پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

سالومه 09-09-2010 03:37 PM

يکي حلقه‌ي کعبه دارد به دست
يکي در خراباتي افتاده مست

Omid7 09-10-2010 05:51 AM

تماشا می‌کند هر دم دلم در باغ رخسارش
به کام دل همی نوشد می لعل شکر بارش
دلی دارم، مسلمانان، چو زلف یار سودایی
همه در بند آن باشد که گردد گرد رخسارش

vosh 09-10-2010 11:55 AM

شبی از شبان داغ دل خفته بود
ز کار زمانه برآشفته بود

(فردوسی)

مهدی 09-10-2010 12:55 PM

دیدار می‌نمایی و پرهیز می‌کنی
بازار خویش و آتش ما تیز می‌کنی

vosh 09-10-2010 01:48 PM

یکی دکتری مثل دلال ها
بگفتا که کردم عمل سال ها
هزاران پرابلم(Problem) که حل کرده ام
دماغ خودم را عمل کرده ام !

مهدی 09-10-2010 02:00 PM

موج زد دریا نشانی یافت زین شب آسمان
آن نشان را از تفاخر بر سر و رو می‌نهاد

vosh 09-10-2010 02:08 PM

دانی که را سزد صفت پاکی ؟
آن کاو وجود پاک نیالاید

مهدی 09-10-2010 02:14 PM

دوش آمد پیل ما را باز هندستان به یاد
پرده شب می‌درید او از جنون تا بامداد

vosh 09-10-2010 02:28 PM

در این سرای بی کسی ، کسی به در نمی زند
به دشت پر ملال ما ، سپیده سر نمی زند

مهدی 09-10-2010 02:37 PM

در دایره سپهر ناپیدا غور
جامی‌ست که جمله را چشانند بدور

سالومه 09-10-2010 04:25 PM

روي ندارم که روي از تو بتابم

زانکه چو روي تو در زمانه نيابم

مهدی 09-10-2010 04:28 PM

مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

سالومه 09-10-2010 05:03 PM

اسير درد شبهاي جدايي
چنين نالد ز درد بينوائي

مهدی 09-10-2010 05:09 PM

یک جرعه می کهن ز ملکی نو به
وز هرچه نه می طریق بیرون شو به
در دست به از تخت فریدون صد بار
خشت سر خم ز ملک کیخسرو به

سالومه 09-10-2010 05:12 PM

همه دردي بدوران يافت درمان
ندانم مو که بيدرمان چرايم

بابا طاهر

مهدی 09-10-2010 05:14 PM

من آن رندم که گیرم از شهان باج
بپوشم جوشن و بر سر نهم تاج
فرو ناید سر مردان به نامرد
اگر دارم کشند مانند حلاج

سالومه 09-10-2010 05:20 PM

جامه پر صورت دهر، اي جوان
چرک شد و شد به کف گازران

مهدی 09-10-2010 05:23 PM

نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو

سالومه 09-10-2010 05:28 PM

وه که از دست سر زلف سياهت چه کشيدست

آنکه دزديده در آن ديده خونخوار تو ديدست

مهدی 09-10-2010 05:36 PM

تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد
گر چشمه زمزمی و گر آب حیات
آخر به دل خاک فرو خواهی شد

سالومه 09-10-2010 05:41 PM

دهد دو ديده‌ي من شرح مجمع البحرين
کند جمال تو تقرير فالق الاصباح

خواجوی کرمانی

مهدی 09-10-2010 05:44 PM

حیی که بقدرت سر و رو می‌سازد
همواره هم او کار عدو می‌سازد
گویند قرابه گر مسلمان نبود
او را تو چه گویی که کدو می‌سازد

خیام

سالومه 09-10-2010 05:46 PM

دلا جان در ره جانان حجابست
غم دل در جهان جان حجابست

مهدی 09-10-2010 05:50 PM

تیغ جفا گر زنی ضرب تو آسایشست
روی ترش گر کنی تلخ تو شیرین گوار

سالومه 09-10-2010 05:54 PM

روي تو دارد ز حسن آنچه پري آن نداشت
حسن تو دارد ملک آنکه سليمان نداشت

مهدی 09-10-2010 05:56 PM

تن محنت کشی دیرم خدایا
دل با غم خوشی دیرم خدایا
زشوق مسکن و داد غریبی
به سینه آتشی دیرم خدایا

Omid7 09-10-2010 07:08 PM

آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند
آيا شود كه گوشه چشمي به ما كنند

مهدی 09-10-2010 07:14 PM

دختران طبع را یعنی سخن با این جمال
آبرویی نیست پیش آن آن زیبا پسر

shokofe 09-10-2010 08:09 PM

رونق عهد شباب است دگر بستان را
می‌رسد مژده گل بلبل خوش الحان را

سالومه 09-10-2010 08:25 PM

الا وقت صبوحست، نه گرمست و نه سردست
نه ابرست و نه خورشيد، نه بادست و نه گردست

shokofe 09-10-2010 08:29 PM

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت باج

مهدی 09-10-2010 08:53 PM

جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را

vosh 09-10-2010 08:58 PM

آمده ام که سر نهم
عشق تو را به سر برم

ور تو بگوییم که نی ،
نی شکنم شکر برم

مهدی 09-10-2010 09:02 PM

می خور که ز دل کثرت و قلت ببرد
و اندیشه هفتاد و دو ملت ببرد
پرهیز مکن ز کیمیایی که از او
یک جرعه خوری هزار علت ببرد

vosh 09-10-2010 09:17 PM

دوش ایرج به خوابم آمده بود
این چنینم به طنز می فرمود:

مهدی 09-10-2010 09:21 PM

دیر خراب جهان بتکده‌ای بیش نیست
دیر به ترسا گذار معبد عیسا طلب

vosh 09-10-2010 09:35 PM

با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آن گه گله کن

MAHDI 09-10-2010 10:07 PM

نشاید گفتن آن کس را دلی هست
که ننهد بر چنین صورت دل از دست
به منظوری که با او می‌توان گفت
نه خصمی کز کمندش می‌توان رست

مهدی 09-11-2010 09:38 AM

تو هیچ عهد نبستی که عاقبت نشکستی
مرا بر آتش سوزان نشاندی و ننشستی
بنای مهر نمودی که پایدار نماند
مرا به بند ببستی خود از کمند بجستی

سالومه 09-11-2010 01:27 PM

يارب از نيست به هست آمده‌ي صنع توايم
وانچه هست از نظر علم تو پنهاني نيست


اکنون ساعت 01:34 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)