پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   تک بيتي هاي ناب (http://p30city.net/showthread.php?t=12211)

yad 04-07-2012 12:54 PM

به برگیرم اگر نخل بلندش
رطب چینم زلعل همچو قندش

تهیدستم ندارم برگ سبزی
دعاکن تا دلم گردد پسندش


ساقي 05-14-2012 06:18 PM


ای جان جهان جان و جهان باقی نیست
جز عشق قدیم شاهد و ساقی نیست

...
..
.


مولانا

مهرگان 05-14-2012 09:23 PM

دلا از دست تنهایی به جونم
ز آه و ناله ی خود در فغونم

شوان تار از درد جدایی
کنه فریاد مغز استخونم


<<باباطاهر>>

شابادی 05-15-2012 06:32 AM

پروا از غمها نکنم پروانه ام و پروا نکنم از آتش سو زان
من خود سرتا پا شررم آتش کم زن بر بال و پرم ای شمع فروزان

ساقي 05-22-2012 11:05 PM

سعدی شیرازی
 
چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی؟
تو صنم نمی‌گذاری که مرا نماز باشد

سعدی شیرازی

mohammad.90 05-23-2012 12:08 AM

صلاح کار کجا و من خراب کجا
ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را

سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد

چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا



حافظ





ساقي 05-24-2012 05:49 PM

جناب محمد لطفن یک یا دوبیت بگذارید ممنونم


من آن نیَم که حلال از حرام نشناسم
شراب «با تو» حلال است و آب «بی تو» حرام

سعدی

شابادی 05-24-2012 07:58 PM

این شعر خودمه
عشق در غماشی جز هوس نیست
جز آزاد شدن لحظه ای از قفس نیست
بد نام کنند عشاق زمانه را
که بدتر از گرفتار شدن در قفس نیست

گمشده.. 05-25-2012 05:11 AM

مکن کاري که پا بر سنگت آيو
جهان با اين فراخي تنگت آيو

شابادی 05-25-2012 07:41 AM

آن استاد کائنات که این کارخانه ساخت
مقصود عشق بود جهان را بهانه ساخت

mohammad.90 05-26-2012 08:40 AM

چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بی می و معشوق عمر می‌گذرد

بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین

نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد
چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن

که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت

بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد

شابادی 05-26-2012 11:11 AM

گویا که در این وادی از عشق نشانی نیست
گر هست یکی عاشق آلوده به صد رنگ است

mohammad.90 05-26-2012 01:44 PM

دیوانه را توان به محبت نمود رام
ما را محبت است که دیوانه میکند


شابادی 05-29-2012 01:24 PM

شعر خودمه
بس در این زندگی رنج کشیدیم در دفتر خود عکسی از مرگ کشیدیم
کاش مردن در دست ما بود تا بدور گردن خود طنابی تنگ میکشیدیم

گمشده.. 05-29-2012 03:43 PM

چو فردا نامه خوانان نامه خونند
تو ويني نامه‌ي خود ننگت آيو

شابادی 06-02-2012 04:00 PM

شعر خودمه
کاش میشد یاد را از یاد برد
که رنج جوانی را همراه راد برد

ساقي 06-03-2012 08:24 PM


یاری آنست که زهر از قبلش نوش کنی
نه چو رنجی رسدت یار فراموش کنی
هاون از یار جفا بیند و تسلیم شود
تو چه یاری که چو دیگ از غم دل جوش کنی



سعدی شیرین سخن

mohammad.90 06-03-2012 09:17 PM

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه سکندر جام می است بنگر

تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا


خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند

ساقی بده بشارت رندان پارسا را

حافظ

شابادی 06-04-2012 08:36 AM

اگر آن کرد گروسی بدست آرد دل مارا
بدو بخشم سر و جان و تن و پا را
جوان مردی بدان باشد که ملک خویش بخشی
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

(امیر نظام گروسی)

ساقي 06-07-2012 06:48 PM

گر می نخوری تو همره ساقی باش
هم صحبت بلبل, قدح و باقی باش

ساغر شکنی مرام و مسلک نبود
در آتش سوزان دلی , باغی باش

مهدی حقیقی

شابادی 06-21-2012 01:42 PM

افسونگری ای افسانه ی من افسون دل دیوانه ی من شوری و نویدی
در تیرگی شب های سیه ای روشنی کاشانه ی من چون نور امیدی

mohammad.90 06-21-2012 08:44 PM

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت

جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

شابادی 06-21-2012 08:59 PM

پروا از غم ها نکنم پروانه ام و پروا نکنم از آتش سوزان
من خود سر تا پا شررم آتش کم زن بر بال و پرم ای شمع فروزان

شابادی 06-23-2012 09:26 PM

گر ز حال دل خبر داری بگو
ور نشانی مختصر داری بگو
مرگ را دانم ولی تاکوی دوست
راه اگر نزدیک تر داری بگو

leila_24 06-23-2012 10:44 PM

بی تو
بادی نمیوزد!
بارانی نمیآید!
بی تو
نام من اندوه است!!
http://img.online-dl.com/images/y718...0999329423.jpg

leila_24 06-23-2012 10:46 PM

نه كســی برای من \" تـــو \" می شود

نه تو برای من \" كــــس \" ..،

مـــی بوسـم

می گذارم ات لای ِ خاطرات ؛

مــجـنون می شدم اگر

یك \" لــــی \" از لــیـلـی ات

لـنگ ِ دیگری نبود ..!
http://img.online-dl.com/images/w912...8695224101.jpg

leila_24 06-23-2012 10:48 PM

در اندیشه ی من خیال سبزت جاریست...
این قسمت بی تو بودنم اجباریست...


http://img.online-dl.com/images/c819...5068929376.jpg

leila_24 06-24-2012 12:59 AM

نمی خواهم خاطره فردایم شوی. امروز من باش، حتی لحظه ای
http://static.cloob.com//public/user...8c5b5883c8-300

yad 06-24-2012 05:28 PM

ببين كه "عشق" چه مهمان بي ملاحظه اي ست
رسد به پای خود و رفتنش به دست خداست

شابادی 06-24-2012 08:39 PM

آدمی مخفیست بر زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان

10691 06-24-2012 11:45 PM

دل کندن اگر حادثه ای آسان بود
فرهاد به جای بیستون، دل میکند

شابادی 06-27-2012 10:08 AM

من عاشق این شعرم که تو کلیپ از یه تئاتر دیدم:
که یه فرشته به یه آدم میگه:
هر زمان نابود شود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقا
پس تو را هر لحظه مرگ را رجعتیست
مصطفی فرمود دنیا ساعتی ست
آزمونم مرگ من در زندگیست
چون رهی این زندگی پایندگیست
آدم در جواب به فرشته میگه:
کیستی تو
فرشته میگه:
قطره ای از باده های آسمان
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان
آدم دوباره میگه :
کیستی تو
فرشته میگه:
آدمی مخفیست در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
ادم دوباره میگه :
کیستی تو
فرشته میگه:
تیر فرهاد بین و نا پیدا و کمان
جانها پیدا و پنهان جان جان
ادم دوباره میگه :
کیستی تو
فرشته میگه:
رهنمایم همرهت باشم ای رفیق
من غلاوزم در این راه دلیر
ادم دوباره میگه :
کیستی تو همدلی کن ای رفیق
فرشته میگه:
در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
هم عشق پری دارم هم مرد پری خوانم
هر کس که پری خو تر در شیشه کنم زود تر
برخوانم افسونش ارابه بجنبانم
هم ناطق و خاموشم
هم راه خموشانم هم خونم و هم شیرم
هم طفلم و هم پیرم
ادم دوباره میگه :
کیستم من چیستم من
فرشته میگه:
تا نگردی پاک دل چون جبرئیل
گر چه گنجی در نگنجی در جهان
رخت بربند و برس در کاروان
آدمی چون کشتی است و بادبان
تا کی ارد باد را آن باد ران

10691 06-27-2012 05:10 PM

نعمت روی زمین قسمت پررویان است

خون دل می خورد آنکس که حیایی دارد

10691 06-30-2012 11:42 PM

بس که حرف حق کسی در دهر نتواند شنید
گیرد اول در اذان گفتن مؤذن گوش را

yad 07-13-2012 09:51 AM

دوباره واژه به واژه ترانه می بافم

برای بودن با تو بهانه می بافم


و تارهای نگاه تو را که بی همتاست

به پود خاطره ای عاشقانه می بافم



hbs 07-13-2012 01:38 PM

کی با فنای تن زتو کس دور می شود
شمع از گداختن همگی نور میشود.

ماهین 07-13-2012 02:19 PM

مردان عشق را به هیاهو چه حاجت است
رندان روزگار خموشی گزیده اند

معینی کرمانشاهی

ترنم 07-13-2012 07:16 PM

به دست آور دل من را چه کارت با دلِ مردم

تو واجب را به جا آور رها کن مستحب‌ها را


MAHDI 07-13-2012 09:17 PM

تا داشتیم چون سرو، یک پیرهن درین باغ
از گرم و سرد عالم، پروا نبود ما را
صائب تبریزی

10691 07-14-2012 02:29 PM

غنچه نازک بدن را گو مخور گول بهار
در خزان زندگی یک لا قبایی مشکل است


اکنون ساعت 08:07 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)