![]() |
صحبتهای حذفشده مسعود کیمیایی در برنامه «هفت»
فریدون جیرانی در ابتدای برنامه این هفته «هفت» جملاتی را که در هفته گذشته از مصاحبه «مسعود کیمیایی» حذف شده بود، با وجود داشتن تصویر مصاحبه قرائت کرد. فریدون جیرانی، در برنامه جمعه شب «هفت» که در ساعات انتهایی جمعه شب از شبکه سوم پخش شد، با اشاره به جنجالهایی که در مورد برنامه هفته گذشته و مصاحبه با مسعود کیمیایی ایجاد شده بود، گفت: داستان مصاحبه ما با آقای کیمیایی بدون هیچگونه شرط و و شروطی برگزار شد و وقتی با دفتر ایشان تماس گرفته شد، ایشان استقبال کرد و ما به دفتر ایشان رفتیم. وی افزود: ما با حضور در دفتر آقای کیمیایی، با ایشان مفصل صحبت کردیم و ایشان هم برای برنامه ما و دوربین برنامه هفت، درباره تدریس و کارگاه خود، بازی کردند. جیرانی در مورد مصاحبه با مسعود کیمیایی نیز گفت: طبیعتا تمام بخشهایی که از کارگاه ایشان گرفتیم نمیشد پخش کنیم و خلاصه کردیم در مورد مصاحبه نیز، همه مصاحبه پخش شد و آن بخشهایی هم که پخش نشد در تیزر تبلیغاتی این گفتوگو پخش شده بود اما در بازبینی بنابر دلایلی حذف شد! وی ادامه داد: من بخشهایی را که در برنامه قبل پخش نشد برای بینندگان میخوانم تا همه بدانند که مشکلی با پخش این جملات نداشتیم؛ «هر حکومتی باید بداند یک نفر با چشمان باز نگاهش میکند و آن هنرمند است. تاریخ سیاسی حکومتی را دانستن، رجوع کردن به تاریخ هنر آن دوره است. حکومتها و دولتها باید بدانند که در فیلمهای هنرمندان هستند، هر دورهای در فیلمهای ما وجود دارد...» شایان ذکر است بعد از پخش نشدن این جملات مسعود کیمیایی در برنامه هفت، کیمیایی با انتشار یادداشتی به شدت از این حذف انتقاد کرد و گفت: آقای جیرانی، شما دستور قطع موضوعات یا جملهها را میدهید یا بزرگتر برنامههایتان؟ بد نیست اگر شما هستید با دوستانتان که شاید من هم از آنها هستم بگویید که شاید بشود به شکل دیگری با دلیل و مدلولهای آن برخورد کرد و برنامه بدون ضرب خوردن عقاید مصاحبهشونده قابل پخش شود. یا برنامه بزرگتر دارد. که یا شما باید سلایق ایشان را بشناسید و عمل کنید یا قول ندهید اما یکباره اصل یک آواز، یک عقیده بر سالهای رفته و آینده که حق یک سینماگر هفتاد ساله است از برنامه ناپدید میشود. |
علي معلم در پاسخ به علیرضا سجادپور درباره بحث انتخاب فیلم برای اسكار گفت
علي معلم گفت: معرفي اينگونه نماينده سينماي ايران به اسكار از سوي اداره نظارت، ممكن است مخاطرهاي بيهوده برايش به وجود آورد. اين تهيه كننده و منتقد سينما با اشاره به صبحتهاي چندروز گذشتهاش درباره انتخاب نماينده ايران به اسكار اظهار داشت: اين صحبتها باعث شده تا در يكي دو روز گذشته دوست عزيزمان آقاي سجادپور در يكي دو مصاحبه با خبرگزاريها و برنامه «هفت» پاسخ دهد كه لازم ديدم چند مورد را اضافه كنم.
وي افزود: ايشان فرمودند خودشان مقررات را ميدانند. بر اساس آن چيزي كه من گفتهام اگر ايشان از مقررات آگاهي داشتند وارد چنين مباحثي نميشدند وخود را ملزم به پاسخگويي نميكردند. معلم ادامه داد: ايشان اصرار دارند اينگونه انتقادها را به كل فعاليتهاي معاونت سينمايي تعميم دهند، در صورتي كه اينگونه نيست. بايد توجه داشت انتخاب نماينده سينماي ايران به اسكار در چند سال گذشته در بخش بينالملل بنياد سينمايي فارابي در هماهنگي با جامعه سينمايي كشور توسط گروهي كارشناس صورت ميگرفته است كه خود من سه بار عضو اين كميته بودم و قبل و بعد از معرفي فيلم به اسكار اطلاعرساني شفاف صورت ميگرفت. اين تهيه كننده خاطرنشان كرد: اما تا آنجا كه اطلاع دارم براي امسال كميتهاي معرفي نشده در حاليكه طبق قوانين بايد اعضاي كميته قبل از انتصاب به آكادمي معرفي شوند. ديگر اينكه اين موضوع كه انتخاب نظر جامعه سينمايي هست يا نه و چه كساني در انتخاب آن نقش داشتند؟سوابق انتخابات گذشته در بخش بينالملل بنياد سينمايي فارابي موجود است و بهتر بود ايشان به آقاي اسفندياري مراجعه ميكردند و سوابق اين كار را ميگرفتند تا اشراف بيشتري داشته باشند. وي افزود: حتي اگر خانه سينما هم از معرفي نمايندهاش اجتناب كرده بود باز لازم بود نمايندگان ديگري مستقيما از سوي فارابي براي اين تصميمگيري معرفي شوند تا مشخص شود كه اين كارشناسان مورد قبول هستند يا نه؟ معلم ادامه داد: نكات ديگري هم در خصوص اين انتخاب وجود دارد كه لازم است به اطلاع ايشان برسانم. فيلمي كه معرفي ميشود بايد به زبان مادري آن باشد و ظاهرا فيلم « بدرود بغداد» اغلب به زبان عربي و انگليسي است كه قبلا چنين موردي از سوي كشوري ديگر(فلسطين اشغالي فيلم دسته موسيقي) كه به زبان انگليسي بود و آكادمي اسكار آن را رد كرد. وي با بيان اينكه فيلم معرفي شده بايد جايگاه مورد قبول جامعه سينمايي را داشته باشد تصريح كرد: لازم بود دوستان كميته 9نفره را براي انتخاب تشكيل ميدادند تا كار با شكل قاعدهمندي انجام شود تا اين همه حرف و حديث به وجود نيايد. معلم اظهار داشت: اين كار به خود فيلم « بدرود بغداد» هم به عنوان يك اثر خوب آسيب ميزند و باعث ميشود به اين شكل در اكران عمومي سوزانده شود و هويت اصيل فيلم كه جزو آثار نوجوي سينماي ايران است آسيب ببيند و در حالي كه به گفته سازندگانش يك اثر مستقل است شائبه تصميمگيري ازبالا را تقويت كند. ضمن اينكه تهيه كننده دولتي فيلم خودش جزو تصميمگيرندگان بوده است. وي ادامه داد: اي كاش فيلم « بدرود بغداد» به همان شكل قاعدهمند گذشته انتخاب ميشد تا مخاطره كمتري براي حضور در مرحله نهايي داشته باشد. معلم افزود: اظهارنظر حقير در جهت زيرسوال بردن فيلم و جايگاه دوستان مدير نبوده است بلكه در جهت رعايت قواعد و صيانت از سينماي ايران است. معلم اظهار داشت: آقاي سجادپور ميگويند اعتراضها به دليل دلخوري از عدم انتخاب فيلمهاي ديگر است در حالي كه در سالهاي گذشته هم رقبايي بودند، ولي اعتراضي از سوي كساني كه كارشان انتخاب نميشد وجود نداشت و امسال هم زمان كافي براي معرفي افراد و تعامل وجود داشت و بهتر بود با گروهي كه خودشان تشكيل ميدادند فيلمي را انتخاب ميكردند تا چنين صحبتهايي پيش نيايد. در مجموع اينكه اداره نظارت نماينده سينماي ايران را به اسكار معرفي كند اقدام پسنديدهاي نيست. |
واکنش روزنامهها به لغو مجوز فیلم اصغر فرهادی
فاصله شادي و غم براي اصغر فرهادي و دوستداران سينماي او تنها يك هفته طول كشيد
خبر لغو مجوز جدید ترین فیلم اصغر فرهادی که روز گذشته در سایت خبری منتشر شد با واکنش گسترده روزنامه های تهران درروز پنج شنبه مواجه شده است . هرچند سجادپور حاضر نشد هيچ اظهار نظر رسمي درباره اين خبر داشته باشد، اما به نوشته بانی فیلم دو عضو ديگر شوراي صدور پروانه ساخت لغو پروانه ساخت فيلم فرهادي را تأييد كردند /داوود رسولیان : حرفهاي فرهادي در جشن خانه سينما باعث اين تصميم بود/ هم محسن علياكبري و هم داود رسوليان تأكيد كردند كه مجوز ساخت «جدايي نادر از سيمين» لغو شده است. رسوليان در جملات كوتاهي به خبرنگار باني فيلم گفته است : «حرفهاي اصغر فرهادي در جشن خانه سينما باعث اين تصميم بوده است.» رسوليان البته عنوان كرده كه اطلاعات تكميلي و رسمي را بايد از زبان عليرضا سجادپور شنيد.به نوشته بانی فیلم ، ظاهراً خبر لغو پروانه ساخت اين پروژه بعدازظهر روز گذشته به صورت غيررسمي به اصغر فرهادي اعلام شده است. اين در حالي است كه فرهادي و گروهش روز گذشته تا آخرين ساعات مشغول فيلمبرداري بودند و معلوم نيست امروز فيلمبرداري از سر گرفته شود. لغو مجوز ساخت يك پروژه در اواسط فيلمبرداري براي اولين بار است كه در سينماي ايران رخ ميدهد. /امیدواری جام جم نسبت به تکذیب خبر/ روز نامه جام جم نیز دراین باره نوشته : فاصله شادي و غم براي اصغر فرهادي و دوستداران سينماي او تنها يك هفته طول كشيد. وقتي خانه سينما در چهاردهمين جشن خود 6 تنديس را به فيلم اصغر فرهادي اختصاص داد، مشتاقان سينماي فرهادي بيصبرانه در انتظار پايان فيلمبرداري تازهترين اثر او يعني «جدايي نادر از سيمين» بودند. انتظاري كه حالا در هالهاي از ابهام قرار گرفته است؛ چرا كه ديروز سايت هنرنيوز پايگاه اطلاعرساني كه گفته ميشود نزديك به اداره كل نظارت و ارزشيابي سينماست، از لغو پروانه ساخت تازهترين فيلم اين فيلمساز خوشذوق خبر داد. نویسنده روزنامه جام جم بااشاره به اینکه فیلم «جدايي نادر از سيمين» پنجمين فيلم اصغر فرهادي است و فرهادی با فيلم «درباره الي» توانسته بود خرس نقرهاي جشنواره برلين (جايزه بهترين كارگرداني) را به ويترين افتخارات سينماي ايران اضافه كندنوشته است :اين تنها افتخار اين فيلمساز براي سينماي ايران نيست. اصغر فرهادي پيش از اين با فيلمهاي «رقص در غبار» و «چهارشنبه سوري» نيز توانسته بود به جوايز قابل توجهي در جشنوارههاي جهاني دست پيدا كند. نویسنده جام جم در پایان اظهار امیدواری کرده که زماني كه اين خبر را ميخوانيد، اين خبر تكذيب شده باشد تا دوستداران سينما همچنان منتظر توليد يك اثر خوب در بين انبوه آثار كمدي و سخيفي باشند كه اين روز كه جدول اكران سينماها را پر كردهاند. |
نامبردن از سینماگران ایرانی مقیم خارج و آرزوی بازگشتشان طبق کدام قانون جرم است؟
مهرزاد دانش از منتقدان سینما در یادداشتی که در سایت خود منتشر کرده به خبر توقف فیلمبرداری فیلم جدید اصغر قرهادی واکنش نشان داده است . متن کامل این مطلب به شرح زیر است :
مطلب زیر را ساعاتی بعد از دریافت خبر لغو مجوز ساخت فیلم جدایی نادر از سیمین اصغر فرهادی نوشتم و فورا برای چاپ تحویل یکی از نشریات دادم، اما مطلع شدم سردبیر محترم نشریه مذکور، مایل است آن را با جرح و تعدیلاتی درج کند که از چاپش منصرف شدم و ترجیح دادم در همین فضای کوچک مجازی خودم منتشرش کنم. البته حساسیت دوستان مطبوعاتی را هم به خوبی درک می کنم و می دانم با کوچک ترین شائبه ای با دادگاه و جریمه و تعطیلی رو به رو می شوند و ناچارند وسواس های این چنینی از خود نشان دهند. خبر لغو مجوز ساخت آخرین اثر اصغر فرهادی به خاطر صحبت هایش در جشن خانه سینما چنان حیرت آور بود که با هیچ دلیل و حتی توجیهی قابل درک نیست. اکنون که این سطور را می نویسم تازه چند ساعتی است که خبر را شنیده ام و امیدوارم ( واقعا امید دارم؟) که ماجرا کذب باشد و تکذیب مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی را به همراه آورد. ولی در صورت حقیقت ماجرا، باید گفت که این تازه سرآغاز یک فاجعه سینمایی است. البته موج این فاجعه چندان به خود فرهادی اصابت نخواهد کرد. به رغم علاقه و احترام فراوانی که برای فرهادی و آثارش قائلم، گمان نمی کنم که چنین تصمیمات شتابزده و بچگانه ای برای خود او تأثیر چندانی داشته باشد. فرهادی جدا از بینش و سواد و تجربه بالای هنری خودش، فیلمسازی معتبر در جهان است و اگر این جا جلوی کارش را بگیرند، جاهای فروان دیگری هست که با امکانات و استقلال بسیار بیش تری فعالیت های سینمایی اش را پی بگیرد. اصل ماجرا به کلیت سینمای ایران مربوط می شود. این که اگر قرار باشد هر سینماگری به صرف بیان آرزوهایی کاملا صنفی در محفلی صنفی ، بنا براین که پاره ای از جهات آن آرزوها به مذاق آقایان پشت میزنشین خوش نمی آید، فعالیت سینمایی اش توقیف شود می توانید تصور کنید چه نتیجه ای برای سینمای ایران خواهد داشت؟ دامنه این موضوع می تواند شامل هر سینماگر دیگری با هر حرف دیگری که خوشایند حضرات نیست بشود. آیا سنگ روی سنگ باقی می ماند؟ اصلا چنین لغوی بر مبنای کدام قاعده حقوقی و اداری اخذ شده است؟ فرهادی - که از اخلاق گرا ترین فیلمسازان ایرانی است و شرافت و انسانیت و دغدغه های اخلاقی در آثارش موج می زند - چه تخلفی مرتکب شده که چنین مجازاتی برایش ترسیم کرده اند؟ در کدام متن قانونی آمده است که آوردن نام سینماگران ایرانی مقیم خارج و آرزوی بازگشت شان، ولو این که برخی شان با سیستم موجود مخالفت هایی کرده باشند، جرم است؟ و به فرض محالِ جرم بودن، در کدام آیین نامه دستگاه ارشاد آمده است که لازمه کیفری این جرم، لغو مجوز ساخت فیلم است؟ و آیا مدیری که بدون استناد به قواعد اداری و حقوقی، دست به تصمیمات تنبیهی این چنینی می زند، خود شایسته مجازات و توبیخ نیست؟ ما نویسنده ایم و کارمان نوشتن است و در این باب در بزنگاه های این چنینی کارمان را انجام داده ایم. اما به نظرم الآن نوبت همکاران خود فرهادی است که اگر واکنشی درخور به چنین موضعی نشان ندهند و سکوت های مصلحت جویانه شخصی پیشه سازند، ادعاها و علاقه شان را به سینما زیر سوال برده اند. اجازه ندهیم که با این جور مدیریت های خودمحورانه و عاری از منطق، موج دیگری از مهاجرت فرهیختگان هنری و فرهنگی به آن سوی مرزها صورت پذیرد و آن چه باقی می ماند سقف سلیقه هنری آقایان است با فیلم هایی مثل اخراجی ها و سریال هایی مثل یوسف. این روزها آقای احمدی نژاد در نیویورک (که آقای شمقدری هم از معیت کنندگان ایشان است)، در مصاحبه های پرشمار خود با رسانه های غربی، تأکیدات مکرر بر آزادی عمل گسترده مخالفان سیاسی و رقبای انتخاباتی و منتقدان سیستم در ایران دارد.انطباق این صحبت ها با وضعیت جاری در ایران کار سیاستمداران است و ما را با این حوزه کاری نیست. اما بد نیست آقای شمقدری بعد از بازگشت به ایران، تصمیم اخیر مدیر منصوب خود را با آن صحبت ها مقایسه کند که چگونه نه مخالفت، بلکه نام بردن از یک مخالف ، باعث تعطیلی کار و فعالیت طرف می شود. لااقل خودمان حرف های خود و رئیس هایمان را شهید نکنیم. |
شمقدری در بیانه ای علیه جشن خانه سینما گفت....
بیانیه معاون امورسينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به حاشيههاي جشن خانه سينما
اينکه در مراسمي بنام جشن خانه سينما با هلهله و شادي بيخبران و غافلان پايان نظام جمهوري اسلامي ايران را آرزو ميکنند چه بايد کرد! معاون امورسينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نسبت به حاشيههاي پيرامون جشن خانه سينما بيانيه منتشر كرد. روابط عمومي معاونت امور سينمايي و سمعي و بصري وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي در متن بيانيهاي با عنوان «انالله و انا اليه راجعون» از طرف جواد شمقدري معاون سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي آورده است:«من از خانواده شهدا عذر ميخواهم،من از شهداي عزيز که خون مقدسشان براي رويش و نهال انقلاب اسلامي ريخته شد تا به درخت تناور و پر برکتي تبديل شود عذر ميخواهم من از ايثارگران و جانبازان که سالهاست درد و رنج ناشي از زخمهاي جراحت را به عشق رشد و شکوفائي نظام جمهوري اسلامي صبورانه تحمل ميکنند عذر ميخواهم، من از ملت بزرگ و قهرمان ايران که با بزرگواري زخم زبان جاهلان را که به اسلام و انقلاب طعنه ميزنند و آن را نشنيده ميگيرند عذر مي خواهم من از محضر رهبر بزرگ انقلاب اسلامي عذر ميخواهم. من در درگاه الهي و در پيشگاه امام حاضر مهدي موعود طلب عفو و بخشش مينمايم. اينکه در مراسمي بنام جشن خانه سينما با هلهله و شادي بيخبران و غافلان پايان نظام جمهوري اسلامي ايران را آرزو ميکنند چه بايد کرد! کسي که از روي غرور جاهلانه و شايد هم غفلت چنين سخناني بر زبان ميراند چه پاسخي دارد؟! کساني که شنيدند و سکوت کردند، کساني که تشويق کردند و هلهله سر دادند، براستي ميدانند کجا ايستادهاند ميدانند پاگذاشتن برروي ميراث بزرگ امام و رهبر کبير انقلاب اسلامي و پايمالکردن خون دهها هزار شهيد چه جفاي بزرگي است؟ حتماً نميدانند. و الاّ فرزندان اين آب و خاک مثل همه آحاد ملت بزرگ و قهرمان ايران در هر شرايطي حاضر نيستند از انقلاب و نظام خود فاصله بگيرند. اين آفتشاه نشينان در سينماست که گاهي گرفتار هيجان و گاهي لجبازي و گاهي غفلت و سرخوشي ميشوند. اميدوارم خداوند از اين لغزشها بگذرد و بر بيچارگي ما اين خطاها را ببخشايد و رحم نمايد. مباد که در روز جزا در پيشگاه صالحان و اولياء و شهدا سرافکنده باشيم.» |
نوشتهای از ترانه علیدوستی برای اصغر فرهادی
جای خالیِ حرف حق درد می کند، آشنای قدیمی سالهای شهر زیبا
یادم نمی رود که یک بعد از ظهر داغ و خاکی و چرک، کنار ریل فراموش شده ی قطاری که جیغ هایش شبیه ترس هایمان بود نشسته بودیم، دل دل می زدیم که قصه ای داریم و فیلمی داریم و در این فیلم آدم هایی داریم که میانشان گیر افتاده ایم و نمی دانیم طرف کدام را بگیریم. قصه ی ما درباره ی گناه بود، درباره ی قتل بود، درباره ی عشق بود، درباره ی مجازات بود و احساس... احساس. درباره ی همه ی آن چیزهایی که انگار عیب ترین عیب ها بود اما بخشیدنی می شد وقتی که فهمیدنی می شد و وقتی می شد فکر کرد و شاید، شاید، حق داد. یادم نمی رود جمله اش را که "خوب نگاه کنی می بینی که چند بار در این فیلمنامه کلمه ی «حق» شنیده می شود. بارها شنیده می شود. از زبان خیلی ها، هر کسی به قد خودش، در حد خودش، به زبان ناقص یا کامل خودش... هر کس به شکلی این واژه را می گوید. پیش از این که آن ها مهم باشند، واژه ی «حق» است که باید شنیده شود. ده بار. صد بار. آن قدر که یاد همه بماند." این یکی از نخستین چیزهایی بود که از اصغر فرهادی آموختم. که حق را باید آن قدر گفت که یاد همه بماند. نگفتن حق سخت است. درد دارد. به دل آدم می ماند. حرف حق... قضاوت این که حرفی حق هست یا نه شاید کار هر کسی نباشد. اما این که انسان ها حق دارند حرف بزنند را، به قول خودش، یک بچه ی پنج ساله هم می فهمد. این چند خط هنوز هم شاید تکاندن غبار از این صفحه به حساب نیاید. چرا که غبار این اطراف بوی گند همین نگفتن ها را می دهد. نگفتن هایی که از ریخت می اندازندت. این چند خط شاید فقط صدای چهار تا استخوان است که زیر بار این همه حرفی که نتوانستیم بگوییم و نتوانستیم بشنویم خرد می شوند. این چند خط معنی طرفداری و نرخِ وسطِ معرکه و لشکرکشی نمی دهد. این چند خط افاضاتی در باب تعیین حقوق فیلمساز و هنرمند نیست. این چند خط، حیرت است. وحشت است. ناباوری است نسبت به فاصله ی باور نکردنی میان حقِ «گفتن» و منطقِ «نگفتن» . خشم است به نفع هر آن چیزی که قرار است بشود اسم حق -اسم حرف- رویش گذاشت. همدردی است از طرف هر کسی که ناحق شنیدن را درک کرده، با کسی که به تازگی ناحق شنیده و من، لا اقل من، خبر دارم که روزی پامال کردن حق برایش درد بزرگی بود. یادم نمی رود روزی را که فیلممان پایان نداشت، از ترس این که تمام شود و توی دل آدمهای خیالی اش حرف نگفته ای مانده باشد هنوز. نه برای خودم و بقایای بی ارزش یک وبلاگ، و فقط همین یک بار و برای یک دلگرمی کوچک جمعی درب نظرخواهی را باز می گذارم. پیشنهادم هم فقط نوشتن یک اسم است، واقعی باشد یا مستعار فرقی نمی کند. این دعوتی برای هواداری از یک شخص یا یک فیلم نیست، که اصغر فرهادی و سیل بی شمار طرفداران او نیازی به بالا خواهیِ این وبلاگ ندارند. این دعوت برای آشنایی با آن هایی است که می توانند به نظر دیگریِ روبرویشان گوش دهند و به آن فکر کنند، بی این که الزاماَ با او موافق باشند... هر کس که طرفدار «حرف» است اسمی بنویسد. فقط برای این که چشممان به نام هم بیفتد و دلگرم شویم و باور نکنیم این کابوس عجیب و ناعادلانه، این تلخیِ بی پایان را. نمی دانم آقای فرهادی، نمی دانم چطور شده که ارزش کار و بارمان، دغدغه های مان، ادعاهایمان، آرزوهایمان، توی این تورمِ خودی و ناخودی ست که از سکه می افتد. نمی دانم. اما جای خالیِ حرف حق درد می کند، آشنای قدیمی سالهای شهر زیبا. می فهمی که. پی نوشت: این متن صاحب پانزده مرتبه تکرار واژه ی حق است. منبع : وبلاگ ترانه علیدوستی (spotlight) به روز شده در : پنجشنبه 8 مهر 1389 - 8:5 |
رضا خندان بازیگر سینما درگذشت
|
خدا رحمتش کنه. آره بعضی از آثارش هنوز تو ذهنمه.
|
سه سال از درگذشت استاد حمید قنبری گذشت
سه سال از درگذشت استاد حمید قنبری گذشت |
ابیشان پدر شهیار قنبری ترانه سرا وشاغر وخواننده معروف هم هستن!
روحش شاد ویادش گرامی باد. |
اکنون ساعت 03:58 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)