![]() |
خسته نباشن فیلم رو نابود کردن
تهیه کننده شو به خاک سیاه نشوندن حالا رفع توقیف کردن؟ همه دیدن دیگه این فیلم رو تازه مطمئنم سانسور هم می کنن |
گزارشی از فروش سینمای ایران در تیر ماه
|
بهرام توكلي: فيلم اجتماعي «اينجا بدون من» پاييز كليد ميخورد
سومين ساخته بلند سينمايي بهرام توكلي با نام «اينجا بدون من» به تهيه كنندگي سعيد سعدي اول پاييز جلوي دوربين ميرود.
http://media.farsnews.com/Media/8904...5/A0885538.jpg بهرام توكلي درباره جديدترين فيلمنامه خود كه به تازگي پروانه ساخت آن از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي صادر شده است، گفت: پيش توليد اوليه اين كار آغاز شده است. وي ادامه داد: فيلم از داستاني اجتماعي برخوردار است و اميدوارم بتوانم اين فيلم را اوايل پاييز يا نيمه شهريور ماه جلوي دوربين ببرم. توكلي درباره داستان فيلم «اينجا بدون من» توضيح داد: فيلم ماجراي كارگري را كه در كارخانه ساخت كفش كار ميكند، روايت ميكند و فيلمبرداري آن حدود دو ماه در تهران به طول خواهد انجاميد. كارگردان «پابرهنه در بهشت» در پاسخ به اين سئوال كه اين فيلم چه ويژگي نسبت به ساختههاي قبلياش دارد، گفت: فيلم كاملاً اجتماعي است و وجه تجربهگرايي در اين اثر كمتر ديده ميشود. «اينجا بدون من» توسط بهرام توكلي و حسين كياني نوشته شده است. تاكنون حضور بهرام توكلي (كارگردان)، سعيد سعدي (تهيه كننده) و سعيد ملكان (طراح چهرهپردازي) قطعي شده است. بهرام توكي با دو ساخته قبلي خود «پابرهنه در بهشت» و «پرسه در مه»، توانست نظر جشنوارهها و منتقدان را به سوي خود جلب كند. |
«اخراجیها 3» با شریفینیا کلید میخورد
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت:
مسعود دهنمکی کارگردان فیلمهای سینمایی «اخراجیها» و «اخراجیها 2» از آغاز مراحل پیشتولید «اخراجیها 3» خبرداد. دهنمکی در این باره اظهار داشت: «بعد از ساخت دو فیلم «اخراجیها» برای تنوع در فضای کاری خودم کار در سینما را متوقف کرده و با کارگردانی سریال «دارا و ندار» فعالیت در تلویزیون را نیز تجربه کردم. هماکنون نیز قصد دارم با ساخت «اخراجیها 3» این داستان را به پایان برسانم.» دهنمکی که به تازگی از سفر حج بازگشته در تشریح مراحل پیشتولید «اخراجیها 3» گفت: «نگارش فیلمنامه به پایان رسیده و هدفمان این است در آیندهای نزدیک کار انتخاب بازیگران را نیز آغاز کنیم. به همین منظور با محمدرضا شریفینیا به توافق رسیدیم و او به عنوان نخستین بازیگر به گروه «اخراجیها 3» پیوسته تا ایفاگر ادامه نقش معروف خود باشد.» دهنمکی با اشاره به اینکه «اخراجیها 3» روایتی از دوران معاصر خواهد بود اضافه کرد: «تمام صحنههای مربوط به فیلم در فضای شهری و در تهران مقابل دوربین میرود.» |
«افراطیها» 580 میلیونی شد
مهر نوشت:
فیلم سینمایی «افراطیها» به فروشی معادل 580 میلیون تومان در تهران و شهرستانها دست یافت. «افراطیها» که در 30 سینما در تهران اکران شده است بعد از 12 روز که از نمایش آن میگذرد در تهران به فروش 210 میلیون تومانی و در شهرستانها به فروش 370 میلیون تومانی دست پیدا کرد. در فیلم سینمایی «افراطیها» اکبر عبدی، رضا شفیعیجم، ارژنگ امیرفضلی، حدیث فولادوند، شاهرخ استخری، رزیتا حفیظ، شاهرخ نورمحمدی و الهام ناظمی بازی کردند. طرح اولیه فیلمنامه «افراطیها» متعلق به جهانگیر جهانگیری بوده و سیروس رنجبر فیلمنامه آن را نوشته است. داستان فیلم درباره جوانی است که به تازگی از زندان آزاد شده است. او وارد شهری میشود که مدتها از آن دور بوده است. |
سنتوری اکران نمیشود؛ «آتشکار» و «صد سال به این سالها» اکران محدود میگیرند
ایسنا نوشت:
علیرضا سجادپور در پی عدم موافقت با اکران «سنتوری» در تک سانسهای برخی سینماها گفت: «فیلم «سنتوری» با مساعدت معاون سینمایی رفع توقیف شده است، اما به هرحال فیلمی است که چندین سال مانده و از زمان اکرانش گذشته است. علاوه بر این، این فیلم در زمان ساخت در شبکه قاچاق پخش شده بود و همانطور که ما قبلا هم گفتهایم، بهتر است این نوع فیلمها در چرخه اکران سینمایی قرار نگیرند.» مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی عنوان کرد: «همانطور که قبلا هم گفتهایم بهتر است فیلمهایی که چندین سال از زمان اکران آنها گذشته به سمت نمایش خانگی و تلویزیون رفته و اکران سینمایی را فراموش کنند. درحال حاضر همینطوری هم صف اکران ما بسیار شلوغ است و علت اینکه من طرح جدول اکران را ارایه کردم هم همین موضوع بود.» وی ادامه داد: «اکنون اگر قرار باشد برای یک فیلم قانون را نقض کنیم و به آن اکران محدود بدهیم، بسیاری فیلمهای دیگری که از آن زمان ماندهاند هم مجدد به صف اکران بازمیگردند، به همین دلیل بهتر است با توجه به وضعیت فعلی اجازه ندهیم که فیلمهای قدیمی صف اکران را شلوغتر کنند.» سجادپور در ادامه تصریح کرد: «بهتر است بگذاریم یک قانون عملی شود، در ضمن اگر این فیلم به اکران هم درنیاید مشکلی برای آن پیش نمیآید، چراکه با رفتن به شبکه خانگی «سنتوری» دهها هزار بیننده خواهد داشت و این تعداد به مراتب بیشتر از چندین هزار مخاطب یک سینماست. این موضوع هم به هیچ عنوان ایجاد محدودیت برای این فیلم محسوب نمیشود، بلکه همانطور که گفتم عملی است در راستای حفظ قانون.» مدیرکل نظارت و ارزشیابی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: «این فیلم هم مانند بقیه فیلمهایی که دچار چنین مشکلاتی میشوند با معاونت محترم سینمایی چک شده و نظر ایشان هم دقیقا به همین شکل بوده است.» وی در پاسخ به این سوال که نسخهای که از «سنتوری» وارد شبکه خانگی شده، همان نسخه جشنوارهای این فیلم است یا اصلاحاتی در آن صورت گرفته، توضیح داد: «بعد از گذشت این همه سال من نمیتوانم پلان به پلان این فیلم را با نسخه قبلی مقایسه کنم. این فیلم همان نسخهای است که در سالهای پیش دستور نمایش گرفته بود، اما به خواست مقامات توقیف شد.» سجادپور در پایان این گفتوگو درباره وضعیت اکران عمومی فیلمهایی مانند «آتشکار» و «صد سال به این سالها» گفت: «این فیلمها با برخی اصلاحات، مشکل اکرانشان حل شده است اما به هرحال برای اکران آنها که به طور قطع اکرانی محدود خواهد بود، بازهم همین بحث قدیمی بودن فیلمها مطرح میشود.» وی درباره اینکه آیا وزیر ارشاد فیلم «آتشکار» را دیده، هم پاسخ داد: «البته ایشان به صورت دورهای و برحسب وقتی که دارند فیلمها را میبینند، اما درباره این فیلم خاص هیچگاه چنین بحثی مطرح نبوده است.» |
لعيا زنگنه: نمیخواهم مانكن باشم
لعيا زنگنه: نمیخواهم مانكن باشم
http://irupload.ir/images/y7f9kdnlqg96qz627l7.jpg شبكه ايران نوشت: در نيمه دوم سال 1375، يكشنبه شبها سريالي خانوادگي از شبكه دو سيما پخش ميشد كه در كنار سريال امام علي(ع) توانست عنوان پرمخاطبترين مجموعههاي سيما را به خود اختصاص دهد. سريال خانوادگي كه داستان دختري (مريم افشار) از طبقه متوسط فرهنگي را روايت ميكرد كه شخصيت محكم و با وقار و فعاليتهاي موثرش در دانشگاه سبب ميشود كه مورد توجه سه نفر از همكلاسيهايش قرار بگيرد. پارسا باهوش و تندزباني كه به مدد مميزي سيما از سير داستان خارج شد، محمد؛ جوان مذهبي ، بااراده و خودداري كه در رويارويي با خواستگاري به نام رامين (از دوستان محمد) كه شخصيتي متزلزل و بيثبات دارد هيچ اقدامي نميكند تا در نهايت تصميم لجوجانه مريم در برابر اين انفعال، روند داستان را پيچيدهتر كند. لعيا زنگنه با حضور در مجموعه تلويزيوني "در پناه تو " و ايفاي نقش مريم افشار به چهرهاي ماندگار در ذهن بينندگان دهه 70 تلويزيون مبدل شد؛ دختري با چادر كشدار و كيف چرمي به دست كه قرار بود نقش الگويي از زن موثر و فعال در حوزه اجتماعي را ايفا كند. استقبال تماشاگران از اين سريال، پيشنهادات سينمايي و تلويزيوني بيشماري را متوجه اين بازيگر كرد و آثاري چون راز مينا، در قلب من، تولدي ديگر، شيفته، تكيه برباد، رنگ شب ، مزاحم ، هفت ترانه ، رئيس و...را در كارنامه كاري او به ثبت رساند. اما با اين حال گزيدهكاري لعيا زنگنه در سالهاي اخير باعث شده تا از شتاب افول اين ستاره تلويزيوني بكاهد؛ بازيگري كه چندان هم دغدغه ستاره شدن ندارد. ويژهنامه "خردنامه " به مناسبت انتشار پروندهاي از سريال تلويزيوني "در پناه تو " در قالب مجموعههاي خاطرهانگيز سيما، با لعيا زنگنه كه براي بازي در فيلم "جرم " مسعود كيميايي به ايران آمده، گفتوگويي انجام داده كه گزيدههايي از آن را در ادامه ميخوانيد. *چرا لعيا زنگنه ستاره نشد ستاره يعني چي؟ آدم چطوري ستاره ميشود؟ اينكه پركار باشد؟ من ميتوانم به جرات بگويم كه هنوز روي همان موجي هستم كه زير پايم آمده البته نه با پركاري يا اينكه روي جلد مجلهها باشم. من اين كار را نميكنم. من نميخواهم مانكن باشم يا شوء بدهم. اينها انتخاب من نيست. ميتواند انتخاب فرد ديگر باشد- كه قابل احترام هم هست- اما من آن كار را نميكنم. اگر ميخواهند بگويند استار نماندم باشد. من نميخواستم -به آن معني- استار باشم. *به دست آوردن چيزي كه كمتر كسي تجربهاش كرده احترام و عشق. اين كه مثلا وقتي دو هفته پيش سوار آژانس شدم آقاي راننده از صدايم مرا شناخت و شروع كرد به صحبت كردن در باره هنر و بازيگري. طوري صحبت كرد كه من اصلا انتظار نداشتم و خب ناداني مرا ثابت كرد. گفت ما دوست نداريم بازيگرمان را يكجور ديگر ببينيم. گفت من وقتي شب خسته مي روم خانه و تلويزيون را روشن ميكنم دوست دارم بازيگر مورد علاقهام را در همان قد و اندازهاي كه از او ميشناسم و توقع دارم ببينم ولي وقتي اين اتفاق نميافتد قلب من ميشكند. وقتي پياده شدم گفتم قول ميدهم تا آنجا كه شعور و قدرتم اجازه مي دهد هيچوقت كاري را قبول نكنم كه تو اذيت شوي. وقتي ميبينم آدمها اينقدر به هم نزديكند خب به نظرم هنوز روي همان موجي. *پنهان كردن خود واقعي من غارم را خيلي دوست دارم. دوستان صميميام ميگويند كه تو انگار يك ديوار دورت هست انگار ميترسم كه بشناسندم... چون اين اتفاق افتاده كه ديوار دورم را برداشتهام و اجازه دادهام كه به من نزديك شوند و بعد عكسالعملهايي ديدهام كه آزردهام كرده است. اينجا آدمها خيلي راحت اجازه قضاوت كردن در باره تو را ميدهند. وقتي من بازيگر وارد دفتر كارگرداني ميشوم كه زنگ زده و به من پيشنهاد كار كرده اولين حرفي كه ميزند اين است كه اه! خانم زنگنه شما هميشه با اين لباس ميرويد بيرون؟ و من فكر ميكنم اين آقا وقتي به يك بازيگر خانم زنگ ميزند انتظار ديدن دختري كه لباس ساده پوشيده و كارهاي عجيبي با صورتش نكرده ندارد... خب اذيت ميشوم. اين اختيار را به او ميدهم كه مرا انتخاب نكند اما نميتوانم بگويم دلم نميسوزد. نميتوانم بگويم من به عنوان يك بازيگر زن رنج نميبرم از اين كه نتوانم با صراحت حرفم را بزنم و خودم باشم. نتوانم بگويم كه مثلا من سه تا بچه دارم -ندارمها- ولي نميدانم به عنوان يك بازيگر چرا بايد بچهام را پنهان كنم؟ كاش اينطور نبود. كاش ما آدمها را همينطور كه هستند ميپذيرفتيم. كاش قضاوت نميكرديم و كمي حق انتخاب به آدمها ميداديم...مثلا يادم هست آن اوايل عكس من روي جلد يكي از مجلات چاپ شد و من دوست نداشتم و زنگ زدم خيلي دانشجويي و ساده گفتم چرا عكس مرا چاپ كردهايد؟ گفت اي بابا خانم، از خداتان باشد. بقيه به ما پول ميدهند كه عكسشان را چاپ كنيم. خب من دوست نداشتم ولي اين حق انتخاب را به شما نميدهند و اين مرا آزار ميدهد. *مناسبات كاري سخت و پيچيده براي بازيگر خانم من به عنوان يك زن بازيگر از اينكه اينقدر مراقب باشم كه اتفاقات عجيب و غريبي نيفتد اذيت ميشوم. از من انرژي ميگيرد. دوست ندارم اينقدر انرژي هدر دهم. نهايتش چه اتفاقي ميافتد؟ آن پروانه شدن يا دگرديسي يا شاهنقش برايم رخ نميدهد. من اين را با خودم حلاجي كردهام. ميگويم مگر چند درصد از آدمها به آن آرزوهاي بزرگي كه داشتهاند رسيدهاند؟ من هم جزو آنهايي كه نرسيدهاند. همه كرمها كه پروانه نميشوند يك عدهشان در پيلههايشان ميميرند و يك عده خفه ميشوند. نه من در پيله نخواهم ماند وقتي مثلا با كيميايي كار ميكنم و در تجربه دومام نقشي متفاوت به من مي دهد يعني اينكه او دارد خود واقعي من را ميبيند و اين بينهايت براي من ارزشمند است. *گارد منفي در مقابل ستاره شدن نه منفي نيست. گارد ندارم ولي ميگويم اگر لازمهاش اين است كه دنياي خصوصيات را از دست بدهي -چون يكياش اين است ديگر- من اين را دوست ندارم و اين كار را نميكنم. من با استار شدن مشكل ندارم ولي دوست ندارم راجع به زندگي خصوصيام حرفي بزنم. اگر استار شدن اينجا لازمهاش اين است كه اين كار را بكني، من نميتوانم. *مفهوم ستاره شدن بگذاريد اينطوري بهتان بگويم؛ فرق بين مريل استريپ با آنجلينا جولي - كه باهاش خيلي مسئله دارم- چيست؟ خيلي واضح است ديگر. نميگوييم كي خوب است و كي بد است. متفاوتاند. كي اين تفاوت را تعيين ميكند؟ خودشان. بعد آيا آن ميگويد اين بد است اين ميگويد آن؟ نه اصلا قشنگياش به همين است به يكدست نبودن. به هر حال يك فرقي هست بين رويا نونهالي با... فلان بازيگر ....نميشود هم اسم برد(ميخندد). |
خداحافظي 270 ميليوني «لج و لجبازي» با سينماي سرگروه
خبرگزاري فارس: فيلم سينمايي «لج و لجبازي» ساخته سيدمهدي برقعي با فروش 270 ميليوني تا شب گذشته، با سينماي سرگروه خداحافظي ميكند و اكران آن در سينماي آزاد ادامه مييابد. |
بيداري روياها» با فروش 84.5 ميليوني از پرده سينماها كنار ميرود
خبرگزاري فارس: فيلم سينمايي «بيداري روياها» ساخته محمدعلي باشهآهنگر كه امروز از پرده سينماها كنار ميرود، تا روز گذشته 84.5 ميليون تومان در سينماهاي تهران فروش داشت است. |
«هوش سياه2» از مرزهاي ايران بيرون ميرود
خبرگزاري فارس: نويسنده فيلمنامه سري دوم مجموعه تلويزيوني «هوش سياه» با اشاره به نزديك شدن به مراحل پاياني نگارش فيلمنامه گفت: در سري دوم، گستره درام قصه از محدوده مرزهاي ايران فراتر رفته و مسايل پيچيدهتري در اين فصل مطرح خواهد شد. |
اکنون ساعت 05:56 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)