنش جریان پیدا كند. اگر هنوز هم از این كار هراس دارید، بهتر است با ابتدایی‌ترین راه‌های ماساژ دادن نوزادان و كودكان آشنا شوید.

آماده ماساژ دادن شوید

1. آرام باشید!! نفس عمیق بكشید. تلفن همراه‌تان را خاموش كنید و سعی كنید در این مدت آرام و انعطاف‌پذیر باشید.

2. به نوزادتان اجازه بدهید اگر دوست دارد به سمت دیگری حركت كند و موقعیتش را تغییر دهد. شما می‌توانید هر طرف از بدنش را كه در مقابل‌تان باشد ماساژ دهید. پس به او این آزادی را بدهید كه موقعیتش را خودش انتخاب كند. اگر كوچولوی شما در موقعیتی كه نشسته‌اید به شما اجازه این فعالیت را نمی‌دهد باز هم نگران نباشید. می‌تواند مدت كوتاهی بایستید تا بدنش را با ماساژ دادن آرام كنید.

3. قبل از شروع كردن، با صدایی آرام و همراه با لبخند با او صحبت كنید. این موضوع باعث می‌شود، او برای ماساژ گرفتن تحریك و آماده شود و احساس خوبی در این فرآیند داشته باشد. اجازه گرفتن خیلی مهم است. از او بپرسید كه آیا دوست دارد در آن لحظه ماساژ بگیرد؟ اگر فرزند‌تان هنوز آنقدر بزرگ نشده كه به چنین سوالی پاسخ دهد، ‌ارتباطی كه بین چشم‌های‌تان برقرار می‌شود می‌تواند شما را از نظر او با خبر كند. او قصد شما را حس می‌كند و اگر با آن موافق نباشد فورا واكنش نشان می‌دهد. اگر هم او خواسته شما را رد كرد، ‌نرنجید و فكر نكنید كه حسی نسبت به شما و دست‌های‌تان ندارد. او فقط نمی‌خواهد در آن لحظه ماساژ بگیرد. همین! به این حریم او احترام بگذارید و زمانی كه دوست ندارد لمس شود، به فكر ماساژ دادن بدنش نیفتید.

4. او را گرم نگه دارید و نقاطی كه قرار نیست ماساژ بدهید را بپوشانید. شما حتی می‌توانید از روی لباس( البته بدون استفاده از روغن) او را ماساژ بدهید. و البته می‌توانید با قرار دادن مستقیم دست‌های‌تان روی پوستش او را ماساژ دهید. اگر می‌خواهید به‌طور مستقیم و از روی پوست او را ماساژ بدهید، به شما پیشنهاد می‌كنیم كه كمی از روغن مخصوص ماساژ كودكان به پوست او بزنید تا در حین این اتفاق آرامش بهتری داشته باشد. ماساژ مستقیم، ‌می‌تواند لذت و آرامش بیشتری را به او بدهید. زيرا تماس پوست‌های شما با هم و انتقال گرمای‌شان می‌تواند به او در آرام‌تر شدن كمك كند.

5. قبل از ماساژ دادن دست‌های‌تان را گرم كنید و به هم بمالید. این موضوع می‌تواند به نوزاد شما این پیام را بدهد كه اكنون وقت ماساژ است.

وقت ماساژ است

1. اگر نوزاد شما به پشت خوابیده و صورتش روبه‌روی شماست:

2. اول دست‌های‌تان را گرم كنید و آن‌ها را روی قسمت بالای پای نوزاد و همین‌طور مفصل‌های رانش بكشید.

3. اگر بلد هستید و خوب فوت و فنش را می‌دانید می‌توانید پاهایش را به آرامی بادكش كنید و به آرامی لمس كنید، ‌نوازش دهید و پایین بیایید. اگر بادكش كردن را به‌طور اصولی بلند نیستید، فقط به نوازش دادن پاها اكتفا كنید.

4. هیچ فشاری به زانو‌ها و قوزك پای او نیاورید. ماساژ دادن این نقاط اصلا كار آسانی نیست. پس خودتان را به چنین مرحله تخصصی‌ای، آن هم بدون دیدن آموزش‌‌های لازم وارد نكنید.

5. سپس از باسن تا پایین، پای او را به آرامی لمس كنید و نوازش دهید و هر كدام از انگشتانش را آرام‌آرام در دستان‌تان بگیرید.

6. پاهای او را ببوسید. بچه‌ها این اتفاق را خیلی دوست دارند و از آن آرامش می‌گیرند.

7. این لمس كردن و نوازش را روی پای دیگرش هم تكرار كنید.


1. مراقب معده و شكم نوزادتان باشید. قرار نیست با آن‌ها هم مثل پاها برخورد كنید.

2. هرگز شكم او را بعد از غذا خوردن ماساژ ندهید. اگر به تازگی ( در 30 دقیقه اخیر) غذا یا شیر نخورده است، می‌توانید جلو بروید و خیلی آرام روی شكمش دست بكشید. در غیر این صورت، ‌منتظر بمانید تا زمان بگذرد زيرا اگر در زمانی كه شكمش از غذا پر است آن را لمس كرده یا ماساژ دهید، به او آسیب خواهید زد.

3. دستان خود را روی شكم او بگذرید و بسیار آرام در جهت عقربه‌های ساعت حركت دهید. این حركات باعث از بین رفتن نفخ او خواهد شد و گاز‌های اضافه كه یكی از اصلی‌ترین دلایل معده درد و دل درد او هستند را از معده او خارج خواهد كرد.

عاشقانه پایان دهید

خب، شما ذره‌ذره بدن او را ماساژ دادید اما هنوز كارتان تمام نشده. یك اتفاق خوشایند را فقط با یك پایان آرام بخش می‌توانید به آخر برسانید، پس او را به آرامی در آغوش بگیرید و او را ببوسید.
فعلا موقعیتش را تغییر ندهید و به محض تمام شدن این مراحل او را از جایش بلند نكنید. بگذارید كمی در خلسه بعد از ماساژ بماند و حتی اگر دلش می‌خواهد، با آرامشی كه به دست آورده یك چرت كوچك بزند.


1. همان لمس‌كردن‌های آرامی كه روی پاها انجام دادید را این‌بار در این قسمت پیاده كنید.

2. در حالی كه نوزادتان را ماساژ مي‌دهيد با او ارتباط چشمی هم داشته باشید و وضعیت او را در طول این مدت، با نگاه كردن به واكنش‌هایش چك كنید. در این شرایط شما می‌توانید بفهمید كه چه حركاتی روی او بهترین تاثیر را دارد و از چه كارهایی لذت نبرده یا حتی آزرده می‌شود. این ارتباط چشمی و لبخندهای آرام همچنین می‌تواند احساس نزدیكی بیشتری در هر دوی شما ایجاد كند و آرامش‌تان را در طول این مدت بیشتر كند.

3. اگر نوزادتان هنوز حس خوبی از این موضوع دارد و به شما پیغام‌های رضایت‌بخشی می‌دهید، می‌توانید ادامه دهید وگرنه بگذارید در حال و هوای خودش باشد و با اصرار كردن به این اتفاق آرامشش را به هم نزنید. یادتان نرود كه در این مورد دستور دستور اوست و هرگز حق ندارید برای چنین كاری مجبورش كنید. باور كنید كه نوزاد شما می‌تواند خیلی خوب این پیام كه هنوز دوست دارد ادامه دهید را به شما منتقل كند، پس هیچ وقت فكر نكنید كه شاید نتوانید منظورش را بفهمید و به همین دلیل باید راه خود را ادامه دهيد.

شانه‌ها را برای آخر بگذارید

1. پشتش را نوازش كنید. از شانه‌ها شروع كنید و دستان‌تان را پایین‌تر و روی كمر او بیاورید.

2. بیشتر از هر چیزی مراقب ستون فقرات او باشید. حتی یك نوازش ناشیانه می‌تواند به ستون فقرات نامقاوم نوزادتان آسیب بزند و یك فشار كوچك می‌تواند او را با مشكلات جدی و تمام‌نشدنی روبه‌رو كند. پس فقط آرام او را نوازش كنید و وقتی كمر تمام شد دوباره پایین‌تر بیایید و به پاهای او برسید.

3. چند بار كمرش را نوازش دهید و به آرامی ماساژ دهید. این كار را چند مرتبه تكرار كنید.

FereShteH 01-24-2012 03:57 PM

در چشم نوزادتان نگاه کنید، باهوش می شود!
 
http://www.bartarinha.ir/files/fa/ne.../57447_800.jpg

نیمی از رشد هوشی کودکان در بازه بین بارداری مادر تا ۴ سالگی اتفاق می‌افتد. عده‌ای از روان‌شناسان معتقدند نگاه کردن مستقیم پدر و مادر در چشمان کودک تاثیر قابل توجهی در شکل‌گیری هوش او دارد. به گزارش برترین ها نیره حاجی علیان با توضیح هوش از دیدگاه دیوید وکسلر، روان‌شناس آمریکایی آن را به معنای ظرفیت کلی یک شخص برای منطقی فکر کردن و برخورد موثر با محیط می‌داند و معتقد است هوش در واقع توانایی یادگیری و کاربرد مهارت‌های لازم برای سازگاری با نیازهای جامعه و فرهنگ است. او می‌گوید: «نگاه کردن به چشمان کودک نقش مهمی در رشد هوش کودک دارد و در صورتی که والدین تا ۶ هفتگی کودک تا فاصله ۵/17سانتی‌متری به طور مستقیم به چشمان کودک نگاه کنند ارتباط مغزی کودک بهتر شکل می‌گیرد و تبدیل به الگوهای تشخیصی می‌شود و کودک با این نگاه‌ها می‌تواند چیزهایی که در اطراف او وجود دارد را تشخیص بدهد.» او اضافه مي‌كند: « بخشی از هوش وراثتی است و پایه هوش در افراد ثابت است ولی هوش افراد کاملا تثبیت شده نیست. روان‌شناسان هوش را دارای چند بعد می‌دانند. نگاه کردن در چشمان کودک بیش از هر چیز هوش منطقی را تحت تاثیر قرار می‌دهد.» این روان‌شناس معتقد است چون هنگام تماشاي تلویزیون مانند نگاه چشم در چشم رابطه دوطرفه ایجاد نمی‌شود، تلویزیون تماشا کردن از این لحاظ کمک چندانی به کودک نمی‌کند.

FereShteH 01-24-2012 04:00 PM

سرکوب کودکان بیش‌ فعال‌، درست یا غلط؟
 

بیش‌فعالی مشکلی است که ۳ تا ۷ درصد کودکان و خانواده آن‌ها را آزار می‌دهد و البته بیشتر گريبان پسربچه‌ها را می‌گیرد. معمولا این مشکل به درستی شناخته نمی‌شود و برخورد مناسبی با آن نمی‌شود. به گزارش برترین ها بیش‌فعالی به طور عمده بعد از ۳ سالگی بروز می‌کند ولی علائم وجود آن را مي‌توان از‌‌ همان شیرخوارگی تشخیص داد. این کودکان معمولا به محرک‌ها حساسند، ‌ در مقابل نور و حرارت به شدت ناراحت می‌شوند‌، خواب کمتری دارند، پرتحرک‌ و از نظر هیجانی بی‌ثبات‌ هستند. با بالا رفتن سن، این کودکان ممکن است پرخاشگر و مضطرب شوند و اعتماد به نفس کمی داشته و در یادگیری هم مشکل داشته باشند. آن‌ها معمولا آرامش ندارند، مرتب تکان می‌خورند، دست به رفتارهای خطرناک می‌زنند، پرحرف هستند و نمی‌توانند بی‌سرو صدا کارشان را انجام دهند و سرکلاس نظم را بر هم می‌زنند. حواس‌پرتی یکی دیگر از بارز‌ترین نشانه‌های بیش فعالی است. این افراد مدام وسایل‌شان را گم می‌کنند و چیزهایی که در ذهن دارند را از یاد می‌برند. به گزارش برترین ها آخرین تحقیقات پژوهشگران در استرالیا نشان داده که معلم‌ها و خانواده‌ها در مواجهه با این کودکان نباید به آن‌ها سرکوفت بزنند و آن‌ها را ناآگاهانه تنبیه کنند زیرا مشکلات روانی دیگری به وجود می‌آورد. باید هرچه بیشتر زمینه بازی‌ و ورزش برای آن‌ها فراهم شود تا انرژی‌شان را در راه درستی تخلیه کنند. این متخصصان می‌گویند خانواده‌ها باید از مصرف زیاد شکلات، کافئین و غذاهای تند که تحرک را افزایش می‌دهند توسط این کودکان جلوگیری کنند. باید توجه داشت که اگر این معضل غیرقابل مهار و خطرناک است حتما به متخصص مراجعه شود.

FereShteH 01-24-2012 04:01 PM

بچه هایی كه با سيگار خفه می شوند!
 

بسياري از والدين سيگاري فكر مي‌كنند با باز كردن پنجره‌ها و خارج شدن دود، از فرزندان خود محافظت مي‌كنند درحالي‌كه ناپديد شدن دود سيگار به معني رفع خطر نيست، سموم حاصل از سوختن سيگار تا مدت‌ها روي شيشه پنجره‌ها، فرش و ساير اثاث خانه برجا مي‌ماند.تحقيقات جديد نشان مي‌دهد، كودكان بيش از بزرگسالان در معرض سموم باقيمانده از دود سيگار در محيط خانه قرار مي‌گيرند. محققان طي مطالعه‌اي كه حدود 3 هزار و 100 خانواده در آن بررسي شدند، دريافتند بچه‌هايي كه والديني سيگاري دارند به‌طور متوسط روزهاي بيشتري را در مدرسه غيبت مي‌كنند. آن‌ها به والدين توصيه مي‌كنند بچه‌ها را از معرض دود سيگار دور كنند زيرا مي‌تواند خطر عفونت‌هاي تنفسي مثل برونشيت و ذات‌الريه، آسم شديد و سندرم مرگ ناگهاني نوزاد را افزايش ‌دهد. به‌طور متوسط كودكان با والدين سيگاري يك روز و نيم در سال بيشتر غيبت مي‌كنند. بد نيست مروري بر تحقيقات مختلف در اين زمينه و همچنين نتايج آن‌ها بيندازيم.


مطالعات نشان مي‌دهد، كودكاني كه مادران آن‌ها سيگاري هستند به‌دليل عود كردن عفونت گوش بيشتر نياز به جراحي پيدا مي‌كنند. اين يافته حاصل بازبيني روي ۶۱ مطالعه است كه در گذشته انجام شده است. دكتر ميشل ويتزمن با بررسي تاثير سيگاري بودن والدين بر فرزندان در مركز پزشكي دانشگاه نيويورك تاكيد مي‌كند: «اين‌كه كودكان به‌دليل سيگار كشيدن والدين خود چنين درد شديدي را تحمل مي‌كنند، تاسف‌آور و غم‌انگيز است.» اين مطالعه تاييد كرد اگر كودك در خانواده‌اي با افراد سيگاري زندگي كند ۳۷درصد بيشتر در معرض خطر ابتلا به عفونت و ساير مشكلات گوش مياني قرار دارد.


والدين سيگاري همچنين خطر بروز آسم و آلرژي را در كودكان خود تشديد مي‌كنند. كودكاني كه والدين سيگاري دارند 3برابر بيش از ديگر كودكان به بيماري‌هاي تنفسي مانند آسم و تنگي نفس مبتلا مي‌شوند. پيشگيري از بيماري‌هاي دوران بزرگسالي مثل حمله قلبي و سكته مغزي در واقع بايد از دوران كودكي آغاز شود تا تاثير بگذارد. بر همين اساس، هرچه فاكتورهاي خطرزا از سنين پايين و زودتر كنترل شوند امكان كاهش خطر بروز بيماري‌هاي قلبي بيشتر مي‌شود و سلامت كودك در سنين بالاتر تامين مي‌شود.


كودكاني كه مادران‌شان در دوران بارداري سيگار مي‌كشند، نسبت به كودكاني كه در دوران جنيني در معرض دود سيگار نبودند، بيشتر دچار افزايش فشار خون مي‌شوند ولي بررسي‌هاي جديد حاكي از آن است كه قرار گرفتن در معرض دود سيگار والدين، خطر بروز فشار خون بالا را در كودكان ۴ تا ۵ساله افزايش مي‌دهد. در واقع كودكاني كه در منزل دود سيگار والدين‌شان را تحمل مي‌كنند بيشتر دچار فشار خون بالا مي‌شوند. كودكاني كه والدين سيگاري‌ دارند حدود ۲۱درصد بيشتر دچار فشار خون بالاي ۱۵درصد مي‌شوند.


برخي پژوهش‌هاي جديد نشان‌دهنده رابطه بين والدين سيگاري و اضافه وزن يا سوءرفتار كودكان است. البته پژوهشگران به‌طور قطع اثبات نكرده‌اند كه سيگار كودكان را در معرض خطر اضافه وزن و چاقي قرار مي‌دهد زيرا اثبات چنين رابطه‌‌اي، به‌نظر غيرممكن مي‌رسد، چون استفاده از والدين و درخواست از آن‌ها براي استعمال سيگار براي بررسي عوارض آن بر فرزندان، اصولا كاري غيراخلاقي است. در يكي از مطالعات جديد، محققان روي نوزاداني آزمايش كردند كه پدراني سيگاري با مادراني سالم و پاك داشتند. اين تحقيقات از دانشگاه هنگ‌كنگ روي 7 هزار و ۹۲۴ نوزادي كه در يك منطقه در سال ۱۹۹۷ به دنيا آمدند، انجام شد كه نشان داد، كودكاني كه پدران سيگاري داشتند، در 7 يا 11 سالگي اضافه وزن داشته‌اند.


تحقيقات نشان‌دهنده وجود رابطه ميان سيگار كشيدن والدين و مشكلات روحي و جسمي در فرزندان است. بنابر اين تحقيق، ۵۰۹ كودك در برزيل و ۶ هزار و ۷۳۵ كودك در انگليس مورد تحقيق قرار گرفتند كه مشخص شد، ميزان كودكان پرخاشگر در ميان مادراني كه سيگاري بوده‌اند، بيشتر است.


تحقيقات جديد نشان مي‌دهد، افرادي كه سيگار مي‌كشند خطر ابتلا به سرطان ريه را تا ۳۴درصد در اطرافيان خود به‌ويژه كودكان افزايش مي‌دهند. همچنين احتمال ابتلاي كودكاني كه هر روز به‌مدت چند ساعت در معرض دود سيگار قرار مي‌گيرند به سرطان، 4برابر بيشتر از كودكاني است كه والدين آنان سيگاري نيستند.


روان‌شناسان اسپانيايي تاكيد كردند، عادات سيگار كشيدن از مادر به فرزند دختر و از پدر به فرزند پسر منتقل مي‌شود. اگر هر دوي والدين سيگار بكشند، احتمال سيگاري شدن فرزند پسر ۲۴درصد است اما اگر هيچ‌يك از والدين سيگاري نباشند احتمال سيگاري شدن پسر آن‌ها تا ۱۲درصد كاهش خواهد يافت.

FereShteH 01-24-2012 04:01 PM

بچه‌ دار شدن به 10 دلیل اشتباه است
 

بسیاری از پدر و مادرهایی که دو سه تا بچه قد و نیم‌قد دارند، حتی همین حالا هم نمی‌توانند به یک سوال ساده جواب بدهند: «چرا بچه‌دار شدید؟» قدیم‌ها می‌شد بچه‌دار شدن را یک جور سرنوشت بیولوژیک دانست که هر ازدواجی را منجر به چند تا بچه می‌کرد، اما حالا دیگر اوضاع عوض شده است. روش‌های پیشگیری از بارداری و آگاهی زنان و مردان جوان از مسئولیت‌های مادری و پدری باعث شده عملا بچه‌دار شدن یک فرآیند پیش‌بینی شده باشد. به همین دلیل است که والدین امروز فرصت مناسبی برای فکر کردن به جواب این سوال دارند: «چرا می‌خواهیم بچه‌دار شویم؟» به جواب‌های خودتان فکر کنید و آن‌ها را با جواب‌های این صفحه چک کنید؛ اگر خدای نکرده، یکی از این بهانه‌ها، دلیل شما هم هست، در تصمیم‌تان تجدیدنظر کنید.

خلاصی از دست گیرهای فک و فامیل

اگر چند ماهی از ازدواج‌تان گذشته باشد و بچه‌دار نشده باشید، حتما چندتا از این جمله‌ها را شنیده‌اید: «شما هنوز بچه ندارین؟»، «بسه دیگه هر چی دونفری بودین، سه تا بشین!»، «یه کاری کنین تا ما زنده‌ایم نوه‌مون رو ببینیم!» و جملاتی شبیه این که می‌تواند از زبان مادر و پدر خودتان یا حتی دورترین فامیل و همسایه و دوست و همکار بیرون بیاید. اغلب زوج‌های جوان چند ماه اول را استقامت به خرج می‌دهند و در مقابل این حرف‌ها لبخند می‌زنند و سر تکان می‌دهند. اما اگر کارتان به جایی رسیده که این حرف‌ها به‌شما برمی‌خورد و از دست‌شان خسته شده‌اید، مواظب تصمیمی که می‌گیرید، باشید. مبادا به خاطر خلاص شدن از شر این حرف‌های خاله‌زنکی بخواهید یک بچه به دنیا بیاورید تا دهان آن‌ها را بسته باشید؟! برای بچه‌دار شدن به زمان مناسب و زمینه‌های آن فکر کنید. دهان این جور آدم‌ها هم هیچ وقت بسته نمی‌شود؛ مطمئن باشید!

بچه‌ها خیلی نازن!

بعضی‌ها از بدو تولد عاشق بچه‌اند! حتی پیش از ازدواج هم از دیدن یک بچه لپ‌گلی دل‌شان غش می‌رود و برای همه بچه‌های فامیل کادو می‌خرند و هر جا باشند، بچه‌ها از سر و کول‌شان بالا می‌روند. اگر هر یک از شما (زن یا شوهر) این طوری هستید، برای بچه‌دار شدن اصرار نکنید. بزرگ کردن بچه خود آدم، با بازی کردن و کشیدن لپ بچه‌های دیگران خیلی فرق دارد. بعدا نگویید نگفتیم!

داشتن یک پسر/ دختر

ممکن است شما عاشق دختر کوچولوهای تپلی باشید یا همسرتان به داشتن یک پسر قلدر افتخار کند، اما این اصلا بهانه خوبی برای بچه‌دار شدن نیست. 50 درصد اصلا احتمال کمی نیست و هنوز هم هیچ راه عملی و قطعی برای انتخاب جنسیت بچه وجود ندارد. بنابراین اگر به این بهانه بخواهید بچه‌دار شوید، به احتمال 50 درصد با کودکی مواجه می‌شوید که آن را نمی‌خواهید.

یک تجربه ناموفق

مرگ کودک بزرگ‌تر یا سقط جنین، هرچند ضربه عاطفی بسیار بزرگی است، اما به هیچ عنوان بهانه مناسبی برای به دنیا آوردن یک کودک دیگر نیست. این که فکر کنید یک بچه دیگر می‌تواند جای خالی کودک از دست رفته را پر کند، کاملا اشتباه است. از طرفی، هیچ چیز نمی‌تواند اندوه و جای خالی تجربه ناموفق قبلی را پر کند. از سوي دیگر، نبايد به کودک به چشم جایگزین کودکی دیگر نگاه کرد.

بچه‌داشتن مد شده

بله، واقعا تعداد بچه‌ها در اطراف ما خیلی بیشتر شده و این به دليل رسیدن خيل جمعیت دهه 60 به سن باروری است؛ پس این را به حساب مد نگذارید. مطمئن باشید اگر زود بچه‌دار نشوید از هیچ چیز عقب نمی‌مانید!

داداشم اینا دارن بچه‌دار می‌شن!

چه به خاطر چشم و هم‌چشمی باشد و چه خوشحالی از این که کودک‌تان یک همبازی در فامیل دارد، این بهانه، دلیل مناسبی برای بچه‌دار شدن نیست. بچه‌دار شدن مسابقه نیست که بخواهید سریع خودتان را به جاری و خواهرشوهر و برادرزن‌تان برسانید! اگر چنین بهانه‌ای را برای بچه‌دار شدن انتخاب کرده‌اید، هنوز خیلی برای مادر و پدر شدن بچه‌اید!

خانه‌داری به جای شاغل بودن

اگر یک خانم شاغل هستید و حالا از چند سال کار مداوم خسته شده‌اید و دل‌تان یک تغییر در روش زندگی می‌خواهد، بچه را بهانه نکنید. درست است که بعد از زایمان 6 ماه مرخصی دارید، اما برای استراحت روی آن اصلا حساب نکنید. بچه‌دار که شدید، می‌فهمید کار کردن در اداره در مقابل خانه‌داری و بچه‌داری یک جور استراحت به حساب می‌آید!

حل اختلافات خانوادگی

اگر با همسرتان دائم دعوا و بگومگو دارید، یکی از شما دو نفر عادت‌های زشت یا اعتیاد به سیگار یا مواد مخدر دارد، خانواده همسرتان تحقیرتان می‌کنند، از خانواده خودتان دور هستید یا مسائل دیگری شبیه این، به داشتن یک بچه برای پناه بردن به او از شر این اختلافات فکر نکنید. کودک، مسئول حل مشکلات روحی شما نیست. اتفاقا برای بچه‌دار شدن باید زمانی را انتخاب کنید که روابط‌تان با همسرتان به یک پایداری نسبی رسیده باشد.

ما مشکل پزشکی نداریم

بعضی‌ها می‌گویند «حالا شما یه بچه رو بیارین، مطمئن شین که مشکلی ندارین، بعد اگر نخواستین، دومی رو نیارین!» این یکی از تئوری‌های شاهکار بزرگان فامیل است! برای رد فرضیه خاله‌خان‌باجی‌های فامیل در مورد این که چرا شما بچه‌دار نمی‌شوید و اشکال از کدام یکی‌تان است، لازم نیست یک بچه بیاورید. اجازه دهید آن‌ها هم موضوعی برای گردهمایی‌های‌شان داشته باشند!

لباس‌هایی که روی دست‌تان مانده‌اند

اگر کلی لباس بارداری و لباس‌های کوچک نوزادی از فرزند یکی دو ساله‌تان دارید، لزومی ندارد برای استفاده مجدد از آن‌ها به فکر یک بچه دیگر باشید. می‌توانید آن‌‌ها را به یک مادر باردار دیگر ببخشید یا برای سیسمونی افراد نیازمند، کنار بگذارید. برای به دنیا آوردن فرزند دوم دنبال بهانه‌های بهتری باشید!

چه دلایلی برای بچه‌دار شدن خوب است؟

عجیب نیست اگر با خواندن 10 بهانه نادرست، این سوال به ذهن‌تان رسیده باشد «پس چه دلیلي برای بچه‌دار شدن خوب است؟» این دلایل را بخوانید، تا بدانید دلایل درست برای بچه‌دار شدن کدام‌ها هستند.

  • دلیل فردی: می‌خواهم نوع دیگری از عشق را تجربه کنم
همان قدر که ازدواج، دریچه‌ای تازه‌ای از عشق را روی شما گشوده است، بچه‌دار شدن می‌تواند دنیا را در نظر شما عوض کند. اگر فکر می‌کنید قلب‌تان گنجایش یک عشق عظیم و غیر قابل توصیف را دارد و می‌خواهید تمام این عشق را به کودک‌تان ببخشید، دلیل خوبی برای بچه‌دار شدن دارید.

  • دلیل خانوادگی: می‌خواهیم یک خانواده واقعی باشیم
این دلیل، کاملا عاقلانه است. تا وقتی که یک زوج جوان دو نفره باشید، هنوز خیلی هم «خانواده» به حساب نمی‌آیید. تعریف خانواده با وجود یک یا 2 کودک شکل می‌گیرد. حضور بچه‌ها شما را بیشتر به بستگان و به همدیگر گره می‌زند و روابط انسانی پیچیده‌تری را تشکیل می‌دهد.

  • دلیل انسانی: می‌خواهیم به آدم‌های خوب دنیا یکی اضافه کنیم
این که بگوییم در این دنیای کثیف و ال و بل و جیمبل نمی‌شود بچه‌دار شد، لعنت فرستادن به تاریکی است. آن‌هایی که می‌خواهند به همین دنیای جیمبل یک آدم خوب اضافه کنند، شجاعت روشن کردن شمعی را داشته‌اند. این دلیل، یک دلیل عالی برای بچه‌دار شدن است، اما با بچه‌دار شدن تمام نمی‌شود. یادتان باشد آدم‌های بد و معمولی در این دنیا زیادند! تربیت یک آدم خوب، خیلی سخت‌تر از تصمیم برای به دنیا آوردنش است.

  • دلیل دینی: می‌خواهیم فرزند صالحی از خود به جا بگذاریم
باقیات صالحات تنها چیزی است که بعد از مرگ آدم روی زمین می‌ماند و می‌تواند اثرش را بعد از مرگ هم نشان بدهد. یکی از این باقیات، فرزند صالح است. با به دنیا آوردن یک فرزند و تربیت درست او، می‌توانید یک نسل صالح به جا بگذارید که تا دنیا باقی است، خیرشان (و خیرتان) در دنیا بماند.

FereShteH 01-24-2012 04:02 PM

چگونه کودکتان را زود بزرگ کنید!
 

به‌منظور پيشرفت رشد ذهني و جسمي كودك بايد حواس‌تان به جزئيات زيادي باشد و ميان مهارت‌هاي گوناگون و حواس مختلف بايد هماهنگي برقرار باشد. نيروي ذهني كودك به حواس و حركات بدن نيز وابسته است. مسلما بدون قوه بينايي كودك نمي‌تواند اسباب‌بازي را ببيند و بدون حافظه از ديدن اسباب‌بازي مورد علاقه‌اش هيجان‌زده نمي‌شود. بدون هماهنگي مغز و عضلات كودك نمي‌تواند دستش را به سوي همان اسباب بازي دراز كند. بنابراين همگام با افزايش درك عمومي بسياري از مهارت‌هاي مغزي و بدني به سرعت رشد مي‌كند و مجموعه همه اين عوامل مي‌تواند كمك مؤثري در رشد و توسعه مغز كودك بكند. اين كمك‌ها به‌خصوص در سال‌هاي اول و سوم زندگي كه مغز جهش‌هاي رشدي عمده‌اي دارد اهميت بسيار زيادي دارد. حالا بد نيست با برخي از عوامل كمك‌كننده آشنا شويد؛ عواملي كه شايد تاكنون آنقدرها هم براي‌تان مهم نبوده باشد.

آن‌ها را مجبور كنيد ورزش كنند

ورزش غذاي جديد مغز محسوب مي‌شود و مشخص شده است كه اثر مثبتي بر عملكرد مغز مانند حافظه، تفكر و استدلال منطقي دارد. «سين لوئيس» مربي و روان‌شناس ورزشي مي‌گويد: «اين به اين دليل است كه ورزش‌هاي هوازي خون بيشتري را به بدن و از جمله به مغز پمپاژ مي‌كنند و خون بيشتر به معناي اكسيژن بيشتر و بنابراين تغذيه بهتر بافت مغز است. ورزش همچنين مغز را وادار به توليد يك پروتئين ويژه به نام فاكتورنوروتروفيك مشتق از مغز(BDNF) مي‌كند كه موجب مي‌شود سلول‌هاي مغز رشد بيشتري داشته باشند، به هم متصل شوند و در مسيرهاي خاص يادگيري ارتباط برقرار كنند. كودكاني كه ورزش مي‌كنند هسته‌های قاعده‌ای بزرگ‌تری در مغز دارند. هسته‌های قاعده‌ای نقش مهمی در عمل كنترل حركتی ایفا می‌كنند. هسته‌های این ناحیه به دلیل ارتباطاتی كه با هم و دیگر قسمت‌های مغز دارند در كنترل حركت شركت می‌كنند.


http://www.bartarinha.ir/files/fa/ne.../57143_236.jpg


مطمئن شويد به اندازه كافي مي‌خوابند

تحقيقات ارائه شده در اجلاس سالانه انجمن‌هاي مرتبط باخواب نشان داد، بچه‌هاي پيش دبستاني كه هر شب 11 ساعت مي‌خوابند در تست‌هاي هوش نمره بالاتري مي‌گيرند. نتايج نشان مي‌دهد، داشتن زمان خواب منظم و با قاعده در رشد مغزي تاثير فزاينده‌اي دارد. براساس يك نظرسنجي كه توسط بنياد ملي خواب صورت گرفته خواب ناكافي در ميان كودكان مي‌تواند در رشد مغزي اختلال‌هايي ايجاد كند. دكتر «مري كارسكادون» استاد روان‌پزشكي و رفتارشناسي از دانشگاه براون مي‌گويد: «الگوي خواب منظم نقشي حياتي براي كودكان بازي مي‌كند زيرا بدن با استفاده از ساعت خواب مي‌تواند جريان‌هاي جديدي در مغز ايجاد كند و همين باعث رشد و تقويت مغز كودك مي‌شود.» بسياري از كودكان به اندازه كافي نمي‌خوابند و اين مسئله علاوه بر ايجاد مشكلاتي در يادگيري آنان در دبستان منجر به افزايش خطر چاقي آنان مي‌شود. بنابر يافته‌هاي بنياد ملي خواب، كودكان در سنين مدرسه ابتدايي بايد هر شب ۱۰تا ۱۲ساعت بخوابند.

اغلب موارد آن‌ها را نوازش كنيد

توانايي كودك در يادگيري سريع با روشي كه در آغوش گرفته مي‌شود و همچنين مراقبت‌هاي پيش از دبستان كودك ارتباط دارد. اين را مطالعه‌اي كه محققان دانشگاه‌مونترال انجام داده‌اند، ثابت كرده است.

اين مطالعه نشان مي‌دهد، محبت و گرمي مادر با عملكرد مغز كودك در ارتباط است. بنابراين مادراني كه مهربان‌ترند به احتمال زياد فرزنداني دارند كه عملكرد بهتري در مدرسه نشان مي‌دهند. دكتر «كارول كوپر» نويسنده و پزشك خانواده مي‌گويد: «در آغوش گرفتن كودك همچنين باعث تحريك ترشح هورمون اكسي‌توسين مي‌شود كه طيف گسترده‌اي از مزايا را دارد از جمله توانايي در تحريك كودك براي يادگيري. علاوه بر اين، اسكن‌هاي مختلف نشان داده است، اكسي‌توسين بر قسمتي از مغز كه به بخش پردازش عاطفي و تصميم‌گيري متصل است و بخش مهم و حياتي هوش محسوب مي‌شود، ارتباط مستقيم دارد. قرن‌هاست که مادران از قدرت معجزه‌آسای نوازش کودکان به‌منظور قطع گریه آن‌ها آگاهی دارند. حالا دانشمندان نیز به قدرت این تماس پی برده‌اند و حتی از آن در درمان بیماری‌های گوناگون استفاده می‌کنند.


http://www.bartarinha.ir/files/fa/ne.../57144_671.jpg


به آن‌ها اجازه دهيد بازي كامپيوتري انجام دهند

بله درست خوانده‌ايد؛ بازي كامپيوتري (با وجود تبعات آن) ورزش ذهني خوبي است. بازي‌هايي كه در آن‌ها استراتژي تفكر ايجاد مي‌شود و مهارت‌هاي برنامه‌ريزي را به‌وجود مي‌آورد انتخاب كنيد و مطمئن شويد كودك شما آن‌ها را در يك زمان محدود و مشخص بازي مي‌كند. به اين ترتيب به او كمك مي‌كنيد مغزش رشد كند. مطالعات اخير كه در دانشگاه روچستر انجام شده نشان مي‌دهد، شركت‌كنندگاني كه بازي‌هاي ويدئويي را به شكل منظم انجام مي‌دهند و نشانه‌هاي بصري را مي‌آموزند نسبت به ديگر كودكاني كه اين بازي‌ها را انجام نمي‌دهند، سريع‌تر عمل مي‌كنند. علاوه بر‌اين، بازي‌هاي ويدئويي و كامپيوتري هماهنگي دست و چشم را بيشتر مي‌كند و به كودكان كمك مي‌كند سريع‌تر پردازش كنند و از اطراف‌شان درك سريع‌تري داشته باشند اما توجه داشته باشيد كه اين نوع بازي‌ها بايد كاملا كنترل شده و در زمان مشخص انجام شود.


http://www.bartarinha.ir/files/fa/ne.../57145_357.jpg


از غذاهاي فرآوري شده اجتناب كنيد

مطالعه برخي كودكان در جنوب غرب انگليس نشان داده است، تغذيه كودكان با مواد‌غذايي فرآوري شده در سنين كم باعث كاهش ضريب هوشي آن‌ها مي‌شود درحالي‌كه تغذيه غني از ويتامين‌ها مي‌تواند آن‌ها را هوشمند‌تر كند. «كيت نورتستون»، محقق دانشگاه بريستول كه اين مطالعه را رهبري مي‌كند مي‌گويد يك رژيم غذايي مغذي مي‌تواند تفاوتي چشمگير در نمره هوشي كودكان در طولاني‌مدت ايجاد كند. حتي بعد از تعديل فاكتورهايي مانند تحصيلات مادر و طبقه اجتماعي اين پژوهش نشان داد، رژيم غذايي سنگين با غذاهاي فرآوري شده در 3 سالگي با ضريب هوشي پايين‌تر در 5 سال بعدي كودك در ارتباط است و تغییر رژیم بعد از این سن دیگر تاثیری در بهبود آن ندارد. مغز تا 3 سالگی با حداکثر سرعت رشد می‌کند و داشتن تغذیه‌ای مناسب می‌تواند سبب رشد مناسب و بهبود IQ کودک شود.

با كودك‌تان بازي كنيد

بازي نقش قابل توجهي در رشد ذهني، عاطفي و اجتماعي کودکان دارد. شايد بازي كردن با فرزندتان فقط سرگرم‌كننده به‌نظر برسد اما راه بسيار خوبي براي كمك به آن‌ها به‌منظور رشد مغز آن‌هاست. تحقيقات جديد نشان داده است مغز كودك زماني كه در محيطي غني از شادي و سرزندگي در خانواده باشد رشد بهتري خواهد داشت. «ليزا همپر» كارشناس بهداشت كودك مي‌گويد: «لزومي ندارد براي كودك‌تان اسباب‌بازي‌هاي آموزشي گرانقيمت بخريد يا مربي خصوصي استخدام كنيد تا كودك‌تان باهوش‌تر شود تمام آنچه كودك شما نياز دارد اين است كه شما براي او زمان بگذاريد و با او بازي كنيد. كودكان پيش دبستاني كه با والدين‌شان به‌طور منظم بازي مي‌كنند از نظر تحصيلي نسبت به همكلاسي‌هايي كه چنين تجربه‌اي نداشته‌اند پيشرفت چشمگيرتري دارند.»


http://www.bartarinha.ir/files/fa/ne.../57146_140.jpg


هر روز براي كودك‌تان كتاب بخوانيد

وقتي از سنين پايين براي كودكان‌تان كتاب بخوانيد زماني كه كودك‌تان به مدرسه مي‌رود خواهيد ديد، نسبت به هم‌كلاسي‌هاي خود در خواندن و ارزيابي اعداد جلوتر خواهد بود. خواندن كتاب براي كودك مزاياي زيادي دارد از جمله اين‌كه دايره لغات او افزايش مي‌يابد، آگاهي‌اش زيادتر مي‌شود و مهارت كلامي بهتري خواهد داشت و قدرت استدلال انتزاعي او نيز تقويت مي‌شود.

اين كار اهميت ديگري هم دارد و آن اين‌كه مهارت‌هاي ذهني كودك را تحريك مي‌كند. به اين معني كه اتصالات عصبي مهم و مسيرهاي عصبي با اهميت به‌طور منظم قرار مي‌گيرند زيرا آن بخش‌هايي كه درست استفاده نمي‌شوند و درگير نمي‌شوند از فعاليت باز مي‌ايستند.

FereShteH 01-24-2012 04:03 PM

كتك زدن يك بچه لوس!
 
درست است كه هميشه شنيده‌ايم موفقيت در آينده به پشتكار، تلاش يا حتي ضريب هوشي افراد مربوط مي‌شود. حتي اين را هم شنيده‌ايم كه برخي راهكارها در موفقيت موثر هستند از جمله تقويت اعتماد به نفس در كودك. در طول چند دهه گذشته، انجام تحقیقات متفاوت نشان می‌دهد، سال‌های اولیه زندگی یک کودک تاثیر بسیاری بر شخصیت، سلامت ذهنی و حتی سلامت جسمی او دارد. اين مطالعات عوامل متناقضي را در موفقيت كودك بررسي كرده و به نتيجه مشابهي رسيده‌اند. اين نتيجه مشابه چيزي جز موفقيت در آينده نيست. كودكي كه لوس بار مي‌آيد به همان اندازه موفق است كه كودكي كه در اين دوران زياد تنبيه شده است. بله تعجب مي‌كنيد اما اين را تحقيقات مختلف نشان داده است. در اينجا نتيجه برخي پژوهش‌ها را با هم مرور مي‌كنيم.

محبت زيادي موفقيت مي‌آورد

جالب اينجاست كه تمام این تحقیقات، دانشمندان را به یک نتیجه مشابه رساند. کودکانی که در ماه‌ها و سال‌های اولیه زندگی خود عشق و محبت زیادی دریافت می‌کنند نسبت به کودکان دیگر موفقیت‌های بسیار بیشتری در آينده کسب می‌کنند. در این ميان کودکانی که بیشتر در آغوش مادران‌شان قرار گرفته‌اند و سریع‌تر به صدای گریه آن‌ها پاسخ داده شده در زندگی آینده خود بهتر توانسته‌اند با دیگران ارتباط برقرار کنند و افکارشان را بفهمند و آن‌ها را درك كنند. اين موضوعي است كه دانشمندان معتقدند هزاران سال پیش، زماني كه کودکان در جوامع شکاری زندگی مي‌كردند هم وجود داشت. آن‌ها عشق و علاقه بسیاری از جانب والدین خود دریافت می‌کردند و به همین دلیل به‌نظر مي‌رسد در جهت سير تکاملی مغز به‌منظور رسيدن به بهترين رشد قرار داشته‌اند و توجه و محبت زيادي دريافت مي‌كردند.

لوس باش تا موفق شوي

گروهی از تحقیقات که توسط استاد روان‌شناسی داریا ناروائز صورت گرفته نشان می‌دهد، هر چقدر فردي در سال‌های اولیه زندگی خود عشق، محبت و توجه بیشتری از جانب والدین خود دریافت كرده و رابطه مثبت‌تری با آن‌ها داشته باشد، به همان اندازه در زندگی آینده‌اش باهوش‌تر، مهربان‌تر و موفق‌تر می‌شود و نسبت به دیگران توجه بیشتری از خود نشان می‌دهد. در این پژوهش‌ها 3 موضوع کاملا متفاوت مورد توجه دانشمندان قرار گرفت. در نخستين مطالعه شیوه‌های متفاوت تربیتی والدین مقایسه شد. در مطالعه دوم زندگی تعداد زیادی از مادران نوجوانی بررسی شد که در یک پروژه بزرگ پیشگیری از سوءاستفاده کودکان شرکت داشتند و در مطالعه سوم هم چگونگی رفتار پدر و مادرهای کودکان 3 ساله با آن‌ها به دقت مورد ارزیابی و بررسي قرار گرفت.

فقط سال‌هاي اوليه زندگي مهم نيست

دکتر بروس پری که این تحقیقات را انجام داده است در این باره مي‌گويد: «بايد توجه داشت كه سال‌های اولیه زندگی تنها عامل موثر در موفقیت و افزایش احساسات مثبت در یک کودک نیست. همان‌طور كه ما نمونه‌های بسیاری داریم که یک فرد بسیار دلسوز و نوع‌دوست، در دوران کودکی خود در شرایط بسیار بدی زندگی کرده و به‌شدت مورد بی‌توجهی و بی‌مهری واقع شده‌ است. درست است که انسان‌ها بسیار انعطاف‌پذیر هستند و ممکن است بتوانند خود را با شرایطی که برای‌شان پیش می‌آید وفق دهند اما چگونگی گذراندن دوران کودکی نقش بسیار زیادی در زندگی آینده کودکان دارد.» او مي‌افزايد: «ما با عشق به دنيا مي‌آييم و نياز داريم همان‌طور كه بزرگ مي‌شويم عشق را تمرين كنيم و آن را با تجربه‌هاي اجتماعي پيدا مي‌كنيم. مغز ما هر روز براساس اين‌كه چه كاري انجام مي‌دهيم و چه كاري را انجام نمي‌دهيم شكل مي‌گيرد. بنابراين اگر هم‌دلي را تمرين نكنيم نمي‌توانيم در ارتباطات‌مان موفق باشيم.»


http://www.bartarinha.ir/files/fa/ne.../57155_430.jpg


اعتدال را رعايت كنيد

در تحقيق اول مشخص شد كودكاني كه در سال‌هاي اوليه زندگي‌شان توجه كافي از والدين دريافت مي‌كنند، در آينده موفق‌ترند اما اين به آن معنا نيست كه اگر كودك كار اشتباهي انجام داد باز هم به نوازش كردن و محبت زياد از حد بپردازيد.

تحقيق دوم دقيقا اين موضوع را روشن كرده كه اگر كودك كار اشتباهي انجام مي‌دهد بايد متوجه اين اشتباه بشود كه يكي از راهكارهاي مي‌تواند تنبيه منطقي و نه خشونت باشد.

رشد كودك با احساس‌هاي مثبت و منفي

یکی دیگر از فاکتورهایی که در این مطالعات مورد بررسی قرار گرفت، شیوه پاسخ‌دهی مادر به نیازهای فرزندش بود. بررسي دانشمندان درباره اين موضوع بود که زمانی که یک نوزاد شروع به گریه کردن می‌کند، آیا مادرش با احساسات مثبت با این حالت برخورد می‌کند یا منفی و هركدام از اين احساس‌ها چه تاثیری در رشد کودک دارد. آن‌ها متوجه شدند همین عامل به ظاهر ساده به رشد شخصیت‌منطقی، افزایش بهره هوشی، داشتن رفتارهای اجتماعی و سلامت ذهنی کودکان کمک بسیار زيادي می‌کند. حتی تحقیقات انجام شده روی موش‌ها دانشمندان را به این نتیجه رساند که این موضوع در دنیای حیوانات نیز برقرار است. برای مثال موش‌هایی که توجه بیشتری از جانب مادر خود دریافت کرده‌اند سالم‌تر بوده و رشد سریع‌تری داشته‌اند. اما در مقابل موش‌هایی که از محبت و توجه مادر خود بهره‌اي نبرده‌ بودند در تمام زمینه‌ها دچار کمبود بودند و عملکرد ضعیف‌تری داشتند.

تنبيه منطقي باعث رشد مي‌شود

به‌نظر می‌رسد ممنوع کردن تنبیه بدنی به‌طور کامل چندان مفید نباشد و تحقیقات نشان می‌دهد، تنبیه بدنی درصورتی که شیوه منطقی و درستی داشته باشد می‌تواند به رشد و پیشرفت بچه‌ها کمک کند. بعضی مواقع کودکان رفتارهایی را از خود نشان می‌دهند که باید تنبیه شده تا به این وسیله متوجه اشتباه خود شوند. در این تحقیق از 179 نوجوان در مورد این که معمولا هر چند وقت یک بار توسط والدین‌شان تنبیه شده‌اند و آخرین باری که تنبیه بدنی شده‌اند چه زمانی بوده است، سوالاتی پرسیده شد. سپس این کودکان از نظر رفتارهای ضد‌اجتماعی که ممکن است در اثر تنبیه کردن از خود بروز دهند و همچنین از نظر موفقیت‌های دانشگاهی مورد مطالعه قرار گرفتند. در نهایت مشخص شد کودکانی که تا 6 سالگی توسط والدین‌شان تنبیه شده‌اند تقریبا در همه عرصه‌های مثبت زندگی و تحصیلات نسبت به کودکانی که هرگز تنبیه نشده‌اند بهتر عمل کرده‌اند. همچنین کودکانی که در بین 7 تا 11 سالگی توسط والدین‌شان تنبیه شده‌اند در مدرسه موفقیت‌های بیشتری کسب می‌کردند.

بچه‌هایی که تنبیه می‌شوند موفق‌ترند

بشنويد از تحقيقاتي كه نشان می‌دهد، بچه‌هایی که توسط والدین‌شان تنبیه می‌شوند شادترند و در زندگی آینده خود موفقیت‌های بیشتری کسب می‌کنند. دانشمندان با انجام این تحقیقات متوجه شدند کودکانی که تا 6 سالگی به دلیل اشتباهات خود توسط والدین‌شان تنبیه می‌شوند نسبت به کودکانی که هرگز در زندگی خود تنبیه نشده‌اند در مدرسه عملکرد بهتری داشته و نسبت به زندگی آینده خود امید بیشتری دارند. این کودکان همچنین برای انجام کارهای داوطلبانه تمایل بیشتری نشان می‌دهند و حتي برای رفتن به دانشگاه تلاش بیشتری می‌کنند. البته براساس تحقیقات انجام شده ممکن است باعث ناراحتی و عصبانیت گروه‌های حامی حقوق کودکان شود که به‌شدت در تلاشند تا تنبیه کردن کودکان را ممنوع اعلام کنند. بسیاری از گروه‌های حامی حقوق کودکان اعتقاد دارند، تنبیه کردن به‌عنوان یک روش تربیتی سال‌هاست که منسوخ شده است و علاوه بر آن، ممکن است باعث بروز مشکلات ذهنی بلندمدت در کودکان شود.


اکنون ساعت 02:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)