![]() |
امشب به ياد تک تک ِ شب ها دلم گرفت |
بي تو طوفانزده دشت جنونم
صيد افتاده به خونم تو چسان ميگذري غافل از اندوه درونم بي من از شهر سفر كردي و رفتي بي من از كوچه گذر كردي و رفتي قطره اي اشك فرو ريخت ز چشمان سياهم تا خم كوچه به دنبال تو لغزيد نگاهم ( تو نديدي) نگهت هيچ نيفتاد به راهي كه گذشتم چون در خانه ببستم دگر از پاي نشستم گوييا زلزله آمد گوييا خانه فروريخت سر من بي تو من در همه شهر غريبم بي تو كس نشنود از اين دل بشكسته صدايي برنخيزد دگر از مرغك پربسته نوايي تو همه بود و نبودي تو همه شعر و سرودي چه گريزي ز بر من كه ز كويت نگريزم گر بميرم ز غم دل به تو هرگز نستيزم من و يك لحظه جدايي ، نتوانم ، نتوانم بي تو من زنده نمانم ... |
شتاب مکن |
نفرين به ساعتي كه خبرداد ناگهان
وقت سفر رسيده عزيزم برو نمان بگذار تا بهار تو را جستجو كنم در قحطي سال عاطفه ها در دامن خزان نفرين به ساعتي كه نشستي در دلم نفرين به ساعتي كه ببري زعهدمان:rolleyes: |
جایی که عشق را بشود مثل بازی های کودکی باور کرد خسته شدم از بی جایی ... |
کدامین واژه جز زینب بیابم که عشق و صبر را معنا نمایم؟ |
دلم گرفته از اين روزگارِ دلتنگي، گرفته اند دلم را به کارِ دلتنگي. |
با حسرتی کبود در اینجا نشسته ام |
روش معلم های سخت گیر را تقلید میکنم |
میدانم که می دانی! |
| اکنون ساعت 04:27 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)