پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   مطالب آزاد (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=11)
-   -   مهمترین اتفاقی که امروز برات افتاده رو بنویس (http://p30city.net/showthread.php?t=10480)

Nur3 04-25-2010 07:00 PM

امروز خیلی خوش گذشت ...........باز هم جشن.. بازهم ...........

جشن جالبی بود.... کنارم بود تا سو تفاهمی واسه دوستام ایجاد نشه:d... تا دیگه من بخاطر رفتارش سرزنش نشم.....

پ.ن:

حق کشی کردن/ من هم دلم واسش سوختم... رفتم ازش دفاع کردم، ولی باز با این همه در حقش نامردی شد:17:... می گفت مهم نیس.......... ولی خیلی پنچر شد...

باز جشنمون خراب شد...
یه بار به خاطر رفتارش، جشنمون خراب شد، این بار بخاطر ناراحتی اش..._:2:

bigbang 04-29-2010 09:00 PM

امتحان داشتم
استاد پدرمان رو در آورد !
یک سوالی داد :102:_شکاتکه باعث شد عروسی نوه ام رو خواب ببینم !!من موندم واقعا ً این استادها چی میخوان از جون دانشجوها !! 
هر چند من نمره ام کم نمیشه ولی اونطوری که خوندم حقم نبود
بدم میاد اینقدر از این آدم های عقده ای !

fada 04-30-2010 03:03 PM

دیروز با مامانم رفتیم کفش خریدیم مامان جونم موبایل برام خرید خیلی خوشگله
تازه نمیدونم چرا همه چیزو به مامانم گفتم (اعتراف کردم که دوسش دارم:20:)

sina.z 04-30-2010 03:09 PM

امروز از صبح تا حالا داشتم اتاقم جم و جور میکردم

forrest 04-30-2010 06:34 PM

امروز از طرف دانشگاه رفتیم اردو

اول قرار بود که بریم طالقان ولی یهو تصمیمشون و عوض کردن و گفتند به دلیل خراب ماشین و طولانی بودن مسیر طالقان می بریمتون برغان

یعنی دروغ از این بزرگتر نمی تونستند بگن

با اینکه جای بسیار بسیار بسیار مزخرفی بود(نمیدونم چرا کل مردم تهران ریخته بودن اونجا!!!!)
ولی با همکلاسی ها روز قشنگی رو به باد سپردیم...

{جشن پتو}{جشن پتو}{جشن پتو}

raha_10 05-04-2010 11:30 AM

دفتر خاطراتم تموم شد!
می خواستم جشن 4 سالگی براش بگیرم!نشد!!!
دختر دایی کوچیکه به دنیا اومد.

T I N A 05-04-2010 11:33 AM

دريافت يه ايميل از يه دوست عزيز و دوست داشتني

sina.z 05-05-2010 08:44 AM

:)مهمترین اتفاق امروزم این بود که ایین نامه رانندگی داشتم این همه وقت نخوندم :oدیشب هم که گفتم بخونم نشستم پایه نت هی گفتم الانه میخونم تا صبح شد سر جمع یه نیم خوندم رفتم امتحان دادم 9 تا غلط اوردم:( تا حالا انقدر از خودم ناراحت نشدمه الان کارد بزنیم خونم در نمیاد_شکات خوابم هم نمیبره :20:

bigbang 05-06-2010 07:25 PM

من برگشتم {جشن پتو}
آخه به دلیل عدم عدم حفظ عفت کلام محروم شده بودم
هر چند همیشه به خاطر روابط اجتماعی پایین از طرف پدر و مادرم سرزنش میشدم ولی حالا فایده نصیحت هاشون رو می فهمم!!

bigbang 05-09-2010 01:29 PM

بزرگترین آرامش روحی خودم را امروز تجربه کردم فوق العاده بود
دیگه از هیچی نمیترسم
حتی اگر از گرسنگی بمیرم باز خدایی هست که عاشقش
حتی اگر هیچ دوستی نداشته باشم
امروز متوجه شدم خدا خیلی خاطرم رو میخواد که نمیزاره بیآبرو بشم
خیلی رفقاتش محکمه که بند رفاقتش با هیچ عذر و بهانه ای پاره نمیشه
خدایا به عزمتت قسم من خاک پاتم خیلی نوکرتم خیلی بزرگی !!!
هر چند نمیتونم بگم امروز چی شد ولی مشکلی که برای مدتها پیش درگیرش بودم حل شد


اکنون ساعت 08:09 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)