پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

مهدی 08-23-2010 06:29 PM

اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا

Omid7 08-23-2010 09:21 PM

اگـــر جــهان هـمـه دشـمن شود ز دامن تو
به تيغ مرگ شود دست من رها اي دوست

مهدی 08-23-2010 09:25 PM

تا زهره و مه در آسمان گشت پدید
بهتر ز می ناب کسی هیچ ندید
من در عجبم ز میفروشان کایشان
به زانکه فروشند چه خواهند خرید

Omid7 08-23-2010 09:28 PM

دل زود باورم را به كرشمه اي ربودي
چو نياز ما فزون شد تو به ناز خود فزودي
به هم الفتي گرفتيم ولي رميدي از ما
من و دل همان كه بوديم و تو آن نه اي كه بودي

مهدی 08-23-2010 09:30 PM

یک جرعه می و هزار معنی
از عشق به گوش عاشقان گفت
وز گردش جام حسن ساقی
با ما غم و شادی جهان گفت

Omid7 08-23-2010 09:32 PM

تو وفا با دگران كن كه من سوخته دل
زنده از بهر همينم كه جفاي تو كشم

مهدی 08-23-2010 09:34 PM

من سایه صفت فتاده بر خاک
فارغ ز کشاکش تمنا

Omid7 08-23-2010 09:36 PM

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست
منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

مهدی 08-23-2010 09:37 PM

ترا چو طرهٔ لیلی فرو کشد به قال
بهوش باش! که مجنون دگر نشد عاقل

Omid7 08-23-2010 09:39 PM

لطافت آنقدر دارد که هنگام خراميدن
توان از پشت پايش ديد نقش روي قالي را

مهدی 08-23-2010 09:41 PM

از سر کوی تو هر کو به ملالت برود
نرود کارش و آخر به خجالت برود

Omid7 08-23-2010 09:43 PM

دل خون شد و كس محرم اين راز نيافت
در روي زمـيـن هــم نـفـسـي بــاز نيافت

مهدی 08-23-2010 09:46 PM

تو حاتم زمانه و من چونین
درماندهٔ نیاز تو نپسندی
کارم ببست چون که بنگشایی
جانم گسست چون که نپیوندی

Omid7 08-23-2010 09:49 PM

یاری انــدر کس نمیـبـیـنـم یاران را چــه شد
دوستی کی اخر امد دوستداران را چه شد

shokofe 08-23-2010 09:53 PM

دگر بقیهٔ ابدال شیخ امین الدین

که یمن همت او کارهای بسته گشاد

Omid7 08-23-2010 09:57 PM

داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار
مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست

shokofe 08-23-2010 09:58 PM

ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

Omid7 08-23-2010 10:01 PM

تا بال و پرم بود ز دامم مرهاندي
امروز رهاندي كه مرا بال و پري نيست

shokofe 08-23-2010 10:09 PM

تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای
سرپنجهٔ دشمن افکن ای شیر خدای

Omid7 08-23-2010 10:11 PM

یـارم تویی در عــالم، یـار دگر ندارم
تا در تنم بود جان، دل از تو بر ندارم

shokofe 08-23-2010 10:13 PM

من باکمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست

مهدی 08-23-2010 10:14 PM

تو گرم کن نفس خویش را به آتش عشق
رها کن آن دگران را به زیره و پلپل

shokofe 08-23-2010 10:20 PM

لب باز مگیر یک زمان از لب جام

تا بستانی کام جهان از لب جام

مهدی 08-23-2010 10:25 PM

مرا بود دشمن، فروزنده مهر
وگر نه چرا کاست رنگم ز چهر

deltang 08-23-2010 10:43 PM

روزها فکر من این است همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویش تنم

Omid7 08-23-2010 10:58 PM

من اي صبا ره رفتن به كوي دوست ندانم
تو مي روي به سلامت سلام ما برساني

deltang 08-23-2010 11:02 PM

یا بنده‌ی عقبا شو، یا خواجه‌ی دنیا شو

یا ساز عروسی کن، یا حلقه‌ی ماتم زن

Omid7 08-23-2010 11:06 PM

نامــه جـــرم مــرا روز جــزا باز مــکن
من به امید عطای تو خطا کار شدم

deltang 08-23-2010 11:09 PM

ماها تو سفر کردی و شب ماند و سیاهی

نه مرغ شب از ناله من خفت و نه ماهی

shokofe 08-23-2010 11:12 PM

یارب آن روی است و در پیرامنش بند کلاه
یا به گرد ماه تابان عقد پروین بسته‌اند

Omid7 08-23-2010 11:17 PM

دو نصیحت کنمت بشنو و صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی

shokofe 08-23-2010 11:20 PM

یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را

Omid7 08-23-2010 11:54 PM

ای بی‌خبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

shokofe 08-24-2010 12:19 AM

یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد

FereShteH 08-24-2010 12:37 AM

دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس

کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

مهدی 08-24-2010 12:43 AM

آن لحظه که جان شود خرامان
در هودج کبریا بر افلاک

FereShteH 08-24-2010 12:57 AM

کنج قفس چو نیک بیندیشی

چون گلشن است مرغ شکیبا را

مهدی 08-24-2010 01:00 AM

آن ماه چو تابان شد کونین گلستان شد
اشخاص همه جان شد تا باد چنین بادا

FereShteH 08-24-2010 01:17 AM

اگر صد قرن شاگردی کنی در مکتب گیتی

نیاموزی ازین بی مهر درس مهربانی را

مهدی 08-24-2010 01:20 AM

ایدل چو زمانه می‌کند غمناکت
ناگه برود ز تن روان پاکت
بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بردمد از خاکت


اکنون ساعت 01:42 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)