![]() |
|
|
|
چند نکته مفید.... |
|
نگاه سرگردان در کمین و در ستایش نگاهی دگر نگاه آرام میسرد و غبار معلق فضای را در تعقیب نگاه منتظر وسه بعدی اعماق خود را میکاود ضربههای نرم نگاهی درونت را میکاود وخجولانه و حیران گمشده خود را میجوید *** تصادم دو نگاه وحادثه عشق *** نگاه کوچه غبار رهگذر عاشق را در ریههای خود تنفس کرده است. غربت زردی غروب بر پیکر کوچه تن نگاه منتظررا در بی نهایت دید غرق تخیل کرده است *** پرتو عشق شایدبادی خنک باشد بر تنی گرم که لذت تماسی را در تمنا است *** چشم سیاهی طراوت لبی دهانی نیمه باز و تنفسی گرم *** نگاه میجوشد نگاه سرگردان نگاه پرسش نگاه پاسخ تلاطم حس وتراوش درون و درنوردیدن حسی غریب بر سرتاسروجود 11.09.06 فرهاد نعمتپور |
|
|
آلبرت اینشتین: " خداوند انتگرال میگیرد! " |
|
|
|
|
بي تو مهتاب ... بی تو مهتاب شبی باز ازآن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم شدم آن عاشق ديوانه که بودم در نهانخانه ی جانم گل ياد تو درخشيد باغ صد خاطره خنديد عطر صد خاطره پيچيد يادم امد که شبی با هم از آن کوچه گذشتيم پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم ساعتی بر لب آن جوی نشستيم تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت من همه محو تماشای نگاهت. آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه ی ماه فرو ريخته در آب شاخه ها دست بر آورده به مهتاب شب و صحرا و گل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ يادم آید تو به من گفتی : (( از اين عشق حذر کن! لحظه ای چند برين آب نظر کن آب آيينه عشق گذران است تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است باش فردا که دلت با دگران است! تا فراموش کنی چندی از اين شهر سفر کن! )) با تو گفتم ( حذر از عشق!؟ ندانم سفر از پيش تو ؟ هرگز نتوانم نتوانم! روز اول که دل من به تمنای تو پر زد چون کبوتر لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی من نرميدم نه گسستم... )) باز گفتم که : (( تو صيادی و من آهوی دشتم تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم نتوانم! )) اشکی از شاخه فرو ريخت مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگريخت... اشک در چشم تو لرزيد ماه بر عشق تو خنديد! يادم آید که : دگر از تو جوابی نشنيدم پای در دامن اندوه کشيدم. نگسستم نرميدم. رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم نه کنی ديگر از آن کوچه گذر هم... بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم! |
|
|
یادمان باشد ... یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم پر پروانه شکستن هنر انسان نیست گر شکستیم،ز غفلت،من و مایی نکنیم یادمان باشد سر سجاده ی عشق جز برای دل محبوب دعایی نکنیم یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم |
سكاكى(سراج الدين سكاكى) از علماى اسلام بوده و در عصر خوارزمشاهيان مى زيسته و از مردم خوارزم بوده است . |
پاره اى از نوآوريهاى پزشكى مسلمانان |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
گوجه فرنگی، یک عصارۀ سبکبرای حفظ تناسب اندام، به گوجه فرنگی فکر کنید! گوجه فرنگی کالری بسیار اندکی دارد و از بین برندۀ سموم است. ویتامینها زیادی نیز در این صیفی تازۀ بهاری یافت میشود: ویتامین C، ویتامین E و پروویتامین. به طور خلاصه، گوجه فرنگی مجموعهای از طعمها و سبکی است... دستور غذاهایی که بر پایۀ گوجه فرنگی اند، متعدد و خوشمزه هستند. پس دیگر در مصرف گوجه فرنگی شک نکنید! |
|
شخصیتهای که باید از آنها دوری کرد: |
موبد زمان هخامنشی برای تقدیم نذر و قربانی به خدا سرودهای مذهبی می خواند و گویا این سرودها با ساز همراه نبوده است، کوروش در هنگام رزم با آشوریها سرودی را آغاز کرد که تمام سپاهیان دنبال آن را خواندند آنگاه با قدمهای مساوی و با نظم به راه افتادند و در این زمان آمادگی و عزیمت را با شیپور اعلام می کردند، کوروش در شروع حمله سرود جنگی می خواند و سپاه با او هم آواز می شد . |
|
|
اهرام بنایی که هرگز نمیمیرد(2)http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:A...7P1Dwf8mImLPAY |
دهخدا... |
|
|
|
| اکنون ساعت 08:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)