پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   وصف حال خودتان با زبان شعر (http://p30city.net/showthread.php?t=3983)

yad 12-12-2012 10:05 AM

آرزو دارم شبی این باد بردارد مرا
درجوار کوی تو یک لحظه بگذارد مرا


اینهمه باران شد اما هیچکس مستی نکرد
دوس دارم آسمان یکریز میبارد مرا


بی تو دنیا ارزش یک لحظه بودن را نداشت
شوق دیدار تو بر روی زمین دارد مرا


گریه هایم التفاتی با رخ خورشید داشت
شبنمی هستم که او سوی تو میارد مرا


وصف حالم را اگر مجنون عاشق بشنود
من یقین دارم که او دیوانه پندارد مرا


آرزو دارم شبی دست نسیم کربلا
باهمه معصیتم دست تو بسپارد مرا



افسون 13 12-12-2012 12:47 PM

تب كرده ام پیراهنم ویروس دارد
گلبته هایش داغ نامحسوس دارد
من دیده ام در تب می افتد ماه در حوض
ساعت هم آنجا گردش معكوس دارد

باور كنید آقا اجازه! دست من نیست
این عشق تنها با جنون تکمیل می شد
از برف شبهای زمستانی بپرسید
وقتی می آمد مدرسه تعطیل می شد

سر زد شبیه آفتاب از پشت دیوار
مهتاب را در آسمانت خط خطی كرد
تا من به چشمت ماه پیشانی بیایم
قلب تو را مانند بمب ساعتی كرد

از روستاهای خیالی می گذشتیم
آنجا زنی با خاطراتش شال می بافت
با بافه ای از جنس رؤیاهای رنگین
هر شب برای یک مسافر فال می بافت

تب كرده ام ، هذیان برایت می نویسم
مغزم پر است از فكرهای اشتباهی!
بگذار حالت را بپرسم گرچه دیر است
عالیجناب شعرهایم! روبراهی؟

مستور 12-12-2012 11:35 PM

آنکه ویران شده از دوست مرا می فهمد
آنکه تنها شده بسیار مرا می فهمد
آنچنان از تو فرو ریخته ام
که فقط ریزش آوار مرا می فهمد

افسون 13 12-18-2012 08:05 AM

مثل مسافری که مسیرش جهنم است

دوست دارم تما ا ا ا ا م پلهای پشتِ سرم را خراب کنم ...

leila_24 12-19-2012 08:17 AM

من لیلام.....از تبار عاشقان دیروز.....از تبار عاشقان امروز
رازی است اندر درونم.....چشمهایم نخواندنی.
همیشه دردم از دیگران بوده ..گاه از بودشان....گاه از نبودشان...
در لحظه های بی کسی.اسیر ناباوری
با هر حضوری چون جام بشکسته...باهر نبودی چون گمشده ای در ازدحام صداها....
بیزارم از هر چی ماندگاره بی حضوره....بیزارم از سر کردن با هر چی تنهاست
در پی خود میگردم.فارغ از دل سپردن به فال امدن و نیامدن
من لیلام....از تبار عاشقان دیروز...از تبار عاشقان امروز.................
"لیلا اریا"
http://static.cloob.com//public/user...9d6a9ba0b2-300

leila_24 12-19-2012 08:18 AM

می سرایم شعری از چشمانت
خیلی وقت است نسروده ام
مخمل نگاهت را....
همزاد واژه هایم گریانم
هر روز طلوع شعرهایم باش
وغروب شبهای بی فروغم...........
....."لیلا"
http://static.cloob.com//public/user...3cfb273427-300

leila_24 12-19-2012 08:18 AM

بی تو........تمامی شبهای من یلداست
الفبای خامی است اندیشه ام
درکوی تو......
با چشمهای تو بیدارم.
هزاران شعر نگفته در من
دریلدای دیگر
بی تو روز شده..........".لیلا"http://static.cloob.com//public/user...f289971876-300

leila_24 12-19-2012 08:19 AM

ابتدای شعر من بنشین.
باش تا به قافیه برسم.
می خوانمت........
همین جا....
کنار شعرم.......
ابتدای شعرم....
در سنگینی حضورت
بی خیال قافیه........
ناب غزلم را دست گیر.
دلخوشم ......
از واژهایم که
از تـــــــــو اوج میگیرند...."لیلا"

http://static.cloob.com//public/user...87359ec132-300

leila_24 12-19-2012 08:19 AM

در این قندیل افکار ........در این وادی بی کسیم
زمستان شعرم را می سرایم.
می سرایم شعرم را.......سرد سرد
تموز در چشمان توست
پلکی بزن
گرمی نگاهت کافی است. در نیستان وجودم.
بگذار واژهایم متولد شوند........."لیلا"
http://static.cloob.com//public/user...12943f061a-300

leila_24 12-19-2012 08:22 AM

درگیر و دار بین ماندن و رفتنhttp://static.cloob.com//public/user...4e573a0371-300
پایِ رفتن نیست
می مانم
نایِ ماندن نیست
می میرم
..."لیلا"

leila_24 12-19-2012 08:24 AM

وقتی نیستی.....اسیر تاریکی شبم.
ای افتاب تموز

هستیم در پی نیستیت...اب میشود.....".لیلا"http://static.cloob.com//public/user...3367a2cb75-300

leila_24 12-19-2012 08:26 AM

از اینکه هستی
وبرای من من نیستی

گله دارم......"لیلا"http://static.cloob.com//public/user...d2a0582ff4-300

yad 12-20-2012 08:33 AM

شب یلدا قدم آرام بردار
کمی هم احترام ما نگه دار
تو می بینی ربابم غصّه دار است
بنی هاشم هنوزم داغدار است
صدای اَلعَطَش درگوش مانده
بدنها بی کفن هرگوشه مانده
شب یلدا توهم چلّه نشین باش
سیه پوش غم سالار دین باش


http://pazel.net/wp-content/uploads/...14-ghadimi.jpg

افسون 13 12-23-2012 08:50 AM

و این منم


زنی تنها

در آستانه ی فصلی سرد ...

مستور 12-31-2012 01:11 AM

بیا تا برایت بگویم
چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من
شبیخون حجم ترا
پیش بینی نمی کرد
و خاصیت عشق این است


افسون 13 01-01-2013 05:59 PM

چه دير آمدی حالایِ صدهزار ساله‌ی من

من اين نيستم که بوده‌ام

او که من بود آن همه سال

رفته زير سايه‌ی آن بيدِ بی‌نشان مُرده است ...



مستور 01-02-2013 08:56 AM

درون سینه آهی سرد دارم رخی پژمرده رنگی زرد دارم ندانم عاشقم ، خوابم، چه هستم همی دانم دلی پر درد دارم

ساقي 06-29-2013 07:22 PM


بیا ساقـــــی و مـــــی به گردش درآر
که دلگیـــــرم از گـــــردش روزگـــــار . . .{پپوله}

mohammad.90 11-25-2013 03:03 AM

اشک من هویدا شد دیده ام چو دریا شد
درمیان اشک من سایه ی تو پیدا شد

شابادی 03-17-2014 09:44 AM

من هر وقت دل تنگ پول میشم
این شعر رو با خودم زمزمه مکنم


هه رکه پول نیره خه رگی خه سه
سر کیشه کری په خشو مگسه

aabz 03-24-2014 07:49 AM

کسی چه می داند
که من،
امروز،
چندبار فرو ریختم
چندبار دلتنگ شدم
از دیدن کسی که
فقط پیراهنش شبیه تو بود...

aabz 03-24-2014 07:50 AM

یک کوله آرزو...
چشمی دوخته بر زمین...
و راهی بی پایین...
در آن دور آیا طلوعی است؟
ستارگان گواه می دهند ..
که شب می گذرد ..
و سحر می اید .
سنگها می گویند ! ...
که پس از سختی راه ازادی ست .
دل من می گوید! ...
که امید ار باشد آرزوها با توست ...
چون خدایت با توست .

شابادی 04-13-2014 10:36 AM

ایمشاو جو جار جاران
نیشم وه یاد یاران
ده س بسم وه زرانی
گیرم جو آور وه هاران
ایمشاو دلم پر درده
کونج ماله گم سرده
ایمشاو دلم ب تاوه
ای درده نا حساوه

علی رشیدی 04-14-2014 08:38 PM

غم در دل تنگ من از آن است که نیست...

یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

افسون 13 06-04-2014 12:16 AM

دلم نه عشق میخواهد
نه دروغهای قشنگ
نه ادعاهای بزرگ
نه بزرگ های پُر ادعا
دلم یک فنجان ، قهوه ی داغ میخواهد
و یک دوست ...
که بشود با او حرف زد
و بعد ... پشیمان نشد !!

http://www.google.de/url?source=imgr...mGMD0FANl_T7Pg

dear59 01-07-2015 12:56 PM

یک روزی می رسد که آدم بر می گردد و می بیند یک سال گذشته
از آخرین صحبت ..
آخرین دیدار ..
آخرین آغوش .
.و هنوز زنده است!

dear59 01-07-2015 12:58 PM

بیشتر از هر زمانی

دوست دارم خودم باشم!!

دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم

و نه هراس از دست دادن را.....

هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد

دلم هوای خودم را کرده است...

همین....

شابادی 01-12-2015 05:28 PM

بعد از 9 مانگ اضافه خدمته گم تمام بی
وه خوه شی هاتمه مال
کوره ناو مال بیه قرم و قال
بزله کوتاینو ساز ژنین
وه خوه شی اواز خوه نین..................................

yad 08-22-2015 01:46 PM

مرا که عزلت عنقا گرفتمی همه عمر
چنان اسیر گرفتی که باز تیهو را

لبت بدیدم و لعلم بیوفتاد از چشم
سخن بگفتی و قیمت برفت لؤلؤ را

بهای روی تو بازار ماه و خور بشکست
چنان که معجز موسی طلسم جادو را

kiana 10-26-2016 10:29 AM

ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش

بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش

mohammad.90 02-07-2017 02:06 AM

نمی دانم چه شد؟
تا نگه کردم به چشمانت، نمی دانم چه شد
تا که دیدم روی خندانت، نمی دانم چه شد
عشق بود آیا؟ جنون؟ هرگز ندانستم چه بود
تا سپردم دل به دستانت، نمی دانم چه شد
تا که افتادم به دامت، رشته ی صبرم گسست
تا که خوردم تیرِ مژگانت، نمی دانم چه شد
تا گرفتی دست هایم را، دلم دیوانه شد
تا نهادم سر به دامانت، نمی دانم چه شد
گم شدم چون قایقی کهنه، میان موج ها
در شبِ زلفِ پریشانت، نمی دانم چه شد
بی وفا! رفتی و من با خاطراتت مانده ام
آن قرار و عهد و پیمانت، نمی دانم چه شد
گفته بودم تا ابد عاشق نخواهم شد، ولی
تا نگه کردم به چشمانت، نمی دانم چه شد



radila 02-13-2017 11:56 AM

بسیار زیبا بود ممنون بازهم شعرای زیبا بزاررید


اکنون ساعت 06:10 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)