پی سی سیتی

پی سی سیتی (http://p30city.net/index.php)
-   شعر (http://p30city.net/forumdisplay.php?f=55)
-   -   مشاعره سنتی (http://p30city.net/showthread.php?t=807)

mary.f 01-13-2009 07:36 AM

مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد

jackal 01-14-2009 10:17 AM

در ظاهرو باطن به مجاز و به حقیقت
خلق دو جهان را همه رو سوی تو دیدیم

haj_amir 01-14-2009 09:05 PM

مبين به سيب زنخدان که چاه در راه است
کجا همي‌روي اي دل بدين شتاب کجا

mary.f 01-17-2009 07:11 AM

از لطف تو چون جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من

SonBol 01-17-2009 02:47 PM

مســـــــافــر غریب یه راه بــی نشــــونـــــم
میخوام برم گم بشم، اینجا دیگه نمونــــــم

هوای اینجا واســــه نفس کشیدن کمـــــــه
برای زخــم کهنه، رهــــــا شدن مرهمـــــــه
دل من از غروب اینجـــــــــا داره میگیــــــــره
خورشید اینجا توی دستای شب اسیــــره!
عشق همیشه ناجی، پیدا نمیشه اینجـــا
تو شوره زار نمیشــه دل بزنی به دریــــــــا!
کلید شهــر عشقه حالا دیگــــه تو دستـــم
میخـــــــــــوام که عاشــــــــق بشـــــــــــــم
میخـــــــوام بگـــــــم کــــــه هستـــــــــــــــم
یه روز میاد همونکه دلــم هـــواشـــــــو داره

یه آسمون ستــــــــاره برای من میــــــــــاره
مســـــــافــر غریب یه راه بــی نشونـــــــــم
میخوام برم گم بشم، اینجا دیگه نمونــــــم

haj_amir 01-17-2009 07:15 PM

مرا چون زان لب شيرين ندادي هيچ حلوايي
نميدانم که خونم را چرا پيموده‌اي ديگر؟

mary.f 01-18-2009 07:25 AM

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست

SonBol 01-18-2009 08:15 AM

تا شدم حلقه به دوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم

mary.f 01-18-2009 03:10 PM

من ترک عشق و شاهد و ساغر نمی کنم
صدبار توبه کردم و دیگر نمی کنم

haj_amir 01-18-2009 04:34 PM

مرا چون زان لب شيرين ندادي هيچ حلوايي
نميدانم که خونم را چرا پيموده‌اي ديگر؟

Mohammad delle 01-18-2009 05:18 PM

ره می خانه ومسجد کدام است که هر دو برمن مسکین حرام است

sheida.jojo 01-18-2009 05:58 PM

تحمل گفتی و من هم که کردم سال ها اما
چقدر آخر تحمل بلکه یادت رفته پیمانت

mary.f 01-19-2009 08:11 AM

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم

marykhosh 01-19-2009 10:44 AM

مرا با خود به هر سويي كشاندند

شنيدم بارها از رهگذاران

كه زير لب مرا ديوانه خواندند

SonBol 01-19-2009 10:50 AM

تو نازک طبعی و طاقت نیاری
گرانی های مشتی دلق پوشان

haj_amir 01-19-2009 11:36 AM

نه همی صحبت اغیار شود خار دلم
که طعنه دوستان شفیق بد تر است

بداهه

mary.f 01-19-2009 03:23 PM

توانا و دانا و داننده اوست
خرد را و جان را نگارنده اوست

haj_amir 01-19-2009 06:48 PM

تو همچو صبحي و من شمع خلوت سحرم
تبسمي کن و جان بين که چون همي‌سپرم

mary.f 01-20-2009 07:02 AM

مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

marykhosh 01-20-2009 10:35 AM

من تکيه داده ام به دري تاريک

پيشاني فشرده ز دردم را

ميسايم از اميد بر اين در باز

انگشتهاي نازک و سردم را

haj_amir 01-20-2009 11:09 AM

اين دولت من بس که منم بنده‌ي تو
اين عزت من بس که خداوند تويي

FATEMEH_S 01-20-2009 02:06 PM

تو که در بند خویشتن باشی عشق باز دروغ زن باشی

دانه کولانه 01-20-2009 02:29 PM

یکی را دست حسرت بر بناگوش
یکی با آن که می​خواهد در آغوش

نوشته زیر را در انتهای پست آخر صفحه اول اضافه کردم
====================
از اونجایی که دیده شده دوستان تازه وارد ما وقتی به این تاپیک
وارد میشن و قصد میکنن که مشاعره رو شروع کنند به اشتباه فکر میکنن این شعر آخرین شعری هست که نوشته شده و باید با آن "ت" مشاعره کنند
این توضیحات رو اینجا عرض میکنم
شما باید به صفحه آخر این تاپیک برید وببینین آخرین شعر چی هست وبا اون شروع کنین
کمی پایینتر از همین نوشته رو نگاه کنین خواهید دید که صفحات رو نمایش داده
"صفحه آخر" رو بزنین تا به صفحه آخر برید
با تشکر


haj_amir 01-20-2009 05:09 PM

شود مجنون ز ليلي منفعل فرهاد از شيرين
چو با مهر تو سنجد داور محشر وفاي من

دانه کولانه 01-21-2009 12:00 AM

امیر شعر بالا به نظرم خیلی بد وزن و بده اینطور نیست ؟
سرچ کردم از محتشم کاشانیه
من که خوشم نیومد به زور خوندمش مخصوصا "از" آخر خیلی سکته داره وفای منشم خیلی سخته

وای این شعرو دلم نمیاد همین طور بذارم دوست داشتم وقتی اون بخش که الان اسشو نمیارم ! زدم بیام بزنمش !

نگارینا به شمشیرت چه حاجت

مرا خود می‌کشد دست نگارین

به دست دوستان برکشته بودن
ز دنیا رفتنی باشد به تمکین

وای این شعر آخرش یه بیت داره محشره ترا خدا نخونین تا وقتی میام خودم میزنمش !
سعدی آدمو دیوانه میکنه

mary.f 01-21-2009 02:51 PM

نه راه این است که بگذاری مرا بر خاک و برگردی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

haj_amir 01-21-2009 02:55 PM

ميان عاشق و معشوق فرق بسيار است
چو يار ناز نمايد شما نياز کنيد

mary.f 01-21-2009 03:12 PM

در نهانخانه عشرت صنمی خوش دارم
کز سر زلف و رخش نعل در آتش دارم

haj_amir 01-21-2009 03:19 PM

مجاهدي که ز تهديد او بديده‌ي کشند
غبار راه عباد صمد عبيد صنم

mary.f 01-21-2009 05:11 PM

منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز

haj_amir 01-21-2009 07:55 PM

ز دست بخت گران خواب و کار بي‌سامان
گرم بود گله‌اي رازدار خود باشم

دانه کولانه 01-21-2009 08:04 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط mary.f (پست 38921)
نه راه این است که بگذاری مرا بر خاک و برگردی
گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط haj_amir (پست 38939)
ز دست بخت گران خواب و کار بي‌سامان
گرم بود گله‌اي رازدار خود باشم


امیر نظرتو در مورد نظرم در مورد شعرت ! نگفتی

شعر سرکار خانوم آیا در نگارش متفاوتی از دیوان سعدی اینطوری نوشته یا اشتباه کردین ؟

نه راه است که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی

شجریان که اینطوری میخونه جاهای دیگه هم من اینطوری دیدم


این مرا گویی :D مولوی همه ش با میمه میدونم یه بار یکی از عزیزان باهاش مشاعره کرد من 2 بیت میزنم که تکراری نشه

مرا گویی که رایی من چه دانم
چنین مجنون چرایی من چه دانم

مرا گویی بدین زاری که هستی
به عشقم چون برآیی من چه دانم

haj_amir 01-21-2009 08:28 PM

مگر گشايش حافظ در اين خرابي بود
که بخشش ازلش در مي مغان انداخت

نخواستم بزنم تو ذوقت
با اینکه اینجا تاپیک مشاعره است و تاپیک چت نیست
خوب شما لهجه داری نمیتونی درست بخونی
مشکل از خودته برو خودتو درست کن
شعر به اون باحالی

شعر ماری خانم هم اینه درستش

نه راه است اين که بگذاري مرا بر خاک و بگريزي
گذاري آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

mary.f 01-24-2009 08:48 AM

خوب من چیکار کنم ؟؟؟؟ این نسخه از حافظ که ما توی خونه داریم اینجوری نوشته! اصلاً حالا که اینطوری شد درستش همینه که من نوشتم! :33:
--------------------------------------------------------------------------------------------
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از اين طرفه‌تر برانگيزد

haj_amir 01-24-2009 03:39 PM

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس

میبینی کوروش خان چه اشتباهی کردی؟
خوبه دو روزه فعالش کردی
پس فردا منو تو رو هم میندازه بیرون:eek:

دانه کولانه 01-24-2009 10:05 PM

نقل قول:

نوشته اصلی توسط haj_amir (پست 38942)
مگر گشايش حافظ در اين خرابي بود
که بخشش ازلش در مي مغان انداخت

نخواستم بزنم تو ذوقت
با اینکه اینجا تاپیک مشاعره است و تاپیک چت نیست
خوب شما لهجه داری نمیتونی درست بخونی
مشکل از خودته برو خودتو درست کن
شعر به اون باحالی

بد نیست شما کمی هم به ما احترام بذاری :(

شعر ماری خانم هم اینه درستش

نه راه است اين که بگذاري مرا بر خاک و بگريزي
گذاري آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

نقل قول:

نوشته اصلی توسط mary.f (پست 39172)
خوب من چیکار کنم ؟؟؟؟ این نسخه از حافظ که ما توی خونه داریم اینجوری نوشته! اصلاً حالا که اینطوری شد درستش همینه که من نوشتم! :33:

قصد جسارت نبود :D دقیقا جوابی که دادید دنبالش بودم که ببینم آیا
به خاطر تفات نسخه هاست یا خیر البته من این شعر رو فکر میکنم از سعدیه
اشعاری هست بین خیام و حافظ نظرهای مختلفی هست امکان داره اینم بین حافظ و سعدی البته شاید هم من اشتباه میکنم شاید هم شما
--------------------------------------------------------------------------------------------
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی از اين طرفه‌تر برانگيزد

نقل قول:

نوشته اصلی توسط haj_amir (پست 39184)
دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرس
که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس

میبینی کوروش خان چه اشتباهی کردی؟
خوبه دو روزه فعالش کردی
پس فردا منو تو رو هم میندازه بیرون:eek:

درآن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشــم
بدان امید دهــــم جان که خاک کوی تو باش
مسعدی

دانه کولانه 01-24-2009 10:12 PM

من اینقدر حواس پرتم با اول بیت مشاعره میکنم !

سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند ----- همدم گل نیمشود یاد سمن نمیکند
تا دل هرزه گرد من رفت بچین زلف او ----- زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند

haj_amir 01-24-2009 10:35 PM

درين بلا که منم با وجود ضعف قوا
به جز جلاي وطن نيست هيچ درمانم

بابا علی 01-24-2009 11:51 PM

مکن تکیه بر مُلک دنیا و پشت---که بسیار کس چون تو پرورد و کشت

haj_amir 01-24-2009 11:56 PM

تا تواني هيچ درمانم مکن
هيچ گونه چاره‌ي جانم مکن

ممنون داش علی دعوتم رو قبول کردی
خوش اومدی


اکنون ساعت 12:06 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.

Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)