|
سلام
دلم احساس غم دارد در این انبوه ویرانی کمی تا قسمتی ابری وشاید باز بارانی |
یارم گذشت بی غم وبی یاورم گذاشت
ای غم تو یار باش اگر یاورم گذشت هنوز دیوونم |
خورشید باش که اگر خواستی برکسی نتابی نتوانی . |
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف انچه تو اندیشی حکم انچه تو فرمایی |
هااااااااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااااا
عجب بخاري گرفت شيشه |
آدمهای فرهمند به نیرو و توان خویش ایمان دارند. (ارد بزرگ)
|
یکی خواب شبهای من را ربود
چو دیدم تو هستی نگفتم چرا.... |
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور |
می نویسم تو!
فقط همین کافی است برای من! |
خوب در کاری که میخوای انجام بدی دقت کن که پشیمون نشی
|
خدایا چنان کن که بار دگر سیاوش از آتش بگذرد و این بار چنان بسوزد که جهان بداند راستی مرد..
|
الهی هرگز منو از خودت دور نکن
|
بانگ ميزنم نه بر كسي بر خود كه بشكنم سكوت غريبانه اتاق را و به تلاطم در آورم درون خموش و خواب آلوده ام را
|
کمی عاشقانه تر زیر باران بمان ...ابرها را بوسیدم تا بوسه بارانت کنند
|
از ديار آشنايي پا كشيدن مشكل است
از تو اي آرام جانم دل بريدن مشكل است |
سکوتم را به باران هدیه کردم...تمام زندگیم را گریه کردم نبودی در فراغ شانه هایت به هر خاکی رسیدم تکیه کردم
|
وقتي پر از سكوت شدي به ياد بيار اون كسي رو كه منتظر شنيدن صداي توست
|
منتظر کسی باش که اگه حتی در ساده ترین لباس بودی حاضر باشه تو رو به همه نشون بده
و بگه :این دنیای منه |
قفس به معناي عالم بدون توست و ديوانه كسي است كه بدون توست عاشقانه تر از اين نمي توانم بگويم پاييز بهاريست كه بدون توست
|
گل من خبری نداری گلدونت برات میمیره...اگه تو پژمرده باشی گلدونت دلش میگیره
|
سكوتم را به باران هديه كردم تمام زندگي را گريه كردم نبودي در فراغ شانه هايت به هر خاكي رسيدم تكيه كردم
|
بگذار تا مقابل روي تو بگذريم
دزديده در شمايل خوب تو بنگريم |
زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد
|
بمیرد زندگی با خاطراتش
|
نميدونم به چه قيمتي دارم ميجنگم يا اينكه چرا بايد فرياد بزنم نميدونم چرا مجبورم و بگو من چي هستم نميدونم چطوري تو اين راه افتادم هرگز خوب نخوام شد پس من عادتم رو ترك ميكنم همين امشب عادتم رو ترك ميكنم |
ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه پر درد شراب |
تو اگر ميدانستي كه چه حسي دارد كه چه دردي دارد خنجر از دست عزيزان خوردن از من خسته نميپرسيدي كه چرا تنهايي:29: |
خدايا تنهام تو تنهام نزار
|
با چشم تر اگر تو مه بشيني كسي شايد شبيه من ببيني |
زندگي سوت قطاري است كه در خواب پلي مي‌پيچد
زندگي نوبر انجير سياه در دهان كس تابستان است (سهراب عزيز) |
♥ ♥ ♥ ♥ ♥
|
صداقت رفته بر باد
|
بگو دنبال چی بودی ؟
اون چی بود که من نداشتم ؟ اون کی بود که من نبودم ؟ |
یه وقت به خودت میای که دیگه خیلی دیره
|
آقا جون دعامون کن....
|
انتظار به پایان خواهد رسید
|
به حسنت نناز، به یه تب بنده
به پولت هم نناز، اونم به یه شب بنده |
خداحافظ گل پونه که بارونی نمیتونه طلسم بغضو برداره از این پاییز دیوونه... {پپوله} |
تو از چشمای منو خوندی که از این زندگی خستم,کنارت اونقدر آرومم که از مرگم نمیترسم {پپوله} |
انسانها در هیچ یک از ویژگی هایشان به اندازه نیکی کردن به همنوعان خود خدای گونه نیستند. |
| اکنون ساعت 09:43 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)