![]() |
دیروز ما زندگی را به بازی گرفتیم،امروز او ما را . . . . فردا؟
|
امروز وقتی باران
موسیقی خود را به پایان برد درون ناودان حیاط من چنان لبریز شدم که روحم رنگین کمان بست میان خلوت اتاق |
|
دشتها آلوده ست
در لجنزار گل لاله نخواهد رویید در هوای عفن آواز پرستو به چه کارت آید ؟ فکر نان باید کرد و هوایی که در آن نفسی تازه کنیم |
|
کران تا کرانش کویری
نه بل هول زای گیاهی نه در آن به هر جای روییده خاری در آنجاست یک توده پوسیده فرسوده استخوانی نشانی ز اسبی ست وامانده و از سواری |
|
در آن دقایق پر اضطراب پر تشویش
رها ز شاخه بر امواج بادها می رفت به رودها پیوست و روی رود روان رفت برگ ِ مرگ اندیش به رود زمزمه گر گوش کن که می خواند سرود رفتن و رفتن و برنگشتنها |
|
محبوب خوب من
من عازم نبردم گفتی وداع ؟ هرگز دشمن وداع آخر خود را بایست کرده باشد من از نبرد پیش تو بر می گردم |
اکنون ساعت 06:38 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)