![]() |
هیچ
آسمان هم مثل دل من گرفته بود امروز ابری بود و مه آلود، اما بارانی نبارید من هم نباریدم گریستن را هم حتی از خاطر برده ام من خالی از بودن خسته از خواستن شاید این غمگین ترین روز تولدم بود اگر غم را مفهومی باشد بعد از این! اصلا چه اهمیتی دارد؟! |
در كوچه پس كوچه هاي قلبم ندايي ضعيف فرياد ميزند اميد رهايي هست طاقت داشته باش ...
|
آن به که نظر باشد و گفتار نباشد
تا مدعی اندر پس دیوار نباشد آن بر سر گنجست که چون نقطه بکنجی بنشیند و سرگشته چو پرگار نباشد ایدوست، برآور دری از خلق برویم تا هیچ کسم واقف اسرار نباشد میخواهم و معشوق و زمینی و زمانی کو باشد و من باشم و اغیار نباشد پندم مده ایدوست که دیوانهء سرمست هرگز بسخن عاقل و هشیار نباشد با صاحب شمشیر مبادت سر و کاری الا بسر خویشتنت کار نباشد سهلست، بخون من اگر دست برآری جان دادن در پای تو دشوار نباشد ماهت نتوان خواند بدین صورت و گفتار مه را لب و دندان شکر بار نباشد وان سرو که گویند ببالای تو باشد هرگز بچنین قامت و رفتار نباشد ما توبه شکستیم که در مذهب عشاق صوفی نپسندند که خمار نباشد هر پای که در خانه فرو رفت بگنجی دیگر همه عمرش سر بازار نباشد عطار که در عین گلابست، عجب نیست گر وقت بهارش سرگلزار نباشد مردم همه دانند که در نامهء سعدی مشکیست که در کلبه عطار نباشد جان در سر کار تو کند سعدی و غم نیست کان یار نباشد که وفا دار نباشد |
گرچه نمی بینم گل روی تو را ، خاطراتت را در این غمخانه پنهان می کنم. گوهر یکدانه ، نیلوفر ، تو را ، تا ابد در سینه مهمان می کنم. |
آرزوهایم را به تو خواهم بخشید،
به تو که آینه دار قبیله تاریک قلبم شدی به تو که خزان قامتم را به بهار وجودت طراوت بخشیدی به تو که ناشکیبایی وجودم را به صبوری نگاهت سبز کردی به تو ای یکه تاز عرصه قلبم . آبی ترین نگاهم را آبی ترین حرفم را تا بی نهایت این دیار در این شب فانوس و غزل به تو خواهم سپرد تا نگهبان حریم دستهای تنهایم باشی.. |
گر چه من نمي بينم گل روي تو را
تا ابد مهر تو را / عشق تو را / ياد تو را در سينه پنهان مي كنم :53::53::53: |
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند دست خطی که تو را عاشق کرد شوخی کاغذی ماست بخند آدمک خر نشوی گریه کنی! کل دنیا سراب است بخند آن خدایی که بزرگش خواندی به خدا مثل تو تنهاست بخند!... |
كاش ميشد عشق را تقدير كرد
فرصت لبخند را تمديد كرد كاش ميشد از ميان لحظه ها لحظه ديدار را نزديك كرد |
من با تو نگویم که تو پروانه ی من باش
چون شمع بیا روشنی خانه ی من باش در کلبه ی من رونق اگر نیست، صفا هست تو رونق این کلبه و کاشانه ی من باش |
در مرام ما رفيقان نيست ، رسم ترك دوست عهد با هر كس ببنديم ، جانمان در دست اوست:53::53::53: |
اکنون ساعت 12:50 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد. |
Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)