![]() |
سلطان عشق مادر !
|
هميشه يكي هست كه درد دلت
رو بهش بگي ولي واي از اون روزي كه همون يكي درد دلت باشه |
انیشتین: من هوش ِ خاصی ندارم، فقط شدیدا کنجکاوم |
مرا بسپار در يادت به وقت بارش باران چشمانت، نگاهت گر به آن بالاست و در رقص دعا قلبت مثال بيد ميلرزد دعايم كن كه من محتاج محتاجم |
آواي باد انگار آواي خشكساليست
بگذار تا بگويم تقدير لا اباليست! بايد كه عشق ورزيد،بايد كه مهربان بود زيرا كه زنده بودن هر لحظه احتماليست! |
خدايا من علي(ع) را دوست دارم
|
ميگن لبخند ربطي به مرگ نداره ولي تو بخند كه من برات بميرم |
بی تو، اما،به چه حالی من از آن کوچه گذشتم!
|
من چون همیشه ترجیح میدم بیرونو نگاه کنم دستمال ورمیدارم و شیشرو پاک میکنم
|
کسی که باورت داره ، همیشه یک قدم جلوتر از کسیه که دوستت داره .
|
دوستت دارم |
ای بهانه ی قديمی اگه موندم اگه رفتم تو بدون که اخره سر حرف اخرو نگفتم حرف اخره من اينه ای ذلال بی نهايت تو رو دوست داشتم و دارم تا هميشه تا قيامت...
|
خسته ام...
|
سرزنده ام......
|
خوشالم همیشه سر زنده باشی:)
|
تـوي ايـن زمــــونه بد آدمهــا با مــن غريبن زيــــــر بارون مصيبت قاصـــــدکها پر فريبن ديگه تـــو قلب قناري شــوق آوازي نمونده توي فصل بي پناهي شوق پروازي نمونده ديگه حتي تــو بهارم گل نـــرگس در نمياد حتي ياس توي کوچه قلب داغمـو نمــيخواد يخ زده تــــن خيــابون توي بي رحــمي پاييز قصه به هـــم رسيدن شده تلخ و نفرت انگيز |
آن سفر کرده که صد غافله دل همره اوست هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
|
خدایا یاریم کن
|
what would i do without you ? by my side |
ماهم این هفته برون رفت و بچشمم سالیست
حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست |
سکوت سرشارازناگفتنی هاست
|
سعدی: هر که سخن نسنجد ، از جوابش برنجد. |
نمی دانم کجا؟ تا کی؟ برای چه؟ ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصو مانه می بارید! :20::20::20::20: |
الهی غریب تو را غربت وطن است
کی به خانه رسد کسی که او را غربت وطن است ... |
نمیام چیزی بنویسم:d
|
ای کاش محبت اثری داشت معشوق ز عاشق خبری داشت |
...... اي كاش
|
چه بگويم بامن اي دل چه ها كردي
تو مرا با عشق او آشنا كردي پس از اين زاري نكن هوس ياري نكن تو اي ناكام ...دل ديوانه با غم ديرينه ام به مزار سينه ام بخواب آرام ...دل ديوانه |
هرصدفی لیاقت داشتن مروارید راندارد پس
واسه هر صدفی مروارید نشو... |
من براي سال ها مينويسم ......
سال ها بعد كه چشمان تو عاشق ميشوند....... افسوس كه قصه ي مادربزرگ درست بود...... هميشه يكي بود يكي نبود........ |
پیوسته دلم از هوای تو زند
جان در تن من نفس برای تو زند گر بر سر خاک من گیاهی روید از هر برگش بوی وفای تو زند |
چقدر دستاتو کم دارم چقدر دلتنگ چشماتم تورو می بینم از دور و ...هنوز محو تماشاتم |
از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش
کاندر این دیر کهن کار بیکاران خوش است |
امروز را برای بیان عشق به عزیزانت غنیمت بشمار، شاید فردا احساسی باشد اما عزیزی نباشد...
|
خسته ام ......................
|
ترا من چشم در راهم
|
گر خنده همین است که به لبهای من است
خاک عالم به سر هر که چو من می خندد |
کاش امتداد لحظه ها تکرار با تو بودن بود ...
|
چو گلدان خالی لب پنجره
پراز خاطرات ترک خورده ایم |
تقصیر دلم چیست اگر روی تو زیباست حاجت به بیان نیست که از روی تو پیداست من تشنه ی یک لحظه تماشای تو هستم افسوس؛که یک لحظه تماشای تو رؤیاستhttp://blogfa.com/images/smileys/24.gif |
اکنون ساعت 06:04 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)